مطالعات فرهنگی و ارتباطات
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم زمستان 1398 شماره 57 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات اساسی همبسته با توسعه و نوسازی، تغییرات فرهنگی است. پژوهش ها نشان می دهند در چند دهه اخیر باورها، ارزش ها و نگرش های ایرانیان در حال تغییر بوده است. همچنین سمت و سوی این تغییر از سنتی و مذهبی به سمت عرفی و مدرن شدن و شدت آن نیز در میان طبقه تحصیلکرده جامعه بیشتر بوده است. عمده تحقیقات انجام شده تا کنون ناظر به میزان، گستره و عوامل موثر بر این تغییرات بوده اند. این پژوهش با رویکرد فردگرایی روش شناختی در پی شناخت فرآیند این تغییرات است و می خواهد دریابد تغییرات فرهنگی در یک فرد به چه صورت، چگونه و چرا اتفاق می افتند و مکانیزم این تغییر چیست. برای این منظور با استفاده از روش کیفی روایت پژوهی به بررسی و تحلیل روایت زندگی ۸ فرد پرداخته شده است. اگرچه شناخت دقیق فرآیند تغییر، مستلزم مطالعه کامل روایت ها و تحلیل آن هاست؛ اما اجمالا نتایج پژوهش نشان می دهند که تفاوت میان پرورش اجتماعی اولیه و ثانویه و ایجاد ناهماهنگی شناختی، تغییر منابع شناختی و دیگری های مهم زندگی فرد، منجر به تغییرات فرهنگی او در طول زمان می شوند. همچنین الگوهای تغییر در مردان عمدتا متاثر از وقایع کلان سیاسی و اجتماعی و در مورد زنان مبتنی بر تجارب زیسته و احوالات شخصی است.
سودای مهاجرت: میل به مهاجرت و تصویر ذهنی از غرب در تجربه دانشجو-مهاجران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عموم پژوهش های پیرامون مهاجرت های بین المللی تاکنون بر ابعادِ کلانِ ساختاریِ این پدیده متمرکز بوده اند. در مورد مهاجرت بین المللی ایرانیان نیز بخش بزرگی از مطالعات و مباحثات موجود پیرامون میزان مهاجرت و صحت آمارهای مهاجرت بوده است. در این پژوهش برآن بوده ایم تا از طریق پرداختن به تجربه دانشجویان مهاجر ایرانی و دانشجویان ایرانی ای که قصد مهاجرت به یکی از کشورهای غربی را دارند، تصویر ذهنی آنان از مهاجرت و کشور مقصد را پیش و پس از اقدام به مهاجرت روایت کرده و تغییرات این تصویر ذهنی طی فرآیند طولانی و چند مرحله ای مهاجرت را مورد بررسی قرار دهیم.در این پژوهش، با تحلیل تماتیکِ مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 22 نفر از این دانشجویان، به چهار یافته برجسته دست یافته ایم: ۱) مطالعه مهاجرت نباید محدود به مطالعه مهاجران شود، چرا که در تصمیم به مهاجرت علاوه بر شخص مهاجر، جامعه بزرگتر نیز حضور قابل توجهی دارد. ۲) علاوه بر مهاجران، جمعیت بسیار بزرگ دیگری هم وجود دارند که میل به مهاجرت دارند اما این خواسته آنان هیچ گاه محقق نمی شود؛ توجه به این گروه برای درک ماهیت و میزان گستردگی میل به مهاجرت در یک جامعه ضرورت دارد. ۳) در بسیاری از موارد، مهاجرت با یک تصویر ذهنی آرمان شهری از کشور مقصد صورت می گیرد. ۴) این تصویر ذهنی اغلب در سنین پایین ایجاد شده و الزاماً مربوط به دوران بزرگسالی و مبتنی برمحاسبه ریز هزینه - فایده نیست؛ شناخت این تفاوت بر محتوا و کارآیی پاسخ های موجود به سوال از مهاجرت –چه از سوی دولتها و چه از سوی افراد– تأثیر تعیین کننده ای دارد.
