فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
در زمینه ی نقش دولت در توسعه دیدگاه های مطرح شده به طور کلی به دو دسته قابل تقسیم اند. کسانی که برای دولت قائل به نقش حداقلی هستند و تاکید بر جامعه و نقش آن دارند و کسانی که برای دولت نقش حداکثری قائل هستند و دولت را کارگزار اصلیِ توسعه می دانند. «پیتر اونز» در دسته دوم قرار می گیرد و مفهوم دولت ناکارآمد را در مقابل دولت کارآمد معرفی می کند. از زمان شکل گیری دولتِ مدرن در ایران و توسعه ی بوروکراسی شاهدِ ناکارآمدی آن بوده ایم؛ تداوم این مسئله به ناکارمدی دولت، خروج نیروهای متخصص از کشور و تعمیق توسعه نیافتگی کشور انجامیده است. پژوهشِ حاضر تلاش دارد تا رابطه ی بوروکراسی ناکارآمد و خروج نیروهای متخصص از ایران در دولت نهم و دهم در قالب این فرضیه که ناکارآمدی بوروکراتیک در ایران از عوامل تاثیرگذار بر خروج نیروهای متخصص است؛ مورد بررسی قرار دهد. در این راستا تاکید بر بوروکراسی کارآمد و انطباق آن با بوروکراسی وبری سبب می شود تا در کنار نظریه ی اونز، نظریه ی بوروکراسی وبر نیز به کار گرفته شود. در نهایت بررسی عناصر کلیدی بوروکراسی مبتنی بر اقتدار عقلانی- قانونی در ترکیب با ویژگی های دولت های کارآمد و ناکارآمد و نظریه ی جاذبه و دافعه می تواند معیار مناسبی باشد، تا نشان دهد چگونه دولت می تواند با کاستن از نقش های خود و جذب نیروهای متخصص و توانمند، خود را از جرگه ی دولت ناکارآمد خارج و به دولت کارآمد نزدیک و به این شیوه زمینه را برای کاهش روندِ خروج نیروهای متخصص از کشور و در نهایت تحقق توسعه فراهم آورد.
شکاف نسل ها؛ بررسی جامعه شناختی فاصله نسل ها از انقلاب اسلامی تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا به تعریف نسلی و تقسیم بندی نسل ها پرداخته سپس مجموعه تحقیقات انجام شده در خارج و داخل کشور را به صورت مختصر مرور خواهیم کرد. در بخش بعد به مهم ترین شاخصه های نسل سوم پرداخته و در خلال آن درصدد ارائه راه حل خواهیم بود. در ادامه، مدیریت فکری مبتنی بر عقلانیت، مشارکت سیاسی نسل سوم،کار ویژه مذهب در کاهش این فاصله و نقش مسایل اقتصادی و تاثیر آن، مورد بررسی قرار گرفته است.
شکاف درآمدی، دغدغه امنیتی کشورهای در حال گذار ؛ مطالعه موردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکاف درآمدی در فرایند پرشتاب اجرای برنامه های توسعه و یا به دنبال سیاست های ایجاد رفاه به خصوص در کشورهایی که از منابع انرژی برخوردارند، منجر به بروز و شکل گیری طبقاتی جدید شده است. در یک تقسیم بندی، شکل گیری ناموزون سه طبقه بالا، متوسط و پایین از جمله نشانه های این فرایند در کشورهای در حال گذار می باشد. ایران یکی از نمونه های بارز این روند محسوب می شود. در این مقاله پیامدهای رشد اقتصادی یعنی ظهور اجتناب ناپذیر طبقات اجتماعی جدید از دیدگاه امنیت مورد مطالعه قرار گرفته اند. پیدایش طبقه متوسط موجب تحولات بسیار زیادی در نهادهای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شده و خواسته ها، انتظارات، نیازها، سهم خواهی ها و فرصت طلبی های این طبقه در یک دوره زمانی، اشکال خاص مقاومت علیه قدرت را شکل می دهند. پیدایش طبقه پایین نیز یکی دیگر از پیامدهای رشد اقتصادی یا سیاست های بازتوزیع درآمدی است که مقاومت و تغییر خواهی را از خود بروز می دهد. در این مقاله، نظریات تغییرات اجتماعی و دیدگاه های مطالعات امنیت و به ویژه امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته اند. تحقیق حاضر با نگاهی خاص به رابطه بین مسئله توزیع درآمد و امنیت پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که بسیاری از تغییرخواهان ناراضی از طبقه پایین هستند و همچنین شاهد بروز اشکال خاص مقاومت و مخالفت طبقه متوسط در جامعه هستیم .این پژوهش ناآرامی های با خاستگاه طبقه پایین و نیز طبقه متوسط ایران در دو دهه اخیر را با ترکیبی از روش های مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی مورد مطالعه قرار داده است. به نظر می رسد که کاهش مشکلات امنیتی جامعه، نیازمند توجه بیشتر سیاستگذاران و برنامه ریزان اقتصادی به تبعات امنیتی درازمدت برنامه های توسعه ای است. توجه به سیاست های توزیع و باز توزیع ثروت در جامعه و ایجاد الزامات ساختاری برای جذب طبقات به وجود آمده می تواند تا حدود زیادی اثرات امنیتی این روند را تعدیل نماید
خانواده، سرمایه خانواده و چالش های فراروی جامعه ما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دستاوردهای جامعه شناسی در قرنی که آن را پشت سرگذاشتیم، روی آوردن به نظریه سرمایه اجتماعی است. گرچه هنوز در باب معنای سرمایه اجتماعی، وفاق لازم میان جامعه شناسان و متفکران علوم اجتماعی پدید نیامده، اما از سوی دیگر، سیالیت معنایی آن باعث شده است که بتوان از زوایای نوینی که خطوط پژوهشی گوناگون آن را اجتناب ناپذیر می سازد، به آن نگریست و از بسط نظری آن برای فهم بهتر مسایل اجتماعی، بهره برد. نوشتار حاضر ابتدا با توجه به ریشه شکل گیری مفهوم سرمایه اجتماعی، به بازتعریف آن به گونه ای که بتواند در برگیرنده سرمایه خانواده باشد، می پردازد و سپس از همین منظر، ابعاد سه گانه سازنده آن را معرفی می کند. در ادامه، تهدیدهای سرمایه خانواده از زاویه چالش های فراروی جامعه ایرانی مطرح می گردد و در پایان، راهکارهای ارتقای سرمایه خانواده ارائه می شود. از آنجا که نوشتار حاضر، نخستین مواجهه با مسایل خانواده از منظر سرمایه اجتماعی است، به ضرورت های پژوهشی آینده در این خصوص نیز پرداخته شده است.
