ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
۳۶۱.

دلالت در ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو دلالت وحدت هم‌نامی به شیوه های بسیار گفته شدن با اشاره به واحد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۹
از دیدگاه ارسطو هم واژه ها و هم گزاره ها دلالت می کنند. اما دشواری این است که مدلول چیست و در چه صورتی یک واژه یا یک گزاره واحد است. این مساله بحث از همنامی و «به شیوه های بسیار گفته شدن» را پیش می کشد. از ارسطوپژوهان قرن بیستمی، ایروین استدلال می کند که مدلول ذات است و در برابرِ آن شیلدز معتقد است که مدلول معنی است که البته مراتب متعددی، از معنای سطحی (لغوی) تا معنای عمیق (ذات)، دارد. در این مقاله استدلال می شود که مؤلفه اصلی در دلالتِ واژه ها و گزاره ها این است که مدلول وحدت حقیقی داشته باشد. وحدت حقیقی مدلول واژه ها، که بر اساس آموزه مقولات تعیین می شود، به دو صورت امکان پذیر است: «به خاطر واحد»، مانند انسان و «با اشاره به واحد»، مانند موجود. اما وحدت حقیقی مدلولِ گزاره ها به وحدتِ حقیقیِ شرایط صدق گزاره موجِب باز می گردد. بنابراین، در بحث دلالت ارسطو در جستجوی واحد حقیقی است و معنای عرفی زبانی غایت نهایی وی نیست. اهمیتِ این بحث در این است که بحث درباره دلالتِ واژه ها یکی از ابزارهای مهمِ ارسطو در بحث فلسفی است.
۳۶۲.

موضع مکتب رواقی در خصوص «مرگ»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکتب رواقی مرگ صیانت ذات خودکشی نفس و بدن عقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۲۴۶
مکتب رواقی در میان مکاتب دوره یونانی مآبی از جایگاه برجسته ای برخوردار بوده و به مدتِ بیش از پانصد سال ذیل همین عنوان در حیات یونانی و رومی تأثیرگذار بوده است. در میان آموزه های این مکتب آموزه موسوم به «صیانت ذات» به عنوان اوّلین حُکم طبیعتِ هر موجودی، مورد تأکید ویژه قرار گرفته است: اساسی ترین غریزه و میل هر موجود زنده ای این است که با هماهنگی با طبیعت در مسیر حفظ خویشتن قدم بردارد. بر همین اساس، حیات فضیلت مندانه برای آدمی همانا «زیستن بر وفق طبیعت» است. از سوی دیگر، اقدام به کاری که دست کم در نگاه عُرفی می توان آن را خودکشی نامید در میان فیلسوفان رواقی امری رایج بوده است، تعداد معتنابهی از آن ها با اراده و اقدام خویش به حیات خود پایان داده اند. آیا گام برداشتن در مسیر مرگ خویش با آموزه صیانت ذات منافات ندارد؟ رواقی ها در عین حال که سعی می کنند از ثنویت افلاطونی محسوس و معقول احتراز جویند حقیقت آدمی و بلکه حقیقتِ طبیعت را همان عقل (لوگوس) می شمارند و به بقای عقل آدمی معتقدند. آن ها هر گونه اقدام به خودکشی را که ریشه در عواطف و انفعالات داشته باشد محکوم می کنند، چنانکه هر گونه کوشش انفعال آمیز برای حفظ جان به هر قیمتی را نیز محکوم می کنند. در نظر رواقی ها مرگِ حکیمِ آرمانی عین انطباق با طبیعت و با عقل است، اعم از اینکه به اصطلاح به نحو طبیعی رخ دهد یا با اراده خودش؛ چراکه برای چنین فردی اراده و طبیعت و عقل بر یکدیگر منطبق اند؛ اما ازآنجاکه آن ها هیچ کس، حتی رهبرانشان، را مصداق حکیم مطلق نشمرده اند، در واقع هیچ گونه اقدام به خودکشی را نمی توان مورد تأیید کامل آنها شمرد. از سوی دیگر، آمادگی برای مرگ در مکتب رواقی را باید از عناصر قوام بخشِ حیات آرام و پویای فردی و مدنیِ مورد توصیه آن ها شمرد: آرام از حیث روحی و پویا از حیث عملی.
۳۶۳.

