مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
صنعت فولاد
حوزه های تخصصی:
صنعت فولاد یکی از صنایعی است که ب هشدت از فرآیند جهان یشدن تأثیر می پذیرد؛ لذا
هدف این تحقیق بررسی آثار جهان یشدن این صنعت در ایران است.
ب هطورکلی در این تحقیق ب همنظور بررسی تبعات ورود ایران به سازمان تجارت جهانی بر
شرکت لول هسازی اهواز از شاخص ها و رو شهای متعددی استفاده شده است. در این مسیر با
استفاده از مفهوم مزیت نسبی، مزیت رقابتی و تحلیل ضرایب حمایتی به بررسی تبعات ناشی
از ورود ایران به سازمان WTO بر کارخان ههای تولید لوله ) 1 و 3 و 4( و کارخان ههای پوشش
) 1 و 2 و 3( پرداخته شده است.
ارائه مدل توسعه پایدار صنعت فولاد با رویکرد ترکیبی ISM-ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش حیاتی معیارهای محیط زیستی در کنار تلاش سازمان ها به منظور استفاده مؤثر و کارا از منابع و همچنین مسائل اجتماعی، منجر به توجه ویژه به توسعه پایدار شده است. از طرفی شدت و ضرورت رعایت مسائل محیط زیستی در صنایع فولاد (که در ایران چند دهه قدمت دارد) همواره مورد تأکید قرار گرفته است. از این رو در این مقاله کوشش شده است تا به خوشه بندی عناصر زیربنایی پایداری زنجیره تأمین فولاد پرداخته شود. به این ترتیب با توجه به مطالعات پیشین و مصاحبه با خبرگان، مجموعه این عناصر شناسایی شدند و با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) ، تجزیه و تحلیل و در قالب یک ساختار منسجم به دست آمد. در ادامه به منظور خوشه بندی معیارهای توسعه پایدار از روش MICMAC و به منظور بررسی تأثیر متقابل این توانمندسازها و توسعه اوزان اهمیت آنها در قالب مدل ساختاری از تکنیک تحلیل شبکه ای استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که «حداقل موجودی»، «کاهش حوادث شغلی کارکنان» و «ایمنی و رفاه کارکنان»، از تأثیرگذارترین عناصر در پایداری زنجیره تأمین صنعت فولاد خوزستان می باشند.
ارائه و اعتباریابی مدل بازاریابی استراتژیک در شرکت های بزرگ صنعت فولاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاریابی نقش مهمی در تعیین اهداف راهبردی و همچنین نتایج عملکرد شرکت دارد. صنعت فولاد دومین صنعت صادرات غیر نفتی کشور است. در این پژوهش سعی شده است با بهره گیری از روش تحقیق کیفی، عوامل مؤثر بر بازاریابی در شرکت های بزرگ صنعت فولاد شناسایی، دسته بندی و مدل سازی شود و در بخش کمّی مدل به دست آمده با مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شود. براین اساس، با انجام مصاحبه با خبرگان صنعت فولاد در سال 1396، درمجموع از 30 مصاحبه انجام شده، تعداد 16 مقوله اصلی براساس مدل پارادایمی داده بنیاد شناسایی شد که در قالب شش بعد ساختاردهی شده است. مدیریت راهبردی در نقش «شرایط علّی»، مسئولیت اجتماعی شرکت، بازارگرایی و بازاریابی داخلی در نقشِ «شرایط مداخله گر»، سرمایه گذاری مناسب در نقش «شرایط زمینه ای» شناسایی شده است. آمایش سرزمینی، مدیریت زنجیره تأمین، لجستیک و حمل ونقل، مقیاس مناسب تولید، تکنولوژی تولید، تعامل مناسب با مشتریان، بهره وری، قیمت و محصول، «بعد تعاملی» شناسایی شده است. همچنین بازاریابی استراتژیک، «پدیده محوری» و عملکرد و ارزش نام تجاری در نقش «بعد پیامدی» شناسایی شده است. در بخش کمّی با توزیع 384 پرسشنامه، مدل به دست آمده با مدل سازی معادلات ساختاری و وضعیت متغیرها با t تک نمونه آزمون شد. نتایج نشان داد وضعیت متغیرهای مدیریت راهبردی، آمایش سرزمینی، مدیریت زنجیره تأمین، سرمایه گذاری، مسئولیت اجتماعی شرکت، لجستیک و بازاریابی داخلی مناسب نیست. همچنین در رتبه بندی عوامل مؤثر بر بازاریابی استراتژیک مشخص شد مدیریت راهبردی، بازارگرایی و کیفیت محصول بیشترین اهمیت را دارند.
