نظارت و بازرسى در اسلام
آرشیو
چکیده
متن
یکى از حیاتىترین ارکان یک مدیریتسالم و کارامد وجود یک نظامکامل و دقیق نظارت و بازرسى است.
البته ضرورت وجود نظارت به معناى نداشتن اعتماد به کارکنان سازماننبوده و سفارش به داشتن یک نظام قوى نظارتى نیز به معناى توصیه بهنداشتن اعتماد به کارکنان نیست، بلکه باید در یک عبارت کوتاه گفت:
«اعتماد در سازمان خوب است، ولى نظارت لازم است.
» و این دو تصاد و منافاتى با هم ندارند; چرا که نظارت، تنها جستو جو براى دستیابى به نقاط ضعف و کاستىهاى کارکنان سازمان نیست،بلکه در نظارت، هم باید به دنبال نقاط قوت و توانایىهاى افراد بودو هم به دنبال نقاط ضعف و کاستىهاى آنان; زیرا شناخت نقاط مثبت واستعدادها و توانایىهاى افراد نقش به سزایى در بالا بردن کارایىسازمان دارد و مدیریتسازمان با توجه به توانایىهاى شناخته شدهافراد، مىتواند تصمیمات معقول و صحیحترى در مورد کارکنان سازمان ونقشهاى سازمانى آنها بگیرد.
و این، هم کارایى و موفقیتسازمان را به دنبال خواهد داشت و هم بهرشد و تکامل و پیشرفت کارکنان سازمان کمک خواهد کرد.
از آنجا که دین مبین اسلام دینى کامل و جامع و پاسخگوى تمامنیازهاى تکاملى انسان است.
و هر آنچه تکامل و سعادت انسان در گرو آن باشد در آموزههاى دینىیافت مىشود، در این زمینه نیز دستوراتى دارد و مدیران مسلمان رابه داشتن یک نظام دقیق، جدى و عادلانه نظارت و بازرسى سفارش مىکند;چراکه سلامت و موفقیت هر سازمانى وابسته به وجود نظام نظارتى دقیقدر آن سازمان است.
این نوشتار در سه فصل تهیه شده که فصل اول به بحث نظارت در مدیریتپرداخته، در فصل دوم به این مساله اشاره شده که نظارت بر عملکردانسانها یکى از سنتهاى ثابت الهى است و خداوند متعال همواره ناظراعمال انسانهاست و در فصل سوم نیز به برخى از دستورات پیامبرگرامى اسلام(ص) و ائمه هدى علیهم السلام اشاره شده است.
در ادامه نیز نیم نگاهى به سیره عملى پیامبر گرامى اسلام(ص) و حضرتامیر مومنان، على(ع) افکنده شده است.
نظارت در مدیریت
یکى از ضرورتها در موفقیتبرنامههاى سازمانها وجود یک نظام دقیقنظارتى است.
انجام فعالیتهاى سازمان همراه با موفقیت نخواهد بود، مگر آنکهنظارت و بازرسىهاى لازم نسبتبه آن صورت گیرد.
وجود یک نظم نظارتى در سازمان، مدیریت را نسبتبه نحوه تحقق هدفهاو انجام عملیات آگاه ساخته و او را قادر مىسازد که پیگرىهاى لازمرا انجام دهد.
سازمان بدون داشتن یک نظام دقیق نظارت، نمىتواند به تمام اهدافمورد نظر خود دستیابد و از امکانات و منابع موجود، به نحو مؤثر ودرست استفاده کند.
اطمینان از اینکه اجراى برنامه و هدایت آن درست انجام مىشود و درصورت مشاهده انحراف، براى تصحیح آن اقدام لازم به عمل مىآید،نیازمند یک نظام مؤثر و دقیق نظارتى است.
بنابراین، یکى از وظایف اساسى مدیر، نظارت و کنترل است که البتهاین وظیفه با سایر وظایف مدیر رابطه تنگاتنگ دارد.
در این میان، ارتباط نظارت و کنترل با برنامهریزى بیشتر و روشنتراست; زیرا در صورت وجود نظارت و کنترل است که برنامهریز به صحت ودرستى پیشبینىهاى خود پى مىبرد.
از سوى دیگر، نظارت نیز بدون وجود برنامه، مفهومى ندارد و کارىعبث و بیهوده خواهد بود.
به دلیل این ارتباط تنگاتنگ میان نظارت و برنامهریزى است که برخىاز نویسندگان علم مدیریت، نظارت و برنامهریزى را به دو تیغه یکقیچى تشبیه کردهاند که بدون هر یک از تیغهها، قیچى قادر بهکارکردن نیست و فایدهاى نخواهد داشت (1) .
تعریف «نظارت»
«نظارت» فعالیتى است که «بایدها» را با «هستها»،«مطلوبها» را با «موجودها» و «پیشبینىها» را با«عملکردها» مقایسه مىکند و نتیجه این مقایسه، تصویر روشنى ازتشابه یا تمایز بین این دو گروه از عوامل خواهد بود که در اختیارمدیران سازمانها قرار مىگیرد تعاریف گوناگونى از نظارت و کنترلارائه شده است که در همه آنها یک نقطه اشتراک وجود دارد و آناینکه نظارت عبارت است از مقایسه بین آنچه هست و آنچه باید باشد.
عدهاى از نویسندگان مدیریت، «نظارت» را چنین تعریف مىکنند:
«نظارت عبارت است از سنجش و اصلاح عملکرد براى به دست آوردن ایناطمینان که هدفهاى سازمان و طرحهاى اجرایى آن با کامیابى به انجامرسیده است» (2) .
فرایند نظارت
فرایند نظارت و کنترل داراى چهار مرحله اساسى است:
1- تعیین استانداردها و معیارهایى براى اندازهگیرى
2 -اندازهگیرى عملیات و عملکرد
3 -مقایسه عملکرد با استانداردها
4 -اقدامات اصلاحى
اقدامات چهارگانه مزبور در مورد نظارت، در نمودار ذیل نشان دادهشده است: (3) .
1 تعیین استانداردها و معیارهایى براى اندازهگیرى (4) تعیین استاندارد که براى موفقیت و کارایى یک نظام نظارتى لازم استعبارت است از بیان هدفهاى سازمان در قالب نتایج قابل اندازهگیرى ودقیق.
در تعیین استاندارد و معیار، تاکید اصلى بر این است که اهدافسازمان به صورت کمى و قابل سنجش بیان شوند; چراکه اهدافى که بهصورت کیفى بیان گردند، قابل اندازهگیرى و سنجش نخواهند بود و این،نظارت را با مشکل مواجه خواهد کرد.
لذا، اهداف کیفى و کلى را باید به صورت هدفهاى ریز و کوچک و بهصورت اعداد و ارقام ذکر کرد تا هنگام نظارت بتوان آنها را موردارزیابى و سنجش قرار داد.
