مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
قدرت بازار
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه ساختار بازارهای گوشت گاو و گوساله ی داخلی با استفاده از معادله های همزمان با روش سازمان صنعتی تجربی نو بررسی شد . داده های مطالعه مربوط به دوره ی (1385-1350) بوده و از شاخص هرفیندال به عنوان یک متغیر در معادله ی حاشیه ی بازار استفاده شده است . نتایج نشان داد که در طول دوره ی مورد مطالعه ، قدرت بازار و اثر کارایی هزینه در تولید و توزیع گوشت در داخل کشور ، به ترتیب 114/0و 523/0- است . در واقع ، تولید کنندگان دارای قدرت بازار نبوده و نمی توانند قیمت ها را تحت تاثیر قرار دهند و بنگاهها ی تولیدی دارای کارایی هزینه بوده وایجاد منفعت می کنند.
ارزیابی سطح تمرکز بازار برق ایران در شرایط ادغام نیروگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ادغام بنگاه ها در هر بازاری از جمله بازار برق از دو جهت حایز اهمیت است، اول این که آیا در صنعت برق باید به دنبال عدم شکل گیری ادغام نیروگاه ها بود، یا از هر گونه ادغامی که در نتیجه حداکثرسازی سود بنگاه های خصوصی منجر به افزایش کارایی می شود، استقبال شود. این تحقیق از دیدگاه نهاد نظارت بر بازار به مساله پرداخته و لذا دغدغه اش این است که چه موارد ادغامی منجر به افزایش تمرکز بازار برق شده و بنابراین شرایط اعمال قدرت بازار بالقوه را ایجاد می کند؟ در هر حال نهاد تنظیم کننده بازار برای تشخیص وضعیت آینده بازار بایستی نسبت به این موارد حساس بوده و برای تشخیص آن اقدام کند.نتایج تحقیق نشان می دهد در اثر ادغام واحدهای نیروگاهی، شاخص های مربوطه، به حدود آستانه، نزدیک و یا از آن ها عدول می کنند. اگر هیچ محدودیتی در ظرفیت نیروگاه ادغام شده وجود نداشته باشد، تعداد موارد ادغامی که منجر به تغییر هم زمان شاخص HH1 و CR4 بیش از حدود آستانه تعیین شده می شوند، 111 مورد بوده و هنگامی که محدودیت 2000 مگاواتی روی ظرفیت نیروگاه حاصل از ادغام اعمال می شود، تعداد ادغام هایی که تمرکز بازار را افزایش می دهند، به 22 مورد کاهش پیدا می کند.
تحلیل شاخص های ارزیابی رقابتی بودن بازار برق ایران: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه کشورهایی که بازار برق را خصوصی سازی کرده اند، نشان داده است فرض رقابت ایجاد یک بازار برق رقابتی به صورت طبیعی و خودکار همیشه صادق نیست. یکی از مهم ترین نگرانیهای تنظیم کنندگان بازار، افزایش و نوسانات قیمت مبادله شدهی برق است که ریشه در سوءاستفاده از قدرت بازار توسط بازیگران دارد. قدرت بازار عبارت است از توانایی یک فروشنده (یا عرضه کننده) یا جمعی از فروشندگان انرژی در افزایش قیمت برق به سطحی بالاتر از مقدار رقابتی آن برای مدتی قابل توجه، به طوریکه سود بیشتری را برای بازیگر مذکور به همراه داشته باشد. به منظور شناسایی توانایی بازیگران و آگاهی از میزان قدرت بالقوه و یا بالفعل آن ها در بازار، شاخص هایی تعریف می شوند که به وسیله آن ها میتوان پایش بازار برق را به صورت کارآمد تری به انجام رساند. هدف از این مقاله، تمرکز بر روی آن دسته از شاخص های قدرت بازار است که به ارزیابی میزان رقابتی بودن بازار می پردازد. تحلیل شاخص های فوق و رصد نمودن آن ها برای آزادسازی برق و هر چه رقابتیتر بودن آن ضروری است. در این شاخص ها فارغ از نوع جایگاه و رفتار هر یک از بازیگران بازار، به شکل و ساختار کلی پرداخته می شود. روش پژوهش کاربردی و بر حسب روش جمع آوری اطلاعات، توصیفی ـ تحلیلی و از نوع مطالعهی موردی با هدف آزمون مدل است. ابزار گردآوری اطلاعات اسناد مصرف برق سال 1386 در نیروگاه های کشور است. نتایج پژوهش نشان داد، بازار برق ایران در برخی نقاط کشور و نیز در برخی از ساعات از مقادیر آستانه خود تجاوز کرده و این نشان دهندهی وجود بازار متمرکز و غیر رقابتی است.