بازشناسی اندیشه آرمانشهری مدرن در ادبیات داستانی دو دهه آخر قبل از انقلاب اسلامی ( با تاکید بر آثار نادر ابراهیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین پدیده هایی که همواره، ارتباطی تنگاتنگ با ادبیات داشته، شهر به عنوان عرصه حضور جامعه و زندگی اجتماعی است. بر این اساس در طول تاریخ ادبیات، حضور آرمانشهرهای متعددی مشاهده می شود که گاه جنبه ادبی و رمانتیک و گاه جنبه واقع گرایانه و اجتماعی دارند. هدف این مقاله بازشناسی اندیشه آرمانشهری مدرن ایران در ادبیات داستانی دو دهه قبل از انقلاب اسلامی (سال های 1342 تا 1357) است که با تأکید بر اندیشه نادر ابراهیمی انجام می شود که در آن، جایگاه شهر و آرمانشهر در ادبیات، ویژگی ها و تحولات جامعه ایران با توجه به رویدادهای داخلی و خارجی مورد بررسی قرار می گیرد. در این پژوهش با روش تحلیل گفتمان، برگرفته از نظریات لاکلا و موفه در رویکرد برساخت گرایی نظریه بازنمایی، در دوره زمانی مذکور به دلیل شرایط جامعه ایران، تحولات اجتماعی و دیدگاه انتقادی، انگاره مسلط «رجعت» دیده می شود که در نوشته های نادر ابراهیمی به شکلی ادبی و رمانتیک، به صورت «دلتنگی برای گذشته» رخ می نماید.
تبیین مفهوم خلاصه همگان فهم و استخراج شاخص های نگارش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترویج علم به دنبال راه هایی است تا عامه مردم نیز بتوانند از یافته های علمی بهره مند شوند. نگارش خلاصه همگان فهم از نمونه این راه هاست که باید به زبانی ساده، بدون واژگان تخصصی، و با تشریح اصطلاح های فنی نوشته شود. در این مقاله مفهوم خلاصه همگان فهم، شباهت ها و تفاوت های آن با مفاهیم همانند، زمینه های موضوعی و اشکال بکارگیری آن در نوشته های علمی، و شاخص های تدوین آن تبیین شده اند. با روش «تحلیل اسنادی»، اسناد در پیوند با خلاصه همگان فهم جست وجو، بازیابی، مطالعه، و از منظر تخصصی تجزیه و تحلیل شده اند. جامعه این پژوهش دربردارنده سازمان ها و نوشته هایی است که به تعریف و توضیح ساختار خلاصه همگان فهم پرداخته اند. بر مبنای تعاریف ارائه شده در 34 منبع، 17 شاخص کلیدی که در تدوین خلاصه همگان فهم نقش داشتند استخراج شدند و در سه بُعدِ «شکلی و صوری»، «محتوایی» و «ارزیابی» دسته بندی شدند. مقالات علمی پژوهشی، طرح های پژوهشی پایان یافته، پیشنهادیه های پژوهشی، پایان نامه ها و رساله های دانشگاهی ازجمله کلیدی ترین منابعی بودند که به منظور تهیه و انتشار خلاصه های همگان فهم معرفی شده اند. موضوعاتی نظیر پزشکی، سلامت، و مراقبت های بهداشتی در اولویت بکارگیری در تهیه و تولید خلاصه های همگان فهم قرار گرفته است. اگر چه این تکنیک را نمی توان به این چند حوزه محدود کرد.
سیاست گذاری رسانه ای و تأثیر آن بر توسعه: مطالعه موردی کشور هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاستگذاری رسانه ای مجموعه ای از هنجارها و اقداماتی است که از سوی دولتها و به عنوان راهنمای عمل نظامهای رسانه ای شکل میگیرد. این سیاستها که به عنوان مکانیزمی برای رصد و کنترل فعالیتهای رسانه ای تدوین میشوند، علی-رغم تفاوتهایی که با یکدیگر دارند، غالباً از سیاستهای رسانه ای غرب تأثیر پذیرفته اند.هند به عنوان کشوری کهن در آسیا، تجارب منحصربه فردی در سیاستگذاری کسب کرده است که عمده آن به واسطه مواجهه رسانه های این کشور با نظام رسانه ای غرب و پاسخگویی به نیازها و فشارهای داخلی مبنی بر تجاریسازی و آزادی رسانه ای می باشد. هدف مطالعه حاضر ارزیابی نحوه مواجهه رسانه های هند با الگوهای نوین سیاست گذاری رسانه ای پس از گذار از دهه ۹۰ و پیوستن به الگوی تجارت آزاد و جهانی سازی است تا تأثیر تغییرات ایجادشده بر الگوهای توسعه و آزادی رسانه ای این کشور شناسایی شود. نتایج این تحقیق که به روش کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که هند پس از دهه ۹۰ علی رغم توسعه تجاری و افزایش سودآوری از محل فعالیت های ارتباطی و رسانه ای، نتوانسته است در زمینه سیاست گذاری این عرصه موفق عمل کند و باوجود داعیه دموکراتیک ترین کشور جهان، در تحقق آزادی رسانه ای چندان موفق نبوده است.
