مطالعات فرهنگی و ارتباطات
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم بهار 1400 شماره 62 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با تحلیل نظریه ارزش نمایشی بنیامین و مؤلفه های اصلی نظریه ریزوماتیک دلوز، عکاسی خبری در بستر شبکه های اجتماعی بررسی شد. اهمیت و ضرورت تحقیق به سبب پدید آمدن بستر جدید تکنولوژیک در فضای مجازی (شبکه های اجتماعی) در تغییر تعاریف و کارکردهای عکس خبری و عکاسی خبری است. نتایج تحقیق نشان می دهند که مهم ترین شاخصه بستر شبکه اجتماعی برای عکاسی خبری، ظهور مفهوم فردیت و همچنین تکثر در جهت از بین بردن روایت برتر (روایت غالب) است. در این فضا، عکس عبور از ساختارها و چارچوب های خبری را تجربه می کند و نمایشی که توسط بازتولید مکانیکی از واقعیت صورت می گیرد، به نوعی رابطه مردم با مردم را تأیید می کند. در این رویکرد عکاسی خبری به ژورنالیسم نوشتاری یا خبرگزاری ها بی نیاز است و رابطه عکس با واقعیت صرفاً با هنر و ذهنیت عکاس در پیوند است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده بر اساس داده های کتابخانه ای و اینترنتی سامان داده شده است.
مطالعه بازنمایی سبک زندگی زنان ایرانی در آگهی های تبلیغاتی مجلات خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله پژوهشی همانا شرح و تبیینی از سازوکارهای بازنمایی سبک زندگی زنان در آگهی های تبلیغاتی محصولات بهداشتی- آرایشی مجلات خانوادگی هست. برای این کار و به لحاظ نظری از رویکرد نشانه شناختی بارت و نظریه سبک زندگی گیدنز در این پژوهش استفاده کرده ایم تا به این پرسش پاسخ بدهیم که آیا آگهی های تبلیغاتی محصولات آرایشی مجلات خانوادگی سبک زندگی مبتنی بر یک نظام اروتیک را بازنمایی می کنند؟ به لحاظ نظری و روش شناسی، مؤلفه های سبک زندگی بکار رفته در تبیین آگهی های تبلیغاتی عبارت اند از هویت اجتماعی، هویت فردی، خصوصی سازی شور و شعف و مدیریت بدن. میدان پژوهش مجلات خانوادگی و واحد مشاهده تصاویر تبلیغاتی موجود در این مجلات هست. یافته های پژوهش بر مبنای نمونه آماری که همانا 4 نشریه سیب سبز، زندگی ایده آل، زندگی ایرانی و زندگی مثبت است، نشان می دهد که آگهی های تبلیغاتی محصولات بهداشتی در تبلیغات خود، بدن زنانه را، ابژه جنسی برساخت می کنند که در این فرآیند روایت هایی از مهارت های جنسی به مخاطب ارائه می شود. در این میان مفهوم زیبایی امری استاند ریزه می شود که هرگونه تعریفی ورای آن طرد می شود. بدین سان بدن زن به مثابه یک رسانه هویت ساز صورت بندی می گردد که در آن مؤلفه های جنسی نمود عینی به خود می گیرد و درنهایت بیش از بیش شبیه به یکدیگر می شوند.
