مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
قدرت فرهنگی
حوزه های تخصصی:
از نظام پیشنهادها باید به عنوان زمینه شکل گیری فرهنگ نخبه پروری و مؤثرترین روش حل و فصل مسایل سازمان تلقی داشت؛ که هر یک از ابعاد مذکور بنحوی جاذبه های سازمان تلقی داشت؛ که هر یک از ابعاد مذکور بنحوی جاذبه های سازمان و بالندگی فکری – مهارتی و اجتماعی را تعیین نموده ، مشارکت عملی و نه اسمی و تصوری آنان در اقدامات سازنده سازمان را عینیت ، و پیوند آنان به سازمان را استحکام می دهد . نظام پیشنهاد عملاً از تمرکز شدید سیستم مدیریت کاسته و بی توجهی ما فوق ها به استعدادها و نظرات کارکنان را مردود می داند و به بیان دیگر نظام پیشنهاد سرآغاز بروز ابتکارات و خلاقیت های منابع انسانی است که از سویی مدیریت را با انتظارات ، توان ها ، نیازهای فکری – مهارتی کارکنان آشنا می نماید و کمک می کند مدیران به کشف استعدادهای نهفته در نیروی انسانی به عنوان مطمئن ترین سرمایه پیشرفت سازمان نایل آیند؛ و از سوی دیگر مانع از آن می شود که دیوانسالاری بازدارنده ، سازمان را بی جانبه ، نیروی انسانی را بی انگیزه و مدیریت را خود محور نماید.
بررسی جایگاه قدرت نرم در سیاست: از دوران باستان تا زمان معاصر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به روش اسنادی ابتدا ریشه های قدرت نرم را از گذشته های دور بررسی می کند، سپس، عوامل تشکیل دهنده آن را تشریح و امکانات و محدودیت های عمده بر سر راه اعمال آن را ارزیابی می نماید. قدرت نرم از قرن ها قبل از میلاد مورد توجه اندیشمندان و حکمرانان در چین، یونان مصر و ایران قرار داشته است. در دهه های گذشته، و قبل از اینکه جوزف نای قدرت نرم و جایگاه آن را بخصوص در حوزه سیاست خارجی مفهوم سازی نماید، دانشورانی چون آلفرد دو گرازیا، کلاوس نور و جان کنث گالبرایت شکل هائی از قدرت را تبیین کردند که با قدرت نرم شباهت و معنی قانونمندی، مشروعیت و دموکراسی داشته و در مقابل قدرت سخت با زور و شیوه های تولید گذشته ربط داده شده است. منابع قدرت نرم را معمولا ارزش های فرهنگی، بازیگران سیاسی، فرهنگ و خط مشی های سیاستمداران و نهادها تشکیل می دهند، اما برخی اوقات حتی نیروهای نظامی، که قاعدتا بر قدرت سخت متکی هستند، توانسته اند نقش قدرت نرم را بازی کنند و دیکتاتورهایی چون هیتلر و استالین را موفق سازند تا از امکانات آن برای اهداف خود بهره گیرند. قدرت نرم را از طریق نظرخواهی از افکار عمومی، مصاحبه بانخبگان سیاسی و مطالعات موردی می توان اندازه گرفت.
نقش قدرت در تأسیس تمدن نوین اسلامی در امنظومه فکری امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امام خمینی سرشتی سراسر سیاسی برای اسلام ناب محمدی و نه اسلام آمریکایی قائل است و معتقد است که مسلمانان باید سنگرهای کلیدی جهان را فتح کنند. این فتح با تشکیل تمدن نوین اسلامی میسر است(اهمیت). از آنجا که قدرت نقشی کلیدی در تأسیس و حفاظت از تمدن دارد، مسئله مقاله، بررسی نقش قدرت در تأسیس تمدن نوین اسلامی در منظومه فکری امام خمینی است(مسئله). از منظر امام خمینی، تمدن فقط دارای ابعاد مادی و سخت نیست، بلکه بر اساس دستگاه هستی شناسانه و انسان شناسانه ایشان، تمدن علاوه بر بعد مادی، دارای لایه های باورها، گرایش ها و رفتارها و ساختارها می باشد. این سه لایه کاملاً درهم تنیده هستند و ساختارها را پدید می آورند(چارچوب نظری). قدرت فرهنگی ناظر به لایه باروها و گرایش ها، قدرت سیاسی و اقتصادی ناظر به لایه باورها و رفتارهاست. قدرت فرهنگی از سایر ارکان تمدن مهم تر است و به عنوان زیربنای سایر ارکان می باشد و با تقویت قدرت فرهنگی، قدرت اقتصادی و سیاسی، افزایش می یابد و با تضعیف فرهنگ و قدرت فرهنگی، سایر ارکان تضعیف می شوند. در عین حال، اگر قدرت اقتصادی یا قدرت سیاسی هم تضعیف شوند، تشکیل تمدن با چالش مواجه می شود(یافته ها). از منظر امام خمینی، آبشخور فرهنگ، اسلام است و اسلام، نه یکی از عناصر تمدن، که خود تمدن ساز می باشد. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی اکتشافی و بهره گیری از روش دلالت مطابقی و التزامی که از دانش منطق و اصول فقه اخذ شده، این رویکرد را در اندیشه سیاسی امام خمینی بررسی نموده است(روش).
