مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
گفتمان کاوی
حوزه های تخصصی:
کلیله و دمنه ازجمله آثار ادبی- سیاسی است که محققان عمدتاً برای اثبات جنبه سیاسی داستان ها و تعیین نوع اندیشه سیاسی یا نوع روابط قدرت در آنها، به محتوای داستان ها پرداخته و از تامل در ساختار حکایات بازمانده اند؛ درحالی که مشهودترین دلالت برای درک موارد مذکور، ساختار این داستان هاست که با تعامل گفت و شنودی دو کارگزار روایی، یعنی رای و برهمن، به مثابه پیوند دولت و دین، در تمام حکایات تداوم می یابد. این تحقیق با تاکید بر دلالت های زبانی روایی متن، درصدد بررسی روابط قدرت میان رای و برهمن و نیز تعیین میزان همخوانی داستان ها با الگوی پیوند دولت و دین است. به همین منظور تعامل آن دو از منظر دو الگوی گفتمان کاوی با نام های «حق نوبت گیری» و «اصل پرسشگری»، در کلیله و دمنه ترجمه نصرالله منشی بررسی شده است و نتیجه نشان می دهد که غرض از تعامل گفت وشنودی «رای» با «برهمن»، علاوه بر تاکید بر پیوند دولت و دین، کسب مشروعیت برای رای است.
بررسی روش گفتمانکاوی و چگونگی کاربست آن در مطالعات قرآنی /رضا شکرانی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین اصول پژوهش در عصر حاضر، چگونگی روش مند کردن مطالعات در حوزه های مختلف علوم انسانی است. در این عرصه، شناخت قرآن در قالبی روش مند نیز توجه بسیاری از اندیشوران را به خود جلب کرده است. زبان شناسی، نشانه شناسی، کاربردشناسی و معناشناسی از جمله دانش هایی است که امروزه در فهم نظام مند قرآن تأثیر بسزایی دارد و افق های جدیدی را در مطالعات دینی گشوده است. اما این تحقیق برآن است تا روش دیگری را که به نوعی تلفیق دانش های پیش گفته است در حوزة مطالعات قرآنی وارد کند و به چگونگی کاربست آن در حوزة مربوط بپردازد. این روش، که تحلیل گفتمانی یا گفتمانکاوی نام دارد، در واقع از نتیجة مطالعة زبان توسط محققان رشته های گوناگون ـ اعم از فیلسوفان، روان شناسان، زبان شناسان، و مردم شناسان ـ پدید آمده است.
در این مقاله، برای دستیابی به چگونگی کاربست گفتمانکاوی در شناخت آیات قرآن، ابتدا مفهوم گفتمان در کانون بررسی قرار میگیرد، سپس به تبیین پیشینه و مراحل مختلف تحلیل گفتمانی پرداخته میشود.
شناسایی و توزیع بافت های تعاملی در کلاس های زبان بیگانه ی انگلیسی: بررسی تأثیر دو عامل محیطی(Identification and Distribution of Interactional Contexts in EFL Classes: The Effect of Two Contextual Factors)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر افزایش آگاهی در زمینه ی ساختار تعامل در کلاسهای زبان بیگانه ی انگلیسی است. با استفاده از چارچوب متدولوژیکی گفتمانکاوی، تعاملات کلاسی پنجاه و دو معلم به مدت سه ساعت ضبط و جمع آوری گردید تا بافت های تعاملی بر اساس اهداف آموزشی در توالی نوبت ها شناسایی شوند. سپس با تلفیق روش گفتمان کاوی با روش های کمی، توزیع بافت های تعاملی و تاثیر عوامل محیطی، شامل توانش زبانی شاگردان و تربیت (آموزش) معلمین، مورد بررسی قرار گرفت. با تحلیل گفتمان کاوانه ی اطلاعات تحریری، چهار بافت تعاملی، شامل بافت هایی با محوریت ساختار، معنا، مهارت، و مدیریت، مورد شناسایی قرار گرفت. بررسی توزیع بافت ها نشان داد که بخش عمده ای از تعاملات کلاسی با محوریت ساختار و مهارت های زبانی شکل می گیرند. در حالی که بافت معنامحور کمترین سهم را در تعاملات کلاسی دارد. تحلیل واریانس چند متغیره یدوسویه نشان داد که توزیع تمامیبافت های شناسایی شده تحت تأثیر سطح توانش زبانی شاگردان می باشد. اما آموزش معلمین تنها بر توزیع بافت ها با محوریت ساختار و مدیریت مؤثرند. یافته های مطالعه ی حاضر توجه معلمین و مربیان تربیت معلم را به لزوم اصلاحات در وضعیت کنونی تعاملات کلاسی سوق می دهد.
