مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
استان مازندران
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، مطالعه راه های توسعه صادرات غیر نفتی استان مازندران با در نظر گرفتن کلیه شرایط داخلی و موقعیت های موجود در بازارهای هدف می باشد. بنابراین، ابتدا با استفاده از شاخص مزیت نسبی آشکار (RCA)، اقلام صادراتی مزیت دار استان مازندران شناسایی شده و پس از بررسی بازارهای هدف، با استفاده از تکنیک SWOT به بررسی نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدات در مورد این اقلام پرداخته می شود و استراتژی های مناسب برای توسعه صادرات غیر نفتی این استان ارائه می گردد. در نتیجه این تحقیق مشخص شد که بخش کشاورزی و صنعت، از نظر شاخص RCA دارای نمره بالایی بوده و دارای مزیت نسبی هستند و در خود بخش کشاورزی نیز اقلام گل و گیاه و مرکبات و کیوی دارای مزیت نسبی هستند. با بررسی SWOT برای گل و گیاه و کیوی، استراتژی توسعه بازار و برای مرکبات، استراتژی رسوخ در بازار، استراتژی های جذاب شناخته شده اند. در پایان مقاله، جمع بندی، بحث و نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات آمده است.
تعیین مزیت نسبى ارقام گوناگون برنج در استان مازندران
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه برنج یکی از مهمترین غلات تولیدی کشور بوده و استان مازندران بخشی از مناطق مهم در تولید این محصول است ، در این مقاله مزیت نسبی ارقام گوناگون این محصول در استان مازندران مورد بررسی قرار گرفته است . آمار و داده های مورد نیاز در این مطالعه که شامل قیمت محصول و هزینه های تولید در سال های موردنظر است از منابع وزارت جهاد کشاورزی ، مرکز آمار ایران و سایت سازمان خوار و بار و کشاورزی ملل متحد( فائو) بدست آمده و برای تعیین مزیت نسبی ارقام گوناگون برنج در مازندران(دانه بلند مرغوب ، دانه بلند پر محصول، دانه متوسط مرغوب و دانه کوتاه) از شاخص هزینه ی منابع داخلی در بین سال های 1360 تا 1386 استفاده شده است . با استفاده از تابع لگاریتمی و روش رگرسیون های به ظاهر نا مرتبط عامل های کارآمد بر روند تغییرات این شاخص تعیین شده است . بر اساس نتایج بدست آمده ، با محاسبه ی شاخص هزینه ی منابع داخلی مشخص شد که در دوره ی موردنظر و در استان مازندران ، تولید برنج دانه بلند مرغوب بین سال های 76 تا 86، برنج دانه بلند پر محصول و دانه متوسط مرغوب بین سال های 79 تا 86 و برنج دانه کوتاه در سال 78 و بین سال های 80 تا 86 از مزیت نسبی برخوردار بوده است . همچنین ، متغیرهای عملکرد در هکتار و نرخ ارز خارجی بر روی مزیت نسبی ارقام دانه بلند مرغوب ، دانه بلند پر محصول و دانه متوسط مرغوب و متغیر هزینه ی سایه ای نهاده های تجارت نا پذیر بر روی ارقام دانه کوتاه بیشترین تاثیر را داشته اند . در ضمن ، روند زمانی تغییرات شاخص هزینه ی منابع داخلی نشان می دهد که سیاست های اتخاذ شده از سوی دولت در دوره ی زمانی مورد مطالعه باعث بوجود آمدن روندی مثبت ، اما محدود در جهت ایجاد مزیت نسبی برای ارقام گوناگون برنج در استان مازندران شده است.
