۱.
در این مقاله درصدد بررسی دوره زمامداری باراک اوباما و دونالد ترامپ در قبال تحولاتی جهانی هستیم. که دارای رویکرد متفاوتی بوده، که در اینجا به دنبال این هستیم که ویژگی شخصیتی دو رئیس جمهور چگونه در قبال تحولات بین الملل تاثیرگذار بوده است؟ باید گفت که برطبق نظریه شخصیت شناسی مارگارت هرمن درصدد تبیین این مسئله هستیم، که باراک اوباما دارای شخصیت تعامل گرا و مشارکت جو بوده در مقابل دونالد ترامپ شخصیتی منفعت محور و اقتدارگرا که با بررسی و تجزیه و تحلیل این دو شخصیت قابل تبیین بوده که باراک اوباما از زمان آغاز زمامداری خود به دنبال افزایش مشارکت جمعی، کنترل منازعات، تعامل با نظام بین الملل بوده بازتاب آن را در قبال تحولات جهانی می توان مشاهده نمود. که اوباما عزم خود را برای حل بحران سوریه، مناقشه اسرائیل و فلسطین، پایبندی به توافقات جهانی، مدیریت بحران کره، بهبود روابط با شرق آسیا و ... بکار گرفت. در مقابل دونالد ترامپ که باید گفت دارای شخصیتی ماجراجو، قدرت طلب بوده و منازعه-آفرینی جزء ساختار شخصیتی وی بوده همواره به دنبال تنش و بحران آفرینی در نظام بین الملل بوده، که سیاست وی در قبال بحران آفرینی در شرق آسیا، حمایت یکجانبه از اسرائیل، خروج از تعهدات و توافقات جهانی، گسترش دامنه بحران در یمن، تنش با اروپا و مخالفت با سیستم نظام بین الملل و ... نمونه این اقدامات می باشد.
۲.
امروزه در جهان، برقراری دموکراسی به معنای واقعی خواسته بسیاری از ملت های دنیا است. دستیابی به این امر با موانع و چالش های بسیاری روبرو است که تحقق آن را به ویژه در دولت - ملت های قبیله ای بسیار مشکل می کند. بدون شک دولت های عربی حاشیه خلیج فارس از دولت های حائز اهمیت در تمامی ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی منطقه ای و فرامنطقه ای می باشند که وجود منابع سرشار انرژی این اهمیت را دوچندان می کند. پژوهش حاضر با محور قرار دادن دموکراسی بعنوان دال مرکزی، موانع گذار به آن را بعنوان دال پیرامونی در دولت های عربی خلیج فارس مورد واکاوی قرار می دهد. سوال اصلی این پژوهش اینگونه صورت بندی شده است؛ «مهمترین موانع گذار به دموکراسی در دولت های عربی خلیج فارس چیست؟» فرضیه مقاله نشان از وجود موانع ساختاری و سیستماتیک می دهد که دستیابی به دموکراسی را با مشکل روبرو می کند. در این خصوص یافته های نشان می دهد؛ کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در مسیر گذار به دموکراسی، پیشرفت کمی داشته اند و حتی با وضعیت نیمه دموکراتیک فاصله قابل توجهی دارند. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و از طریق منابع کتابخانه ای و متون تخصصی پیرامون موضوع، مورد کنکاش قرار گرفته است.
۳.
