بررسی اجمالی مالیات در اقتصاد ایران-2
آرشیو
چکیده
متن
1. فرار از مالیات. مشکل فرار از مالیات از عمده ترین مشکلات نظام مالیاتی در هر جامعه ای است. مناسب است این مساله ریشه یابی شده و در رفع علل آن در حد امکان تلاش گردد.
بطور کلی علل فرار از نظام مالیاتی را می توان به دو دسته عمده تقسیم کرد:
الف)علل مربوط به پرداخت کنندگان
ب)علل مربوط به نظام مالیاتی کشور
برخی از علل مربوط به پرداخت کنندگان عبارتند از:
1. نفع پرستی مردم و ترجیح دادن منافع شخصی بر منافع اجتماعی این مساله روشن است که انسان به دلیل حب ذات, به دنبال منافع فردی خویش است. و از آنجا که پرداخت مالیات, جدا کردن بخشی از اموال شخصی به نفع جامعه بوده, که با خصلت خود خواهی انسانی ناسازگار است. بنابراین او تلاش میکند از پرداخت آن امتناع ورزد.
البته در اقتصاد اسلامی, با فرض انسان اقتصادی اسلام و جامعه اسلامی, با این مشکل مواجه نیستیم, زیرا منافع فردی انسان اقتصادی اسلام با منافع اجتماعی او عجین شده است. اسلام منافع اجتماعی را بگونه ای به منافع فردی برگردانده است. انسان معتقد به معاد, زندگی را به حیات دنیوی منحصر ندانسته و منافع را در منافع مادی خلاصه نمی کند. فرد از آنجا که خود را دوست می دارد و دارای جهانبینی اسلامی است, منافع فردی خود را در پرداخت مالیاتهای واجب میداند. این انسان عدم پرداخت دیون واجب خود به جامعه اسلامی را, موجب عقوبت در آخرت دانسته و در مقابل, پرداخت واجبات بلکه مستحبات را برای رسیدن به کمال خود ضروری میداند.
2. عدم اعتقاد به نظام مالیاتی: با مراجعه به مودیان مالیاتی, این نتیجه حاصل میشود که اکثرا اعتقادی به لزوم پرداخت مالیات وضع شده از طرف دولت ندارند. از جمله این علل, عدم توجیه مردم توسط مسئولین, تغییر قوانین مالیاتی, اعمال تبعیض در مراحل عمل و بعضا مصارف بی جا میباشد. در رابطه با اعمال تبعیض در مرحله عمل بدون مناسبت نیست به نمونه گویای زیر توجه شو: مدیر کل اداره امور اقتصادی و دارایی استان آذربایجان شرقی میگوید: صنفهای طلا فروش و فرش فروش تبریز در سال گذشته( 1370) علی رغم این که به نظر می رسد از در آمدهای کلان نسبت به سایر صنوف به ویژه حقوق بگیران برخوردارند, کمترین مالیات را به دولت پرداخت کردهاند. وی مجموع مالیاتی وصولی از صنوف استان از جمله صنف طلا فروش و فرش فروش استان را در سال گذشته جمعا 9 میلیارد و 28 میلیون ریال ذکر کرد, در حالی که کارمندان و قشر حقوق بگیر استان علی رغم مشکلات اقتصادی و مالی بیش از 10 میلیارد و 380 میلیون ریال مالیات به دولت پرداخت کردهاند. 1. بعضی فقدان فرهنگ مالیاتی در کشور را از جمله علل فرار از نظام مالیاتی ذکر کره و یکی از علل پرداخت به موقع مالیات در کشورهای توسعه یافته را فرهنگ مالیاتی مردم میدانند.
در این رابطه, اگر مالیات را عبارت از پرداخت اجباری قسمتی از دارایی یا در آمد افراد برای تامین مخارج عمومی دانسته و فرهنگ مالیاتی را عبارت از پرداخت مالیات از روی میل و با طیب نفس بدانیم, این مطلب تا حدودی پذیرفتنی است که جامعه کنونی ما فاقد فرهنگ مالیاتی است. اما علت پرداخت به موقع مالیات در کشورهای توسعه یافته, فرهنگ مالیاتی مردم نیست بلکه وجود مجازاتهای سنگین و سیستم اطلاعاتی قوی این کشورها است.
این کشورها از سیستم بانکی قوی و نیرومندی برخوردارند. تقریبا همه معاملات با چک صورت میپذیرد. سیستم مالیاتی در آنها بگونه ای است که کوچکترین مجازات فرار از مالیات, از بین رفتن اعتبار فردی میباشد که فقط بایست با چک کار کند. بنابر این شاید, بتوان گفت اگر آنان در سیستم مالیاتی کشور ما قرار گیرند که اطلاعات نسبت به در آمد و ثروت افراد, ضعیف و راههای فرار از مالیات به وفور یافت میشود. هرگز مالیات پرداخت نمی کنند. و چگونه مصالح جامعه را بر مصالح فردی مقدم می دارند در حالیکه وقتی مدت کوتاهی در محل تجاری نیویورک بدون سابقه و ناگهانی, خاموشی برق اتفاق می افتد, مردم عادی کوچه و بازار این شهر بسیار ثروتمند به اصطلاح متمدن به مغازه ها حمله ور شده و در مدت کوتاهی, سرمایه های مغازه دارن را به غارت می برند و پلیس سه هزار نفر از آنان را دستگیر و بازداشت می نماید. در همین زمان در هتلها, مسئولین هتل اخطار کرده بودند که در راهروها و پله ها غارتگران کمین کردهاند و مسافران تنها باید گروهی و با گارد محافظ حرکت کنند 2. با توجه به اینکه از یک طرف تعداد حقیقی غارتگران بیش از تعدادی بوده که پلیس دستگیر نموده و از طرفی, افراد سارق حرفه ای نبوده اند که در روز و ساعت معین با اطلاع قبلی یکدیگر را خبر کرده باشند, می توان به این نتیجه رسید, مردمی که در یک خاموشی ناگهانی, امنیت داخلی خود, یعنی مهمترین دستاورد پرداخت مالیات و فلسفه ایجاد دولت را اینگونه نادیده می گیرند چندان به فکر تامین هزینه های دولت و پرداخت مالیات نیستند.
البته فقدان فرهنگ مالیاتی در کشور, علل مختلف دارد که مهمترین آنها عبارتند از: 1- عدم اعتقاد به شرعی بودن مالیات, با توجه به فرهنگ اسلامی که تا حدودی حاکم بر جامعه است وجود مالیتهای معروف اسلامی ( خمس, زکات و... ) در عرض این مالیاتها به نوبه خود در غیر شرعی جلوه دادن این مالیاتها موثر بوده است. 2- چون معمولا در آمد های مالیاتی در منطقه مودیان مالیاتی هزینه نمی شود, نتیجه های حاصل از آنها برای مردم محسوس نیست. 3- استفاده رژیم گذشته از منابع درآمد نفت و گاز و عدم توجه به در آمدهای مالیاتی سهیم بوده است.
اگر مالیات را در مرحله اول عبارت از: پرداخت مالیاتهای معروف شرعی ( خمس, زکات و... ) دانسته و پس از جمع آوری و عدم کفاف اینها, دولت را مجاز به اخذ مالیات بدانیم. « البته با توجه به فتوای بعضی از فقهاء مبنی بر منحصر نبودن زکات بر نه چیز و توسعه آن به کالاهای دیگر و ارباح مکاسب, نیاز به وضع مالیات اگر مرتفع نشود به مراتب کاهش مییابد » در این صورت آیا می توان گفت مردم ایران در زمان کنونی فاقد فرهنگ مالیاتی هستند ؟ چنین ادعائی مشکل است. زیرا با توجه به عدم محاسبه این مالیاتها در عداد مالیاتهای رسمی کشور و عدم اجبار, در صد قابل توجهی از مردم وجوهات شرعیه خود پرداخت می نمایند. علاوه بر اینها وجود صدقات جاریه در کشور, کمکهای نسبتا زیاد مردم به جبهه های جنگ, کمک به فقراء و ایتام, ساختن و اداره مساجد و مراکز عمومی و مسائلی از این قبیل توسط مروم, این مطلب را به اثبات میرساند که مردم دارای فرهنگ مالیاتی هستند, منتهی مالیاتی که به آن اعتقاد قلبی دارند.