تحلیل نابرابری های درون منطقه ای توسعه در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعهی یکپارچهی منطقهای از موضوعات بسیار مهم در برنامهریزی منطقهای است. استانهای ایران در سطوح متفاوتی از توسعه قرار دارند که درعین حال، نابرابریهای درون منطقهایِ آشکاری نیز در داخل آنها وجود دارد. علیرغم سیاست منطقهای در ایران مبنی بر کاهش شکاف توسعه بین مناطق مختلف و ایجاد تعادل نسبی در توسعهی مناطق، هنوز برخی از مناطق با کمبود شدید خدمات و امکانات پایه و اولیه روبرو هستند. به منظور اتخاذ سیاستها و اجرای برنامههای مناسب برای توسعهی متعادل مناطق، برنامهریزان نخست باید وضعیت موجود سطح توسعه را بررسی و تحلیل نمایند. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل شاخصهای توسعه در شهرستانهای استان مازندران میباشد؛ بدین منظور، 50 شاخص توسعه با استفاده از روش تحلیل عاملی مورد ارزیابی قرار گرفت که نتیجهی آن، استخراج 5 عامل مرتبط با 33 شاخص بود که عبارتند از: عامل زیربنایی، کشاورزی-صنعتی، درمانی، آموزشی و ارتباطی که تقریباً 76 درصد واریانس را توضیح میدهند. نتایج نشان داد که نابرابریهای آشکاری در میزان توسعهیافتگی شهرستانهای استان مازندران وجود دارد. بنابراین، ارتقاء شاخصهای توسعه به ویژه در شهرستانهای محروم و کمتر توسعه یافته ضروری است که مطالعهی حاضر، شهرستانهای گلوگاه و جویبار را به عنوان محرومترین شهرستانهای استان قلمداد مینماید
تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان مازندران- رویکرد تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کاهش نابرابری در استفاده از منابع، امکانات و تسهیلات، یکی از مهم ترین معیارهای اساسی توسعه پایدار در سطح مناطق کشور به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان توسعه در استان مازندران و افزایش میزان ثمربخشی اقدامات آینده، به بررسی سطح توسعه یافتگی شهرستان های این استان پرداخته است. روش پژوهش کمی- تحلیلی بوده که با استفاده از مدل های کمی و نرم افزارهای GIS و SPSS صورت گرفته است. در این مقاله ابتدا 37 شاخص مورد بررسی در زمینه های مختلف با استفاده از روش پیشرفته تحلیل عاملی به 8 عامل تقلیل یافته و سپس به صورت تلفیقی در شاخص ترکیبی توسعه ارایه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان توسعه در سطح شهرستان های استان مازندران متعادل نبوده و به ترتیب 3، 5، 3، 4 و 1 شهرستان در سطوح توسعه یافته تا محروم استان جای گرفته اند. عدم تعادل های شهرستانی موجود در استان، به دلیل تفاوت بارز در توزیع شاخص های مختلف اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی، خدماتی و ... بوده که بهبود آن ها در شهرستان های دارای کمبود، ضروری می باشد.
پهنه بندی اقلیم کشاورزی کشت توت فرنگی با استفاده از سامانه ی اطلاعات جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان اولیه در برنامه ریزی های کشاورزی، تعیین و شناسایی واحدهای اقلیم زراعی است. یک واحد اقلیم زراعی عبارت از واحدهایی است که عوارض زمینی و عناصر اقلیمی در آنها به صورت واحدی یکپارچه در نظر گرفته شده و هر واحد می تواند، خصوصیات متفاوتی را دارا باشد.
در این راستا شرایط ایستگاه ساری به عنوان منطقه نمونه کشت توت فرنگی در استان مازندران مدنظر قرار گرفت. برای این منظور آمار و اطلاعات اقلیمی و محیطی استان مازندران به صورت لایه های عوامل زمینی و اقلیمی جمع آوری گردید و با کمک نرم افزار (Excel) مورد ارزیابی قرار گرفت. در ترسیم نقشه های اقلیمی و توصیفی استان از نرم افزار GIS(1) استفاده شده است. از عوامل زمینی: لایه های توپوگرافی، کاربری اراضی، شیب، نوع خاک و از عناصر اقلیمی: مقدار بارش و دمای سالانه، در نظر گرفته شده است.
با استفاده از توابع ویژه سامانه ی اطلاعات جغرافیایی، ابتدا متناسب با قابلیت کشت توت فرنگی، به لایه ها ارزش وزنی داده شده و سپس در یک نقشه نهایی ترکیب شده اند. نقشه نهایی نشان دهنده قابلیت مناطق مختلف استان مازندران برای کشت توت فرنگی است. نتایج، بیانگر دقت نقشه تهیه شده و همچنین توانمندی سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (GIS)در تحلیل یکپارچه و ارائه واحدهای همگن اقلیم زراعی می باشد.
تغییرات فرهنگی در استان مازندران (آزمون تجربی نظریه اینگلهارت)
حوزههای تخصصی:
دوران گذار از جامعه سنتی به مدرن از جهات گوناگون مورد توجه جامعه شناسان و صاحبنظران علوم اجتماعی بوده است و بسیاری از نظریه پردازان به نوعی مبنای نظریه اجتماعی خود را به شرایط اجتماعی ویژه دوران گذار ارتباط داده اند. از وارد شدن به جزییات این مباحث خودداری کرده، سعی کرده ایم از منظر اینگلهارتی به آن توجه کنیم.