زمان انتظار معلم و مبادرت شاگرد: تحلیل موردی واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی غالب در تعاملات کلاسی یک توالی سه بخشی تحت عنوان آی آر اف (IRF) (مبادرت معلم، پاسخ شاگرد و بازخورد معلم) می باشد (سینکلر و کلتهارد، 1975). گرچه این الگو دارای مزایای تعاملی خاصی است، ولی به دلایلی، به ویژه به واسطه ی ایجاد فرصت مشارکت محدود برای شاگردان (کاسپر، 2001)، مورد انتقاد قرار گرفته است. به همین سبب، کنش جایگزین معطوف به اعتلای مبادرت و عاملیت شاگرد در تعاملات کلاسی از طریق برون رفت از آی آر اف می باشد. اما وقتی ساختار تعامل معلم محور باشد، آی آر اف کانون تعامل گشته و برون رفت از آن دشوار خواهد بود. مطالعه ی حاضر به دنبال پاسخی برای دو پرسش تحقیقی می باشد: اول اینکه شاگردان برای مبادرت و یافتن عاملیت در تعاملات معلم محور به چه چیزی نیاز دارند؟ و دوم، معلمین چگونه می توانند به شاگردان در رسیدن به این هدف کمک کنند؟ گفتمان کاوی تعاملات کلاسی یک معلم در خلال مرور تکالیف نشان داد که چگونه به کارگیری زمان انتظار مبسوط به یکی از شاگردان فضای تعاملی لازم را برای مبادرت و طرح پرسش ایجاد کرد. علاوه بر این، استفاده مداوم معلم از زمان انتظار مبسوط پس از مبادرت شاگرد، فرصت را برای سایر شاگردان به منظور مشارکت و مذاکره در تعاملی شاگرد محور پدید آورد. گزیده هایی از تحلیل داده های این مطالعه، مدیریت و جهت دهی یادگیری توسط شاگردان را به تصویر می کشد.
بررسی عوامل انسجام در متون فیزیک دانشگاهی
پژوهش حاضر درباره بررسی میزان و نحوه به کارگیری عوامل انسجامی در کتاب درسی دوره کارشناسی فیزیک(1) دانشگاه پیام نور است. در زبان فارسی پژوهش های متنوعی درباره متون ادبی و داستانی صورت گرفته است، ولی بررسی میزان بهره بری از عوامل انسجامی در متن های آموزشی(مانند: فیزیک، زیست شناسی، ریاضی و....) زمینه ای است که کم تر به آن توجه شده است. در این جستار سعی بر این است که، از طریق روش های علمی آماری و از طریق آزمون فریدمن عوامل انسجام در متن های فیزیک از داده های کیفی به داده-های کمّی تبدیل شود و از این رهگذر باب بررسی های آماری و رایانه ای در سیاق علمی گشوده شود. در این پژوهش از شیوه تحلیل محتوا و شیوه نظری استفاده شده است. مباحثی مانند زبان علم، گفتمان کاوی، انسجام، زبان شناسی آموزشی، کتاب درسی با استفاده از روش نظری و تجزیه و تحلیل متن های فیزیک با الگوی معرفی شده توسط مایکل هالیدی و رقیه حسن مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که در نگارش متن های فیزیک از ابزارهای مختلفی برای انسجام بخشیدن به متن استفاده شده و بین سبک و سیاق علمی و نحوه استفاده از ابزارهای انسجامی رابطه ای وجود دارد. از میان این ابزارها، عامل انسجام واژگانی با دو انسجام واژگانی در جمله بیش ترین بسامد وقوع (9/28%) از اساسی ترین عوامل انسجامی در تهیه متون فیزیک (1) دانشگاه پیام نور بوده و عامل انسجامی جانشینی در جملات بدون جانشینی با کم ترین بسامد وقوع (70%) نشان دهنده استفاده کم تر نویسندگان متن فیزیک(1) از این ابزار انسجامی است. در این مقاله ابتدا مقدمه، پایگاه نظری و پیشینه تحقیق بررسی شده و در بخش دوم مباحث مربوط به روش تحقیق فرضیه های تحقیق، جامعه آماری، حجم نمونه و محدودیت های تحقیق عنوان شده است. در بخش سوم مقاله، نتایج تحقیق همراه با جدول ها، نمودارها، تحلیل نتایج و پیشنهاد تحقیق بیان شده است.