فساد درون سازمانی ایران در پرتو شخصیت اقتدارگرا و ساخت پاتریمونیالیسم سنتی و ایلیاتی جامعه
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی رابطه ی فساد درون سازمانی با اقتدارگرایی شخصیت و ساخت پاتریمونیالیسم سنتی در ایران می باشد. نویسندگان این مقاله معتقدند که تعاملات ناسالم درون خانواده ی ایرانی که نتیجه ی اقتدار فرا قانونی پدر است، منجر به شکل گیری شخصیتی اقتدارگرا می شود که به واسطه ی فقدان امنیت در درون خانواده، دارای ترمزهای روحی و روانی بسیاری است و این موانع روانی باعث می شوند تا فرد از یک طرف با خودخواهی همه چیز را برای خود بخواهد و با نزدیکی به مقامات قدرت سعی در کسب قدرت داشته و از سوی دیگر سعی دارد تا بر زیردستان سلطه براند. میل به تحت سلطه گرفتن دیگران و زیر سلطه دیگران قرار گرفتن به منظور کسب قدرت، انجام هرگونه عملی از جمله رشوه، پارتی بازی و تملق و چاپلوسی و... را برای فرد توجیه می کند. به علاوه ساختار جامعه ی ایران از یک طرف در طول تاریخ استبدادی و مبتنی بر پاتریمونیالیسم سنتی بوده و از سوی دیگر بنیانی ایلیاتی داشته است. لذا تعلق واقعی افراد به قبیله، طایفه و خانواه ی خود می باشد و در واقع این سازمانها بوده اند که افراد، خود را در درون آنها تعریف می کنند. بنابراین ورود «سازمان» به شکل وارداتی در دوران مشروطه، بدون داشتن بستر لازم و بر فراز شخصیت های دارای ویژگی های دوگانه و متناقض گونه ی تسلیم طلبی و سلطه جویی همراه با تعلق به فرهنگ طایفگی باعث می شود تا از یک طرف فرد با شخصیت دارای سرخوردگی های روانی به پست و مقام خود در سازمان نه به چشم یک مسئولیت بلکه به دیده ی فرصت نگاه کند و در نتیجه به دنبال جاه طلبیهای شخصی خود باشد و نیز سعی کند تا با احساس تعلق به خانواده و ایل خود، افراد خانواده،طایفه و قبیله ی خود را وارد سازمان کنند که نتیجه محتوم و گریز ناپذیر آن ناکارایی سازمان و فساد بالای درون سازمانی می باشد.
وقتی قاعده وضعیت استثنایی است
منبع:
گفتگو آذر ۱۳۸۸ شماره ۵۴
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران چالشها و فرصت های ایران در جهان کنونی چالشهای داخلی
مقالات ویژه: فرصتی دیگر برای بازسازی دولتی قانونی
منبع:
گفتگو آذر ۱۳۸۸ شماره ۵۴
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران چالشها و فرصت های ایران در جهان کنونی چالشهای داخلی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
در جست و جوی دولتی از آن خود: بحران نمایندگی سیاسی و انتخابات 22 خرداد
منبع:
گفتگو آذر ۱۳۸۸ شماره ۵۴
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران چالشها و فرصت های ایران در جهان کنونی چالشهای داخلی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
چو نیک نگه نکرد
امکان و امتناع انقلاب رنگی در جامعه ایرانی
حوزه های تخصصی:
با پایان عصر انقلابهای کلاسیک و آغاز قرن جدید، شاهد برپایی و پیروزی انقلابهایی هستیم که به رنگی یا مخملی شهرت یافتهاند. مقاله حاضر، ضمن بازنمایی ویژگیهای عام و مشترک انقلاب رنگی در جوامع دستخوش این دگرگونی، از طریق مطالعه موردی یوگسلاوی، به تحلیل شرایط امکان و امتناع آن در جامعه ایرانی میپردازد. برای این منظور، نویسنده، ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی و شیوههای عمل آن در محیط اجتماعی را تحلیل میکند و در عین حال، ساختار اجتماعی ایران و شیوههای کنش جمعی در جامعه ایرانی را مورد بررسی قرار میدهد. مطابق تخمین نویسنده، ممکن است به دلیل وجود برخی شرایط امکان در جامعه و نظام سیاسی، شاهد برپایی برخی جنبشهای اجتماعی باشیم که هدف آنها تغییر جمهوری اسلامی از طریق نوعی انقلاب رنگی است، اما در مقابل، وجود برخی شرایط امتناع در سطح نظام سیاسی و همچنین جامعه ایرانی، پیروزی این انقلاب را ناممکن و تحقق اهداف آن را ممتنع میکند.