بررسی ساختار بازار جهانی پسته با تاکید بر قدرت بازار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پسته با بیش از یک میلیارد دلار صادرات، پس از فرش بالاترین سهم را در صادرات غیرنفتی ایران دارد. ایران همواره بیش از نیمی از تجارت این محصول را در اختیار داشته اما روند قیمتها در دو دهه اخیر با کاهش توام بوده است. این مطالعه به منظور بررسی تغییرات ساختار بازار جهانی پسته و تحلیل تغییرات قدرت بازار ایران صورت گرفته است. با توجه به اینکه در ترکیب کشورهای واردکننده پسته ایران در دو دهه اخیر تغییراتی به وقوع پیوسته، لذا تحلیل قدرت بازار ایران برای دو دوره 1989-1996 و 1997-2005 به طور مجزا انجام شده است. ابزارهای تحلیلی مورد استفاده، تابع تقاضا و شاخصهای تمرکز بازار را در بر می گیرد. یافته ها نشان می دهد که با تغییر در ترکیب کشورهای واردکننده، شاخص قدرت بازار ایران از 0.66 به 0.36 کاهش و مازاد مصرف کنندگان خارجی از متوسط سالانه 43 میلیون دلار در دوره 1989-1996 به بیش از 173 میلیون دلار در سالهای بعد افزایش یافته است، اما هنوز هم ایران قدرت قابل ملاحظه ای در بازار پسته دارد. همچنین شاخصهای تمرکز حاکی از رقابتی تر شدن ساختار بازار پسته در دو دهه اخیر است. بر اساس این شاخصها، ساختار بازار جهانی به صورت انحصار چندجانبه بسته ارزیابی شده است. بر اساس یافته های مطالعه پیشنهاد می شود ایران با ایجاد بازارهای جدید موجب کاهش سهم خریداران شود
سوء استفاده از وضعیت اقتصادی مسلط
حوزههای تخصصی:
سوءاستفاده و بهره برداری از وضعیت اقتصادی مسلط، از مسائل محوری حقوق رقابت است. در این پژوهش، عناصر تشکیل دهنده وضعیت اقتصادی مسلط و مفهوم و ماهیت سوءاستفاده از آن و معیارهای تشخیص این اقدام ضدرقابتی با استفاده از مطالعات تطبیقی و تحلیل های اقتصادی ـ حقوقی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
نتایج پژوهش نشان می دهد سوءاستفاده از موقعیت غالب و مفاهیم قانونی مشابه در هر نظام حقوقی نسبت به نظام های دیگر، در ابعاد گوناگون متفاوت است و این تفاوت ها منعکس کننده تفاوت نظام ها در اهداف و مبانی حقوق رقابت و سیاست های اقتصادی است. در بیشتر کشورها، تشخیص وضعیت اقتصادی مسلط، متضمن تعیین و تشخیص سهم بنگاه از بازار، وجود موانع ورود، توانایی رفتار مستقل از سه فاکتور بازار و همچنین عوامل دیگر است؛ اگرچه معیار ارزیابی ها در نظام های گوناگون ممکن است متفاوت باشد. سوءاستفاده مفهومی عینی و نوعی دارد و به تاثیر واقعی یا بالقوه رفتار، بیش از دلایل و انگیزه های ارتکاب توجه می شود. رفتارهای ضدرقابتی، استثمارگرانه و تلافی جویانه از مهم ترین مصادیق سوءاستفاده محسوب می شوند.