بررسی وضعیت اشتغال کارآموزان در رشته های مربوط به بخش صنعت در برنامه ی سوم توسعه : استان مازندران
حوزههای تخصصی:
اداره کل آموزش های فنی و حرفه ای استان مازندران در طی برنامه سوم (79-81) موفق به آموزش بیش از 22000 نفر در بخش صنعت شده است که از لحاظ کمی قابل توجه است. از این رو مقاله حاضر برگفته از پژوهشی با همین عنوان، بر آن است تا تصویری از وضعیت اشتغال مهارت آموختگان سازمان، با توجه به نوع و میزان اشتغال آنان، ارایه کند. برای انجام یافتن این کار از دو گروه کارآموزان و کارفرمایان نظرسنجی شده است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون آماری خی دو استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داده است که علی رغم کوشش های کمی سازمان در جهت تربیت نیروی انسانی، مساله اشتغال کارآموزان آموزش دیده همچنان باقی است. همچنین نتایج به دست آمده نشانه تفاوت استفاده از فرصت های شغلی میان زنان و مردان به نفع دسته اخیر می باشد. رضایت کارفرمایان از آموزش های آموزش دیدگان شاغل در حد متوسط می باشد و این نکته ضرورت توجه به افزایش کیفی آموزش هایی را که ارایه می شود، نشان می دهد.
بررسی سرمایه اجتماعی جانبازان اعصاب و روان و ضایعه نخاعی در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی سازه ای جامعه شناختی است که هر دو بعد عینی و ذهنی روابط اجتماعی را با اهمیت تلقی می کند. هسته اصلی این سازه به منابعی اجتماعی اشاره دارد که می توانند برای به حداکثررساندن احتمال موفقیت در کنش های هدفمند قابل اتکا باشند. بهره مندی از این منابع می تواند نقش اساسی در زندگی انسان، حالات جسمانی، روحی و اجتماعی وی ایفا کند. مبتنی بر این کارکردها، کانون اصلی این مقاله، بر بررسی میزان برخورداری جانبازان اعصاب و روان و ضایعه نخاعی استان مازندران را از سرمایه اجتماعی در محیط اجتماعی خانواده، خویشاوندان، دوستان، همسایگان، جامعه و سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران تمرکز یافته است. 838 نفر از این جانبازان با دست کم 25 درصد جانبازی (ناشی از اعصاب و روان) جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. نمونه پژوهش حاضر شامل 269 نفر بود که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های تحقیق از طریق پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. چند یافته مهم این پژوهش عبارت اند از: به لحاظ فراوانی و نوع شبکه اجتماعی قابل اتکا برای جانبازان، به طور متوسط خویشاوندان در مرتبه اول، دوستان صمیمی در مرتبه دوم و همسایگان در مرتبه آخر قرار می گیرند. هرچه از خانواده به سمت جامعه حرکت می کنیم، سطح احساس برخورداری جانبازان از سرمایه اجتماعی به وجه معنی داری کاهش می یابد؛ در حالی که حدود 73 درصد جانبازان در خانواده از این احساس برخوردارند، حدود 75 درصد جمعیت مورد بررسی معتقدند که جو جامعه قابل اعتماد نیست و با آن ها رفتار احترام آمیز ندارد. در پایان، بررسی چرایی فرسایش سرمایه اجتماعی جامعه آماری این پژوهش از سطح خانواده به جامعه، آسیب های ناشی از آن و نیز بررسی سرمایه اجتماعی جانبازان در سطح ملی پیشنهاد شده است.
ارائه الگوی مناسب حکمروایی خوب روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت حکمروایی خوب روستایی، فرایند تأثیرگذاری همه ارکان اثرگذار روستایی برمدیریت روستایی با تمام ساز و کارهایی است که به سوی تعالی و پیشرفت روستا و مردم روستایی حرکت میکند، مقاله حاضر به بررسی وضعیت حکمروایی روستایی در 50 روستای شهرستان های بهشهر، آمل و چالوس در استان مازندران میپردازد و در پی پاسخگویی به این سوال است که باتوجه به تجارب جهانی، الگو و مدل مناسب مدیریت نوین روستایی مبتنی بر رهیافت حکمروایی خوب روستایی در ایران کدام است؟ برای پاسخگویی به این سوال دیدگاهها و تجربیات جهانی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت و هشت شاخص مهم حکمروایی خوب یعنی مشارکت، مسئولیت پذیری، پاسخگویی، قانونمندی، شفافیت، توافق جمعی، کارایی و اثربخشی و عدالت محوری در روستاهای نمونه مورد آزمون قرارگرفته و از 500 خانوار روستایی، گویه های هرشاخص با استفاده از طیف لیکرت مورد پرسش قرارگرفت، سپس داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری T مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله از آزمون آماری نشان میدهد که حکمروایی خوب روستایی دراکثر روستاهای مورد مطالعه از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده و نظام ساختاری روستا برآمده از عدم وجود تعادل یا همزیستی بین کنشگران (دولت، بازار و جامعه مدنی) با تأکید بر رهیافت مکانیکی به جای رهیافت انسان گرا و نیز برنامه ریزی کارشناسانه به جای برنامه ریزی مشارکتی بوده که الگوی پیشنهادی (مطلوب) برای حکمروایی خوب روستایی باید به آن توجه نماید.