پیش بینی بهزیستی روان شناختی براساس خودتنظیمی هیجانی، تاب آوری و مهارت های ارتباطی در معلمان زن مقطع ابتدایی شهرستان اسلامشهر

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روانشناختی خودتنظیمی هیجانی تاب آوری مهارت های ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۳
هدف: مطالعه حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی روان شناختی براساس خودتنظیمی هیجانی، تاب آوری و مهارت های ارتباطی در معلمان انجام شد. روش کار: جامعه آماری شامل معلمان زن مدارس دولتی مقطع ابتدایی شهرستان اسلامشهر به تعداد 1099 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 291 نفر انتخاب شدند . و به سوالات پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (ریف، 1989)، پرسش نامه سبک های عاطفی (هافمن و کاشدن، 2010)، مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون کانر و دیویدسون (2003) و پرسش نامه مهارت های ارتباطی کوئین دام (2004) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسونانجام شد. نتایج: تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین پنهان کاری، سازش کاری، تحمل، تصور شایستگی فردی، اعتمادبه غرایز فردی و تحمل عاطفه منفی، پذیرش مثبت تغییر و روابط ایمن، کنترل، تاثیرات معنوی، مهارت گوش دادن، توانایی دریافت و ارسال پیام، بینش نسبت به فرایند ارتباط، کنترل عاطفی و ارتباط توام با قاطعیت با بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد مؤلفه های پذیرش مثبت تغییر و روابط ایمن، تاثیرات معنوی و کنترل) می توانند پیش بین مناسبی برای بهزیستی روان شناختی باشند و پذیرش مثبت تغییر و روابط ایمن دارای بیشترین اثر است. براساس نتایج این مطالعه، می توان از مداخلات مبتنی بر تنظیم هیجان، پرورش تاب آوری و آموزش مهارتهای ارتباطی در افزایش بهزیستی روان شناختی معلمان سود برد.
۳۶۴.

سه مرتبه تقدم و تاخر بر مبنای سه سیر فلسفی بالماهیه، بالحقیقه وبالحق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سه سیر فلسفی اصالت ماهیت اصالت وجود وحدت تشکیکی اصالت وجود وحدت شخصی تقدم و تاخر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۴
بعد از پذیرش تحقق سه سیر فلسفی (یعنی اصالت ماهیت، اصالت وجود وحدت تشکیکی و اصالت وجود وحدت شخصی) در حکمتِ صدرایی، به دلایل و قراینِ مختلفی می توان نشان داد که مبحثِ «تقدم و تاخر» از لازمه های سه سیرِ یاد شده تبعیت کرده است؛ تقدم و تاخر بالتجوهر یا همان بالماهیه متناسب با سیر اول، تقدم و تاخرِ بالحقیقه متناسب با سیر دوم و تقدم و تاخر بالحق متناسب با سیر سوم است. به ویژه اگر مبحثِ علیت را شاخصِ اصلیِ تحول در سیرهای یاد شده بدانیم، به دلیلِ تفاوتِ تفسیر علیت بر اساسِ سه سیر، تقدم و تاخرهای مبتنی بر رابطه ی علیت (نظیرِ بالطبع، بالعلیه، بالماهیه)، در نهایت بر مبنای اصالتِ ماهیت مطرح شده اند و در نتیجه در اصالتِ وجودِ تشکیکی جایی برای طرح نیافته اند و به نوعی با تقدم بالحقیقه جایگزین شده اند. برای تقدمِ بالحقیقه والمجاز غالبا تقدم وجود بر ماهیت را مثال می زنند؛ ما برای تقدم و تاخر امورِ مشکک که بر سیر دوم و بر اصالتِ وجود و مشکک بودنِ آن مبتنی هستند تقدم و تاخر بالحقیقه و الرقیقه را پیشنهاد می دهیم؛ در مورد تقدم و تاخر بالحق، هم از تعبیرِ مراتب یعنی ناظر به مرتبه ی دوم و هم از تعبیر شئون و ظهورات یعنی ناظر به مرتبه ی سوم سخن گفته شده است؛ در حالی که بنا به دلایلِ مختلف، تعبیرِ دوم صحیح تر و با اصولِ مرتبه ی سوم یعنی اصالت وجود وحدت شخصی مناسب تر است.
۳۶۵.