در یک تقسیمبندى کلى، مىتوان استانداردها را به دو نوع عمده تقسیمکرد:
1- استانداردهاى کمى:
استانداردهاى هزینه، درآمد سرمایه، و برنامهاز این قبیل است.
2- استانداردهاى کیفى: این نوع از استانداردها بر کیفیت تولیداتیا خدمات نظر دارند و مطلوبیت آنها را تعیین مىکنند.
در یک تقسیمبندى دیگر، استانداردها را بر اساس نحوه به دستآمدنشان، در چند گروه طبقهبندى مىکنند: (5) 1 -استانداردهاى تاریخى: (6) این نوع استانداردها براساس تجربیات و اطلاعات گذشته به دست آمده وبه همین دلیل، استانداردهاى تاریخى نام دارند.
2- استانداردهاى تطبیقى یا خارجى (7) این نوع استانداردها از سایرسازمانها و واحدهاى مشابه اقتباسمىشوند.
2- اندازهگیرى عملکرد و عملیات (8) یکى از مراحل مهم و اساسى در فرایند نظارت، تهیه و جمعآورى اطلاعاتلازم در مورد عملکرد و عملیات است.
یک نظام نظارتى بدون در اختیار داشتن اطلاعات کافى، صحیح و به موقعنمىتواند نقش مؤثرى ایفا کند.
بنابراین، طراحى یک شبکه اطلاعاتى که قادر باشد براى مسوولان اطلاعاتلازم را فراهم سازد و به موقع در اختیار آنان قرار دهد، در نظارتحیاتى و ضرورى است.
و از آنجا که نظارت دایمى و مستمر بر عملکرد افراد و یا فرایندکارها، به دلایلمتعدد از جمله هزینه و وقت زیاد، امکان ندارد، لازماست که در جمعآورى اطلاعات به نقاط مهم و حساس توجه بیشتر داشتهباشیم و اطلاعات مربوط به آنها را جمعآورى نماییم; چراکه این کارموجب به دست آوردن نتایجبیشتر با هزینه و وقت کمتر مىشود.
یکى از مسائل اساسى که در نظامهاى نظارتى نقش مهمى دارد و درنظامهاى اطلاعاتى مدیریت مورد بحث و توجه قرار مىگیرد، وجود اطلاعاتمناسب است; چراکه اطلاعات اضافى و زاید به همان اندازه مشکل آفریناست که اطلاعات ناقص مسالهساز مىباشند.
مدیران گاهى به دلیل اطلاعات بیش از حدى که به دست آنها مىرسد و یابه دلیل آنکه این اطلاعات بر حسب نیازها درجهبندى نشدهاند، اگر همهوقتخود را نیز صرف مطالعه آنها نمایند باز هم با کمبود وقت مواجهخواهند شد.
شبکه اطلاعاتى باید طورى طراحى و تنظیم شود که اطلاعات لازم را دراختیار مسوولان قرار دهد، اما از دادن اطلاعات اضافى و زاید بپرهیزدپس در این مرحله، دو نکته اساسى وجود دارد: یکى اینکه نظارت درکجا باشد و دوم اینکه این اطلاعات به دست آمده به چه اندازه باشدمقایسه اطلاعات با استانداردها (9) مرحله سوم در فرایند نظارت این است که اطلاعات مربوط به عملکردواقعى و عملیات انجام شده را با استانداردها و معیارها مقایسه وتطبیق کنیم.
مقایسه اطلاعات واقعى با شاخصها و استانداردها باید به گونهاى باشدکه هم قابل فهم باشد و هم امکان تصمیمگیرى و اقدامات اصلاحى راممکن سازد.
در ارائه اطلاعات و مقایسه آن با استانداردها، بهتر است ازجدولهایى استفاده شود که مقایسه آنها براى مسوولان و مدیران آسانباشد و گزارشها در این مورد به گونهاى تهیه شود که مطالعه آنها وتجزیه و تحلیلشان کار دشوارى نباشد.
در صورتى که ارقامى که باید مقایسه شوند، زیاد باشد و به شکل منظممیزان انحراف از معیارها را نشان دهند، بهتر است از رایانه نیزاستفاده شود.
اقدامات اصلاحى
پس از اینکه میان عملکرد یا عملیات واقعى و استانداردها مقایسه وتطبیق انجام شد، در صورتى که نتیجه حاصل از مقایسه حاکى از آنباشد که پیشبینىها به درستى عمل شده و عملکرد با استاندارد مطابقتدارد، در آن صورت، هیچ اقدامى لازم نیست.
اما اگر نتیجه مقایسه حاکى از وجود انحرافات و مغایرتهایى میانعملکرد واقعى و استاندارد باشد، باید علتیا علتهاى این مساله راجست وجو کرده و در جهت رفع آنها و انجام اقدامات اصلاحى اقدام کردالبته هدف اصلى یک نظام مؤثر نظارتى این است که با نظارت دقیق برکارها بتواند از هرگونه اشتباه و انحراف جلوگیرى کند و عملکرد وعملیات را با برنامههاى پیشبینى شده و اهداف مورد نظر تطبیق نمایدولى احتمال اینکه عملکرد واقعى یا عملیات انجام شده کاملا بااستانداردها و برنامهها منطبق باشد و داراى هیچگونه انحراف یاتغییرى نسبتبه پیشبینىهاى انجام شده نباشد بسیار کم است.
لذا، اگر اقدامات اصلاحى انجام نشود نظام نظارتى ناقص و بىنتیجهخواهد بود و هیچگونه آثار مثبتى در پى نخواهد داشت.
ذکر این نکته نیز لازم است که اگر اختلاف بین نتایجبه دست آمده وپیشبینىهاى برنامه زیاد باشد، بهتر استخود برنامه و هدفهاى آننیز مورد تجدید نظر قرار گیرد; زیرا یا توجه لازم و مناسب به منابعو امکانات موجود نشده و یا اینکه پیشبینىها و جهتگیرى برنامهریزىاشتباه بوده است که در هر دو صورت، انجام اقدامات اصلاحى و تصحیحانحرافات، لازم و ضرورى است.
ویژگىهاى نظارت مؤثر
1- دقت:
یکى از ضرورتها در مؤثر بودن نظام نظارتى، دقت آن است;یعنى: بایداطلاعات به دست آمده کاملا دقیق باشند.
2- به موقع بودن:
نظارت باید به موقع صورت گیرد و گزارش آن بایدهرچه سریعتر دراختیار مدیران قرار گیرد تا اقدامات اصلاحى را در صورت نیازانجام دهند.
3- مبتنى بر هدف و برنامه بودن:
نظارت مؤثر، نظارتى است که مبتنىبر هدف و برنامه مشخصى باشد.