پروبلماتیک شدن اخلاق در سینمای ایران؛ گذار از عالم متن به سپهرِ اجتماعی مطالعه ی موردی فیلم «جدایی نادر از سیمین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با تأکید بر اهمیت حوزه ی سینما در شناخت جامعه تلاش شده تا فیلم «جدایی نادر از سیمین» با روش تفسیری و از منظر ایماژ دین و اخلاق مورد توصیف، خوانش و واکاوی قرار گیرد. نتایج این مطالعه نشان می دهد اخلاق منتسب به شخصیت هایی همچون نادر، سیمین و ترمه بیشتر از نوع اخلاق پیامدگرایانه است گرچه در دقایقی از فیلم رگه هایی از اخلاق وظیفه گرا و فضیلت مندانه نیز از آنان قابل مشاهده و تأویل است؛ اما اخلاق منتسب به شخصیت راضیه به عنوان نماینده ی طبقه ی فرودست بیشتر از نوع وظیفه گرا، غیرسودنگرانه و شریعت محور است. این موقعیت همچنین برای شخصیت ها سویه و پیامد تراژیک خواهد داشت و این امر برای آنان موجب رنج، تشویش، اضطراب و انزوای هستی شناسانه ی غریبی شده است. در جهان متن مسئله مندی اخلاق ناظر بر قطبیت سازی نیست بلکه ناظر بر امکان یا امتناع اخلاقی زیستن و حتی پرسش از چیستی امر اخلاقی است. در انتها نیز با استفاده از نظریه ماتریالیسم فرهنگی این مسئله مورد اهتمام قرارگرفته که متون فرهنگی مانند جدایی نادر از سیمین چگونه ممکن می شوند. در اینجا به رابطه ی پیچیده ی امر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در دوران تولید فیلم و گفتمان عدالت و ارزش مدار دولت نهم و دهم پرداخته شده و این امر تشریح گردیده که فیلم واجد مواضع هژمونیک و ضد هژمونیک و مقاومت های متنی با محوریت اقطابی مانند سبک زندگی سنتی- مدرن، هویت ملی در برابر هویت سلامی، تنازعات طبقاتی بوده که در آن سوژه ی زن با نظام قدرت چالش داشته و تقابل مهاجرت یا ماندن در ذهنیت سوژه جدی و اساسی است.
بازنمایی مولفه های دینی در آثار سینمای دینی ایران: مطالعه تطبیقی آثار سینمایی اولین (1384) و دهمین دوره جشنواره کوتاه دینی رویش (1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله چیستی سینمای دینی، پاسخ های متعددی همچون سینمای اشراقی، عرفانی، معناگرا و سینما حقیقت داشته و تلاش هایی برای مطالعه سینمای دینی همچون ژانر، گونه و سبک انجام شده است. اما در این مقاله به جای ارائه تعاریف ساختاری و پایدار از سینمای دینی، رویکردی استقرایی در پیش گرفته شده تا فضای مفهومی یا تلقی های اجتماعی و فرهنگی از سینمای دینی در متن فیلم ها ترسیم شود. لذا با مطالعه فیلم های راه یافته به جشنواره سینمای دینی رویش و بررسی تعداد 369 فیلم بر اساس روش شناسی تحلیل محتوا، به این پرسش پاسخ داده شده که ظهور و تجلی دین در آثار این جشنواره چگونه است؟ چه ابعاد و شاخص هایی از دین در آثار سینمایی این جشنواره نمود دارد؟ همچنین با مطالعه تطبیقی اولین دوره جشنواره (1384) با دهمین دوره جشنواره رویش (1395)، تحولات فرهنگی و اجتماعی در سینمای دینی مورد مطالعه گرفته و به این پرسش پرداخته شده که نمودهای دینی در فیلم ها چه تغییراتی داشته است؟ نتایج پژوهش نشان داد که مواجهه ستایشگرانه سینماگران با دین جای خود را به مواجهه ای پرسشگرانه و جستجوگرانه نسبت به دین داده است؛ همچنین بازنمایی مناسکی دین در سینما به طور چشم گیری کاهش داشته و نوعی سینمای دینیِ غیرمناسکی افزایش یافته است؛ همچنین مواجهه های سنتی و نوستالژیک در سینمای دینی که بر معصومیت ذاتی (کودکانه، ساده دلی روستایی، طبیعت گرایی ناب) یا بازسازی و حفظ سنت ها (آیین های سنتی، مشاغل سنتی، بناهای سنتی، هنرهای سنتی) تاکید دارد کاهش یافته و جای خود را به سینمای تروماتیک و بحرانی داده است.
