فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که در ادبیات مربوط به بازاریابی بینالملل مطرح میگردد، نگرش مصرفکنندگان نسبت به محصولات خارجی است. با توجه به اینکه امروزه بستری جهانی برای عرضه محصولات و خدمات برای کشورهای مختلف پیشآمده، طبیعتاً مسائل قومیتی، تاریخی و بهطورکلی نگرشی بر نحوه رفتار مصرفکنندگان تأثیر میگذارد. بهطورکلی، به دلایل مختلفی ازجمله اختلافات سیاسی یا مذهبی، گاهی اوقات مصرفکنندگان از خرید محصولات کشور یا قومیتی خاص سرباز میزنند که بیانگر نقش احساسات و نگرش افراد در انتخاب نهایی محصول است. هدف از پژوهش حاضر بررسی این عوامل (خصومت مشتری، تعصب مذهبی و ملیتگرایی بر تمایل) در بین مصرفکنندگان تهرانی و تأثیر آنها بر تمایل به خرید کالاهای آمریکایی است. همچنین به بررسی اثر تعدیلگری قیمت در روابط بین این عوامل بر تمایل به خرید کالاها پرداخته شد؛ بنابراین بر اساس مدل پیشنهادی که از ادبیات خصومت مصرفکننده استخراج گردیده است، به بررسی و توسعه فرضیات و مدل پژوهش پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر مصرفکنندگان تهرانی بودند، بر اساس فرمول کوکران نمونهای برابر با 420 نفر با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. از پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات استفاده گردید. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی با استفاده از روایی همگرا و واگرا مورد تأیید قرار گرفت. جهت رد یا اثبات فرضیات مدل از مدلسازی معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزئی در نرمافزار پی ال اس استفاده شد. نتایج تحلیل آماری نشان میدهد که تعصبات مذهبی بیشترین تأثیر بر عدم تمایل به خرید کالای آمریکایی دارد و تأثیر دشمنی مشتری بر تمایل به خرید مورد تأیید قرار نگرفت. نتایج تعدیلگری حاکی از آن بود که قیمت تأثیر دشمنی مشتری بر تمایل به خرید را بهبود میبخشد. درنهایت با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهادهایی کاربردی و نیز محدودیتهای این مطالعه ارائه میگردد.
ارائه و اعتباریابی مدل بازاریابی استراتژیک در شرکت های بزرگ صنعت فولاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی نقش مهمی در تعیین اهداف راهبردی و همچنین نتایج عملکرد شرکت دارد. صنعت فولاد دومین صنعت صادرات غیر نفتی کشور است. در این پژوهش سعی شده است با بهره گیری از روش تحقیق کیفی، عوامل مؤثر بر بازاریابی در شرکت های بزرگ صنعت فولاد شناسایی، دسته بندی و مدل سازی شود و در بخش کمّی مدل به دست آمده با مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شود. براین اساس، با انجام مصاحبه با خبرگان صنعت فولاد در سال 1396، درمجموع از 30 مصاحبه انجام شده، تعداد 16 مقوله اصلی براساس مدل پارادایمی داده بنیاد شناسایی شد که در قالب شش بعد ساختاردهی شده است. مدیریت راهبردی در نقش «شرایط علّی»، مسئولیت اجتماعی شرکت، بازارگرایی و بازاریابی داخلی در نقشِ «شرایط مداخله گر»، سرمایه گذاری مناسب در نقش «شرایط زمینه ای» شناسایی شده است. آمایش سرزمینی، مدیریت زنجیره تأمین، لجستیک و حمل ونقل، مقیاس مناسب تولید، تکنولوژی تولید، تعامل مناسب با مشتریان، بهره وری، قیمت و محصول، «بعد تعاملی» شناسایی شده است. همچنین بازاریابی استراتژیک، «پدیده محوری» و عملکرد و ارزش نام تجاری در نقش «بعد پیامدی» شناسایی شده است. در بخش کمّی با توزیع 384 پرسشنامه، مدل به دست آمده با مدل سازی معادلات ساختاری و وضعیت متغیرها با t تک نمونه آزمون شد. نتایج نشان داد وضعیت متغیرهای مدیریت راهبردی، آمایش سرزمینی، مدیریت زنجیره تأمین، سرمایه گذاری، مسئولیت اجتماعی شرکت، لجستیک و بازاریابی داخلی مناسب نیست. همچنین در رتبه بندی عوامل مؤثر بر بازاریابی استراتژیک مشخص شد مدیریت راهبردی، بازارگرایی و کیفیت محصول بیشترین اهمیت را دارند.