نقش شخصیّت پردازی در شکل گیری دیالکتیک در تسلّای فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوئثیوس تسلای فلسفه دیالکتیک زندانی شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۹۳
تسلای فلسفه تسلّایی ادبی است. این رساله گفتگوی بین بوئثیوس و فلسفه شخصی شده ای است که به نظم و نثر ارائه می شود. در این مقاله شش مؤلفه تحلیل سبکی: رسانه متنی، رمز زیانی-جامعه شناختی، زاویه دید، شخصیّت پردازی، ساختار متنی و بینامتنیّت در تسلای فلسفه بررسی می شوند. در بین این مؤلفه ها، مشخصاً شخصیّت پردازی در تسلّای فلسفه، بخشی از مسئله این پژوهش را تشکیل می دهد؛ زیرا آنچه به ما زاویه دید راوی را ارائه می کند و موجب برقراری دیالکتیک می شود، شخصیّت است و از آنجایی که تحلیل سبکی که منجر به تجزیه و تحلیل یک متن می شود، برآیند بررسی هر شش مؤلفه است، بررسی پنج مؤلفه دیگر به عنوان روش این پژوهش انجام می شود. در این رساله شخصیّت برای هدفی غیر از شخصیّت پردازی و به منظور انتقال هدف نویسنده خلق شده است. به نظر می رسد بوئثیوس در این اثر به ادبیات نگاه ابزاری دارد و با استفاده از عناصر ادبی ای همچون شعر و موسیقی و توصیفات مطابق با سنت ادبیات تصویری باستانی به دنبال القای تفکرات فلسفی خود است. در تسلای فلسفه موضوع گفتمان پیوند با ابدیّت و امر جاودانه، مفهوم گفتمان مفهومی انسان گرایانه متکی بر مسائلی همچون عدالت، مشیّت، خیر، حقیقت، جبر و اراده آزاد است که این دو مؤلفه حاکی از زاویه دید ایدئولوژیکی تسلای فلسفه است. در این رساله نه تنها شیوه گفتمان، دیالکتیک است، بلکه دیالکتیک به معنی نوافلاطونی آن یعنی «سیر» نیز هست که به نور حقیقی می رسد.
۳۶۶.

واقعیتِ کلیات از منظر ژاک دریدا

کلیدواژه‌ها: دریدا واسازی متون مکتوب کلیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۲۱۶
ژاک دریدا (1930-2004)، فیلسوفِ آنتی رئالیستِ[ضد واقع گرای] تاثیرگذار، زیربنای مفروضات فلسفه غرب از یونان باستان را آشکار می کند و استدلال می کند مبنی بر این که بنیان های آن قابل دفاع نیست. او بر این باور بود که فلسفه غرب امری «غیرممکن» است؛ زیرا واقعیتی کلی که هدف نهایی تمامی بنیادها یا فرآیندهاست، مانند ایده (افلاطون)، خدا (آگوستین)، کوگیتو (دکارت) و روح مطلق (هگل) را پیش فرض می گیرد. این مقاله ی کوتاه، به روشی که دریدا موضع خود را در مقابل واقعیت کلیات اتخاذ کرد، پرداخته و پیامدهای آن در جامعه را بررسی می کند. دریدا معتقدست که تقابل میان گفتار و نوشتار تجلی «خردمحوری» فرهنگ غربی است – یعنی این فرض کلی که قلمرویی از «حقیقت» کلی، پیش از بازنمایی آن با نشانه های زبانی و مستقل از آن وجود دارد. خردمحوری، ما را تشویق می کند که نشانه های زبانی را به عنوان جزء جدا نشدنی آن ها تلقی کنیم. تصور خردمحورانه از حقیقت و واقعیت به عنوان موجودیتی خارج از زبان، از تعصبی عمیق در فلسفه غرب ناشی می شود که دریدا آن را نقد می کند. بخش دوم، نظریه ی «واسازی» او را در ارتباط با واقعیت کلیات معرفی می کند. بخش سوم به تأثیر «واسازیِ» دریدا بر جامعه معاصر می پردازد. بخش چهارم، اهمیت فلسفه دریدا را در متون مکتوب و آموزه های مسیحی به اختصار مورد بحث قرار می دهد. بخش پنجم این مقاله را به پایان می رساند.
۳۶۷.

