مطالب مرتبط با کلیدواژه

لوگوس


۱.

تاثیر فیلون بر عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مسیحیت ادیان ابراهیمی فیلون عهد جدید لوگوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۵ تعداد دانلود : ۱۰۸۳
فیلون اسکندرانی یا یهودی حدود بیست سال قبل از میلاد به دنیا آمد و حدود چهل و پنج سال پس از میلاد از دنیا رفت. او زمان حیات خود، میان یهودیان موقعیت ممتازی داشت به گونه‌ای که در نزاعی که میان یهودیان و حکومت وابسته به رم درگرفت، او در جایگاه سفیر یهودیان به دربار رم عزیمت کرد. فیلون یکی از متفکران بنام دوره افلاطونی میانه است که تاثیر عمیقی بر متفکران ادیان سامی بر جای گذاشت. بسیاری از مسائلی که بعدها از سوی متفکران ادیان ابراهیمی مطرح شد، نخستین بار فیلون آن را ارائه کرده است. ولفسن، مورخ امریکایی تاریخ فلسفه، تفکر غالب و حاکم بر قرن اول تا قرن هفدهم ادیان ابراهیمی را تفکر دینی یا فیلونی خوانده است. در این مقاله کوشیده شده تاثیر دیدگاه محوری فیلون یعنی لوگوس بر مسیحیت بررسی شود.
۲.

نسبت زبان و شعر در نظر هردر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شعر لوگوس فاهمه زبان عنصرى پویا خودآگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۳ تعداد دانلود : ۱۱۳۰
یوهان گوتفرید هردر نه تنها در ایران، بلکه در آلمان نیز علیرغم تحقیقات فزاینده و زایدالوصفى که پیرامون آثار گستردهء وى به عمل آمده است، متفکری ناشناخته است، این امر شاید از روح انزواطلب وى نشات گرفته باشد و یا اینکه گستردگى و تنوع آثار وى که حوزه هایى شامل: الهیات، تاریخ، ادیان، فلسفه، تبارشناسى، شعر، هنر، نقد ادبى، جامعه شناسی، علوم طبیعى، زبان شناسی و حتى سیاست را دربر مى گیرد، مى تواند دلیل دیگرى بر این مدعا باشد. اما آنچه که راهیابى به تفکر این فیلسوف جامع العلوم را به غایت دشوار مى سازد، عدم انسجام و یکپارچگى آثار وى است. این مقاله برآنست که به بررسی پار ه اى از آراء و ابوا ب هردر دربارهء مبدا منشاء زبان و نسبت آن با شعر بپردازد. در نگاه نخست زبان وسیله ای برای شناخت اشیاء پیرامونی، درک معانى و بیان مقاصد انسان است. حال این سؤال فراروی ما قرار مى گیرد که چه نسبتی میان این وجه از زبان با شعر که اوج تجلى روحانى و آسمانى است، برقرار است؟ هردر از منظرى کاملاً متفاوت با نظریه های رایج زبانشناسى قرن هجدهم، به این پرسش پاسخ مى دهد. بى گمان آنچه را که نگارنده نیز در این باره بنگارد، برى از کاستى نخواهد بود، اما شاید دریچه اى باشد، هر چند کوچک، اما گشوده به افقى دوردست.
۳.

کلام نفسی (تکوینی) و کلام لفظی (قول، گفتار) نزد مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مولوی لوگوس کلام اشعری کلام لفظی کلام نفسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات رابطه تصوف و عرفان با علوم دیگر
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
تعداد بازدید : ۱۶۸۵ تعداد دانلود : ۸۸۸
این گفتار به تحلیل «کلام نفسی» و «کلام لفظی» در آثار مولوی می پردازد و نشان میدهد که در یک چشم انداز کلی، تقسیم و تفکیک سخن و زبان به زبان لفظی و زبان یا کلام نفسی و نیز لوگوس باطنی و لوگوس به بیان آمده، به زمانی بسیار دور باز می گردد. با تأکید بر تأثیر چشمگیر بحثهای مطرح در حوزة اشعری بر آثار مولوی در دو بخش مجزا، کلام در قلمرو الوهیت و قلمرو انسان شناسی مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد و در ادامه، اصول و مبانی یاد شده با آراء مولوی مقایسه و بررسی می شود.
۴.