ارائه ی راهبردهای کاهش خطر پذیرى در زنجیره ی تأمین با رویکرد تجزیه و تحلیل اهمیت – عملکرد و MADM (مطالعه ی موردی در صنعت فولاد آلیاژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مدیریت زنجیره تأمین به دلیل جهانی شدن بازارهای کسب و کار، اهمیّت بیشتری پیدا کرده است. عواملی مانند چرخه کوتاه تر عمر محصول، ظهور فناوری های جدید، افزایش روابط بین تأمین کنندگان و توسعه محصولات، زنجیره تأمین را به سمت پیچیده شدن پیش می برد. با افزایش پیچیدگی، سطح عدم اطمینان و خطر پذیرى موجود در زنجیره نیز افزایش می یابد. از این رو مدیریت خطر پذیرى زنجیره تأمین یکی از موضوعاتی است که مورد توجه سازمان ها قرار گرفته است.
یکی از خطر پذیرى های موجود در زنجیره ی تأمین، خطر پذیرى های وارده از ناحیه ی تأمین کنندگان است. در این مطالعه، خطر پذیرى زنجیره ی تأمین از این منظر، مورد بررسی قرار می گیرد. بدین منظور عوامل مؤثر بر خطر پذیرى های وارده از سوی تأمین کنندگان بر صنعت فولاد آلیاژی، شناسایی و با استفاده از VIKOR رتبه بندی شدند. پس از رتبه بندی، به منظور شناسایی عواملی که نیاز به بهبود دارند و سازمان بایستی اقدامات لازم را در مورد آن ها انجام دهد، از تجزیه وتحلیل اهمیت–عملکرد استفاده شده است. با استفاده از این راه کار، مهم ترین عوامل مؤثر بر خطر پذیرى که نیاز به بهبود دارند، شناسایی و راهبرد های لازم به منظور پاسخ گویی هر چه مناسب تر ارائه شده است.
ماتریس ارزیابی جذابیت- توانمندی ابزار تدوین راهبرد فن آوری (مورد مطالعه: فن آوری فرآیند احیای آهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس چشم انداز 1404، تولید فولاد در ایران می بایست به عدد 50 میلیون تن در سال افزایش یابد. حرکت در این مسیر نیازمند احداث واحدهای جدید در زنجیره تولید فولاد است، اما همچنان رشد چشم گیری در تولید فولاد ایجاد نشده است. مهم ترین دلیل امتناع صاحبان سرمایه از احداث واحدهای صنعتی، فشارهای فن آورانه این صنعت بر زنجیره تامین، حجم تولید، میزان سرمایه گذاری، چالش های زیست محیطی و تغییر ماهیت شرکت ها است. ازاین رو سیاست گذاران می بایست با انجام مطالعات مبنا دراین حوزه، انتخاب فن آوری را برای صاحبان سرمایه تسهیل نموده و با آشنایی متخصصان داخلی با فن آوری های جدید ظرفیت جذب فن آوری را ارتقا دهند. برای این منظور در مقاله حاضر با معرفی روش های تدوین پورتفولیو فن آوری، ماتریس ارزیابی جذابیت- توانمندی به عنوان ابزاری مناسب برگزیده شد. همچنین با استفاده از تجربیات موجود و تحقیقات گذشته، عوامل ومعیارهای ارزیابی جذابیت-توانمندی در یک بخش ویژه در صنعت فولاد (احیای آهن) استخراج شده و مبتنی بر نظر خبرگان و با استفاده از تاپسیس فازی جایگاه این فن آوری ها در ماتریس جذابیت-توانمندی تعیین شده است. بدین ترتیب گونه فن آوری ها و راهبرد آنها برای سیاست گذاران شفاف شده است.
مدل ارتقاء یادگیری فناورانه برای توسعه نوآوری دوسوتوان؛ مطالعه موردی صنعت فولاد کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
45 - 69
حوزه های تخصصی:
ماهیت پیچیده و همواره در حال تغییر محیط سبب شده که نوآوری مهم ترین عامل حفظ و ارتقاء عملکرد شرکت ها باشد. در نگاهی جامع به آن، مفهوم نوآوری دوسوتوان مطرح شده که با تمرکز بر نوآوری بهره بردارانه به حفظ موقعیت رقابتی محصولات موجود و با توجه به نوآوری اکتشافی در پی دستیابی به بازارها و محصولات جدید است. یکی از مهم ترین فرآیندهایی که در پیشینه دستیابی به این نوع از نوآوری و غلبه بر چالش های آن به ویژه در شرکت های تازه وارد مورد توجه بوده ارتقاء توانمندی فناورانه با استفاده از مکانیزم های یادگیری است. این پژوهش سعی داشته با ارزیابی اثربخشی این مکانیزم ها در صنعت فولاد کشور، برنامه های سیاستی مناسب برای ارتقاء آن را پیشنهاد نماید و به این منظور از تلفیق روش گروه متمرکز و شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. یافته ها که با استفاده از داده های طرح پیمایش نوآوری به دست آمده نشان داده اند یادگیری از طریق انجام کار مهم ترین مکانیزم یادگیری است که شرکت های فولادی باید به آن توجه نمایند. برای نوآوری بهره بردارانه، یادگیری از طریق کپی برداری و طراحی و برای نوآوری اکتشافی، یادگیری از طریق تعامل و جستجو در رده یعدی قرار دارند. در گام آخر نیز با مطالعه سیاست های این صنعت در سطح جهان، 20 ابزار سیاستی پیشنهاد و با نظر گروه متمرکز، هفت برنامه به عنوان مهم ترین اقدامات تأثیرگذار در یادگیری فناورانه شناسایی و پیشنهاد شده است.
