مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
سواد فرهنگی
حوزه های تخصصی:
در جهان کنونی، محتوا و صورت زندگی در ابعاد مختلف، شکلی فرهنگی به خود گرفته و ازهمین رو، اهمیت مدیریت فرهنگی بیش از پیش نمایان شده است. در این مقاله، به منظور تبیین وضعیت موجود، پس از پژوهش و مطالعه اسناد، کتاب ها، و مصاحبه با استادان و متخصصان مدیریت فرهنگی و آموزش و پرورش، 33 مورد شناسایی شده و نتیجه در قالب پرسش نامه (پس از تأیید اعتبار و روایی و همچنین، تأیید استادان فن) بین 30 نفر از مدیران حوزه های مختلف ستادی، اجرایی، و میانی آموزش و پرورش توزیع شده است. سپس، داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Minitab16 و آزمون T مستقل، تحلیل، و درنهایت، نقاط قوت، ضعف، فرصت ها، و تهدیدها براساس دیدگاه مخاطبان تعیین شده اند. پس از بررسی نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها، «تأثیرپذیری برنامه های درسی و آموزشی از جریان های سیاسی» به عنوان نقطه ضعف و «وجود پیوست فرهنگی و مهندسی فرهنگی در تهیه برنامه های آموزشی و درسی»، «سند برنامه درسی ملی»، «سند ملی آموزش و پرورش (سند تحول بنیادین)»، و «فراوان بودن چهره های فرهنگی در میان نخبگان سیاسی» به عنوان نقاط قوت، در تعیین وضعیت موجود مدیریت ارتقای سواد فرهنگی در آموزش و پرورش، مواردی هستند که توسط مخاطبان تأیید نشده اند. همچنین، مخاطبان، موارد «برنامه ریزی برای جلوگیری از فرار مغزها» و «قابلیت های بازتولید هویت فرهنگی، تعصب خانوادگی در کشور» را از بین فرصت ها و موارد «قدرت هدایت افکار عمومی از طریق رسانه ها و فرهنگ سازی در شرایط بحرانی» و «ناتوانی هنجارها و ابزارهای فرهنگی در مقابله با هجوم فرهنگ بیگانه» را از بین تهدیدها، تأیید نکرده اند. موارد دیگر مطرح شده در پرسش نامه، موردتأیید پاسخ دهندگان قرار گرفته است.
شناسایی عناصر نظام مند ارتقای سواد فرهنگی؛ مورد مطالعه: آموزش و پرورش ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر تشکیل دهنده ارتقای سواد فرهنگی در آموزش و پرورش ایران انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیت اجرا، توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبره و مطلعین کلیدی در قلمرو موضوعی تحقیق بودند که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش هدفمند و گلوله برفی تعداد 20 نفر برای مصاحبه انتخاب شد. مطالعه میدانی و روش تحقیق کتابخانه ای بود. برای تعیین اعتبار یافته ها از مصاحبه با افراد متخصص و صاحبنظر و تکنیک اشباع نظری، رویه های ویژه کدگذاری و در تحلیل داده ها از تکنیک کدگذاری نظری استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که الگوی نظام مند ارتقای سواد فرهنگی در آموزش و پرورش دارای 6 بعد، 29 مولفه و 134 شاخص است که اجزای مدل پارادایمی نهایی عبارتند از: شرایط علی(قوانین و مقررات، امکانات آموزشی، تکنولوژی، رسانه ها)؛ شرایط مداخله گر(عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، مهارتهای درون و برون فردی، تهاجم فرهنگی)؛ بستر و زمینه حاکم(سیاست های کلان فرهنگی،اسناد و برنامه های تحول و بنیادین، برنامه های مصوب درسی، مدیریت کلان آموزش و پرورش، خانواده). مقوله محوری(سواد فرهنگی)؛ راهبردها(ادبیات ملی، ادبیات جهانی، معماری، مشاهیر، تاریخ ملی و جهانی، موسیقی، دین و مذهب، هنر، نمایش، اقوام و آداب و رسوم، ورزش و بازی، پادشاهان و سلسله های پادشاهی) و پیامدها(افزایش غرور و افتخار ملی، افزایش کارایی و اثربخشی، افزایش آگاهی فرهنگی) است.