نمود بصری انرژی حروف فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: لوگوس علم حروف علوم غریبه رازوری کدهای ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۹ تعداد دانلود : ۱۷۱۵
موضوع تحقیق در این پژوهش، ارزش های بیانی و بصری حروف فارسی بوده است. هدف پژوهش نظری، تلاش برای پاسخگویی به پرسش های بنیادین و یافتن مجهولاتی است که در برخی دوره ها به علت آمیختگی خرافه ها و باورهای نادرست، ریشه های کاملاً علمی این پدیده را آلوده است. هدف پژوهش میدانی برقراری ارتباط بین هنر ارتباط تصویری و زمینه های کاربردی حروف جدای از وظیفه خوانایی آن در جهت انتقال مفاهیم رازورانه در زندگی روزمره می باشد. در این راستا تعداد 30 ادعیه ی مکتوب از معتبرترین اذکار گنجینه علمای این فن مورد بررسی قرار گرفت. روش آزمایش به صورت طرح پرسشنامه در 4دسته کلی از تحلیل محتوا که شامل تحلیل های نمادین می باشد صورت گرفت که عبارتند از: بررسی های مختلف از زوایای عناصر بصری موجود در طرح، عناصر موجود در قوانین نحوی حروف، ساختار انتقال مفهوم به مخاطب و در آخر بررسی اصل مفاهیم موجود در آثار را در بر می گیرد. هدف، یافتن کدهای ارتباطی توسط حروف الفبای فارسی بوده است. مطالعه و بررسی نظری در این زمینه همچنین تحلیل محتوای نمادین از زوایای متفاوت بیانگر این واقعیت است که طراح با برانگیختن محتوای پنهانی حروف، انرژیهای بصری را شکل داده و در جهت هدفی مقدس به تصویر می کشد.
۵.

لوگوس، اسطوره ای هادی به حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره صادر اول لوگوس حقیقت محمدیه تجسد آرخه الهیات سخن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۴ تعداد دانلود : ۱۰۸۸
یکی از دغدغه های فکری بشر، بحث از نمایندگان خداوند در زمین است؛ یعنی پیامبران الهی که واسطة بین خدا و انسان ها هستند. از سوی دیگر، چون این واسطه ها، پیام الهی را توسط وحی به انسان ها منتقل میکنند، و اساس وحی را هم (کلمه) تشکیل میدهد، بررسی نقش وحی در سه دین مهم ابراهیمی ضروری است. البته، شریعت موسوی و محمدی(ص) از جهات بسیاری نزدیک به هم است. گرچه در هزاره دوم، پس از موسی(ع) و قبل از پیامبر اکرم(ص)، دینی الهی آمده است که اصل و نهاد آن با دو حدش، یعنی یهود و اسلام برابر است و تأکید بر توحید دارد، اما در درون مسئله توحید، بحث تجسد خدا در عیسی(ع) را مطرح نموده است. در مسیحیت، کلمه وحیانی الهی یا حکمت دین یهود و عقل و نور محمدی(ص)، که بعدها در اسلام مطرح شد، ناگهان تبدیل به تجسد شده است. با توجه به این، کوشش نموده­ایم بحث حکمت در یهود، تجلی امکانی واسطه الهی در جهان اسلام و واسطه وجوبی آن، در مسیحیت را به نقد بگذاریم؛ چراکه تبیین این پدیده در یونان باستان، روشنگر «حکمت» موسوی، «تجسد» عیسوی و «واسطه فیض» محمدی است؛ که درصدد یافتن رابطه بین انسان و خالق هستند.
۶.

سقراطِ افلاطون کیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون لوگوس سقراط سوفیست سخن درست سخن نادرست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴۱ تعداد دانلود : ۲۴۳۲
سقراط هرگز نوشتهیی از خود بجا نگذاشته است بلکه او را از طریق آثار منسجم افلاطون میتوان شناخت. سقراطِ بتصویر درآمده در آثار افلاطون سقراط مورد علاقه فلاسفه در دو هزار و پانصد سال اخیر میباشد. او با آثار افلاطون در آغاز فلسفه قرار گرفته و مثال فلسفه، عین فلسفه و تصویر دوست داشتنی فلسفه است؛ او معلم فلاسفه است. از اینرو فلاسفه سقراطِ افلاطون را دوست دارند و میخواهند او را بیشتر بشناسند. حال سقراطِ افلاطون کیست؟ او چه تصویری از سقراط در آثار خود ترسیم میکند؟ سقراط او دارای چه ویژگیهایی است؟ و چرا و چگونه و دارای چنین خصوصیاتی میباشد؟ در این نوشتار به مهمترین و اساسیترین ویژگی سقراط که افلاطون توضیح میدهد پرداخته خواهد شد. سقراط، گویندة سخن درست است و همین ویژگی پرده از دانایی ویژه او نیز بر میدارد؛ او گویندة سخن درست است در برابر گویندگان سخنان نادرست. اینکه سخن درست کدام نوع سخن است و گویندة آن کیست و چرا چنین است و سخن نادرست کدام نوع سخن است و گویندگان آن چه کسانی هستند و چرا دارای چنین ویژگی هستند، تلاشی است که تا حد محدودیتهای مقاله به آن پرداخته میشود.
۷.