منطق واحد برای قضایای حقیقیه و خارجیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خارجیه حقیقیه منطق محمول ها منطق آزاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۸۲
تفکیک منطق قضایای حقیقیه و خارجیه با تاریخ منطق در جهان اسلام ناسازگار است چرا که منطق دانان سینوی در مبحث احکام قضایا، روابط قضایای حقیقیه با قضایای خارجیه را بررسی کرده اند چنان که در مبحث قیاس، به بحث از اختلاط قضایای حقیقیه و خارجیه پرداخته اند و آشکار است که بیان روابط و اختلاطات تعدادی از قضایا در دو منطق مختلف ممکن نیست و لازم است که در یک منطق واحد انجام گیرد. برای برون رفت از این مشکل، به نظر می رسد که زبان و نظریه برهان منطق های کلاسیک و آزاد محمول ها را باید به گونه ای تقویت کرد که از عهده بیان و اثبات احکام، روابط و اختلاط های قضایای حقیقیه و خارجیه برآید. برای این منظور، دست کم سه راه به نظر می رسد: نخست تلفیق منطق کلاسیک و آزاد محمول ها، دوم: تقویت منطق کلاسیک محمول ها با افزودن محمول «وجود خارجی» و سوم: تقویت منطق آزاد محمول ها با افزودن «منطق موجهات». خواهیم دید که روش نخست موفقیت آمیز است و در روش دوم، با تقویت منطق کلاسیک محمول ها می توان قضایای خارجیه را بر حسب قضایای حقیقیه تعریف کرد ولی در روش سوم، با تقویت منطق آزاد محمول ها نمی توان قضایای حقیقیه را بر حسب قضایای خارجیه تعریف نمود. با توجه به این، نتیجه خواهم گرفت که رویکرد موجهاتی در تحلیل قضایای حقیقیه و خارجیه به شیوه ای که پیش از این به کار گرفته می شده ناقص یا نادقیق بوده و باید بر اساس یکی از دو روش نخست ارائه شده در این مقاله، تدقیق و تکمیل شود.
۳۶۸.

بررسی پژوهش سملوایز با رویکرد استنتاج بهترین تبیین لیپتون و استنتاج هولمزی بِرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لیپتون برد استنتاج بهترین تبیین سملوایز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۵۱
روش پژوهشی سملوایز در شناسایی علت ابتلا مادران به بیماری تب نفاس، برای چندین دهه مورد توجه فیلسوفان علم قرار گرفته است. برخی از معقولیت روش سملوایز برای مقایسه ی روش شناسی علمی، و برخی از این پژوهش برای توصیف و ارزیابی استنتاج علمی استفاده کرده اند. بااین حال، برغم توجه ویژه به پژوهش سملوایز، هنوز اتفاق نظری برای توصیف روش شناسی وی وجود ندارد. در این مقاله پس از معرفی پژوهش سملوایز به این سوال چالش برانگیز پرداختیم که آیا توصیف استنتاج از طریق بهترین تبیین لیپتون و استنتاج هولمزی بِرد در بازسازی معقول مراحل پژوهش سملوایز از کفایت لازم برخوردار است؟ آیا روش استنتاجی سملوایز در یافتن بهترین تبیین برای علت بیماری تب نفاس، با توصیف لیپتون و بِرد مطابقت دارد؟ نتایج پژوهش حاضر نشان داد، که توصیف لیپتون و بِرد در بازسازی معقول مراحل پژوهش سملوایز از کفایت لازم برخوردار نیست. زیرا توصیف آنها از مراحل پژوهش سملوایز با مستندات تاریخی سازگار نیست. بااین حال، باتوجه به رویکرد شاپباخ، استدلال کردیم که ناکارآمدی یک نمونه موردی، نشان از ناموجه بودن صورت یک استنتاج بطورکلی نخواهد بود. ازاین رو، نتیجه گرفتیم که برغم علاقه ی لیپتون و بِرد، پژوهش سملوایز نمونه ی تاریخی خوبی برای توجیه استنتاج از طریق بهترین تبیین و استنتاج هولمزی نخواهد بود، و در حقیقت مورد سملوایز بدترین نمونه برای بهترین توجیه از آن است.
۳۶۹.

جنبه های صوفیانه سازمان نو افلاطونی اندیشه ابن سینا در اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا اخلاق نوافلاطونی تصوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۶۳
اخلاق صوفیانه از مراتب سه گانه سازمان فکر نوافلاطونی ابن سینا در اخلاق است. ابن سینا، همچون دیگر بخش های کار خود درباره تصوف، اخلاق صوفیانه را در قالب فکری ای طرح کرده است که در خودِ اندیشه صوفیانه می یابیم. به عبارتِ دیگر، بحث ابن سینا در اخلاق تصوف را بدون رجوع به فرهنگ فکری خود صوفیه نمی شود درک کرد. بااین حال، حجم مطالب ابن سینا درباره اخلاق صوفیانه، به دلیلِ جایگاه خاص اخلاق علمی در کار او، بسیار ناچیز است. به همین دلیل در این مقاله، برای بیان برخی جنبه های صوفیانه اخلاق او، از دیگر متون ارائه شده در این قالب فکری نیز استفاده می کنیم و ضمن ارائه توضیحاتی بیشتر از خلال چنین متونی، می کوشیم عبارات مختصر ابن سینا را تفصیل دهیم. از طرف دیگر، اخلاق مطرح در متون صوفیانه گستره ای وسیع از مفاهیم را در بر می گیرد که اخلاق صوفیانه ابن سینا نیز به طورِ مختصر به کثیری از آنها اشاره دارد. در این مقاله، تلاش بر این است که از این گستره وسیع صرفاً به مفاهیمی بپردازیم که بین اخلاق نوافلاطونی و اخلاق صوفیانه مشترک است. این تحقیق نشان خواهد داد که منبع این گونه مفاهیم تفکر اخلاقی صوفیه است، هرچند ابن سینا در بررسیِ آنها، تعارضی نیز با سازمان نوافلاطونی اندیشه خود در اخلاق ندیده است.
۳۷۰.