بررسی حاشیه ی بازاریابی ماهیان پرورشی مزارع گرم آبی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرورش آب زیان از جمله فعالیت های تولیدی است که می تواند نقش عمده یی در افزایش تولید و مصرف ماهی داشته باشد. اهمیت بازاریابی در بخش پرورش آب زیان از آن جهت است که تولیدکنندگان و مصرف کنندگان آب زیان حق انتخاب کافی داشته باشند. در این تحقیق وضعیت بازاریابی ماهیان پرورشی گرم آبی در استان مازندران بررسی و حاشیه های بازاریابی و عوامل موثر بر آن تعیین شده است. نتایج نشان داد که حاشیه ی مطلق بازاریابی برای ماهیان کپور، فیتوفاگ، آمور و بیگ هد به ترتیب 10199، 6078، 12371 و 4387 ریال برای هر کیلوگرم است و در تمامی گونه های مورد بررسی حاشیه ی خرده فروشی از حاشیه ی عمده فروشی بیش تر است. ضریب هزینه ی بازاریابی برای ماهیان کپور، فیتوفاگ، آمور و بیگ هد به ترتیب 79/7، 81/5، 87/12 و 75/11% است. میانگین ناکارآیی کل بازاریابی برای ماهیان کپور، فیتوفاگ، آمور و بیگ هد به ترتیب 34/31، 62/46، 2/25 و 55/62 درصد است. برآورد تابع حاشیه بازاریابی برای ماهیان گرم آبی نشان دهنده ی میزان اثرگذاری بالا و مستقیم دو متغیر قیمت خرده فروشی و ارزش کالای ارایه شده برای فروش است و متغیرهای قیمت عمده فروشی، هزینه های بازاریابی و میزان تولید کل واحد تولیدی نیز بر حاشیه ی بازاریابی به طور مستقیم تاثیرگذار است. با توجه به این که ماهیت تعیین قیمت در بازارهای ماهی فروشی به میزان عرضه و تقاضا در زمان حراج بر می گردد، پیش نهاد می شود تا سیاست هایی که بر کنترل عرضه و تقاضا تاثیرگذار است اتخاذ گردد.
سطح بندی و سنجش درجه توسعهیافتگی شهرستان های استان مازندران با استفاده از مدل تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری از موضوع های مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود، لازمه برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر از لحاظ توسعه است. کاهش نابرابری در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه یکی از مهمترین معیارهای توسعه به شمار می آید. مفهوم توسعه علاوه بر رشد در همه جهات، توزیع متعادل را نیز در بر می گیرد، توزیع متعادل امکانات و خدمات، گامی در جهت از بین بردن تفاوت های ناحیه ای و پراکندگی متناسب جمعیّت در سطح منطقه است. توسعه متوازن فضاهای جغرافیایی، نیازمند بررسی دقیق و همه جانبه مسایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شناخت نیازهای جامعه و بهبود آنهاست. به همین جهت از جمله معیارهای معمول در برنامه ریزی منطقه ای، سطح بندی نواحی بر اساس برخورداری از شاخص های مختلف توسعه است. در پژوهش حاضر سعی شده با بهره گیری از دو تکنیک تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای و استفاده از 88 شاخص توسعه در زمینه های (اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، بهداشتی و درمانی، کشاورزی و ... ) به تعیین و تحلیل سطوح توسعه شهرستان های استان مازندران پرداخته شود. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی، تحلیلی و از نوع کاربردی – توسعه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین شهرستان های استان به لحاظ شاخص های توسعه اختلاف وجود دارد و نتیجه به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی، شهرستان ها را در 5 سطح بسیار برخوردار، برخوردار، نسبتاً برخوردار، محروم و بسیار محروم قرار داده که شهرستان های سوادکوه و رامسر به ترتیب با امتیاز 93/1 و 83/0 در سطح بسیار برخوردار و شهرستان های نکاء و گلوگاه به ترتیب با امتیاز 12/1- و 85/0- در سطح بسیار محروم واقع شده اند. نتایج نشان می دهد که 5/12 درصد شهرستان ها در سطح بسیار برخوردار، 75/18درصد درسطح برخوردار، 75/18درصد در سطح نسبتاً برخوردار، 5/37 درصد در سطح محروم و 5/12درصد در سطح بسیار محروم قرار گرفته اند. با استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای و ترسیم نمودار دندروگرام، شهرستان های استان در 5 گروه همگن طبقه بندی شده اند.
