مطالعات فرهنگی و ارتباطات
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم تابستان 1397 شماره 51 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
بعد از انقلاب ارتباطات و اطلاعات و ظهور رسانه های نوین، انحصار رسانه های جریان اصلی از دست رفت و مخاطبان و بهره گیران از رسانه ها با ابزارهای متنوع تری برای برقراری ارتباط با جامعه روبه رو شدند. به نظر می رسد که رسانه های نوین رسانه های جریان اصلی را به حاشیه رانده اند یا دست کم قدرت آنها را کاهش داده اند. پژوهش حاضر، قصد دارد بررسی کند که تاثیر رسانه های نوین بر مصرف رسانه های جریان اصلی ایران چگونه بوده است. به همین منظور، محقق با استفاده از روش گراندد تئوری دست به مصاحبه عمیق با نخبگان زده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که رسانه های جریان اصلی نه به صرف دلیل ظهور رسانه های نوین تضعیف شده اند بلکه این رسانه ها در مسیر ضعف قرار داشته اند و رسانه های نوین این ضعف را تشدید کرده اند. مهم ترین نکته ای که تعداد چشمگیری از مصاحبه شوندگان به آن ها اشاره کردند، این بود که رسانه های نوین به خودی خود باعث نشدند که این اتفاق رخ بدهد و تنها نقش تشدیدکننده را بازی کرده اند. بااین حال، اغلب مصاحبه شوندگان معتقد بودند که به دلیل کاستی های رسانه های نوین، روزنامه نگاری حرفه ای از بین نخواهد رفت بلکه رسانه های ابزاری وابسته به بازیگران خارج از رسانه ها حیات خود را حفظ خواهند کرد و رسانه های مستقل به شکلی ضعیف تر از گذشته باقی خواهند ماند. اما درنهایت، کارکردهای روزنامه نگاری به عنوان یک خدمت عمومی با اختلال مواجه خواهد شد.
مرجعیت شیعه به مثابه کنشگر بین المللی؛ مطالعه الگوهای کنش نهاد اجتماعی مرجعیت در گذر تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرجعیت، اصلی ترین نهاد اجتماعی متولی امر دین و عهده دار نقش رهبری شیعیان در موضوعات مختلف سیاسی و اجتماعی است. این نهاد، بر اساس اندیشه نیابت فقیهان جامع الشرایط از امام معصوم شکل گرفته، از مبانی خاص عقلانیت و تصمیم گیری و منابع خاص قدرت برخوردار است و در سطوح مختلف سرزمینی و فرا سرزمینی، ایفای نقش می کند. اینک این سؤال مطرح است که چگونه می توان کنشگری بین المللی نهاد مرجعیت را با استفاده از مؤلفه های بازیگران روابط بین الملل تبیین کرد. بر این اساس، با هدف شناسایی الگوها و شاخص های رفتار فرا سرزمینی این نهاد سه معیار اساسیِ بهره گیری از منابع قدرت، تأثیرگذاری بر فرایندها و رویه ها و نظام انگاره ای به عنوان معیارهای اصلی کنشگری در نظریه های روابط بین الملل استخراج گردیده و بر اساس آن، میزان برخورداری نهاد مرجعیت از شاخصه های مذکور به آزمون گذارده می شود. بدین منظور، با استفاده از رویکرد وابستگی به مسیر، از روش های پژوهش تاریخی کیفی، ضمن مطالعه ادوار مرجعیت و تقسیم بندی آن بر مبنای معیار دانش روابط بین الملل، مفاصل حیاتی یا بزنگاه های تاریخی را شناسایی و الگوی این نقش آفرینی را تبیین می کند. درنهایت شواهد عینی کنشگری این نهاد را در عرصه فراملی، با ویژگی های بازیگران بین المللی مقایسه می کند. فرضیه اولیه نویسنده، انطباق مصادیق تاریخی با مشخصات بازیگران در روابط بین الملل است که در طول این مطالعه، مورد آزمون قرار خواهد گرفت. همچنین نویسنده بر این باور است که شرایط زمان و مکان و میزان تحقق منافع و اهداف، عناصر زمینه ای تأثیرگذاری و شکل دهنده الگوی رفتاری این نهاد اجتماعی است.
