مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خشونت خانگی
حوزه های تخصصی:
"چکیده: هدف این پژوهش، بررسی علل و زمینه های خشونت خانگی علیه زنان بود. بدین منظور، یک فراتحلیل نظری بر روی تعداد؟... مورد از پژوهشهای انجام شده قبلی اعم از داخل و خارج کشور انجام شد. یافته ها نشان داد که علل خشونت در سه دسته فردی، تعامل بین فردی و اجتماعی محدود می شود.
علل فردی، در جنبه¬های زیستی (مانند هورمن¬های مردانه و توان بدنی بالاتر مردان) و روانشناختی (مانند تندخویی، دمدمی مزاجی، بدگمانی، حالت انفعالی مردان همسر آزار،. ناکامی، ضعف اخلاقی، اعتیاد،) و علل تعامل میان فردی در جنبه هایی مانند جنسیت، اقتدارگرائی مردانه در خانواده، یادگیری اجتماعی، و مشکلات ارتباطی (مانند اسناد منفی، تعارض و بزهکاری) و علل اجتماعی در جنبه های اقتصادی (مانند بیکاری، مشاغل کارگری و درآمد کم) و فرهنگی (مانند پذیرش اجتماعی خشونت، پیشداوری نسبت به زنان و...)، مورد بحث قرار گرفت. "
تاثیر خشونت های جنسی در بروز اختلال استرس پس از ضربیه ( PTSD )(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"خشونت خانگی به هر نوع عمل خشونت آمیزی که بر اختلاف جنسیت مبتنی باشد گفته می شود. یکی از انواع خشونت که به دلیل مسایل فرهنگی و اجتماعی کمتر مورد توجه قرار گرفته، خشونت جنسی علیه کودکان و زنان است.
یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی در خصوص خشونت ها و تهاجم جنسی اختلال استرس پس از ضربه می باشد. PTSD وقتی بروز می کند که شخص فشار روانی و هیجانی را که شدت آن عملا برای هر کسی آسیب رسان خواهد بود تجربه کرده باشد. این اختلال شامل ویژگی هایی مانند یادآوری خاطرات و تجربه مجدد سانحه در رویا و بیداری، اجتناب مستمر از یادآوری سانحه و کرختی عاطفی و بی حسی و برانگیختگی شدید می باشد، این علایم حداقل باید یکماه تداوم یابد تا فرد مبتلا به PTSD گردد.
یکی از خشونت های خانگی سو رفتار جنسی و همسرآزاری است که در کودکان و زنان به صورت افسردگی، اضطراب و PTSD مشاهده می گردد.
هدف از بررسی مقاله حاضر، مطالعه پدیده خشونت های خانگی از دیدگاه روانشناختی و اجتماعی و برآورد میزان شیوع و ویژگی های بالینی PTSD ناشی از تجاوز به عنف و... می باشد.
این مطالعه به صورت مروری و بررسی مقالات و پیشینه تحقیقات داخلی و خارجی در مورد خشونت های جنسی در کودکان و زنان و بروز PTSD می باشد که از منابع مختلف و سایت های Psych INFO، NCPTSD، Psychlit و Traumatic stress در سال های (2005-1989) گردآوری شده است.
نتایج این بررسی بیانگر میزان شیوع و بروز متفاوت بوده، اما به طور کلی، پیامدهای روانشناختی آن 25 الی 30 درصد در خصوص PTSD، افسردگی و اضطراب گزارش شده است.
به طور کلی باید به پدیده خشونت خانوادگی و جنسی از دیدگاه های روانی، اجتماعی، زیستی و فرهنگی نگریست، چرا که پیامدهای روانشناختی آن سلامت روانی افراد جامعه را به خطر انداخته و برای پیشگیری از این پدیده باید مداخلات آموزشی و پیشگیرانه را در سطح اجتماع گسترش داد و شبکه های خانوادگی و اجتماعی را تقویت کرد."