مطالعه تاریخی صنعت فولاد در ایران؛ کاربرد چارچوب همپایی فناورانه در محصولات و سامانه های پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
62 - 90
حوزه های تخصصی:
در بیش از نیم قرن گذشته، به منظور افزایش توان تولیدی کشور با تکیه بر منابع طبیعی طیف گسترده ای از انتقال فناوری در صنعت فولاد تحقق یافته است. هر چند هدف غالب آن ها افزایش ظرفیت تولید بوده اما دستاوردهای مهمی در زمینه ارتقا و توسعه فناوری نیز داشته است. مروری تاریخی بر مسیر طی شده و نظر افکندن بر تجربیات موفق و ناموفق می تواند درس هایی برای آینده به همراه داشته باشد. بدین جهت این مطالعه با وام گیری از مفهوم همپایی فناورانه تلاش دارد نکات برجسته این تجربه را شفاف سازد. برای این منظور مطالعه حاضر، با انجام پژوهشی کیفی و با استفاده از روایت پژوهی و مصاحبه با متولیان و خبرگان فعال در پروژه های انتقال فناوری صنعت فولاد، پنج موج توسعه صنعت فولاد در کشور را معرفی کرده است. نتایج نشان می دهد احداث پلنت های فولادسازی که به عنوان محصولات و سامانه های پیچیده در نظر گرفته شده است، عامل اصلی ارتقا توانمندی و توسعه بخش فولاد بوده است. با توجه به مکانیزم متفاوت همپایی فناورانه در محصولات و سامانه های پیچیده همپایی فناورانه در توسعه صنعت فولاد به صورت مرحله ای انجام شده است. در هر پنج موج توسعه پنجره های فرصت متفاوت ایجاد شده و نوع مکانیزم یادگیری مختلف و نحوه تلاش در جهت توسعه این بخش از صنعت متفاوت بوده است. روند تاریخی صنعت فولاد حکایت از آن دارد که همکاری بین المللی علاوه بر ایجاد ظرفیت تولیدی به ارتقای توانمندی فناورانه منجر شده که کانون انباشت آن شرکت های فنی-مهندسی صنعت فولادسازی در کشور بوده است.
حرکت در مسیر نوآوری: تحلیل تجربه صنعت فولاد ایران در یادگیری فناورانه با استفاده از چارچوب پنجره های فرصت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
99 - 145
حوزه های تخصصی:
یادگیری فناورانه و حرکت به سمت نوآوری در صنایع مختلف بر محوریت نقش شرکت ها و کسب دانش از منابع خارجی تأکید دارد. صنعت فولاد کشور نیز با توجه به فعالیت شرکت های بزرگ از یک سو و همکاری های بلندمدت تاریخی با شرکت های خارجی از سوی دیگر، می تواند مورد مناسبی برای مطالعه در این حوزه باشد. برخی از موفقیت های این صنعت نظیر پایداری در دوران تحریم، دومین منبع درآمد صادراتی کشور در محصولات غیرنفتی و برخی از موفقیت های اخیر نوآورانه به ویژه در ثبت برند فناوری پرد، نشان می دهد تلاش های یادگیری در این صنعت تا حدودی موفق بوده است. این پژوهش که به بررسی فرایندهای یادگیری و خروجی های صنایع فولاد کشور در دوران بعد از انقلاب پرداخته است، با استفاده از رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی، مسیر توسعه توانمندی فناورانه در این صنعت را تحلیل نموده است. برای این منظور تعداد 18 مصاحبه با سیاستگذاران، دانشگاهیان، شرکت های فنی و مهندسی و متخصصین شرکت های بزرگ تولیدکننده فولاد انجام و با تحلیل محتوای آنها و استفاده از چارچوب پنجره های فرصت مسیر حرکت به سمت نوآوری در این صنعت تشریح شد. نتایج نشان می دهد، وابستگی به مسیر نوآوری های تدریجی و افتادن در دام موفقیت، عدم تمرکز بر توسعه فناوری در تمام زنجیره ارزش و نبود استراتژی مناسب برای توسعه فناوری مهمترین عواملی هستند که سبب شده این صنعت تنها در بخشی از فرایند، به نوآوری رسیده و در بقیه فناوری ها و فرایندها نتواند به این مرحله ارتقا یابد.