گونه شناسی ارزشهای اجتماعی در حوزه عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم ارزشها یکی از مهمترین مفاهیم حوزه های مختلف علوم انسانی بخصوص جامعه شناسی است. علیرغم مهم و کلیدی بودن نقش ارزشها در نظریه توافقی و دیگر نظریات جامعه شناسی، گونه بندی مدونی تاکنون بر اساس مکاتب جامعه شناسی به صورت تلفیقی صورت نگرفته است. هدف از این تحقیق ضمن شناسایی ارزشها اجتماعی، به گونه بندی آن در حوزه عمومی با روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد دیالکتیکی می باشد. بدین منظور ارزشهای اجتماعی در هر حوزه بر اساس دیدگاههای اندیشمندان جامعه شناسی در نظریه های توافقی، تضادی،کنش متقابل نمادین، انتخاب عقلانی مورد مطالعه قرار گرفت، مشاهده گردید این دسته بندیها با طبقه بندی ارزشهای شوارتز انطباق زیادی دارد. از این رو گونه بندی انجام شده بر اساس مولفه های دهگانه ارزشی شوارتز یعنی(1-قدرت2- منابع 3-موفقیت4- لذت جوی 5- بر انگیختگی6-خیرخواهی7-سنت 8-همنوایی 9- جهانگرایی10- ایمنی) انجام شد. همچنین مشخص شد گونه های مختلف ارزشی از پنج کنش بنیادین دیگر (1-تامین زیستی2-تایید طلبی3-سلطه4-خودیابی 5-ایمن سازی) تشکیل شده که گرایشهای فردی و جمعی از آن نشات گرفته است. بر اساس اصل دیالکتیک، پدیده های اجتماعی همواره در حال تغییر و تحول هستند حتی در زیر پوسته ارزشهای اجتماعی جمعی و داوطلبانه نیز نوعی تغییر مستمر، ستیزه و تضاد منافع وجود دارد که با مدرنیته شدن و عقلانیت فزاینده بر سرعت تغییر و تنوع آن افزوده شده، یعنی ارزشهای اجتماعی جمعی نیز در سیطره ارزشهای فردی قرار می گیرند . گونه بندی و معرف سازی صورت گرفته در واقع سنجش این تغییرات در عرصه عمومی جامعه خواهد بود.
رسانه های اجتماعی و بازنمایی فساد: مطالعه بازنمود فساد توسط کاربران ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فساد یکی از پدیده های مهمی است که بسیاری از جوامع را در طول تاریخ، درگیر نموده است. یکی از عوامل تضعیف کننده ی فساد، شکل گیری و گسترش جامعه ی مدنی است و یکی از الزامات اساسی جامعه مدنی، گسترش و توسعه رسانه های جمعی آزاد و رسانه های اجتماعی هستند. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی نحوه بازنمایی مسئله فساد توسط کاربران ایرانی در اینستاگرام انجام شد. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است که با رویکرد عرفی به انجام رسیده است بدین صورت که 160 پست اینستاگرام که دارای هشتگ فساد بودند با استفاده از نمونه گیری نظری انتخاب و تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهند که کاربران به 11 نوع فساد اشاره نموده اند که 7 نوع آن به طور مستقیم و 4 نوع به طور غیر مستقیم به حوزه فساد اقتصادی مرتبط هستند. 3 مقوله ی اصلی از تحلیل ها ظهور یافته که عبارتند از درک وضعیت موجود فساد، مکانیسم های تبیین و مکانیسم های اعتراض علیه فساد. 9 مقوله ی فرعی نیز ذیل مقوله های اصلی بدست آمد است. تحلیل ها حاکی از این است که کاربران در مواجهه با فساد، از این رسانه جهت توصیف و تبیین فساد و اعتراض علیه آن استفاده می نمایند.
مشارکت در شبکه اجتماعی اینستاگرام: بررسی تاثیر ارزش ویژه برند باشگاه و تعاملات فرا اجتماعی هواداران تیم فوتبال استقلال تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارزش ویژه برند به اشتراک گذاشته شده توسط یک تیم ورزشی، نوع تعاملات فرا اجتماعی هواداران تیم در قبال این محتوا و تاثیر این دو متغیر بر سطح مشارکت هواداران در بستر شبکه اینستاگرام است. این پژوهش در زمره تحقیقات آمیخته است. جامعه آماری این پژوهش پست های صفحه اینستاگرام باشگاه فوتبال استقلال تهران است (2370 پست) که 500 پست آن به عنوان نمونه بررسی شدند. جهت شناسایی ارزش ویژه برند مستتر در تصاویر اینستاگرام و شناسایی تعاملات فرا اجتماعی هواداران از روش تحلیل محتوا و برای بررسی تاثیر این دو متغیر بر سطح مشارکت هواداران از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه استفاده شد. تحلیل محتوای تصاویر نشان داد که این باشگاه ده ویژگی برند شامل موفقیت تیم، بازیکن ستاره، سرمربی، نشان تجاری، مدیریت، تاریخچه و سنت باشگاه، فرهنگ و ارزش های باشگاه، تصویر رویداد، حامی مالی و هواداران را با هواداران خود به اشتراک می گذارد. هواداران نیز در قالب چهار دسته تعامل ایجاد اشتیاق، ابراز محبت، ابراز تعلق و تقبیح نسبت به این ویژگی های برند واکنش نشان می دهند. نتایج آزمون تحلیل واری انس حکایت از تفاوت معنادار میان میانگین سطح مشارکت هواداران برحسب ویژگی های برند داشت. به علاوه نتایج این آزمون نشان داد که میانگین سطح مشارکت هواداران بر حسب نوع تعاملات فرا اجتماعی آنها نیز تفاوت معنادار دارد. همچنین نتایج این آزمون حاکی از تفاوت معنادار میان میانگین سطح مشارکت هواداران در ترکیب های تشکیل شده از ویژگی های برند و تعاملات هواداران بود. بیشترین سطح مشارکت هواداران مرتبط با ترکیب تعامل ابراز محبت و ویژگی برند بازیکنان ستاره بود.
