مطالعات فرهنگی و ارتباطات
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم پاییز 1399 شماره 60 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در مورد کشورهای «جهان سوم»، «جنوب»، «در حال توسعه» و «عقب مانده» به طور معمول گفته می شود که این ها هرکدام 50، 100 یا 200 سال (کم تر یا بیشتر) از کشورهای «توسعه یافته» عقب ترند و از این جهت گذشته ی این ها، چراغ راه آینده ی آن هاست. نظریات توسعه ی سیاسی و بحث های مرتبط با آن، یعنی دموکراتیزاسیون، گذار به دموکراسی و تحکیم دموکراسی، از دهه ی 50 میلادی به بعد در چنین فضایی متولد شدند، ولی، به دلیل محدودیت های فراوان «ایدئولوژیک»شان، از دهه ی 80 میلادی به بعد، به مرور، افول کردند. پارادایم اثبات گرایی و مکتب نوسازی که هردو برآمده از فلسفه ی روشنگری بودند نقشی اساسی در تکوین و رشد آن نظریات داشتند، اما، با وجود محدودیت ها و نقدهای اساسی ای که به آن پارادایم و آن مکتب صورت گرفت، جریان های اصلی نظریات توسعه ی سیاسی نیز افول کردند و رویکردهای بدیل جایگزین آن ها شدند . در همین رابطه، مکتب تاریخی احیاء شد، سیاست تطبیقی رشد کرد و جامعه شناسی تطبیقی تاریخی، به عنوان نمونه، به یکی از مهم ترین چارچوب های منتقد پارادایم اثبات گرایی و مکتب نوسازی، مورد استفاده قرار گرفت. در این مقاله، ضمن بررسی فراز و فرودهای نظریات توسعه ی سیاسی، به این جریان بدیل و چگونگی امکان کاربرد آن در مورد ایران اشاره خواهیم کرد. بدین منظور، با استفاده از معرفت شناسی و هستی شناسی «پیکربندی شده» مندرج در این نوع جامعه شناسی، تلاش خواهیم کرد ضمن نقد آن پارادایم و آن مکتب «ایدئولوژیک»، با توجه به ظرفیت های «بومی» موجود در نظریات مرتبط با موضوعات ایران، مختصات مفهومی این رویکرد بدیل را در «تببین» موضوع «توسعه ی سیاسی» و «دموکراتیزاسیون» روشن کنیم.
آشفتگی اخلاقی ( ارزیابی وضعیت اخلاقی جامعه از دیدگاه شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشفتگی اخلاقی وضعیتی است که جامعه فاقد هنجارهای مشترک انتظام بخش کنشها و رفتار ، تعارض و ضعف قدرت این قواعد است . پرسش از آشفتگی اخلاقی و عوامل اجتماعی موثر بر آن مساله اصلی این پژوهش است که با بهره گیری از نظریه آنومی مورد بررسی قرار گرفته است.جامعه آماری پژوهش شهروندان تهرانی 18 سال به بالا در سال 1396 است. از این جامعه به روش خوشه ای چندمرحله ای نمونه ای به حجم 400 نفر انتخاب شده است. روش پژوهش پیمایش بوده و داده ها با تکنیک پرسشنامه گردآوری شده و در کنار آن از داده های ثانویه نیز استفاده شده است. یافته های حاصله از داوری شهروندان نشان می دهد47 درصد وضعیت اخلاقی جامعه را به میزان زیاد و خیلی زیاد آشفته و آنومیک ارزیابی کرده اند. شواهد عینی ساختاری نیز چنین ارزیابی را تایید می کند و حاکی از نقض و تخطی مکرر از قواعد ، قوانین اجتماعی و هنجارهای اخلاقی است. یافته های تبیینی پژوهش نشان می دهد 6 متغیر احساس نابرابری، ضعف کنترل های اجتماعی، احساس نارضایتی ، فردگرایی ، ضعف گرایشهای دینی و کاهش مشارکت اجتماعی مجموعا 72درصد تغییرات تلقی شهروندان از آشفتگی اخلاقی جامعه را توضیح می دهند.
