۱.
تشکیل نهاد ملی، یکی از موثرین سازوکارهای مشارکت آحاد مردم در توسعه سیاسی، تضمین حقوق مدنی و سیاسی ملت، پاسخگویی حکومت در قبال مردم و حرکت به سوی مردم سالاری است. بنابراین ایجاد نهاد ملی حقوق بشر گامی مهم و تأثیرگذار در ایجاد بستر قانونی و تخصصی برای تحقق این ضرورت و مشارکت جمعی در تضمین حقوق بشر است. هیچ یک از نهادهای دولتی و مدنی کنونی فعال حقوق بشری در کشور، مبتنی بر یک قانون موسس و تأمین کننده استانداردهای ملی و بین المللی برای تأمین این مقصود نیستند. تضمین استقلال مالی و تکثرگرایی در ترکیب اعضاء، از دیگر دلایل ضرورت ایجاد نهاد ملی است. تنوع جنسیتی، قومی و دینی اعضاء مورد تأکید قرار داشته تا حقوق آنان را تضمین نماید. بنابراین از آنجا که جمهوری اسلامی ایران نزد شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به ایجاد این نهاد ملی - مطابق اصول اعلامیه پاریس - تعهد داده است، این مقاله با بکارگیری روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و براساس مطالعه اسناد کتابخانه ای و با طرح این سوال که آیا نهاد ملی حقوق بشر می تواند موجب توسعه سیاسی در ایران شود؟ بدنبال اثبات فرضیه ای است که نهاد ملی حمایت از حقوق بشر را در پیشبرد توسعه سیاسی در کشور موثر می داند. همچنین از آنجاکه در امر پیشبرد توسعه سیاسی در جوامع، عوامل متعددی دخیل و اثرگذار هستند، بررسی اثرگذاری تشکیل نهاد ملی حقوق بشر در پیشبرد توسعه سیاسی در ایران هدف مقاله مزبور است
۲.
روابط ایران و عربستان یکی از مهم ترین رقابت هایی است که صحنه خاورمیانه را مشخص می کند. هر دو کشور اغلب بعنوان مخالفان واقعی بویژه در خلیج فارس عمل کرده اند. عربستان سعودی روابط قوی با قدرت های غربی دارد در حالیکه ایران، ایالات متحده را خطرناک ترین دشمن خود می داند. می توان بیان کرد که یک معضل امنیتی در روابط دو کشور وجود دارد، زیرا هر دوی آنها به دنبال سیاست افزایش دستاوردهای نسبی خود هستند تا امنیت خود را در مقابل دیگری تأمین نمایند. آنچه از نگاه این مقاله در شکل گیری و تداوم این معمای امنیتی موثر بوده است برداشت ها و ادراکات طرفین از یکدیگر تحت تأثیر تحولات رخ داده پس از سال 57 می باشد. مهمترین مولفه برداشتی شکل دهنده به معمای امنیتی در روابط دو کشور برداشتی است که هر دو کشور از دیگری بعنوان یک کشوری خواهان هژمونی در منطقه، دارد. اگرچه رقابت های مذهبی و ایدئولوژیک بین ایران و عربستان همواره مهم بوده است و بیشتر محققین تفاوت ها و اختلافات مذهبی و ایدئولوژیک را موتور رقابت دو کشور و معمای امنیتی بین آنها می داند اما این مقاله محرک اصلی تأثیرگذار بر معمای امنیتی میان دو کشور را نه اختلافات مذهبی که تلاش دو کشور برای دستیابی به هژمونی منطقه ای و برداشت هریک از طرف مقابل بعنوان کشوری که خواهان کنار زدن طرف مقابل و دستیابی به برتری منطقه ای است می داند
۳.
مقاله حاضر، به بررسی مشکلات مربوط به مفهوم توسعه پایدار در سطح منطقه ای براساس نمونه مناطق لهستان در دوره 2011-2005 می پردازد. بخش اول، جنبه های نظری توسعه پایدار منطقه ای را ارائه می دهد، مشکلات پدیده های اولیه که مانع این توسعه می شوند را مطرح می کند، و تعاریف توسعه پایدار، نقش خلاقیت، اهمیت سازمان های غیردولتی و حکمرانی مطلوب فضای منطقه ای را بیان می کند. بخش بعدی مقاله، ویژگی شاخص های توسعه پایدار که برای تجزیه و تحلیل مطابق با رویکرد اتخاذ شده توسط اداره مرکزی آمار در لهستان در جهت اندازه گیری سطح توسعه پایدار منطقه ای انتخاب شده اند، ارائه می دهد. معیار ترکیبی توسعه، نشان دهنده روش تحقیق کاربردی است که مبنایی را برای ایجاد رتبه بندی و شناسایی موقعیت مناطق خاص لهستان ارائه می دهد. نتایج پژوهش، هسته اصلی این مطالعه هستند، زیرا مقادیر شاخص را در سال های مورد تجزیه و تحلیل نشان می دهند. در چارچوب ملاحظات و نتیجه گیری پایانی، تأکید شده است که در هیچ یک از مناطق مورد مطالعه، از نظر پیاده سازی استانداردهای توسعه پایدار، نمی توان وضعیت را مطلوب یا بسیار مطلوب ارزیابی کرد، و دلایل چنین وضعیتی نیز ارائه شده اند. علیرغم نتایج نسبتاً نامطلوب، بهبود تدریجی وضعیت در طول این سال ها مشاهده شد. اشاره شده است که یکی از موانع اساسی پیاده سازی استانداردهای توسعه پایدار، عدم آگاهی و درک مفهوم توسعه مورد بحث است
۴.