طراحی سیستم استنتاج عصبی-فازی تداوم زنجیره تامین (مورد مطالعه شرکت ایران خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۹۰
85 - 114
حوزههای تخصصی:
در چند سال گذشته، احتمال وقوع ریسک ها و رویدادها در زنجیره تأمین افزایش یافته است. در نتیجه، زنجیره ها بیش از پیش نسبت به اختلال ها آسیب پذیر بوده و ریسک تداوم زنجیره تأمین افزایش یافته است. توانایی مدیریت کردن ریسک ها و اختلال ها جنبه مهمی است که رهبران موفق کسب وکارها را از دیگران متمایز می سازد. در پژوهش حاضر به مفهوم سازی تداوم زنجیره تأمین پرداخته شده و یک سیستم استنتاج عصبی-فازی انطباقی جهت ارزیابی تداوم زنجیره تأمین طراحی شده است. به این منظور، نخست با بازخوانی گسترده ادبیات پژوهش به شناسایی قابلیت ها و استراتژی هایی که مدیریت تداوم زنجیره تأمین را امکان پذیر می سازند پرداخته شده است. در گام بعد، از رویکرد سیستم استنتاج عصبی-فازی جهت ارزیابی تداوم زنجیره تأمین شرکت ایران خودرو استفاده شده است. نتایج نشان می دهد زنجیره تأمین شرکت مورد پژوهش بر اساس مدل پیشنهاد شده در وضعیت متوسط قرار دارد.
شناسایی و ارزیابی پیش ژئوسایت های استان زنجان و ارزیابی تاثیر آن بر توسعه گردشگری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
149-178
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، ظرفیتهایژئوتوریسمی استان زنجان باتأکید بر توسعه پایدار گردشگری مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. روند کلی پژوهش حاضر به این صورت است که ابتدا پیش ژئوسایتهای منطقه موردمطالعه شناسایی شده است، سپس با استفاده از دو روش زوروس و کوبالیکوا به ارزیابی ژئوسایتهای منطقه پرداخته شده است. پس از ارزیابی پیش ژئوسایتها، تأثیر این پیش ژئوسایتها بر توسعه گردشگری پایدار منطقه مورد بررسی قرارگرفته شده است. برای این منظور از 200 پرسشنامه استفاده شده است. نتایج حاصل از ارزیابیها بیانگر این است که غار کتله خور و کوههای رنگی آلاداغ لار در هر دو روش دارای بالاترین ارزش است. بعد از ارزیابی پیش ژئوسایتها به ارزیابی تأثیر این پیش ژئوسایتها بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی منطقه پرداخته شده است. در بین آثار مذکور بهبود وضعیت کمی و کیفی صنایعدستی، افزایش تعامل اجتماعی و بهبود وضعیت معابر بالاترین جایگاه را داشتهاند.
Aspects of Spirituality in Eco-Lodges’ Landscape in Iran (from the Perspective of Tourists)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International journal of Tourism, Culture and Spirituality, Volume ۴, Issue ۱, Summer and Autumn ۲۰۱۹
57 - 79
حوزههای تخصصی:
It is truly undeniable that tourism is a system leading to epistemology and resulting in spiritual growth and excellence. The mission of the journey lies in its spiritual achievements and eco-lodges provide the potential context for mutual interconnections and gaining meaning and excellence. Therefore, lacking emphasis on spiritual potentials of eco-lodges in the accommodation sector is the main concern of this research. The present study aims to identify the factors influencing the landscape development of eco-lodges from the viewpoint of tourists to explain and analyze the realization of the spiritual landscape of eco-lodges via the perception of the eco-lodges’ landscape. The main concern of this qualitative research is seeking what a tourist sees, what he understands, how the type of accommodation would lead him from objectivity to subjectivity and ultimately, how the perception of the spiritual landscape from tourist’s view is. Answering research questions through the qualitative method with an interpretive approach and inductive strategy has been conducted by a semi-structured interview tool. Besides, the research data is gathered via two phases of coding the general concepts and classification of concepts based on the frequency. Lastly, the findings have been analyzed and interpreted through a conceptual framework. Based on research results, staying in eco-lodge causes leading resident tourist from objectivity to subjectivity and this is derived from perception of spiritual landscape. The components of the eco-lodges’ landscape adapting with three parameters of spirituality in tourism, lead tourists to the perception of the spiritual landscape as well as the realization of the mutual understanding of nature and man in the journey and the achievement of the meaning and spirit through accommodation in eco-lodges.