بررسی و نقد کتاب البلاغه و تحلیل الخطاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم بهار و تالستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲ (پیاپی ۷۰)
87-108 صفحه
حوزه های تخصصی:
ظهور دانش هرمنوتیک یا تأویل متن در دو سده اخیر باز بودن قرآن کریم را در برابر تفسیرهای نو بیش از پیش به میدان بحث آورده و چالش میان محافظه کاران و اصلاح طلبان را در فهم اسرار آن دو چندان کرده است. از دستاوردهای این تحقیق، گذار از جمله محوری در تحلیل استعاره های زبانی و گشودن چشم انداز متن در فضای استعاره و مجاز است. این دستاورد نتیجه ژرف نگری دوره معاصر در پژوهش های زبان شناختی با رویکرد متن محوری است. همچنین، بر اساس نتایج به دست آمده، استعاره نه فقط آرایه ای ادبی، بلکه فرایندی است که تمام ابعاد زندگی بشر را فرا گرفته و آدمی در استعاره به زندگی خود ادامه می دهد و به آن معنا می بخشد. فکر، رؤیا، بازی و ... همه استعاره اند و با استعاره است که موجودیت آدمی معنا پیدا می کند. کتاب البلاغه وتحلیل الخطاب اثر حسین خالفی، که در این کتاب در صدد بررسی و نقد آن هستیم،در تلاش است، با استفاده از شگرد گفتمان کاوی، عدم تقابل مجاز با حقیقت را اثبات کند و دیدگاه تأویلی را در خدمت فهم بهتر قرآن کریم و سایر متون مقدس قرار دهد.
تحلیل سفرنامه های ایرانیان دوره ی قاجار از کرمانشاه(با رویکرد پسااستعماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ادوار سعید» در اثر مهم «شرق شناسی»، آنچه را غرب به عنوان «شرق» معرفی کرده است فضایی ساخته و پرداخته می داند که ارتباط چندانی به واقعیتِ شرق ندارد. هدف از برساختن شرق ایجاد تمایز میان شرق و غرب است و بیشتر برای غرب مصرف دارد تا شرق. اما «ادوارد سعید» در انتهای کتابش به این موضوع اشاره می کند که شرقی نیز در نهایت برتری غرب را می پذیرد و به آن گردن می نهد. در این پژوهش به آثار شرق شناسانی که به دنبال برساختن یک «دیگری» برای غرب بودند نمی پردازیم بلکه با استفاده از روش تحلیل گفتمان، آثار نویسندگان داخلی دوره قاجاریه درخصوص منطقه کرمانشاه را تحلیل می کنیم تا نحوه بازنمایی منطقه و میزان تأثیرپذیری آنها را از روش شرق شناسی بسنجیم. با تحلیل این آثار به این نتیجه می رسیم که نویسندگان داخلی در گفتمان شرق شناسی فرو رفته و از ابزار شرق شناسان استفاده کرده اند، به گونه ای که خود را در مرکز قرار داده و مردم منطقه را به حاشیه رانده اند و به این فرودستان اجازه روایت کردن خود را نداده اند. مقاله نشان خواهد داد که شاخص های مرسوم شرق شناسی از قبیل غرب محوری، دیگری سازی، منفی سازی، ذات انگاری و... در میان متون داخلی در خصوص فرهنگ، زبان و مذهب مردم کرمانشاه کاربرد داشته است و استعمار و استبداد مسیر مشابهی در معرفی مردم طی کرده اند. روایت های ارائه شده یک طرفه و غیریت سازند و برای مردم در تعیین سرنوشت خود جایگاهی قائل نیستند.