اندیشه ی شریعتی درباره ی زن و حقوق او در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله ی زن و نسبت او با مرد از موضوعات مهم مورد توجه در قرن حاضر بوده و اندیشمندان گوناگون هریک به فراخور حوزه ی کار خود به جهات مختلف آن پرداخته اند. در پژوهش کیفی حاضر، دیدگاه های انسان شناسی دکتر علی شریعتی در باره ی زن، حقوق خانوادگی و اجتماعی او و نسبت وی با مرد مورد مطالعه و تحلیل محتوایی قرار گرفته است. وی بر اهمیت نقش زنان در تحولات اجتماعی تاکید کرد و با تمییز سه تیپ شخصیتی میان زنان (زن سنی، شبه مدرن و فاطمه وار) زنان را به پیروی از فاطمه و ارزشهای اسلامی دعوت کرد. با وجود پاره ای تعارضات و گرایشات مرد سالارانه در آرای او، می توان دریافت که وی به برابری انسانی زن و مرد، آزادی ، اختیار و استقلال زن باور داشت اما با اعتقاد به نظریه ی حقوق طبیعی و اصالت خانواده، از اختلاف نقش زن و مرد و در نتیجه تعهدات و حقوق مختلف آنها در خانواده حمایت کرد، مانند سرپرستی مرد درخانواده، چند همسری و ازدواج موقت. وی نهادهای اجتماعی را متفاوت از نهاد خانواده و غیرطبیعی می دانست و با برجسته کردن استعدادها و توانایی های زنان بر حضور و مشارکت اجتماعی آنان پای فشرد اما درباره ی حقوق سیاسی- اجتماعی زنان و حدود آن ها ، مانند حق انتخاب شدن یا انتصاب آنها برای تصدی پست های مختلف، بحث نکرد.
بازنمایی مناسبات کارآفرین و سرمایه دار در سریال های تلویزیونی بعد از جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اقتصاد مبتنی بر کارآفرینی، رابطه میان کارآفرین و سرمایه دار – به عنوان یک رابطه توسعه بخش- از اهمیت اساسی برخوردار است و بازنمایی رسانه ای آن به خاطر نقشی که در شکل دهی به فرهنگ عمومی دارد، اهمیت دارد. این مقاله می خواهد به این پرسش پاسخ دهد که روابط میان «کارآفرین» و «سرمایه دار» در محتوای نمایشی دوره های تاریخی بعد از جنگ چگونه بازنمایی شده و چه تغییراتی را به خود دیده است؟ برای دستیابی به چنین منظوری، تمام سریال های تلویزیونی تولیدی بعد از جنگ ایران و عراق (1368-1391) مورد بررسی قرار گرفتند و از آن میان چهار سریال «مزرعه آفتابگردان، پیله های پرواز، راه بی پایان و عصر پاییزی» برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. داستان محوری این چهار سریال موضوع کارآفرینی بود. در نهایت تمام قسمت های این چهار سریال با روش تحلیل روایت و تحلیل مضمونی بررسی شدند. یافته ها نشان می دهند که رابطه میان کارآفرین و سرمایه دار رابطه ای تقابلی است که در آن سرمایه دار به خاطر منافع آنی و کوتاه مدت خود در برابر ایده های کارآفرینانه مانع تراشی می کند. سریال های تلویزیونی هیچ راه حل جایگزینی برای جذب سرمایه و توسعه کارآفرینی ارائه نمی دهند. نتایج حاکی از غیاب سرمایه دار و تمرکز بر حمایت دولتی از کارآفرین است. نگرش منفی به سرمایه دار پس از گذشت دو دهه تغییری نکرده است.