علل مربوط به نظام مالیاتی
1- ضعف, تغییر و قابل فهم نبودن قوانین – عیوب و نقائص در قوانین مالیاتی, مشخصه بخشقابل توجهی از قوانین مالیاتی است. بگونه ای که موجب پیچیدگی و تغییر مداوم این قوانین شده است. به عنوان مثال: لایحه قانونی تادیه و تسویه بدهی مالیاتی مصوب 29/12/1357 اصلاحیه و متممهائی در تاریخهای ذیل دارد: 28/1/58, 3/9/58 و 14/9/58 3 یعنی در مدت کمتر از 9 ماه چهار تغییر در یک قانون مالیاتی مشاهده میشود. لایحه قانونی اصلاح قانون اخذ مالیات از اتومبیلهای سواری و صفحات گرامافون مصوب 13/6/1358 در تاریخ 1/3/59 اصلاح و در روز 7/8/1360 به این صورت ابلاغ گردد: «... قانون وصول مالیات از اتومبیلها ی غیر سواری و اصلاح بعضی از مواد قانون مالیاتهای مستقیم و اصلاحیه های بعدی که در روز پنجشنبه هفتم آبانماه یکهزار و سیصد و شصت.. برای مدت یک سال از تاریخ تصویت به صورت آزمایش قابل اجرا است. طی نامه... به عنوان جایگزین قانون.. به آن وزارت.. ابلاغ میگردد» 4.
چنانچه مشاهده میشود در متن ابلاغیه قانون وصول مالیات از اتومبیلهای غیر سواری, قید « برای مدت یک سال از تاریخ تصویب به صورت آزمایش » آورده شده است. با محاسبه تاخیرهای زمانی جهت الاغ از مجلس شورای اسلامی به وزارت اقتصاد و دارائی و از آنجا به ادارات مربوطه, قانون فوق حدود 10 ماه – با تعیین موقتی بودن – اعتبار دارد. با توجه به آثاری که قوانین در جامعه ایجاد میکنند , باید در حد ممکن دائمی باشند, نه موقتی. زیرا آزمایش قانون در جامعه آثاری به دنبال دارد که با پایان یافتن مدت اجرا قانون, آن آثار پایان نمی یابد. موقتی بودن قوانین مالیاتی این امید را در مدیان مالیاتی ایجاد میکند, که اگر مقاومت نموده و بنحوی امروز را به فردا موکول نمایند, امکان عفو یا کاهش در مالیاتی وجود دارد. ضمن اینکه در تغییرات قوانین مالیاتی, ارجاعات به مصوبه ها و قوانین گذشته فراوان به چشم می خورد که این خود موجب پیچیدگی قوانین میگردد. عدم وضوح و پیچیدگی برخی قوانین مالیاتی, قانونگذاران را مجبور به ابلاغ بخشنامه هائی نموده است عناوین این بخشنامه ها که معمولا مدتی پس از ابلاغ قوانین باشد. بعضی عناوین عبارتند از: « رفع اشکالات », « موارد توضیحی درباره اصلاح پاره ای از مواد قانونی » و...
2-عدم جلب اعتماد مردم نسبت به اهداف مالیاتی - با بررسی تحقیقی و تنظیم پرسشنامه و کتی تماس با مودیان مالیاتی – که بخش دوم برای ما ممکن بود – می توان به این نتیجه رسید که, اعمال تبعیض بین مودیان متشابه الوضع و یا وجود تساوی بین مودیانی که از نظر در آمد یا ثروت متفاوت می باشند, تبانی مودیانبا مامورین مالیاتی, راهنمائی های مامورین مالیاتی و حتی نوشتن عریضه برای کاهش مالیات مودیان توسط خود مامورین و... از اعتماد مردم نسبت به نظام مالیاتی کاسته و موجب فرار از مالیات میشود.
3- ضعف سیستم اطلاعاتی – در کشورهای پیشرفته به علت پیشرفت تکنولوژی و بانکداری, اطلاعات نسبت به ثروت, در آمد و معاملات افراد حقیقی و حقوقی نسبتا دقیق است, و در این جهت مشکل زیادی ندارند. ولی در کشورهای در حال توسعه از جمله جمهوری اسلامی ایران, رشد بیش از حد بخش خدمات, ضعف سیستم بانکی و عدم ثبت دقیق معاملات و انتقالات, موجب شده است مسئولین مربوط نتوانند اطلاعات دقیقی از در آمد و ثروت افراد بدست آورند. وجود این مساله و ضعف اعتقاد مردم به نظام مالیاتی موجب عدم اعلام صحیح در آمد یا ثروت واقعی افراد گردیده که نتیجه آن گسترده شدن میدان فرار از مالیات میباشد.
4. اتکا به در آمدن نفت – از مشکلات اساسی اقتصاد ایران, متکی بودن به در آمد های نفتی است. آمارهای موجود نشان میدهد, از پیدایش نفت تا کنون تقریبا تکیه عمده دولت بر در آمدهای نفتی بوده است در سال 1289 حدود 58 در صد در آمد کشور را در آمدهای مالیاتی تشکیل داده است. البته پس از انقلاب با اعمال سیاستهای متناسب با اهداف انقلاب, صدور نفت کاهش یافت و از روزی 5 میلیون بشکه در سال 1356 به 9/2 میلیون بشکه در سال 1358 تنزل کرد. با بروز جنگ تحمیلی و تحریم اقتصادی در سالهای 1359 و 1360 به 9/0 میلیون بشکه در روز رسید5. جدول شماره 3 مقایسه ای بین متوسط سهم در آمد نفت و مالیات و سایر در آمد های عمومی دولت در یک دوره قبل و سه دوره بعد از انقلاب است. گرچه ظاهر قضیه نشان میدهد اتکاء دولت به نفت کاهش یافته ولی در سالهای ( 68-65 ) نسبت به (56-53 ) در آمد های مالیاتی 5/30 درصد افزایش و در آمد نفت 51 در صد کاهش را نشان میدهد, ولی بخش عمده ای از کاهش مزبور به علت کاهش ارزش ریال در برابر دلار و محاسبه در آمد نفت با قیمت رسمی دلار میباشد. علاوه بر این, این کاهش همراه با کسری بودجه بوده است و عمدتاً به وسیله استقراض از بانک مرکزی جبران شده, که خود تورم زا بوده است.
اتکاء به نفت موجب گردیده توجهی به مالیاتها نشده و در نتیجه در آمدهای مالیاتی کشور, حتی نسبت به کشورهای در حال توسعه, نا چیز باشد. مقایسه ای بین سهم در آمدهای مالیاتی در تولید ناخالص ملی در کشورهای آسیائی, این مساله را نشان میدهد.
ترکیب در آمد های عمومی دولت ( درصد )6
56-53 60-57 64-61 68-65
در آمد نفت و گاز 79 65 56 28
در آمد ما لیاتی 2/17 27 2/31 7/47
سایر در آمد ها 8/3 8 8/12 3/24
سهم مالیات در تولید ناخالص ملی در کشورهای آسیائی (79-1974)
کشورهای آسیائی بوتان مالزی اردن سریلانکا ترکیه اندونزی عمان
نسبت کل در آمد های مالیاتی به تولید ناخالص ملی 3/26 4/20 9/18 5/18 6/17 6/16 2/15
کشورهای آسیائی کره جنوبی تایلند فلیپین سوریه پاکستان هندوستان برمه ایران
نسبت کل در آمدهای مالیاتی به تولید ناخالص ملی 1/15 4/12 8/11 4/11 4/11 4/10 2/9 7/8
3-ترکیب مالیاتی – از جمله تقسیم بندهای مالیات مربوط به نحوه دریافت آن است. مالیات به مستقیم بندیهای مالیات مربوط به نحوه دریافت آن است. مالیات به مستقیم و غیر مستقیم تقسیم میشود. مالیات مستقیم, مالیاتی است که مستقیماً از افراد گرفته میشود. مثل مالیات بر مزد وحقوق و مالیات بر در آمد اشخاص که معمولا بر حسب نرخهای تصاعدی به نسبت در آمد وصول میشود. مالیات غیر مستقیم, مالیاتی است که, از یک مجموعه یا گروه دریافت میشود و پرداخت کننده واقعی ممکن است گروههای دیگری باشند. مثل مالیات بر فروش و مصرف که فروشندگان با پیش بینی مقدار مالیات سعی در انتقال آن به دیگران از طریق افزایش قیمت کالاها و خدمات دارند. بنابراین, در مالیاتهای غیر مستقیم وقتی کالا ضروری باشد و مصرف کننده نتواند در مصرف آن صرفه جوئی کند, احتمال پرداخت مالیات بوسیله افراد کم در آمد بیشتر میشود و طبقه مرفه و پر در آمد که بیشترین نفع را از امکانات جامعه می برند بالنسبه مالیات کمتری پرداخت می نمایند.