از میان عوامل موثر بر ساخت و چگونگی حیات سیاسی یک ملت، فرهنگ و رهیافت فرهنگ استراتژیک بعنوان یکی از اجزای زیست اجتماعی بشر، از عوامل و موضوعاتی است که در دهه های اخیر در متون مربوط به روابط بین الملل، مطالعات امنیتی و اقتصاد بین الملل مورد توجه ویژه ای قرار گرفته است. موضوع اصلی فرهنگ استراتژیک، توضیح عوامل فرهنگی موثر در تصمیمات، استراتژی ها و جهت گیری های امنیتی و سیاست خارجی کشورها و بررسی چگونگی استفاده از زور است. در این پژوهش با تمرکز بر آمریکا بعنوان اثرگذارترین بازیگر بین المللی، درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که منابع فرهنگ استراتژیک ایالات متحده کدام اند؟ و این منابع چه تأثیری بر خط مشی های امنیتی و سیاست خارجی ایالات متحده داشته اند؛ بنابراین این نوشتار با رویکردی توصیفی و مطالعه موردی فرهنگ ایالات متحده، درصد کشف منابع تشکیل دهنده فرهنگ استراتژیک این کشور و در نتیجه تبیین نقش مولفه های برآمده از آن در سیاست خارجی و امنیتی آن است. فرهنگ استراتژیک ایالات متحده رفتار سیاست خارجی و امنیتی آن را محدود کرده است. شاخص های این فرهنگ همیشه بر خط مشی های کلان امنیتی و سیاست خارجی ایالات متحده تأثیر گذاشته و سبب تداوم سیاست خارجی آن از آغاز دوره بین الملل گرایی تاکنون شده اند.
۴.
جمهوری اسلامی ایران بواسطه رخداد انقلاب اسلامی 1979 و تقابل ارزش های انقلابی و اسلامی خود با غرب و شرق و ارزش های فرهنگی آنها مورد توجه سیاستمداران جهان از یک سو و به سبب رویکرد خاص خود در سیاست خارجی و حمایت از جنبش های آزادیبخش و مبارز علیه استبداد، مورد تحریم سیاسی، اقتصادی و درعین حال مورد هجوم تهاجم فرهنگی آن قرار گرفته است؛ که حاصل این تحریم و تهاجم، بدبینی مردم جهان نسبت به ایرانیان با وجود تاریخ و تمدن کهن ایران شده است. مسلم است که مهمترین اقدام و واکنش ایران نسبت به این شرایط ترسیم و سپس فعال کردن دیپلماسی فرهنگی مطلوب در سیاست خارجی خود باشد. لذا در این مقاله تلاش شده است که ضمن آسیب شناسی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، پیشنهاداتی در قالب درآمدی بر دکترین با روش تحقیقی کیفی و کاربردی به این مهم پرداخته شود. سوالات فرعی ما چیستی فرهنگ و چگونگی دیپلماسی فرهنگی و سوال اصلی درآمدی بر دکترین دیپلماسی فرهنگی مطلوب جمهوری اسلامی ایران است. بطور خلاصه در این تحقیق بیان شد که مدل تصمیم گیری دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران باید از گونه «فزاینده» به مدل بینش «فوق العاده» تغییر پیدا کند، تا از رکود فرهنگ بین المللی کنونی، به تحرک، خلاقیت و استفاده از حداکثر ظرفیت ها حرکت کند.
۵.
شناخت دقیق و عمیق ماهیت و محتوای عرصه سیاسی کشورها تا حد زیادی به بررسی نقش و تاثیر گروه ها و نیروهای اجتماعی تاثیرگذار در روند آنها بستگی دارد. در ایران، روحانیت شیعه از گذشته دور از جمله نیروهای مقتدر اجتماعی و یکی از ارکان مهم جامعه مدنی بشمار آمده است. استقلال مالی روحانیت شیعه، دارا بودن ساختار شبه حزبی در کنار سایر ویژگی ها، این گروه را بعنوان یک جامعه ویژه سیاسی و یک دولت بالقوه یا آلترناتیو در ادوار گذشته مبدل ساخته است. دولت بالقوه ای که با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 به دولت بالفعل تبدیل شده است. جریان سیاسی اسلام گرا که از سال های آغازین انقلاب تاکنون در کشور حاکم بوده، در پرتو رهبری و هدایت روحانیت بوده است. در این میان دو تشکل روحانی جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز نقش آفرینی بسیار مهمی داشته اند. این پژوهش تلاش دارد با استفاده از رهیافت مقایسه ای به بررسی نقش و تاثیر روحانیت مبارز با مجمع روحانیون مبارز در عرصه سیاست ایران تا سال 1388 بپردازد. مطالعه تاریخ انقلاب اسلامی – جریان های سیاسی - دورنمایی شفاف و واضح به علاقمندان مسائل تاریخ سیاسی معاصر کشور عرضه خواهد داشت تا با دقت بیشتری به تجزیه و تحلیل اوضاع و مواضع دو جناح در گذشته و حال پرداخته و موارد تغییر در مواضع یا میزان پایبندی هریک بر مواضع گذشته خویش را به روشنی دریابند.
