۱.
بی تردید امروزه همه انسانها تحت حاکمیت پدیده ای سیاسی- حقوقی بنام دولت- ملت زندگی می کنند. اما آنچه می توان نسبت به آن تردید روا داشت، ادامه روند فعلی است. در ابتدای پروسه دولت- ملت سازی که هر روز بر نقش و کارکرد دولت افزوده می شد، تصور روزی که دولت ملی برای خودش رقیبی خود ساخته به وجود آورد، سخت می نمود. تحول مفهوم دولت متأثر از تحول اندیشه های سیاسی است که سبب شده اندیشمندان این حوزه به سه دسته طرفداران تقویت دولت و تضعیف دولت و اضمحلال آن تقسیم شوند. اندیشه های سیاسی هم در خلاء به وجود نمی آید، بلکه ساخته ذهن اندیشمندانی است که در تلاش اند برای نیازها و پرسش های هر عصر پاسخی مناسب بیابند. لذا با تحول اندیشه ها و در نتیجه تغییر شکل دولت، نیاز جامعه برطرف می شود. دولت همچون هر پدیده اجتماعی در تحولی دائم به سر می برد و از جمله تحولات چند دهه اخیر می توان به تغییر کارکردهای آن و تضعیف حاکمیت اش به عنوان شاخص ترین ویژگی آن و همچنین سهیم شدن قدرت با بازیگرانی جدید چون نهادها و سازمان های بین المللی و طرح دولت جهانی اشاره کرد.
۲.
پس از گذشت سال ها جذابیت های اقتصادی خاورمیانه برای فرانسه، این کشور را بر آن داشت تا به بهبود موقعیت خود در منطقه بپردازد و امروزه به نقطه ای در جهان عرب رسید که ردپای دیپلماتیک او برتر از بریتانیا و در مواردی حتی قابل مقایسه با آمریکا است. یکی از دلایل قابل توجه بازگشت فرانسه آن است که نقاط ضعف گذشته فرانسه به طور ناگهانی نقاط قوت این کشور شد. امتناع فرانسه برای پیوستن به آمریکا در حمله به عراق در سال 2003، نه تنها به خودی خود به معنای استقلال این کشور در دیپلماسی خاورمیانه بود، بلکه فرانسه مانند آمریکا و بریتانیا گرفتار خستگی نظامی نشد؛ بنابراین هنگامی که نیکولا سارکوزی تقاضای حمله نظامی به لیبی را کرد؛ اعتبار وی به مراتب بیشتر از دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا بود و رهبران فرانسوی برای فروش تسلیحات به دولت ها نگران قوانین حقوق بشری نبودند این حضور دوباره فرانسه تحت تأثیر سه عامل اقتصادی، نظامی و امنیتی و عوامل وابسته به آن ها برای هر یک از کشورهای خاورمیانه قابل دسته بندی است که به تفصیل به توضیح درباره هریک از آن ها خواهیم پرداخت. همچنین حضور مجدد فرانسه در منطقه خاورمیانه و تلاش برای دست یابی به جایگاهی تثبیت شده در این منطقه خود معلول پدیده ای بزرگ تر و همان نظمِ در حالِ گذار روابط بین الملل است. در این مقاله کوشیده شده است تا با توجه به روندهای سیاست خارجی فرانسه، آینده ای محتمل برای جهت گیری های آتی این کشور نیز ترسیم گردد.
۳.
به نظر می رسد بنیادگرایی در هر سیستمی مغایر با علت وجودی آن بوده و سبب عدم حرکت به سمت بقاء و توسعه در هر نوع سیستمی از جمله یک جامعه یا یک جاندار می گردد. در نگاه زیست شناختی به جانداران به عنوان سیستم، می توان اهداف و ذات ساختاری و عملکردی ذرات سیستم -از سلول تا بافت و ارگان- را در جهت بقاء و توسعه آن مشاهده نمود. پس می توان تشابهات بسیاری میان بیماری یک جاندار که غالباً عملکرد زیرسیستمی خاص و در نهایت کل سیستم آن را مختل می کند، با عملکرد یک رویکرد بنیادگرایانه در جامعه یافت.