راهبردهای انتساب دورویی به ایرانیان (بررسی متون شامل خلقیات ایرانیان، از صفویه تا پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی ما در پژوهش حاضر این بوده است: «نویسندگان متونی که ایرانیان را دورو خوانده اند چگونه نظر خود را به مخاطب منتقل کرده اند». بنابراین، به جاست که سؤال کنیم انتقال این مفهوم با چه روش هایی صورت گرفته و چه بسا از خلال مطالعه متون این دوره، متوجه شویم برخی نویسندگان موردنظر، خود چگونه به این نتیجه رسیدند که ایرانیان مردمانی دورو هستند. در این مقاله با روش «تحلیل محتوای کیفی»، بخش هایی از متونی چون سفرنامه ها، گزارش ها، خلقیات نویسی ها که از دوران صفوی تا پهلوی ایرانیان را به صفت دورویی متصّف کرده اند، تحلیل شده و راهبرد نویسندگان در نسبت با مقولات ادوارد سعیدی مشخص شده است. در این مقاله با تمرکز بر راهبردهای نویسندگان در انتساب یک صفت، متونی را بررسی کردیم که به دورویی ایرانیان اشاره کرده اند. تعدادی از نویسندگان به دورویی دولتیان اشاره می کنند، آن را مذمت می نمایند و صفت بارز طبقه حاکم تلقی می-کنند؛ تعدادی دیگر از نویسندگان این دورویی در طبقه حاکم را به کل ایرانیان تعمیم می دهند. تعدادی از سفرنامه نویسان پس از مشاهده تملق و دوروریی مشاهده شده از جانب مردم زیردست در مقابل اربابان قدرت، بدون در نظر گرفتن شرایط ارباب رعیتی حاکم بر جامعه ایران و اقتضائات این شرایط، آنچه که اقتضاء موقعیت نام می گیرد، تمام مردم ایران را دورو و متملق می خوانند. و در آخر؛ برخی نویسندگان مانند شاردن و گوبینو با راهبرد بیش تعمیم دهی و یکپارچه سازی با دیدن یک یا دو مورد ویژگی اخلاقی آنرا به تمامی ایرانیان نسبت می دهند.
بررسی جامعه شناسی بی تفاوتی اجتماعی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آمریکا از اواسط دهه 1960 موضوع بی تفاوتی اجتماعی مورد توجه قرار گرفت و مطالعات گسترده ای در این باره انجام شد،اما در ایران به تازگی به این موضوع توجه شده و علل وپیامد های آن مورد بررسی قرار گرفته است. در زندگی های امروز- به ویژه زندگی های شهری-موقعیت های اضطراری پیش می آید که فرد به شدت نیازمند یاری دیگران است.در سال های اخیربه نظر می رسد افراد به این نیاز توجه چندانی ندارند. این پژوهش بارویکردکیفی و روش نظریه مبنایی انجام شده وطی آن با 30 نفر از مناطق مختلف تهران درباره موضوع بی تفاوتی مصاحبه و علل ونتایج بی تفاوتی اجتماعی را از خلال این مصاحبه استخراج شده است. که نبود احساس مسئولیت،ترس،درگیری های فراوان شخصی،تامین نشدن نیازهای اولیه و.... ازعلل بی تفاوتی اجتماعی وتنهایی وهرج و مرج از عواقب آن هستند.آموزش مقوله بسیار مهمی ذر این حوزه است زیرا بسیاری از مردم در برخورد با موقعیت های مختلف واقعا نمی دانند چه باید بکنند و چه کاری درست است.
جیمز گرونیگ و الگوهای حاکم بر روابط عمومی: مطالعه موردی دو شرکت مخابراتی در سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم قدمت روابط عمومی و فعالیت های مرتبط با آن در جهان، این مفهوم در کشور سوریه همچنان مبهم و ناشناخته است. افزون بر این، سوریه کشوری است که پس از تحمل سال ها جنگ و ویرانی اکنون در مرحله توسعه و بازسازی قرار دارد. رشد تولید و خدمات در این کشور، با سرعت بیشتری نسبت به عرصه های مدیریت و فعالیت های روابط عمومی رو به افزایش است. در عین حال، عدم درک صحیح جایگاه روابط عمومی از سوی مسئولان دولتی یا مدیران سازمان های خصوصی سوریه، جایگاه روابط عمومی را تضعیف ساخته و فعالان این عرصه نتوانسته اند نقش تاریخی خود را ایفا کنند. هدف این مقاله پژوهشی، ارائه نتایج مطالعه الگوی حاکم بر روابط عمومی دو شرکت مخابراتی در سوریه (سیریاتل و ام. تی. ان) است تا فعالیت آنها، به خصوص از منظر «عامه ها» مورد ارزیابی قرار گیرد. این مطالعه، با بکارگیری دو روش اسنادی و پیمایش انجام شده است. در روش اسنادی، کلیه اسناد و پیام های ارتباطی دو شرکت مخابراتی (اطلاعات و داده های مندرج در وبگاه رسمی دو شرکت) مورد مطالعه قرار گرفتند. در روش پیمایش، دیدگاه ها و نگرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه دمشق (جامعه آماری) در خصوص ماهیت فعالیت این شرکت ها مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج حاصل از هر دو روش نشان می دهد که روابط عمومی دو شرکت مخابراتی سوریه ای، به میزان زیادی از الگوی دوسویه نامتقارن استفاده کرده اند؛ هرچند براساس آزمون تفاوت معناداری به عمل آمده، شرکت سیریاتل بیشتر از شرکت ام تی ان به استفاده از این الگو گرایش داشته است. برخی از مهمترین دلالت های این تحقیق، در پایان ارائه شده است.