زندگی روزمره در مهمانی های زنانه؛ مورد مطالعه: زنان خانه دار شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجارب زیسته زنان در مهمانی ها از آنجا می تواند موضوع تأمل جامعه شناختی باشد که زنان معمولاً زندگی شخصی، دغدغه ها، مسائل و درگیری های بین الاذهانی شان را در این مکان ها تمرین می کنند. واکاوی کیفی این محافلِ مهمانی به مثابه متنی در دل کلیت زندگی روزمره زنانه می تواند ما را به فهم لایه های معناساز و هویت بخش کنش ها، عادات و مناسک روزمره زنانه رهنمون سازد. میدان مطالعه پژوهش، زنان مشارکت کننده در مهمانی های زنانه در شهر همدان هستند که بر اساس شیوه نمونه گیری مبتنی بر تکنیک گلوله برفی انتخاب شده اند. پس از مصاحبه با 20 نفر از زنان میدان مطالعه، اشباع نظری حاصل شد و سپس تحلیل داده ها بر مبنای نتایج مصاحبه و مشاهدات موردی آغازگردید. بر مبنای نتایج به دست آمده عوامل اجتماعی، فردی و فرهنگی به عنوان مقولات انگیزه بخش برای شرکت در مهمانی های زنانه شناسایی شدند. ازجمله عمده ترین دلایل روی آوردن به مهمانی های زنانه نوعی فضا یا حال وهوای زنانه است که بر این مهمانی ها حاکم است. پیامد حضور زنان در این مهمانی ها شکل-گیری نوع جدیدی از زنانگی و تغییر الگوهای سنتی زنانه می باشد. آنچه به عنوان مقوله هسته ای توانایی ایجاد ارتباط بین انگیزه ها، دلایل و پیامدهای حضور زنان در مهمانی ها را دارد سبک زندگی زنانه ای است که به کنش ها، تصمیمات و افکار زنان شکل می دهد. در این سبک زندگی که ایضاً به واسطه جامعه و گفتمان های مسلط تقویت می شود این همانی زن و خانه و حوزه خصوصی چنان طبیعی جلوه داده می شود که گویی یگانه راه زیستن و تجربه کردن زنانگی می باشد.
پیشنهادی برای بررسی اتنوگرافیک پدیده های چندجایی: زندگی نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی آن است که با طرح مساله ی چندجایی بودن برخی پدیده ها به ویژه در پیوستار چندقومیتی، و از نظر نگارنده، چندزیستی ایران نه ترکیبی و چندرگه بودن ، نشان دهد که چه امکانات اتنوگرافیکی پیش روی پژوهش گر وجود دارد. پرسش پیش روی نویسنده از دل کار میدانی و مشکلاتی که در عمل رخ نموده اند برخاسته و سپس در پی آن بوده ام که چهارچوب روشی را بسازم که به لحاظ نظری و راهنمایی عملی، برای پژوهش هایی این چنین راه گشا باشد. بنیاد کار بر نوشته ی مارکوس و پیش نهاد او برای در پراکسیس ساختن گونه ای از اتنوگرافی چندجایی گذاشته شده است. از پی همین پراکسیس، تلاش کرده ام این چنین روشی را در جاهایی پی بگیرم که به تعبیر اوژه، نامکان هستند. نامکان هایی که در پیش نهاد من، ویژگی هتروتوپیای فوکویی دارند. از این رو، چنین شکلی از مردم نگاری، دست به آفرینش میدان و موضوع مورد مطالعه اش می زند؛ آفرینش گری، آن چنان که فوکو بدان می پردازد. نام این پیش نهاد را «زندگی نگاری» می گذارم.