مقایسه لوگوس مسیحیت با انسان کامل در نزد ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان کامل ابن عربی فیلون لوگوس آبای کلیسا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۵ تعداد دانلود : ۹۸۵
مفهوم لوگوس(Logos) پیش از مسیحیت، به صورت انتزاعی در فلسفه یونان باستان و یهودیت(عهد عتیق و برخی آثار فیلون اسکندرانی) به چشم می خورد. در مسیحیت(مقدمه انجیل یوحنا) لوگوس برای اولین بار با شخصیتی تاریخی(عیسی ع) یکی گرفته شده است و مسیحیان به ویژه آبای کلیسا بعد از این یکسان انگاری، به لوگوس ویژگی هایی نسبت داده اند که بسیار شبیه برداشت عرفای مسلمان از «انسان کامل» است. در عرفان اسلامی هم، ابن عربی بحث انسان کامل را به طور مفصل مورد توجه قرار داده است. او در این زمینه، عقایدی را مطرح کرده که قابل قیاس با نظریات مسیحیان در باب لوگوس است. در این نوشتار، بعد از بررسی نظریات ابن عربی و شارحانش درباره انسان کامل و دیدگاه های آبای کلیسا در باب لوگوس، به این نتیجه رسیدیم که علی رغم وجود تشابهات چشمگیر بین دو مفهوم، مسئله تجسّد لوگوس در مسیحیت، تفاوت عمیق و قابل توجهی در این زمینه به حساب می آید.
۸.

بررسی لوگوس/کلمه در مجادله های کلامی مسیحیان و مسلمانان در سده های نخستین قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لوگوس کلمه ابوعیسی وراق مجادله های کلامی مسیحیان نسطوری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۸۵۸ تعداد دانلود : ۹۸۶
«لوگوس» (Logos) درازنای تاریخ در فرهنگها و مکتبهای فلسفی و برخی از دینها از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. این مفهوم در فلسفه ی یونان باستان، یهودیت و مسیحیت به گونه ای برجسته به چشم می خورد. در مسیحیت، عیسی(ع) با «لوگوس» یکی گرفته شده، از سوی دیگر، در اسلام (در قرآن) نیز عیسی کلمه ی خداوند نامیده شده است. این مسأله همواره در روابط مسیحیان و مسلمانان به ویژه در مجادله های کلامی مناقشه برانگیز بوده است؛ چرا که از یک سو بزرگان مسیحیت شرقی مثل یوحنای دمشقی باور داشتند که کلمه نامیده شدن عیسی(ع) در قرآن همچون لوگوس بودن وی در انجیل یوحنا، دال بر ازلی و الوهی بودن او است. از سوی دیگر، متکلمان مسلمان همواره با تأکید بر قرآن، کلمه را به معنای «کن» قلمداد و هرگونه الوهیت و ازلیت را از وی سلب می-کردند. همین فرآیند تا سده های بعدی نیز ادامه یافت، به گونه ای که قاضی عبدالجبار معتزلی در سده ی پنجم قمری، همان دیدگاه پیشین قبلی را درباره ی «کلمه» برگرفته است. افزون بر این، درباب کلمه نامیده شدن عیسی در قرآن از دیرباز میان پژوهشگران جای گفتگو بوده است. برخی پژوهشگران آن را همانند باور نسطوریان درباره ی لوگوس و حتی برگرفته از نسطوریه دانسته اند و برخی دیگر آن را مانند باور ابیونی ها قلمداد کرده اند. اما با بررسی منابع و مجادله های معتبر سده های نخستین قمری چنین برمی آید که کلمه در آیه های مسیح-شناختی، بدون هیچ قصد و غرضی به کار رفته است و به دیگر سخن، برگرفته از نسطوریه نیست.
۹.