مقوله های فرهنگی تولید موسیقی ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موسیقی به عنوان یکی از شاخه های اصلی حوزه هنر، از عناصر مهم تشکیل دهنده فرهنگ است. در بین انواع شاخه های موسیقی که در کشور عرضه و مصرف می شوند، تنها موسیقی ملی کشور به علت آنکه برآمده از تجربه تاریخی و زیست فرهنگی جامعه ایران است، ویژگی های ممتاز فرهنگ ایرانی را یدک می کشد. افول میزان محبوبیت و حجم مخاطبین این موسیقی در جامعه امروز ایران کاملا ملموس و قابل مشاهده است. چرخه فعالیت موسیقی از سه حوزه تولید، توزیع و مصرف تشکیل شده است. در ایران بر خلاف کشورهای توسعه یافته، تولید موسیقی توسط خود موسیقیدانان انجام می شود. این مقاله به دنبال آن است که با تمرکز بر بخش تولید در موسیقی ملی کشور، به کشف مقوله های فرهنگی حاکم در این عرصه بپردازد. انجام این تحقیق ضمن ایجاد یک فهم جامع از این عرصه می تواند به موسیقی ملی کشور جهت خروج از وضعیت کنونی کمک نماید. روش مورد استفاده در این پژوهش نظریه داده بنیاد نظام مند است. در گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق و تخصصی استفاده شده است. داده های بدست آمده با استفاده از دستورالعمل های کدگذاری سه گانه باز، محوری و انتخابی کدگذاری شده اند. از دل داده ها 29 مفهوم و 9 مقوله استخراج شده و تولید موسیقی ملی ایران مشخصا به عنوان مقوله مرکزی شناخته شده است. در نهایت با استفاده از مدل پارادایمی، نظریه داده بنیادِ برآمده از تحقیق به صورت داستان و مدل تصویری ارائه شده است.
تبیین جامعه شناختی مصرف شوخ طبعی سیاسی در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، تبیین جامعه شناختی میزان مصرف شوخ طبعی سیاسی در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان و ارائه یک مدل معادله ساختاری برای این موضوع بوده است. بدین منظور، پس از بررسی مبانی نظری و تحقیقانی موجود، یک مدل نظری که برگرفته از مطالعات یانگ و تیسینگر (2006) و میلوفسکی و همکاران (2011) در باب ویژگی های جمعیت شناختی- سیاسی بینندگان برنامه های شوخ طبعانه سیاسی بود، تدوین گردید. در ادامه، مدل مورد نظر با استفاده از داده های پیمایشی مورد آزمون قرار گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که نمونه آماری پیامک های شوخ طبعانه سیاسی را بیش از دیگر انواع شوخ طبعی های سیاسی مورد مصرف قرار می دهند. به علاوه، داده های به دست آمده، مدل تدوین شده برای مصرف شوخ طبعی سیاسی را حمایت می کند. در مدل نهایی، تمامی همبستگی های مورد انتظار-به استثنای رابطه میان سن و تماشای شوخ طبعی سیاسی-، معنی دار بوده اند. درنتیجه، پیش بین های مصرف شوخ طبعی سیاسی به ترتیب عبارتند از: مصرف رسانه ها، جهت گیری های سیاسی، و گرایش به شوخ طبعی سیاسی.