4- تاکید بر نقاط راهبردى: از آنجا که نظارت بر تمام کارها وعملیات ممکن نیست و چنین کارى ضرورتى هم ندارد، نظارت باید توجهاصلى خود را بر نقاط حساس و راهبردى معطوف دارد.
منظور از نقاط حساس و راهبردى نقاطى است که انحراف و اشتباه درآنها موجب صدماتى سنگین مىشود. بنابراین، نظارت بر آنها موجبکارایى بیشتر مىشود.
5- انعطافپذیرى:
از آنجایى که بیشتر سازمانها در محیطى پویا ومتحول کار مىکنند، یکنظام نظارتى خشک و غیر منعطف با آنها مناسبت ندارد و نظام نظارتىباید به گونهاى باشد که بتواند خود ار با تغییرات و تحولات محیطىمنطبق کند.
6- مقرون به صرفه بودن:
نظارت مستلزم صرف هزینه و زمان استبنابراین، هزینه اجراى نظارتباید کمتر از فواید حاصل از نظام نظارتى باشد.
7- تناسب با مقتضیات:
نظام نظارتى سازمان باید طورى طراحى و اجراشود که با کارها،عملیات و پستهاى گوناگون تناسب داشته باشد; چرا که هر کارى و هرپستى در سازمان نظارت خاصى را مىطلبد و نظام نظارت در صورتى مؤثرخواهد بود که به این اصل مهم توجه داشته باشد
8- مقبولیت داشتن:
نظارتهاى شدید و خشک موجب ایجاد روحیه مقاومت در کارکنان شده، بهتضعیف روحیه و کاهش بازدهى منجر مىشود بنابراین، براى ایجاد یکنظام نظارتى مؤثر و کارا، رعایت نکات ذیل ضرورى است:
الف- حمایت مدیران عالى سازمان
ب -اطلاع و اشتراک تمامى مدیران
ج- توجیه تمامى کارکنان
د- ایجاد ارتباطات مناسب
9- توجه به اهداف سازمان:
هدف نهایى از نظارت، رسیدن به هدفهاى سازمان است.
جمعآورى اطلاعات، تعیین استانداردها و...، همه ابزارى هستند براىدستیابى به هدفهاى اصلى سازمان.
نظارت;سنت ثابت الهى
یکى از سنتهاى ثابت الهى، نظارت کامل، دقیق و مداوم بر اعمال ونیات انسانها و بازرسى و ارزیابى آنهاستخداوند متعال در ایندنیا، دقیقا بر تمام اعمال، گفتار و نیات انسانها نظارت دارد و برمبناى همین نظارت دقیق و کامل است که در روز قیامت، همه کارهاىانسان را مورد ارزیابى و سنجش قرار مىدهد و پاداش یا کیفر مناسبرا براى هر یک از آنها تعیین مىکند. خداوند سبحان، در قرآن کریمبارها در آیات متعدد، مساله نظارت و بازرسى اعمال بندگانش رامطرح کرده و خود را شاهد و ناظر کارهاى بندگان خود معرفى مىنماید:
«و قل اعملوا فسیرى الله عملکم و رسوله والمومنون و ستردون الىعالم الغیب و الشهاده فینبئکم بما کنتم تعملون» (توبه:105); (اىپیامبر)، بگو عمل کنید، خداوند و رسول خدا و مومنان اعمال شما رامى بینند و به زودى به سوى کسى باز مىگردید که پنهان و آشکار رامىداند و شما را به آنچه عمل مىکردید خبر مىدهد همچنان که از اینآیه شریفه استفاده مىشود و در آیات دیگر قرآن و روایاتمعصومانعلیهم السلام بیان شده است، خداوند متعال علاوه بر اینکهتمام کارهاى انسانها را مىبیند و آنها را به دقت زیر نظر دارد،افکار و نیات انسانها نیز تحت نظارت کامل و دقیق الهى است. بااندک تاءملى در آیات قرآن کریم و روایاتى که از پیامبر(ص) و ائمههدى علیهم السلام رسیده، چنین برداشت مىشود که شش گروه، کار نظارتبر اعمال و افکار و نیات انسانها را بر عهده دارند:
1- خداوند سبحان:
پیش از همه و برتر و بالاتر از همه، ذات پاک خداوند بر اعمال ورفتار و نیات بندگانش نظارت مىنماید و در قرآن کریم در این بارهمىفرماید: «و ما تکون فى شان و ما تتلوا منه من قرآن و لا تعملونمن عمل الا کنا علیکم شهودا اذ تفیضون فیه.. .» (یونس: 61); در هرحال که باشى و هر آیهاى از قرآن که بخوانى و هر کارى را انجامدهید، ما شاهد و ناظر بر شما هستیم، هنگامى که در آن کار واردمىشوید. پس نخستین ناظر بر اعمال انسان، خود خداوند متعال استحضرت امام خمینى(ره) نیز فرمودند: «عالم محضر خداست در محضر خدامعصیت نکنید.»
واقعیت این است که اگر انسان این حقیقت را همیشه نصبالعین خودقرار دهد و خداوند متعال را همواره شاهد و ناظر بر کارهاى خودبداند و به عبارت دیگر، خود را همواره در محضر خدا ببیند، ازهرگونه لغزش و خطا و خیانت مصون خواهد ماند پر واضح است که نظارتو شهادت خداى متعال، براى همه چیز و همه کس کافى است و ضرورتى بهوجود ناظران دیگر احساس نمىشود، اما لطف خداوند و عدالت او ایجابمىکند که ناظران و شاهدان دیگرى نیز براى نظارت بر کارهاى انسانهامعین نماید
2- پیامبران و امامان علیهم السلام قرآن کریم در اینبارهمىفرماید:«فکیف اذا جئنا من کل امه بشهید و جئنا بک على هولاءشهیدا» (نساء: 41); چگونه خواهد بود آن روز که از هر امتى گواهىمىآوریم و تو (پیامبر خاتم) را گواه بر این امت (اسلام) قرارمىدهیم. خداوند متعال در این آیه مىفرماید که پیامبر گرامىاسلام(ص) در روز قیامت، بر امتخود گواهى خواهد داد و روشن است کهگواهى آن روز، بدون وجود نظارت در این دنیا، درست نخواهد بود.
لذا، پیامبرص در این دنیا ناظر بر اعمال امتخود مىباشددر ذیل این آیه شریفه، امام صادق(ع) مىفرماید: «این آیه دربارهامت محمدص نازل شده که در هر قرنى براى آنها، امامى از ما خواهدبود گواه بر آنان و محمدص گواه بر همه ماست» (10) .
3- فرشتگان:
علاوه بر نظارت خداوند متعال و پیامبران و امامانعلیهم السلامعدهاى از فرشتگان نیز مامور نظارت بر اعمال و رفتار و نیاتانسانها مىباشند.