در مالیاتهای غیر مستقیم, مودی مالیاتی دقیقا شناخته شده نیست. با توجه به اینکه در مورد مالیاتها شناخت مودی مالیاتی, از مسائل اساسی و مهم میباشد, مالیاتهای غیر مستقیم, مسئولین را به اهداف مالیاتی نخواهد رساند و توزیع عادلانه در آمد را که از اهداف مهم اجتماعی مالیاتها است نا برابرتر خواهد کرد و با افزایش مالیاتهای غیر مستقیم نسبت به مستقیم, فاصله طبقاتی بیشتر خواهد شد. جدول شماره 5 ترکیب مالیاتها برحسب مستقیم و غیر مستقیم را نشان میدهد. مشاهده میشود که مالیاتهای غیر مستقیم پس از انقلاب همچنان سهم مهمی را به خود اختصاص داده است.
ترکیب مالیاتها بر حسب مستقیم و غیر مستقیم و با استثناء مالیات بر شرکتهای دولتی ( درصد ) 8.
سالنوع مالیات 56-53 60-57 64-61 68-65
مالیاتهای مستقیم 25/52 54 5/46 59
مالیاتهای غیر مستقیم 75/47 46 5/53 41
مالیاتهای مستقیم به استثناء شرکتهای دولتی 75/25 25/30 31 75/42
جدول فوق نشان میدهد گرچه در سالهای ( 60-1357 ) رشد مالیاتهای مستقیم 75/1 درصد نسبت به دوره قبل بوده و مالیاتهای غیر مستقیم 75/1 درصد رشد منفی داشته است, و مالیاتهای مستقیم طی سالهای (64-1361 ) حدود 5/7 درصد سهمی بیش از مالیاتهای مستقیم را به خود اختصاص داده است. این در صورتی است که مالیات بر شرکتهای دولتی نیز به عنوان, مالیاتهای مستقیم محاسبه شده است. ا ز آنجا که مالیات بر شرکتهای دولتی از منابع دولت عاید خزانه میشود. تقریباً هیچ یک از اهداف شخصیه مالیات. بوسیله این نوع مالیات تامین نمی گردد لذا در سطر آخر جدول فوق, مالیات بر شرکتهای دولتی از مالیاتهای مستقیم کسر شده است. مشاهده میشود, در دوره 4 سال قبل از پیروزی انقلاب 5/26 درصد از کل مالیاتها یعنی بیش از 50 درصد مالیاتهای مستقیم, را مالیات بر شرکتهای دولتی به خود اختصاص داده, و پس از انقلاب, همچنان سهم مهمی از مالیاتهای مستقیم را دارا میباشد.
4-پیشنهادات
الف ) ارتباط با مودیان – وجود ارتباط پی در پی با مودیان مالیاتی و توجیه آنان هر چند هزینه هائی در بر دارد, ولی آثار مطلوب اقتصادی نیز در پی دارد. و علاوه بر آثار اقتصادی آثار مطلوب سیاسی, اجتماعی زیادی نیز دار, و رها کردن مودیان ( به خصوص در کشوری که نسبت به پرداخت مالیات توجیه نشده و عادت به پرداخت مالیات را اجباری ننموده اند ) ممکن است آثار نامطلوبی, از جمله نارضایتی هائی به دنبال داشته باشد که جبران ناپذیر خواهند بود.
ارتباط با مودیان به دو صورت ممکن است: الف ) شفاهی: 1- از طریق تلفن, گرچه هفته ای یک شب فردی با تجربه و مناسب پاسخگوی مودیان باشد.
2- از طریق رادیو و تلویزیون ,با اشکال مختلف می توان با مودیان ارتباط بر قرار نموده و آنان را توجیه کرد. طرقی از قبیل ارتباط مستقیم, طرح سوال و پاسخ ( به صورت کوتاه و مختصر ), تشکیل میزگردهای متعدد پپوسته توسط کارشناسان مساله ( شبیه میزگرد تلویزیونی «جمعیت, حال و آینده»).
3- توجیه روحانیون و ائمه جمعه و جماعات, از آنجا که در کشور جمهوری اسلامی ایران, مردم اعتقای محکم به روحانیت دارند و مجالس وعظ, خطابه و سخنرانی در کشور به وفور تشکیل میگردد. به ویژه در ایام ماه مبارک رمضان, محرم و صفر اکثر مناطق اعم از شهر و روستا به مساجد هجوم می آورند و به سخنان طلاب و روحانیون گوش فرا میدهند, مناسب است از این فرصت استفاده شود و از وجود روحانیون برای توجیه مردم نسبت به مالیات استفاده گردد. و چون لزوم پرداخت مالیات یک ماله اقتصادی است و خارج از تخصص اکثر طلاب و روحانیون میباشد, توجیه آنان ضروری میباشد.
توجیه روحانیون و طلاب میتواند از طریق بر پائی سمینارها در حوزه علمیه باشد ( به ویژه قبل از ایام تبلیغ ) و یا نوشتن مقالات مستدل و ارائه و ارائه به آنان باشد. ( شبیه کاری که بهداشت و درمان انجام داده و کتابی تحت عنوان « بهداشت » در اختیار مبلغین قرار داده است )
ب) ارتباط کتبی, بوسیله:
1- ارائه جزوات و مقالات کوچک با زبان ساده به مودیان مالیاتی و ضمیمه نمودن آن به فرمهای مالیاتی.
2- پوستر های مناسب و گویا.
3- توجیه مساله در کتب دبیرستانی در تمامی رشته ها, چون علاوه بر اینکه این نوجوانان مودیان آینده هستند, هر کدام میتوانند توجیه کننده خانواده و آشنایان خود باشند.
ب) با توجه به اینکه در کشور ما نیز مردم حتی المقدور از پرداخت مالیات می گریزند, و فرار از مالیات معلول عللی است که در مقاله حاضر تا حدودی بررسی شد, عمده این علل عبارت بودند از: ضعف و تغییر قوانین, عدم اعتقاد مردم به نظام مالیاتی و نفع پرستی, و از آنجا که فرهنگ و رسوم یک ملت در وضع قوانین موثرند و در وضع مالیات نیز مناسب است به آنها توجه شود لذا وضع مالیات بدوم توجه به ساختار فرهنگی و ایدئولوژیکی جامعه, ولو ممکن است در کوتاه مدت آثار اقتصاری داشته باشد ولی در کوتاه مدت آثار اقتصادی داشته باشد ولی در بلند مدت, می تواند به بحرانهای سیاسی و اجتماعی بیانجامد.
و از طرقی, مردم ما مسلمان هستند و در طول دوران انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی نشان دادند که در راه حفظ اسلام و قوانین آن حاضرند از جان و مال خویش بگذرند, و نه تنها داری فرهنگ مالیاتی که, فرهنگ ایثار, جهاد و شهادت هستند.
بنابراین قوانین مالیاتی باید با جهانبینی آنان سازگار و متخذ از متون فقهی آنان باشد. در جامعه امروزی, اگر مصاحبه ای ترتیب داده شود, چنین مشاهده میشود که: اکثر مودیان مالیاتی از لفظ مالیات متنفر و از پرداخت آن ناراضی هستند, در حالیکه از کلمه خمس, زکات و صدقات بمعنی اعم آن نه تنها متنفر نیستند, که عده ای قابل توجه, داوطلبانه به دنبال تحقیق میزان دقیق بدهی خود, و پرداخت آن می باشند, و اکثر کسانی که پرداخت نمی نمایند نتنهااز کلمه خمس و صدقات متنفر نیستند که از عدم پرداخت دین شرعی و الهی خود محزون و ناراحت می باشند. امروزه هزینه های حوزه های علمیه و فعالیتهای گسترده مراجع عظام در سطح کشور و خارج از کشور مربوط به حوادث اتفاقیه, از قبیل: زلزله, سیل و... و یا احداث بیمارستانها, دانشگاهها و موسسات خیریه, رسیدگی به فقراء و مستمندان و بعضی از هزینه هائی که توسط مقام معظم ولایت فقیه انجام میپذیرد, از همین طریق است.