در معنا و شاخص های «بنیادگرایی اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند خاستگاه بنیادگرایی، جامعه آمریکای پروتستان دهه دومِ قرن بیستم است اما بدلیل سرایت این مفهوم به سایر ادیان و هم چنین کاربرد آن در حوزه های غیر دینی، بنیادگرایی به یکی از مفاهیم کلان چند دهه گذشته تبدیل شده است، در نتیجه از معنای اولیه خود دور افتاده و نیاز به باز تعریف دارد. اینکه بنیادگرایی اسلامی چیست و چه شاخص هایی دارد؟ سوال اساسی مقاله است که برای پاسخ به آن به هجده متخصص مراجعه شده است. تحلیل محتوای پاسخ های مصاحبه شوندگان این نتیجه را به دست داده است که اگر چه بنیادگرایی اسلامی دارای شاخص های فراوانی است اما می توان چهار شاخص «نص گرایی»، «استفاده از خشونت»، «ساختن جامعه بر مبنای شریعت» و «مخالفت و مبارزه با مدرنیته» را اصلی ترین شاخص های آن دانست، بنابراین بنیادگرای اسلامی عبارت است از هر فرد یا گروه نص گرای مخالف با مدرنیته که خواستار ساخت جامعه بر مبنای شریعت است و در راه رسیدن به این هدف، از خشونت استفاده می کند.
سیاست های افزایش پذیرشِ دانشجوی علوم انسانی در آموزش عالی ایران (از پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دهه اول انقلاب اسلامی و بعد از آن، علوم انسانی در جبهه متخاصم جای گرفته و پروژه اسلامی سازی هدفش را کنترل و بازسازی علوم انسانی قرار داده است، ولی با وجود این، از ظرفیت های پذیرش دانشجویان علوم انسانی نه تنها کاسته نشده بلکه در مقایسه با سایر رشته ها رشد قابل توجهی نیز داشته است. از آن جا که توسعه و افزایش پذیرش دانشجویان تابع سیاست گذاری های دولتی است، این پرسش مطرح می شود که چنین جهت گیری های متفاوت چگونه باید درک شود؟ چگونه می توان با علوم انسانی مخالف بود ولی بیش از سایر رشته ها، ظرفیت پذیرش دانشجویان آن را افزایش داد؟ ما در این مقاله سیاست گذاری ها و عملکرد ها، روند افزایش پذیرش دانشجویان علوم انسانی را بررسی می کنیم. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که این گسترش را باید ذیل سه گفتمان درک کرد: گفتمان بهنجارسازی که بر مدار تولید سوژه دیندار شکل می گیرد ، گفتمان خودکفائی که بر حول تامین منابع مالی استوار می شود، و در نهایت گفتمان توسعه محور که کمیت رشد دانشگاهها و نیروی انسانی در آن هدف می شود. در نهایت نشان خواهیم داد که چگونه علیرغم گسترش رشته ای(به ویژه از لحاظ افزایش پذیرش دانشجو)، علوم انسانی موقعیت متزلزل و بدبینانه اش را از چشم انداز حاکمیتی از دست نداده است.