تحلیل واژه گزینی قرآنی در حوزه مفاهیم تربیتی اخلاقی، با گفتمان کاوی حضرت رضا علیه السلام در «عیون اخبار الرضا علیه السلام»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۳
139 - 177
حوزه های تخصصی:
تربیت اخلاقی از اساسی ترین نیازهای جوامع بشری است؛ به طوری که دین بدون آن در دست یابی به اهدافش ناتوان است. قرآن کریم و به تبع آن معصومان(ع)، اهتمام فراوانی به اتمامِ مکارم اخلاق مبذول داشته اند. «تحلیل گفتمانی» به عنوان یکی از علوم بین رشته ای علوم انسانی، ساز و کاری عالمانه در کشفِ ارتباط بینِ «دیدگاه های فکری اجتماعی» و «ساختارهای گفتمانی» و استخراج پیام واقعیِ لایه های زیرین متن است. پرسش اساسی مقاله که به روش توصیفی، تحلیلی و آماری نگارش یافته، چیستی ارتباط فرهنگیِ کاربست واژگان قرآنی تربیتی، اخلاقی حضرت رضا(ع) با محوریت کتاب عیون است. دستاورد مقاله آن است که 30/1 درصد از کل واژگان کتاب عیون، واژه های تربیتی و اخلاقی است که با عنایت به این که «عیون»، تألیفی مستقل در حوزه تربیتی و اخلاقی نیست و مشتمل بر طیف گسترده ای از مطالب تاریخی، اجتماعی، اعتقادی و... است، این درصد قابل توجه است؛ همچنین اساسی ترین اهداف رسالت پیامبر(ص) در قالب وفورِ نسبیِ کاربست تک واژه هایی همچون: علم، ایمان، صدق، طاعت، تذکّر، حکمت، ذنب، ظلم، تقوا، اصلاح، تقّرب، معرفت، بصیرت، عدالت، اخلاق و... و «واژگان متناسب و هم آوا»، در بیان حضرت تجلی کرده است. آمار کمّی این کاربست ها، به وضوح، معنادار و نشانه لایه های زیرین اندیشه تربیتی، اخلاقی قرآن مدّ نظر حضرت و طبقه بندی مفاهیم دارای اولویت در باور این بزرگوار است.
مدل سازی تصمیم گیری راهبردی مبتنی بر شواهد در صنعت بیمه بر اساس تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
782 - 803
حوزه های تخصصی:
هدف: رویکردهای تصمیم گیری مبتنی بر داده های محیطی، قابلیت اطمینان را برای تصمیم ها بهبود می دهند؛ اما یکی از مشکل های مهمی که در سازمان ها و به ویژه بخش خصوصی وجود دارد، ناتوانی در پیاده سازی این رویکردهاست. هدف پژوهش حاضر این است که از بین گفتمان های خبرگان صنعت بیمه و تصمیم گیری راهبردی، الگوی تصمیم گیری راهبردی مبتنی بر شواهدی ارائه شود که در رفتار مدیران ارشد صنعت بیمه مستتر شده است. روش: پژوهش از نظر هدف، بنیادین و از نظر ماهیت، اکتشافی است. برای گردآوری داده ها، رویکرد مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در کنار مطالعات کتابخانه ای مد نظر قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان سازمانی و خط مشی گذاری بودند. برای شناسایی خبرگان از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد که طی آن با توجه به کفایت داده ها با 20 خبره مصاحبه به عمل آمد. یافته ها: در نهایت مدل تصمیم گیری راهبردی مبتنی بر شواهد با استفاده از نظریه داده بنیاد طراحی و شرایط علّی عدم اطمینان محیطی و شکاف استراتژیک شناسایی شد. نتیجه گیری: در مدل پارادایمی تصمیم گیری، گفتمان اطمینان طلبی و شکاف استراتژیک، پدیده اصلی بودند. برای شرایط مداخله گر، محدودیت های اخلاقی و ویژگی های شخصیتی مدیران شناسایی شدند. عوامل بستر، شامل فرهنگ سازمانی و امکانات و منابع سازمان بودند که بر راهبرد اصلی که همان تصمیم گیری مبتنی بر شواهد است، تأثیر می گذارند. پیامد این نوع تصمیم گیری، توجه بیشتر به موضوع علم گرایی، ائتلاف گرایی، مشارکت ذی نفعان در سازمان و جهت گیری استراتژیک در سازمان است.