مسئله زنان و نسبت آن با ترقی ایران در مشروطه دوم؛ تحلیلی بر نشریه نامه بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالبه گری زنان در عصر مشروطه حاصل افزایش آگاهی آنان در پرتوی تحولات فکری این جنبش و حضور پررنگ اجتماعیشان در حمایت از مشروطه خواهی در اشکال متفاوت بود. در چنین فضایی انتشار مطبوعات زنان نشانگر افق دید کنشگر مونث ایرانی به وضعیت نابسامان وطن و استضعاف زنان است. به بیان دیگر در پرتوی تحولات اجتماعی سیاسی فراخ، زنان بر خلاف گذشته تاریخی خود به سخن آمدند و پس از قرون متمادی سکوت از احوالات خود، علل و زمینه های بروز وضعیت عمومی هم نوعانشان و نیز راه های برون رفت از آن به مثابه تحول ملت و مملکت سخن گفتند. بنابراین مطبوعات زنان این دوره سرشار از اطلاعات درباره مناسبات زنان با خود و نیز جامعه است. پژوهش حاضر به مطالعه همه شماره-های نشریه نامه بانوان با روش تحلیل محتوی کیفی پرداخته است. نتایج نشان می دهد اعتراض به تبعیض جنسیتی از جمله از طریق زیر سوال بردن کلیشه های رایج که زن را موجودی مفلوک، نادان و ضعیف می دانست از مهمترین محورهای نامه بانوان است. نشریه ضمن پذیرش و ترویج نقش های جنسیتی زنان (مادری و همسری) به طرح ضرورت علم آموزی و حفظ حقوق زنان پرداخته، با دفاع از اهمیت ورود آنان به حوزه عمومی، ترقی ایران را مستلزم تحول وضعیت نسوان می-داند.
پوشش دختران در ارتباطات انسانی خرده فرهنگ های دانشجویی؛ مطالعه کیفی نمونه های کرانه ای مغایر با الگوی رسمی حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مطالعه چگونگی مواجهه نمونه ای از خرده فرهنگ های دانشجویی با سیاست های عمومی پوشش و حجاب در فضای دانشگاهی می پردازد و به معانی پوشش در میان دانشجویان دختر –که رفتاری مغایر با الگوی رسمی حجاب دارند- توجه می کند. نمونه های این مقاله به شیوه انتخاب نمونه های کرانه ای(افراطی) برگزیده شده اند و بدیهی است که به هیچ روی ادعای تعمیم فراتر از نمونه های مطالعه را ندارد. هدف مطالعه هم این بوده است که به دست دادن شناخت های سلبی از این دست، به بازاندیشی در سیاستگذاری های اجتماعی، یاری برساند.روش شناسی این مقاله به روش کیفی تفسیری و با تکنیک تحلیل کیفی تعاملی(IQA)، عناصر محرک و عناصر پیامدی نظام معنایی پوشش در میان نمونه ها را ترسیم می کند. ابزارهای تأمین داده های این روش هم مصاحبه ی گروه کانونی و مصاحبه ی عمقی انفرادی با تعداد نمونه 16 نفر بوده است. مولفه هایی که به عنوان پیوندهای درونی نظام معنایی پوشش در میان دانشجویان نمونه شناسایی شدند، عبارتند از؛ راحتی، نظر دیگری، زیبایی، تمایز، اعتماد به نفس، نشانگر تفکر بودن، اعتراض، آزادی، دیده شدن و مد.یافته ها نشان داد که «اعتماد به نفس»، «زیبایی» و «دیده شدن» برای دختران دانشجوی نمونه، عواملی هستند که می توانند احساس رضایت و یا عدم رضایت از پوشش را در ایشان تولید کنند. همچنین عوامل «مد»، «نظر دیگری»، «تمایز»، «اعتراض» و «آزادی» انگیزه ی اصلی این دانشجویان دختر در انتخاب نوع پوشش و لباسشان را شکل می دهد. همچنین دانشجویان به سه گروه دانشجویان معترض و دانشجویان همگرای فعال و دانشجویان همگرای منفعل تقسیم شدند و متناظر با هر یک از گروه ها، روابط مولفه های سیستمی شناسایی شد.