قرآن کریم در اینباره مىفرماید:«و جاءت کل نفس معها سائق وشهید» «ق: 21) ; در آن روز (قیامت)، هر انسانى وارد صحنه محشرمىشود، در حالى که فرشتهاى با اوست که او را به سوى حساب سوقمىدهد و شاهدى از فرشتگان است که بر اعمال او شهادت مىدهد.
4- اعضاى بدن انسان:
همه اعضاى بدن انسان، شاهد و ناظر اعمال اومىباشند، اما در قرآنکریم به نظارت و گواهى چند تا از آنها تصریح شده است.
از جمله آنها مىتوان به زبان، دست، پا، چشم و گوش اشاره کردآیه 24 سوره مبارکه نور مىفرماید:«یوم تشهد علیهم السنتهم وایدیهم و ارجلهم بما کانوا یعملون»; روزى که زبان و دست و پاىآنان، به آنچه انجام دادهاند شهادت خواهد داد.
5- زمان:
زمان نیز که یکى از مخلوقات الهى است که به اذن خداوندمتعال، دراین دنیا بر اعمال و رفتار انسانها نظارت داردو در قیامت گواهى وشهادت خواهد داد. حضرت امیرالمؤمنین، على(ع) مىفرماید: «هیچ روزىبر فرزند آدم نمىگذرد، مگر اینکه به او مىگوید: اى فرزند آدم، منروز تازهاى هستم و بر تو گواه هستم.
در من سخن نیکو و خوب بگو و کار نیک انجام بده تادر قیامتبه نفعتو گواهى دهم.» (11)
6- زمین:
زمینى که زیر پاى ما قرار دارد و ما همواره میهمان آن هستم و ازما با انواع نعمتها و برکاتش پذیرایى مىکند مراقب و ناظر اعمال ورفتار ماست و در روز قیامت آنها را بازگو خواهد کرد خداوند متعالدر این مورد مىفرماید:«اذا زلزلت الارض زلزالها و اخرجت الارضاثقالها و قال الانسان مالها یومئذ تحدث اخبارها» (زلزال: 1 5);هنگامى که زمین شدیدا به لرزه درآید و زمین بارهاى سنگینش را خارجسازد و انسان مىگوید زمین را چه مىشود (که اینگونه مىلرزد) در آنروز، زمین تمام خبرهاى خود را بازگو مىکند. از این آیات استفادهمىشود که زمین در قیامت اخبار خود را بازگو خواهد کرد و این یقینامسبوق به نظارتى است که دراین دنیا بر اعمال انسانها دارد.
اهدف از نظارت الهى
هدف از این نظارت دقیق، گسترده و کامل و وجود این همه ناظر و شاهدبر اعمال و رفتار و نیات انسانها، این است که انسان، خود راهمواره در محضر خدا و سایر ناظران احساس کند و آنها را شاهد وناظر اعمال خود ببیند تا کمتر به سوى نافرمانى خدا و زیر پاگذاشتن قوانین و مقررات الهى کشیده شود.
حال این سؤال مطرح مىشود که چرا علىرغم اینگونه اعتقادات،نافرمانى و سرپیچى از دستورات و قوانین الهى وجود دارد؟در جواب،باید گفت که این به دلیل عدم توجه کامل و غفلت انسانها از ایننکته مهم اعتقادى است، و گرنه انسانى که خود را همیشه در محضر خداو پیامبر و دیگر ناظران ببیند و آنها را شاهد و ناظر بر کارهاىخود بداند، به هیچ وجه، جرات معصیتبه خود نمىدهد و نافرمانى حقنمىکند.
ارزیابى و سنجش اعمال
خداوند متعال تنها به نظارت صرف بر اعمال بندگانش اکتفا نمىکند،بلکه پس از نظارت و بررسى دقیق بر کارهاى بندگان، اعمال و رفتارآنها را مورد ارزیابى و سنجش قرار مىدهد و بر اساس همین ارزیابى وسنجش نتایجبه دست آمده از آن، پاداشها یا مجازاتهایى به تناسب،در نظر مىگیرد.
در آیات و روایات بسیارى سخن از «وزن» و «موازین» آمده و گفتهشده است که روز قیامت، میزانهاى عدل برپا مىگردد و کارهاى خوب وبد مردم را مىسنجند.
آنگاه کسانى که کارهاى مثبت و خوبى داشته باشند به پاداش الهىنایل مىشوند و کسانى که کارهاى بد و ضعیفى داشته باشند، مجازاتکارهاى خود را مىچشند.
خداوند سبحان در آیه47 سوره مبارکه انبیاء چنین مىفرماید: «ونضع الموازین القسط لیوم القیامه فلا تظلم نفس شیئا و ان کان مثقالحبه من خردل اتینا بها و کفى بنا حاسبین»; ما تروازوهاى عدل رادر روز قیامت نصب مىکنیم.
به هیچکس کمترین سمتى نمىشود و اگر به مقدار سنگینى یک دانه خردل(کار نیک یا بدى باشد) ما آن را حاضر مىکنیم و کافى است که ماحساب کننده باشیم.
روز قیامت، که در قرآن از آن به عنوان روز جزا نیز تعبیر شده است،روز برقرارى میزان اعمال و بررسى و ارزیابى اعمال و رفتار و نیاتخوب و بد مردم مىباشد.
با توجه به بعضى از آیات، چنین استنباط مىشود که نخستین واساسىترین مساله در قیامت، همان سنجش و ارزیابى اعمال انسانهاست،چنان که خداوند متعال مىفرماید: «سنفرغ لکم ایها الثقلان»(الرحمن:); اى انس و جن، به زودى به حساب شما رسیدگى خواهیم کرد.
پس اولین مساله در قیامت، رسیدگى به اعمال نیک و بد انس و جن وبررسى و ارزیابى آنهاست و بدینوسیله است که مقدار تکامل و کرامت وشرافت انسانها معلوم خواهد شد.
در روایتى از امام جعفر صادقع چنین نقل شده است: بین سلمان فارسى;و مردى خصومت و دعوایى شد.
آن مرد (با تمسخر) به سلمان گفت: تو چه کسى و چه چیزى هستى؟
سلمان; گفت: آغاز وجود من وتو نطفهاى آلوده و آخر من و تو مردارىگندیده است پس وقتى روز قیامتبر پا شود و میزانهاى سنجش اعمالنصب گردند، هر کس که میزانهاى عملش سنگین باشد، کریم است و هر کسکه میزانهاى عملش سبک باشد، پست و لئیم (12)
مراحل نظارت و ارزیابى
در علم مدیریت، گفته مىشود که در یک نظام نظارت و ارزیابى درست وموفق، باید مراحل ذیل طى شود:
الف- تعیین نتایج مورد انتظار یا بایدها
ب -تعیین الگوهاى مطلوب
ج- تعیین نحوه جمعآورى اطلاعات (طراحى شبکه اطلاعاتى)
د- ارزیابى اطلاعات و نتیجهگیرى
این مراحل، در ارزیابى و نظارت الهى نیز مشهود است و نظارت دقیق وعادلانه خداوند متعال بر اعمال و نیات انسانها با پیمودن دقیق وجدى این مراحل، انجام مىشود:
مرحله اول
تعیین نتایج مورد انتظار (بایدها) خداوند متعال با فرستادن هزارانپیامبر: و چندین کتاب آسمانى، در هر عصر و زمانى و براى هر امتى،راه سعادت و تکامل را مشخص نموده است.