برآورد قدرت بازار در بازار برق عمده فروشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازار برق ایران در سال های پایانی دهه ی اول فعالیت خود قرار دارد و ارزیابی عملکرد این بازار، با توجه به اهداف موجود در تشکیل بازارهای برق، قابل براورد و مطالعه خواهد بود. در این راستا، افزایش سطح رقابت به عنوان یکی از مهم ترین جنبه های موفقیت در تجدید ساختار صنعت برق شناخته می شود. مقاله ی حاضر میزان رقابت در بازار برق عمده فروشی کشور را ارزیابـی می کند. در ارزیابی رقابـت، با استـفاده از شاخـص های ساختاری، پتانسیل بروز رفتار غیر رقابتی در بازار برق عمده فروشی کشور در سال 1388 بررسی خواهد شد. افزون بر این، با استفاده از شبیه سازی رفتار رقابتی بازیگران، تقاطع منحنی عرضه ی رقابتی با مقدار تقاضای لحظه ای در حد فاصل فروردین و شهریور ماه سال 1388 محاسبه شده است. نتایج با تعادل به دست آمده از رفتار راهبردی بنگاه ها در دادن پیشنهاد به بازار برق کشور مقایسه شده و اعمال قدرت بازار ارزیابی می شود. در براورد منحنی عرضه ی رقابتی در هر ساعت، از حداقل-سازی هزینه ی نهایی تولیدکنندگان استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بازار برق کشور پتانسیل بالایی در اعمال قدرت بازار دارد و بررسی عملکرد بازار در دوره ی اشاره شده نیز بیانگر انحراف از رفتار رقابتی از سوی بنگاه های عرضه کننده است.
شبیه سازی اثر افزایش هزینه های تولید بر صادرات و قدرت بازار پسته ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تحلیل اثر افزایش هزینه های تولید بر روی صادرات و قدرت بازار ایران در بازار جهانی پسته صورت گرفت. برای این منظور از گروهی از معادلات شامل عرضه و تقاضای داخلی، تقاضای واردات و قیمت صادراتی و همچنین داده های دوره 2009-1980 استفاده شد. یافته ها نشان داد که عرضه ی داخلی و تقاضای واردات پسته نسبت به قیمت باکشش است؛ اما تقاضای داخلی نسبت به قیمت بی کشش ارزیابی شد. همچنین مشخص گردید که افزایش نرخ بهره به عنوان متغیر نماینده ی هزینه های تولید به میزان 39/1%، موجب کاهش صادرات و قدرت بازار ایران به ترتیب به میزان 56/0 و 3/0% خواهد شد. همچنین یافته های به دست آمده برای تحلیل رفاهی نیز نشان داد که با افزایش هزینه های تولید به میزان 39/1% در افق 2040-2010، سالانه حدود 158 میلیارد ریال زیان به مجموع گروه های تولیدکننده، مصرف کننده و صادرکننده وارد خواهد آمد که بیشترین سهم مربوط به گروه تولیدکننده است.
ارزیابی قدرت بازار در بازار برق ایران با تاکید بر شرایط نیروگاه ها در شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سرتاسر جهان، صنعت برق که در دوره ای طولانی با شرکت های یکپارچه با ساختار عمودی اداره شده است، دستخوش تغییرات شگرفی شده است. صنعت برق به صنعت رقابتی و توزیع شده ای در حال تبدیل است که در آن قدرت های بازار، تعیین کننده قیمت برق هستند، لذا شناسایی قدرت بازار از اهمیت زیادی برخوردار است. بازار برق ایران و شرکت مدیریت شبکه ی برق کشور به ترتیب در سال های 82 و 83 تشکیل شدند. از مهم ترین اهداف تجدید ساختار بازار برق ایران ایجاد محیط رقابتی است. هدف این مطالعه، ارزیابی میزان رقابت در بین شرکت های برق منطقه ای در بازار برق ایران در سال 1391 است. روش کار بدین صورت است که پس از تفکیک شرکت های راهبردی و حاشیه ای توسط شاخص سهم بازار در ساعت پیک فصل تابستان، عملکرد شرکت های راهبردی با مدل کورنو شبیه سازی می شود. هر شرکت کورنو (راهبردی) با هدف بیشینه سازی سود خود و با ثابت فرض کردن تولید رقبا، سعی در بیشینه سازی سود خود دارد. این کار تا جایی که شرکت ها از تغییر میزان تولید خود سود نبرند، ادامه می یابد تا به نقطه تعادل برسند. نتایج به دست آمده از شبیه سازی، نشان می دهد که شرکت های دارای سهم بازار بالاتر در ساعت پیک فصل تابستان سال 91 به صورت راهبردی عمل کرده اند. در سطحی دیگر در این پژوهش به بررسی شرایط نیروگاه های این شرکت ها پرداخته شد. شاخص لرنر برای آن نیروگاه ها محاسبه شد و نتیجه این بود که کل نیروگاه های مربوط به شرکت برق منطقه ای تهران شاخص لرنر بالای 50درصد دارند که نشان از قدرت بازار بالای آن هاست.