تحلیل فضایی سکونتگاه های شهری بر اساس توان های محیطی (مطالعة موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سه دهة اخیر،استان مازندران با افزایش جمعیت شهرنشین روبه رو بوده است.این افزایش شهرنشینی و درپی آن استفاده از سرزمین جهت گسترش سکونتگاه های شهری بدون در نظر گرفتن توان های محیطی، باعث پیامدهای ناگوار و تخریب محیط زیست در استان می شود و در نهایت، محیط را از توسعة پایدار دور می کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی سکونتگاه های شهری بر اساس توان های محیطی استان مازندرانانجام شده است.
در این مقاله، پس از بررسی مبانی نظری تحقیق، مدل اکولوژیک ایران جهت تعیین معیارهای تحقیق انتخاب شد و با استفاده از روش دلفی مورد بازنگری قرار گرفت. سپس این معیارها با استفاده از منابع پایه به صورت لایه های اطلاعاتی تولید شد و مقیاس اندازه گیری معیارها با روش مقایسة دو قطبی فاصله ای و درجة ارجح بودن آن ها با روش آنتروپی و مقایسةدو به دوو مطابق با نظر گروه کارشناسی دلفی تعیین شد. در ادامه، ارزیابی توان های محیطی با روش تصمیم گیری چند معیاره صورت گرفت؛به گونه ای که در گروه جبرانی مد ل های تصمیم گیری چندصفتی، از زیر گروه نمره گذاری و امتیازدهی روش مجموع سادة وزنی و از زیرگروه سازشی، روش رتبه بندی براساس تشابه به حد ایدئال استفاده شد و جهت رسیدن به اجماع کلی، روش میانگین رتبه ها به کار رفت.
نتایجپژوهش حاکی از آن است که از مجموع مساحت 52 شهر استان، 87 درصد در پهنة مناسب، 9 درصد در پهنة متوسط و 4 درصد در پهنة نامناسب کاربری شهری قرار گرفته است. استقرار 87 درصد از مساحت شهرهای استان در پهنة مناسب(23 درصد مساحت استان) به دلیل قرارگیری اینشهرها در قلمرو جلگه(30 درصد مساحت استان) استکه باعث فشردگی فضا و فعالیت در قلمرو جلگة استان و درنتیجه پیامدهای زیست محیطی در استان شده است.
تهیه نقشه حساسیت رانش زمین، از طریق سیستم استنتاج قاعده مبنای فازی و GIS (منطقه مورد مطالعه: بخشی از استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رانش زمین از جمله بلایای طبیعی است که هر ساله خسارت های مالی و جانی زیادی را به بار می آورد. گسترش بی رویه شهرها سبب گشته است تا مناطق مسکونی زیادی در محل هایی که رانش زمین در آنها بسیار محتمل است پدیدار شوند. این گونه است که تهیه و تدوین نقشه حساسیت رانش زمین، امری بسیار ضروری برای سلامت توسعه شهرها به شمار می آید. هدف این مقاله، ارائه روشی برای استخراج دانش (توابع عضویت فازی و قوانین فازی) برای پیش بینی رانش زمین در بخشی از استان مازندران است. به دلیل مکانی بودن پدیده رانش زمین و همچنین وجود عدم قطعیت مکانی، از تلفیق سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و سیستم استنتاج قاعده مبنای فازی (FRBIS) استفاده شد. در این تحقیق FRBIS از طریق داده های آموزشی به صورت خودکار ایجاد گردید. گام نخست برای ایجاد چنین سیستمی، خوشه بندی داده هاست که بدین منظور از الگوریتم فازی C Means استفاده شده است. برای تعیین تعداد بهینه خوشه ها دو شاخص ارزیابی خوشه (CVI) و سه معیار «دقت و سازگاری و کامل بودن» پیشنهاد گردید و به کار گرفته شد. در ادامه و با تصویر کردن خوشه ها بر روی محورهای مختصات توابع عضویت و قوانین فازی استخراج شدند. در مرحله نهایی و با افزودن دانش کارشناسی به این سیستم عملکرد سیستم بهبود یافت. دقت نقشه حساسیت رانش زمین به دست آمده از طریق سیستم پیشنهادی بیش از 80 درصد است. همچنین با بررسی هیستوگرام نقشه حساسیت رانش زمین ملاحظه شد که 5/13 درصد از مساحت کل منطقه خطرپذیری بالایی دارد. با محاسبه وابستگی بین نقشه حساسیت به دست آمده و نقشه های معیار، مشخص گردید که نقشه حساسیت رانش زمین دارای بیشترین همبستگی با سه نقشه معیار سنگ شناسی و فاصله از جاده و نیز کاربری اراضی است.