نگرشی تحلیلی و انتقادی به مفهوم لوگوس از یونان باستان تا آباء کلیسا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت فیلون لوگوس آباء کلیسا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۱۹۳
مفهوم لوگوس(Logos) پیش از مسیحیت به صورت انتزاعی در فلسفه یونان باستان و یهودیت (عهد عتیق و برخی آثار فیلون اسکندرانی) به چشم می خورد. در فلسفه یونان باستان حداقل تا زمان فلسفه افلاطونی میانه و مهم تر از آن تا دوره فلسفه نوافلاطونی لوگوس اصل اول محسوب می شود؛ یعنی همچنان که اشاره خواهد شد لوگوس در نزد هراکلیتوس و بعدها در نظر رواقیون اصل اول است و بدون اینکه واسطه کسی قرار گیرد مستقیماً با جهان ارتباط دارد. از طرف دیگر لوگوس در مسیحیت (مقدمهٔ انجیل یوحنا) برای اولین بار با عیسی (ع) یکی گرفته شده است. بنابراین لوگوس در اینجا مثل فلسفهٔ یونان باستان در معنای انتزاعی به کار نرفته بلکه متجسد شده است. در ابتدا چنین تصور می شود که علت تجسد لوگوس در مسیحیت سنگینی گناه بشر است، همچنان که پولس در رسالاتش به این مسئله اشاره کرده است. اما واقعیت امر این است که بعد از بررسی انجیل یوحنا و آثار آباء کلیسا معلوم می شود که علت تجسد لوگوس در مسیحیت در وهله اول نه به سبب سنگینی گناه که برای منکشف ساختن خداوند پدر است. بدین ترتیب می توان گفت مفهوم واسطه بودن لوگوس برای نخستین بار در مسیحیت و در تقابل با اندیشه های گنوسی مطرح شده است. البته مسئله سنگینی گناه را در پدیده تجسد منکر نیستیم ولی این مسئله در مسیحیت بعد از تفوق آراء پولس مطرح شده است.
۱۰.

بررسی مقایسه ای لوگوس مسیحیت با کلمه در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن فیلون لوگوس عهد عتیق کلمه فلسفه ی یونان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات مفهوم شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۳۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۴۰
لوگوس(λογος) یکی از مفاهیم مهم در اکثر مکاتب فلسفی و دینی است. این مفهوم در فلسفه ی یونان باستان، عهدعتیق، در نزد فیلون یهودی و مسیحیت به چشم می خورد. در مسیحیت عیسی _علیه السلام_ با لوگوس یکی گرفته شده است؛ از طرفی در قرآن هم وی «کلمه ی»(لوگوس) خداوند نامیده شده است. با توجه به این نکته خواه ناخواه در وهله ی اول بین دو دین مسیحیت و اسلام در زمینه ی لوگوس/کلمه تشابهی به چشم می خورد. اما مفسران مسلمان در آیاتی که از عیسی _علیه السلام_ با عنوان«کلمه» نام برده شده، آن را به معنای«کن» تفسیر و هر گونه صفت الوهی و ازلی را از وی سلب کرده اند. درحالی که در مسیحیت«لوگوس» همواره ازلی و الوهی پنداشته شده است و این یکی از تفاوت های اصلی و بنیادی در مسیحیت و اسلام درباب«لوگوس/کلمه» به حساب می آید.
۱۱.