بررسی قدرت بازاری و ریسک ناشی از نااطمینانی قیمت در اقتصاد ایران (مطالعه موردی بازار خرما)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خرما یکی از اقلام مهم تولیدی بخش کشاورزی ایران است بطوری که سهم ایران از تولید جهانی این محصول در سال ۲۰۱۲، ۱/۱۴ درصد بوده است که در جایگاه دوم تولید جهان قرار گرفته است. با توجه به اهمیت این صنعت در کشور و مسائلی که همواره در بازاریابی و بازاررسانی محصولات کشاورزی در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران مطرح است این مقاله بر آن است تا به سنجش حاشیه بازاریابی در این صنعت با توجه به قدرت بازاری و نااطمینانی قیمت محصول بپردازد و برای دستیابی به این هدف، ایده اصلی این مقاله مبتنی بر مطالعه برارسن و همکاران (۱۱) قرار داده شده است. از این رو در این مقاله سعی شده تا با استفاده از یک چارچوب مفهومی و تجربی به تجزیه و تحلیل حاشیه بازاریابی در بازار خرما که با نااطمینانی قیمت محصول رو به رو است، پرداخته شود. پژوهش حاضر حاشیه بازاریابی خرما را بر اساس اجزای هزینه نهایی صنعت فرآوری، انحراف قیمت انحصار چند جانبه فروش به خرید و ریسک قیمت محصول مورد ارزیابی قرار داده است. بدین منظور داده های مربوط به سال های ۱۳۶۱ تا ۱۳۹۱ مورد استفاده قرار گرفته است. یافته های تحقیق مؤید آن است که حاشیه بازاریابی در حدود ۳۳ درصد بوده و ضریب انحصار چندجانبه فروش بیش از ضریب انحصار چندجانبه خرید است. بعبارت دیگر قدرت انحصاری نامتقارن در میان خریداران و فروشندگان در این بازار وجود دارد. همچنین بررسی اثر ریسک قیمتی بر حاشیه بازاریابی بر مبنای روش GARCH نمایی نشان می دهد که در صورت ثابت بودن سایر عوامل یک درصد افزایش در ریسک قیمتی، حاشیه بازاریابی را در حدود ۰۷/۰ درصد افزایش خواهد داد. بنابراین در راستای ایجاد تقارن در قدرت بازاری و کاهش ریسک قیمتی، توجه به ابزارهای مدیریت ریسک در این بازار الزامی است. از مهمترین سیاست ها، می توان به فعال نمودن بورس کالایی در این زمینه و ارائه ابزارهای مشتقه متنوع مانند فیوچر، آپشن و فوروارد اشاره نمود.
بررسی انتقال نامتقارن قیمت و قدرت بازار با استفاده از روشی ترکیبی در صنعت فرآوری پسته ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتقال نامتقارن قیمت بنگاههای تولیدی میتواند دال بر وجود قدرت بازار باشد. در همین راستا
این مطالعه به کمک یک الگوی ترکیبی به تحلیل هم زمان انتقال قیمت میان بازار فرآوری و
خرده فروشی پسته با وجود پارامتر قدرت بازار پرداخته است. بدین منظور، از داده های فصلی طی
1374 استفاده شد. در راستای هدف مطالعه، رفتار قیمت خرده فروشی پسته در - سال های 1392
قالب دو رژیم تغییرات متفاوت ارزیابی گردید که با ماهیت عرضه محصولات کشاورزی که در فصول
برداشت دارای عرضه فراوان هستند، سازگار است. هم چنین، از معکوس کشش عرضه محصول به
عنوان پارامتر قدرت بازار استفاده شد. با استناد به رژیم محتمل تر (رژیم دوم) مشخص گردید که
عاملان بازاریابی در سطح عمده فروشی تمایل دارند افزایش قیمت را در مقایسه با کاهش قیمت با
شدتی بیش تر به سطح خرده فروشی منتقل کنند. در این رژیم انتقال نامتقارن قیمت و وجود
قدرت بازار مورد تایید قرار گرفت. در رژیم نخست که دارای احتمال وقوع کم تر از 20 درصد
می باشد، قدرت بازار پایین تر بوده و بنظر می رسد بیش تر با فصول وفور عرضه انطباق دارد که در
این فصول واحدهای کوچک نیز مبادرت به عرضه محصول می نمایند. به گونه ای که به عنوان
رقبای کوچک تر در جهت افزایش رقابت در بازار عمل می کنند.