نقش خرده فرهنگ بازی های رایانه ای بر رفتارهای جامعه پسند نوجوانان دبیرستانی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه امروزه بازی های رایانه ای گستره وسیعی از فرهنگ فراغتی نوجوانان را در بر گرفته اند و تأثیرات رفتاری زیادی بر آنها گذاشته اند، در این مقاله، نقش خرده فرهنگ بازی های رایانه ای در رفتارهای جامعه پسند نوجوانان شهر اصفهان با استناد به نظریه هائی مانند نظریه جامعه دوستانه، پیوند اجتماعی و شخصیت، مجری، بازیگر مطالعه شده است. همچنین برای دستیابی به این هدف از بین 127817نوجوان 18-12سال در نواحی شش گانه آموزشی شهر اصفهان، نمونه ای 666 نفری به روش سهمیه ای انتخاب شد. البته با در نظر گرفتن تعدادی پرسشنامه اضافی، برای موارد بی بازگشت، در نهایت هفتصد پرسشنامه بین پاسخگویان توزیع شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت پنج درجه ای بود. سؤالات پژوهش نیز در مورد ویژگی های دموگرافیک پاسخ گویان و دیگر متغیرها بود. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد و از برخی آزمون ها نظیرضریب همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل واریانس و رگرسیون برای بررسی متغیرها استفاده شد. یافته ها نشان داد که رابطه معنی داری بین متغیر رفتارهای جامعه پسند(تعاملات خانوادگی، نوع دوستی و مسئولیت پذیری اجتماعی) با نوع بازی ها وجود دارد. همچنین گروه های سنی سه گانه، از بین رفتارهای اجتماعی جامعه پسند تنها از نظر نوع دوستی با هم اختلاف داشتند و در مورد دیگر مؤلفه های رفتارهای جامعه پسند در بین نوجوانان سه گروه سنی تفاوتی وجود نداشت. بنابراین بر اساس یافته های مذکور نتایج حاکی از آن بود که هرچقدر استفاده از انواع بازی بویژه بازی های رانندگی و شلیکی( با ضریب همبستگی بین540/0 - تا 565/0 -)در بین نوجوانان افزایش یابد، رفتارهای جامعه پسند آنها کاهش می یابد.
نقش بازی های رایانه ای در بازنمایی تروریسم به مثابه دیگری جدید غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پررنگ شدن روز به روز نقش رسانه ها در فهم و شکل گیری انسان ها و جوامع از خود و پیرامونشان و نقش بازی های ویدئویی در این زمینه به عنوان یک رسانه بسیار تأثیرگذار، فهم روش های تلاش این رسانه برای انتقال مضامین و نحوه به کار گرفته شدن این روش ها در زمینه های مختلف سیاسی و فرهنگی اهمیت ویژه ای پیدا می کند. این پژوهش تلاش می کند به کمک نگاه انتقادی پسااستعماری در مورد بخش مشخصی از بازی های ویدئویی یعنی «بازی های نبرد با تروریسم» که در ژانر تیراندازی تاکتیکال قرار دارند به تحلیل این مضامین بپردازد. این تحقیق با تجزیه و تحلیل محتوای چهار بازی تیراندازی تاکتیکال با مضمون نبرد با تروریسم با نام های «هسته اسپلینتر: لیست سیاه»، «میدان نبرد 3»، «مدال افتخار: جنگجو» و «ندای وظیفه جنگ افزار مدرن» به روش تحلیل مضمون برای بازی های ویدئویی، به این موضوع می پردازد که بازی های ویدئویی نبرد با تروریسم چه محتوایی را به مخاطب بیان می کنند. کشف و بیان انتقادی مضامین این بازی ها که به شیوه استقرایی بر مبنای مفاهیم این بازی ها صورت می گیرد، بیانگر این است که آن ها فراتر از یک سرگرمی صرف، در راستای ارتباط راهبردی ایالات متحده مورد استفاده گرفته و با ارائه روایت راهبردی غرب از نبرد با تروریسم در چارچوبی شرق شناسانه، در تلاش برای تشدید دوانگاری متضاد برخاسته از استعمار نو، تعریف انسان خاورمیانه ای مسلمان به عنوان دیگری تمدنی دنیای غرب، تثبیت برتری غرب بر شرق و تحقیر انسان شرقی بوده و با تعریف انسان شرقی به عنوان یک تهدید تروریستی فوری برای تمدن غرب بر لزوم نبرد پیشگیرانه با وی تأکید می کنند.
