مقالات
حوزه های تخصصی:
بی تردید کلیفورد گیرتز از مهم ترین و اثر گذارترین مردم شناسان معاصر است که با برقرار کردن پیوند بین تفسیر و تبیین قدمی تعیین کننده در ارتقای جایگاه مردم شناسی در میان دانشهای انسانی و اجتماعی برداشته است. جایگاه او را در مردم شناسی و مطالعه فرهنگ و دین می توان با جایگاه ماکس وبر در جامعه شناسی مقایسه کرد. او از طریق تالکوت پارسنز با آرای ماکس وبر آشنا شد و تلاش کرد تفهیم و تفسیر را در شناخت فرهنگ و پدیده های فرهنگی به کار بندد. یکی از مهم ترین مواریث نظری و عملی گیرتز را باید تلاشهای او در توضیح رابطه «فرهنگ» و «جامعه» دانست. او با قایل شدن استقلال و اولویت برای فرهنگ، از پیش قراولان رویکردی است که کریستین بل آن را «فرهنگ گرا- نمادگرا» می خواند. ابزار تئوریک کارآمد گیرتز در اتخاذ و توسعه این رویکرد تفسیری و معناگرا، آیین است. با وجود این چنین به نظر می رسد که آرای گیرتز برای دانش پژوهان ایرانی چندان شناخته شده نباشد. مقاله حاضر تلاش می کند تحلیلی از آرای گیرتز ارایه کند و نشان دهد که او را به چه تعبیر باید یک تفسیرگرا دانست. این مقاله با تاکید و مروری بر رویکرد تفسیری گیرتز به فرهنگ و دین و مرروی بر یکی از مطالعات میدانی او در جزایر بالی توضیح دهد که او چگونه از آیین به عنوان یک متن برای تفسیر یک فرهنگ استفاده می کند.
جامعه روستایی در آینه سینمای ایران بررسی فیلمهای 1311 تا 1375(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله محوری این مقاله بررسی رابطه بین تغییرات اجتماعی جامعه روستایی با آثار سینمایی ایران از زمان شکل گیری این هنر تا سال 1357 است. در این رهگذر بررسی چگونگی این رابطه و نیز کیفیت بازتاب واقعیات جامعه روستایی مطمح نظر است. چارچوب نظری این مقاله بر نظریه بازتاب استوار است. مطابق این رویکرد، هنر آینه و انعکاسی از جامعه است و به واسطه جامعه مشروط شده و تعیین می یابد. در این مقاله از روش اسنادی برای مشخص کردن تغییرات عمده جامعه روستایی و نیز تفکیک تاریخی سالهای مورد بحث استفاده کرده ایم. برای درک ساختار و کارکرد آثار سینمایی در روند این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که تنها 9 درصد از فیلمهای سینمای روستایی، ذیل کارکرد نشان دادن واقعیت ساخته شده اند. همچنین بررسی ما نشان داد که میان برنامه های حکومت و تغییر کارکردهای سینما در طول دوره مورد بحث رابطه معناداری وجود دارد. اجرای مهم ترین برنامه دولت در روستاها (اصلاحات ارضی) در سال 1341 نقطه عطف مشترک تغییرات اجتماعی جامعه روستایی و تغییر مضامین و کارکردهای سینمایی روستایی در طول دوره مورد بحث است.
واقعیت گریزی، تبلیغ برای حکومت و اقناع مردم برای پذیرفتن فرهنگ جدید و نگرشهای نو، از مهم ترین کارکردهای سینمای روستایی قبل از انقلاب است. نقد مناسبات ارباب و رعیت در سینمای بعد از اصلاحات ارضی، روشن ترین نمود همبستگی تغییرات اجتماعی، اقتصادی جامعه روستایی با محتوای فیلمهای سینمایی به شمار می رود.
بررسی پیامدهای کاربرد فراغتی اینترنت بر رفتارهای فراغتی جوانان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی تغییرات ناشی از کاربرد اینترنت در رفتارهای فراغتی کاربران جوان اینترنت در تهران و بر پایه تحلیل ثانویه داده های مربوط به فعالیتهای فراغتی آنان تنظیم شده است. سوال اصلی این است که استفاده از اینترنت چه تاثیری بر میزان زمان اختصاص یافته و الگوی انجام فعالیتهای فراغتی جوانان بر جای گذاشته است؟ یافته های مطالعه در خصوص زمان اختصاص یافته به فعالیتهای فراغتی حاکی از آن است که کاربران اینترنت زمان بیشتری را صرف رفتارهای فرهنگی و فراغتی می کنند. همچنین کارکرد ارتباطی اینترنت موجب ارتقای کیفی و کمی فعالیتهای فراغتی دارای کارکرد غالب اجتماعی با محوریت روابط دوستانه شده است. در بخش فراغت رسانه ای، کاربرد اینترنت تاثیر واحدی ندارد. بدین معنی که این تاثیر در ارتباط با تماشای تلویزیون، از الگوی جایگزینی، در ارتباط با گوش دادن به رادیو، از الگوی دوگانه و در مورد مطالعه کتاب، روزنامه و مجله، از الگوی ارتقا پیروی می کند. در نهایت کاربرد اینترنت بر رفتارهای فراغتی سرگرم کننده تاثیری ترغیب کننده دارد.