مطالعه هویت ایرانی در طراحی پوشاک زنان ایران: مورد مطالعه آثار جشنواره های بین المللی مد و لباس فجر از 1390 تا 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله در پی یافتن این موضوع هستیم که تا چه حد پوشاک بیانگر هویت ایرانی است و از بین المان ها و عناصر هویتی کدام یک بیشتر مورد توجه قرار گرفته است؟ به عبارت دیگر، تمام عوامل موثر در هویت، بر پوشاک نیز متجلی شده است و تقریبا می توان آن ها را دو روی یک سکه دانست. در نتیجه، امروزه اگر جوامع بخواهند هویت بومی و ملی خود را تعریف و حفظ نمایند، می بایست به نقش لباس و تأثیر آن در حفظ و ارتقا هویت توجه نمایند.در این مطالعه، لباس های عرضه شده در جشنواره های بین المللی مد و لباس فجر مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور برآنیم تا ببینیم در طراحی لباس های مذکور تا چه حد به عناصر هویت ایرانی توجه شده اند. جمعیت آماری این پژوهش، کلیه لباس های عرضه شده در جشنواره مد و لباس فجر طی سالهای 1390 تا 1394 بوده است. در نهایت مشخص شد، اگرچه به تدریج با افزایش توجه به المان های ایرانی در طراحی لباس مواجهیم، اما هنوز حجم قابل توجهی از آثار دارای نقش مایه های غیر ایرانی هستند. همچنین، شناخت طراحان لباس از هویت ایرانی در بسیاری از موارد همچون رنگ، الگوهای ایرانی لباس و غیره بسیار اندک بوده است. در این میانمشخص شد بته جقه پرکاربردترین نقش مورد استفاده بر روی لباس ها بوده است. در نهایت، این یافته به دست آمد که طراحان لباس چیرگی نشان های غیرایرانی بر نشان های ایرانی را نمایان ساخته اند.
بازی ساختار: مطالعه رویه ها و عوامل موثر بر استفاده از رسانه های اجتماعی در ایران و رابطه آن با ساختارهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تحلیل رابطه متقابل استفاده از رسانه های اجتماعی و ساختارها در ایران است. رسانه های اجتماعی از آغاز ورود به ایران، مورد استقبال کاربران بوده اند و همین امر، ضرورت تحقیق درباره این رسانه ها را نشان می دهد. با وجود استفاده گسترده از رسانه های اجتماعی، تحقیق جامعی که دلایل و رویه های استفاده کاربران ایرانی از این رسانه ها را نشان دهد وجود ندارد. بنابراین در این تحقیق تلاش کرده ایم با استفاده از نظریه«ساخت یابی گیدنز» و روش مصاحبه کیفی، رسانه های اجتماعی مرجح و دلایل ترجیح آن ها را مطالعه کرده و مشخص سازیم که استفاده از این رسانه ها و ساختارها در جامعه چگونه بر یکدیگر اثر می گذارند. برای نمونه گیری از روش های در دسترس، گلوله برفی و موارد ویژه استفاده کرده ایم. تعداد افراد مصاحبه شونده 11 نفر بود و مصاحبه ها با نرم افزار «مکس کیو دی ای» تحلیل شدند. یافته ها در چند بخش، ابتدا نشان می دهد که چه رسانه هایی در ایران مورد توجه کاربران بوده اند و دلایل ترجیح آن ها چیست. سپس، رویه های استفاده و تغییرات آن ها مشخص می شود و در ادامه آثار رسانه های اجتماعی و دلایلی که موجب تغییر رویه های استفاده شده اند مشخص می شوند. در نهایت، چگونگی تاثیر متقابل استفاده از رسانه های اجتماعی و ساختارها مورد بحث قرار می گیرد.
