۱.
ظهور نوع جدیدی از ویروس کرونا، موسوم به کووید-19، به یک همه گیری تبدیل شده که بهداشت و سلامت عمومی در سراسر جهان را تحت تأثیر قرار داده و شرایط ناهنجاری را در زندگی روزمره مردم در قالب رونق دادن به جرائم سازمان یافته به وجود آورده است که از جمله این جرائم می توان به نشر اکاذیب و اخبار جعلی اشاره نمود. مقاله حاضر درصدد بررسی تأثیر کرونا بر جرائم سازمان یافته در حقوق بین الملل با تأکید بر نشر اکاذیب و اخبار جعلی است. از این منظر، مقاله حاضر پس از بسط فضای مفهومی موضوع، به بررسی تأثیر کرونا خواهد پرداخت. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده، روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای می باشد. یافته ها نشان می دهند که اولاً، به نظر می رسد که جابجایی جرائم سازمان یافته از فضای حقیقی به فضای مجازی مهمترین تأثیر کرونا بر صحنه جرائم سازمان یافته در حقوق بین الملل تلقی می شود و ثانیاً، ویروس کرونا سبب کاهش نوع جرائم در فضای حقیقی و افزایش جرائم در فضای مجازی از جمله نشر اکاذیب و اخبار جعلی شده است.
۲.
با گسترش فرایند جهانی شدن و گذر از قدرت سخت افزاری و تاکید بر قدرت نرم انواع دیپلماسی های مختلفی در این زمینه مطرح شد که از جمله آنها می توان به دیپلماسی ورزشی اشاره نمود که این نوع از دیپلماسی تحت عنوان «دیپلماسی عمومی» قابل بررسی است، که در جهت بهبود روابط میان مدت و بلند مدت بین دولت ها از طریق تأثیرگذاری بر عموم مردم در خارج برای تحقق اهداف سیاست خارجی مورد استفاده قرار می گیرد. از این رو مقاله حاضر که درصدد بررسی نقش و تاثیر دیپلماسی ورزشی در روابط بین الملل است. پس از بسط فضای مفهومی موضوع تحقیق، به بررسی موضوع ورزش در قالب دیپلماسی ورزشی خواهد پرداخت. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این مقاله، سوالی که می-توان مطرح نمود این است که دیپلماسی ورزشی چه تاثیری بر روابط بین الملل دارد؟ روش مورد استفاده تحقیق، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای می باشد. یافته های این مقاله حاکی از آن است که، دیپلماسی ورزشی زیرمجموعه دیپلماسی عمومی به حساب می آید که در آن دیپلماسی عمومی تحت قواعد ورزشی مبادرت به سیاستگذاری در راستای اشتراک گذاری هنجارها میان ملت ها عمل می کند که این امر همزمان می تواند باعث تسهیل همکاری، سبب تقویت تفاهم بین فرهنگی و زدودن غبار بیگانگی یا جدایی میان مردم و دولت ها می شود.
۳.
توسعه مفهومی پیچیده است که راجع به چیستی و چگونگی دستیابی به آن اجماعی در میان محققان و نظریه پردازان وجود ندارد. با گذر از توسعه به مثابه رشد اقتصادی، توسعه اکنون بعنوان مفهومی چندبعدی و مرتبط با اقتصاد سیاسی دیده می شود که فراتر از موضوع اقتصاد، موضوعاتی همچون سیاست، دولت، جنسیت و محیط زیست از جمله ابعاد و مولفه های مهم آن به حساب می آیند، علیرغم پررنگ شدن و مورد توجه قرار گرفتن توسعه بعنوان موضوعی چند لایه و پیچیده و تاکید بر ابعاد اجتماعی و انسانی در آن، از نگاه رویکرد غالب به توسعه، همچنان اقتصاد موضوع محوری در توسعه به حساب می آید. مساله مورد مطالعه در این مقاله درکنار توجه به دستاوردهای رویکرد غالب به توسعه، بررسی نارسایی های این رویکرد در توضیح پدیده هایی از جمله شکاف میان شمال و جنوب، مسائل زیست محیطی و مسائل زنان می باشد که جهان امروز با آن مواجه است. این پژوهش بر این باور است که مواجهه بهتر با نارسایی های رویکرد غالب به توسعه در تبیین مشکلات گفته شده نیازمند بازنگری رویکرد غالب پیرامون موضوعاتی مهم همچون نقش دولت ها و جایگاه سیاست، مشارکت مردمی، موضوع جنسیت و محیط زیست در توسعه می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی- تحلیلی می باشد که با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی نارسایی های نادیده گرفته شدن نقش سیاست در موضوع توسعه پرداخته است.
۴.