اثرات برداشت شن و ماسه بر ویژگی های ژئومورفیک رودخانه لاویج ؛ استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برداشت رسوب از بستر رود برای استفاده در صنعت و ساختمان امری اجتنابناپذیر است. اگر این برداشت ها غیر اصولی و بدون مهندسی صورت گیرد، نه تنها سبب بروز عوارض مورفولوژیکی در محل برداشت می شود، بلکه این اثرات تا کیلومترها در بالادست و پاییندست رود نیز رخ نشان میدهد. هدف از این تحقیق شناسایی اثرات ژئومورفیک برداشت شن و ماسه بر بستر رودخانه لاویج است. محدوده مورد مطالعه در استان مازندران قسمت انتهایی حوضه لاویج رود و در پارک جنگلی کشپل قرار دارد. برای انجام این کار محدوده مورد مطالعه به سه بخش محدوده برداشت شده (پایین دست)، محدوده در حال برداشت و محدوده دست نخورده (بالا دست) که به عنوان بازه مرجع در نظر گرفته شده، تقسیم گردیده است. برای محدوده در حال برداشت با تهیه دو نقشه برداشت زمینی در سالهای 1387 و 1390 امکان مقایسه را فراهم آورده است. سپس در محیط GIS، رقومی ارتفاع تهیه گردید و برای محدوده برداشت شده (پایین دست) با نقشهبرداری زمینی خصوصیات مورفومتری رود شامل شیب بستر، عرض و عمق کانال اندازهگیری و قدرت رود محاسبه گردید. با تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده، مهمترین اثرات برداشت شن و ماسه از بستر رودخانه لاویج به صورت تغییرات در شیب، عرض، عمق، قدرت رود، الگوی رود، اندازه ذرات و پایین افتادن بستر رود بوده است. همچنین نتایج نشان میدهد که احداث ساختارهای مهندسی جهت کنترل تغییرات کانال رود فقط تعدیلهای مورفولوژیکی رود را به تأخیر میاندازد.
امکان سنجی استفاده از ایمیل در ارزش یابی تکوینی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی امکان سنجی استفاده از ایمیل در ارزش یابی تکوینی دانشجویان غرب استان مازندران انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق را استادان دانشگاه های غرب استان مازندران به تعداد 196 نفر تشکیل داده است. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 162 نفر بوده است. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای انجام شده است. ابزار گرد آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته با 27 سؤال در مقیاس لیکرت بوده است. آلفای کرونباخ آن 778/0 محاسبه شده است. روش آماری تجزیه و تحلیل داده های مورد استفاده در این پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است، در سطح استنباطی از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون نشان داده است که استادان غرب استان مازندران با ایمیل در حد مطلوب آشنا هستند. از دیدگاه آنان استفاده از ایمیل برای ارزش یابی تکوینی اثربخش می باشد و استفاده از آن امکان پذیر بوده و نیاز به هر یک از ملزومات (پهنای باند، اینترنت پرسرعت، صداقت، بستر فرهنگی، تغییر نگرش دانشجویان، تغییر نگرش استادان) استفاده از ایمیل در ارزش یابی تکوینی در حد زیاد قرار دارد. موانع استفاده از ایمیل در ارزش یابی تکوینی (وقت گیر بودن، امکان تقلب، ایجاد زحمت برای استادان، جدی بودن موانع، فقدان سواد اطلاعاتی، فقدان استاندارد و موانع اداری) در حد زیاد مؤثر می باشد.
بررسی عامل های مؤثر بر پذیرش بیمه ی بهره برداران محصولات زراعی و باغی بررسی موردی: شهرستان های ساری و قائم شهر استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی متغیرهای تأثیرگذار بر پذیرش بیمه ی محصولات کشاورزی از سوی کشاورزان، می تواند زمینه ی بهبود فرآیندهای سیاست گذاری مناسب در این بخشرا فراهم آورد. در این تحقیق، متغیرهایی مانند بهره مندی از تسهیلات بانکی، شمار افراد خانواده، کل سطح زیر کشت (هکتار)، آسیب و زیان دیدگی، حضور در کلاس های ترویجی، تجربه کار کشاورزی (سال)، سطح تحصیلات، سن، درآمد کشاورزان و میزان آگاهی کشاورزان از بیمه محصولات کشاورزی به عنوان متغیرهای پایه در پذیرش یا نبود پذیرش بیمه محصولات مرکبات و شلتوک در شهرستان های ساری و قائم شهر در نظر گرفته شده است. نتایج بدست آمده از برآورد الگوی لاجیت، نشان از تأثیرگذاری مستقیم و معنی دار متغیرهای شمار افراد خانواده بهره بردار، تحصیلات و درآمد بهره بردار و نیز تأثیر معنی دار معکوس سطح زیر کشت بر پذیرش بیمه بهره برداران مرکبات بوده است. همچنین متغیرهای سن کشاورز، استفاده از تسهیلات بانکی و درآمد بهره برداران شلتوک تأثیر مستقیم معنی دار بر پذیرش بیمه محصول و شمار افراد خانواده، تأثیر منفی بر پذیرش بیمه محصول این محصول دارد.