بررسی اثرات قدرت بازار و ساختار درآمدی بر سودآوری و ریسک ورشکستگی در نظام بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۱
60-81
حوزههای تخصصی:
بحران های مالی اغلب پس از شکل گیری با درگیر کردن نظام بانکی موجب بحران در این بخش از سیستم اقتصادی می شوند و می تواند کشور را در معرض ورشکستگی قرار دهد. ازاین رو بررسی ابعاد مختلف نظام بانکداری و نظارت بر این ابعاد عملکردی می تواند مانع از بروز وقایع مخرب شده و در صورت بروز بحران امکان مقابله با آن را تسهیل می نماید. در این پژوهش ضمن بررسی مبانی تئوریک قدرت بازار و ساختار درآمدی در سیستم بانکی، اثرات این دو بر سودآوری و ریسک ورشکستگی موردتوجه قرارگرفته است. نتایج این پژوهش که با استفاده از اطلاعات 17 بانک در بازه زمانی 1386 تا 1394 انجام شده حاکی از آن است که قدرت بازاری بیشتر منجر به سودآوری بیشتر بانک ها شده و در این شرایط بانک ها از ریسک ورشکستگی کمتری برخوردار بوده اند. از طرف دیگر افزایش سهم درآمدهای غیر بهره ای از کل درآمدهای بانک به طورکلی سودآوری بیشتر را به همراه داشته اما این اثرات پس از سال 1391 معکوس شده و این درآمدها موجب کاهش سودآوری شده اند. افزایش سهم درآمدهای غیر بهره ای افزایش ریسک را به همراه داشته و این اثرات پس از سال 1391 تغییری نکرده است.
بررسی الگوی انتقال قیمت و قدرت بازار در صنعت تولید قند و شکر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتقال نامتقارن قیمت بنگاه های تولیدی می تواند دال بر وجود قدرت بازار باشد. در همین راستا، این مطالعه به کمک یک الگوی ترکیبی، به تحلیل هم زمان انتقال قیمت میان بازار تولید و خرده فروشی قند و شکر با وجود متغیر قدرت بازار پرداخت. بدین منظور از داده های فصلی متغیرهای مورد نیاز طی سال های 1392-1374 استفاده شد. در راستای هدف مطالعه، رفتار قیمت خرده فروشی قند و شکر در قالب یک الگوی دو رژیمی ارزیابی گردید که با ماهیت عرضه محصولاتی سازگار است که در فصول برداشت عرضه فراوان دارند. همچنین از معکوس کشش عرضه محصول به عنوان متغیر قدرت بازار استفاده شد. با استناد به رژیم محتمل تر (رژیم دوم)، مشخص شد که عاملان بازاریابی در سطح عمده فروشی تمایل دارند افزایش قیمت را در مقایسه با کاهش قیمت با شدت بیشتری به سطح خرده فروشی منتقل کنند. در این رژیم، انتقال نامتقارن قیمت و وجود قدرت بازار تأیید شد. در رژیم اول، قدرت بازار بسیار بیشتر بوده و با توجه به احتمال وقوع حدوداً 30 درصدی، بیشتر با فصل های وفور عرضه انطباق دارد که در این فصول واحدهای تولید و فرآوری قند و شکر مبادرت به افزایش قدرت بازار و ایجاد بازار انحصاری در خرید نهاده ها می کنند.
تأثیر تغییرات قدرت بازار در صنعت بانکداری بر سرمایه گذاری شرکت ها با تأکید بر کانال محدودیت مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رشد و توسعه اقتصادی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
59 - 76
حوزههای تخصصی:
در طول دو دهه اخیر تغییرات قابل توجهی در قدرت بازار بانکی دراقتصاد ایران اتفاق افتاده است. علاوه بر این، تئوری های اقتصادی پیش بینی های متفاوتی در زمینه تأثیر قدرت بازار بانکی بر سرمایه گذاری شرکت ها ارائه می کنند. به همین دلیل تحقیق حاضر به بررسی نحوه تأثیر این تغییرات بر سرمایه گذاری شرکت ها پرداخته است. برای این منظور با استفاده از داده های شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1384 تا 1395، مدل سرمایه گذاری بر اساس معادلات اولر و روش گشتاورهای تعمیم یافته پویا برآورد گردید. نتایج تخمین مدل با تأیید وجود اصطکاک مالی در اقتصاد ایران، نشان داد که شرکت های مورد مطالعه در زمینه سرمایه گذاری مواجه با محدودیت مالی می باشند. علاوه بر این نتایج با رد فرضیه قدرت بازار و تأیید فرضیه اطلاعات نامتقارن، نشان داد که کاهش قدرت بازار در صنعت بانکداری منجر به افزایش محدودیت مالی شرکت ها گردیده است. همچنین نتایج حاکی از آن است که اندازه شرکت ها عامل تأثیرگذاری بر محدودیت مالی شرکت ها بوده و افزایش قدرت بازار در صنعت بانکداری، محدودیت مالی شرکت های کوچک را بیشتر از شرکت های بزرگ کاهش داده است. نتایج تخمین مدل با لحاظ اثر چرخه های تجاری حاکی از آن است که در دوره رونق، اثر مثبت قدرت بازار بانکی بر محدودیت مالی شرکت ها کاهش و در دوره رکود، این اثر افزایش می یابد.