از سویی بر اساس تئوری سیستم ها که بحث مقاله حاضر نیز در آن جای می گیرد، با وجود تجربه های گسترده، پیچیده و متنوع ما از جهان، ما همواره در معرض انواع متفاوتی از سیستم ها و سازمان ها قرار داریم. سازمان هایی که قواعد و مفاهیمی مستقل از حوزه گسترده تری از آنچه ما به آن می نگریم دارند. پس هدف این نوشته بیان متضاد بودن بنیادگرایی در هر نوع سیستمی با بقاء و توسعه سیستم است و سعی بر آن است تا با مقایسه دو رویکرد بنیادگرایانه و لیبرال دموکرات در مورد نحوه اداره سیستمی به نام جامعه نشان دهیم که چرا و چگونه بنیادگرایی به اضمحلال و نابودی سیستم منتهی خواهد شد.
۴.
با شکل گیری انقلاب تاریخی 1357، به رهبری امام خمینی (ره) و استقرار نظام جمهوری اسلامی، بحث در مورد جایگاه مردم در این حکومت به یکی از مهمترین سوالات در ذهن محققان انقلاب بدل گردید و از آنجا که امام نقش ایدئولوگ و تئوریسین انقلاب را نیز داشتند، با واکاوی اندیشه های امام خمینی (ره) این سوال قرین پاسخ خواهد بود. نگارنده معتقد است در عصر سیطره گفتمان های لیبرالیستی و مارکسیستی در هنگامه پیروزی انقلاب، امام با مطرح کردن دموکراسی (مردم سالاری) در چارچوب اسلام یا به قول مودودی تئو-دموکراسی خط بطلانی بر آن گفتمان های اومانیستی محض، کشیدند. نظریه مردم سالارانه امام خمینی (ره) با بارز نمودن معایب دیگر مکاتب طرفدار حقوق مردمی، مردم سالاری زیر نظر ولایت فقیه را که شأنیت اسلام و مردم به بهترین نحو اعمال گردد، مدنظر داشتند و حقوق مردم به معنی اعم آن در تمام شئونات جامعه جاری و ساری خواهد بود. نگارنده در این پژوهش به اهتمام نظری و عملی امام خمینی(ره) در جهت توجه به مردم در مرحله قبل از انقلاب و بعد از آن می پردازد.
۵.
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین شیوه های حل تعارض والدین و حمایت اجتماعی خانواده با احساس تنهایی فرزندان مورد مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه آخر مقطع دبستان شهر رشت، که با توجه به نوع پژوهش و تعداد متغیرها به روش تصادفی خوشه ای200 نفر بعنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب گردیده است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های؛ حمایت اجتماعی– مقیاس خانواده (1988)؛ شیوه های حل تعارض والد- فرزند اشتراوس (1990) و مقیاس احساس تنهایی اشیر و همکاران (1984) استفاده شده است. داده های آماری به روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد رابطه بین شیوه های حل تعارض والدین و حمایت اجتماعی خانواده با احساس تنهایی فرزندان از نظر آماری معنی دار بوده و استدلال مادر بعنوان قویترین متغیر پیش بین توانسته است، 11 درصد واریانس احساس تنهایی فرزندان را تبیین کند. استدلال پدر نقش معنی داری در تبیین واریانس احساس تنهایی فرزندان نداشت.
۶.
نظام اداری هر جامعه، بازوی اجرایی نظام سیاسی آن جامعه محسوب می گردد؛ از دیرباز و با پیدایش جوامع بشری، فساد اداری به عنوان مخرب ترین و عمومی ترین نوع فساد، شناسایی و برای برطرف نمودن این پدیده اجتماعی نامبارک، اندیشمندان و متفکران بسیاری انرژی و توان خود را مصروف داشته اند. از طرفی با علم به اینکه مهمترین عامل توسعه هر جامعه، افراد آن جامعه می باشند چرا که انسان هم هدف و هم ابزار توسعه است لذا این اهمیت موجب گردیده ارائه راهکارهایی که جنبه بازدارندگی داشته و موجب جلوگیری از فساد، در سطوح مختلف نظام اداری می گردد، مدنظر مسئولین نظام سیاسی باشد. در این مقاله برآنیم تا با بهره گیری از مهمترین منابع دین اسلام، یعنی قرآن کریم و سیره معصومین(ع)، ابعاد مختلف این مسئله را مورد واکاوی قرار داده و تأثیر نماز را در کاهش اثرات فساد اداری به روش تحلیل اسنادی به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی نمائیم.