خشونت خانگی و استراتژی های زنان در مواجهه با آن (مطالعه ای کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه که با روش کیفی انجام شده و می کوشد تا تصور و راهبرد زنان نسبت به خشونت های خانگی را از زبان خودِ آنان بازگوید. بی تردید خشونت علیه زنان می تواند به مقدار زیاد مانع تساوی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، توسعه و دسترسی به فرصت ها شود. خشونت علیه زنان نه یک امر شخصی یا خصوصی، بلکه یک مساله عمومی به لحاظ اجتماعی بودن آن است. این امر ریشه در عمق رویه های فرهنگی و اجتماعی دارد. یعنی خصوصی تلقی کردن خشونت خانگی، تحلیل عمیق آن را دشوار می کند. در مصاحبه های کیفی، زنان کاملا بر این موضوع واقف بودند که زندگی آنان به وسیله اشکال مختلف خشونت تهدید می شود و بستر اجتماعی و ارزش هایی که در جامعه زنان را بی اعتبار می سازد، به طور کامل مشوق خشونت علیه آنهاست. در این تحقیق موضوعات کلیدی مرتبط با بستر و زمینه ای که خشونت در آن اتفاق می افتد و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی بررسی می شود. این تحقیق اگرچه اطلاعاتی غنی درباره تجربه زیسته زنان فراهم می آورد که در فهم ما نسبت به موضوع بسیار موثر است و چون از نمونه کوچکی به دست آمده و قابل تعمیم نیست، به ناچار محدودیت هایی برای تحقیق ایجاد کرده است. اما اطلاعات به دست آمده در این تحقیق با بسیاری از تحقیقات کمّی و کیفی، که در سایر کشورها انجام گرفته است، تطابق دارد.
"بررسی عوامل موثر بر خشونت مردان نسبت به زنان در استان مازندران "
حوزه های تخصصی:
"خشونت نسبت به زنان در خانواده ، واقعیتی آزار دهنده است . این نوع خشونت ، عرصه زندگی را برای زن و شوهر تنگ می کند و اثرهای گوناگون و قابل توجهی برکودکان و نوجوانان شاهد این خشونت به جای می گذارد. صرف نظر از توجهات جهانی به مساله خشونت نسبت به زنان در خانواده ، آنچه که برا ی جامعه ایرانی دارای حساسیت وافر می باشد این است که خشونت به هر طریقی که در خانواده، تداوم یابد می تواند مهم ترین عامل از هم گسیختگی ساختاری بنیادی ترین بخش جامعه یعنی خانواده باشد.
پژوهش حاضر با توجه به مدل لسول ( ساروخانی 1376 به نقل از کازنو، 1367 ) در صدد پاسخ گویی به پنج سوال اساسی است : الف- ویژگیهای قربانیان خشونت (Whom ) ب- ویژگیهای عاملان خشونت (Who ): ج - شیوه های اعمال خشونت (How ) یعنی خشونت جسمانی، خشونت جنسی، خشونت کلامی، خشونت روانشناختی، خشونت اقتصادی و خشونت اجتماعی. د- علل خشونت علیه زنان (Why ) هـ - پیامد های خشونت علیه زنان ( Effects ). این تحقیق از نظر روش، پیمایشی است و جامعه آماری آن را کلیه زنان متاهل شهری استان مازندران ساکن در شهر های نکا، ساری ، قائمشهر ، بابل، نور و تنکابن تشکیل می دهند.
برای تعیین نمونه از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب استفاده شده است. واحد تحلیل آن فرد می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آماری توصیفی استفاده شده است.
"
خشونت علیه زنان در فرانسه و آمریکا
حوزه های تخصصی:
خشونت علیه زنان از جمله مسائل مهم اجتماعی در غرب است که از دهه 1990 در دستورکار سیاسی و اجتماعی کشورهای توسعه یافته قرار گرفته است. روند روزافزون اَشکال گوناگون خشونت و تبعیض علیه زنان و پیامدهای زیانبار آن برای کشورهای غربی سبب شده است، این کشورها به طور جدّی در مقام مقابله با این پدیده برآیند. وضع کنوانسیونهای بینالمللی و تدوین راهبردها و تصویب و اجرای قوانین داخلی، در جهت مقابله با روند فزاینده این پدیده ارزیابی میشود. در این مقاله گزارشی مختصر از آخرین پژوهشهای آماری منتشره درخصوص کم و کیف خشونت علیه زنان در دو کشور ایالات متحده آمریکا و فرانسه ارائه میگردد و معلوم میشود با وجود تمام مراقبتها و راهکارهای مقابله با خشونت علیه زنان آمارهای خشونت علیه زنان همچنان روند صعودی دارد.