پیشنهاد میشود در صورت امکان وجوهات شرعیه جزء مالیاتها محاسبه شود و از پرداخت کننده آنها ( که رسید معتبر مقام معتبر مقام معظم رهبری یا مراجع عظام تقلید را به همراه دارند ) به ازاء سند به عنوان مالیات پذیرفته شود. این طرح دو نتیجه ذیل را نیز در پی دارد:
الف ) مردم تشویق به پرداخت مالیاتهای شرعی و اسلامی میشوند و در مجموع میزان مالیات افزایش مییابد. بدون شک این مالیاتها همان اهداف مالیاتها ی دولتی را بنحوی کاملتر و صحیحتر تعقیب میکنند و علاوه بر این امتیاز هائی نیز دارند از قبیل: الف) تنزل کردن هزینه جمع آوری به کد صفر. ب) تا حدودی در آمد و ثروت واقعی افراد مشخص میشود, چون محاسبه آن بر اساس وظیفه شرعی است. ج) در خمس مبنای مالیات در آمد حقیقی و خالص است, نه درآمد جاری و اسمی, که در تثبیت خود کار نقش بسیار مهمی دارد. آیه شریفه ( یسئلونک ما ذا ینفقون قل العفو ) 9 به همین مسئله اشاره دارد. و امتیازهای دیگر مناسب است در مقاله ای مستقل مورد بحث قرار گیرد.
ب) محاسبه نکردن مالیاتهای شرعی, موجب نابرابری بیشتر و ناعادلانه تر شدن توزیع در آمد میشود. به علت اینکه افرادی که امروزه مالیاتهای اسلامی می پردازند افراد مذهبی می باشند, که اکثر قریب به اتفاق آنان از طبقه متوسط و تا حدودی ضعیف هستند, علاوه بر مالیاتهای شرعی مالیاتهای اجباری نیز بر آنان تعلق گرفته, و قدرت فرار از مالیات در این طبقه مرفه جامعه بسیار اندک است. طبقه مرفه جامعه نه تنها مالیاتهای شرعی را نمی پردازند, که با توجه به نظام اداری امروز و امکانات آن طبقه به راحتی از پرداخت مالیات می گریزند.
بنابراین طبقه مرفه نه مالیاتهای شرعی و نه اجباری پرداخت میکنند ولی در مقابل طبقه متوسط و ضعیف هر دو را پرداخت میکنند. نتیجه اینکه فاصله طبقاتی موجود و نابرابری روز به روز بیشتر میشود, در حالیکه از جمله اهداف مهم مالیاتها کم کردن فاصله طبقاتی میباشد.
ج) تشویق و گوشزد کردن نتائج – در این رابطه وقتی به قرآن کریم مراجعه شود. آیات متعدد, افراد را تشویق به پرداخت صدقات واجب و مستحب می نماید. در آیات متعدد قرآن کریم نتائج دنیوی و اخروی پرداخت صدقات را گوشزد کرده و عواقب و خیم عدم پرداخت را برای انسان و جامعه متذکر میشود, که دلیل اهمیت تشویق و گوشزد کردن ثمرات و نتائج آن میباشد.
در قرآن کریم جهت ترغیب مردم به دادن صدقات تعابیر مختلفی بکار رفته که عمدتا به تشویق و گوشزد کردن نتایج بر میگردد. در موارد متعدد, وعده پاداش و مغفرت و تکفیر سیئات داده شده, از جمله:
( الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سراً و علانیه فلهم اجراهم عند ربهم ولاخوف علیهم و لا هم یحزنون)10
در بعضی آیات می فرماید: نتایج این اموال که پرداخت می کنید عاید خودتان میشود. ( و ما تنفقوا من خیر یوف الیکم و انتم لا تظلمون ) 11
قرآن در آیات متعددی صدقه دادن را « قرض به خداوند فلاحت » میداند. حتی در آیه شریفه ای که خطاب به پیامبر جهت جمع آوری زکات نازل میشود نتایج آن را گوشزد کرده و می فرماید: ( خذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم بها وصل علیهم ان صلاتک سکن لهم و الله سمیع علیم ) 12
ای پیامبر از مومنان صدقات را دریافت کن تا بوسیله آنها نفوس آنان منزه و اموالشان رشد پیدا کند و آنان را به دعای خیر یاد کن که دعای تو در حق آنان موجب تسلی خاطرشان شود و خدا شنوا و دانا است.
د) توجه به حدود قوانین و فعالیتها – حدود قوانین و فعالیتهای مالیاتی دقیق شناسائی و قرقگاهها معین و در اطراف کاملا دقت شود, زیرا یکی از طرق فرار از مالیات همین حدود و اطراف میباشند.
ه) نظارت بیشتر بر مامورین- در انتخاب مامورین مالیاتی دقت شود تا حتی الامکان از تخصص و تعهد لازم برخوردار باشند. مامورین متخلف شناسای و در برابر آنان عکس العمل لازم نشان داده شود و در مقابل از افراد کوشا تقدیر و تشویق به عمل آید.
و) جلوگیری از اسراف – مناسب است در هزینه ها دقت شده و از اسراف و مخارج بی مورد اجتناب گردد. در این خصوص روایت امام صادق – علیه السلام – به نقل از امیر المومنین – علیه السلام – را حسن ختام قرار داده و نظر همگان را در ارتباط با هزینه کردن بیت المال به آن جلب می کنیم.
عن جعفر بن محمد – علیه السلام – عن آبائه, عن علی – علیه السلام – انه کتب الی عماله: ادقوا اقلامکم و قاربو بین سطورکم, و احذفوا عنی فضولکم, و اقصدوا قصد المعانی, و ایاکم و الا کثار فان اموال المسلمین لاتحتمل الاضرار 13.
امام صادق – علیه السلام – به نقل از پدران معصومش از امیر المومنین – علیه السلام نقل می فرماید که حضرت به کارگزارانش نوشتند: ( در نگارش ) قلمها را ریز کرده و سطرها را به هم نزدیک نمائید, کلمات و القاب زائد را بر داشته و لب کلام را بنویسید, از زیاده نویسی اجتناب کنید, که اموال مسلمین نبایستی متحمل ضرر شود.
--------------------------------------------------------------------------------
پىنوشتها
1- ر. ک. روزنامه جمهوری اسلامی, شماره: 3722, سال سیزدهم, چهارشنبه 26/1/71.
2- ر. ک. ماهنامه درسهائی از مکتب اسلام, شماره 8, سال 17, ص: 505.
3- ر. ک. قربانب, فرج الله – مجموعه کامل قوانین و مقررات مالیاتی – انتشارات فردوسی – چاپ دوم ص: 229 تا 240.
4- همان: ص 307و315.
5- ر. ک. رزاقی, دکتر ابراهیم, اقتصاد ایران, ص: 138, (1367).
6- با استفاده از جدول شماره 1 محاسبه شده است.
7- مجله اقتصادی, شماره (3), سال دوم.
8- ر. ک. سالهای ( 61-1353 ) محاسبه شده با استفاده از بررسی تحولات اقتصادی کشور بعد از انقلاب, بانک مرکزی, ص: 609 سالهای ( 66-1362), گزارش اقتصادی و ترازنامه سال 1366, بانک مرکزی, ص204 سالهای 67و68 به ترتیب, گزارش اقتصادی سال 67و68 و معاونت امور اقتصادی, دفتر اقتصاد کلان ص: 100و85.
9- قرآن کریم, سوره بقره, آیه 219.
10- قرآن کریم, سوره بقره, آیه: 275.
11- قرآن کریم, سوره بقره, آیه 272.
12- قرآن کریم, سوره توبه, آیه 103.
13- وسائل الشیعه جلد 12, ص: 299.