نشانه شناسی سبک زندگی تجمل گرایانه در صفحات اینستاگرامی اینفلوئنسرهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اینستاگرام یکی از پرمخاطب ترین شبکه های اجتماعی است که می تواند به عنوان عامل تغییر سبک زندگی تأثیرگذار باشد. این امر در صفحات اینستاگرامی افراد معروف و شناخته شده مانند اینفلوئنسرها که زندگی تجمل گرایانه را به نمایش می گذارند نمود بیشتری پیدا می کند. پژوهش حاضر به این مسئله پرداخته است که با وجود نگرش های مختلف مخاطبان، اکثر قریب به اتفاق کاربران در اینستاگرام، گرایش بسیاری به بازنمود خود و بازنمایی زندگی تجمل گرایانه دارند. در این تحقیق با استفاده از روش نشانه شناسی، با تکیه بر نظریه بازنمایی ، فیلم های به اشتراک گذاشته شده در صفحات اینستاگرامی چهار نفر از اینفلوئنسرهای ایرانی که بطور متوسط بین۶۳۰ هزار تا ۴میلیون دنبال کننده دارند در بازه زمانی پنج ماهه از اول مردادماه تا ۳۰ آذر ۱۳۹۷، برای بررسی انتخاب شدند. نتایج این تحقیق نشان می دهد بازنمایی سبک زندگی تجمل گرایانه در اینستاگرام، چهار حوزه «محل زندگی و مسکن»، «اوقات فراغت و تفریح»، «وسایل شخصی برند (لباس، گوشی، ساعت و...)»، «خودرو»، «مدیریت بدن» و «روابط شخصی» را شامل می شود. آرامش، احساس رضایت، خودشیفتگی، سرسختی، جذابیت و قدرت احساساتی هستند که زندگی لوکس را در نظام معنایی مخاطب مثبت و خوشایند می نمایانند.
نشانه شناسی مرگ خودخواسته در سینمای ایران و جهان مطالعه تطبیقی فیلم های «اُتانازی»، «تو جک را نمی شناسی»، «خداحافظی طولانی» و «دریای درون»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اُتانازی یا «مرگ خودخواسته»، مُعضلی نوظهور در جهان است که رسانه های جمعی کمتر به آن پرداخته اند. اُتانازی یک تابوی فرهنگی و اجتماعی تلقی می شود. افرادی که خواهان مرگ خودخواسته می شوند درگیر مشکلاتی چون ناامیدی، افسردگی و بیماری لاعلاج و شرایط سخت زندگی فردی و اجتماعی هستند. در این مقاله با استفاده از روش نشانه شناسی به مقایسه نحوه بازنمایی «مرگ خودخواسته» در سینمای ایران و جهان پرداختیم. روش نمونه گیری هدفمند و فیلم های انتخاب شده «اُتانازی» و «خداحافظی طولانی» از ایران، «تو جک را نمی شناسی» از آمریکا و «دریای درون» از اسپانیاست. اگرچه «مرگ خودخواسته» در هر سه کشور سازنده فیلم ها به لحاظ قانونی و عرف دینی ممنوع است، با این حال یافته های مقاله نشان می دهد هر یک از چهار فیلم مرگ خودخواسته را به شیوه ای کاملاً متفاوت بازنمایی می کند. در فیلم ایرانی «اُتانازی»، مرگ خودخواسته امری کاملاً منفی و تخطّی از دستورات و اراده خداوند محسوب می شود؛ فیلم ایرانی «خداحافظی طولانی» که ۱۳ سال بعد از «اُتانازی» ساخته شده، با تغییر رویکردی آشکار از نگاهی یکسره منفی به مرگ خودخواسته پرهیز می کند؛ در مقابل فیلم آمریکایی «تو جک را نمی شناسی»، مرگ خودخواسته را حقی اساسی برای انسان می داند و چهره ای انسانی از مدافعان مرگ خودخواسته ترسیم می کند و فیلم اسپانیایی«دریای درون» نیز با قرار دادن مرگ خودخواسته در چارچوبی اومانیستی و سکولاریستی بازنمایی کاملاً مثبتی از این مفهوم به دست می دهد.
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و گرایش به تغییر کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز بر اساس الگوی هافستد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و گرایش به تغییر کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز بر اساس الگوی هافستد اجرا شده است. از بین کارکنان شاغل در دانشگاه شهید چمران اهواز، تعداد ۲۶۵ نفر بر اساس جدول مورگان و کرجسی به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده اند. با توجه به اهداف و ماهیت موضوع، روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بوده است. از دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی هافستد با ضریب پایایی (72/0) و پرسشنامه گرایش به تغییر میچ مک کریمون با ضریب پایایی (78/0) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج نشان داد از بین ابعاد فرهنگ سازمانی هافستد فقط بین بعد اجتناب از عدم اطمینان بالا/ پایین با گرایش به تغییر رابطه معنادار داشته و بین ابعاد مردسالاری/ زن سالاری، فردگرایی/ جمع گرایی و فاصله قدرت بالا/ پایین با گرایش به تغییر کارکنان رابطه معناداری مشاهده نشده است. بنابراین، می توان گفت که کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز به مردسالاری تمایل بیشتری دارند. با توجه به نتایج به نظر می رسد که جامعه کارکنان دانشگاه شهید چمران به سمت جمع گرایی حرکت کرده و همکاری بیشتری نسبت به گذشته بین کارکنان مشاهده می شود.