نظریه هنجاری و الگوی ارتباط غیرکلامی در نقطه آغاز ارتباطات درون فرهنگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقطه آغازین در فرآیند ارتباطی دو ارتباط گر، یک موقعیت ویژه است که بر کل فرآیند اثرگذار است. این نقطه دارای مولفه هایی کلامی و نیز غیرکلامی است. پژوهه فرارو، در تلاش برای یافتن نظریه هنجاری اسلامی در آغاز غیرکلامی ارتباطات است و از روش توصیفی-تحلیلی و الگوهای اجتهادی و استنباطی در فهم آیات و روایات بهره برده و این آموزه ها را با کمک نوعی الگوی قیاسی-داده بنیاد در موازنه با یافته های ارتباط شناختی تحلیل کرده است. نتایج تحقیق در سه محور به این شرح است: استخراج نظریه هنجاری مشتمل بر اصول و کلیات و راهبردهای هنجاری، هنجارهای تفصیلی در نه کانال ارتباط غیرکلامی، مدل ارتباطی آغاز ارتباطات با رویکرد ارتباط غیرکلامی به عنوان صورتی ساده از نظریه. طبق این مقاله، هنجارهای غیرکلامی در نقطه آغاز ارتباط در فرهنگ اسلامی با تاکید بر یک دال معنایی مرکزی یعنی ایجاد صمیمیت و محبت اجتماعی بین مومنان شکل گرفته و در میان گونه های ارتباطی غیرکلامی نیز ارتباط لمسی دارای برجستگی خاصی است. در خوشه ارتباط لمسی نیز الگوهایی خاص ارائه شده که در هیچ فرهنگی یافت نشده است. تاکید بر جذابیت در ظاهر (پوشش و مو و نظافت و ...) نیز از دیگر مولفه های نقطه آغاز ارتباط غیرکلامی در فرهنگ اسلامی است که در رتبه بعد قرار دارد.
فضای مجازی، بستری برای پژوهش کیفی در حرفه های یاورانه: قابلیت ها و محدودیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات پژوهشگران دانشجو دشواری یافتن نمونه، هماهنگ کردن مکان و زمان مناسب برای انجام پژوهش است. استفاده از شبکه های پیام رسان فوری و کامپیوتر به محققان این امکان را می دهد که به مراجعان بالقوه، دسترسی راحتتری پیدا کنند و از این طریق محدودیت های مکانی و زمانی را حذف می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی قابلیت ها و محدودیت های پژوهش در فضای مجازی است. روش این پژوهش کیفی و نمونه آن نه نفر از دانشجویانی است که کار پژوهش پایان نامه خود را با کمک فضای مجازی انجام داده اند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته و تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون انجام شد. قابلیت های فضای مجازی برای کار پژوهشی شامل "دسترسی و راحتی"، "انعطاف پذیری"، "گمنامی"، "فرصت های درمان بخش"، "فرصت پشتیبانی و نظارت استاد" و "قابلیت های فراشناختی" می شود. همچنین محدودیت های پژوهش در فضای مجازی مربوط به "ثبت و مستند سازی"، "فقدان قدرت کنترل"، "فقدان نشانه های تماس حضوری"، "دغدغه های اخلاقی" و "کند بودن فرایند" است. بنابراین ویژگی نوشتاری بودن از یک طرف به دلیل ایجاد قابلیت های فراشناختی مزیتی عمده و از طرف دیگر به دلیل فقدان نشانه های فرازبانی چالشی جدی به حساب می آید. لذا بهترین اقدام، انجام پژوهش به شیوه ای ترکیبی است که هر دو مزیت را در بر گیرد.
نقش فناوری اطلاعات در کارکرد اطلاع رسانی سازمان ثبت اسناد و املاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت تامین «کارکرد اطلاع رسانی» به عنوان یکی از کارکردهای حقوقی سیستم های ثبتی در دنیا از یک سو، و تمایل به ایجاد دولت الکترونیک برای ارائه خدمات عمومی بهتر و تسریع و تسهیل اطلاع رسانی از سوی دیگر، سبب توجه کشورها به بحث فناوری اطلاعات در سیستم های ثبتی گردیده و این مساله را مطرح می سازد که چگونه فناوری اطلاعات بر بهبود کارکرد اطلاع رسانی سیستم های ثبتی تاثیر گذاشته و تا چه میزان خلاء های حقوقی این سیستم ها را پر می کند؟ پژوهش حاضر با دیدگاهی تحلیلی و تطبیقی به این نتیجه دست یافته است که فناوری اطلاعات صرفا بر تسهیل و تسریع بعد دوم کارکرد اطلاع رسانی سیستم ثبتی یعنی «دستیابی به اطلاعات» موثر بوده لکن در تضمین صحت اطلاعات ثبت شده که مرتبط با نوع سیستم ثبتی اتخاذی توسط کشورها می باشد و در اصل «حق دسترسی به اطلاعات » فاقد تاثیر است و لذا اتخاذ سیاستی حیاتی است که تغییراتی را ایجاد کند که برای شهروندان امکان دسترسی به همه اطلاعات لازم برای کاهش ریسک معاملاتی در خصوص اموال و وضعیتهای حقوقی ثبت شده در لحظه انعقاد معامله را فراهم کند و علاوه بر آن قابلیت اطمینان و صحت و دقت در اطلاعات ثبتی را تضمین کند.