۶.
در مقاله حاضر که بصورت مروری نگارش شده است، به بحث و بررسی مجازات های جایگزین حبس و تاثیر آن بر کاهش جمعیت کیفری زندان پرداخت شده است. مجازات جایگزین حبس تحت تاثیر اندیشه های مکاتب مختلف و در راستای انتقادهای فراوانی که بر کیفر حبس وارد گردیده، بوجود آمد. زندان بعنوان یک مجازات نه تنها در راستای اهداف اصلاح و درمان موثر نبوده بلکه تالی فاسد زیادی بدنبال داشته و منجر به قطع رابطه زندانی با زندگی عادی، خانواده، کار و اطرافیان اش نیز می شود. این مجازات علاوه بر محکوم، بر خویشان و نزدیکان و بویژه همسر و فرزندان او نیز تحمیل می شود. به همین لحاظ امروزه سیستم های عدالت کیفری از کیفرگرایی محض به رویکردهای نوین اصلاح و درمان و بازسازی اجتماعی مجرمین رو آورده اند و دیدگاه های نوین جرم شناسی و جامعه شناسی کیفری بر این اساس استوار می باشد که استفاده از زندان تنها بعنوان آخرین حربه برای مقابله با مجرمان خطرناک مدنظر باشد. به همین لحاظ، امروزه جایگزین های حبس در راستای جنبش اصلاحی درمانی نوین مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته، لیکن تحقُق این امر بصورت ریشه ای و بنیادین مستلزم تغییر نگرش دستگاه قضایی و البته تغییر فرهنگ جامعه مبنی بر اینکه دیگر مجازات سالب آزادی باتوجه به مضرات عدیده ای که دارد با شکست مواجه شده و اعمال جایگزین ها (مجازات های اجتماعی نوین) بهترین روش برای اعمال مجازات های هدفمند اصلاحی درمانی می باشد.
۷.
هدف مقاله حاضر، شناخت، ارزیابی و تبیین جرم جعل اسناد در قانون مجازات ایران و آلمان می باشد. جرم جعل اسناد در حقیقت بعنوان نوع رایج جرم جعل از جرائم علیه امنیت و آسایش عمومی در ایران و آلمان بشمار می آید، که می تواند بر امنیت عمومی تأثیرات منفی بگذارد و از آنجائیکه پیشرفت علم و دانش، ابزارها و وسایل تغییر و تحریف در اسناد را در اختیار جاعلان اسناد قرار داده است، باعث گردیده جرم انگاری مناسبی از سوی قانونگذار ایران و آلمان صورت گیرد. روش این پژوهش تطبیقی و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت توصیفی و تحلیلی می باشد. نتایج نشان می دهد، نظام جزایی ایران و آلمان در زمینه مواجهه با جرم جعل اسناد هر کدام خصوصیات منحصر به فردی دارد که با مطالعه قوانین موضوعه و نظرات حقوقدانان می توان بدان دست یافت. ضمن آنکه شرایط و ارکان تشکیل دهنده جرم جعل اسناد در قانون مجازات آلمان نیز با شرایط آن در قانون مجازات اسلامی ایران مشابهت و همخوانی دارد. جرم جعل اسناد، اقدام علیه امنیت و آسایش عمومی در ایران و آلمان است و قانونگذار برای مرتکبین حبس و جزای نقدی و حتی در ایران برای آنان اعدام هم پیش بینی نموده است.