واکاوی زنجیره ارزش صنعت فولاد ایران با استفاده از تحلیل اقتصادی زنجیره ارزش و جریان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
59 - 85
حوزه های تخصصی:
صنعت فولاد به عنوان یکی از صنایع مادر کشور نقش بسزایی در اشتغال زایی و ارزآوری دارد و از صنایع زیربنایی توسعه کشور محسوب می شود. ایران در فاکتورهای مهم تولید فولاد مزیت دارد؛ بر اساس طرح جامع فولاد ایران، کلیه حلقه های زنجیره ارزش این صنعت می بایست به صورت متوازن توسعه یابند تا کشور از حیث تامین مواد اولیه و میانی زنجیره خود کفا باشد. در مقاله پیش رو با استفاده از روش تحلیل اقتصادی زنجیره ارزش و تحلیل جریان مواد به واکاوی زنجیره ارزش صنعت فولاد ایران در سال های 93-95 پرداخته شده است. ابتدا زنجیره ارزش فولاد کشور ترسیم و با استفاده از آمار مربوط به میزان تولید و فروش سالانه در هر حلقه از زنجیره ارزش، آمار واردات و صادرات محصولات مختلف زنجیره و . . . جریان مواد در زنجیره ارزش صنعت فولاد تحلیل گردید. سپس کل ارزش افزوده حاصل از زنجیره و سهم مراحل مختلف و هزینه های عملیاتی و سربار در هر حلقه شناسایی شد. بر اساس نتایج این تحقیق عدم توزان و عدم بهره وری در طول زنجیره مشهود است و در هر سه سال کمبود ظرفیت گندله سازی، گلوگاه توازن زنجیره بوده است. علاوه بر این تنها بدلیل تفاوت ظرفیت اسمی و تولید واقعی در تولید گندله در سال 1393 حدود چهارصد میلیارد ریال، در سال 1394 حدود هزار میلیارد ریال و در سال 1395 حدود هشت هزار میلیارد ریال از ارزش افزوده ای که می توانست در زنجیره تولید شود، کاسته شده است. بر اساس نتایج این تحقیق عدم توزان و عدم بهره وری در طول زنجیره مشهود است و در هر سه سال کمبود ظرفیت گندله-سازی، گلوگاه توازن زنجیره بوده است. علاوه بر این تنها بدلیل تفاوت ظرفیت اسمی و تولید واقعی در تولید گندله در سال 1393 حدود چهارصد میلیارد ریال، در سال 1394 حدود هزار میلیارد ریال و در سال 1395 حدود هشت هزار میلیارد ریال از ارزش افزوده ای که می توانست در طول زنجیره تولید شود، کاسته شده است.
طراحی مدل توسعه شایستگی رهبری مدیران صنعت فولاد با استفاده از نظریه برخاسته از داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تدوین مدلی برای توسعه شایستگی رهبری مدیران صنعت فولاد بود. روش شناسی این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نوع اکتشافی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع آمیخته بود. ابتدا و در بخش اولِ پژوهش (کیفی)، گردآوری داده های کیفی مورد نیاز با استفاده از نظریه برخاسته از داده ها و پس از انجام مصاحبه عمیق با استفاده از پرسش نامه 12 سوالی، مطابق با رویکرد سیستماتیک اشتروس و کوربین انجام شد . بعد از مراحل کدگذاری، تعداد 180 گزاره یا مفهوم اولیه از کدگذاری باز شناسایی شد و از ترکیب آنها تعداد 32 مقوله بر اساس کدگذاری محوری به دست آمد. در نهایت، از این تعداد شش مولفه یا ابعاد اصلی مدل طراحی گردید. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل تمامی خبرگان و متخصصان صنعت فولاد بود که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی و با استفاده از تکنیک گلوله برفی، تعداد 21 نفر انتخاب و مصاحبه های عمیق با آنها انجام شد. در بخش دوم پژوهش (کمّی)، جامعه آماری شامل مدیران منتخب صنعت فولاد و تعداد نمونه نیز 155 نفر بود. در این مرحله، برازش مدل طراحی شده پس از انجام تجزیه و تحلیل آماری و انجام معادلات ساختاری به کمک نرم افزار PLS بررسی و تأیید گردید.