کلمه «خدا» در مقدمه انجیل یوحنا؛ دیدگاه ها و نظریات(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فیلون لوگوس عیسی کلمه فلسفه یونان یوحنا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۷۸۴ تعداد دانلود : ۱۴۸۶
«کلمه» در سنت یهودی و متن مقدس عبری گرچه همواره به طور مستقیم و با صراحت مورد اشاره قرار نگرفته است، اما واژه های «حکمت» و «ممرا» و... در عهد عتیق دیده می شود که همان کارکردهای «کلمه» در فلسفه یونان، عهد جدید و حتی قرآن را دارد. فیلون به عنوان یکی از بزرگ ترین فلاسفه یهودی و به عنوان یکی از نخستین متکلمان فیلسوف، نقش مهمی در ورود این واژه به ادبیات دینی دارد. وی معانی زیادی را برای کلمه برشمرده است؛ به گونه ای که برخی، معانی موردنظر فیلون از این واژه را تا بیش از 60 معنا احصا نموده اند. یوحنا نیز در فضایی یونانی می اندیشید. زمانی که او عیسی را در مقدمه انجیلش با عنوان «کلمه» خطاب کرد، مخاطبان انجیلش با دیدن این واژه، هیچ غرابتی نداشتند و آن را در فضای فلسفی یونان کاملاً درک می کردند. به نظر می رسد، از میان رویکردهای گوناگون به ریشه این واژه در مقدمه یوحنا، این دیدگاه که فلسفه یونان و فیلون در ورود این واژه به ادبیات عهد جدید و یوحنا، مؤثرتر از دیگر عوامل بودند، از شواهد محکم تری برخوردار است.
۱۲.

آرای هراکلیتوس درباره ی جنبش ذاتی طبیعت و مقایسه ی آن با دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حرکت اصالت وجود حرکت جوهری ملاصدرا لوگوس تضاد تشکیک وجود هراکلیتوس وحدت در کثرت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پیش سقراطیان وسوفسطاییان (6 ق.م- 4 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : ۲۹۳۳ تعداد دانلود : ۱۱۸۷
از جمله مباحثی که همواره در طول تاریخ فلسفه، محل بحث و گفت وگو بوده، مسأله ی جنبش ذاتی طبیعت یا به تعبیر عام تر، صیرورت و دگرگونی آن است. تا آن جا که تاریخ فلسفه نشان می دهد، اندیشه ی فیلسوفان همواره میان ثبات و تغییر، مردد بوده است: برخی به کلی، واقعیت داشتن حرکت در طبیعت را انکار کرده و تغییر و تحولاتِ مشهود را ساخته و پرداخته ی ذهن تلقی کرده اند؛ برخی دیگر اما، از حرکت به مانند حقیقتی انکارناپذیر سخن گفته و آن را مبنای نظام فلسفی خویش قرار داده اند. در میان فیلسوفان یونانی، اولین کسی که با انکار ثبات، از تغییر و جنبش دائم اشیائی طبیعی سخن به میان آورده، هراکلیتوس است. در میان فیلسوفان مسلمان نیز بیش از همه، ملاصدراست که از جنبش ذاتی جوهر اشیا سخن گفته و آن را یکی از ارکان مهم حکمت متعالیه ی خود دانسته است. هراکلیتوس بر مبنای چهار اصل مهم فلسفه ی خود، یعنی لوگوس، تغییر، تضاد و وحدت در عین کثرت، به تبیین اصل تغییر و صیرورت در طبیعت پرداخت و آن را ویژگی اساسی و فراگیر و نافذ عالم طبیعت دانست. ملاصدرا نیز با ابتنا بر اصول مهم فلسفه ی خود، همچون اصالت وجود و تشکیک وجود، حرکت را از عوارض تحلیلی وجود دانست و ثابت کرد که حیثیت حرکت، از حیثیت وجود اشیا، انفکاک ناپذیر است. این مقاله پس از تحلیل اندیشه ی هراکلیتوس و مقایسه ی آن با آرای ملاصدرا نتیجه گرفته است که به رغم تفاوت های آشکاری که میان دیدگاه این دو فیلسوف وجود دارد، ارائه ی تفسیر نزدیک به هم و تقریب آرا ایشان درباره ی جنبش ذاتی طبیعت، امری ناممکن نمی نماید.
۱۳.

جایگاه مفهوم لوگوس در اندیشه برابری و نظام جهانی رواقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لوگوس نظام جهانی هراکلیت رواقیون برابری طبیعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پساارسطویی رواقیان و اپیکوریان (قرن 4 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه تاریخ فلسفه
تعداد بازدید : ۱۹۶۹ تعداد دانلود : ۱۲۷۱
می توان گفت که نخستین بخش عمده فلسفه رواقی، منطق نظریه لوگوس است. این اصل که مفهوم قانون طبیعی از آن تعبیر می شود، بیشترین سهم فرهنگ یونان در میراث اندیشه ی بشری است. لوگوس در اندیشه ی رواقی نظم عقلانی حاکم بر عالم یا ساختاری است که نظام عقلانی عالم را نشان می دهد. این اصل عقلانی در زمینه های مناسب به صورت آتش یا خدا توصیف می شود. از دیدگاه رواقیون طبیعت تبلور یک قانون عام یعنی فراگیر و جهان شمول است و این قانون واحد که متعالی ترین قاعده کلی است، مبنای نظری اندیشه ی برابری و نظام جهانی در تفکر رواقی است. مقاله حاضر در صدد است تا با رهیافت مضمون گرا این فرضیه را به آزمون بگذارد که مفهوم لوگوس یا قانون ازلی و ابدی از تفکر پیش سقراطی (خصوصاً اندیشه ی هراکلیت) به عصر یونانی مآبی و اندیشه ی رواقیون، راه پیدا کرده و ضمن تکامل این مفهوم، پایه ی نظری مفاهیمی هم چون برابری و نظام جهانی در این مکتب را شکل داده است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی به نگارش در آمده است.
۱۴.