ماخذ:
پژویان, جمشید, جزوه درسی ( دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران )
تفضلی, فریدون, اقتصاد کلان, نشرنی, تهران ( 1368)
تقوی, مهدی, اقتصاد کلان, انتشارات فروردین
رزاقی, ابراهیم, اقتصاد ایران, نشرنی (1368)
کاتوزیان, محمد علی, آدام اسمیت و ثروت ملل
پیرنیا, حسین, مالیاتها و بودجه عمومی
رزاقی, ابراهیم, الگوئی برای توسعه اقتصادی ایران
بررسی تحولات اقتصادی کشور بعد از انقلاب, بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
پور مقیم, حسین, اقتصاد بخش عمومی
گزارش اقتصادی, معاونت امور اقتصادی, دفتر اقتصاد کلان مرکز آمار ایران, سالنامه آماری کشور
مجله اقتصادی, معاونت اموری اقتصادی و بین الملل وزارت اقتصاد و دارائی
تراز نامه بانک مرکزی
بطور کلی علل فرار از نظام مالیاتی را می توان به دو دسته عمده تقسیم کرد:
الف)علل مربوط به پرداخت کنندگان
ب)علل مربوط به نظام مالیاتی کشور
برخی از علل مربوط به پرداخت کنندگان عبارتند از:
1. نفع پرستی مردم و ترجیح دادن منافع شخصی بر منافع اجتماعی این مساله روشن است که انسان به دلیل حب ذات, به دنبال منافع فردی خویش است. و از آنجا که پرداخت مالیات, جدا کردن بخشی از اموال شخصی به نفع جامعه بوده, که با خصلت خود خواهی انسانی ناسازگار است. بنابراین او تلاش میکند از پرداخت آن امتناع ورزد.
البته در اقتصاد اسلامی, با فرض انسان اقتصادی اسلام و جامعه اسلامی, با این مشکل مواجه نیستیم, زیرا منافع فردی انسان اقتصادی اسلام با منافع اجتماعی او عجین شده است. اسلام منافع اجتماعی را بگونه ای به منافع فردی برگردانده است. انسان معتقد به معاد, زندگی را به حیات دنیوی منحصر ندانسته و منافع را در منافع مادی خلاصه نمی کند. فرد از آنجا که خود را دوست می دارد و دارای جهانبینی اسلامی است, منافع فردی خود را در پرداخت مالیاتهای واجب میداند. این انسان عدم پرداخت دیون واجب خود به جامعه اسلامی را, موجب عقوبت در آخرت دانسته و در مقابل, پرداخت واجبات بلکه مستحبات را برای رسیدن به کمال خود ضروری میداند.
2. عدم اعتقاد به نظام مالیاتی: با مراجعه به مودیان مالیاتی, این نتیجه حاصل میشود که اکثرا اعتقادی به لزوم پرداخت مالیات وضع شده از طرف دولت ندارند. از جمله این علل, عدم توجیه مردم توسط مسئولین, تغییر قوانین مالیاتی, اعمال تبعیض در مراحل عمل و بعضا مصارف بی جا میباشد. در رابطه با اعمال تبعیض در مرحله عمل بدون مناسبت نیست به نمونه گویای زیر توجه شو: مدیر کل اداره امور اقتصادی و دارایی استان آذربایجان شرقی میگوید: صنفهای طلا فروش و فرش فروش تبریز در سال گذشته( 1370) علی رغم این که به نظر می رسد از در آمدهای کلان نسبت به سایر صنوف به ویژه حقوق بگیران برخوردارند, کمترین مالیات را به دولت پرداخت کردهاند. وی مجموع مالیاتی وصولی از صنوف استان از جمله صنف طلا فروش و فرش فروش استان را در سال گذشته جمعا 9 میلیارد و 28 میلیون ریال ذکر کرد, در حالی که کارمندان و قشر حقوق بگیر استان علی رغم مشکلات اقتصادی و مالی بیش از 10 میلیارد و 380 میلیون ریال مالیات به دولت پرداخت کردهاند. 1. بعضی فقدان فرهنگ مالیاتی در کشور را از جمله علل فرار از نظام مالیاتی ذکر کره و یکی از علل پرداخت به موقع مالیات در کشورهای توسعه یافته را فرهنگ مالیاتی مردم میدانند.
در این رابطه, اگر مالیات را عبارت از پرداخت اجباری قسمتی از دارایی یا در آمد افراد برای تامین مخارج عمومی دانسته و فرهنگ مالیاتی را عبارت از پرداخت مالیات از روی میل و با طیب نفس بدانیم, این مطلب تا حدودی پذیرفتنی است که جامعه کنونی ما فاقد فرهنگ مالیاتی است. اما علت پرداخت به موقع مالیات در کشورهای توسعه یافته, فرهنگ مالیاتی مردم نیست بلکه وجود مجازاتهای سنگین و سیستم اطلاعاتی قوی این کشورها است.
این کشورها از سیستم بانکی قوی و نیرومندی برخوردارند. تقریبا همه معاملات با چک صورت میپذیرد. سیستم مالیاتی در آنها بگونه ای است که کوچکترین مجازات فرار از مالیات, از بین رفتن اعتبار فردی میباشد که فقط بایست با چک کار کند. بنابر این شاید, بتوان گفت اگر آنان در سیستم مالیاتی کشور ما قرار گیرند که اطلاعات نسبت به در آمد و ثروت افراد, ضعیف و راههای فرار از مالیات به وفور یافت میشود. هرگز مالیات پرداخت نمی کنند. و چگونه مصالح جامعه را بر مصالح فردی مقدم می دارند در حالیکه وقتی مدت کوتاهی در محل تجاری نیویورک بدون سابقه و ناگهانی, خاموشی برق اتفاق می افتد, مردم عادی کوچه و بازار این شهر بسیار ثروتمند به اصطلاح متمدن به مغازه ها حمله ور شده و در مدت کوتاهی, سرمایه های مغازه دارن را به غارت می برند و پلیس سه هزار نفر از آنان را دستگیر و بازداشت می نماید. در همین زمان در هتلها, مسئولین هتل اخطار کرده بودند که در راهروها و پله ها غارتگران کمین کردهاند و مسافران تنها باید گروهی و با گارد محافظ حرکت کنند 2. با توجه به اینکه از یک طرف تعداد حقیقی غارتگران بیش از تعدادی بوده که پلیس دستگیر نموده و از طرفی, افراد سارق حرفه ای نبوده اند که در روز و ساعت معین با اطلاع قبلی یکدیگر را خبر کرده باشند, می توان به این نتیجه رسید, مردمی که در یک خاموشی ناگهانی, امنیت داخلی خود, یعنی مهمترین دستاورد پرداخت مالیات و فلسفه ایجاد دولت را اینگونه نادیده می گیرند چندان به فکر تامین هزینه های دولت و پرداخت مالیات نیستند.
البته فقدان فرهنگ مالیاتی در کشور, علل مختلف دارد که مهمترین آنها عبارتند از: 1- عدم اعتقاد به شرعی بودن مالیات, با توجه به فرهنگ اسلامی که تا حدودی حاکم بر جامعه است وجود مالیتهای معروف اسلامی ( خمس, زکات و... ) در عرض این مالیاتها به نوبه خود در غیر شرعی جلوه دادن این مالیاتها موثر بوده است. 2- چون معمولا در آمد های مالیاتی در منطقه مودیان مالیاتی هزینه نمی شود, نتیجه های حاصل از آنها برای مردم محسوس نیست. 3- استفاده رژیم گذشته از منابع درآمد نفت و گاز و عدم توجه به در آمدهای مالیاتی سهیم بوده است.
اگر مالیات را در مرحله اول عبارت از: پرداخت مالیاتهای معروف شرعی ( خمس, زکات و... ) دانسته و پس از جمع آوری و عدم کفاف اینها, دولت را مجاز به اخذ مالیات بدانیم. « البته با توجه به فتوای بعضی از فقهاء مبنی بر منحصر نبودن زکات بر نه چیز و توسعه آن به کالاهای دیگر و ارباح مکاسب, نیاز به وضع مالیات اگر مرتفع نشود به مراتب کاهش مییابد » در این صورت آیا می توان گفت مردم ایران در زمان کنونی فاقد فرهنگ مالیاتی هستند ؟ چنین ادعائی مشکل است. زیرا با توجه به عدم محاسبه این مالیاتها در عداد مالیاتهای رسمی کشور و عدم اجبار, در صد قابل توجهی از مردم وجوهات شرعیه خود پرداخت می نمایند. علاوه بر اینها وجود صدقات جاریه در کشور, کمکهای نسبتا زیاد مردم به جبهه های جنگ, کمک به فقراء و ایتام, ساختن و اداره مساجد و مراکز عمومی و مسائلی از این قبیل توسط مروم, این مطلب را به اثبات میرساند که مردم دارای فرهنگ مالیاتی هستند, منتهی مالیاتی که به آن اعتقاد قلبی دارند.
