مطالب مرتبط با کلیدواژه

مدل پارادایمی داده بنیاد


۱.

ارائه و اعتباریابی مدل بازاریابی استراتژیک در شرکت های بزرگ صنعت فولاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی استراتژیک صنعت فولاد مدل پارادایمی داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۶ تعداد دانلود : ۴۳۷
بازاریابی نقش مهمی در تعیین اهداف راهبردی و همچنین نتایج عملکرد شرکت دارد. صنعت فولاد دومین صنعت صادرات غیر نفتی کشور است. در این پژوهش سعی شده است با بهره گیری از روش تحقیق کیفی، عوامل مؤثر بر بازاریابی در شرکت های بزرگ صنعت فولاد شناسایی، دسته بندی و مدل سازی شود و در بخش کمّی مدل به دست آمده با مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شود. براین اساس، با انجام مصاحبه با خبرگان صنعت فولاد در سال 1396، درمجموع از 30 مصاحبه انجام شده، تعداد 16 مقوله اصلی براساس مدل پارادایمی داده بنیاد شناسایی شد که در قالب شش بعد ساختاردهی شده است. مدیریت راهبردی در نقش «شرایط علّی»، مسئولیت اجتماعی شرکت، بازارگرایی و بازاریابی داخلی در نقشِ «شرایط مداخله گر»، سرمایه گذاری مناسب در نقش «شرایط زمینه ای» شناسایی شده است. آمایش سرزمینی، مدیریت زنجیره تأمین، لجستیک و حمل ونقل، مقیاس مناسب تولید، تکنولوژی تولید، تعامل مناسب با مشتریان، بهره وری، قیمت و محصول، «بعد تعاملی» شناسایی شده است. همچنین بازاریابی استراتژیک، «پدیده محوری» و عملکرد و ارزش نام تجاری در نقش «بعد پیامدی» شناسایی شده است. در بخش کمّی با توزیع 384 پرسشنامه، مدل به دست آمده با مدل سازی معادلات ساختاری و وضعیت متغیرها با t تک نمونه آزمون شد. نتایج نشان داد وضعیت متغیرهای مدیریت راهبردی، آمایش سرزمینی، مدیریت زنجیره تأمین، سرمایه گذاری، مسئولیت اجتماعی شرکت، لجستیک و بازاریابی داخلی مناسب نیست. همچنین در رتبه بندی عوامل مؤثر بر بازاریابی استراتژیک مشخص شد مدیریت راهبردی، بازارگرایی و کیفیت محصول بیشترین اهمیت را دارند.
۲.

ارائه و اعتباریابی مدل بکارگیری شیوه تفکر انتقادی در آموزش حسابداری در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی آموزش حسابداری مدل پارادایمی داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۳۳
امروزه یکی از مهمترین چالش های دانشگاه ها، آموزش رشته های دانشگاهی؛ از جمله حسابداری است. از چالش های مهم قرن بیست و یکم، چگونگی تربیت دانشجویانی است که از آمادگی لازم برای رویارویی با جامعه پویا و در حال تغییر برخوردار باشند. فرآیند یادگیری حسابداری باید به گونه ای طراحی شود که بتواند توانایی تفکر انتقادی دانشجویان را توسعه دهد. بدین جهت ارائه مدل بکارگیری شیوه تفکر انتقادی در آموزش حسابداری در دانشگاه های کشور مورد توجه محققین بوده است. پژوهش حاضر در دو مرحله کیفی و کمی انجام شد: در مرحله کیفی، با استفاده از ادبیات تحقیق و نظر خبرگان، عوامل مؤثر بر آموزش حسابداری با رویکرد تفکر انتقادی شناسایی و دسته بندی شدند؛ در مرحله کمی، مدل به دست آمده با مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل اساتید برجسته حسابداری ودر بخش کمی، شامل اساتید و دانشجویان دکترای حسابداری دانشگاه ها بودند. حجم نمونه در مرحله کیفی، 12 نفر و در مرحله کمّی، شامل 286 نفر بود. نتایج حاصل از عناصر الگوی استخراج شده نشان داد که شرایط علی بر شرایط محوری؛ شرایط محوری، زمینه ای، مداخله گر بر راهبردها، و راهبردها بر پیامدها تاثیر معناداری داشته اند. همچنین نقش میانجیگری موثر شرایط محوری و عوامل راهبردی تایید شد. نتایج حاصل، بدین مفهوم است که مدل ارایه شده همه عوامل در جایگاه های علت و معلولی، نقش موثری دارند. در پایان شاخص اصلی مدل پارادایمی داده بنیاد از برازش مطلوبی برخوردار بوده است. نتایج این تحقیق، می تواند الگویی راهبردی و کاربردی برای مدرسین و آموزشکده های آموزش حسابداری باشد.