تحلیل تطبیقی برنامه ریزی فضایی توسعه مقصد های گردشگری روستایی در کشورهای ایران، پرتغال، صربستان و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
117-148
حوزههای تخصصی:
تجربیات دهههای گذشته در کشورهای جهان، نشاندهنده این است که توجه به گردشگری، یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی و ارتباطی دولتهاست؛ از همین رو، سیاستهای مختلفی را بهمنظور توسعه گردشگری و زیر بخشهای آن در ابعاد ملی، منطقهای و محلی به کار گرفتهاند. هدف از این پژوهش، تحلیل تطبیقی برنامهریزی فضایی گردشگری ایران با کشورهای ترکیه، صربستان و پرتغال است تا از تجربیات این کشورها برای کاهش نقاط ضعف و بهبود توسعه گردشگری از جمله گردشگری روستایی کشور بهره گرفته شود. نوع تحقیق، بنیادی و روش مورد استفاده، تطبیقی با تحلیل کیفی بر اساس شیوه تحلیل محتوا است.برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای (اسنادی) بهره گرفته شده است. یافتههای تحقیق نشان داد که موفقیت کشورهای ترکیه، صربستان و پرتغال در زمینه برنامهریزی فضایی گردشگری، از طریق انطباق برنامهها و ایجاد همگرایی و مشارکت بین دپارتمان برنامهریزی فضایی گردشگری در سطوح مختلف ملی، منطقهای و محلی (روستایی) در جهت توسعه گردشگری نقش هدایتگری- تسهیلگری را به کار گرفته و با دادن اختیار به ایالتها در برنامههای قانونی و سیاستهای توسعه گردشگری، نقشهای راهبردی را لحاظ کردهاند؛ اما کشور ایران در سطح ملی به دلیل نگرش و تفکر ساختار متمرکز در برنامهریزی و نگرش بخشی به برنامهها با مشکلاتی مواجه است. در سطح منطقهای نیز با مشکلاتی مانند، عدم استقلال و اختیار قانونی و سیاسی مدیران منطقهای در برنامههای گردشگری و در سطح محلی با مشکلاتی مانند، عدم حق اختیار قانونی به نماینده محلی و عدم مشارکت راهبردی در زمینه برنامهریزی فضایی مقصدهای گردشگری روستایی روبهرو است.
ارائه مدل کسب وکار تجارت اجتماعی برای صنعت گردشگری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
895 - 918
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در طراحی مدل کسب و کار تجارت اجتماعی برای صنعت گردشگری به منظور بهره مندی از ارزش های وب 0/2 است. روش: در این پژوهش به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر مدل کسب و کار در تجارت اجتماعی، از روش فراترکیب استفاده شد و عوامل شناسایی شده با بهره مندی از نظر خبرگان در 9 مؤلفه بوم مدل کسب و کار استروالدر و پیگنر (2010) دسته بندی شدند. سپس در بخش کمی به منظور آزمون فرضیه ها و ارزیابی مدل پیشنهادی، از مدل سازی معادله های ساختاری و برای اولویت بندی عوامل از آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها: 9 مؤلفه و 36 مفهوم به عنوان عوامل مؤثر بر مدل کسب وکار تجارت اجتماعی در صنعت گردشگری شناسایی شدند. بر اساس نتایج، استفاده از زیر ساخت اینترنت و فناوری وب 0/2 مشارکت میان کاربران و اعضای زنجیره تأمین را افزایش می دهد، موجب آسان شدن برقراری ارتباط میان آنها می شود و به شرکت ها در خلق و ارائه ارزش پذیرفتنی به مشتریان کمک می کند. نتیجه گیری: این پژوهش به ایجاد وضوح و دانش بیشتر در رابطه با عوامل مؤثر بر طراحی مدل کسب وکار تجارت اجتماعی در صنعت گردشگری کمک می کند و به مدیران کسب وکارهای گردشگری در توسعه مدل های کسب وکار تجارت اجتماعی به منظور توسعه صنعت گردشگری و کسب مزیت رقابتی یاری می رساند. علاوه بر این، مدیران و شاغلان صنعت گردشگری می توانند با الهام از مدل کسب وکار ارائه شده، مدلی متناسب با سازمان خود طراحی کنند و از مزایای تجارت اجتماعی و فناوری جدید بهره مند شوند.
