یکی از هدفهای اصلی توسعه، رهایی از چنگال فقر و ایجاد رفاه نسبی برای افرادجامعه میباشد. کوششهای زیادی در جهت از بین بردن فقر در کشور صورت گرفته است.نخستین گام در جهت بررسی موفقیتآمیز بودن این تلاشها، بررسی وضعیت و نحوه توزیعدرآمد در بین قشرهای مختلف جامعه میباشد. از آنجا که استان تهران، به لحاظ وضعیتسیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، از موقعیت خاصی در کشور برخوردار است، نحوهتوزیع درآمد بین گروههای مختلف آن، اهمیت ویژهای دارد. نتایج حاصل از آمارگیری هزینه ودرآمد خانوارها که توسط مرکز آمار ایران منتشر میشود، حاکی از آن است که طی دهه گذشته،توزیع درآمد براساس معیار ضریب جینی در مناطق شهری استان تهران بهبود یافته، و به طورنسبی، از توزیع درآمد در کل کشور بهتر میباشد، و طبقه متوسط جامعه (40 درصد میانیجمعیت)، طبقه غالب جامعه شهری استان تهران را تشکیل میدهد. طی همین مدت، نحوهتوزیع درآمد، تحت تأثیر اوضاع اقتصادی کشور بوده و در وضعیتی که تورم ناگهان زیادمیشود، به شدت خراب میشود. طبق محاسبات انجام شده براساس اطلاعات خام هزینه وبودجه خانوارهای شهری 20 درصد پردرآمد جامعه شهری استان تهران طبقه غالب جامعهمیباشند. گروههای درآمدی و هزینهای تعریف شده در کتاب آمارگیری از هزینه و درآمدخانوارهای شهری، از مرکز آمار ایران، به گونهای است که بیش از 51 درصد نمونههای استانتهران در سال 1373، جزو گروه نهم و دهم (پردرآمدها) قرار گرفتهاند. بنابراین، در تعریف اینگروهها باید تجدیدنظر صورت گیرد و هر گونه تحلیل براساس نتایج حاصل از اطلاعات خام وگروهبندی نشده صورت پذیرد. فاصله بین مناطق شهری و روستایی استان تهران در سال1373 فاحش نبوده و توزیع هزینه در بین دهکهای مختلف مشابه همدیگر است. هزینه مسکن،سهم زیادی را از کل هزینه خانوارهای شهری و روستایی استان تهران را به خود اختصاص داده،و طبقه متوسط و پردرآمد استان، همگنتر از طبقه کم درآمد آن میباشد.