با فرستادن خاتم پیامبرانص و قرآن کریم نیز نعمتخود را بر بندگانتکمیل کرده، بایدها را تعیین نموده و راه صلاح و رستگارى رانمایانده است.
خداوند متعال در قرآن مىفرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا واما کفورا»(انسان: ); ما راه را به او نشان دادیم; خواه شاکرباشد و بپذیرد یا کفران کننده باشد و نپذیرد.
مرحله دوم
تعیین الگوهاى مطلوبخداوند علاوه بر اینکه انسان را هدایت نموده و راه تکامل و سعادت ورستگارى را به او نمایانده، الگوها و میزانهایى نیز براى او مشخصکرده است.
این الگوها و اسوهها، پیامبران و امامان: و افراد صالح مىباشنداز حضرت امام صادقع در تفسیر آیه شریفه «و نضع الموازین القسط..
» سؤال شد، فرمودند: «میزانها و معیارها، پیامبران و جانشینانآان هستند» (13) .
در روایت دیگرى، نقل شده است که: «میزانها و معیارها، امیرمومنان، علىع، و امامان که فرزندان اویند مىباشند» (14) به همین دلیل، در زیارت مطلقه امیر مومنان، علىع مىخوانیم:
«السلام على میزان الاعمال»; درود بر میزان سنجش اعمال.
این به این معناست که هر مسلمانى را از نظر ایمان و اخلاق و اعمال،با آن حضرت مقایسه مىنمایند; هر کس که باهتبیشترى به آن حضرتداشته باشد به مقامات عالى تکامل انسانى نزدیکتر بوده و هر چهشباهت کمتر باشد، از تکامل و سعادت دورتر است.
مرحله سوم
جمع آورى اطلاعات (طراحى شبکه اطلاعاتى)اطلاعات مورد نیاز براى ارزیابى و سنجش اعمال و رفتار انسانها بهصورت دقیق و کامل جمع آورى مىشود و هیچ چیزى از قلم نمىافتد،چنانکه خداوند متعال مىفرماید: «فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره ومن یعمل مثقال ذره شرا یره» (زلزال: 98)، هر کس به اندازهمثقالى، کار خیر یا شر انجام داده باشد در روز قیامتبه آن رسیدگىخواهد شد همانگونه که گفته شد، به منظور نظارت بر اعمال و رفتارانسانها و جمعآورى اطلاعات لازم براى ارزیابى و سنجش کارهایشان،ناظران متعددى، کار نظارت بر کارهاى انسان را بر عهده دارند و برتمام کارها و رفتار و افکار و نیات انسان دقیقا نظارت مىکنند و بهصورت کامل و جامع، ثبت و ضبط مىنمایند.
البته بىشک، نظارت خداوند متعال به تنهایى کافى است، اما تعددناظران و شاهدان اعمال و رفتار انسان، هم اتمام حجتبراى انساناست و هم اثرات تربیتى قوىترى دارد.
مرحله چهارم: ارزیابى اطلاعات و نتیجهگیرىمرحله نهایى در نظارت وارزیابى این است که با توجه به اطلاعات بهدست آمده، عملکرد شخص را با معیارها و بایدها مقایسه و اعمال اورا ارزیابى نمایند این کار نیز در قیامتبا دقت انجام مىشود و پساز بررسى کامل اعمال انسانها و ارزیابى دقیق کارکرد آنها، انسانهابه دو گروه عمده تقسیم مىشوند:
1- گروه اول کسانى هستند که نتیجه ارزیابى آنها مثبت استاینان رستگار هستند و به سعادت واقعى و ابدى ستیافتهاندقرآن مىفرماید: «فمن ثقلت موازینه فاولئک هم المفلحون»(مومنون:102);آنان که میزانهاى عملکردشان سنگین است رستگاراننددر جاى دیگرى نیز مىفرماید: «فهو فى عیشه راضیه» (قارعه:7); پساو در یک زندگى خشنودى خواهد بود.
2- گروه دوم کسانى هستند که نتیجه ارزیابى آنها منفى استاینان زیانکار هستند و پناهگاهشان جهنم است و جزاى اعمال زشتخودرا در آنجا خواهند دید.
قرآن کریم مىفرماید:«و من خفت موازینه فاولئک الذین خسرواانفسهم» (مومنون:103);کسانى که میزانهاى عملشان سبک است، آنها به خود ستم کردهاندو در جاى دیگرى مىفرماید: «فامه هاویه» (قارعه:.9); پناهگاهآنها جهنم است.
نکاتى درباره نظارت و ارزیابى الهى
در نظارت خداوند متعال براعمال و رفتار انسانها و ارزیابى و سنجش اعمال آن توسط خدا وفرشتگان، چندنکته مهم وجود دارد که به اختصار ذکر مىشوند
1- دقت در نظارت
از آیات قرآن کریم و روایات ائمه هدى:: به خوبى استفاده مىشود کهدر نظارت بر اعمال انسانها و بررسى و ارزیابى کارهاى آنها درقیامت، دقت و موشکافى کامل خواهد شد.
خداوند متعال در قرآن کریم، یکى از سفارشات لقمان به فرزندش راچنین نقل مىکند که لقمان به فرزندش گفت: «یا بنى، انها ان تکمثقال حبه من خردل فتکن فى صخره او فى السماوات او فى الارض یاءتبها الله»(لقمان:16)پسرم، اگر به اندازه سنگینى دانه خردلى (عمل خوب یا بد)باشد و در دل سنگى یا در گوشهاى از آسمانها یا زمین پنهان گرددخداوند آن را (در روز قیامتبراى حسابرسى) خواهد آورد.
این به معناى این است که در نظارت خداوند متعال بر اعمال و رفتارو نیات انسانها و ارزیابى خدا از اعمال، حتى کوچکترین و کماهمیتترین کارها و رفتارها از نظر دور نمىماند و محاسبه خواهد شد.