گفتمان کاوی مدیریت تغییر در سازمان های ورزشی بر اساس رویکرد رهبری انطباقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه گفتمان کاوی مدیریت تغییر در سازمان های ورزشی بر اساس رویکرد رهبری انطباقی در دوران پسا کرونا بود. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی بوده که با روش تحلیل شبکه مضمون «آتراید-استرلینگ» انجام گرفت. جامعه پژوهش را اساتید دانشگاه، مدیران ادارات ورزش و جوانان استان ها و روسای فدراسیون های ورزشی تشکیل می دادند که 17 نفر از آن ها به روش هدفمند انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها در قالب سه مجموعه: مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر سازماندهی شدند. بر اساس نتایج به دست آمده چارچوب مذکور متشکل از سه سطح فراگیر به شرح درون سازمانی، مدیریتی و فرا ساختاری می باشد. تغییرات اثربخش و راهبردی زمانی تحقق می یابد که رویکرد انطباقی بر اساس تغییرات ساختاری، روابط انسانی، فناوری، رهبری، تعامل پذیری و نوآوری در زمینه های انعطاف پذیری، هم افزایی، نظم نوظهور، سبک رهبری، شبکه سازی، کمال گرایی، نوآوری باز و انسجام در سازمان های ورزشی رخ دهد تا در درازمدت بقا و کارآمدی خود را تضمین نمایند.
گونه شناسی گفتمان های عاشورا و سیر تحول آن ها بر پایه منابع حدیثی- تاریخی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهضت عاشورا یکی از حوادث سرنوشت ساز تاریخ صدر اسلام است که گفتمان کاوی متون مربوط به آن، می تواند مفاهیم کلیدی و محوری مکتب امامت را به جامعه بنمایاند. در این پژوهش تلاش شده به بررسی تاریخی گفتمان های باز تولیدشده از حادثه عاشورا در ده قرن نخست هجری پرداخته شود و بررسی گردد که مؤلفان کتاب های تاریخی و حدیثی پسین، عامدانه یا ناخودآگاه، کدام نقل را برگزیده و در آثار خود منعکس کرده اند؟ ضرورت این پژوهش بدین خاطر است که مخاطب را با فضای فکری حاکم بر جامعه آن روز و نیازها تا حدودی آشنا می کند. نتایج حاصل از بررسی ها نشان داد پنج گفتمان عمده، در شمار گفتمان های تولید شده در جریان نهضت عاشورا هستند که مؤلفان کتب تاریخی هر یک به فراخور شرایط، به بازتولید آن اقدام نموده اند. بیشترین گفتمانی که در ده قرن نخست مورد توجه بوده، گفتمان «دفاع از شخصیت حسین(ع) و قداست حرکت او» است. این گفتمان در وهله نخست با بیان حسب و نسب امام و ظهور عبارت «ابن بنت النبی»، در مرتبه بعد با بیان انگیزه ایشان که تنها یاری دین خدا و پیامبر(ص) بوده و در مرتبه آخر با بیان فضائل، سعی دارد حقانیت امام را اثبات نموده و قداست این حرکت را تبیین نماید. از دیگر گفتمان های مهم این دوره می توان به گفتمان «تشخیص مسیر با محوریت انگاره دنیا» و گفتمان «آزادگی و عزت خواهی» اشاره کرد که به طور مستمر و با استناد به نقل های مشهور در این دوره بازتاب قابل توجهی داشته اند.
بررسی اقتدار در گفتمان سردار قاسم سلیمانی با تکیه بر سازههای معناساز: نمونه سخنرانی خطاب به ترامپ
حوزه های تخصصی:
گفتمان سردار قاسم سلیمانی بازنمود اقتدار مردم گرایانه و اندیشه های مبارزه طلبانه روشنفکری دوراندیش است که علیه نابسامانی های سیاسی و نظامی موجود در غرب آسیا قد برافراشته است. با عنایت به اهمیت به کارگیری نظریات علمی در گفتمان کاوی، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی بخشی از سخنرانی سردار سلیمانی در یادواره شهدای همدان -خطاب به ترامپ- با تکیه بر سازه های معناساز هلیدی پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سردار سلیمانی در گفتمان خویش از ظرفیت های زبانی و گزینش های گذرایی و وجهیتی به خوبی در راستای کانونی سازی فرهنگ شهادت و برجسته سازی گفتمان «خود» و کم رنگ ساختن گفتمان «دیگری» در پیوند با تروریسم بهره برده است؛ در سطح اندیشگانی شمار فراوان فرایندهای مادی، دال بر اهمیت بازخوانی کُنش های منفی و فعالیت های ددمنشانه ترامپ است. در این راستا، استفاده از بند های خبری، بر غلبه عنصر گزارشی و قطعیت دیدگاه سردار نسبت به جنگ افروزی و جنایات آمریکا در منطقه دلالت می کند. پس از جملات خبری با شمار بندهای پرسشی مواجه هستیم که از ارزش زیبایی شناختی برخوردار است، چنان که در تمامی موارد با مقوله بندی توبیخ و سرزنش، آمریکا را در پیوندی ابدی با تروریسم، ویرانی و کشتار قرار می دهد.
