آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰۲

چکیده

«لطف»، به عنوان یکی از قاعده های مهم و تأثیرگذار در علم کلام، عبارت است از هر آنچه که مکلف با آن، به انجام فعلِ طاعت نزدیک، و از معصیت دور گردد و در اصلِ توان مکلف بر انجام فعل، دخیل نبوده و به حد اجبار نرسد. معتزله از طرف داران این قاعده هستند و اکثر آنان فعل لطف را بر خداوند واجب می دانند. اشاعره در مقابل، منکر این قاعده هستند و اساسا چیزی را بر خداوند واجب ندانسته و به تبع، لطف را نیز بر خداوند واجب نمی دانند. اکثر علمای امامیه، قایل به وجوب لطف بر خداوند هستند و مسائلی مانند وجوب نبوت و وجوب وجود امام معصوم در هر عصر و زمان را با آن اثبات می کنند. کاربرد این قاعده در علم کلام گسترده بوده و کسانی که قایل به وجوب لطف هستند، وجوب تکلیف شرعی، حسن آلام ابتدایی، وجوب وعده و وعید، وجوب عصمت انبیا، وجوب بعثت انبیا و وجوب نصب امام را با این قاعده اثبات می کنند. آیات فراوانی از قرآن وجود دارد که به غایات و مبادی لطف اشاره دارد، اما اکثر آنها دلالت بر وجوب لطف بر خداوند ندارد. روایات فراوانی در باب بعثت انبیا و خالی نبودن زمین از حجت خدا وجود دارد که دلالت بر لطف بودن این افعال از جانب خدای متعال می کند، اما دلالت بر وجوب این افعال و وجوب هرگونه لطف به گونه عام از جانب خداوند متعال ندارد. روش پژوهش تحلیلی توصیفی می باشد.

تبلیغات