طراحی چارچوب کسب هوشمندی رقابتی 0/2 با بهره گیری از روش بهترین بدترین (BWM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
651 - 676
حوزههای تخصصی:
هدف : ظهور تجارت اجتماعی و فناوری های وب 0/2 به خصوص رسانه های اجتماعی، شکل جمع آوری اطلاعات و نحوه کسب هوشمندی رقابتی را تغییر داده است. هوشمندی کسب شده از این محیط باعث شد مفهوم جدیدی به نام هوشمندی رقابتی 0/2 پدیدار شود که نحوه کسب آن از جهات بسیاری با نوع قبلی آن تفاوت دارد. هدف این پژوهش طراحی چارچوبی برای کسب این نوع هوشمندی، بر مبنای استفاده از ابزارهای فناوری وب 0/2 و به طور خاص رسانه های اجتماعی است. روش : بدین منظور، نخست با بررسی گسترده پیشینه تحقیق و با تشکیل گروه کانونی متشکل از خبرگان بازاریابی و سپس با نظرسنجی از متخصصان بیشتر، چارچوب نهایی شامل سه مؤلفه اصلی «فرایند کسب هوشمندی رقابتی 0/2 »، «زمینه کسب هوشمندی رقابتی 0/2 » و «محتوای کسب هوشمندی رقابتی 0/2 » تدوین شد. سپس با استفاده از روش بهترین بدترین (BWM) ابعاد و زیرشاخص های شناسایی شده، توسط مدیران بازاریابی و افرادی که تجربه عملی داشتند، وزن دهی و رتبه بندی شده اند. یافته ها : بر اساس یافته ها، 10 بعد مهم این سه مقوله که به تأیید گروه کانونی نیز رسیده اند، به ترتیب رتبه عبارت اند از: بعد هوشمندی رقبا 0/2 ؛ استخراج مفاهیم و الگوها؛ هوشمندی بازار 0/2 ؛ ارائه و ارزیابی هوشمندی رقابتی 0/2 ؛ برنامه ریزی برای کسب هوشمندی رقابتی 0.2؛ فرایندهای کسب وکار؛ افراد؛ فناوری؛ نظارت و جمع آوری اطلاعات از رسانه های اجتماعی؛ هوشمندی اجتماعی/ راهبردی 0/2 و هوشمندی فناوری 0/2. نتیجه گیری : مجموع ه ای از ابعاد و مؤلفه های بسیار مهم مدل هوشمندی رقابتی 0/2 شناسایی و از نظر اهمیت رتبه بندی شدند. شرکت ها برای ارزیابی برنامه های هوشمندی رقابتی در عصر شبکه های اجتماعی، می توانند از یافته های این پژوهش استفاده کنند و به عنوان اصول راهنمای کسب هوشمندی رقابتی از آن بهره ببرند.
مدل سازی تصمیم گیری راهبردی مبتنی بر شواهد در صنعت بیمه بر اساس تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
782 - 803
حوزههای تخصصی:
هدف: رویکردهای تصمیم گیری مبتنی بر داده های محیطی، قابلیت اطمینان را برای تصمیم ها بهبود می دهند؛ اما یکی از مشکل های مهمی که در سازمان ها و به ویژه بخش خصوصی وجود دارد، ناتوانی در پیاده سازی این رویکردهاست. هدف پژوهش حاضر این است که از بین گفتمان های خبرگان صنعت بیمه و تصمیم گیری راهبردی، الگوی تصمیم گیری راهبردی مبتنی بر شواهدی ارائه شود که در رفتار مدیران ارشد صنعت بیمه مستتر شده است. روش: پژوهش از نظر هدف، بنیادین و از نظر ماهیت، اکتشافی است. برای گردآوری داده ها، رویکرد مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در کنار مطالعات کتابخانه ای مد نظر قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان سازمانی و خط مشی گذاری بودند. برای شناسایی خبرگان از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد که طی آن با توجه به کفایت داده ها با 20 خبره مصاحبه به عمل آمد. یافته ها: در نهایت مدل تصمیم گیری راهبردی مبتنی بر شواهد با استفاده از نظریه داده بنیاد طراحی و شرایط علّی عدم اطمینان محیطی و شکاف استراتژیک شناسایی شد. نتیجه گیری: در مدل پارادایمی تصمیم گیری، گفتمان اطمینان طلبی و شکاف استراتژیک، پدیده اصلی بودند. برای شرایط مداخله گر، محدودیت های اخلاقی و ویژگی های شخصیتی مدیران شناسایی شدند. عوامل بستر، شامل فرهنگ سازمانی و امکانات و منابع سازمان بودند که بر راهبرد اصلی که همان تصمیم گیری مبتنی بر شواهد است، تأثیر می گذارند. پیامد این نوع تصمیم گیری، توجه بیشتر به موضوع علم گرایی، ائتلاف گرایی، مشارکت ذی نفعان در سازمان و جهت گیری استراتژیک در سازمان است.