تصورات شناختی در فلسفه رواقی متقدم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصورات شناختی معرفت شناسی مفاهیم فنون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۴۸
در این مقاله سعی بر این بوده است تا جایگاه خاص تصورات عقلانی به طورکلی و نوع خاصی از آن ها یعنی تصورات شناختی، در معرفت شناسی رواقیون اولیه، برای دستیابی به شناخت ضروری مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور، ابتدا طریقه تشکیل تصورات در جزء فائقه، ازحیثِ طبیعی، روشن می گردد. سپس به این موضوع پرداخته می شود که تصورات انسان به عنوانِ موجودی عاقل، به دلیلِ همراه بودن با محتوایی جدایی ناپذیر و البته غیرمادی، دارای تفاوتی رفع ناشدنی با تصورات موجودات غیرعاقل ازجمله کودکان است و بنابراین سخن برخی از مفسران مبنی بر شباهت این تصورات در مرحله اول پیدایش آن ها در نفس صادق نیست. برای این منظور، جایگاه مفاهیم نزد رواقیون و تفاوت رویکرد آن ها با دیگر متفکران باستان، ازجمله اپیکوروس، بررسی می شود. درنهایت، با تکیه بر رویکرد علّی و نقش فنون و ناکافی دانستن توجه به ویژگی های ظاهری، چگونگی تمییز تصورات شناختی از غیرشناختی مورد تحلیل قرار می گیرد.
۳۷۱.

نقد اثبات حرکت جوهری از راه تبعیت، تشأن و علیت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حرکت جوهری جوهر عرض تبعیت تشأن علیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۲۴
معروف ترین برهان صدرا در اثبات حرکت جوهری برهانی است که به وجود نسبت خاصّی بین عرض و جوهر پای می فشرد و با تعبیرهایی همچون تابعیت عرض از جوهر، معلول بودن، لازم بودن و شأن بودن عرض برای جوهر تبیین می شود: چون اعراض تابع جوهرند، پس در حرکت خود نیز باید تابع جوهر باشند؛ بنابراین جوهر به طریق اولی متحرک است. در این مقاله این برهان ها به صورتی جامع نقد و بررسی می شوند. بر پایه اشکال سکون جوهری سکون عرضی نیز شاهدی بر ثبات جوهر است و جوهر باید به گونه ای متناقض هم ساکن باشد و هم متحرک. افزون بر این، چون حرکت های عرضیِ بالفعل در همه اجسام اثبات نشده است، فراگیر بودن حرکت جوهری به مشکل برمی خورد. در اشکال عدم رابطه علّی میان جوهر و عرض معلول بودن، مرتبه بودن و نحوه وجود بودن عرض و حرکت های عرضی برای جوهر با ادله و مثال نقض های گوناگون نقد می شود. همچنین، با نقد وحدت وجود در ذات و عرض های آن اثبات تغییر در وجود جوهر زیر سؤال می رود. در نقد اثبات حرکت جوهری از راه تبعیت و نسبی بودن حرکت نیز نشان داده می شود که صدرا قاعده تکافؤ متضایفان را به نادرستی تعمیم داده است. به همین سبب مشکل اجتماع جوهر و اضافه و مشکل حضور یک چیز واحد در ذات دو امر متغایر پدید می آید و افزون بر حرکت جوهری اموری چون سرخی جوهری نیز اثبات می شود!
۳۷۲.