2- عمومیت نظارت و ارزیابى
نظارت خداوند متعال بر اعمال بندگان و ارزیابى حضرت حق از عملکردآنان، عمومیت دارد و منحصر به انسانهاى معمولى نیست، بلکهانسانهایى والا نیز که نزد خدا ارج و منزلتى دارند، مثل فرستادگانخدا و امامان: و رهبران امتها نیز مورد نظارت دقیق و ارزیابى قرارخواهند گرفتخداوند متعال در آیه6 سوره اعراف مىفرماید:
«ولنسئلن المرسلین» (اعراف:6); همانا از پیامبران سؤال خواهیمکرد (که آیا رسالتخویش را به نحو احسن انجام دادهاند؟) حضرت امیرالمؤمنینع نیز در بیان همین مطلب مىفرماید: پیامبران: نگه داشتهمىشوند و از آنان سؤال مىشود که آیا رسالتخویش را به امتهاى خودرساندهاند یا نه؟ و آنها خبر مىدهند که این وظیفه را انجامدادهاند» (15) .
3- ارزیابى خدا از سر اطلاع
خداوند متعال، عالم به غیب و شهود است و همه چیز را، اعم از پنهانیا آشکار مىداند.
نظارت و سؤال و سنجش از جانب او و گماشتن چندین شاهد و ناظر براىنظارت و گواهى بر اعمال بندگان، به منظور کسب اطلاع خودش نیست،بلکه براى اتمام حجتبر انسانها و آگاهى آنها از نتایج اعمالخودشان مىباشد قرآن کریم مىفرماید: «فلنقصن علیهم بعلم و ما کناغائبین» (اعراف:7); ما با علم و آگاهى خویش، تمام اعمال آنها رابرایشان شرح مىدهیم; زیرا هرگز از آنها غافل نبودیم.
نتیجه
از آنجا که خداوند متعال بهتر از هر کس دیگر، با ویژگىها و روحیاتانسان آشناست و انسان را کاملا مىشناسد چرا که خالق اوست و باتوجه به اینکه خداوند متعال خودش بر اعمال انسان نظارت مىکند وحتى علاوه بر خودش، ناظران دیگرى نیز معین نموده و این همه تاکیدبر روى نظارت و بررسى اعمال انسان مىکند، مىتوان استدلال کرد کهنظارت بر انسان، یک کار ضرورى و لازم است و مدیران مسلمان مجموعههاو سازمانهاى اسلامى نیز باید خود را موظف به نظارت بر عملکرد افرادسازمان خود نمایند و عملکرد آنها را دقیقا ارزیابى کنند.
نظارت در مدیریت اسلامى
یکى از ضرورتها در یک مدیریتسالم و موفق، وجود یک نظام کاملنظارت و بازرسى است و از آنجا که دین مبین اسلام، دینى کامل و جامعاست و پاسخگوى تمام نیازهاى تکاملى انسان مىباشد و هر آنچه کهتکامل و سعادت انسان در گرو آن باشد در آموزههاى دینى یافت مىشود،در این زمینه نیز دستوراتى دارد و مدیران مجموعهها و سازمانهاىاسلامى را به داشتن یک نظام دقیق، جدى، و عادلانه نظارت و بازرسىسفارش مىنماید، چرا که سلامت و موفقیت هر مجموعه و سازمانى وابستهبه وجود نظارت و بازرسى دقیق در آن سازمان است.
حضرت امیر مومنان، علىع، در عهدنامه معروف مالک اشتر، دربارهنظارت چنین دستور مىدهند: «با فرستادن ماموران مخفى و راستگو وباوفا، کارهاى آنان را زیر نظر بگیر; زیرا بازرسى مداوم و پنهانى،سبب مىشود که آنها به امانت دارى و مدارا با زیر دستان ترغیب شوند (16) در این قسمت از نامه، حضرت على(ع) علاوه بر دستور به داشتن نظارتو بازرسى و توصیه به مداومت در انجام آن، به خصوص به صورت پنهانى،به چند مورد از مزایا و فواید وجود نظارت نیز اشاره فرموده است;از جمله; امانت دارى کارکنان و مدارا کردن با زیر دستان و مراجعاندر قمست دیگرى از این نامه، حضرت علىع مىفرماید:اى مالک، باید وضعآنان را، چه آنها که در مرکز فرماندارى تو هستند و چه آنها که درگوشه و کنارند بازرسى و بررسى کنى. (17) آن حضرت در این بخش از نامه، علاوه بر اینکه مالک اشتر را موظفمىکنند که بر اعمال کارکنان خود نظارت داشته باشد و اعمال و رفتارآنان را بررسى و بازرسى نماید، به مساله دیگرى نیز اشارهفرمودهاند و آن این که نظارت و بازرسى باید به صورت جامع و کاملانجام شود و همه افراد سازمان و مجموعه مورد نظر را در برگیرد.
نظارت بر اطرافیان
حضرت علىع با اینکه به مالک اشتر دستور دادهاند که بر تمامکارکنان و زیردستان خود نظارت داشته باشد و اعمال و رفتار آنها رابازرسى و بررسى نماید و این دستور شامل اطرافیان نیز مىشود، امابه دلیل اینکه نظارت بر اطرافیان اهمیتبیشترى دارد، مساله نظارتبر کار آنها را جداگانه مطرح نموده و بر آن تاکید نمودهاند:
«اعوان و انصار (اطرافیان) خویش را سخت زیر نظر بگیر; اگر یکى ازآنان دستبه خیانت زد و بازرسان سرى تو متفقا چنین گزارشى دادند،به همین مقدار شهادت، قناعت کن و او را زیر تازیانه کیفر بگیر وبه مقدار خیانتى که انجام داده او را کیفر نما، سپس او را در مقامخوارى و ذلتبنشان و نشانه خیانتبر او بنه و قلا ده ننگ و تهمتبهگردنش بیفکن» (18) این همه تاکید و تعیین این مجازاتهاى سنگین،همه به دلیل اهمیتى است که نظارت و بازرسى، به ویژه نظارت وبازرسى اطرافیان، داراست
سیره پیامبر گرامى(ص)
وجود نظام نظارت و بازرسى لازمه حفظ سلامت و رشد و توسعه هر مجموعهو سازمان و موجب پیشرفت و تعالى کارکنان آن است.
با توجه به این اصل بود که پیامبر گرامىص هیچگاه از نظارت ومراقبتبر عملکرد کارکنان خود غافل نبودند و اغلب براى نظارت وبازرسى عملکرد کسانى که از سوى آن حضرت به کار گماشته مىشدند،بازرسان و ناظرانى مشخص مىنمودند تا اعمال و رفتار آنها را به طورمرتب، به آن حضرت گزارش کنند تا بر اساس این گزارشات، عملکرد ورفتار کارکنان خود را بسنجد و بر اساس این سنجش و ارزیابى،تصمیمات بعدى را اتخاذ نمایند حضرت امام رضاع در مورد سیره نظارتىو بازرسى پیامبر گرامىص مىفرماید: «سیره و روش پیامبرص این بودکه هر گاه سپاهى را به ماموریت مىفرستادند و فرماندهى براى آنتعیین مىکردند، برخى از افراد موثق و مورد اعتماد خود را بر اومىگماشتند تا رفتار و عملکرد او را زیر نظر بگیرد، براى رسول خداصگزارش کند» (19) .