بررسی آپُریا در محاوره های تعریفی افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لوگوس تعریف آپریا النخس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۰ تعداد دانلود : ۵۰۸
مقاله حاضر به بررسی این مطلب می پردازد که چرا افلاطون در محاوره های تعریفی در نهایت به پرسش طرح شده پاسخ قطعی ارائه نمی دهد و به اصطلاح این محاورات به آپُریا ختم می شوند. به این منظور نخست ریشه شناسی این کلمه را مورد بررسی قرار می دهیم که بنا بر آن مشخص می شود آپُریا به معنای دشواری است که شخصیت های ترسیم شده در محاورات در پیدا کردن پاسخ پرسش مطرح شده، بدان دچار می شوند و در دست یابی به پاسخ نهایی راه به جایی نمی برند. سپس، به طور اجمالی بررسی می شود که آیا آپُریا نتیجه شیوه بکار گرفته شده، اِلِنخُس، در این گروه از محاورات است یا خیر. در ادامه، امکان های متعددی در رابطه با تفسیر آپُریا طرح می شود و مورد بررسی قرار می گیرد. سرانجام، در تحلیل نهایی بیان می شود که این وضعیت انعکاسی است از وضعیت فکری و فلسفی یونان که افلاطون آن را در محاوره های تعریفی منعکس می کند.
۱۵.

بررسی رابطة تطبیقی واژة لوگوس از منظر هراکلیتوس و نشان چلیپا در اندیشة ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لوگوس عنصر آتش اشه وهیشته نقش چلیپا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۱ تعداد دانلود : ۶۴۹
بحث از لوگوس در اندیشة هراکلیتوس با نگاه هستی شناسانة این اندیشمند یونانی نمود می یابد. لذا به منظور روشن کردن مفهوم لوگوس از منظر وی و مواجه ساختن آن با پرسش هایی از معرفت شناسی نقش چلیپا -که هدف اصلی این پژوهش است- ابتدا واژة لوگوس در آراء هراکلیتوس مورد بررسی قرار می گیرد. در واقع هراکلیتوس لوگوس را قانون و اصلی جهانی می داند که همة عالم را فرا گرفته و در ذات یگانه، اما برای همگان مشترک هست و تنها تمثیل دیداری آن نوری است که در آتش به ظهور می رسد. همانند لوگوس و در موازات آن در اسطوره های ایرانی نیز اشه وهیشته نمادی از نظام جهانی، قانون ایزدی و نظم اخلاقی در گیتی است که آتش نمایندة زمینی و این جهانی آن محسوب می شود، آتشی که قرابت دیرینه ای با نقش چلیپا دارد. بر این اساس در پژوهش مطروحه آراء و عقایدی مورد نظر قرار گرفته که مختصات ظاهری و باطنی لوگوس را با اشه وهیشته در راستای همسویی آن دو با نشان چلیپا بررسی کند. بدین ترتیب به منظور آگاهی از رابطة معرفت شناسانه بین دو مفهوم و نماد متعالی و پاسخ به این پرسش اصلی که آیا می توان چلیپا را نماد و صورت محسوس لوگوس دانست؟ ابتدا قطعات هراکلیتوس در خصوص لوگوس و راز هستی که در آن نهفته است به همراه تأثیر احتمالی آن از اندیشة ایرانیان باستان مورد توجه قرار گرفته و سرانجام به عنوان یافته ها و نتایج این تحقیق قیاس عمومی از آراء هراکلیتوس در زمینة آتش به عنوان تنها تمثیل دیداری لوگوس و اندیشة ایرانیان باستان در خصوص حقیقت آتشی که از اشه وهیشته نیرو می گیرد. جهت آشکار کردن رابطة متعالی بین لوگوس نزد هراکلیتوس و نقش چلیپا نزد ایرانیان انجام می پذیرد. روش تحقیق توصیفی- تطبیقی بوده و ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارندة جستجوی کتابخانه ای و مطالعات میدانی است.
۱۶.