بررسی عوامل موثر بر خشونت مردان نسبت به زنان در استان مازندران
حوزه های تخصصی:
موضوع این تحقیق بررسی آزمون تأثیر عوامل اجتماعی ، رضایت اجتماعی و عزت نفس بر پیشرفت تحصیلی است . به این صورت که با بررسی مدل های نظری فرضی و تحقیقات انجام شده ، سعی در ارائه مدل نظری مبتنی بر متغیرهای تعدیل کننده یعنی جنسیت ، طبقه اجتماعی و نوع مدرسه ومتغیرهای مستقل( عزت نفس و رضایت اجتماعی ) دارد. ابزار تحقیق ، پرسشنامه عزت نفس پُوپ ومقیاس رضایت اجتماعی محقق ساخته است که میزان روایی و پایایی آنها معنادار و قابل قبول است.
گروه نمونه این پژوهش را تعداد 200 دانش آموزدختر و پسر پایه دوم دبیرستان های دولتی وغیرانتفاعی شهر شهرضا تشکیل می دهند. روشهای آماری پژوهش شامل آمارهای توصیفی، آماره آزمون t، تحلیل همبستگی، تحلیل عاملی، تحلیل ممیزی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر می باشد. داده های تحقیق توسط برنامه کامپیوتری spss در محیط windows کدبندی و استخراج شد و با توجه به انواع تحلیل های یک متغیره ، دومتغیره و چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
نتایج پژوهش نشان می دهدکه هرکدام ازپنج متغیرمستقل(جنس، نوع مدرسه، طبقه اجتماعی، عزت نفس و رضایت اجتماعی) روابط معناداری با موفقیت تحصیلی دارند و بیشترین تغییرات موفقیت تحصیلی بامتغیرهای متغیرهای جنس و نوع مدرسه و رضایت اجتماعی قابل تبیین است . اگر چه عزت نفس رابطه معناداری با موفقیت تحصیلی داشته، و لیکن با کنترل رضایت اجتماعی ، ازمیزان رابطه فوق بسیارکاسته شده است.
بررسی رفتار زنان در برابر خشونت شوهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رفتار زنان در هنگام خشونت همسر و رابطه آن با سن، تعداد فرزندان و تحصیلات زنان انجام شده است. بر این اساس تعداد 125 نفر از زنانی که به مراکز بهزیستی شهر اصفهان مراجعه می کردند و در زندگی مورد خشونت همسر قرار گرفته بودند، به صورت تصادفی ساده انتخاب شده و با آنان در مورد دفعات تکرار خشونت شوهر، رفتارشان و منابعی که جهت گرفتن کمک در زمان بروز خشونت استفاده می کردند، مصاحبه شد. تحلیل توصیفی داده ها نشان داد که حدود 4/50 درصد آنان در زمان بروز خشونت همسر هیچ کاری نمی کنند و2/51 درصد هنگام بروز خشونت توسط شوهر از هیچ منبعی جهت کمک استفاده نمی کنند. برای آزمون فرضیه ها از آزمون مجذور خی استفاده گردید. نتایج نشان داد که نوع رفتار زنان با سن آنها رابطه معناداری دارد ولی با تعداد فرزندان و تحصیلات زنان ارتباط معناداری ندارد. در پایان ضمن بحث در مورد نتایج، مشخص شد که زنان در بیش تر مواقع به طور ناخودآگاه با ایفای نقش انفعالی در برابر خشونت همسر نقش فعالی را در استحکام خانواده و جلوگیری از فروپاشی آن ایفا می کنند.
بررسی رابطهی بین الگوی روابط خانوادگی وخشونت خانگی علیه زنان در استان لرستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ساختار بعضی خانوادهها شرایط لازم را برای به کار گیری خشونت علیه زنان و کودکان فراهم میآورد. این تحقیق سعی دارد از دریچهی نوع روابط حاکم در خانواده به بررسی پدیدهی خشونت علیه زنان بپردازد .