طراحی نوع شناسی آرایه های تصویری با تمرکز بر رابطه تعاملی استعاره و مجاز در تبلیغات چاپی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
125 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه تعاملی استعاره و مجاز تصویری در تبلیغات چاپی است. نوع شناسی این پژوهش به دلیل تمرکز بر دو آرایه تصویری پرکاربرد در آگهی های تبلیغاتی، امکان تحلیل تبلیغات بلاغی را فراهم می کند که در مدل های موجود قرار نمی گیرند. همچنین این مدلِ مفهومی درک معنا در تبلیغات پیچیده آرایه ای را تسهیل می بخشد و مفهوم بلاغت در تصاویر تبلیغاتی را براساس تعاریف زبان شناختی ایران و غرب توسعه می بخشد. برای تحقق هدف این پژوهش، از روش تحقیق مطالعه چندموردی استفاده شده است. موارد مطالعه عمیق در این پژوهش عبارت اند از پانصد تبلیغ چاپی داخلی و خارجی بلاغتی که براساس روش تحلیل نشانه شناسی تفسیر شده اند؛ بنابراین با تحلیل دالّ و مدلول نشانه ها در نمونه های تبلیغاتی، روابط تعاملی استعاره و مجاز برای نخسین بار در نوع شناسی این پژوهش شناسایی و تعریف شده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد استعاره و مجاز مفهومی می توانند علاوه بر زبان ، در رسانه های دیگری مانند تصویر نیز به کار گرفته شوند. همچنین استعاره و مجاز دو آرایه بلاغی با اهمیت و دو روش انتقال معنا هستند که می توانند رابطه تعاملی در تصاویر تبلیغاتی داشته باشند؛ بنابراین این امکان وجود دارد که در مبدأ یا مقصد استعاره در تبلیغات چاپی، نوعی رابطه تعاملی با مجاز تصویری ایجاد شود. تمامی تبلیغات چاپی بلاغتیِ دارای دو شئ مرتبط در تصویر، در این نوع شناسی تحلیل می شوند.
تحلیل حقوقی رویه شرکت های نرم افزاری در فروش نرم افزارهای رایانه ای به شرط دریافت قطعات سخت افزاری و ادغام نرم افزارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹۱
153 - 180
حوزههای تخصصی:
شرکت های نرم افزاری گاهی فروش نرم افزار رایانه ای را به دریافت قطعات سخت افزاری مشروط می کنند یا هنگام طراحی محصول، نرم افزار رایانه ای را با نرم افزار و سخت افزار مکمل ادغام می کنند. سخت افزار و نرم افزار مکمل باید از لحاظ کارکردی سازگار باشند. ماهیت خاص نرم افزار رایانه ای منجر به ایجاد آثار شبکه ای و صرفه جویی های حاصل از تولید انبوه در صنعت نرم افزار می شود. شرط یادشده از دو دیدگاه سوء استفاده از حق مؤلف و ضدانحصار قابل بررسی است. اکثر دعاوی سوءاستفاده از حق مؤلف نرم افزار رایانه ای زمانی مطرح می شود که مجوز بهره برداری از یک نرم افزار به صورتی به نرم افزار و سخت افزار مکمل وابسته شود که امکان خرید جداگانه این محصولات وجود نداشته باشد. هرگاه محصولات متمایز به هم وابسته شوند و مجوزدهنده دارای قدرت بازار قابل توجه در بازار محصول خلق شده باشد چنین شرطی قوانین ضدانحصار آمریکا را نقض می کند. این شرط دارای آثار رقابتی متفاوتی است و بسته به مورد، نحوه برخورد با آن در حقوق آمریکا متفاوت است. حقوق رقابت ایران تا حدودی به این شرط پرداخته است ولی نقایصی دارد که باید برطرف شود. از نظر حقوق مالکیت ادبی و هنری، در مقررات مربوط احکامی راجع به سازگاری وجود دارد اما به موضوع سوء استفاده از حق پرداخته نشده که پیشنهاد می شود احکام آن به روشنی بیان شود.
طراحی مدل سیستم های پویای تضاد دوگانه (مطالعه ی موردی: متخصصان پروژه های عمرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۲
21 - 54
حوزههای تخصصی:
تعارضات مداخله کننده ی شغلی و خانوادگی گرچه از گذشته وجود داشته است، اما امروز بسیار فراگیرتر و گسترده تر از گذشته شده است و این پژوهش تلاش دارد تا با طراحی مدل سیستم های پویای تضاد دوگانه، تضاد کار-خانواده و تضاد خانواده-کار در مورد متخصصان پروژه های عمرانی ابعاد تازه این موضوع را بررسی نماید. به منظور طراحی الگوی پیشنهاد براساس رویکرد پویا از نرم افزار ونسیم استفاده شده است. ابتدا براساس مبانی نظری و تئوریک مولفه های تأثیر گذار بر تضاد کار-خانواده و تضاد خانواده -کار شناسایی شد، سپس براساس معادله سازی بین متغیرهای شناسایی شده، مدل پویا تضاد کار-خانواده و تضاد خانواده-کار ارائه گردید. نتایج شبیه سازی نشان داد که متخصصان پروژه های عمرانی سطح بالایی از تضاد کار – خانواده را تجربه می کنند. همچنین مشخص گردید که بهبود در انعطاف پذیری شغلی و حمایت سازمانی می تواند تاثیر مثبتی بر رضایت و عملکرد متخصصان پروژه های عمرانی از جنبه ی کار و خانواده داشته باشد. به علاوه بهبود حمایت خانواده به طور بطور معناداری تنها سبب بهبود رضایت شغلی آنها می شود.