سنجش تناسب اراضی استان مازندران بر اساس عناصر اقلیمی برای کشت کلزا با استفاده از مدل TOPSIS
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق ارزیابی تناسب اراضی برای کشت کلزا در سطح استان مازندران می باشد رای انجام تحلیل ها از سه شاخص نیازهای دمایی (میانگین سالانه درجه حرارت، میانگین حداقل درجه حرارت، میانگین حداکثر درجه حرارت، دمای جوانه زنی و دمای گلدهی، شاخص نیازهای بارشی (میانگین بارش سالانه، بارش پاییز، بارش زمستان، بارش دوره رشد و گلدهی و بارش دوره رسیدگی و شاخص سایر نیازهای اقلیمی (درجه روز – رشد، ساعات آفتابی، یخبندان و رطوبت نسبی)، استفاده شده است. به علت متفاوت بودن مقیاس اندازه گیری داده ها آماری سایر نیازهای اقلیمی از روش نمره استاندارسازی داده ها استفاده شد. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است، به طوری که از روش اسنادی (جستجوی کتابخانه ای)، برای گردآوری اطلاعات اولیه و مبانی نظری تحقیق و سوابق مطالعاتی و از داده های آماری ایستگاه های سینوپتیکی و کلیماتولوژی برای پردازش سنجش تناسب اراضی ارائه گردید. به طور کلی نتایج تجزیه و تحلیل اقلیمی زمانی قابل تعمیم به پهنه ای گسترده خواهد بود که با استفاده از روش های میانیابی داده های نقطه ای به داده های پهنه ای تبدیل شود. به همین دلیل از روش میانیابی IDW در محیط GIS برای سنجش تناسب اراضی برای کشت کلزا در منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. و در نهایت نقشه نهایی تهیه شد. نتایج تحلیل یافته ها نشان داد که بیشتر اراضی استان دارای محدویت متوسط و کمترین اراضی دارای بدون محدویت هستند.
روش شناسی انتخاب شاخص های سنجش پایداری در شهرهای کوچک با تأکید بر استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شناخت وضعیت و تنگناهای توسعه نواحی به لحاظ پایداری و توسعه پایدار در شهرها از مسائلی است که اخیراً در فرهنگ برنامه ریزی شهری مطرح شده است. استفاده از شاخص های توسعه پایدار در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی می تواند معیاری مناسب هم برای تعیین جایگاه شهرها و هم در جهت حل مشکلات و نارسایی هایی آنها برای نیل به رفاه اقتصادی و سلامت اجتماعی- فرهنگی ساکنین جهت رسیدن به توسعه ی پایدار شهری باشد. در این راستا هدف از تحقیق حاضر شناسایی و تبیین شاخص ها و معیارهای مناسب برای سنجش پایداری و عملیاتی کردن این شاخص ها در سطح شهرهای کوچک کشور، با تأکید بر شهرهای کوچک استان مازندران و ارائه یک چارچوب روش شناختی نوین با استفاده از نظرسنجی از نخبگان علمی به روش دلفی می باشد. روش انجام این تحقیق مبتنی بر روش های تحلیلی - توصیفی و پیمایشی است. بر اساس یافته های این پژوهش، تعداد 68 شاخص کلیدی (از بین تعداد 159 شاخص) شامل 24 شاخص برای ارزیابی پایداری زیست محیطی، تعداد 15 شاخص برای ارزیابی پایداری اجتماعی- فرهنگی، تعداد 14 شاخص برای ارزیابی پایداری اقتصادی و تعداد 14 شاخص برای ارزیابی کالبدی- زیرساختی که متناسب با ساختار شهرهای کوچک کشور و بویژه استان مازندران و محیط این شهرها بوده استخراج گردید. نتایج این پژوهش همچنین نشان می دهد که در ارتباط با تحلیل متوسط ارزش شاخص های انتخاب شده شاخص های اجتماعی- فرهنگی با 7.62 امتیاز در مقایسه با سایر شاخص ها از اعتبار بیشتری در تحلیل پایداری برخوردارند. شاخص های اقتصادی با 7.69 امتیاز در رتبه ی دوم قرار دارند و شاخص های کالبدی- زیرساختی و طبیعی به ترتیب با 7.6 و 7.47 در رتبه های سوم و چهارم جای دارند.