شیوه های بازنمایی جنسیت در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه سینما به عنوان یک عنصر فرهنگی و اجتماعی، می تواند ما را به عمق لایه های حیات اجتماعی مان برساند. چنین هدفی در مطالعه این مقاله، از طریق کاوش وضعیت بازنمایی مناسبات جنسیتی در فیلمهای سینمایی پس از انقلاب اسلامی دنبال می شود. پرسش آغازین تحقیق این است که نابرابریهای جنسیتی چگونه در فیلمهای سینمایی پس از انقلاب بازنمایی و برساخت می شوند؟ آیا تصویر دو جنس در این فیلمها، در مقایسه با یکدیگر از جهت مواجهه با مقوله های اجتماعی مختلف تفاوت معناداری دارد؟ چارچوب نظری در این تحقیق، نظریه فمینیستی است که به کمک آن مناسبات جنسیتی در سینمای ایران بررسی می گردد.
در این تحقیق، تعداد 62 حلقه فیلم از سینمای پس از انقلاب به روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته است که نتایج آن حکایت از تایید همه فرضیات در نظر گرفته شده در این تحقیق دارد. فرضیاتی که موید وجود نابرابری جنسیتی در سینمای ایران به سود مردان و ضرر زنان هستند. سینمای پس از انقلاب بنا بر رویکرد نظری فمینیستی، پدرسالاری را در روابط دو جنس بازنمایی و بر ساخت کرده است.
در مصاف با دیگری، بازخوانی سه رمان فارسی در پرتو گفتمان غربزدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشیده ایم دو رمان شازده احتجاب و بره گمشده راعی اثر هوشنگ گلشیری و نیز رمان سووشون سیمین دانشور را بر بستر گفتمانی یک دوره خاص یعنی دهه 40 بازخوانی کنیم. این گفتمان را می توان گفتمان غربزدگی نامید که شامل موتیفهای مختلفی است از قبیل حسرت بر سنت و از دست رفتن یکپارچگی آن؛ تحقیر روشنفکر طرفدار غرب و کوشش برای دادن تعریفی جدید از او، بیزاری از غرب و عامل کلیه ویرانیها و مصیبتها چه مادی و چه معنوی دانستن آن و از این قبیل. متنی که کلیه این موتینها را در خود متبلور می کند، کتاب غربزدگی جلال آل احمد است. در این کتاب آل احمد نشان می دهد که غرب از همان آغاز شکل گیری اش در صدد ضربه زدن و نابود کردن جهان اسلام بوده است؛ و در این راه از انواع حربه ها و دسایس و توطئه ها استفاده کرده است. در نهایت غرب با این ابزار کلیت اسلامی را نابود کرده است. نابودی این کلیت در سووشون به صورت نابودی خانواده زری بازنمایی می شود و در بره گمشده راعی به صورت پراکنده شدن گله و از هم پاشیدن مجموعه و بی اعتبار شدن عمل پیام آوری.
گفت و گوهای شکل گرفته در پاتوق ها فرصتی برای تجربه و مقاومت جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روح جمعی یا همان اجتماع مطرح شده در نظریات جامعه شناسی کلاسیک و نیز گفتگو هر چند دو مفهوم کلیدی جامعه شناسی و نظریه انتقادی هستند، اما دیر زمانی است که در درون گفتمان مطالعات فرهنگی مورد استفاده قرار می گیرند؛ ولی پیشینه انسان گرایانه و تا حدی انتزاعی آنها باعث نشده تا مصادیق ملموس و تجربی آنها مورد بحث و بررسی قرار نگیرند، فوکو با مطرح کردن بحث فضا و قدرت و هابرماس نیز از طریق مفهوم کنش ارتباطی تلاش کردند تا این مفاهیم را به شکلی عینی تر در علوم اجتماعی طرح کنند. در این مقاله نیز با توجه به اهمیت نشان دادن این موضوع که چنین مفاهیمی فقط موضوعی برای بحثهای روشنفکرانه نخبگان نمی باشند، جهت گیری اصلی پژوهش ارزیابی تجربی این مساله بوده است که تا چه حد اجتماع همبسته و صمیمی شکل گرفته در پاتوقها و نیز گفتگو در زندگی روزمره جوانان تهرانی حضور دارد و نیز تا چه حد به این مفاهیم آگاهی دارند یا علاقه دارند که آنها را تجربه کنند. بنابراین با توجه به ارزیابی فوق، می توان به این سوال پاسخ داد که آیا در متن زندگی هر روزه، تجربه حضور در اجتماعات گوناگون و نیز در کنار آن علاقه به تجربه گفتگوی واقعی با دوستانشان، هویتی آزادتر و مستقل تر را برای آنان شکل می دهد یا خیر؟