واکاوی مؤلفه های سواد فرهنگی برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
197 - 223
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی مؤلفه های سواد فرهنگی برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه است. داده ها بر اساس یک طرح پژوهش کیفی از نوع سنتزپژوهی و با استفاده از گام های هفت گانه سندلوسکی و باروس (2006) جمع آوری شده اند. انتخاب نمونه با استفاده از ملاک های پذیرش و عدم پذیرش و برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی [1] صورت گرفت سپس با درنظرگرفتن میزان ارتباط با موضوع پژوهش منابع اولیه غربال و تعداد 26 منبع برای بررسی نهایی انتخاب شد، در ادامه با استفاده از تحلیل محتوای و کدگذاری باز و محوری منابع منتخب مورد تحلیل قرار گرفت. جهت بررسی قابلیت اعتبار یافته ها از ضریب توافق بین دو کدگذار استفاده شد که مقدار 76/. به دست آمد. نتیجه این تحلیل شناسایی 4 بعد و 14 مؤلفه بود. بعد خودآگاهی فرهنگی شامل سواد چندفرهنگی، مهارت های عملی، مهارت های آکادمیک، آشنایی با نمادها و مهارت های زندگی بود. بعد تفکر انتقادی شامل تفکر سطح بالاتر و استدلال صحیح، تقسیم بندی دانش، بستر استفاده و فرایند است. بعد مسئولیت پذیری مشتمل بر دو مؤلفه مسئولیت پذیری فردی و مسئولیت اجتماعی و مدنی بوده و بعد رهبری تأثیرگذار شامل الزامات فرهنگی جوامع آینده و نقش های تأثیرگذار جهانی است. نتایج این پژوهش می تواند مبنایی برای برنامه ریزان، پژوهشگران و دست اندرکاران حوزه تعلیم وتربیت در بعد فرهنگی باشد. [1]- CASP
ارزیابی ابعاد سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر ارزیابی ابعاد سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان است. رویکرد پژوهش کمی و از روش پیماشی استفاده شده است. جامعه آماری شامل دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بوده که تعداد آن ها در سال تحصیلی 1399-1398 برابر با 46819 نفر گزارش شد. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای تصادفی بوده و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است و تعداد کل نمونه 382 نفر لحاظ شد. گردآوری داد ه ها با پرسشنامه سنجش سواد چندفرهنگی صادقی (1397) که ابعاد سواد چندفرهنگی(دانش- نگرش و مهارت) را می سنجد، انجام شد. داده ها با روش های آمار توصیفی (میانگین، فراوانی، درصد، انحراف استاندارد و...) و آمار استنباطی مانند آزمون تی تک نمونه ای تحلیل شد. نتایج نشان داد سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در بعد دانش در سطح مطلوبی قرار دارند و در بعد نگرش چندفرهنگی در سطح متوسط بوده، اما در بعد مهارت چندفرهنگی در سطح چندان مطلوبی نیستند. مهمترین پیشنهاد برای ارتقای سواد چندفرهنگی، دانشجومعلمان در واقع، پذیرش واحترام به فرهنگ های ایرانی است.