تحلیل عوامل مؤثر بر تشدید فرایند کالایی شدن فضای گردشگری (مطالعه موردی: عرصه های روستایی شهرستان محمود آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به تحلیل عوامل مؤثر در کالایی شدن فضای روستایی شهرستان محمودآباد استان مازندران می پردازد. در این مطالعه، از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، روستاهای شهرستان محمودآباد به تعداد 91 روستا بر اساس سرشماری سال 1395 مرکز آمار ایران بودند که نیمی از روستاها به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و پردازش تصاویر ماهواره ای، در چهار دوره انجام شد. برای تعیین اعتبار ابزار پژوهش، از اظهارنظر استادان و متخصصان ذی ربط و برای تعیین پایایی آن، از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ 76/0 تا 94/0 برای متغیرهای گوناگون به دست آمد که نشان از بهینگی پرسشنامه داشت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS22 استفاده شد. آزمون هایی که در این تحقیق مورداستفاده قرارگرفته اند شامل؛ آزمون فراوانی، تی تک نمونه، آزمون خی دو یا کای اسکوئر بوده است. نتایج، نشان داد که ضعف نظام مالیاتی (مالیات نگرفتن از خانه های خالی و خانه های دوم گردشگری، مالیات نگرفتن از سود خریدوفروش زمین و مسکن)، ناکارآمدی نظام بانکی (بالا بودن نرخ بهره) و ضعف سیاست های دولت در حمایت از بخش تولید به شکننده شدن فضای گردشگری شهرستان محمودآباد منجر شده است و از پیامدهای آن می توان به تغییرات شدید کاربری اراضی، گسترش ساخت وسازها و تخریب چشم انداز اشاره کرد.
تبیین اثرات اقتصاد سیاسی گردشگری مذهبی بر توزیع نامتوازن خدمات گردشگری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
221 - 260
حوزههای تخصصی:
توجه بیش ازحد به پتانسیل های گردشگری مذهبی مشهد، توزیع نامتوازن خدمات گردشگری را به همراه داشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات بستر اقتصاد سیاسی گردشگری مذهبی مشهد بر توزیع نامتوازن خدمات گردشگری است. به منظور نیل به این هدف ابتدا مبتنی بر داده های پایگاه اطلاعات شهری مشهد توزیع نامتوازن خدمات گردشگری شهر مشهد تبیین می شود. سپس از طریق مصاحبه با افراد آگاه به شرایط اقتصاد سیاسی شهر مشهد، اثرات اقتصاد سیاسی گردشگری مذهبی بر توزیع نامتوازن خدمات گردشگری تبیین می گردد. یافته های پژوهش بیانگر نقش کنشگران گردشگری مذهبی و شرایط اقتصاد سیاسی حاکم بر گردشگری مذهبی بر تشدید تمرکز خدمات گردشگری پیرامون حرم مطهر رضوی است. از مهم ترین راهکارهای پژوهشی می توان به تشکیل مدیریت یکپارچه گردشگری، تهیه طرح جامع گردشگری شهری مشهد و ارتقای سطح مشارکت سرمایه گذاران بخش خصوصی و جامعه مدنی در بستر اقتصاد سیاسی شهر مشهد اشاره نمود.
تأثیر مدیریت منابع انسانی دانشمحور بر عملکرد نوآوری در شرکت های کوچک و متوسط صادرکننده ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی دانشمحور بر عملکرد نوآوری با میانجیگری مدیریت دانش و سرمایه فکری در شرکتهای کوچک و متوسط فعال در صادرات است. برای بررسی متغیرهای پژوهش از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است و متغیرهای میانجی از طریق آزمون سوبِل سنجش شدهاند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و کمی است. برای گردآوری دادهها از نظرات مدیران 253 شرکت کوچک و متوسط صادرکننده، بهره گرفته شده است. دادهها بهصورت میدانی و از طریق پرسشنامه جمعآوری شدهاند. روایی محتوای پرسشنامه از طریق شاخص روایی و نسبت روایی محتوایی انجام شده است. نتایج نشاندهنده نقش کلیدی اعمال شده توسط مدیریت منابع انسانی دانشمحور در ارتقاء مدیریت دانش، سرمایه فکری و عملکرد نوآوری در شرکتهای کوچک و متوسط صادرکننده است. از دیگر نتایج، مدیریت دانش و سرمایه فکری نقش میانجی تأثیرگذاری را در رابطه بین مدیریت منابع انسانی دانشمحور و عملکرد نوآوری دارند. همچنین نقش واسط مدیریت دانش در بین سرمایه فکری و عملکرد نوآوری معنادار بود. بهطورکلی با ارتقاء سطح دانش مدیریت منابع انسانی در شرکتهای صادرکننده، میتوان از طریق مدیریت دانش و سرمایه فکری بر بهبود عملکرد نوآوری تأثیر گذاشت.
