سرمقاله: هویّت ها، تفاوت ها و حقوق بشر
آرشیو
چکیده
متن
عنوان فوق، موضوع اصلى سومین همایش بین المللى حقوق بشر است که قرار است در اردیبهشت 1384 در قم برگزار شود. بدون شک بحث حقوق بشر و دیدگاه هاى گوناگونى که در این زمینه وجود دارد، یکى از حساس ترین موضوعاتِ چالش خیز و پردامنه جهانِ ماست و بر فرهیختگان و اندیشمندان اسلامى است که این موضوع را جدّى بگیرند و در زوایا و اطراف این بحث مداقه کنند و به سؤالات مطروحه در این زمینه پاسخ دهند. به راستى مسئله هویّت و نقش فرهنگ و جامعه در شکل گیرى درک آدمى از هویّت خویش از دیرباز کانون تأملات فراوان بوده و هست. این سؤال که «من کیستم؟» و به ویژه اینکه «من چیستم؟» همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. این مسائل، به ویژه در سده بیستم و آغاز هزاره جدید، انبوهى از پرسش هاى فلسفى، کلامى، اجتماعى، سیاسى و حقوقى را در باب ربط و نسبتِ میان هویّت و حقوق بشر برانگیخته است. و بدون شک «دین» به عنوان یک عنصر تاریخ ساز و مؤثر در فرهنگ و تمدن بشرى، در این مقوله حرفى ـ بلکه ـ حرف هایى براى گفتن دارد و باید این دیدگاه ها و ایده ها، مورد تحقیق و تدقیق قرار گیرد. بهرهورى از عقل و عقلانیت در ترسیم خطوط، حدود و حقوق بشر، ضرورتِ امروزِ جامعه دینى ماست. در همین ارتباط، توجه به هویّت ها، تفاوت هاى فردى، تنوع فرهنگى و وجوه تعامل و تعارض این دو با موضوع حقوق بشر، پرسش هاى دیگرى را فراروى ما مى نهد. از جمله اینکه: حقوق بشر از چه نوع تفاوت هاى فردى و تنوع فرهنگى حمایت مى کند؟ چگونه مى توان تعارض ظاهرى میان احترام به تفاوت ها و جهان شمولىِ حقوق بشر را برطرف ساخت؟
تفاوت ها در تعریف و ترسیم حدود مفهومى و ضوابط حقوق بشر چه نقشى دارند؟ بدون تردید تکثر هویّت ها و وجود تفاوت ها در عرصه حیات بشر قابل انکار نیست و ضرورتاً این تفاوت ها و تکثرها، حقوق متفاوت و گوناگونى را براى جوامع، ملت ها، اصناف و گروه هاى مختلف انسانى ایجاب مى کنند. شناخت و تبیین این مرزها همواره محل دغدغه انبیاء، فیلسوفان و صاحبان مکاتب بوده است. امروزه بر ماست که بخصوص دیدگاه قرآن و نهج البلاغه به عنوان دو سند و منبع دینى را در باب حقوق بشر تبیین نماییم. کتاب و سنّت ـ البته ـ مى بایست بر اساس خردورزى و عقلانیت دور از هوى، فهم شوند و مدلول و محتواى آن ها مورد بازکاوى و سنجش خردمندانه قرار گیرد. همان گونه که در اخبار و احادیث، تتّبع سندى یک ضرورت است، در فهم مراد و معناى نقل، تحقیق و تدقیق دلالى نیز یک امر مهم و حیاتى است. فقهِ ما امروز در عرصه گسترده حیات انسان مى بایست خود را بنمایاند و در گستره وسیع علم و فلسفه حقوق، خود را بیازماید و مشکلات و سؤالاتِ حقوقى بشر امروز را پاسخ دهد. این مهم نیازمند آن است که ما نگاهى نو به هویّت هاى جمعى، تفاوت هاى فردى و حقوق بشر داشته باشیم. تفاوتِ هویّت هاى دینى را از نظر دور نداریم و نیز هویّت هاى فرهنگى و تکثر و تعدد آن ها را مورد ملاحظه قرار دهیم. مسئله جهانى شدن و جایگاه هویّت هاى متعدد و متکثر دینى، فرهنگى و... در این تحوّل فراگیر، امرى بس حساس و دغدغه آفرین است. درک واقع بینانه از انسانِ امروز ـ اعم از زن و مرد ـ و ملاحظه عینى شخصیت و کرامتِ انسانِ معاصر اقتضا مى کند که ما در باب حقوق کودکان، زنان و مردان، تأمّلى دوباره داشته باشیم و مقتضیات زمان و مکان را ـ در عین حفظ اصول و پایدارى بر مبانى دینى ـ در نظر بگیریم.