روشکار: این تحقیق با استفاده از روش همبستگی روی زنان جامعهی شهری استان لرستان در سال 1386 صورت گرفته است. حجم نمونهی آماری بر اساس فرمول کوکران 383 نفر در نظر گرفته شد. جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه شامل سه قسمت 1- سئوالهای مربوط به اطلاعات جمعیتشناختی 2- پرسشنامهی خشونت علیه زنان حاج یحیی 3- پرسشنامهی محقق ساختهی انواع روابط خانوادگی صورت گرفت. در تحلیل دادهها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون چند متغیری به روش گام به گام استفاده شد.
یافتهها: در بین انواع خشونت، خشونت روانی و جسمی بیش از سلیر اشکال آن در زنان تجربه میشود، همچنین بین خشونت و الگوهای همکاری، همفکری، همدلی، هماهنگی و روابط گفتمانی و داشتن اختیار زن در تصمیمگیری همبستگی معکوس معنیداری وجود دارد (001/0>P) و از سوی دیگر بین وجود الگوی پرخاشگری در خانوادهی پدری و تصور سلطهگرایانهی مرد نسبت به زن رابطهی مثبت معنیداری موجود است (001/0>P).
نتیجهگیری: زمانی که روابط اعضای خانواده بر اساس تشریک مساعی و همکاری با یکدیگر باشد، میزان خشونت خانگی کاهش می یابد.
ارزش های پدرسالاری و خشونت علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشونت علیه زنان، محصول ارزش های پدرسالاری و توزیع نابرابرانه جنسیتی قدرت در خانواده است و زمانی اعمال می شود که مردان تهدیدی علیه اقتدار مردانه خود و ارزش های پدرسالاری احساس کنند. نوشتار حاضر، با هدف آزمون این فرضیه، و از طریق مصاحبه عمیق با 30 نفر از زنان مراجعه کننده به «مرکز مشاوره» شهرستان آمل، که مورد خشونت همسرشان قرار گرفته اند، انجام شده است. نتایج نشان می دهد بیش تر زنان، در هنگام به چالش کشیدن رابطه رییس و مرئوسی در خانواده مورد خشونت همسران شان قرار گرفته اند، یعنی مردان، مقاومت زنان در برابر نگرش ابزاری به خود، و نپذیرفتن محرومیت از تحصیل و اشتغال را تهدیدی برای اقتدار مردانه خود تفسیر کرده و به خشونت متوسل شده اند. نتایج هم چنین نشان می دهد که مدرنیته با تجهیز شناختی این زنان به ارزش ها و منابعی مهم چون تحصیلات و اشتغال، که آگاهی زنان را به نابرابری جنسیتی در خانواده افزایش داده و علاقه آن ها را در بازتعریف هویت خود در جامعه مدرن به شیوه یی متفاوت از هویت های تعیین شده سنتی گسترش داده، باعث پرورش پتانسیل های مقاومت شده است.
عوامل مرتبط پایگاه اجتماعی- اقتصادی، تعارض زناشویی و حمایت اجتماعی با خشونت خانگی والدین نسبت به فرزندان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط عوامل خانوادگی و اجتماعی (پایگاه اجتماعی- اقتصادی، تعارض زناشویی و حمایت اجتماعی) با خشونت خانگی والدین نسبت به فرزندان بود. این تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه در سطح شهر اهواز اجرا شده است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر اهواز و حجم نمونه384نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شد. این تعداد دانش آموز از روش نمونه گیری خوشه ای از میان مناطق مختلف شهر اهواز انتخاب گردیده و بصورت تصادفی پرسشنامه در اختیار آنان قرار گرفت برای سنجش هر کدام از متغیر های این تحقیق، گویه ها با استفاده از طیف لیکرت و دیگر طیف ها طراحی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه، داده های مورد نیاز جمع آوری شد(لازم به ذکر است تعداد 57 سوال از پرسشنامه تحقیق که مربوط به متغیرهای حمایت اجتماعی، تعارزات زناشویی و پایگاه اجتماعی- اقتصادی می باشد توسط والدین دانش آموز پاسخ داده شده است. مقیاسهای کودک آزاری وضربه (CTQ)برنستاین وهمکاران)1995 مقیاس پایگاه اجتماعی-اقتصادی والدین (SES)دانکن،مقیاس حمایت اجتماعی ( (MSPSS زیمت وهمکاران 1998و مقیاس تعارض زناشویی(MCQ )ثنایی وهمکاران(1379)در این پژوهش استفاده گردید. نتایج تحقیق حاکی از معنی دار دبودن رابطه بین متغیر های پایگاه اجتماعی اقتصادی، تعارض زناشویی و حمایت اجتماعی با خشونت والدین علیه کودکان بود. و این مساله نیازمند توجه هر چه بیشترخانواده ها ومسولان جهت پیشگیری ،کنترل وکاهش تبعات منفی آن را در سطح خانواده وجامعه را نشان می دهد.