سیاست های مداخله ای دولت در صنعت فولاد کشور
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۹ تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۷)
21 - 34
حوزه های تخصصی:
نگاهی به ظرفیت های معدنی و تولیدی کشور نشان می دهد با وجود توانایی های بالقوه ایران در ارتقاء صنعت فولاد، همواره این صنعت با مشکلات بسیاری دست به گریبان بوده است. ازاین رو، دولت به منظور رفع چالش های موجود در این حوزه، برخی اقدامات را در قالب قیمت گذاری محصولات فولادی، اعمال عوارض صادراتی و... به کار گرفته است. سابقه عملکردی دولت در این حوزه نشان می دهد وجود مداخلات دولت در بازار فولاد کشور، نتیجه مطلوبی را نصیب این بخش نکرده است. به عبارت دیگر، هرگونه مداخله دولت در حوزه های یاد شده تبعاتی همچون عدم تمایز در سیاست گذاری مواد معدنی مختلف، کاهش کارایی بورس کالا در تعیین قیمت، عدم تأمین نیاز داخلی، عدم امکان نظارت دولت بر خریدو فروش سنگ آهن، کنسانتره، گندله و آهن اسنجی، فراهم آمدن زمینه سوء استفاده واسطه گران، انحراف قیمت در محصولات تولیدی، عدم شناسایی سود توسط شرکت های تولیدی، نبود انگیزه برای ارتقای فناوری های تولید و... را با خود همراه داشته است. بنابراین انتظار می رود کاهش مداخلات دولت و واگذاری قیمت گذاری محصولات زنجیره فولاد به بورس کالا و تقویت بعد نظارتی دولت تنها راه برون رفت از مشکلات این بخش خواهد بود. به همین منظور برخی پیشنهادات از جمله: توقف روند مداخله ای دولت، ایجاد بازار رقابتی در صنعت فولاد، تأمین مواد اولیه زنجیره فولاد از داخل، فراهم نمودن زمینه های حضور گسترده بخش خصوصی، وضع عوارض صادراتی پلکانی و... ارائه می گردد.
فساد در صنعت فولاد کشور
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۹ مرداد ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۸۸)
39 - 50
حوزه های تخصصی:
زنجیره ارزش فولاد به عنوان یکی از محصولات استراتژیک، از مهم ترین زنجیره های ارزش صنعتی در کشور است و نقش مهمی در ایجاد ارزش افزوده، اشتغال زایی و ارزآوری دارد. در بازار محصولات مادر و استراتژیک ازجمله فولاد، برخی عواملِ زمینه ساز فساد اقتصادی، منجر به بی اثر شدن سیاست های کنترلی دولت در بازار یا انحراف اهداف این سیاست ها از توزیع عادلانه منافع می شود. در گزارش حاضر، به منظور شناسایی گلوگاه های شکل گیری فساد در صنعت مذکور، بر مشکلات آن تمرکز شده است؛ زیرا فساد اقتصادی عمدتاً در فضایی شکل می گیرد که نوعی خلأ و ناکارآمدی در آن وجود داشته باشد. متأسفانه صدور برخی مجوزهای خارج از چارچوب در راستای صادرات و تأسیس کارخانه های فولاد، رانت ایجادشده در فضای بازار بورس کالای این محصول، دلالی و واسطه گری، خروج مواد اولیه، واسطه ای و نهایی فولاد از بازار رسمی و عرضه آن در بازار آزاد و یا صادرات نامتعارف به خارج از کشور، خام فروشی بخشی از سنگ آهن اکتشافی موردنیاز در فرایند تولید فولاد و اشکالات ساختاری قوانین، مصوبات و بخشنامه های مختلف، از علل شکل گیری فساد در صنعت فولاد به شمار می آید. ازاین رو، با توجه به گلوگاه های احصا شده و ملاحظات امنیت اقتصادی، راهکارهایی برای به حداقل رساندن فساد اقتصادی پیشنهاد می شود که شامل ارتقای شفافیت از طریق الکترونیکی شدن امور، اهلیت سنجی تولیدکنندگان، جلوگیری از خام فروشی، حذف یا تعدیل قیمت گذاری دستوری، اصلاح قوانین و مقررات و جلوگیری از شکل گیری انحصار در بازار فولاد است.