بررسی چهره و مبنای توجیه آن در فلسفۀ اخلاق لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوژه دیگری چهره مبنای توجیه پیام های اخلاقی زبان شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۵۸
ایمانوئل لویناس یکی از مهم ترین فیلسوفان عصر جدید به شمار می آید. اهمیت فلسفه او در اخلاق نمایان می شود. در فلسفه اخلاق لویناس، سوژه محوری از اولویت خارج می شود و «دیگری» و «چهره» او در اولویت قرار می گیرند؛ به نحوی که چهره دیگری بر پیام های اخلاقی دلالت می کند و سوژه با دریافت این پیام های اخلاقی، احساس وظیفه می کند تا خود را در برابر دیگری پاسخ گو و مسئولیت پذیر بداند؛ اما پرسش این است که در فلسفه اخلاق لویناس، مقصود از «چهره» در مواجهه با دیگری چیست؟ و وجه اخلاقی آن با چه مبنایی قابل توجیه است؟ آیا می توان آن را بر مبنای هستی شناسی و معرفت شناسی یا روان شناسی و زبان شناسی توجیه کرد؟ لویناس هنگامی که فلاسفه غربی می کوشیدند به سوژه اولویت ببخشند و همه موضوع ها را به هستی شناسی و معرفت شناسی تقلیل دهند، بازتعریفی از مفهوم دیگری و چهره دیگری را ارائه می دهد. نگارنده باور دارد بنیان اخلاقی چهره دیگری را می توان بر اساس چهار مبنای: 1-هستی شناسی، 2-معرفت شناسی، 3-روان شناسی و 4-زبان شناسی بررسی کرد؛ به گونه ای که در نهایت، بتوان بنیان اخلاقی اندیشه لویناس را در مبنای زبانی او کشف کرد.
۳۷۳.

فاعلیت و وجود موجودات مادی در مقاله ششم از الهیات شفاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علت فاعلی صورت ماده علت مفارق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۵۰
در این مقاله به جایگاه علت فاعلی در تبیین وجود موجودات مادی در مقاله ششم از الهیات خواهم پرداخت. تعبیرات ابن سینا در خصوص علت فاعلی حقیقی ما را با دو ابهام مواجه می کند؛ نخست تمایز علت فاعلی، به عنوان یکی از علل، با علت تامه که وجود یک شی مادی را کفایت می کند، و دوم تعبیر او از علت فاعلی به مثابه «علت وجوددهنده». خواهم کوشید مشکلات تفسیری برآمده از این ابهامات را ابتدا روشن سازم و در نهایت به آنها پاسخ گویم. استدلال خواهم کرد که علت فاعلی حقیقی، که برای ابن سینا در این موضع از بحث همان «عقل فعال» است، چیزی جز علت حلول صورت در ماده نیست؛ علیتی که ابن سینا از آن تعبیر به علت ایجاد ترکیب مادی نیز می کند.
۳۷۴.

طبیعت گزاره و مساله های وحدت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت گزاره تسلسل بردلی مساله حمل طبیعت گزاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۸۵
اینجا علیه صورت بندی مساله وحدت گزاره در قالب مساله های ترتیب، ترکیب پذیری و بازشناسی استدلال می کنیم. مساله بازنمایی را، بر خلاف انتظار، دارای سوگیری به نظریه صدق می یابیم و نشان می دهیم که برخی تقریرها از مساله صدق پذیری گزاره ها، به اشتباه در پی تبیین شرایط صدق آنها هستند. همچنین شواهدی علیه امکان طرح مساله کلاسیک وحدت در مورد برخی گزاره های ساختارمند سراغ می کنیم. مساله صدق پذیری را عام ترین پرسش از طبیعت گزاره می یابیم.  
۳۷۵.

توسعه نسب اربعه ارسطویی، مبتنی بر مجموعه مرجع و معیار خوش ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نسب اربعه نسب سته مجموعه مرجع خوش ساختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۳
مبحث مفاهیم و تصورات در منطق کلاسیک کمتر مورد توجه قرار گرفته است، این در حالی است که این بخش از دانش منطق به دلیل آنکه زیرساخت مباحث گزاره ها است بسیار مهم است. نسب اربعه یکی از این مباحث است که زیرساخت مباحث برهان و انتاج قیاسات اقترانی حملی را فراهم می آورد. این نوع از قیاس محور و نیز از اهداف اصلی منطق کلاسیک ارسطویی است. در این مبحث رابطه مفاهیم و نیز نقیض آنها مورد بررسی قرار می گیرد؛ اما محاسبه و دستیابی به نسبت مفاهیم از ناحیه نقیض ها به خود مفاهیم دچار دشواری و ابهاماتی می گردد. این پژوهش دو مفهوم «تام» و «ناقص» را برای نسبت های عموم و خصوص من وجه و تباین معرفی می کند. این مفاهیم موجب گسترش نسب اربعه به نسب سته شده و مسئله مزبور را حل می کند. همچنین این پیشنهاد را با ملاک ویژه و نوین خوش ساختی نظامات معرفتی که در پژوهش دیگری از نویسنده پژوهیده شده است مورد ارزیابی قرار دهد. نتیجه این ارزیابی ارتقاء کمیت و کیفیت جدول نسب اربعه ارسطویی به در تبدیل به نسب سته است.
۳۷۶.

