آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی شدت نشانگان وسواسی- جبری براساس تجارب تروماتیک دوران کودکی از طریق نقش میانجی گری شرم بود. طرح کلی پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه بزرگ سالان 18 تا 50 ساله ساکن شهر مشهد در سال 1400 بودند که دسترسی مناسبی به اینترنت و فضای مجازی داشتند. از این میان، 340 نفر به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های وسواس یل- براون (1989Y-BOCS-)، تجارب تروماتیک دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003CTQ-) و شرم درونی شده کوک (1993ISS-) جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین تجارب تروماتیک دوران کودکی و شرم با شدت نشانگان وسواسی-جبری همبستگی معناداری (01/0P<) وجود دارد. همچنین نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پژوهش حاضر از برازش خوبی برخوردار بوده و نقش میانجی گری شرم در رابطه تجارب تروماتیک دوران کودکی با شدت نشانگان وسواسی-جبری (3χ2/df≤ و سطح معناداری 001/0) معنادار بود. براساس یافته های این پژوهش، تجارب تروماتیک دوران کودکی می توانند از طریق تعامل با شرم، شدت نشانگان وسواسی- جبری را پیش بینی کرده و در آن نقش داشته باشد.

تبلیغات