سرعت تحولات از ویژگی های قرن بیست و یکم می باشد و گاه سرعت این تغییرات به قدری فزاینده است که بیشتر جوامع از درک آن غافل می شوند. فضای حاکم بر اقتصاد امروز، ریسک توأم با عدم اطمینان است و با حرکات اصلاحی نمی توان به مقابله و این تغییرات و همچنین ایجاد مزیت رقابتی پایدار پرداخت. نسل اول دانشگاه ها رسالت آموزش و نسل دوم علاوه بر وظیفه قبل، پژوهش را نیز عهده دار، اما نسل سوم آکادمیک که دانشگاه کارآفرین نام دارد علاوه بر وظیفه آموزش و پژوهش، بازیگر نقش اول در رشد و توسعه اقتصادی کشور است. با نگاهی به دانشگاه های برتر دنیا در نظام های بین المللی معتبر می توان دریافت، بین رتبه آکادمیک و قدرت سیاسی، اقتصادی و . . . جوامع رابطه معناداری وجود دارد. دانشگاه کارآفرین نه یک دانشگاه یا سازمان، بلکه یک ساختار یا فرهنگ است. فرهنگی که خلاقیت و رشد و توسعه نوآورانه را برای محیط پیرامون خود به ارمغان خواهد آورد. بر همین اساس در این نوشتار پس از مفهوم پردازی واژه کارآفرینی بابیان مسائل امروز دانشگاه های با رویکرد صنعتی و تحول در مأموریت دانشگاه ها، به ضرورت کارآفرینی در بستر دانشگاه و نقش دانشگاه در توسعه صنعتی پرداخته شده، سپس به نقش فرهنگ به عنوان یک مغز افزار آکادمیک در بسترسازی مفهوم دانشگاه کارآفرین اشاره گردید و همچنین روحیه و فرهنگ در محیط آکادمیک نیز موردبررسی قرار گرفت.