روش فرضیه در فلسفة افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش لوگوس مثل دیالکتیک روش فرضیه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۳۵۰ تعداد دانلود : ۶۷۷
در مقالة حاضر روش فرضیه را در فلسفة افلاطون مورد بررسی قرار می دهیم و برای این منظور به ترتیب سه محاورة منون، فایدونو جمهوریرا-که روش مذکور در آنها به صراحت طرح شده اند- مورد واکاوی قرار داده، سیر تغییر نگرش افلاطون دربارة جایگاه و کاربرد روش فرضیه را در حوزة فلسفة نشان می دهیم. افلاطون در منونبا نظر به هندسه درصدد ارائة روشی است که در فلسفه نیز کاربرد داشته باشد. اما توجه ویژه به روش و اهمیت آن در پژوهش های فلسفی– در جمهوری- و نیز متعلق راستین معرفت، مثل، سرانجام وی را به بازبینی کارایی و گسترة بکارگیری روش فرضیه در فلسفه وا می دارد و این امر افلاطون را به روش خاص فلسفه یعنی دیالکتیک رهنمون می شود.
۱۷.

بررسی نسبت شناخت و شهرزیستی از رهگذر بازخوانی پیوند فوسیس و لوگوس در اندیشه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت ارسطو لوگوس فوسیس شهرزیستی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۰۶۱ تعداد دانلود : ۸۴۹
«فوسیس» یکی از مهم ترین واژگان فلسفی ارسطو است، تا جایی که می توان آن را پایه و موضوع شناخت، از دیدِ وی دانست. این واژه را می توان در فلسفه او از دو دریچه شناختِ انسانی و شناخت راستین  نگریست، و بسته به این که موضوع کدام یک از این دو باشد، مفهومش متفاوت خواهد بود. بررسی فوسیس در نسبت با دانش انسانی، به پیوند آن با یکی دیگر از واژگان مهم فلسفه ارسطو؛ یعنی لوگوس، و در پی آن، به پیوند شناخت و شهرزیستی در زندگی انسانی ره می برد، و از رهگذر این پیوندها دانسته می شود. اما بررسی آن در نسبت با شناخت راستین، فراتر از پیوندهای یادشده، به حقیقتِ راستین چیزها ره می برد. با نگاه آموزه هایی از فلسفه ارسطو، می توان گفت که نه تنها انسان می تواند با گذر از زیستِ انسانی به زیستِ خدایی، حقیقت راستین چیزها را دریابد، [بل]که داشتن چنین دریافتی، پیش شرط هرگونه رویارویی و پژوهش درباره چیزها است. به همین رو، می توان گفت انسان، از پیش، با حقیقت آشنا است.
۱۸.

کلمه الهى: واسطه پیدایش موجودات در مسیحیت و اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کلمه الهی لوگوس کلمه محمدیه تجسد تجلی نگرش انسان - جهانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۷ تعداد دانلود : ۸۱۳
در الهیات مسیحی و همچنین در عرفان اسلامی «کلمه الهی» به عنوان واسطه خلقت موجودات معرفی شده است. کلمه الهی در مسیحیت همان لوگوس است که عبارت های اوَل انجیل یوحنا درباره آن است و در عرفان اسلامی «کلمه محمدیه» یا «حقیقت محمدیه» است. اینکه حقیقت وجودی دو انسان، یعنی حضرت عیسی (ع) و حضرت محمد(ص) مبدأ پیدایش دیگر موجودات است، مصادیقی از آموزه ای در مطالعات ادیان است که به نام «نگرش انسان - جهانی» مشهور شده است و در واقع از مشترکات عرفانی ادیان ابراهیمی اصیل است. با این حال، میان الهیات مسیحی و عرفان اسلامی در شرح و تفصیل این مطلب تفاوت وجود دارد. در مسیحیت، کلمه الهی متجسد می شود؛ یعنی جسمانیت می یابد و در جایگاه یکی از اشخاص ثلاثه تثلیث قرار می گیرد، ولی در عرفان اسلامی کلمه «الهی» متجلی می شود، بی آنکه از جایگاه تنزیهی خود بیرون آید. مقاله حاضر به شرح و تفصیل این موضوع می پردازد.
۱۹.