تحلیل حقوقی رویه شرکت های نرم افزاری در فروش نرم افزارهای رایانه ای به شرط دریافت قطعات سخت افزاری و ادغام نرم افزارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹۱
153 - 180
حوزههای تخصصی:
شرکت های نرم افزاری گاهی فروش نرم افزار رایانه ای را به دریافت قطعات سخت افزاری مشروط می کنند یا هنگام طراحی محصول، نرم افزار رایانه ای را با نرم افزار و سخت افزار مکمل ادغام می کنند. سخت افزار و نرم افزار مکمل باید از لحاظ کارکردی سازگار باشند. ماهیت خاص نرم افزار رایانه ای منجر به ایجاد آثار شبکه ای و صرفه جویی های حاصل از تولید انبوه در صنعت نرم افزار می شود. شرط یادشده از دو دیدگاه سوء استفاده از حق مؤلف و ضدانحصار قابل بررسی است. اکثر دعاوی سوءاستفاده از حق مؤلف نرم افزار رایانه ای زمانی مطرح می شود که مجوز بهره برداری از یک نرم افزار به صورتی به نرم افزار و سخت افزار مکمل وابسته شود که امکان خرید جداگانه این محصولات وجود نداشته باشد. هرگاه محصولات متمایز به هم وابسته شوند و مجوزدهنده دارای قدرت بازار قابل توجه در بازار محصول خلق شده باشد چنین شرطی قوانین ضدانحصار آمریکا را نقض می کند. این شرط دارای آثار رقابتی متفاوتی است و بسته به مورد، نحوه برخورد با آن در حقوق آمریکا متفاوت است. حقوق رقابت ایران تا حدودی به این شرط پرداخته است ولی نقایصی دارد که باید برطرف شود. از نظر حقوق مالکیت ادبی و هنری، در مقررات مربوط احکامی راجع به سازگاری وجود دارد اما به موضوع سوء استفاده از حق پرداخته نشده که پیشنهاد می شود احکام آن به روشنی بیان شود.
ارتباط تمرکز و قدرت بازار محصول با سیاست تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۲
113 - 140
حوزههای تخصصی:
سیاست تقسیم سود از جمله سیاست های مالی مهم شرکت ها است که به دلیل اثرگذاری آن بر خط مشی های تامین مالی و سرمایه گذاری همواره مورد توجه محققین بوده است. نوع سیاست تقسیم سود از یکسو به وضعیت عملکرد شرکت و ویژگی های مالی و از سوی دیگر به قوانین حاکم بر بازار سرمایه و ویژگی های حاکمیتی شرکت ها مربوط است که در این میان جایگاه و توان یک شرکت در تاثیرگذاری بر بازار صنعت از جمله عوامل مهم قلمداد می شود. از این رو این پژوهش به دنبال بررسی ارتباط بین تمرکز و قدرت بازار محصول با سیاست تقسیم سود شرکت های بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1389 تا 1394 است. در این تحقیق از شاخص تعدیل شده لرنر، برای سنجش قدرت بازار و از شاخص هرفیندال هیریشمن به عنوان معیار تمرکز بازار استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده های پژوهش براساس روش داده های تابلویی و آزمون مدل های رگرسیون لجستیک و چند متغیره انجام شده است. نتایج نشان می دهد که رابطه مثبت و معناداری میان قدرت و تمرکز بازار محصول و تصمیم به تقسیم سود شرکت ها وجود دارد. همچنین رابطه بین قدرت و تمرکز بازار محصول و نسبت سود تقسیمی نیز معنادار است. این بدان معنی است که با افزایش قدرت و تمرکز بازار محصول، تمایل شرکت ها به تقسیم سود نیز افزایش می یابد.