بررسی رابطه بین انزوای اجتماعیبا میزان خشونت خانگی والدین نسبت به فرزندان نوجوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسیرابطه بین میزان دینداری والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان در شهر اهواز اجراگردیده است. روش پژوهش ازنوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختروپسر مقطع دبیرستان شهر اهواز و والدین آنها بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 384 نفر آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.ابزارسنجش دراین پژوهش پرسشنامه های"" کودک آزاری وضربه (CTQ) برنستاین(1995)، وپرسشنامه انزوای اجتماعی راسل(1976)UCLA))وپرسشنامه جمعیت شناختی بود.برای تجزیه وتحلیل داده ها ازشاخص های آماری، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون استفاده شد. براساس یافته های این پژوهش بین کلابعاد انزوای اجتماعی با خشونت خانگی والدین نسبت بهفرزندان، رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین مشخص می گردد که بین ابعادروابط و معاشرت با خویشاوندان، روابط و معاشرت با همسایگان وهمچنین بین بعد روابط و معاشرت با دوستان با خشونت خانگی والدین نسبتفرزندان همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج بدست آمده ازاین پژوهش، حاکی از آن است که بین میزان انزوای اجتماعیبا ابعادخشونت خانگی(جسمی، عاطفی، غفلت) والدین نسبت به فرزندان رابطه معناداری وجود دارد ونتایج بدست آمده از رگرسیون چند گانه نیز نشان دادند که بعد روابط و معاشرت با خویشاوندان بیش ترین تاثیر را درتبیین خشونت خانگی نسبت فرزندان داشته است.باتوجه به یافته های موجود این مساله نیازمند توجه هر چه بیشترخانواده ها و مسئولان برای برنامه ریزی و آموزش مهارت های ارتباطی به والدین در سطح خانوادگی واجتماعی را نشان می دهد.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر خشونت روانی مردان علیه زنان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر خشونت روانی مردان علیه زنان شهر اصفهان در سال 1389 است. در این پژوهش، نظریات فمینیست رادیکال، طرحواره جنسیت، نظریه تضاد و نظریه منابع مورد استفاده قرار گرفته است. داده ها به وسیله پرسشنامه از یک نمونه 200 نفری زنان متأهل شهر اصفهان جمع آوری شدند. متغیرهای مستقل عبارتند از ساخت و شیوه اعمال قدرت در خانواده، باورهای قالبی جنسیتی، نگرش مردسالاری که رابطه مثبت و حمایت اجتماعی، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، تحصیلات که رابطه ای منفی با خشونت خانگی علیه زنان دارند. اکثریت زنان حدود 40% دارای نگرشهای مردسالارانه شدید و 42% دارای باورهای قالبی جنسیتی شدیدی هستند. نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای مستقل حدود 79/0درصد واریانس متغیروابسته را تبیین نموده اند.
فراتحلیل مطالعات انجام شده پیرامون خشونت علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشونت علیه زنان در ابعاد خانگی و اجتماعی آن چه در جوامع توسعه یافته و چه در جوامع درحال توسعه همواره به عنوان یک دغدغه و آسیب مطرح بوده است. تحقیقات زیادی روی این مسئله انجام شده منتها به دلیل داشتن روش های مختلف برخورد با مسئله و شقوق متعدد نظری، نتوانسته این انبوه نتایج را در یک قالب پژوهشی که نقطه عطفی برای پژوهش ه ای آتی در این حوزه باشد فراهم آورد. در این پژوهش فراتحلیلی با دسته ب ندی نظریات به کارگرفته شده در 22 پژوهش کاربردی در حوزه خشونت عیله زنان، تئوری های پرکاربرد استخراج و سپس با بررسی روش های تحقیق آن ها علاوه بر مشخص کردن حیطه و میدان مطالعاتی، اجزا پژوهش ها دسته بندی شده است. در طبقه بندی فرضیات مشخص گردید، ربط نظری با مدل نظری ارائه شده در پژوهش ها همخوانی اندکی داشته و تنها سه نظریه ""منابع""، ""یادگیری"" و ""فمنیستی"" در تبیین مدل فرضی کاربرد اصلی داشته است. در نهایت با استفاده از روش های قدرتمند آماری نقش این سه نظریه در تبیین و تایید فرضیات سنجش شد. پیشنهادهای پژوهش ها نیز براساس اتکا بر پایگاه های اقتصادی، جنسیتی و آموزشی دسته بندی گردید.