در اعزام و انتصاب فرماندهان سریه ها، پیامبر اسلام، موقعیت ها و حمایت های قبیله ای را هم در نظر می گرفتند. که گاها از انصار یا مهاجرین و یا قبیله ای دیگر باشد. بر همین اساس، هدف مقاله حاضر، بررسی و شناخت علل یا عواملی است که به تغییر رفتاری بعضی از این فرماندهان که به اصحاب پیامبر معروف هستد، می شود. روش پژوهش در این مقاله بصورت توصیفی- تحلیلی بوده و سوال مطرح شده در این مقاله مربوط به یکی از اصحاب پیامبر بنام خالدبن ولید می باشد که آیا او عملا اقداماتی که انجام داده براساس آموزه های اسلامی بوده یا براساس رفتارهای دوران های جاهلیت؟ در پاسخ، به این فرضیه می رسیم که او عملا اقدامی که انجام داده براساس رفتارهای دوران های جاهلیت بود و نه براساس آموزه های اسلامی، که این رفتار در نبردهای بعدی او در دوران خلفا و حتی در فتوحات دیده می شود. یافته ها حاکی از آن است که عامل بودن به دستورات اسلام مربوط به زمان خاصی نیست و مربوط به اشخاص خاصی نیست و همه مسلمانان و در تمام احوال خصوصا خواص و فرماندهان و ساکن در هر جای دنیا و هر گروه و مذهب موظف به اجرای آن مطابق با دستورات اسلامی هستند و اگر هر فرماندهی و یا خواص و یارانی و ... براساس سلیقه خود عمل کند و نه مطابق دستورات اسلامی، نمی توان اسم اسلامی روی آن گذاشت
۵.
امروزه تأثیرگذاری رسانه ها در همه ابعاد زندگی گسترده شده و تصور دنیای بدون رسانه و خبر دشوار است. رسانه ها در کنار تأثیرات مفید و مثبتی مانند نظارت عمومی، آگاهی و اطلاع رسانی و مقابله با مفاسد اقتصادی، می توانند در مواردی به تهدیدی علیه جامعه نیز تبدیل شوند. در جریان جنگ های نرم و غیرسخت، رسانه ها نقش اصلی را به عهده دارند. رسانه ها به شیوه های گوناگون می توانند تا فضای ذهنی گروه های هدف را در جهت اهداف و خواسته های دشمنان شکل دهند که در این حالت جنگ رسانه ای شکل می گیرد. لذا مدیریت تهدیدات رسانه ای و مقابله با چنین جنگی ضروری است. باتوجه به اینکه مقابله با چنین جنگی نمی تواند بصورت سخت باشد، لذا باید از تکنیک های نرم استفاده نمود. جرم شناسی فرهنگی یکی از شاخه های جرم شناسی انتقادی است که به اهمیت نقش رسانه ها در جامعه می پردازد و راهکارهای فرهنگی را پیشنهاد می دهد. بر این اساس، مقاله حاضر به بررسی راهکارهای مدیریت تهدیدات رسانه ای پرداخته و به این نتیجه می رسد که افزایش سواد رسانه ای بین مدیران، جهاد تبیین رسانه ای و تولید محتواهای سنجیده و بصیرت افزایی رسانه ای از راهکارهای مقابله با جنگ رسانه ای است و رسانه های داخلی باید با تمام توان در جهت بازنمایی حقایق و افشاگری علیه جهان غرب بپردازند
۶.
کلمه «تخار» از نام یکی از اقوام «سیتی» به میان آمده، اساساً این اسم از قرن چهارم قبل از میلاد تا قرن هشتم مسیحی وجود خارجی داشت و بعد از استقرار «تخاروا» شاخه از اقوام سیتی در گوشه شمال غربی آریانا این حصه بطوراخص به نام آنها نام گذاری شد. مفهوم جغرافیایی منطقه مزبور این وقت از کلمه باختر جامع بوده و در شمال هندوکش از دامنه های پامیر تمام قطغن و تخارستان و بلخ و حتی منطقه میمنه و سمنگان را هم در بر می گرفت. در اکثر اسناد معتبر تاریخی حدود و ثغور جغرافیای تخارستان دوره اسلامی را شامل: استان های فاریاب، جوزجان، بلخ، سمنگان، قندز، تخار و بدخشان بوده است. هدف از انتخاب موضوع این است که تاکنون در مورد این موضوع هیچ نوع تحقیق گسترده ای صورت نگرفته، همچنین به دلیل روشن شدن زوایای تاریک موضوع حاضر. روش پژوهش در این مقاله تاریخی- تحلیلی است که به گردآوری داده ها بصورت کتابخانه ای صورت رفته است. یافته ها نشان می دهد که ساکنان این منطقه قبل از ورود اسلام پیرو دین زردشت و بودا بودند. تخارستان با ورود اعراب در زمان خلافت عثمان فتح گردید