خداناباوری ضعیف و غیرجزمی دیوید هیوم نگاهی نقادانه به تفاسیر خداناباور محض، ندانم گرای محض، خداپرست حقیقی، و خداباور ظریف از دیوید هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خداناباور محض خداناباور ضعیف و غیرجزمی ندانم گرای محض خداپرست حقیقی خداباور ظریف دیوید هیوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۵۴
در نیمه دوم سده هجدهم، هیوم با نشر فلسفه غیردینی وجود خدای مسیحیت را نامحتمل دانست، و از سوی هم عصران خود نشان خداناباور محض را دریافت کرد. به تازگی، و به رغم تفسیرهای دو قرن گذشته، هیوم نه به عنوان فیلسوفی خداناباور، بلکه به عنوان فردی ندانم گرا، خداپرست، و خداباور معرفی شده است. مطابق این سه نگرش ، گویی هیوم، یا ادعاهای خداپرستی افراطی و خداپرستی حداقلی را به تعلیق در آورده است، یا وجود خدا را به طور صریح تصدیق کرده است، و یا از تعهدی گنگ نسبت به وجود خرد برینی که منشاء، خالق و فرمان روای این جهان است، دفاع کرده است.مقاله حاضر، ضمن رد چهار قرائت فوق، نشان می دهد هیوم یک خداناباور ضعیف و غیرجزمی است. زیرا این فیلسوف، در درجه نخست، با بی اساس دانستن ادعاهای خداپرستی افراطی، وجود خدا را، با مجموعه غنی از صفات، نامحتمل خوانده است. با این حال، نگرش هیوم نسبت به خداپرستی حداقلی این چنین تند و تیز نیست. خداپرستی حداقلی، نه نادرست است، و نه تردید آمیز است. به زعم او، خداپرستی حداقلی تهی و بی فایده است. آن چنان تهی، بی فایده، و ناکامل، که شایسته مقابله از سوی شکاک نیست. در واقع، هیوم خداپرستی حداقلی را، نه انکار کرده است، نه تعلیق کرده است، و نه تصدیق کرده است. که اگر انکار می کرد شایسته دریافت عنوان خداناباور محض می بود، اگر تعلیق می کرد شایسته دریافت عنوان ندانم گرای محض می بود، و اگر تصدیق می کرد شایسته دریافت عناوین خداپرست حقیقی و خداباور ظریف می بود.
۳۷۷.

ژیل دلوز و پرسش از چیستی فلسفه در نسبت با زمین و شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلوز فلسفه ژئو فلسفه زمین شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۳۶
ژیل دلوز در اواخر کار فکری خود در کتاب فلسفه چیست پرسش از چیستی فلسفه و منطق فعالیت فلسفه ورزی را طرح می کند، در یک نسبت مهم، در نسبت با شهر یا زمین. به چنین دلیلی است که در این کتاب از فلسفه تحت عنوان «ژئو فلسفه» یاد می شود. در این مقاله به ژئو فلسفه در سه دوره خواهیم پرداخت، یونان باستان، شهر کنونی، شهر آینده. در بخشِ نخستِ مقاله به شکل گیری فلسفه در زمینش یونان می پردازیم، در بخش دوم به امحای فلسفه در زمین یا شهر کنونی و در بخش پایانی به احیای فلسفه در شهر یا زمین آینده خواهیم پرداخت. در بخش پایانی ابتدا به مسئله ی امکان برپایی زمین برای فلسفه خواهیم پرداخت، چون در دوران ما فلسفه زمین ندارد. پس از اندیشیدن به زمینِ فلسفه آن را در نسبت با شهر جدید موردتوجه قرار خواهیم داد. این سه دوره ی ژئوفلسفه را با سرنوشت سه عنصر ذاتی فلسفه که تولد، امحا و احیایشان را در نسبت با سه شهر تبیین خواهیم کرد، پی می گیریم: مفهوم، دوستی، ستیز.
۳۷۸.