سنجش الگوی همبستگی شاخص های سکونتی حاشیه نشینان و غیر حاشیه نشینان با میزان خشونت خانگی آنها علیه فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامد گسترش شهرنشینی سریع در ایران، پیدایش شهرهای بزرگ و ایجاد مناطق حاشیه نشین با بافت نابه سامان و مسکن نابهنجار است. حاشیه نشینی در چندین سال گذشته، علاوه بر اینکه مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و زیست محیطی فراوانی را در کلان شهرهای ایران به وجود آورده است، سبب رشد و گسترش خشونت های خانگی نسبت به زنان و به طور خاص کودکان، در مناطق فقیر و پایین دست جامعه به دلایل مسائل مالی، فرهنگی، وضعیت مسکن و موارد دیگر شده و همچنان این پدیده رو به افزایش است. هدف این پژوهش سنجش الگوی همبستگی شاخص های سکونتی حاشیه نشینان و غیر حاشیه نشینان با میزان خشونت خانگی آنها علیه فرزندان در شهر اهواز است. این پژوهش از نوع پیمایشی است و جامعه آماری آن، شامل کلیه دانش آموزان پسر و دختر مقطع دبیرستان در مناطق حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین شهر اهواز و والدین آنها بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 384 نفر آنها برای حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش پرسش نامه های کودک آزاری و ضربه (CTQ) (برنستاین، 1995(، پرسش نامه محقق ساخته شاخص های سکونتی حاشیه نشینان و پرسش نامه جمعیتی بود. بعد از تکمیل پرسش نامه به دست پاسخ گویان، داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد پردازش قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آماری درصد، میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی پیرسون، آزمون تی. و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین متغیرهای وضعیت واحد مسکونی، پایگاه اجتماعی اقتصادی، سابقه سوءمصرف مواد مخدر حاشیه نشینان و غیر حاشیه نشینان با خشونت خانگی آنها علیه فرزندان رابطه معناداری وجود دارد؛ ولی بین متغیر قومیت حاشیه نشینان با خشونت علیه فرزندان، رابطه معناداری مشاهده نشد.
تحلیل جامعه شناختی تأثیر بی نظمی در خانواده بر خشونت خانگی زنان علیه مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشونت خانوادگی یکی از آسیب های مهم اجتماعی است که با وجود پیشرفت فکری و فرهنگی همچنان در جامعه خودنمایی می کند. در بین انواع خشونت های خانگی به خشونت زنان علیه مردان کمتر توجه شده است. هدف تحقیق حاضر تحلیل جامعه شناختی تأثیر بی نظمی در سطح خانواده بر خشونت خانگی زنان علیه مردان است. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار سنجش آن پرسش نامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل کلیه مردان متأهل شهر بابلسر است. حجم نمونه آماری براساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در شهر بابلسر جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان داد متغیرهای زمینه ای سن، سن همسر، مدت زمان ازدواج، تعداد فرزند و تعداد ازدواج زن با خشونت علیه مردان رابطه معنادار دارد. متغیرهای اصلی تحقیق (عدم همفکری، عدم همگامی، عدم همبختی و عدم همدلی) نیز بر خشونت علیه مردان تأثیر مستقیم دارد. همچنین با توجه به مدل ساختاری (MIMIC) ارائه شده همه این متغیرها 33 درصد از تغییرات متغیر وابسته (خشونت زنان علیه مردان) را تبیین کرده اند.