رسانه ها و تقویت قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
359 - 376
حوزه های تخصصی:
با عنایت به نقش فزاینده قدرت نرم در سیاست بین الملل، شناسایی منابع مؤثر در قدرت نرم، به مثابه دغدغه اصلی بسیاری از کشورها مطرح است. در این پژوهش با توجه به تنوع و تعدد رسانه ها، محققان به طرح این پرسش پرداخته اند که تأثیر رسانه ها بر ابعاد قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران به چه میزان است؟ نویسندگان با استفاده از روش پیمایشی به ارائه پاسخ همت گمارده اند. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید حوزه علوم سیاسی و علوم ارتباطات دانشگاه های در سال 1400 شهر تهران است. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد میانگین نمره کسب شده برای مؤلفه های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بالاتر از حد متوسط و برای مؤلفه علمی در حد متوسط است. این بدان معناست که رسانه ها در تقویت قدرت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تأثیر زیاد و در تقویت قدرت علمی تأثیر متوسطی داشته اند. همچنین تفاوت معناداری بین نقش رسانه های سنتی و رسانه های ترکیبی سنتی و نوین در تقویت ابعاد قدرت نرم وجود دارد.
تحلیل جایگاه قدرت فرهنگی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
81 - 92
حوزه های تخصصی:
قدرت فرهنگی دراصطلاح ترکیبی از قدرت به مثابه امری فراگفتمانی و مولد و فرهنگ به منزله امری گفتمانی و پویا می باشد. شبکه اجتماعی اینستاگرام به دلیل جذابیت های دیداری شنیداری، فرهنگ تصویری قدرتمندی را پدید آورده که بستر شکل گیری گفتمان های جدید گردیده است. در این پژوهش مؤلفه های تنوع، وسعت اشتراک و وضوح اولویت ها جهت تحلیل جایگاه قدرت فرهنگی در اینستاگرام مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق با اتکا بر روش شناسی کیفی و با استفاده از روش تحلیل متن انجام گرفته است و داده ها از جنس داده های تصویری و متنی هستند. میدان مطالعه صفحات کاربران با ده رتبه برتر در اینستاگرام (از نظر تعداد دنبال کننده)که محتوا، پست ها،کپشن ها، کامنتهای دنبال کنندگان آنان تحلیل شده است. پرسش اصلی در این تحقیق آن است که قدرت فرهنگی در اینستاگرام چه جایگاهی دارد؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که اینستاگرام به جهت کم هزینه بودن، قابلیت پخش تصاویر، در دسترس بودن، انعطاف پذیری در برابر افراد با روحیات مختلف (درونگرا و برونگرا)، تعاملی و چندمنظوره بودن، قابلیت اشتراک گذاری محتوا، ارتباط چندنفره بصورت پخش زنده، برخورداری از هوش مصنوعی و نهایتاً عملکردی مطابق با علایق کاربران و به روز بودن، با برطرف کردن نیازهای انسانی باعث حضور بازیگران متفاوتی در عرصه قدرت فرهنگی گردیده است و لذا نوع متفاوتی از قدرت فرهنگی را نیز آفریده است.
بایسته های افزایش قدرت نرم بریکس؛ ظرفیت ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
195 - 221
حوزه های تخصصی:
اکثر کتب و مقالاتی که در مورد بریکس مدون شده است به قدرت و توانمندی های اقتصادی کشورهای نوظهور مثل چین،هند،روسیه و برزیل،شکل گیری قطب اقتصادی جدید در جهان و احتمال تغییر نظم سیاسی بین المللی پرداخته اند و به موضوعات فرهنگی این سازمان توجه چندانی نشده است.در حالی که به نظر می رسد ظرفیت ها و توانمندی های فرهنگی اعضای بریکس کمتر مورد توجه واقع شده است.سوال این مقاله عبارتست از سازمان بریکس با تاکید بر قدرت نرم و تکثرگرایی فرهنگی؛ دارای چه توانمندی ها و ظرفیت هایی جهت تبادلات فرهنگی می باشند؟ رویکرد روشی این مقاله، توصیفی _ تبیینی،روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و روش تحلیل داده ها کیفی می باشد. فرضیه عبارتست از: کشورهای عضو بریکس بر تنوع و تکثر فرهنگی، ظرفیت ها و پتانسیل های فرهنگی و تمدنی مثل گردشگری،موزه،فیلم، انواع هنرها و تشکل های مختلف از دانشگاهیان و انجمن های مدنی در عرصه های گوناگون تاکید دارند این ظرفیت ها منجر به درک متقابل، ایجاد شبکه ها، تقویت ارتباطات و تبادلات فرهنگی و تقویت قدرت نرم این سازمان شده است. یافته های تحقیق عبارتست از: بریکس با داشتن ظرفیت و پتانسیل های اقتصادی و فرهنگی، جذابیت های فراوانی برای سایر کشورها پیداکرده است. کشورهای بریکس با نمایش فرهنگ، سنت ها و ارزش های خود توانسته اند تصویر مثبتی از خود به جهان ارائه دهند؛ این امر به منجر به افزایش نفوذ آنها در جهان شده است.لازم به ذکر است در این مقاله تاکید بر قدرت های نوظهور بریکس می باشد.