زیست-سیاستِ مدرن: فوکو به کافکا (مطالعه موردی: رمان محاکمه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کافکا فوکو زیست-سیاست قدرت سراسربین رمان محاکمه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۸۵
مقاله حاضر، با مطالعه ای بینارشته ای و تطبیقی، به دنبالِ کشف پیوندی میان رویکرد فوکو به مفهوم قدرت و نگاه کافکا در رمان محاکمه است. نقطه اتصال فوکو و کافکا را می توان در مفهوم زیست-سیاست یافت، جایی که زندگی به موضوع سیاست تبدیل می شود. ظهور زیست-سیاست نقطه افتراق جهان مدرن از جهان سنتی است. در جهانِ پیشامدرن، قدرت در شمایل جلاد و در لحظه مرگ پدیدار می شد. اما قدرت مدرن با مدیریتِ سوژه زنده و آزاد درگیر است. مطالعه موردیِ پژوهش حاضر رمان محاکمه اثر کافکا است. کا. (شخصیت داستان) درگیر همان قدرتِ سراسربینی است که فوکو در آثار خویش ترسیم می کند، قدرتی که نه یک فعل مجرمانه خاص بلکه تمامیتِ زندگیِ مجرم را تعقیب می کند. به همین دلیل است که کا. هیچ گاه به ارتکاب جرم مشخصی متهم نمی شود. درعوض، او ناگزیر است که کل زندگی اش -از کودکی تاکنون- را شرح دهد و به زیرِ نور آورد. به اعتقاد فوکو، هرچه قدرت مدرن بیشتر خود را پنهان می کند، زندگیِ توده ها را بیشتر به روشنا می آورد. در رمان کافکا نیز کا. هیچ گاه به دادگاه دسترسی ندارد و تا پایان هم از چشم او دور می ماند. دادگاه همچون قدرت منتشرِ فوکویی در همه جا پراکنده است و هیچ نقطه ثابتی ندارد. در مقاله حاضر نشان داده شده است که این قدرتِ همه جا حاضر نه یک نیروی الهیاتی بلکه همان زیست-سیاستی است که فوکو از آن سخن می گوید.
۳۷۹.

تحلیل و بررسی رازوارگی خودشناسی در اندیشه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت ادراک نفسانی خود زمان خودشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۶۰
مسئله خودشناسی یا شناختِ خود اگرچه مسئله ای است کهن اما همواره چالش برانگیز و ناسازوار بوده است. ازآنجاکه «خود» محور اصلی اندیشه کانت در هر سه نقد بوده است، در نوشتار حاضر تلاش خواهیم کرد که رازوارگی شناختِ خود را در کانت بررسی کنیم. به همین منظور، می کوشیم به اجمال بررسی کنیم که (1)خودآگاهی چه تفاوتی با شناخت «خود» دارد. (2) آگاهی از چیزی که شناختی از آن نداریم یکی از تنگناهای فلسفه کانت است و درموردِ «خود» این تنگنا اندکی بیشتر نمود دارد. اما این رازوارگی را ایراد کانت دانست، زیرا خود در بحث خودشناسی همواره یک قدم منطقی از خودش عقب است. (3) و نهایت اینکه به رغمِ ادعای کانت مبنی بر اینکه شیء فی نفسه با زمان نسبتی ندارد، سعی خواهیم نمود که ارتباط «خود» به عنوانِ شیء فی نفسه را با زمان، که به رازوارگی «خود» می انجامد، بررسی کنیم..
۳۸۰.

Heidegger’s Topology from The Beginning: Dasein, Being, Place(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: being being-in Dasein facticity Martin Heidegger Place questionability Space there Topology

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۷۸
At the Le Thor Seminar in 1969, Heidegger characterises his thinking as taking the form of what he calls a ‘topology of being’ (Topologie des Seins) and as thereby giving a key role to place (topos, Ort/Ortschaft). Much of my work over the last 25 years has been devoted to exploring how such a topology is indeed present in Heidegger’s thinking, both early and late, and so to showing how place figures in that thinking – to showing, in effect, how the questioning of being is also the thinking of place. The aim here is to provide a summary introduction to the topology that this exploration has aimed at uncovering, but to do so in a way that is focussed on the early work, especially Being and Time. To this end, the discussion proceeds through an explication of the topological elements that are present in the form of key terms and ideas such as facticity, questionability, being-in, existential spatiality, and there-being or Dasein. There is also a brief exploration of the way the term Dasein figures in German philosophical discourse prior to Heidegger in ways that are not only reflected in Heidegger’s early work, but also draw directly upon that term’s topological connotations.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان