مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
متخیله
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا مفهوم خیال از دیدگاه حکیمان مسلمان تعریف و سپس مفهوم تجرد و اقسام آن به نحو مختصر ذکر شده و آنگاه به موضوع تجرد خیال پرداخته شده است. از دیدگاه ابن سینا، قوة خیال مادی است و در هیچیک از آثارش حتی المباحثات تجرد خیال را نپذیرفته است. فخر الدین رازی ادراک خیالی را مجرد دانسته و براهینی بر نفی مادیت آن ذکر کرده است. صدر المتألهین معتقد است که رأی او دربارة قوة خیال و تجرد آن بی سابقه است. به نظر ما، تنها برخی دلایل صدرا بر تجرد خیال بی سابقه است. مهمترین ثمرة اثبات تجرد خیال، بقای نفوسی است که به حد تجرد عقلی نرسیده اند.
کارکرد متخیله در دریافت امور عینی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر در مباحث جهان شناختی پذیرفته باشیم که هستی دارای دو بخش عالم غیب و عالم شهادت است و این مساله نیز مستدل شده باشدکه هر امری که در عالم شهادت رخ میدهد در مبادی عالیه و عقول مجرده ثبت و ضبط است، در نتیجه دسترسی به عالم غیب به معنای پذیرش اتصال وارتباط نفس انسانی با مبادی عالیه است دراین مقاله سعی شده است با تبیین دیدگاه ابن سینا درباره نقش متخیله در ارتباط با غیب، ابتدا با ارائه مقدمه و مدخلی پیرامون نقش تخیل در تفکر و ادراک کلیات به بررسی نحوه کارکرد متخیله در دریافت امور غیبی پرداخته شود، از این رو با تبیین فلسفی مقوله وحی و رؤیا به عنوان دومقوله اصلی درارتباط با غیب به چگونگی کارکرد متخیله در معرفت شناسی این دو مقوله پرداخته شده است.
تبیین فلسفی معجزه و کرامت از دیدگاه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی تاریخ بشر، پیامبران ضمن دعوی رسالت از ناحیه خداوند، معجزه و کرامت را دلیل بر تایید صدق گفتار و رسالت خود می دانستند. موضوع کیفیت معجزه و کرامت، تبیین عقلی و فلسفی و تفاوت آن با اموری همانند سحر، مورد توجه فلاسفه بزرگ اسلامی همانند ابن سینا، ملاصدرا و سهروردی بوده است. سهروردی - شیخ اشراق - در اکثر آثار خود ضمن بیان و تبیین قوای انسان تلاش کرده علاوه بر بیان کیفیت وحی و الهام، موضوع کرامت و اعجاز را نیز بررسی نماید. مفروض مقاله حاضر آن است که به عقیده سهروردی چون قوای انسانی پیامبر نسبت به دیگر مردم از طهارت و تزکیه برخوردار است، نفس نبی می تواند علاوه بر تاثیر در بدن خود بر سایر موجودات طبیعت تاثیر نماید. به عبارتی در اندیشه سهروردی کرامت و معجزه تاثیر نفس نبی بر مواد و هیولی عالم جسمانی است. بنابراین در این مقاله برآنیم تا این فرضیه را که معجزه تاثیر خارجی و واقعی نفس بر مواد عالم است در حالی که سحر تاثیر نفس بر خیال و تخیل مردم است را اثبات نماییم.
در این پژوهش تلاش شده است بر اساس روش اسنادی و تحلیلی به این پرسش بنیادین که کیفیت تبیین معجزه و کرامت و تفاوت آن با سحر از دیدگاه سهروردی چیست، پاسخ داده شود.
معنای نبوت نزد ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه اسلامی نبوت و رسالت با دو اصل عقل و خیال تبیین می شود. ابن سینا نبوت را دارای سه مرتبه دانسته است. نخستین مرتبه، مختص کمال عقل قدسی و قوه عقل نظری است. مرتبه دوم مختص به کمال متخیله و در نهایت هم نبوت مختص به انفعالات خاص جسمانی و قوای محرکه است. وی کمال متخیله را برای تحقق نبوت کافی می داند. اهمیت دادن به متخیله در تبیین معنای نبوت می تواند راه را برای وارد شدن تخیلات شخصی نبی به حوزه وحی و دریافت و انتقال آن به دیگران بگشاید. اما در فلسفه شیخ الرئیس متخیله هر چه قوی تر باشد، می تواند دریافت های خود را دقیق تر و البته با جزئیات بیشتر حکایت نماید. از طرفی اگر چون ابن سینا قوت قوای محرکه را مرتبه ای دیگر از نبوت بدانیم، راه را برای این خرده گشوده ایم که هر کس به کمال متخیله یا قوت محرکه برسد، به نبوت رسیده است. در حالی که ابن سینا دریافت وحی از عقل فعال را از طریق عقل قدسی، انتقال آن به دیگران را با حکایت های دقیق متخیله قوی و اظهار معجزات را با قوه محرکه می داند. تمامی قوای نفسانی در کمال قوت خود خادمان قوه ناطقه اند. بدین ترتیب ابن سینا نشان می دهد کمال متخیله و قوای محرکه نبی با همراهی قوت عقل مرتبه ای از نبوت را می سازد.
تبیین عقلانی وحی از نظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائة تبیین عقلانی از فرایند وحی، دیدگاه شایعی است که توسط فیلسوفان اسلامی مطرح شده است. ابن سینا نیز با ارائة طرحی از نظام تعقل بشری تلاش کرد تا فرایند دریافت وحی توسط نبی را در چنین طرحی بگنجاند؛ اهمیت رهیافت ابن سینا در تبیین معرفتی وحی، در مواجهه با سایر رهیافت های فلسفی روشن می شود. به عنوان مثال فارابی نهایتاً وحی را به قوة متخیلة نبی مربوط می داند و تفاوت نبی با حکیم را در این می داند که حکیم در مرتبة عقل مستفاد و در اثر تعلیم به عقل فعال متصل می شود، در حالی که نبی با تکیه بر قوة متخیله اش و بدون نیاز به تعلیم، این حقایق را در می یابد؛ بنابر این به نحوی می توان نتیجه گرفت که حکیم به لحاظ فعلیت عقلی در مرتبه ای بالاتر از نبی قرار دارد. این در حالی است که دریافت کنندة وحی از دیدگاه ابن سینا عقل قدسی در نبی است که مربوط به بالاترین ظرفیت عقلی بشر است که تنها برای نبی قابل دسترسی است و هرگز حکیم و فیلسوف توانایی وصول به چنین مرتبه ای را ندارد.
خیال خلاق از نظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبحث خیال که از مباحث مهم و اساسی در فلسفه و عرفان اسلامی است، بعد جهان شناختی و معرفت شناختی عظیمی دارد. ابن سینا از نخستین کسانی است که در این باب سخن گفته است. او خیال را در حوزه جهان شناسی واسطه عالم مادی و عقلی دانسته و در حوزه معرفت شناسی، با ایجاد تفاوت میان دو قوه ادراکی خیال و متخیله، با دو رویکرد متفاوت خیال معطوف به حس و خیال معطوف به عالم عقول را مورد توجه قرار داده است. ویژگی اتصاف به اوصاف و عوارض مادی، متعلق به خیال متصل معطوف به حس است و خیال متصل معطوف به عالم متعالی از ویژگی های متعالی، از جمله قدرت خلاقیت، تصرف در نفس و تصرف در عالم طبیعت برخوردار است. در این مقاله با روش اسنادی تحلیلی تلاش کرده ایم منزلت معرفت شناختی و وجودشناختی خیال را در اندیشه ابن سینا به تصویر کشیده و اثبات کنیم که تمام آنچه در عرفان و فلسفه های پس از وی در این باب گفته شده به نحوی متأثر از اندیشه های این بزرگ فیلسوف بوده است.
تحقیق و تصحیح انتقادی رساله منسوب به ابن سینا انفساخ الصور ال موجودة فی النفس ال مخالفة للحقّ عن النفس البشریّة بعد ال موت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رساله انفساخ الصور الموجودة فی النفس المخالفة للحق عن النفس البشریة بعد الموت،یکی از آثار کوتاه فلسفی منسوب به ابن سیناست که تاکنون فقط یک بار در جلد اول کتاب حکمت بوعلی سینابه چاپ رسیده است. این رساله درباره صور مخالف با حقی است که در نفس وجود دارند. در این رساله دو مسأله مطرح می شود؛ مسأله اول اینکه آیا این صور تنها متخیله هستند یا علاوه بر آن، معقوله نیز هستند؟ و مسأله دوم اینکه آیا این صورِ مخالف با حق، پس از مرگ، از نفس انسان جدا می شوند یا برای همیشه در نفس انسان باقی می مانند؟ مؤلفِ رساله ابتدا ثابت می کند که این صور علاوه بر متخیله بودن، معقوله نیز هستند و سپس ثابت می کند که پس از مرگ، این صور از نفس انسان جدا شده و مضمحل می گردند. تصحیح تحقیقی این رساله بر پایه پنج نسخه موجود در کتابخانه های احمد ثالث و نور عثمانیه در ترکیه، کتابخانه پترمن در آلمان، کتابخانه آیت الله گلپایگانی در قم، و کتابخانه دانشگاه تهران انجام گرفته است.
ترابط انشراح صدر، عرفان و هنر در اندیشه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرح صدر، حلقه واسطه برای تنظیم نحوه ارتباط فرد با دیگران است که از بینش معرفتی و مقام عرفانی وی تأثیر می پذیرد. تبیین انشراح صدر، جایگاه صدر در قوای انسانی، مبادی معرفتی انشراح صدر و ارتباط مراتب آن با مقامات عرفانی از منظر ابن سینا و ملاصدرا و نیز بررسی نقش انشراح صدر در توسعه هنر و برعکس، نقش هنر در توسعه عشق عفیف و انشراح صدر از مسائل محوری این پژوهش است. بنا به نظر هر دو حکیم شهیر، صدر همان قوه متخیله است و شرح صدر مراتبی دارد و مرتبه ابتدایی آن با زدودن کینه ها آغاز می شود. نازل ترین سطح شرح صدر و گشاده رویی با خلق، مربوط به برخی مقامات میانی سلوک شامل عزلت و سکر و حزن است و مرتبه کمال آن، در انتهای سفر سوم و شهود حق در خلق است که ابن سینا از آن به «سعه قوه» و ملاصدرا به «شرح صدر» تعبیر می کند. ملاصدرا، کمال شرح صدر را لازمه دستگیری از خلق در سفر چهارم معرفی می کند. بنا بر نظر هر دو فیلسوف، آموختن علم و هنر، از عوامل اعدادی برای ظرافت طبع و بروز عشق عفیف است و عشق عفیف معبری برای عشق حقیقی و منشأ تلطیف نفس است. بنبر حکمت متعالیه، عشق عفیف، منشأ انشراح صدر استاد و تسهیل تعلیم علم و هنر است.