امام خمینى(قدس سره) به عنوان فقیهى آگاه به زمان، با ملاحظه و مداقه عناوین جدیدى که روى موضوعاتِ فقهى ـ همچون شطرنج ـ آمده است، فتوا و نظرى جدید و متناسب با شرایط عصر و زمان مطرح فرمودند و نیز در باب محدوده و اختیارات ولى فقیه، نگاهى جامع و فراگیر داشتند. همین سلوک فقهى و نگاه عمیق و دقیق، امروزه در عرصه حقوق بشر نیز یک ضرورت است. امید که بتوانیم با منطق و استدلالِ قوى در عرصه فرهنگ و اندیشه از آموزه هاى اسلام ناب محمّدى(صلى الله علیه وآله) دفاع کنیم و رسالت و تکلیف خویش را در انتقال معارف دینى به نسل هاى آینده به درستى انجام دهیم. انشاء اللّه
تفاوت ها در تعریف و ترسیم حدود مفهومى و ضوابط حقوق بشر چه نقشى دارند؟ بدون تردید تکثر هویّت ها و وجود تفاوت ها در عرصه حیات بشر قابل انکار نیست و ضرورتاً این تفاوت ها و تکثرها، حقوق متفاوت و گوناگونى را براى جوامع، ملت ها، اصناف و گروه هاى مختلف انسانى ایجاب مى کنند. شناخت و تبیین این مرزها همواره محل دغدغه انبیاء، فیلسوفان و صاحبان مکاتب بوده است. امروزه بر ماست که بخصوص دیدگاه قرآن و نهج البلاغه به عنوان دو سند و منبع دینى را در باب حقوق بشر تبیین نماییم. کتاب و سنّت ـ البته ـ مى بایست بر اساس خردورزى و عقلانیت دور از هوى، فهم شوند و مدلول و محتواى آن ها مورد بازکاوى و سنجش خردمندانه قرار گیرد. همان گونه که در اخبار و احادیث، تتّبع سندى یک ضرورت است، در فهم مراد و معناى نقل، تحقیق و تدقیق دلالى نیز یک امر مهم و حیاتى است. فقهِ ما امروز در عرصه گسترده حیات انسان مى بایست خود را بنمایاند و در گستره وسیع علم و فلسفه حقوق، خود را بیازماید و مشکلات و سؤالاتِ حقوقى بشر امروز را پاسخ دهد. این مهم نیازمند آن است که ما نگاهى نو به هویّت هاى جمعى، تفاوت هاى فردى و حقوق بشر داشته باشیم. تفاوتِ هویّت هاى دینى را از نظر دور نداریم و نیز هویّت هاى فرهنگى و تکثر و تعدد آن ها را مورد ملاحظه قرار دهیم. مسئله جهانى شدن و جایگاه هویّت هاى متعدد و متکثر دینى، فرهنگى و... در این تحوّل فراگیر، امرى بس حساس و دغدغه آفرین است. درک واقع بینانه از انسانِ امروز ـ اعم از زن و مرد ـ و ملاحظه عینى شخصیت و کرامتِ انسانِ معاصر اقتضا مى کند که ما در باب حقوق کودکان، زنان و مردان، تأمّلى دوباره داشته باشیم و مقتضیات زمان و مکان را ـ در عین حفظ اصول و پایدارى بر مبانى دینى ـ در نظر بگیریم.
امام خمینى(قدس سره) به عنوان فقیهى آگاه به زمان، با ملاحظه و مداقه عناوین جدیدى که روى موضوعاتِ فقهى ـ همچون شطرنج ـ آمده است، فتوا و نظرى جدید و متناسب با شرایط عصر و زمان مطرح فرمودند و نیز در باب محدوده و اختیارات ولى فقیه، نگاهى جامع و فراگیر داشتند. همین سلوک فقهى و نگاه عمیق و دقیق، امروزه در عرصه حقوق بشر نیز یک ضرورت است. امید که بتوانیم با منطق و استدلالِ قوى در عرصه فرهنگ و اندیشه از آموزه هاى اسلام ناب محمّدى(صلى الله علیه وآله) دفاع کنیم و رسالت و تکلیف خویش را در انتقال معارف دینى به نسل هاى آینده به درستى انجام دهیم. انشاء اللّه