تاریخ در قاب عکس (گفتمان کاوی عکس های خانوادگی شهر کرمانشاه از قاجار تا انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
167 - 198
حوزه های تخصصی:
تصاویر ابتدایی روی دیوار غارها و نقوش حک شده بر دیواره های باستانی بر میل انسان و گروه های انسانی بر بازنمایی زندگی خود یا بیان آرزوها دلالت دارد. این نقوش نسبت انکارناپذیری با واقعیت های کلانِ شیوه تولید، نظام سیاسی، سلسله مراتب قدرت و نظام ارزش ها دارند. اما امروزه جهان به طورکلی به تصویر بدل شده است و انسان بدون تصویر خود احساس تنهایی می کند؛ نوآوری های تکنولوژیک و تغییرات گفتمانی مجال استفاده بیشتر و متنوع تر از ابزار ثبت تصویر خود را فراهم کرده اند. این پژوهش در تلاش است تا این محور ها را با تمرکز بر عکس در مقام متن بررسی کند. عکس واقعیت های اجتماعی را به صورت عینی و ضمنی در خود ذخیره می کند و نمایش می دهد و نگارندگان با نظریه و روش نشانه شناسی و گفتمان کاوی پساساختارگرا کوشیده اند در وهله نخست این متن های تصویری را توصیف کنند؛ سپس به تحلیل معانی ضمنی و دلالت های ثانویه عکس ها پرداخته و درنهایت نسبت آن ها را روندهای اجتماعی و گفتمانی مسلط، در سه دوره قاجار، پهلوی و دهه اول پس از انقلاب اسلامی 1357 بیان کنند. قلمرو پژوهش، عکس های خانوادگی موجود در کرمانشاه است و درنهایت 32 عکس نمونه انتخاب و تحلیل شده است. تحلیل عکس های دوره قاجار نشان دهنده سلطه گفتمان مردسالار و اختصاص پدیده عکاسی به قشر اشراف و سیاسی است. در دوره پهلوی اول، عکاسی در بین قشر مرفه رواج داشته و در دوره دوم پهلوی در بین قشر مرفه و متوسط؛ در دوره اول مردسالاری، حکومت سالاری و فرنگی مآبی (مدرن بودن یا غرب گرایی) و در دوره دوم، زنانگی، فرنگی مآبی و مصرف گرایی دال های محوری هستند. در دوره پس از انقلاب اسلامی، یعنی دهه 1360، با گسترش ابزار عکاسی در بین قشر عامه، پوشش سنتی، ایجاد فضای صمیمانه در بین اعضای خانواده و کاهش گفتمان مردسالاری دیده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که درمجموع فرآیند تحولات در کرمانشاه و تحولات سراسری در این حوزه شباهت بسیار دارند؛ هم چنین می توان گفت که در این فرآیند تاریخی، تکنولوژی به خواست های گفتمان های حاکم خدمت کرده است، اما در صورت ظهور تفاوت بین آن دو، تکنولوژی راه خود را رفته و الزاماً به فرمان حکام نبوده است.
گفتمان کاوی داستان فریدون و ضحاک برپایه تاریخ گرایی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد ادبی واکاوی لایه های معنایی متن برپایه نظریه هایی است که بیشتر، از حوزه های دیگر علوم انسانی گرفته شده است. یکی از تازه ترین نظریه ها در این زمینه تاریخ گرایی نوین است که در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد میلادی، استیون گرینبلَت آن را پایه گذاری کرد. برخلاف تاریخ گرایی سنتی که از تأثیر یک سویه تاریخ بر ادبیات سخن می گوید، تاریخ گرایی نوین به تأثیر متقابل ادبیات و تاریخ بر یکدیگر باور دارد. این پژوهش داستان فریدون و ضحاک را برپایه تاریخ گرایی نوین و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، با رویکردی توصیفی تحلیلی بررسی و تحلیل و معنای تازه ای از آن ارائه کرده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد که کشمکش گفتمان ایرانی (فریدون و کاوه) با گفتمان انیرانی در این داستان بر سر قدرت است که سرانجام به غلبه گفتمان ایرانی می انجامد. شخصیت های این داستان هریک نماینده گفتمانی در جامعه داستان هستند. در آغاز، گفتمان انیرانی گفتمان مسلّط و در قدرت، و گفتمان ایرانی در حاشیه و خارج از قدرت است؛ اما در پایان داستان، وضعیت دگرگون می شود. پیرنگ داستان حاصل کشمکش گفتمان ایرانی و انیرانی بر سر قدرت است.