سیره حضرت امیر مومنان على(ع)
حضرت علىع در دوران حکومت و مدیریتخود، در زمینه نظارت و مراقبتبر کارگزاران خود بسیار دقیق و هشیارانه عمل مىکردند پرداختن بهتمام سیره آن حضرت در حوصله این مختصر نیست.
به ناچار، تنها به ذکر مواردى از سیره آن بزرگوار اکتفا مىشودمالک بن کعب ارحبى، فرماندار عین التمر، از جانب حضرت بودحضرت در نامهاى خطاب به او نوشتند: «در حوزه خدمتت، کسى راجانشین بگذار و با گروهى از یارانتبیرون برو تا به سرزمین سوادعراق بگذرى و در میان دجله و عذیب درباره کارگزاران و کارکنان منپرسش و تحقیق کن و روش عملکرد آنان را نظارت و بازرسى نما. » (20) امیر مومنانع در این نامه، به مالک بن کعب ارحبى ماموریتمىدهد که بر عملکرد کارگزارانش در محدوده دجله و عذیب، نظارتکرده، کار آنها را بررسى نماید و به آن حضرت گزارش دهد.
در این نامه، همچنین، حضرت به او سفارش مىکنند که باید در نظارت وبررسى و گزارش خود، راستى را از یاد نبرد و بداند که کار بنىآدم،نزد خدا محفوظ است و او به همه چیز آگاهى دارد.
آن حضرت علاوه بر دستورهایى که براى نظارت و بازرسى به کارگزارانخود مىدادند، خود نیز در دوران حکومت و مدیریت، همواره بر عملکردو فعالیتهاى همه کارگزاران و زیردستان خویش نظارت کامل داشتند وبه طور مستمر، عملکرد آنان را بررسى مىکردند.
نامههایى که آن حضرت براى کارگزاران و عمال خود در شهرها واستانهاى گوناگون نوشته و در آنها، نقاط قوت و ضعف آنان را متذکرشدهاند گویاى این مطلب است که آن حضرت همواره بازرسان و ناظرانمخفى بر کارگزاران خود مىگماشت تا کلیه رفتار و عملکرد آنان را بهطور دقیق زیر نظر گرفته، بررسى نمایند و نتیجه این نظارت و بررسىرا براى آن حضرت گزارش کنند.
نظارت و مراقبتى که از جانب آن حضرت صورت مىگرفت، کاملا جدى، عمیقو دقیق بود، به گونهاى که حتى رکتیکى از کارگزاران آن حضرت دریک جشن و میهمانى، از نظر آن حضرت مخفى نمىماند، چنانکه وقتىعثمان بن حنیف، فرماندار بصره، در مجلس میهمانى (جشن عروسى) یکىاز ثروتمندان و اشراف بصره شرکت کرده بود، گزارش آن به زودى بهحضرت علىع رسید و آن حضرت بلافاصله در نامهاى خطاب به او چنیننوشتند: «اى پسر حنیف، به من گزارش رسیده که یکى از جوانان اشرافبصره تو را به خوان میهمانىاش دعوت کرده و تو به سرعتبه سوى آنشتافتهاى و در آنجا برایت غذاهاى رنگارنگ و ظرفهاى بزرگ غذا، یکىپس از دیگرى آورده مىشده است من گمان نمىکردم که تو میهمانى مردمىرا بپذیرى که نیازمندانشان از آن مهمانى محروم و ممنوع بوده، وثروتمندانشان دعوت شدهاند» (21) با دقت و تامل در بعضى از نامههاى حضرت على(ع) به کارگزارانخود، روشن مىشود که آن حضرت تنها به نظارت، بررسىها و گزارشهاىبازرسان و ناظران خود، اکتفا نمىکردند و فقط با تکیه بر آنها،عملکرد کارکنان خود را ارزیابى نمىنمودند، بلکه علاوه بر آنگزارشات، کارکنان خود را به حضور مىطلبیدند و از آنان در موردعملکرد و رفتار خودشان سؤال مىکردند و یا این که از آنان گزارشکتبى مىخواستند و بدین وسیله، عملکرد آنها را از خودشان نیز تحقیقمىکردند. این نشانگر نهایت دقت و احتیاط و کمال عدالت و انصاف استکه آن حضرت هنگام نظارت و بازرسى بر عملکرد کارگزارانش رعایتمىکرد; مثلا، در نامهاى به یکى از کارگزاران و فرمانداران خود چنینمىفرمایند: «به من خبر رسیده که تو زمینهاى آباد را ویرانکردهاى، آنچه توانستهاى تصاحب نمودهاى و از بیت المال که زیر دستتو بوده استبه خیانتخوردهاى فورا حساب خویش را برایم بفرست وبدان که حسابرسى خدا از حسابرسى مردم سختتر است» (22) .
یکى دیگر از نشانههاى وجود یک نظام دقیق نظارت و بازرسى در حکومتو مدیریتحضرت علىع و توجه خاص آن حضرت به مساله نظارت و ارزیابىعملکرد کارکنان و زیر دستان خود، نامهاى است که آن حضرت هنگاممعرفى عبدالله بن عباس به مردم بصره به عنوان استاندار جدید، خطاببه مردم آن شهر نوشتهاند.
قسمتى از آن نامه چنین است: «سخن او (عبدالله بن عباس) را بشنویدو مادامى که او از خدا و رسولش اطاعت کند، فرمانش برید.
پس اگر در میان شما بدعتى نهاد یا از مسیر حق منحرف شد، مطمئنباشید که او را از حکومتبر شما برکنار خواهم کرد» (23) در این نامه، حضرت على(ع) به مردم بصره قول حتمى مىدهند که اگراستاندارى که او معرفى مىکنند، بدعتى بگذارد یا منحرف شود، او رابرکنار خواهند کرد و این نشان مىدهد که حضرت، نظام نظارت وارزیابى دقیق و مطمئنى داشتهاند که بر مبناى آن، همواره کارگزارانخود را زیر نظر داشته و مراقب اعمال و رفتار آنها بودهاند در صورتمشاهده هر گونه تخلف یا انحراف، آنها را از کار برکنار مىکردهاند.