ارائه الگوی مدیریت اطلاعات فرهنگی در سازمانها و مراکز فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضرارائه الگوی مطلوب مدیریت اطلاعات فرهنگی جهت یکپارچه سازی اطلاعات فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است. این پژوهش از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از نظر نوع داده ها، تلفیقی (کمی و کیفی) و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه صاحب نظران حوزه مدیریت فرهنگی و مدیریت اطلاعات بویژه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند که تعداد 30 نفر از آن ها بصورت هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. ابعاد و مولفه های اولیه مدیریت اطلاعات فرهنگیبراساس مطالعات کتابخانه ای و مبانی نظری (نظریه ها، روشها و مدل ها) و مطالعه پیشینه تحقیق در ایران و جهان در 4 بعد و 23 مؤلفه (6 مولفه شناسایی، 5 مولفه مستندسازی، 6 مولفه سازماندهی و ذخیره، و 6 مولفه اشاعه و کاربرد) استخراج شد و برای تایید در اختیار پاسخگویان قرار گرفت. بخش پایانی پرسشنامه با 17 گویه به بررسی مهمترین موانع مدیریت اطلاعات فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می پردازد. روایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از روش روایی محتوا و با نظر اساتید راهنما و مشاور و چند صاحبنظر صاحب تألیف در حوزه مدیریت اطلاعات و مدیریت فرهنگی پس از اعمال اصلاحات محدود مورد تأیید قرار گرفت. برای سنجش پایایی ابزار نیز پرسشنامه تحقیق پس از توزیع آزمایشی، از طریق آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که ضریب 91/0 به دست آمد. به منظور تحلیل استنباطی نیز از روش های متعددی همچون تحلیل عاملی، t تک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی در تمام موارد، مولفه های استخراج شده بر پایه مبانی نظری و ادبیات پژوهش را تایید کرده اند و باتوجه به بالا بودن میزان بارعاملی 23 مولفه مدیریت اطلاعات فرهنگی از 4/0، تمام این مولفه ها در مدل نهائی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج آزمون فریدمن نیز نشان داد که بین رتبه های موانع مدیریت اطلاعات فرهنگی تفاوت معنی داری وجود دارد. از طرف دیگر "ضعف در مدیریت محتوا" با میانگین 46/8، مهمترین مانع مدیریت اطلاعات فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از دیدگاه پاسخگویان بوده است. محقق براساس تحلیل ابعاد و مولفه های به دست آمده از مدیریت اطلاعات فرهنگی و شناسایی مهمترین موانع آن از طریق پرسشنامه محقق ساخته، الگوی مطلوب مدیریت اطلاعات فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه کرده است.
مطالعه سیاست های رسانه ملی در حوزه ارتباطات سلامت (با تاکید بر برنامه های اصلی سلامت محور سیما در سال 1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نحوه سیاست گذاری رسانه ملی در حوزه سلامت پرداخته است. به این منظور و با هدف پاسخگویی به این سؤال ها که: «سیاست گذاری برنامه های سلامت محور تلویزیون (سیمای جمهوری اسلامی)، چگونه است؟» «محوریت موضوعی برنامه های سلامت محور بر کدامیک از ابعاد چهارگانه سلامت (جسمی، روحی، اجتماعی و معنوی) متمرکز شده است؟» و «محوریت برنامه های سلامت محور پیشگیری و بهبود سلامت است و یا درمان بیماری؟»، از روش آمیخته (ترکیبی) و در دو بخش کمی (تحلیل محتوای کمی) و کیفی (مطالعه تطبیقی) استفاده شده است. همچنین ضمن کاربست و بهره گیری از نظریه های «ارتباط برای ترغیب» « کاشت» « برجسته سازی» از هر عنوان برنامه سلامت محور سیما که به طور تصادفی انتخاب شده، 10 قسمت برنامه بازبینی و در مجموع 100نوبت-برنامه تحلیل شده است. در بخش کمی با استفاده از نرم افزار تحلیل کمی (اس پی اس اس) جداول فراوانی استخراج و تحلیل شده که در نهایت با شاخص های به دست آمده از شورای تخصصی سلامت رسانه ملی، مورد مقایسه قرار گرفته و میزان اجرایی شدن دستورالعمل آن شورا در برنامه های سلامت محور سیما مورد بررسی قرارگرفته است. نتیجه حاصل از پژوهش نشان می دهد بیشترین حجم برنامه های سلامت محور بعد سلامت جسمانی را مورد توجه قرار داده اند و بیشتر برنامه ها پیشگیری و درمان را به صورت توأمان مدنظر داشته اند. همچنین در برخی موارد نیز، همسویی بین راهبردهای شورای سلامت و برنامه های تولید شده مشاهده نمی شود.