علل مربوط به نظام مالیاتی
1- ضعف, تغییر و قابل فهم نبودن قوانین – عیوب و نقائص در قوانین مالیاتی, مشخصه بخشقابل توجهی از قوانین مالیاتی است. بگونه ای که موجب پیچیدگی و تغییر مداوم این قوانین شده است. به عنوان مثال: لایحه قانونی تادیه و تسویه بدهی مالیاتی مصوب 29/12/1357 اصلاحیه و متممهائی در تاریخهای ذیل دارد: 28/1/58, 3/9/58 و 14/9/58 3 یعنی در مدت کمتر از 9 ماه چهار تغییر در یک قانون مالیاتی مشاهده میشود. لایحه قانونی اصلاح قانون اخذ مالیات از اتومبیلهای سواری و صفحات گرامافون مصوب 13/6/1358 در تاریخ 1/3/59 اصلاح و در روز 7/8/1360 به این صورت ابلاغ گردد: «... قانون وصول مالیات از اتومبیلها ی غیر سواری و اصلاح بعضی از مواد قانون مالیاتهای مستقیم و اصلاحیه های بعدی که در روز پنجشنبه هفتم آبانماه یکهزار و سیصد و شصت.. برای مدت یک سال از تاریخ تصویت به صورت آزمایش قابل اجرا است. طی نامه... به عنوان جایگزین قانون.. به آن وزارت.. ابلاغ میگردد» 4.
چنانچه مشاهده میشود در متن ابلاغیه قانون وصول مالیات از اتومبیلهای غیر سواری, قید « برای مدت یک سال از تاریخ تصویب به صورت آزمایش » آورده شده است. با محاسبه تاخیرهای زمانی جهت الاغ از مجلس شورای اسلامی به وزارت اقتصاد و دارائی و از آنجا به ادارات مربوطه, قانون فوق حدود 10 ماه – با تعیین موقتی بودن – اعتبار دارد. با توجه به آثاری که قوانین در جامعه ایجاد میکنند , باید در حد ممکن دائمی باشند, نه موقتی. زیرا آزمایش قانون در جامعه آثاری به دنبال دارد که با پایان یافتن مدت اجرا قانون, آن آثار پایان نمی یابد. موقتی بودن قوانین مالیاتی این امید را در مدیان مالیاتی ایجاد میکند, که اگر مقاومت نموده و بنحوی امروز را به فردا موکول نمایند, امکان عفو یا کاهش در مالیاتی وجود دارد. ضمن اینکه در تغییرات قوانین مالیاتی, ارجاعات به مصوبه ها و قوانین گذشته فراوان به چشم می خورد که این خود موجب پیچیدگی قوانین میگردد. عدم وضوح و پیچیدگی برخی قوانین مالیاتی, قانونگذاران را مجبور به ابلاغ بخشنامه هائی نموده است عناوین این بخشنامه ها که معمولا مدتی پس از ابلاغ قوانین باشد. بعضی عناوین عبارتند از: « رفع اشکالات », « موارد توضیحی درباره اصلاح پاره ای از مواد قانونی » و...
2-عدم جلب اعتماد مردم نسبت به اهداف مالیاتی - با بررسی تحقیقی و تنظیم پرسشنامه و کتی تماس با مودیان مالیاتی – که بخش دوم برای ما ممکن بود – می توان به این نتیجه رسید که, اعمال تبعیض بین مودیان متشابه الوضع و یا وجود تساوی بین مودیانی که از نظر در آمد یا ثروت متفاوت می باشند, تبانی مودیانبا مامورین مالیاتی, راهنمائی های مامورین مالیاتی و حتی نوشتن عریضه برای کاهش مالیات مودیان توسط خود مامورین و... از اعتماد مردم نسبت به نظام مالیاتی کاسته و موجب فرار از مالیات میشود.
3- ضعف سیستم اطلاعاتی – در کشورهای پیشرفته به علت پیشرفت تکنولوژی و بانکداری, اطلاعات نسبت به ثروت, در آمد و معاملات افراد حقیقی و حقوقی نسبتا دقیق است, و در این جهت مشکل زیادی ندارند. ولی در کشورهای در حال توسعه از جمله جمهوری اسلامی ایران, رشد بیش از حد بخش خدمات, ضعف سیستم بانکی و عدم ثبت دقیق معاملات و انتقالات, موجب شده است مسئولین مربوط نتوانند اطلاعات دقیقی از در آمد و ثروت افراد بدست آورند. وجود این مساله و ضعف اعتقاد مردم به نظام مالیاتی موجب عدم اعلام صحیح در آمد یا ثروت واقعی افراد گردیده که نتیجه آن گسترده شدن میدان فرار از مالیات میباشد.
4. اتکا به در آمدن نفت – از مشکلات اساسی اقتصاد ایران, متکی بودن به در آمد های نفتی است. آمارهای موجود نشان میدهد, از پیدایش نفت تا کنون تقریبا تکیه عمده دولت بر در آمدهای نفتی بوده است در سال 1289 حدود 58 در صد در آمد کشور را در آمدهای مالیاتی تشکیل داده است. البته پس از انقلاب با اعمال سیاستهای متناسب با اهداف انقلاب, صدور نفت کاهش یافت و از روزی 5 میلیون بشکه در سال 1356 به 9/2 میلیون بشکه در سال 1358 تنزل کرد. با بروز جنگ تحمیلی و تحریم اقتصادی در سالهای 1359 و 1360 به 9/0 میلیون بشکه در روز رسید5. جدول شماره 3 مقایسه ای بین متوسط سهم در آمد نفت و مالیات و سایر در آمد های عمومی دولت در یک دوره قبل و سه دوره بعد از انقلاب است. گرچه ظاهر قضیه نشان میدهد اتکاء دولت به نفت کاهش یافته ولی در سالهای ( 68-65 ) نسبت به (56-53 ) در آمد های مالیاتی 5/30 درصد افزایش و در آمد نفت 51 در صد کاهش را نشان میدهد, ولی بخش عمده ای از کاهش مزبور به علت کاهش ارزش ریال در برابر دلار و محاسبه در آمد نفت با قیمت رسمی دلار میباشد. علاوه بر این, این کاهش همراه با کسری بودجه بوده است و عمدتاً به وسیله استقراض از بانک مرکزی جبران شده, که خود تورم زا بوده است.
اتکاء به نفت موجب گردیده توجهی به مالیاتها نشده و در نتیجه در آمدهای مالیاتی کشور, حتی نسبت به کشورهای در حال توسعه, نا چیز باشد. مقایسه ای بین سهم در آمدهای مالیاتی در تولید ناخالص ملی در کشورهای آسیائی, این مساله را نشان میدهد.
ترکیب در آمد های عمومی دولت ( درصد )6
56-53 60-57 64-61 68-65
در آمد نفت و گاز 79 65 56 28
در آمد ما لیاتی 2/17 27 2/31 7/47
سایر در آمد ها 8/3 8 8/12 3/24
سهم مالیات در تولید ناخالص ملی در کشورهای آسیائی (79-1974)
کشورهای آسیائی بوتان مالزی اردن سریلانکا ترکیه اندونزی عمان
نسبت کل در آمد های مالیاتی به تولید ناخالص ملی 3/26 4/20 9/18 5/18 6/17 6/16 2/15
کشورهای آسیائی کره جنوبی تایلند فلیپین سوریه پاکستان هندوستان برمه ایران
نسبت کل در آمدهای مالیاتی به تولید ناخالص ملی 1/15 4/12 8/11 4/11 4/11 4/10 2/9 7/8
3-ترکیب مالیاتی – از جمله تقسیم بندهای مالیات مربوط به نحوه دریافت آن است. مالیات به مستقیم بندیهای مالیات مربوط به نحوه دریافت آن است. مالیات به مستقیم و غیر مستقیم تقسیم میشود. مالیات مستقیم, مالیاتی است که مستقیماً از افراد گرفته میشود. مثل مالیات بر مزد وحقوق و مالیات بر در آمد اشخاص که معمولا بر حسب نرخهای تصاعدی به نسبت در آمد وصول میشود. مالیات غیر مستقیم, مالیاتی است که, از یک مجموعه یا گروه دریافت میشود و پرداخت کننده واقعی ممکن است گروههای دیگری باشند. مثل مالیات بر فروش و مصرف که فروشندگان با پیش بینی مقدار مالیات سعی در انتقال آن به دیگران از طریق افزایش قیمت کالاها و خدمات دارند. بنابراین, در مالیاتهای غیر مستقیم وقتی کالا ضروری باشد و مصرف کننده نتواند در مصرف آن صرفه جوئی کند, احتمال پرداخت مالیات بوسیله افراد کم در آمد بیشتر میشود و طبقه مرفه و پر در آمد که بیشترین نفع را از امکانات جامعه می برند بالنسبه مالیات کمتری پرداخت می نمایند.