اندازه گیری قدرت بازارو حاشیه بازاری خرما با استفاده از مدل سازمان صنعتی جدید: مطالعه موردی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت بازار را می توان به عنوان توانایی یک بازیگر جهت کسب سودهای اقتصادی بالاتر از نرمال دانست که ناشی از عواملی چون موانع ورود به بازار، مسائل کارائی بازار ، مزیت های حق ثبت و اختراع و غیره می باشد. در سال 1395سهم محصولات کشاورزی از صادرات غیرنفتی ۵/ ۱۳ درصد است که از این رقم سهم صادرات خرما ۴ درصد می باشد. با توجه به اهمیت این صنعت، این مقاله بر آن است تا به سنجش قدرت بازاری در این صنعت با توجه به نااطمینانی قیمت محصول بپردازد. داده های مورد نیاز این پژوهش در بازده زمانی1380 تا 1395و از طریق سازمان جهاد کشاورزی و مرکز آمار ایران جمع آوری گردید. به منظور بررسی قدرت بازار و حاشیه بازاریابی خرما در استان خوزستان از چارچوب نظری اودنل استفاده شده است. روابط بلندمدت و کوتاه مدت نیز با استفاده از مدل خودتوضیح با وقفه های گسترده (ARDL) و مدل ضریب تصحیح خطا (ECM) بدست آمده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رفتار تعیین قیمت در بازار سطوح مزرعه و خرده فروشی خرمای استان رقابت ناقص است.
بررسی تأثیر قدرت بازار و رقابت در بازار محصول بر رابطه بین حاکمیت شرکتی و مدیریت سود
حوزههای تخصصی:
فشار رقابتی عامل مهمی در تصمیم گیری های رقابتی است و همچنین در بازار محصولات احتمال دستکاری سود در شرکت ها را افزایش می دهد و در زمان وجود رقابت شدید در بازار، مدیران در خصوص دستکاری سود برای تحت تأثیر قرار دادن سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه از طریق اثر گذاشتن بر قیمت سهام و گزارش سود مناسب قبل از تحصیل آن، تحت فشار هستند. از این رو هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که آیا قدرت بازار و رقابت در بازار محصول رابطه بین راهبری شرکتی و مدیریت سود را تعدیل می کند؟ برای بررسی این موضوع با استفاده از 118 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1394 تا 1398 با استفاده از رگرسیون خطی به بررسی و تجزیه و تحلیل این موضوع پرداخته شد که نتایج آزمون نشان داد حاکمیت شرکتی و مدیریت سود رابطه معناداری دارند همچنین در دیگر نتایج آزمون فرضیه ها مشاهده شد که رقابت در بازار محصول و قدرت بازار رابطه بین حاکمیت شرکتی و مدیریت سود را تعدیل می کنند.
بررسی تأثیر عدم مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها و اعتماد به نفس بیش از حد مدیرعامل بر ریسک سقوط قیمت سهام به واسطه نقش تعدیلگر بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر مدیریت سود واقعی با تاکید بر نقش تعدیلگر قدرت و تمرکز بازار شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفت. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 132 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی بین سال های 1391 تا 1397 بودند. تجزیه و تحلیل اطلاعات در این تحقیق توسط نرم افزار آماری ایویوز و با استفاده از روش رگرسیون ترکیبی و پانل دیتا انجام گردیدند. بر اساس نتایج حاصل از آزمون های انجام شده در این فصل در سطح اطمینان 95 درصد می توان عنوان کرد استقلال هیأت مدیره تاثیر منفی و معناداری بر مدیریت سود واقعی شرکت دارد. مالکیت نهادی تاثیر مثبت و معناداری بر مدیریت سود واقعی شرکت دارد. نوع حسابرس مستقل تاثیر معناداری بر مدیریت سود واقعی شرکت ندارد. قدرت بازار بر رابطه میان استقلال هیأت مدیره و مدیریت سود واقعی شرکت تاثیر معناداری ندارد. قدرت بازار بر رابطه میان مالکیت نهادی و مدیریت سود واقعی شرکت تاثیر منفی و معناداری دارد. قدرت بازار بر رابطه میان نوع حسابرس مستقل و مدیریت سود واقعی شرکت تاثیر معناداری ندارد. تمرکز بازار بر رابطه میان استقلال هیأت مدیره و مدیریت سود واقعی شرکت تاثیر معناداری ندارد. تمرکز بازار بر رابطه میان مالکیت نهادی و مدیریت سود واقعی شرکت تاثیر معناداری ندارد. تمرکز بازار بر رابطه میان نوع حسابرس مستقل و مدیریت سود واقعی شرکت تاثیر معناداری ندارد.
