مطالعات فرهنگی و ارتباطات
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم بهار 1397 شماره 50 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
دو روزنامه «روح القدس» و «صوراسرافیل» در صف مقدم مبارزان راه آزادی و دفاع از مشروطیت قرار داشتند. انتشار روزنامه های روح القدس و صوراسرافیل از پیروزی انقلاب مشروطیت شروع شد و تا کودتای محمدعلی شاه قاجار به طول انجامید. در این مدت تعداد 28 شماره روح القدس و 32 شماره صوراسرافیل منتشر شد که با در نظر گرفتن معیارهای لازم برای تشخیص سرمقاله از سایر مقاله ها تعداد 13 سرمقاله در روزنامه روح القدس و تعداد 12 سرمقاله در دوره حیات روزنامه صوراسرافیل به چاپ رسیده است. بررسی سرمقاله ها نشان می دهد که در سرمقاله های روزنامه روح القدس، بیشتر به مسائل و موضوعات سیاسی پرداخته شده است، ولی در سرمقاله های صوراسرافیل، علاوه بر مسائل سیاسی، مسائل و موضوعات اجتماعی، مذهبی نیز بررسی شده است. درمجموع، یافته های این تحقیق نشان می دهد که دو روزنامه مذکور که هر دو زاییده مشروطیت و قربانی استبداد می باشند، در جریان انقلاب مشروطیت، با ترویج افکار آزادی خواهانه و انتقاد از حکومت استبدادی، نقش مهمی در آگاهی و تنویر افکار عمومی مردم ایران در آن دوره داشته اند.
حافظه جمعی نسل ها از جنگ هشت ساله ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی حافظه جمعی نسل ها از جنگ هشت ساله ایران و عراق به مثابه یک واقعیت اجتماعی در جامعه معاصر ایران است. از آنجا که نسل، به عنوان چارچوب اجتماعی اصلی، خاطرات طیف های مختلف کنشگران اجتماعی از واقعه جنگ را تحت تأثیر قرار می دهد، برای مفهوم سازی از واقعیت اجتماعی حافظه جمعی جنگ، صورت بندی های مختلف و ممکن آن در میان گروه های مختلف سنی بررسی می گردد. در این راستا، بر مبنای مفاهیم نظری حافظه جمعی، پرسش های اساسی حول ماهیت و نحوه ساخت حافظه جمعی نسل ها از جنگ مطرح گردید. جهت پاسخ به این پرسش ها، با اتخاذ روش کیفی، 38 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند و نظری مورد مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. داده های گردآوری شده توسط کدگذاری تماتیک در نظریه زمینه ای تحلیل شدند. در نتیجه این تحلیل، ساختار موضوعی ای به دست آمد که در آن امکان مقایسه موارد و گروه های نسلی به بالاترین میزان لازم برای تحلیل و ارزیابی توزیع اجتماعی دیدگاه ها نسبت به تجربه مشترک از جنگ رسید. این ساختار موضوعی متشکل از شانزده مقوله اصلی است که در دامنه حوزه های موضوعی چهارگانه تعریف و معنای جنگ، بازنمایی و یادبود جنگ، نگاه به ارزش های دوران جنگ، و الگوهای معنادهی و هویت بخشی جنگ توزیع شده اند. در مجموع یافته ها نشان دادند که هر نسل از دو زیرگروه نسلی تشکیل یافته است که در هر حوزه موضوعی، یادآوری متفاوتی از جنگ دارند. بدین ترتیب در نسل دارای حافظه اتوبیوگرافیک، دو زیرگروه نسلی با روایت های ایده آلیستی-حماسی و نوستالژیک از جنگ و در نسل دارای حافظه تاریخی دو زیرگروه نسلی با روایت های ایدئولوژیک- ابزاری و انتقادی از جنگ مشاهده می شوند.