رابطه سواد فرهنگی والدین وهویت یابی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر تهران)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف رابطه سواد فرهنگی والدین و هویت یابی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر تهران انجام شد. روش: به لحاظ روش گردآوری داده ها، از نوع توصیفی _ همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران و دانش اموزان دختر مقطع ابتدایی مناطق 22 گانه شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مناطق 4، 7 و 8 تهران به عنوان نمونه اماری انتخاب و حجم نمونه اماری با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شد و شامل 270 نفر مادر و 270 نفر دانش آموز دختر می باشد داده های مزبور از طریق پرسشنامه سواد فرهنگی هیرش (1983) و هویت بنیون و آدامز (1986)جمع اوری شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین سواد فرهنگی والدین و بعد هویت آشفته دانش اموزان رابطه معنادار وجود دارد. بین سواد فرهنگی والدین و بعد هویت زود شکل دانش اموزان رابطه معنادار وجود دارد. بین سواد فرهنگی والدین و بُعد هویت تعویق افتاده دانش اموزان رابطه معنادار وجود دارد. بین سواد فرهنگی والدین و بُعد هویت پیشرفته دانش اموزان رابطه معنا دار وجود دارد. (05/0p<) نتیجه گیری: با توجه به مشکلات موجود در زمینه هویت یابی و اهمیت این دوره، والدین باید نسبت به سواد فرهنگی مجهز شده و با برنامه های کاربردی مدارس در آینده ای نزدیک نسبت به آسیب های هویت یابی حساسیت لازم را پیدا کنند.
رابطه سواد فرهنگی با پیش گیری ناهنجاری های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین سواد فرهنگی و پیش گیری ناهنجاری های فرهنگی انجام شد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی، ازلحاظ روش، توصیفی- پیمایشی و با توجه به روش تجزیه و تحلیل داده ها و رابطه بین متغیرها، از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه کارکنان شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی ایران، به تعداد 346 نفر می شود که از میان آن ها به صورت تصادفی ساده و براساس فرمول کوکران و با سطح اطمینان 95 درصد، تعداد 183 نفر انتخاب شدند. ابزار اصلی مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه بیست پرسشی ازپیش ساخته شده ای است که مشتمل بر پنج شاخص درک محتوایی پیام، اهداف پنهان پیام، گزینش آگاهانه پیام، نگاه انتقادی به پیام و تجزیه و تحلیل پیام است. ضمن این که به منظور سنجش ناهنجاری های فرهنگی، از پرسشنامه نُه پرسشی مبتنی بر سه مؤلفه ارزش ها، آداب، رسوم و عرف بهره بردیم. داده های به دست آمده با استفاده از الگو سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart-PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که درک محتوایی پیام، اهداف پنهان پیام، گزینش آگاهانه پیام، نگاه انتقادی به پیام و تجزیه و تحلیل پیام با پیش گیری ناهنجاری های فرهنگی رابطه دارد.
طراحی و اعتباریابی چارچوب سواد فرهنگی معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۲شماره ۶۲
119 - 164
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف طراحی و اعتباریابی چارچوب سواد فرهنگی معلمان دوره ابتدایی و با رویکرد آمیخته از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. مشارکت کنندگان بالقوه بخش کیفی متخصصان دانشگاهی در سال تحصیلی 1399 بودند که از میان آن ها یازده نفر به شیوه هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. اصالت و صحت داده ها در بخش کیفی با زاویه بندی تحلیلی و بررسی قابلیت اعتمادپذیری داده های پژوهش تأمین شد و برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در بخش کمّی، روش توصیفی از نوع پیمایشی به کار گرفته شد و از تحلیل عامل تأییدی برای روایی و از ضریب آلفای کرونباخ برای تأیید پایایی استفاده شد. یافته های بخش کیفی شامل 1020 گزاره مفهومی اوّلیه، 3 مؤلفه اصلی، 10 ملاک و 85 نشانگر بود که با ترسیم روابط بین آن ها، چارچوب مفهومی سواد فرهنگی معلمان شکل گرفت. در پایان بخش کیفی، براساس چارچوب اوّلیه حاصل از این بخش، پرسشنامه ای در خصوص ارتباط و تناسب اجزای چارچوب تنظیم شد و در اختیار 200 نفر از معلمان دوره ابتدایی ناحیه یک شهر شیراز قرار گرفت. تحلیل عامل تأییدی بر داده های بخش کمّی چارچوب پیشنهادی برآمده از یافته های بخش کیفی را تأیید کرد. از این چارچوب می توان در سنجش سواد فرهنگی و نیز طراحی برنامه های توسعه حرفه ای معلمان دوره ابتدایی بهره گرفت.