راهبردهای مقابله با آثار تحریم ها بر صنعت فولاد
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۹ شهریور ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۸۹)
4 - 20
حوزه های تخصصی:
با خروج آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریم ها، صنعت فولاد کشور به یکی از منابع اصلی درآمد ارزی کشور تبدیل شد. از آنجایی که درآمد ارزی صادرات فولاد در سال های اخیر توانست کمک قابل توجهی به اقتصاد کشور در شرایط تحریمی کند، وزارت خزانه داری آمریکا بارها و در دفعات مختلف زمانی، این صنعت را مورد تحریم قرار داد تا مانع از کاهش اثرات تحریم ها بر اقتصاد ایران باشد. با این حال تحریم ها در صنعت فولاد توانسته اند اثرات و پیامدهایی در پی داشته باشند که عدم دستیابی به توسعه صنعت فولاد کشور بر اساس طرح سند جامع فولاد، ایجاد مشکلات برای ایران در بازارهای جهانی فولاد، افزایش هزینه های حمل ونقل محصولات صادراتی فولاد و از دست دادن برخی بازارها با اعمال تحریم ها، استهلاک ماشین آلات صنعتی و عدم توانایی در به روز کردن فناوری و تجهیزات صنعت فولاد و غیرا از مهم ترین آنهاست. ازاین رو، راهکارهایی همچون استفاده از معادن کوچک برای تأمین مواد اولیه در شرایط تحریمی، کاهش فشارهای داخلی بر تولیدکنندگان در صنعت فولاد، رفع موانع صادرات محصولات فولادی کشور، افزایش تلاش ها برای بومی سازی صنعت فولاد، ضرورت و توجه بیشتر به شرکت های داخلی، کاهش مداخله دولت در صنعت فولاد و ایجاد محدودیت در صادرات مواد خام فولادی و حمایت از تولید و صادرات محصولات با ارزش افزوده بالا می تواند اثرات و پیامدهای تحریم در صنعت فولاد را کاهش دهد.
موانع و مشکلات خصوصی سازی در صنعت فولاد
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۹ مهر ۱۴۰۰ شماره ۷ (پیاپی ۹۰)
45 - 58
حوزه های تخصصی:
طی سال های گذشته در خصوص لزوم خصوصی سازی صنعت فولاد سخن فراوان گفته شده و دولت نیز با برنامه های خود، طبق اصل ۴۴ قانون اساسی، اقدام به واگذاری سهام شرکت های دولتی به بخش خصوصی، تعاونی و عمومی غیردولتی نموده کرده است . سهام شرکت های فولادساز دولتی در بورس عرضه شده و خریداران عمدتا ً شرکت های سرمایه گذاری وابسته به دولت یا صندوق بازنشستگی یا سازمان تأمین اجتماعی و غیره شده اند؛ اما خصوصی سازی به معنای واقعی آن در صنعت فولاد انجام نشده است. از جمله دلایل آن می توان به واگذاری های ناکارامد، واگذاری بخشی از سهام شرکت های فولاد به سهام عدالت، نبود بازار سرمایه متناسب با حجم واگذاری ها، عدم واگذاری مدیریت همزمان با واگذاری مالکیت، دستوری بودن تولید و عدم موازنه عرضه متناسب با تقاضای موجود، هدفمندسازی یارانه حامل های انرژی، عدم امکان سرمایه گذاری توسط بخش خصوصی و عدم حمایت از ظرفیت های موجود در صنعت فولاد اشاره کرد. از جمله راهکارهایی که پیشنهاد می شود عبارتند از: تدوین و اجرای برنامه مشخص برای جذب سرمایه گذاران جدید بخش خصوصی اعم از داخلی و خارجی، حاکم بودن مدیریت به روز در صنعت فولاد و راهبری سرمایه گذاری ها توسط دولت از جمله راهکارهایی هستند که برای بهبود وضعیت خصوصی سازی در صنعت فولاد پیشنهاد می شود.
بی ثباتی نرخ ارز و تأثیر آن بر قیمت خودرو
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۹ مهر ۱۴۰۰ شماره ۷ (پیاپی ۹۰)
59 - 74
حوزه های تخصصی:
نرخ ارز به عنوان یک متغیر کلان اقتصادی، تقریباً بر تمامی صنایع، بازارها، قیمت کالاهای ضروری و اساسی اثرگذار است. بازار خودرو ازجمله بازارهایی است که از هرگونه نوسانات نرخ ارز تأثیر می پذیرد. اثرگذاری نرخ ارز بر بازار خودرو نیز به دو صورت مستقیم (تأثیر بر قیمت قطعات وارداتی خودرو) و تأثیر غیرمستقیم (تأثیر بر سایر بازارهای موازی و یا دارای کالای سرمایه ای جانشین با خودرو) است. به دلیل اثرگذاری گسترده نرخ ارز بر بازار خودرو، در برخی مواقع یک نوسان کوچک در نرخ ارز منجر به جهش قیمت در بازار خودرو می شود و از آنجایی که صنعت خودرو یکی از صنایع حیاتی و مهم در اقتصاد کشور است، کوچک ترین تغییر در آن منجر به اثرگذاری بر سرمایه گذاری خارجی، توان رقابت در بازارهای جهانی، تغییر سطح رفاه زندگی مردم و ... می شود و امنیت اقتصادی کشور را تضعیف می نماید. به منظور کنترل معاملات سوداگرانه و کاهش اثرگذاری نرخ ارز بر بازار خودرو پیشنهادهای زیر ارائه شده است که عبارتند از: داخلی سازی قطعات مورد نیاز صنعت خودرو، تقویت نظارت بر بازارها، تدوین بسته های حمایتی از صنعت خودرو، حمایت های تعرفه ای هدفمند از واردات خودرو و درنهایت اجرای قانون مالیات بر عایدی سرمایه.