مدرنیته و بازنمایی خانواده در فیلم های سینمایی پس از انقلاب اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینمای ایرانی بنا به دلایل مختلف، در همه دوران حیات خود توجه ویژه ای به خانواده و تحولات آن داشته است. بر این اساس، هم گامی بازنمایی مدرنیته و مدرنیسم از یک سو و خانواده از سوی دیگر، موضوعی قابل تأمل است. فرایند مدرنیته در ایران از آغاز با اساسی ترین و حساس ترین بخش هویت فرهنگی ایران یعنی خانواده و ایستادگی آن در مقابل تغییر، به صورت یک موضوع ویژه برای بازنمایی مسائل جامعه و ایده های تحول مواجه بوده است. پژوهش حاضر، این هدف اساسی را مدّ نظر دارد که نشان دهد پس از انقلاب، مهم ترین عناصر و ابعاد مدرنیته؛ یعنی فردیت و عقلانیت، چگونه در خانواده بازنمایی شده اند. برای تحلیل نظری تحولات روی داده در خانواده، نظریه تجدد گیدنز و برای بازنمایی از دیدگاه بازنمایی استیوارت هال استفاده شده است. در تحقیقی که مبنای این نوشتار بوده است، 95 فیلم سینمایی مهم پس از انقلاب به تفکیک چهار دوره آن، با روش تحلیل محتوای کمی و کیفی، مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق، نشان داده است که تقریباً در تمامی فیلم های مورد بررسی، به عقلانیت و فردیت (البته با تمام ویژگی های ایرانی شده آن که بیشتر به فردگرایی خودخواهانه و گریزان از تعهدات اجتماعی و خانوادگی است و عقلانیت نفع طلبانه)، توجه شده و به نوعی به نقد کشیده شده است.
دشواری ایجاد تعادل میان زندگی خانوادگی و تحقق خود در میان زنان متأهل خانواده های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های مهم خانواده در جهان معاصر، تعارض میان پیشبرد ضرورت های زندگی مشترک و دغدغه «تحقق بخشیدن به خود» در میان زوجین است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که زنان طبقه متوسط ایرانی در زندگی مشترک خود چه نسبتی بین واقعیت های زندگی و رؤیاهایشان می بینند و چه راهبردهایی را برای رفع این فاصله احتمالی اتخاذ می کنند. با مرور برخی نظریات و پژوهش های غربی که الزامات زندگی مشترک و چالش تحقق خود را در نظر گرفته اند و وام گیری از مفاهیمی مانند تقسیم کار جنسیتی، انجام کار خانگی، نگهداری از کودکان و هنجارهای والد بودن، تلاش شده تا این چالش در متن جامعه معاصر ایرانی نیز واکاوی شود. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد اتنوگرافیک و به مثابه یک پژوهش کیفی به اجرا «درآمده» است. روش اصلی گردآوری داده ها مصاحبه عمیق با دوازده زن متأهل ساکن تهران است. یافته های پژوهش نشان می دهند که ایجاد تعادل میان زندگی خانوادگی و «تحقق خود» در بسیاری از خانواده ها، چالشی جدی و اساسی است. بسیاری از زنان واقعیت های زندگی را در تناقض به خواسته های اصلی خود می بینند و به نظر می رسد رواج تقسیم کار مشارکتی، می تواند به کاهش این چالش کمک کند.
تبیین مؤلفه های روزنامه نگاری محیط زیست و ارائه مدل مطلوب برای مطبوعات ایران (از نگاه استادان ارتباطات و محیط زیست، خبرنگاران و فعالان محیط زیست)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب و هوایی، بحران های طبیعی و تأثیرات جوامع صنعتی بر طبیعت، «توسعه پایدار»[1] و «محیط زیست» را به مسئله ای جهانی تبدیل کرده و بهره گیری از رسانه ها و تدوین مدل مطلوب «روزنامه نگاری محیط زیست»[2] برای مطبوعات در صدر پیگیری های کارشناسان «محیط زیست» و «ارتباطات اجتماعی» قرار گرفته است. در ایران نیز ظهور مسائل زیست محیطی از جمله خشک شدن تالاب ها، پدیده ریزگرد و... لزوم افزایش توان حرفه ای رسانه ها و توجه به روزنامه نگاری محیط زیست را دوچندان کرده است. این پژوهش با هدف تبیین مؤلفه های روزنامه نگاری محیط زیست و ارائه مدل مطلوب برای مطبوعات و مبتنی بر نظریه ای با عنوان «پزشک رسانه ای»[3] ویبکه روگنر[4] و نظریه برجسته سازی انجام شده است. با روش تحقیق «دلفی سیاسی» و استفاده از نمونه گیری گلوله برفی با 17 متخصص حوزه روزنامه نگاری و محیط زیست مصاحبه های عمقی صورت گرفته است. بنابر یافته های این پژوهش، «روزنامه نگاری محیط زیست» در ایران بر چهار مؤلفه اصلی و بومی «داشتن معیارهای تخصصی روزنامه نگاری محیط زیست»، «داشتن معیارهای حرفه ای روزنامه نگاری عمومی»، «داشتن دانش محیط زیست در یکی از گرایش های محیط زیست» و «شناخت فعالیت های سازمان های بین المللی و تفاهم نامه های زیست محیطی» مبتنی است. لذا، برای دستیابی به توسعه پایدار، راه اندازی رشته روزنامه نگاری محیط زیست در دانشگاه ها و استفاده از مؤلفه های ذکر شده، برگزاری کارگاه های خبرنویسی تخصصی و ارتقای سواد زیست محیطی شهروندان از طریق آموزش غیرمستقیم در رسانه ها می تواند راهگشا باشد.