گفتمان کاوی انتقادی نشان های ملی دوره قاجار و جمهوری اسلامی ایران بر اساس آرای ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۲شماره ۶۲
165 - 194
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش این است که به تحلیل گفتمان های فراخوانده توسط دو نشان قاجار و جمهوری اسلامی بپردازد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و رویکرد گفتمان کاوی انتقادی است. گفتمان های فراخوانده توسط نشان شیر وخورشید گفتمان پدرمیراثی، سلطنتی و هویت ملی بر اساس گذشته تاریخی هستند. شیر وخورشید را می توان بُعد بصریِ جذب کننده گفتمان مذهبی هم دانست. بدین ترتیب با جلوه گری این نشان در مطبوعات، نشریات و سایر رسانه ها هر نشانی که نشان دهنده یا بُعد بصری گفتمانِ دیگر اقلیت های مذهبی باشد به حاشیه رانده می شود. نشان جمهوری اسلامی گویای گفتمان انقلاب اسلامی و آرمان های سنت گرای ایدئولوژیک است . گفتمان انقلاب اسلامی در واکنش به مدرنیسم مطلقه پهلوی پدیدار شد و دربردارنده راهبرد ها و منازعه خواهی هایی چون مبارزه طبقاتی، استثمارزدایی، مبارزه با امپریالیسم و استعمار بود. این گفتمان در میدان قدرتی قرار داشت که در مقابلِ گفتمان شرق شناسی و خاورمیانه که برساخته غربی ها بود، مقاومت می کرد. تفاوت های نشان ها به منزله بخشی از گفتمان یا جلوه بصری یک گفتمان ممکن است به شیوه خاص اجرای ِآن جلوه بصری برگردد یا اینکه به گرایش سیاسی خاصی تعبیر شود. مقایسه دو نشان قاجار و جمهوری اسلامی به منزله جلوه بصری دو گفتمان متفاوت، تفاوت آن ها در فراخوانی نوع حاکمیتی متفاوت را نشان می دهد. درواقع، هر دوره ای گفتمان غالبی دارد که نظام حقیقت خود را به وجود می آورد. در مرکز نظام حقیقت یکی گفتمان سلطنت گرا و در دیگری گفتمان انقلاب اسلامی با تمرکز بر دین اسلام و حاکمیت مطلق الله قرار می گیرد.
گفتمان پژوهی در مطالعات حدیثی؛ چیستی، راهکار و نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
193 - 214
حوزه های تخصصی:
احادیث پرشمار منابع حدیثی کهن در یک موضوع، بازتاب گفت و شنودهایی است که میان اهل بیت با مخاطبان درباره امور مهم و ایدئولوژیک جامعه شیعی انجام گرفته است. از همین رو برای فهم احادیثی از این دست باید از رخدادهای عصر ائمه آگاهی داشت. گفتمان پژوهی، به عنوان مکملی در کنار دیگر راه کارهای فهم حدیث، بر کشف و بررسی خاستگاه احادیث به جای تحلیل موردی آن ها تاکید و ابعاد ناپیدای حدیث را نمایان می کند. پژوهش پیش رو ضمن ارائه چند نمونه، نمایی از برخی گفتمان های حاکم بر حدیث شیعه را به تصویر کشیده تا نشان دهد گفتمان پژوهی در بازگویی، رفع ابهام و آشکارسازی معنا و مقصود حدیث تا چه حد نقش آفرین است. افرون بر این فایده، تبیین این گفتمان ها می تواند گنجینه ای از داده ها و پیش دانسته ها را در اختیار سایر حدیث پژوهان نهاده و ایشان را در فرآیند فهم احادیث پر شماری پشتیبانی کند تا راهی میان بُر و بهره ور را در فقه الحدیث بپیمایند.