مطالعه ای کیفی از پدیده خودسوزی زنان شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودکشی به عنوان نابودکردن آگاهانه خویش برای رهایی از موقعیت غیرقابل تحمل تعریف شده است و در واقع یکی از پدیده های تاسف آوری است که دارای ابعاد شناخته شده ی روانی، اجتماعی، فرهنگی، بیولوژی و پیامدهای اقتصادی، انسانی می باشد. اقدام به خودکشی به روش خوسوزی خشن ترین و دردناک ترین روش درجهت پایان دادن به زندگی است، خودسوزی مرگ یک زندگی است؛ زندگی زنانی که پس از سال ها صبر و انتظار در تلخی های زندگی، جز خودسوزی طریق دیگری را برای رهایی ندیده اند. هدف این پژوهش مطالعه پدیده خودسوزی در بین زنان شهر ایلام با استفاده از روش کیفی می باشد که برای این رسیدن به این منظور، مصاحبه های عمیقی با 12 نفر از اقدام کنندگان به خودسوزی در سال های اخیر انجام گرفت. پشتوانه نظری ما در این پژوهش نگاهی به دو نظریه می باشد یکی تئوری خودکشی دورکیم؛ با این ادعا که خودسوزی زنان ایلامی روایتی از خودکشی تقدیر گرایانه دورکیمی می باشد. و دیگری دیدگاه فمنیست ها و توجه به اینکه فرهنگ مردسالار حاکم بر جامعه ایلام بیش ترین نقش را در آسیب رساندن زنان به خود ایفا می کند. یافته های این مطالعه کیفی ضمن بیان عناصر عمومی پدیده خودسوزی از قبیل کم سوادی، بیکاری و نظایر آن، مقوله های خاصی نیز به دست داد این مقوله ها عبارتنداز: الگوهای جنسیتی سنتی (در قالب مردسالاری و تعصب گرایی، خشونت خانگی)، برچسب زدن، محرومیت، و افسردگی زنان خودسوز. مقوله های مذکور با استناد به داده های مصاحبه ای بیانگر ماهیت چند بعدی پدیده خودسوزی زنان در شهر ایلام می باشد.
پیش بینی خشونت مردان علیه همسرانشان بر اساس طرحواره های ناسازگار اوّلیه و سبک های دلبستگی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی خشونت مردان علیه همسرانشان بر اساس طرحواره های ناسازگار اوّلیه و سبک های دلبستگی آنها بود.نمونه مورد مطالعه شامل 197 زوج بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش که یک طرح توصیفی از نوع همبستگی بود، برای سنجش میزان خشونت تجربه شده بوسیله زنان مورد مطالعه از پرسشنامه سنجش خشونت (حاج یحیی ،1999) ، اسنفاده شد . برای سنجش سبکهای دلبستگی وطرحواره های ناسازگارمردان از پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید،1990) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار (یانگ،1998) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، بین سبک های دلبستگی ناایمن در مردان با میزان خشونت آنها علیه همسرانشان همبستگی مثبت و معناداروجود دارد. همچنین میان تمامی طرحواره -های آنها به جز 5 مورد ( وابستگی، آسیب پذیری نسبت به ضرر، خودتحوّل نیافته/ گرفتار، ایثار و بازداری عاطفی) نیز با خشونت همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. تحلیل واریانس رگرسیون داده ها نشان داد سبک های دلبستگی ناایمن و طرحواره ها، نقش تعیین کننده ای در پیش بینی خشونت دارند.این نتایج نشان می دهد، می توان از روی طرحواره های ناسازگارو کیفیت دلبستگی درمردان میزان خشونت آنها علیه همسرانشان را پیش بینی نمودوبا رویکرد طرحواره درمانی به آنها کمک نمود.