راهبردهای ارتقای دیپلماسی رسانه ای در زمینه توسعه فرهنگی ایران برای دوران پسابرجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابزارهای ارتباطی به مثابه کارگزاران فرهنگی در شکل دهی به افکار عمومی و ذهنیت ها، تأثیر به سزایی دارند. تحولات منطقه آسیای غربی و افول گروه تروریستی داعش، همه پرسی جدایی کردستان عراق، روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور امریکا و حضور اکثریت جمهوری خواهان در مجالس سنا و کنگره امریکا و لفاظی های تند نومحافظه کاران در قبال ایران اسلامی و تهدید لغو توافق برجام از سوی ترامپ، بسترهای تبلیغی بسیار عمیقی را برای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است. هدف این تحقیق، راهبردهای مطلوب ارتقای دیپلماسی رسانه ای ج.ا.ا در راستای توسعه پایدار فرهنگی ایران در دوران پسابرجام است. این تحقیق با استفاده از روش دلفی، طی سه مرحله، با بهره گیری از الگوی برنامه ریزی استراتژیک انجام شد. برای دستیابی به اهداف تحقیق از نظرات 23 نفر از خبرگان این حوزه (کارشناسان و مدیران در عرصه های علوم سیاسی، روابط بین الملل، مدیریت فرهنگی، علوم ارتباطات، ارتباطات بین الملل و مدیریت رسانه) استفاده شد. نتیجه این تحقیق نشان داد راهبردهای رقابتی مناسب ترین راهبردها برای ارتقای دیپلماسی رسانه ای ج.ا.ا در راستای توسعه پایدار فرهنگی ایران در دوران پسابرجام هستند. در انتها راهبردهای رقابتی تدوین شده، اولویت بندی شدند. مهم ترین راهبردهای این تحقیق، راهبرد «یکپارچگی معنایی در بسته بندی پیام رسانه های ج.ا.ا برای مدیریت ادراک و فرار به موقع از پارازیت شناختی و روایت و ایده ساخته و پرداخته رسانه های غربی امریکایی در راستای تهاجم فرهنگی رسانه ای امریکا علیه ایران است». همچنین راهبرد «تأکید بر عبور از تک گویی به گفتگو در دیپلماسی رسانه ای ج.ا.ا در دوران پسابرجام که برای تحقق گفتگوی بین تمدن ها و ملت ها در راستای تنش زدایی و ایجاد فضای روانی بیناذهنیتی جهانی سالم برای گسترش روابط فرهنگی با ایران است». به نظر می رسد این راهبردها با نظریه موازنه نرم مطابقت دارد.
بیمه مسئولیت مدنی رسانه های همگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های همگانی به عنوان ابزاری برای برقراری ارتباط میان انسان ها می توانند زمینه ساز وقوع بسیاری از تعارضات میان پاسداشت حقوق فردی شهروندان و حق اطلاع رسانی به عنوان کارویژه خود باشند. پیش بینی مسئولیت مدنی رسانه ها راه حلی عادلانه برای تبیین ملازمه میان حقوق و تکالیف رسانه های همگانی و مجوزی برای ادامه فعالیت آنها تلقی می شود. با وصف عمومی بودن رسانه های همگانی وگستردگی حوزه خسارت، جبران زیان احتمالی، دشوار خواهد بود. با پوشش بیمه های مسئولیت مدنی، رغبت دادرسان به محکوم ساختن رسانه به جبران زیان حتی بدون توجه به مبنای مسئولیت بیشتر می شود و گاهی بدون پرداختن به مسئله مبنا، در راستای حمایت از زیان دیدگان، حکم به مسئولیت مدنی رسانه ها می دهند. به علاوه گاهی به علت مبالغ سنگین غرامت ها، پرداخت این وجوه، حیات اقتصادی رسانه ها را به مخاطره می اندازد.