تحلیلی بر عوامل انگیزاننده و بازدارنده همکاری های راهبردی بین المللی شرکت های دانش بنیان (مورد مطالعه: شرکت های زیست فناور ایرانی و آلمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از برجام توسعه همکاری میان شرکتهای دانش بنیان ایرانی و اروپایی مورد توجه سیاستگذاران قرار گرفت. یکی از کشورهایی که استقبال مناسبی در این همکاریها داشت کشور آلمان بود. اما عوامل انگیزاننده و یازدارنده متعددی بر توسعه این همکاریها اثرگذار هستند. هدف این پژوهش تحلیل همین عوامل بر توسعه همکاریهای راهبردی بینالمللی شرکتهای زیست فناور ایرانی و آلمانی است. از آنجایی که شرکتهای زیست فناور مورد مطالعه قرار گرفتند، راهبرد این پژوهش مطالعه چند موردی انتخاب گردید و از نظر رویکرد، رویکرد این پژوهش بنیادی-کاربردی است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مصاحبه بود و پژوهشگر اقدام به مصاحبه با 19 نفر از خبرگان صنعت زیستفناوری مقیم ایران و آلمان نمودهاست و از این حیث این پژوهش یک پژوهش فرا مرزی محسوب میشود. نتایج حاصل از تحلیل محتوای کیفی نشان داد که براساس فراوانی نظر مصاحبهشوندگان تحریمهای بین المللی اثرگذارترین عامل بازدارنده در بعد بینالمللی و عامل تعدد نهادهای اثرگذارترین عامل بازدارنده در بعد داخلی هستند. همچنین عامل توسعه بازار و عامل توسعه و بهبود فناوری اثرگذارترین عوامل انگیزاننده هستند. استفاده از حسابها و سازوکارهای مالی ویژه برای رفع مشکل ارزی، مشخص کردن یک نهاد متولی در امور بین الملل شرکتهای زیست فناور و ایجاد اتحادیهای به منظور یکپارچه کردن توان شرکتهای زیست فناور پیش از مواجه با بازارهای بینالمللی از جمله پیشنهادهایی است که بر اساس یافتههای پژوهش می-تواند به سیاستگذاران این حوزه یاری رساند.
شناسایی و طبقه بندی کاربردهای نوآورانه اینترنت اشیا در بازاریابی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
719 - 741
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به پراکندگی پژوهش های قبلی، هدف این پژوهش آن است که نخست از طریق مرور سیستماتیک و تحلیل کیفی، کلیه کاربردهای نوآورانه فناوری اینترنت اشیا در بازاریابی شناسایی شود و دسته بندی جامع و مانعی از آنها صورت گیرد و در ادامه، از طریق تحلیل محتوای کمی، روندها و شکاف های این حوزه، پژوهش جدیدی معرفی شود. روش: روش اجرای این پژوهش، روش آمیخته است. بدین ترتیب که در مرحله نخست این پژوهش برای شناسایی و دسته بندی کاربردها از روش فراترکیب تعداد ۲۱۵۰ مقاله شناسایی و بررسی شده است. در مرحله دوم پژوهش نیز با استفاده از روش تحلیل محتوا به تحلیل کمی و دقیق تر روندهای پژوهشی موجود از نظر توزیع زمانی، مکانی و موضوعی اقدام شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهند، کاربردهای فناوری های اینترنت اشیا در بازاریابی دیجیتال را می توان در هفت حوزه آمیخته بازاریابی شامل محصول، مکان، قیمت، ترفیع، فرایندها، شواهد فیزیکی و نیروی انسانی به کار برد. همچنین بر اساس تحلیل های کمی مشخص شد پژوهش های مربوط به این حوزه از روند صعودی برخوردار بوده و بیشترین کاربردها مربوط به حوزه ترفیع، حوزه محصول و پس از آن حوزه فرایندها بوده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد، فناوری اینترنت اشیا پتانسیل ایجاد نوآوری در هر یک از هفت حوزه بازاریابی را دارد، اما نیاز است در آینده به منظور بالفعل شدن کاربردهای اینترنت اشیا از بین عناصر هفت گانه آمیخته بازاریابی روی عناصر نیروی انسانی، مکان، شواهد فیزیکی و قیمت گذاری پژوهش های کیفی بیشتری صورت گیرد.