در مالیاتهای غیر مستقیم, مودی مالیاتی دقیقا شناخته شده نیست. با توجه به اینکه در مورد مالیاتها شناخت مودی مالیاتی, از مسائل اساسی و مهم میباشد, مالیاتهای غیر مستقیم, مسئولین را به اهداف مالیاتی نخواهد رساند و توزیع عادلانه در آمد را که از اهداف مهم اجتماعی مالیاتها است نا برابرتر خواهد کرد و با افزایش مالیاتهای غیر مستقیم نسبت به مستقیم, فاصله طبقاتی بیشتر خواهد شد. جدول شماره 5 ترکیب مالیاتها برحسب مستقیم و غیر مستقیم را نشان میدهد. مشاهده میشود که مالیاتهای غیر مستقیم پس از انقلاب همچنان سهم مهمی را به خود اختصاص داده است.
ترکیب مالیاتها بر حسب مستقیم و غیر مستقیم و با استثناء مالیات بر شرکتهای دولتی ( درصد ) 8.
سالنوع مالیات 56-53 60-57 64-61 68-65
مالیاتهای مستقیم 25/52 54 5/46 59
مالیاتهای غیر مستقیم 75/47 46 5/53 41
مالیاتهای مستقیم به استثناء شرکتهای دولتی 75/25 25/30 31 75/42
جدول فوق نشان میدهد گرچه در سالهای ( 60-1357 ) رشد مالیاتهای مستقیم 75/1 درصد نسبت به دوره قبل بوده و مالیاتهای غیر مستقیم 75/1 درصد رشد منفی داشته است, و مالیاتهای مستقیم طی سالهای (64-1361 ) حدود 5/7 درصد سهمی بیش از مالیاتهای مستقیم را به خود اختصاص داده است. این در صورتی است که مالیات بر شرکتهای دولتی نیز به عنوان, مالیاتهای مستقیم محاسبه شده است. ا ز آنجا که مالیات بر شرکتهای دولتی از منابع دولت عاید خزانه میشود. تقریباً هیچ یک از اهداف شخصیه مالیات. بوسیله این نوع مالیات تامین نمی گردد لذا در سطر آخر جدول فوق, مالیات بر شرکتهای دولتی از مالیاتهای مستقیم کسر شده است. مشاهده میشود, در دوره 4 سال قبل از پیروزی انقلاب 5/26 درصد از کل مالیاتها یعنی بیش از 50 درصد مالیاتهای مستقیم, را مالیات بر شرکتهای دولتی به خود اختصاص داده, و پس از انقلاب, همچنان سهم مهمی از مالیاتهای مستقیم را دارا میباشد.
4-پیشنهادات
الف ) ارتباط با مودیان – وجود ارتباط پی در پی با مودیان مالیاتی و توجیه آنان هر چند هزینه هائی در بر دارد, ولی آثار مطلوب اقتصادی نیز در پی دارد. و علاوه بر آثار اقتصادی آثار مطلوب سیاسی, اجتماعی زیادی نیز دار, و رها کردن مودیان ( به خصوص در کشوری که نسبت به پرداخت مالیات توجیه نشده و عادت به پرداخت مالیات را اجباری ننموده اند ) ممکن است آثار نامطلوبی, از جمله نارضایتی هائی به دنبال داشته باشد که جبران ناپذیر خواهند بود.
ارتباط با مودیان به دو صورت ممکن است: الف ) شفاهی: 1- از طریق تلفن, گرچه هفته ای یک شب فردی با تجربه و مناسب پاسخگوی مودیان باشد.
2- از طریق رادیو و تلویزیون ,با اشکال مختلف می توان با مودیان ارتباط بر قرار نموده و آنان را توجیه کرد. طرقی از قبیل ارتباط مستقیم, طرح سوال و پاسخ ( به صورت کوتاه و مختصر ), تشکیل میزگردهای متعدد پپوسته توسط کارشناسان مساله ( شبیه میزگرد تلویزیونی «جمعیت, حال و آینده»).
3- توجیه روحانیون و ائمه جمعه و جماعات, از آنجا که در کشور جمهوری اسلامی ایران, مردم اعتقای محکم به روحانیت دارند و مجالس وعظ, خطابه و سخنرانی در کشور به وفور تشکیل میگردد. به ویژه در ایام ماه مبارک رمضان, محرم و صفر اکثر مناطق اعم از شهر و روستا به مساجد هجوم می آورند و به سخنان طلاب و روحانیون گوش فرا میدهند, مناسب است از این فرصت استفاده شود و از وجود روحانیون برای توجیه مردم نسبت به مالیات استفاده گردد. و چون لزوم پرداخت مالیات یک ماله اقتصادی است و خارج از تخصص اکثر طلاب و روحانیون میباشد, توجیه آنان ضروری میباشد.
توجیه روحانیون و طلاب میتواند از طریق بر پائی سمینارها در حوزه علمیه باشد ( به ویژه قبل از ایام تبلیغ ) و یا نوشتن مقالات مستدل و ارائه و ارائه به آنان باشد. ( شبیه کاری که بهداشت و درمان انجام داده و کتابی تحت عنوان « بهداشت » در اختیار مبلغین قرار داده است )
ب) ارتباط کتبی, بوسیله:
1- ارائه جزوات و مقالات کوچک با زبان ساده به مودیان مالیاتی و ضمیمه نمودن آن به فرمهای مالیاتی.
2- پوستر های مناسب و گویا.
3- توجیه مساله در کتب دبیرستانی در تمامی رشته ها, چون علاوه بر اینکه این نوجوانان مودیان آینده هستند, هر کدام میتوانند توجیه کننده خانواده و آشنایان خود باشند.
ب) با توجه به اینکه در کشور ما نیز مردم حتی المقدور از پرداخت مالیات می گریزند, و فرار از مالیات معلول عللی است که در مقاله حاضر تا حدودی بررسی شد, عمده این علل عبارت بودند از: ضعف و تغییر قوانین, عدم اعتقاد مردم به نظام مالیاتی و نفع پرستی, و از آنجا که فرهنگ و رسوم یک ملت در وضع قوانین موثرند و در وضع مالیات نیز مناسب است به آنها توجه شود لذا وضع مالیات بدوم توجه به ساختار فرهنگی و ایدئولوژیکی جامعه, ولو ممکن است در کوتاه مدت آثار اقتصاری داشته باشد ولی در کوتاه مدت آثار اقتصادی داشته باشد ولی در بلند مدت, می تواند به بحرانهای سیاسی و اجتماعی بیانجامد.
و از طرقی, مردم ما مسلمان هستند و در طول دوران انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی نشان دادند که در راه حفظ اسلام و قوانین آن حاضرند از جان و مال خویش بگذرند, و نه تنها داری فرهنگ مالیاتی که, فرهنگ ایثار, جهاد و شهادت هستند.
بنابراین قوانین مالیاتی باید با جهانبینی آنان سازگار و متخذ از متون فقهی آنان باشد. در جامعه امروزی, اگر مصاحبه ای ترتیب داده شود, چنین مشاهده میشود که: اکثر مودیان مالیاتی از لفظ مالیات متنفر و از پرداخت آن ناراضی هستند, در حالیکه از کلمه خمس, زکات و صدقات بمعنی اعم آن نه تنها متنفر نیستند, که عده ای قابل توجه, داوطلبانه به دنبال تحقیق میزان دقیق بدهی خود, و پرداخت آن می باشند, و اکثر کسانی که پرداخت نمی نمایند نتنهااز کلمه خمس و صدقات متنفر نیستند که از عدم پرداخت دین شرعی و الهی خود محزون و ناراحت می باشند. امروزه هزینه های حوزه های علمیه و فعالیتهای گسترده مراجع عظام در سطح کشور و خارج از کشور مربوط به حوادث اتفاقیه, از قبیل: زلزله, سیل و... و یا احداث بیمارستانها, دانشگاهها و موسسات خیریه, رسیدگی به فقراء و مستمندان و بعضی از هزینه هائی که توسط مقام معظم ولایت فقیه انجام میپذیرد, از همین طریق است.