نقش مداخله دولت ها در خشونت خانگی علیه زنان از منظر حقوق بشر
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر یکی از موضوعات مهم حقوق بشری، خشونت علیه زنان است. با وجود این که مقابله با تمام اشکال خشونت دارای اهمیت است، اما ارتکاب خشونت خانگی به دلیل شیوع بسیار در کشورهای جهان و به دلیل آسیب های جدی جسمانی و روحی که بر زنان دارد، به عنوان مهم ترین مصداق خشونت، محور توجه دولت ها و اعمال راهکارهایی در دو حوزه داخلی و بین المللی شده است. با این اوصاف خشونت خانگی همواره یکی از چالش های مهم در راستای تطبیق کامل حقوق بشر است. این امر منجر به این پرسش که نقش مداخله دولت ها در خشونت خانگی چگونه است؟ گشته است. از آن جایی که مصادیق خشونت خانگی در کشورهای مختلف متفاوت است، مداخله دولت ها باید متناسب با فرهنگ و مصلحت های جامعه تحت حکومتشان صورت گیرد و باید در عرصه بین المللی در چارچوب احترام متقابل به رسمیت شناخته شود. امروزه دولت ها به ویژه دولت های غربی فارغ از این مهم به کسب منافع بیشتر می اندیشند. افزیش آمار خشونت خانگی علیه زنان مویدی بر این ادعاست. بر این اساس پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی نقش مداخله دولت را در خشونت مورد بررسی قرار می دهد.
ازدواج اجباری؛ از ممنوعیت انگاری تا جرم انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج اجباری، ازدواجی است که بدون رضایت واقعی یک یا دو طرف واقع شده است. ازدواج اجباری، حق آزادی انتخاب همسر را نقض کرده و از مصادیق خشونت خانگی است. غالب بزه دیدگان ازدواج اجباری زنان بوده و مرتکبان نیز از بستگان بزه دیدگان هستند. مطالعه سیاست های کشورهای مختلف نشان می دهد که تدابیر گوناگونی برای مقابله با آن اتخاذ شده است. هرچند در گذشته بر به کارگیری تدابیر حقوقی تأکید می شد، در دهه اخیر به ویژه در نتیجه حساسیت افکار عمومی نسبت به پرونده های رسانه ای شده، ازدواج اجباری جرم انگاری شده است. این حرکت پیش رونده از صِرف ممنوعیت انگاری و اتخاذ تدابیر حقوقی برای مقابله با ازدواج اجباری به سمت جرم انگاری و استفاده از ابزارهای کیفری، ویژگی مشترک بسیاری از نظام هاست. بسیاری از کشورهای اروپایی ازدواج اجباری را جرم انگاری کرده و برخی نیز مطالعاتی برای جرم انگاری آن آغاز کرده اند. این گرایش پس از تصویب «کنوانسیون اروپایی پیشگیری و محو خشونت علیه زنان و خشونت خانگی» (2011) بیشتر شده است. هرچند در ایران آمار دقیقی از ازدواج اجباری وجود ندارد، در رسوم برخی اقوام، رضایت زنان در ازدواج نادیده گرفته می شود. علاوه بر این، تجویز ازدواج در سنین پایین، نگرانی هایی نسبت به نقض حق آزادی انتخاب همسر ایجاد کرده است. این در حالی است که تنها ازدواج اطفال و قاچاق انسان با انگیزه ازدواج اجباری، جرم انگاری شده است. بنابراین جرم انگاری ازدواج اجباری تحت عنوان تعزیر ضروری بوده و گامی در راستای حمایت از بزه دیدگان به ویژه گروه های آسیب پذیر است.
خشونت کلامی خانگی علیه زنان و راهکارهای قانونی برخورد با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اقسام خشونت که نیازمند توجه بیشتر و همه جانبه در جامعه کنونی است، خشونت جنسی کلامی است؛ بخصوص که امروزه با رشد روزافزون میزان طلاق، شاهد افزایش این نوع خشونت علیه زنان هستیم. بر این اساس، شناخت قلمرو آن در متون فقهی-حقوقی و ارائه آگاهی های حقوقی پیشگیرانه و حمایت قانونی از زنان در معرض خشونت کلامی خانوادگی، ضروری است. بررسی این موضوع، مستلزم پرداختن به آراء فقها و حقوقدانان، کاوش در مواد قانونی کشور ایران اسلامی و مدّ نظر قراردادن حکم عقل، بنای عقلاء و آیات و روایاتی است که به مناسبت های مختلف، به دفاع از حقوق زوجه در قبال تجاوزات زوج در عرصه کلام برخاسته اند. بررسی موضوع نشان می دهد، اگرچه در روابط زوجین ریاست خانواده از خصایص شوهر است ولی این امر اطلاق ندارد و زوج ملزم به حسن معاشرت و معاضدت در زندگی مشترک است و قانون گذار با تحدید میزان اختیارات ریاستی شوهر، اهتمام ویژه بر حفظ حقوق زوجه دارد.