۷.
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک هویت و اعتیاد به اینترنت در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان سنقر در سال 1395 انجام شده است. این پژوهش به روش مقطعی- توصیفی مورد مطالعه قرار گرفته است. تعداد 120 نفر دانشجو که از این تعداد، 60 نفر (50 درصد) پسر و 60 نفر (50 درصد) دختر هستند. پژوهش حاضر به روش تصادفی ساده نمونه گیری شده که کل آزمودنی های این پژوهش را تشکیل می دهد. برای بررسی اعتیاد به اینترنت از پرسشنامه 20 گویه ای یانگ (1988) و پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی (۱۹۸۹) استفاده شده و داده ها با استفاده از روش های آماری، فراوانی درصد و آزمون تی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در پژوهش حاضر بین تمامی ابعاد سبک هویت و اعتیاد به اینترنت ارتباط معنی دار وجود دارد و مولفه هویت هنجاری بیشترین ارتباط را با گرایش اعتیاد به اینترنت دارد. به عنوان نتیجه گیری می توان ذکر کرد که ارتباط مثبتی بین سبک هویت و اعتیاد به اینترنت وجود دارد.
۸.
پژوهش حاضر به منظور بررسی تعیین رابطه بین صفات شخصیتی و خلاقیت در مدیران مالی استان کرمانشاه انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر نوع داده ها، کمی؛ از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نظر شیوه اجرا، پیمایشی (زمینه یابی) است. جامعه آماری شامل مدیران مالی200 نفر می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و برای اندازه گیری صفات شخصیتی از آزمون سیاهه پنج عامل بزرگ شخصیت (BFI) و برای اندازه گیری سطح خلاقیت از آزمون رندسیپ استفاده شده است. با استفاده از داده های بدست آمده روابط بین متغیرهای مورد نظر بررسی و در نهایت از طریق رابطه معناداری و نمودارهای تهیه شده نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که این نتایج نشان از وجود رابطه معناداری بین صفات شخصیتی برونگرایی (E)، توافق پذیری (A)، وجدانی بودن (C) و گشودگی به تجربه (O)، با خلاقیت دارد، اما بین صفت شخصیت روان رنجوری (N)، با خلاقیت رابطه معناداری مشاهده نشد. در مجموع می توان گفت که رابطه صفات شخصیت با خلاقیت و تفاوت سطوح خلاقیت و عوامل به ویژگی های تکلیف، مرحله انجام تکلیف و نوع فعالیت مرتبط با حل مسئله و خلاقیت مستلزم آن مرتبط است.
۹.
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت خشم و آرام سازی عضلانی به شیوه گروهی بر میزان فشارخون و کاهش خشم بیماران کرونر قلبی شهر رشت انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل200 نفر از بیماران مبتلا به بیماری کرونری قلبی بیمارستان آریا، شهر رشت هستند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی پس از غربال گری 45 نفر از بیماران دارای فشارخون و خشونت بالا بودند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مقیاس خشم اسپیلبرگرو دستگاه فشارسنج استفاده گردید. برنامه آموزش مدیریت خشم و آرام سازی عضلانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش هفته ای یکبار صورت گرفت و پس از اتمام برنامه آموزشی، آزمون برای هر دو گروه اجرا شد و نتایج بدست آمده با استفاده از شاخص آماری تحلیل کوواریانس نشان می دهد که آموزش آرام سازی عضلانی و مدیریت خشم بر کاهش خشم و فشارخون در سطح 0/05p< معنادار بوده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش آرام سازی عضلانی و مدیریت خشم بر کاهش خشم و فشارخون موثر است و آموزش مدیریت خشم در کاهش خشم اثربخشی بیشتری دارد و آموزش آرام سازی عضلانی در کاهش فشارخون اثربخشی بیشتری دارد.