تحلیل محتوای اخبار مربوط به تغییرات آب و هوایی در وبسایت های فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش «تحلیل محتوای اخبار مربوط به تغییرات آب و هوایی در وبسایت های فارسی زبان»، به بررسی پوشش اخبار مربوط به گرمایش زمین و تغییرات آب و هوایی در رسانه های آنلاین عمومی فارسی زبان در سه ماهه تابستان 1396 می پردازد. برجسته سازی، مسئولیت اجتماعی رسانه و ارتباطات زیست محیطی، چارچوب نظری اصلی این پژوهش را تشکیل می دهند. این تحقیق با استفاده از تحلیل محتوا و با ابزار پایش رسانه ای صورت گرفته است. از مهم ترین نتایج آن می توان به افزایش حدود دو برابری تعداد محتواهای تولید شده در تابستان 96 نسبت به تابستان 95 اشاره کرد. از میان 1042 رسانه بررسی شده، 245 رسانه به پوشش اخبار مربوط به تغییرات آب و هوایی پرداخته اند و تعداد خبرهای منحصربه فرد (بدون تکرار) تعداد 304 عدد بوده است. خبرگزاری ایسنا، باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری مهر، خبرآنلاین و تسنیم رسانه هایی بودند که به ترتیب بیشترین مطالب را درباره تغییرات آب و هوایی در سه ماهه تابستان 96 منتشر کردند.
تبیین نقش فرهنگ در ایجاد دانشگاه کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرعت تحولات از ویژگی های قرن بیست و یکم می باشد و گاه سرعت این تغییرات به قدری فزاینده است که بیشتر جوامع از درک آن غافل می شوند. فضای حاکم بر اقتصاد امروز، ریسک توأم با عدم اطمینان است و با حرکات اصلاحی نمی توان به مقابله و این تغییرات و همچنین ایجاد مزیت رقابتی پایدار پرداخت. نسل اول دانشگاه ها رسالت آموزش و نسل دوم علاوه بر وظیفه قبل، پژوهش را نیز عهده دار، اما نسل سوم آکادمیک که دانشگاه کارآفرین نام دارد علاوه بر وظیفه آموزش و پژوهش، بازیگر نقش اول در رشد و توسعه اقتصادی کشور است. با نگاهی به دانشگاه های برتر دنیا در نظام های بین المللی معتبر می توان دریافت، بین رتبه آکادمیک و قدرت سیاسی، اقتصادی و . . . جوامع رابطه معناداری وجود دارد. دانشگاه کارآفرین نه یک دانشگاه یا سازمان، بلکه یک ساختار یا فرهنگ است. فرهنگی که خلاقیت و رشد و توسعه نوآورانه را برای محیط پیرامون خود به ارمغان خواهد آورد. بر همین اساس در این نوشتار پس از مفهوم پردازی واژه کارآفرینی بابیان مسائل امروز دانشگاه های با رویکرد صنعتی و تحول در مأموریت دانشگاه ها، به ضرورت کارآفرینی در بستر دانشگاه و نقش دانشگاه در توسعه صنعتی پرداخته شده، سپس به نقش فرهنگ به عنوان یک مغز افزار آکادمیک در بسترسازی مفهوم دانشگاه کارآفرین اشاره گردید و همچنین روحیه و فرهنگ در محیط آکادمیک نیز موردبررسی قرار گرفت.