ایرانیان خارج از کشور؛ فرصت یا تهدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده مهاجرت و بهطور ویژه مسئله «ایرانیان مهاجر» مسالهای غامض است که برخلاف اهمیت آن هم در ادبیات دانشگاهی و هم در ساحت سیاستگذاری به اندازه کافی و به طور جدی به آن پرداخته نشده است.. این مقاله با رویکردی تحلیلی- انتقادی و مبتنی بر دادههای اکتشافی تصویری آسیبشناسانه از مواجهه دولتهای پس از انقلاب با پدیده مهاجرت ایرانیان به دست میدهد. به بیان دقیقتر، هدف پژوهش حاضر بررسی و شناخت آسیبهای سیاستگذاری جمهوری اسلامی ایران در قبال ایرانیانی است که از کشور مهاجرت کردهاند . به لحاظ روشی ، دادههای مورد نیاز با پیمایش نظرات از 28 نفر از خبرگان و متخصصین امر سیاستگذاری، مهاجرت و امور ایرانیان مقیم خارج از کشور و با ابزار پرشسنامه جمعآوری شده است. اطلاعات به دست آمده نیز با استفاده از نرمافزار SPSS با روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمونهای ضریب توافقی کندال، تی یک نمونهای و آنالیز رتبهای فریدمن) تجزیه و تحلیل شد. طبق یافتههای پژوهش، در فرآیند سیاستگذاری در خصوص مهاجرت ایرانیان شانزده آسیب شناسایی شد که اصلیترین آنها، پراکندگی سازمانی و فقدان یک نهاد مرجع با قابلیت اتخاذ تصمیم نهایی است. آسیبهای دیگری مانند نگاه امنیتی به ایرانیان مهاجر، موازیکاری، فقدان ضمانت اجرایی قانونی برای بازگشت ایرانیان مهاجر، فقدان بانک آماری و خلأ تقنینی در این حوزه و ...، نیز استخراج شد. به طور کلی در نتیجه این مقاله میتوان گفت، مجموعهای از اقدامات حکومت جمهوری اسلامی به عنوان عامل رانشگر و ترغیب افراد به مهاجرت عمل کرده است.
گفتمان انقلابی اشیاء (گذار از چرخش فرهنگی به چرخش مادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درباره چگونگی زایش سوژه انقلابی در تقاطع زبان و مادیت در سال های منتهی به انقلاب اسلامی است. مقاله به طور خاص به دنبال روشن کردن ارتباط درونی واژگان علی شریعتی به عنوان ایدئولوگ انقلاب اسلامی، جهان اشیاء و شکل گیری سوژه انقلابی در تهران است. این تحلیل از طریق بررسی درهم آمیختگی اشیائی مانند ماه، بدن، و ادکلن های گران از یک سو، و واژگان کلیدی شریعتی مانند «حق و باطل»، «ظلم»، و «امپریالیسم» از سوی دیگر، میسر شده است. این مقاله با استفاده از روش تفسیر روایی زندگی نامه (BNIM) که برگرفته از سنت جامعه شناسانه هرمنوتیک عمیق است، نشان می دهد هم آمیزی دو جهان مادی و زبانی باعث شکل گیری و بسط کنشگری هایی شد که انقلاب و سوژه های آن را میسر کرد.
نقش تبلیغات تلویزیونی در توسعه صنعت گردشگری (مورد مطالعه: استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه تبلیغات تلویزیونی با جذب و توسعه صنعت توریسم در استان اردبیل پرداخته است. این تحقیق به روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی گردشگران وارد شده به استان اردبیل در سال 1395 است و با توجه به نامشخص بودن حجم جامعه آماری، تعداد نمونه آماری براساس فرمول حجم نمونه برای جامعه نامحدود به تعداد 246 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی ساده مشخص شده است. نتایج فرضیه های تحقیق نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین تبلیغات تلویزیونی با جذب و توسعه صنعت توریسم در استان اردبیل وجود دارد. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که بین نمایش مستقیم جاذبه های گردشگری، محتوای تبلیغات تلویزیونی، وضعیت گویندگی تبلیغات، تائید عمومی تبلیغات تلویزیونی، عنصر زمان تبلیغات تلویزیونی، کارکردهای تبلیغات تلویزیونی با جذب و توسعه صنعت توریسم در استان اردبیل رابطه مستقیمی وجود دارد. بنابراین تبلیغات مناسب تلویزیونی در خصوص جاذبه های توریستی استان اردبیل می تواند صنعت توریسم این استان را به سمت رونق هدایت می کند.