بررسی ساختار انحصاری و برآورد هزینه های اجتماعی ناشی از آن در صنعت فولاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصاد صنعتی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
11 - 28
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه برآورد هزینه اجتماعی انحصار و صرفه های مقیاس در صنعت فولاد ایران می باشد. در این مطالعه از شاخص هرفیندال- هیرشمن جهت شناخت ساختار صنعت فولاد و از شاخص های هاربرگر و پوزنر جهت محاسبه هزینه رفاهی استفاده شده است. بر اساس شاخص هرفیندال- هیرشمن، صنعت فولاد کشور ایران طی سال های 1370 تا 1396 همواره در وضعیت انحصاری قرار داشته است، هر چند که این قدرت انحصاری رو به کاهش بوده است، اما این صنعت با شرایط رقابتی فاصله زیادی دارد. نتایج مربوط به شاخص های هاربرگر و پوزنر نشان می دهد که در طی دوره مورد مطالعه، هزینه اجتماعی انحصار افزایش یافته است. برآورد تابع هزینه ترانسلوگ صنعت فولاد ار روش رگرسیون های به ظاهر نامرتبط نشان داد که امکان جانشینی بین نهاده ها وجود دارد. اساسی ترین راهکار پیش روی مدیران این صنعت، افزایش میران تولید به منظور نزدیک کردن سطح تولید، به سطح بهینه می باشد.
راهبردهای مدیریت مصرف گاز در صنایع عمده با تأکید بر صنایع فولاد و آهن کشور
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۹۸)
11 - 18
حوزه های تخصصی:
سهم در حال افزایش گاز طبیعی در سبد انرژی کشورمان و وابستگی بخش های مختلف کشور به این حامل انرژی، توجه به مقوله مدیریت مصرف را بیش ازپیش حائز اهمیت می کند. زنجیره فولاد یکی از بخش های اصلی مصرف کننده گاز در عرصه صنعت شمرده می شود. صنعت فولاد هم اکنون حدود 11 میلیارد مترمکعب گاز در سال مصرف می کند که پیش بینی ها حاکی از آن است که مصرف گاز آن در 5 سال آینده 2 برابر می شود. روند فزاینده مصرف گاز این صنعت با توجه به ناترازی گازی کشور در سال های آینده، یکی از مشکلات اساسی پیش روی صنعت فولاد کشور به شمار می رود. با تداوم روند موجود مصرف گاز، برای تحقق تولید ۵۵ میلیون تن فولاد تا افق سال ۱۴۰۴، این صنعت به مصرف 2/19 میلیارد مترمکعب گاز در سال نیاز دارد. این در حالی است که صنعت فولاد کشورمان با ظرفیت کاهش معادل 12 میلیون مترمکعب گاز طبیعی در روز، ظرفیت صرفه جویی مصرف گازی بالغ بر 30 درصد را دارد. نظر به زیان های عدیده ای که تداوم روند موجود مصرف گاز در این صنعت ایجاد می کند، بر اساس این گزارش راهکارهایی ازقبیل 1) اصلاح و افزایش تعرفه سوخت واحدهای مصرف کننده بالاتر از معیار مصرف انرژی برای ترغیب واحدها به صرفه جویی مصرف گاز، 2) صرفه جویی مصرف انرژی با سرمایه گذاری در بهبود بازده انرژی برای تولید فولاد در کوره قوس الکتریکی و 3) جلب همکاری های بین المللی برای افزایش سرمایه گذاری در راستای ارتقای فناوری تولید فولاد در کشور پیشنهاد می شود.