خوانشی انتقادی از نسبت خیال و عمل ؛ اندیشه صدرایی در برابر فلسفه عمل مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائل عمده فلسفه عمل، تبیین نحوه تحقق افعال ارادی انسان است. از بررسی آراء صدرالمتألهین که در منظومه فکری خود، چیستی و کارکرد خیال را با رویکردی نو مطمح نظر قرار داده است، بر می آید که با توجه به سریان علت غایی و نیز نقش علّی خیال و متخیله نسبت به اعمال، میتوان تبیینی علّی و عقلانی از افعال ارادی و ابدان اخروی ارائه کرد. با مقایسه دیدگاه ملاصدرا و نظریه دیویدسون، معروف به نظریه دوگانه «باور میل»، میتوان دریافت که این نظریه در تبیین افعال ارادی انسان، جامع و مانع نیست؛ چرا که بواسطه بیتوجهی به نقش علّی خیال و متخیله نسبت به افعال ارادی، تبیینی جامع از اعمالی که متأثر از خیال و متخیله بوده اند، ارائه نکرده است. همچنین این نظریه، باور را از مبادی تمامی اعمال برشمرده است در صورتیکه باور تصدیقی، جزو مبادی تمامی اعمال بشمار نمی آید. علم النفس فلسفی نزد ملاصدرا عنوانی کلی برای مباحثی میباشد که در آن از عوارض و افعال نفس بحث شده و آنچه را که فلسفه عمل مینامیم، ذیل آن قرار میگیرد. ملاصدرا تلاش کرده با بسط و تعالی نظریه قوا به نظریه شئون نفس و با اتکاء به آراء خاص وجودشناختی نظیر«اتحاد عاقل و معقول، اتحاد مراد و مرید و اتحاد متخِیل و متخیَل»، «نظریه تشکیک» و «حرکت جوهری نفس»، و نیز اعتقاد به سریان علّیت و از آنجمله سریان علت غایی در جهان هستی، نظریه یی منسجم و مستدل و دربردارنده رابطه نیّت، عمل و عامل ارائه کند.
تحلیل فراشناختی «عمل» در حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حکمت سینوی، عمل برپایه مؤلفه هایی همچون قوه مُدرِکه و محرکه استوار است و گوناگونی قوای ادراکی و مهم تر از آن، کارکرد سه گانه قوه متخیله (ترکیب، تفصیل و محاکات) و اثرپذیری عمل از مزاج، ملکه و شاکله، چهره متفاوتی از فرایند صدور عمل را عرضه می کند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که براساس تحلیل فراشناختی عمل و ظرفیت های درونی حکمت سینوی، چند فرایند از صدور عمل می توان به دست داد. نتایج این پژوهش بدین شرح اند: برخلاف گزارش هایی که از حکمت سینوی درباره صدور عمل به دست داده شده است، می توان گفت ما نه با یک فرایند ساده، بلکه با فرایندهای گوناگون صدور عمل روبه رو هستیم و دست کم، چهارده فرایند صدور عمل را می توان از آثار ابن سینا استنباط کرد. برخلاف برخی گزارش ها ابن سینا در مواضع متعدد، درباره محاکات قوه متخیله سخن گفته است. صور و معانی گاهی به صورت اولیه و پیش از ترکیب و تفصیل، منشأ صدور عمل می شوند، گاهی پس از ترکیب و تفصیل به عمل می انجامند و گاه محاکاتی از صورت و معنا منشأ صدور فعل می شود. چهار گونه کنترل بر عمل به معاونت قوای متخیله و مفکره وجود دارد: کنترل ارادی پایه، کنترل ارادی فوری غیرپایه، کنترل ارادی بلندمدت و کنترل ارادی غیرمستقیم. شایان ذکر است که تاکنون، پژوهشی درحوزه ارائه چهارده فرایند از صدور عمل و صور چهارگانه کنترل عمل صورت نگرفته است.
تبیین صناعت مغالطه و نقش خیال در آن از منظر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
123 - 147
جستار حاضر تبیین مغالطه از دیدگاه فارابی و نقش خیال در آن است. موضوع مغالطه, امور عامه؛ مبادی آن, مشهوره مظنون, و یقین توهمی؛ و غرض آن, تخیل باطل به صورت حق است. أخذ «توهم» به عنوان غرض مغالطه از مهم ترین علل عدم أخذ آن در میان سایر قوای نفسانی؛ و أخذ «محاکی»، و «مشبهه» در غرض از علل تداخل آن با صناعت شعر, و أخذ آن به عنوان مبادی علوم است. از جمله نقش های متخیله در معرفت و مغالطه: استعمال تخییلات در راستای اهداف مغالطه کننده, عهده دار قوای أخذ تشابه و تباین و ضعف در آن ها, استعمال تصورات تخییلی خواص امور در عوض معنای اول معرفت خاصی که به ازای دوری آن ها از حقیقت امور, امکان رخداد مغالطه وجود دارد, استعمال مجموعه ترکیبی در معنای دوم معرفت خاصی از زمره ی یکی از اقسام علامات محاکاتی, قرار گرفتن در حیز وجودی معرفتی - خیالی, و ملهم مبدأ اشراقی صدرالمتألهین می باشد.
بررسی نقش "اختیال در قصه" از دیدگاه علامه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
185 - 212
حوزه های تخصصی:
دستمایه اصلی این نوشتار، بررسی نقش اختیال در قصه از دیدگاه علامه جوادی آملی است که تا کنون به طور مستقل به آن پرداخته نشده است. ایشان با بهره گیری از حکمت متعالیّه، دیدگاه منحصر به فردی در این زمینه ارائه کرده است. در این پژوهش، ابتدا با رجوع به آثار متعدّد و لحاظ مبانی معرفت شناسی و انسان شناسی ایشان، نقش اختیال در آفرینش قصه های انسانی و توقف انسان مختال در مرتبه خیال(متخیله) و نیز دلایل احتیاط در پرداختن به قصّه های غیر برهانی از دیدگاه علامه جوادی احصاء شده و سپس به شیوه توصیفی-تحلیلی و با رویکرد فلسفی، تبیین و بررسی شده است. خاستگاه قصّه های غیر برهانی، چیزی جز اختیال قوّه متخیّله نیست؛ تفصیل و ترکیب، کار این قوّه است، لذا سامعین را نیز مختال می کند؛ مختال- هرچند عاقل بالقوّه هست- به مرتبه فعلیّت عقل نمی رسد، در حالی که منزلت حقیقی انسان در حاکمیّت عقل برهانی و تبعیّت از نقل معتبر است. در نتیجه، انسانِ سامع، تابع اختیال و انسان ِمستمع، تابع عقل برهانی است. انسان سامع، با وجود محدویّت ظرفیّت استعدادها، خود را به هر داستان و قصه ای مشغول می کند، اما انسان مستمع، تابع عقل برهانی و قصه های الهی است؛ متخیله، آفریننده قصّه های غیرالهی است، اما قَصَص قرآنی، برخاسته از اراده الهی و صادق، حق، واقع نما و هدایت گر انسان در صراط مستقیم است؛ لذا در ابتدا، فطرت مخاطب را با قصّه همراه می کند و سپس متخیله او را در کوه طور به پرواز در می آورد.
بررسی و تبیین وجودی و کارکردی قوّه متخیله در فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
63 - 80
حوزه های تخصصی:
متخیله، قوّه ای است که ترکیب و تفصیل در صور و معانی حسی، خیالی، وهمی و عقلی را انجام می دهد. فلاسفه مسلمان در مورد این قوّه دو رویکرد متفاوت در پیش گرفته اند. برخی به تقلیل و حتی انکار آن معتقدند و برخی دیگر نیز وجود آن را پذیرفته اند. فلاسفه معتقد به وجود این قوه، بیشتر دو گونه کارکرد را به آن نسبت داده اند. کارکرد نخست، ترکیب و تفصیل صور و معانی مختلف است که البته بررسی دلایل و شواهد موجود ما را به این نتیجه می رساند که کارکرد یادشده، فعل خود نفس و نه قوّه ای از قوای آن می باشد. کارکرد دوم نیز تبدیل مفاهیم کلی وحی به جزئیات و محسوسات و همچنین تمثل صور عقلی وحیانی است. با این وجود، فلاسفه بزرگ مسلمان از جمله ابن سینا و ملاصدرا با تأکید بر کارکرد حس مشترک و خیال پیامبر9 در مشاهده و ادراک صور و معانی جزئی و محسوس وحیانی، از این کارکرد قوّه متخیله چشم پوشیده اند؛ بر خلاف آنچه برخی معاصرین درباره فاعلیت نفس پیامبر9 در فرایند دریافت وحی مطرح می کنند.
صدرالدین شیرازی و ترقی در خیال شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۳
35 - 56
حوزه های تخصصی:
صدرالدین شیرازی، فیلسوف قرن دهم، دو دوره اصلی حکمت یعنی حکمت مشاء و حکمت اشراق را پیش رو داشته و سنگ بنای اندیشه خود را بر آنها گذاشته است. در خیال شناسی او بیشتر از سهروردی تأثیر گرفته تا مشائیان. اینکه او به اثبات عالم مثال می رسد و نفس را در مراتب سه گانه حس، مثال و عقل قرار می دهد و دو مرتبه مثال اصغر و مثال اکبر را طراحی می کند، تحت تأثیر حکمت اشراقی است. او رخنه های موجود در خیال شناسی شیخ اشراق را شناسایی و برطرف کرده است. این جستار بر آن است دیدگاه صدرالدین شیرازی در چیستی خیال و مثال را بررسی و آرای او را با دو حکمت پیشین مقایسه کند. روش بررسی توصیفی و تطبیقی و نتیجه نهایی آن است که دیدگاه وی در خیال شناسی هم با مشائیان متفاوت است و هم با شیخ اشراق. او را باید یک نواشراقی در این زمینه بدانیم. صدرا به رغم نگاه مشائیان، تعدد قوای ادراکی و تمایز خیال از حس مشترک را نمی پذیرد و وجود قوه واحدی را که مدرک صورت های مجرد مثالی باشد، کافی می داند. صورت های حاضر در عالم خیال به لحاظ خفا و ظهور و نیز شدت و ضعف متفاوت اند. به هر اندازه که نفس خیالی قوت بیشتری داشته باشد و جوهریت آن تقویت شود و بیشتر به خود بازگردد و از شواغل بدنی آسوده شود و از کارگری برای قوای بدنی آسوده شود، صورت های متمثل نزد آن نیز ظهور تام تری پیدا می کنند و هم وجودشان قوت بیشتری می یابد.
تحلیل سازگاری «تمرکز نفس» با کثرت کنش گری آن از منظر حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۷
137 - 161
حوزه های تخصصی:
تمرکز نفس بر روی موضوعی خاص یکی از محورهای جذاب در نفس پژوهی است. در فرایند تمرکز نفس کنش گر تمام توجه خویش را در یک نقطه ی مرکزی و کانونی معطوف می کند، و برای این منظور بایستی از توزیع قوای ادراکی و تحریکی خویش اجتناب نماید؛ از این رو تمرکز با وحدت سازگاری و با کثرت منافات دارد. از سوی دیگر برخی از نفوس قویه در عین بهره مندی از تمرکزی بالا بر کنش گری های گوناگون توانمندند، و مظهر «لا یشغله شأنٌ عن شأن» شده اند؛ پرسش اصلی آن است با چه تحلیلی می توان میان تمرکز نفس که اقتضای «وحدت» و انجام یک کنش خاص را دارد، با کنش گری های متعدد برخی نفوس وفاق ایجاد نمود؟ «تمرکز» و «تکثّر» چگونه با یکدیگرجمع می شوند؟ این پژوهش بار وش عقلی- تحلیلی در پی حلّ این مسأله است.نفس انسانی در پرتو تکامل ذاتی به درجه ای از بساطت و حدت و جمعیت قوا دست می یابد که می شود مجمع انبوهی از معانی و حقایق به نحو اندماجی، در این مرحله نفس در عین توجه به ذات خویش دربردارنده کثیری از حقایق هستی است. در پرتو حرکت اشتدادی نفس، گستره ی تمرکز از یک محدوده ی مضیّق به یک دامنه ی موسّع گسترش پیدا می کند، و در نتیجه تقابل میان وحدت و کثرت زدوده شده و نفس به مرتبه ی جمعیت قوا دست می یابد.