پیشنهاد میشود در صورت امکان وجوهات شرعیه جزء مالیاتها محاسبه شود و از پرداخت کننده آنها ( که رسید معتبر مقام معتبر مقام معظم رهبری یا مراجع عظام تقلید را به همراه دارند ) به ازاء سند به عنوان مالیات پذیرفته شود. این طرح دو نتیجه ذیل را نیز در پی دارد:
الف ) مردم تشویق به پرداخت مالیاتهای شرعی و اسلامی میشوند و در مجموع میزان مالیات افزایش مییابد. بدون شک این مالیاتها همان اهداف مالیاتها ی دولتی را بنحوی کاملتر و صحیحتر تعقیب میکنند و علاوه بر این امتیاز هائی نیز دارند از قبیل: الف) تنزل کردن هزینه جمع آوری به کد صفر. ب) تا حدودی در آمد و ثروت واقعی افراد مشخص میشود, چون محاسبه آن بر اساس وظیفه شرعی است. ج) در خمس مبنای مالیات در آمد حقیقی و خالص است, نه درآمد جاری و اسمی, که در تثبیت خود کار نقش بسیار مهمی دارد. آیه شریفه ( یسئلونک ما ذا ینفقون قل العفو ) 9 به همین مسئله اشاره دارد. و امتیازهای دیگر مناسب است در مقاله ای مستقل مورد بحث قرار گیرد.
ب) محاسبه نکردن مالیاتهای شرعی, موجب نابرابری بیشتر و ناعادلانه تر شدن توزیع در آمد میشود. به علت اینکه افرادی که امروزه مالیاتهای اسلامی می پردازند افراد مذهبی می باشند, که اکثر قریب به اتفاق آنان از طبقه متوسط و تا حدودی ضعیف هستند, علاوه بر مالیاتهای شرعی مالیاتهای اجباری نیز بر آنان تعلق گرفته, و قدرت فرار از مالیات در این طبقه مرفه جامعه بسیار اندک است. طبقه مرفه جامعه نه تنها مالیاتهای شرعی را نمی پردازند, که با توجه به نظام اداری امروز و امکانات آن طبقه به راحتی از پرداخت مالیات می گریزند.
بنابراین طبقه مرفه نه مالیاتهای شرعی و نه اجباری پرداخت میکنند ولی در مقابل طبقه متوسط و ضعیف هر دو را پرداخت میکنند. نتیجه اینکه فاصله طبقاتی موجود و نابرابری روز به روز بیشتر میشود, در حالیکه از جمله اهداف مهم مالیاتها کم کردن فاصله طبقاتی میباشد.
ج) تشویق و گوشزد کردن نتائج – در این رابطه وقتی به قرآن کریم مراجعه شود. آیات متعدد, افراد را تشویق به پرداخت صدقات واجب و مستحب می نماید. در آیات متعدد قرآن کریم نتائج دنیوی و اخروی پرداخت صدقات را گوشزد کرده و عواقب و خیم عدم پرداخت را برای انسان و جامعه متذکر میشود, که دلیل اهمیت تشویق و گوشزد کردن ثمرات و نتائج آن میباشد.
در قرآن کریم جهت ترغیب مردم به دادن صدقات تعابیر مختلفی بکار رفته که عمدتا به تشویق و گوشزد کردن نتایج بر میگردد. در موارد متعدد, وعده پاداش و مغفرت و تکفیر سیئات داده شده, از جمله:
( الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سراً و علانیه فلهم اجراهم عند ربهم ولاخوف علیهم و لا هم یحزنون)10
در بعضی آیات می فرماید: نتایج این اموال که پرداخت می کنید عاید خودتان میشود. ( و ما تنفقوا من خیر یوف الیکم و انتم لا تظلمون ) 11
قرآن در آیات متعددی صدقه دادن را « قرض به خداوند فلاحت » میداند. حتی در آیه شریفه ای که خطاب به پیامبر جهت جمع آوری زکات نازل میشود نتایج آن را گوشزد کرده و می فرماید: ( خذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم بها وصل علیهم ان صلاتک سکن لهم و الله سمیع علیم ) 12
ای پیامبر از مومنان صدقات را دریافت کن تا بوسیله آنها نفوس آنان منزه و اموالشان رشد پیدا کند و آنان را به دعای خیر یاد کن که دعای تو در حق آنان موجب تسلی خاطرشان شود و خدا شنوا و دانا است.
د) توجه به حدود قوانین و فعالیتها – حدود قوانین و فعالیتهای مالیاتی دقیق شناسائی و قرقگاهها معین و در اطراف کاملا دقت شود, زیرا یکی از طرق فرار از مالیات همین حدود و اطراف میباشند.
ه) نظارت بیشتر بر مامورین- در انتخاب مامورین مالیاتی دقت شود تا حتی الامکان از تخصص و تعهد لازم برخوردار باشند. مامورین متخلف شناسای و در برابر آنان عکس العمل لازم نشان داده شود و در مقابل از افراد کوشا تقدیر و تشویق به عمل آید.
و) جلوگیری از اسراف – مناسب است در هزینه ها دقت شده و از اسراف و مخارج بی مورد اجتناب گردد. در این خصوص روایت امام صادق – علیه السلام – به نقل از امیر المومنین – علیه السلام – را حسن ختام قرار داده و نظر همگان را در ارتباط با هزینه کردن بیت المال به آن جلب می کنیم.
عن جعفر بن محمد – علیه السلام – عن آبائه, عن علی – علیه السلام – انه کتب الی عماله: ادقوا اقلامکم و قاربو بین سطورکم, و احذفوا عنی فضولکم, و اقصدوا قصد المعانی, و ایاکم و الا کثار فان اموال المسلمین لاتحتمل الاضرار 13.
امام صادق – علیه السلام – به نقل از پدران معصومش از امیر المومنین – علیه السلام نقل می فرماید که حضرت به کارگزارانش نوشتند: ( در نگارش ) قلمها را ریز کرده و سطرها را به هم نزدیک نمائید, کلمات و القاب زائد را بر داشته و لب کلام را بنویسید, از زیاده نویسی اجتناب کنید, که اموال مسلمین نبایستی متحمل ضرر شود.
--------------------------------------------------------------------------------
پىنوشتها
1- ر. ک. روزنامه جمهوری اسلامی, شماره: 3722, سال سیزدهم, چهارشنبه 26/1/71.
2- ر. ک. ماهنامه درسهائی از مکتب اسلام, شماره 8, سال 17, ص: 505.
3- ر. ک. قربانب, فرج الله – مجموعه کامل قوانین و مقررات مالیاتی – انتشارات فردوسی – چاپ دوم ص: 229 تا 240.
4- همان: ص 307و315.
5- ر. ک. رزاقی, دکتر ابراهیم, اقتصاد ایران, ص: 138, (1367).
6- با استفاده از جدول شماره 1 محاسبه شده است.
7- مجله اقتصادی, شماره (3), سال دوم.
8- ر. ک. سالهای ( 61-1353 ) محاسبه شده با استفاده از بررسی تحولات اقتصادی کشور بعد از انقلاب, بانک مرکزی, ص: 609 سالهای ( 66-1362), گزارش اقتصادی و ترازنامه سال 1366, بانک مرکزی, ص204 سالهای 67و68 به ترتیب, گزارش اقتصادی سال 67و68 و معاونت امور اقتصادی, دفتر اقتصاد کلان ص: 100و85.
9- قرآن کریم, سوره بقره, آیه 219.
10- قرآن کریم, سوره بقره, آیه: 275.
11- قرآن کریم, سوره بقره, آیه 272.
12- قرآن کریم, سوره توبه, آیه 103.
13- وسائل الشیعه جلد 12, ص: 299.
ماخذ:
پژویان, جمشید, جزوه درسی ( دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران )
تفضلی, فریدون, اقتصاد کلان, نشرنی, تهران ( 1368)
تقوی, مهدی, اقتصاد کلان, انتشارات فروردین
رزاقی, ابراهیم, اقتصاد ایران, نشرنی (1368)
کاتوزیان, محمد علی, آدام اسمیت و ثروت ملل
پیرنیا, حسین, مالیاتها و بودجه عمومی
رزاقی, ابراهیم, الگوئی برای توسعه اقتصادی ایران
بررسی تحولات اقتصادی کشور بعد از انقلاب, بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
پور مقیم, حسین, اقتصاد بخش عمومی
گزارش اقتصادی, معاونت امور اقتصادی, دفتر اقتصاد کلان مرکز آمار ایران, سالنامه آماری کشور
مجله اقتصادی, معاونت اموری اقتصادی و بین الملل وزارت اقتصاد و دارائی
تراز نامه بانک مرکزی