تأملّاتی در تعلیم وتربیت، براساس آموزه های (Lehre) هایدگر در هستی و زمان تعلیم وتربیت تیمارخواهانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدار لوگوس دازاین تعلیم وتربیت تیمارخواهانه جهان پردازی اگزیستانسیال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۷ تعداد دانلود : ۴۸۹
این مقاله تلاش می کند تا تعلیم و تربیت را از منظر هایدگر بر اساس کتاب هستی و زمان[i] واشکافی کند، این اثر دیگرگونه راهی را در مواجهه با دانش (wissenschaft) و بالتبع پدیده ی تعلیم و تربیت بر ما می گشاید. هایدگر با روش پدیدار شناسی و با  تفکر در مفهوم لوگوس و پدیدار، آشکار می کند ؛ که لوگوس به معنی "مجال دیدن دادن " و پدیدار "خود را در خود نشان دادن" است ، این معنا از پدیدارشناسی مجالی برای نشان دادنِ خود چیزها به شیوه ی خود است . دازاین روشنگاهی، برای خود - نشان دادن - چیزها ، با گشودگیِ زمانمندانه ، در نسبت دلمشغولانه با چیزها و در نسبت تیمارخواهانه با دازاین های دیگر است ؛که این امر سبب بروز و مجال بروز دادن به حقیقت چیزها می شود. در تعلیم و تربیت براساس آموزه های هایدگر؛ موضوع تعلیم و تربیت به نحوی دلمشغولانه در نسبت با چیزهایِ جهان پیرامونی مجال بروز می یابد و رابطه ی مربی و مترّبی براساس "تیمارداشتِ رهاکننده" ، برای رخدادِ حقیقتی نو، سبب سازِ می شود . در این شیوه از تعلیم و تربیت ؛ گشودگیِ به چیزها سبب می شود که موضوعات تعلیم و تربیت را نه امری سوبژکتیو به گونه ی شناختی  و نه امری ابژکتیو ، که دازاین درآن مشارکت ندارد ، تلقی کنیم ؛ بلکه براساس روی آورندگی به چیزها در زمان ، هر مواجهه ای با حقیقت، در نسبت با هستی چیزها بروز می کند. [i] .Heidegger,Martin. Sein und Zeit (1927), Tübingen, Max Nimeyer Verlag, 17 Auflag,1993
۲۰.

هنر بدون متافیزیک: خوانشی پساساختارگرایانه از هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنر متافیزیک لوگوس نشانه زبان پساساختارگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۵۰۷
هنر مدرن منادی دوران جدیدی است، دوران تعلیق و وانهادگی؛ دورانی که در حوزه های عمومی تر پست مدرن نامیده می شود. پساساختارگرایی اندیشه ی چنین دورانی است، دورانی که انسان به سرشت تاریخی خود پی می برد و از بند لوگوس می گسلد. اما این وانهادگی، برخلاف تصور رایج، زندگی را با نسبیت محض و بی معنایی مواجه نمی سازد. می خواهیم ببینیم در اندیشه ی پساساختارگرا چه بر سر هنر می آید. در واقع «هنر بدون لوگوس» موضوع اصلی این مقاله است. در این مقاله با معرفی و نظریه پردازی پیرامون مفهوم «فدرالیسم زبانی» تلاش می کنیم خوانشی متفاوت از هنر در پارادایم پساساختارگرایی ارائه دهیم. با کنار گذاشتن لوگوس، بار تعهد هنر بر دوش «دیگری» قرار می گیرد. در این معنا هنر اساساً متعهد است، اما نه دیگر تعهد به امری متافیزیکی، که تعهدی زمینی و این جهانی. در این مقاله با معرفی و نظریه پردازی پیرامون مفهوم «فدرالیسم زبانی» تلاش می کنیم خوانشی متفاوت از هنر در پارادایم پساساختارگرایی ارائه دهیم. با کنار گذاشتن لوگوس، بار تعهد هنر بر دوش «دیگری» قرار می گیرد. در این معنا هنر اساساً متعهد است، اما نه دیگر تعهد به امری متافیزیکی، که تعهدی زمینی و این جهانی.