راهبردهای ارتقاء زنجیره ارزش صنعت فولاد ایران از منظر نظام نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
ارتقاء زنجیره ارزش به معنی نوآوری نسبی واحدهای عضو این زنجیره است و طبعاً نوآوری هنگامی منجر به ارتقاء می شود که نسبت به رقبا نرخ بالاتری داشته باشد. همچنین رقابت پذیری زنجیره ارزش تا حد زیادی تحت تأثیر هماهنگی و همکاری بازیگران زنجیره در جهت نوآوری است. این مقاله در پی آن است که با بررسی ارتباط کارکردهای نظام نوآوری صنعت فولاد ایران با راهبردهای ارتقاء زنجیره ارزش، پیشنهاداتی را جهت پیاده سازی این راهبردها از منظر نظام نوآوری ارائه دهد. بدین منظور از طریق مصاحبه با خبرگان این حوزه و تحلیل تماتیک، چارچوب اولیه استخراج و ابعاد و مؤلفه های آن با بهره گیری از پیمایش و استفاده از روش های آماری، اعتبارسنجی و به صورتی دقیق تر بررسی شد. یافته ها نشان داد که انواع راهبردهای ارتقاء زنجیره ارزش صنعت فولاد تحت تأثیر موانعی قرار دارد که توسط کارکردها و زیرکارکردهای نظام نوآوری این صنعت قابل رفع و اصلاح است. به عنوان نمونه کارکردهای خلق و انتشار دانش، هدایت تحقیق وتوسعه و تأمین و جریان دادن به منابع مهم ترین کارکردهایی هستند که ارتقاء محصولی و فرآیندی را تسهیل می نمایند و فعالیت های کارآفرینانه، شکل دادن بازارها و مشروعیت بخشی بیش از سایر کارکردها موانع ارتقاء کانالی را رفع و به صورت غیرمستقیم سایر راهبردهای ارتقاء را تسهیل می کنند. در پایان مقاله نیز با استفاده از تحلیل هم زمان ساختاری-کارکردی اهداف و پیشنهادات سیاستی ارائه شده است.
تعیین قیمت بهینه در صنعت فولاد با استفاده از الگوهای انحصار چندجانبه با رویکرد شبکه عصبی و نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۸
43 - 74
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش هایی که صنعت فولاد با آن روبه رو می باشد، اداره و مدیریت زنجیره تأمین می باشد. بر این اساس در تحقیق حاضر بر اساس سناریوهای 3 گانه عدم همکاری و حرکت هم زمان (کورنو)، عدم همکاری و حرکت ترتیبی (استکلبرگ) و رفتار همکاری (تبانی)، در زنجیره تأمین فولاد پرداخته خواهد شد. روش تحقیق ازنظر هدف کاربردی می باشد. بازه زمانی تحقیق داده های فصلی 2011 تا 2020 و نرم افزار مورداستفاده نرم افزار متلب می باشد. در این مقاله یک مدل ترکیبی بر اساس شبکه های عصبی مصنوعی و تئوری بازی ها ارائه شده است تا بتواند در تعیین سطح قیمت و تولید بهینه به فعالان صنعت فولاد کمک کند. جهت پیش بینی قیمت فولاد از سه شبکه عصبی بیزین، بردارهای پشتیبان و پاد انتشارگراسبرگ بهره گرفته شد. نتایج بیانگر این واقعیت است که مدل پاد انتشار گراسبرگ دقت بالاتری در پیش بینی قیمت فولاد دارد. نتایج بیانگر این واقعیت است که با حرکت از سمت بازی کورنو به سمت بازی استکلبرگ و از بازی استکلبرگ به سمت بازی تبانی در زنجیره تأمین موجب افزایش قیمت در صنعت فولاد به ازای هر تن 6 دلار و میزان عرضه محصول در دامنه 1500 تا 4000 تن خواهد بود، به عبارتی با افزایش سطح تبانی در بازار فولاد میزان محصول بیش تری در بازار عرضه شده و هم زمان سطح قیمت محصول نیز افزایش خواهد یافت که این امر موجب کاهش رفاه مصرف کننده فولاد در بازار خواهد شد.
طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی سبز در صنعت فولاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
69 - 92
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی سبز در صنعت فولاد و جامعه آماری پژوهش، شرکت فولاد غرب آسیا است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات، جزء پژوهشهای ترکیبی (کیفی-کمی) است. برای طراحی مدل پژوهش از روش مصاحبه استفاده شد. بدین منظور با انجام 22 مصاحبه مدل اولیه پژوهش طراحی شد. برای بررسی روایی در بخش کیفی از روشهای مثلثی، بررسی اعضا و بررسی زوجی و برای تأیید پایایی از روش بازآزمون استفاده شد. در بخش کمی برای تأیید مدل طراحی شده براساس مصاحبه ها پرسشنامه ای متناسب با مدل طراحی شد و این مدل با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. در بخش کمی جامعه آماری شامل 987 نفر بودند که حجم نمونه براساس جدول گرجسی و مورگان، 686 نفر تعیین شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از روش روایی محتوایی و جهت تعیین پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار AMOS تأییدکننده مدل طراحی شده بود. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مدیریت منابع انسانی سبز بر پیامدهای فردی، سازمانی، گروهی و باتوجه به ضرروت درونی شدن و تغییر نگرش کارکنان و مدیران فولاد غرب آسیا در حوزه مسائل محیط زیست، مهم ترین راهکار جهت تغییر نگرش در این شرکت آموزش و افزایش دانش در حوزه محیط زیست است.