بررسی عوامل موثر بر تمایل کشاورزان جهت تغییر کاربری اراضی در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلاع از نسبت کاربری ها و نحوه ی تغییرات آن در گذر زمان یکی از مهم ترین موارد در برنامه ریزی ها می باشد. با اطلاع از نسبت تغییرات کاربری می توان تغییرات آتی را پیش بینی نموده و اقدامات مقتضی را انجام داد. در همین راستا این مطالعه به بررسی و تعیین عوامل موثر بر تمایل کشاورزان به تغییرات کاربری اراضی در استان مازندران در سال 1391 می پردازد. بدین منظور شهرستان های تنکابن، چالوس، نوشهر، محمودآباد و ساری که بیشترین کاربری اراضی را در استان مازندران داشته اند، انتخاب گردیده و داده های مورد نیاز از طریق تکمیل 150 پرسشنامه در روستاهای شهرستان های مذکور جمع آوری شد و با برآورد الگوی رگرسیونی لوجیت، اثر هر یک از عوامل بر تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی این استان تعیین گردید. نتایج مطالعه نشان می دهد که بیشترین میزان تمایل به منظور تغییر کاربری مربوط به ساخت مسکن بوده است که به علت نیاز به مسکن و افزایش قیمت زمین در سال های اخیر و در پی آن تغییر کاربری توسط کشاورزان برای رسیدن به سطح درآمدی مطلوب می باشد. همچنین افزایش در متغیرهای سن، داشتن شغل غیر کشاورزی، هزینه ی کل تولیدات زراعی- باغی و خسارات وارد شده، باعث افزایش تغییر کاربری و نیز افزایش در متغیرهای سابقه ی کشاورزی، مساحت اراضی، میزان اجاره بها و درآمد کشاورزی، باعث کاهش تغییر کاربری اراضی خواهد شد. در این راستا اجرای سیاست هایی نظیر کاهش هزینه ی نهاده های کشاورزی، تنظیم قیمت برنج در بازار با در نظر گرفتن نرخ تورم، توزیع عادلانه ی ثروت و اعطای تسهیلات مالی کم بهره و بلندمدت به کشاورزان کم درآمد و نیز برنامه ریزی هایی در جهت یکپارچه سازی اراضی توصیه می گردد.
ارزیابی و تحلیل شرایط هیدرومورفولوژیکی رودخانه ی لاویج با استفاده از شاخص کیفیت مورفولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده انسان از رودخانه و نوع دخالت آن، می تواند موجب تغییراتی در کانال رود و حاشیه آن گردد. در این تحقیق کیفیت مورفولوژیکی رودخانه لاویج در البرز شمالی مورد ارزیابی و تحلیل قرار می گیرد. جهت انجام این کار از روش شاخص کیفیت مورفولوژیکی رود(MQI) استفاده شده است. در این روش رودخانه به بازه های همگن تقسیم بندی می شود و سه مؤلفه اصلی کیفیت عملکرد مورفولوژیکی، سازه های مصنوعی و تعدیل کانال مورد بررسی قرار می گیرد. این سه مؤلفه شامل مجموعه ای از 28 شاخص هستند که در آن ها پیوستگی طولی و عرضی، الگوی کانال، مقطع عرضی، ساختار بستر و پوشش گیاهی حاشیه رودخانه مورد ارزیابی قرار می گیرد. در رودخانه لاویج شش بازه مشخص گردید و سپس شاخص های فوق برای هر یک از بازه ها مورد ارزیابی قرار گرفت. بازه های 1، 3، 4 و 5 به علت دخالت کم عوامل انسانی امتیاز بیش از 85/0 کسب نموده و در گروه بسیارخوب طبقه بندی شده اند. بازه 2 به علت دخالت های انسانی محدود امتیاز 76/0 کسب نموده و در طبقه خوب قرار گرفت. بازه 6 به علت دخالت های زیاد انسان مانند معدن شن و ماسه، تغییر شیب، عرض و الگوی کانال و ایجاد سازه های مهندسی مانند آبشارهای کوتاه، کف بند بتونی و ایجاد خاک ریزهای مصنوعی بیشترین تغییرات را تحمل نموده و امتیاز 22/0 را کسب نموده که در طبقه بد قرارگرفته است. اگرچه این روش در ایتالیا مورد استفاده قرارگرفته است. با وجود این در رودخانه مورد مطالعه به طور مناسبی کیفیت مورفولوژیکی رود را ارزیابی نموده است.