اگرچه مفهوم حسن نیت یکی از میراث های حقوق رم باستان می باشد ارتباط نزدیک آن با اخلاق موجب گردیده است جوانب و آثار این مفهوم در نظام حقوقی اغلب کشورها جایگاه مهمی داشته باشد. تئوری حسن نیت و رفتار منصفانه در قراردادها، نه تنها در قوانین کشورهای حقوق نوشته که در تدوین و گسترش این اصل پیشگام بوده اند، بلکه در کشورهای گروه حقوق کامن لا نیز نفوذ قابل توجهی داشته است. مفهوم حسن نیت، قلمرو شمول و به تبع آن نحوه پذیرش و اعمال آن در این کشورها با دیدگاه کشورهای حقوق نوشته از بسیاری جهات متفاوت است. توسعه و مفهوم این نظریه، تعیین مصادیق، موارد اعمال و نیز آثار آن در قراردادها، طرفداران و مخالفانی دارد که هرکدام با نگاهی متفاوت و دلایل مستقل خود به آن پرداخته اند. ما در این مقاله سعی در شناسایی جایگاه حسن نیت در نظام حقوقی کشورهای حقوق نوشته شده و حقوق عرفی در حقوق بین الملل داریم و با تجزیه و تحلیل نظام حقوقی کشورهای مذکور در پی آن هستیم که جایگاه حسن نیت در نظام حقوقی کشورهای حقوق نوشته شده و حقوق عرفی را بررسی نمائیم.
۵.
دولت ها بعنوان ضامن امنیتِ جوامع ممکن است گاه موجب ناامنی نیز شوند. در این صورت ممکن است دولت بعنوان شخص حقوقی مرتکب جرم شود؛ هرچند رفتارهای آسیب زای دولت در قوانین و اسناد بین المللی جرم انگاری نشده است و در این خصوص خلأهای قانونی وجود دارد. اما دولت ها می توانند به صورت خشونت آمیز، غیرخشونت آمیز و مقصرانه موجب نقض حقوق بشر و آسیب بر مردم و جامعه گردند و لذا باید مسئول شناخته شوند. بر این اساس سوال اصلی مقاله این می باشد که دولت چگونه مرتکب جرم می شوند و کدام جرائم را مرتکب می شوند؟ که به روش توصیفی-تحلیلی به دنبال پاسخگویی بدان است. در این مقاله ضمن بررسی مفهوم جرم دولتی از منظر حقوقی، به بررسی انواع جرائم ارتکابی دولت ها و عناصر تشکیل دهنده چنین جرائمی پرداخته می شود و در نهایت به این نتیجه می رسد که امروزه جامعه جهانی باید با جرم انگاری رفتارهای آسیب زای دولت ها، مسئولیت کیفری دولت ها را به رسمیت بشناسد تا نهادهای قضایی بین المللی بتوانند عدالت را در مورد دولت های مجرم اجرا نمایند.
۶.
در هر نظام حقوقی مبحث مالکیت یکی از مهمترین مباحث به شمار می رود، با شناخت مالکیت، در هر نظام حقوقی می-توان دیدگاه آن نظام را در مورد هر مساله حقوقی شناخت. باتوجه به اینکه تعاریف و اوصاف زیادی در متون فقهی و حقوقی آمده است می توان به اهمیت آن در نظام اسلام پی برد و از آنجائیکه مالکیت، مبحثی در مقابل غصب است و زمانی که غصب صورت می گیرد مالکیت افراد سلب می شود. هدف مقاله حاضر شفاف سازی درخصوص ضرورت و اهمیت حقوقی مالکیت و اهلیت در ثبت سند است. در این مقاله به توضیح کامل بحث مالکیت از قبیل تعریف مالکیت، ماهیت مالکیت، انواع مالکیت و ... پرداخته می شود. اهلیت و مالکیت یک ضرورت حقوقی، فقهی، منطقی و عقلی است. مهمترین عاملی که باعث می شود از تضییع حقوق افراد جلوگیری به عمل آید و همچنین حفظ مال شود، سند و ثبت آن است. اما اگر همین ثبت سند با رعایت یکسری اصول و شرایط همراه نباشد، می تواند خود عامل تعارض و تضییع حقوق افراد جامعه گردد.
۷.
گسترش آگاهی و بحث در افکار مثبت محصول اراده و بردار درونی انسان است. در این پژوهش میان رشته ای که بین ادبیات و علوم تربیتی محسوب می شود تلاش بر این است که علاوه بر تطبیق نگرش مثبت نگر در ادبیات فارسی و ادبیات سایر ملل به این نتیجه دست یابیم که در تئوری و عمل مسأله قدرت ذهنی بشر وجود دارد. استفاده از همین فرآیند ذهنی باعث ایجاد سلامتی، بهبود کیفیت زندگی، صبر، عشق و امید، یافتن مهارت ها، احساس رضایتمندی و در مجموع باعث شناخت قابلیت وجودی انسان می شود. و باتوجه به شناسه های آشکار و با تبیین و بررسی در تحقیق پیش رو به این نکته پرداخته می شود که یک چرخه معیوب در بدن ما، در جریان است که با کمک مثبت اندیشی و نشان دادن شواهد واضح آن و تجربه های تابع قانون تلاش می کنیم نیروهای منفی را خنثی کنیم و از انواع هوش از جمله هوش سلولی در این راستا بهره ببریم.