شناسایی و تبیین پیشران های مؤثر در برندسازی تجاری محصولات صنعتی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
101 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و تبیین پیشران های مؤثر در برندسازی تجاری است. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر نوع روش، تحقیق توصیفی پیمایشی است. این پژوهش ازنظر فلسفه، یک پژوهش قیاسی استقرایی و براساس رویکرد، کمّی و کیفی است. جامعه آماری پژوهش کلیه فعالان اقتصادی، سرمایه گذاران، مدیران، متخصصان و صاحب نظرانِ استان در بخش های صنعت و معدن و استادان دانشگاه استان لرستان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در بخش کیفی، از مصاحبه برای شناسایی پیشران های برندسازی تجاری محصولات استان لرستان استفاده شده است. گفتنی است پس از تدوین مصاحبه و گردآوری اطلاعات آن، روایی و پایایی مصاحبه با استفاده از شاخص روایی محتوای نسبی CVR و شاخص پایایی کاپای کوهن آزمون شد. در بخش کمّی نیز ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است. بدین شکل که پیشران های شناسایی شده در مصاحبه، در قالب پرسشنامه برای استفاده در روش دلفی فازی در اختیار اعضای نمونه قرار گرفت. برای سنجش روایی و پایایی پرسشنامه پژوهش، از روش روایی محتوا و پایایی براساس میزان ناسازگاری استفاده شده که مقدار آن برابر با 038/0 بوده است. در خصوص شیوه تجزیه و تحلیل داده ها باید گفت در بخش کیفی پژوهش، از نرم افزار Atlas.ti و در بخش کمّی از روش Delphi Fuzzy استفاده شده است. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی و اولویت یابی مهم ترین پیشران های برندسازی تجاری محصولات صنعتی استان لرستان است که درنهایت 20 عامل تعیین کننده در حوزه برندسازی محصولات صنعتی شناسایی شد.
مدل پارادایمی عوامل مؤثر در بازخرید بیمه های عمر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بازخرید بیمه های عمر از آسیب های صنعت بیمه است که موجب نارضایتی مشتریان، تبلیغات سوء آن ها، برهم زدن برنامه های شرکت ها برای سرمایه گذاری، کاهش درآمد ناخالص داخلی کشور و... می شود. ازآنجایی که بیشتر تحقیقات صورت گرفته در زمینه بازخرید بیمه های عمر بر عوامل اقتصادی متمرکز بوده اند، هدف اصلی این تحقیق آن است که به تبیین همه جانبه عللی بپردازد که موجب بازخرید بیمه نامه های عمر در ایران می شوند. روش شناسی: پژوهش حاضر، به روش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد (رویکرد استراوس و کوربین)، شرایط بازخرید بیمه عمر به درخواست بیمه گذاران و تعامل های مربوط به آن و پیامدهای ناشی از آن را احصا کرده است. یافته ها: داده های پژوهش از طریق مصاحبه با کارکنان عالی رتبه و کارشناسان بازخرید بیمه های عمر برخی شرکت های بیمه فعال در کشور به دست آمده اند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند شرایط علّی شامل ابعاد مربوط به ساختار بیمه های عمر و شرایط مداخله ای شامل ابعاد مرتبط با بیمه گر و بیمه گذار و شرایط زمینه ای شامل ابعاد مربوط به ساختار جامعه ایران می شوند که موجب بازخرید بیمه های عمر می شوند و با تعامل هایی مانند مشاوره مجدد و ارائه تسهیلات یا ندادن مشاوره، پیامدهای حاصله به ترتیب شامل انصراف از بازخرید و احساس رضایت و تداوم بیمه عمر یا بازخرید، احساس نارضایتی، سلب اعتماد از بیمه گر و تبلیغات ویروسی علیه بیمه گر هستند. به علاوه، شرایط خاصی مانند بی ثباتی اقتصادی یا سیاسی در سطح کلان و مواردی چون وضعیت شغلی و درآمد بیمه گذار در سطح خرد، همچنین ویژگی های ماهوی بیمه عمر ازجمله پیچیدگی، بلندمدت بودن و ناملموس بودن هم در بازخرید بیمه عمر تأثیرگذارند. طبقه بندی موضوعی: G22، G23، G32.
زنان، اشتغال، کارآفرینی
منبع:
شاخص کارآفرینی سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۳
7087
حوزههای تخصصی:
زنان بیش از 50% از جمعیت جهان را تشکیل می دهند و از راه های مختلف از جمله آموزش، پزشکی، مهندسی، کشاورزی، مدیریت خلاقانه و پرورش خانواده های خود به پیشرفت های ملی کمک می نمایند. در شرایط اقتصادی فعلی، اکنون بیش از هر زمان دیگر، جهان به منابع جدید تولید اشتغال و ایجاد ثروت نیاز دارد و نمی توان این نیمی از جمعیت جهان را کنار گذاشت؛ اما هنوز هم در کشورهای در حال توسعه، تعداد زیادی از زنان به دلایل مختلف اجتماعی، فرهنگی و دلایلی همچون ساعات کار طولانی، عدم تشویق، عدم دسترسی به مراکز نگهداری کودکان به صورت انعطاف پذیر و... از ورود به عرصه ی کار، خودداری می نمایند. از طرفی دیگر در حالی که اکثر مدیران موافق این امر هستند که بهترین نیروی کار، صرف نظر از جنسیت، فردی است که شغل خود را به بهترین نحو و با موفقیت بیشتر انجام دهد، اما همچنان تعصب جنسیتی ناخودآگاه وجود دارد.