ساختار رقابت صنعت، قدرت بازار و ریسک سقوط آتی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیرات رقابت در سطح صنعت و شرکت بر ریسک سقوط قیمت آتی سهام صورت پذیرفته است. بدین منظور دو فرضیه اصلی تدوین و نمونه ای متشکل از 67 شرکت به روش حذفی- سیستماتیک از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شد. برای اندازه گیری شاخص رقابت در صنعت از شاخص هیرفیندال- هیرشمن و تعداد شرکت های فعال در صنعت استفاده شد و برای سنجش رقابت در سطح شرکت از شاخص لرنر تعدیل شده بهره برده شده است. ریسک سقوط قیمت سهام با استفاده از دو معیار و با افق زمانی یک سال آتی محاسبه شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل های پژوهش نشان داد که تمرکز بالای صنعت، ریسک سقوط قیمت آتی سهام را برای شرکت های آن صنعت افزایش می دهد. همچنین قدرتبازارواندازهبیشازحدازشرکت،یکاثرتعاملیبرریسک سقوط قیمتآتی سهامدارد؛ بدان معنی کهاندازهبیشازحد شرکتتأثیرقدرتبازاربرریسک ریزش قیمتیسهامرا تشدید می کند
This paper has been conducted to examines the effects of the Competition industry and firm level on the future stock price crash risk. For this purpose two main hypotheses have been suggested and a sample of 67 Tehran stock exchange listed companies has been taken using Removal of Systematic method. To measure the industry Competition index, the Herfindahl-Hirschman Index and the number of companies actingin the industry has been used and the modified Lerner index has been applied to measure the Competition in the firm level. The stock price crash risk has been calculated using two indices and a time horizon of one future year. The results of the estimation of the research models show that the high industry concentration increases the risk of the future stock price crash for the companies in the same industry. In addition the market power and the excessive size of the firm has an interactive effect on the future stock price crash; meaning that the excessive size of the firm intensifies the effect of the market power on the stock price crash risk.
بررسی تاثیر نوسانات نرخ ارز بر رابطه بین قدرت بازار و عملکرد شرکت
حوزههای تخصصی:
جانشینی پایین محصولات می تواند به منحنی تقاضایی با حساسیت کمتر برای محصولات واحدهای تجاری منجر شود و بر انعطاف پذیری واحد تجاری برای گذار از شوک های هزینه ای تاثیر گذار باشد. بیان این نکته ضروری است که تحلیل های مالی، قدرت بازار محصول را به عنوان عاملی مهم در ارزیابی چشم انداز واحد تجاری به کار می برند. به ویژه بیان شده است که تنها و مهمترین تصمیم در ارزیابی یک فعالیت اقتصادی قدرت قیمت گذاری است. در اثر تنزل ارزش پول داخلی (افزایش نرخ ارز) ، خالص صادرات بهبود یافته ولی بر شدت هزینه های تولید نیز افزوده می شود. به طور مشابه با بهبود ارزش پول داخلی (کاهش نرخ ارز) از خالص صادارات کاسته شده و هزینه های تولید سقوط می کنند. از بررسی ترکیب ناشی از دو کانال عرضه و تقاضست که می توان نتیجه نوسانات نرخ ارز را بر اقتصاد کشور مشخص نمود. از این رو هدف این تحقیق بررسی این موضوع است که آیا نوسانات نرخ ارز بر رابطه بین قدرت بازار و عملکرد شرکت تاثیر معناداری دارد یا نه؟ جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1392 تا 1399 و با استفاده از اطلاعات 120 شرکت و روش رگرسیون خطی چند متغیره به آزمون فرضیه پرداخته شد. نتایج آزمون فرضیه اول، نشاندهنده این است که قدرت بازار با عملکرد شرکت رابطه مستقیم و معنادار دارد. و همچنین نتایج فرضیه دوم حاکی از آن است که متغیر تعاملی نوسانات نرخ ارز * قدرت بازار رابطه معکوس و معنادار با عملکرد شرکت دارد.