توجه حضرت علىع به نقاط قوت و ضعف: روشن است که ناظر نباید فقط برنقاط ضعف افراد تاکید ورزد، اما برخى چنین مىپندارند که در نظارتو بازرسى، باید صرفا به دنبال یافتن نقاط ضعف عملکرد افراد بوده،در حالىکه در یک نظام موفق و سالم نظارت و بازرسى، باید نقاط قوتو نقاط ضعف افراد، در کنار یکدیگر، مورد توجه و دقت قرار گیرد واز توجه صرف به نقاط ضعف افراد پرهیز شود; چرا که توجه صرف بهنقاط ضعف کارکنان سازمان، آنها را نسبتبه نظارت بدبین مىکند وموجب ایجاد روحیه مقاومت در برابر نظارت و بازرسى خواهد شد،همچنان که در بیشتر سازمانها چنین حالتى وجود دارد و افراد سازمانگمان مىکنند در نظارت و بازرسى، تنها به نقاط ضعف آنها توجه مىشودو ناظران و بازرسان فقط کاستىها و نقاط ضعف آنها را ثبت مىکنند وبه دلیل چنین نگرشى به نظارت، معمولا افراد سازمان در مقابل نظارتو بازرسى مقاومت مىکنند و از آن دل خوشى ندارند حضرت امیرالمؤمنینعلىع به این مساله نیز توجه داشتهاند و در عهدنامه مالک اشتر،این مساله را به او گوشزد کرده و به مالک اشتر دستور دادهاند کهعملکرد زیردستان خود را زیر نظر داشته و ناظرانى براى بررسى اعمالو رفتار آنان داشته باشى و در این نظارت و بازرسى، هم نقاط قوتعملکرد آنها را مورد توجه قرار ده و هم نقاط ضعف و منفى را.
آن حضرت در بخشى از نامه خود به مالک اشتر، چنین مىفرماید:
«فراموش مکن که باید بر آنان، بازرسان مخفى از مردمان امین وحقگوى که در میان مردم به این صفتشناخته شدهاند بگمارى تا زحماتو تلاش آنان را براى تو ثبت کنند و آنان مطمئن باشند که زحمات وتلاشهاى آنان را مىدانى» (24) .
حضرت در این بخش از نامه اولا، تاکید دوباره مىکنند که بایدبازرسان و ناظران مخفى براى مراقبت و بررسى عملکرد کارکنان داشتهباشى ثانیا، دستور مىدهند که به نقاط قوت و مثبت کارکنان و تلاشهاو فداکارىهاى آنان توجه داشته باشد تا آنان بدانند که تلاش آناندور از چشم مافوق خود نیست و لذا، به این تلاشها ادامه دهند ودلگرمتر شوند در بخش دیگرى از این نامه، توجه مالک اشتر را بهنقاط ضعف و خیانتها و انحرافهاى احتمالى کارکنان معطوف داشته وچنین فرمودهاند: «اطرافیان خود را تحت نظر بگیر; اگر یکى از آنهادستبه خیانت زد و بازرسان تو همگى چنین گزارش دادند، به همینمقدار از شهادت و گواهى قناعت کن و او را زیر تازیانه کیفربگیر...» (25) وجود بازرسان متعدد: از این قسمت از نامه مالک اشترکه ذکر شد نکته دیگرى را نیز مىتوان استنباط کرد و آن این که درنظارت و بازرسى، نباید به وجود یک بازرس و ناظر اکتفا شود، بلکهباید بازرسان و ناظران متعددى وجود داشته باشد; زیرا حضرت فرمود:
«اگر یکى از آنان دستبه خیانت زد و بازرسان تو همگى چنین گزارشدادند...» پس معلوم مىشود که باید بازرسان متعددى وجود داشتهباشد و این به آن دلیل است که اعتماد به گزارش یک بازرس صحیحنیست; زیرا احتمال خطا و اشتباه و غرضورزى شخصى وجود دارد.
ویژگىها و صفات بازرسان: با توجه به اهمیت و حساسیتبالاى نظارت،بازرسان و ناظران باید داراى ویژگىهاى الهى و انسانى باشندبه چندمورد از این ویژگىها اشاره مىشود:
1 و 2- خداترسى و تواضع:
در عهدنامه مالک اشتر آمده است: «براى رسیدگى و بررسى کارهاىمردم، افراد مطمئن را که خداترس و متواضع هستند به کاربگمار» (26)
3 و4- صداقت و وفادارى:
بگمار که صادق و وفادارند.حضرت على(ع) فرمود:«ناظرانى انتخاب کنو به کار » (27)
5 و6- امانت و حقگویى:
در جاى دیگرى، حضرت على(ع) مىفرماید:
«فراموش مکن که باید بر آنان، بازرسان مخفى از کسانى که در میانمردم به امانت و حقگویى شناخته شدهاند بگمارى» (28)
نتیجه
نظارت و کنترل یکى از وظایف اصلى مدیران در سازمانهاست و موفقیتبرنامههاى سازمان در گرو داشتن نظام دقیق نظارتى است.
بدون وجود نظارت صحیح و بازرسىهاى لازم، فعالیتهاى سازمان موفقنبوده و به نتیجه نخواهد رسید.
مدیران بدون داشتن نظارت کافى بر عملکرد کارکنان و اجراىبرنامهها، به اهداف و برنامههاى از پیش تعیین شده خود دست نخواهندیافت علاوه بر اینکه نظارت در مدیریت امروز یکى از ضرورتهاى اساسىاست، خداوند متعال نیز همواره بر اعمال و رفتار انسانها دقیقانظارت دارد و عملکرد انسان را در مورد ارزیابى و سنجش عادلانه قرارمىدهد اساسا نظارت و بازرسى یکى از سنتهاى ثابت الهى است.
پیامبر گرامىص و حضرت علىع در زمانى که حکومت و مدیریت جامعه رابرعهده داشتند، همواره بر اعمال و رفتار کارکنان و کارگزاران خودنظارت داشتند و با توجه به نتایج این نظارت و بازرسىها، کارگزارانخود را مورد ارزیابى و سنجش قرار مىدادند.
بر این اساس، در نظام مقدس جمهورى اسلامى، که افتخارش این است کهنظامى دینى و اسلامى و پیرو دستورات الهى و پیامبر اکرمص و امامانمعصوم: است، باید بر عملکرد مدیران و کارکنان سازمانها دقیقانظارت وجود داشته باشد.
بر اساس این نظارت دایمى و دقیق، عملکرد افراد مورد ارزیابى وسنجش قرار گیرد و تمامى تصمیمات مربوط به کارکنان، اعم از پاداش،ترفیع و مانند آن، بر اساس نتایجبه دست آمده از این ارزیابىهاانجام شود البته در نظارت بر اعمال کارکنان و کارگزاران نظام بایدیک نکته همواره مدنظر باشد و آن اینکه هم بر نقاط قوت نظارت شود وهم بر نقاط ضعف افراد و در ارزیابى عملکرد افراد این دو عمل،همراه یکدیگر، مدنظر باشد، نه اینکه فقط به نقاط ضعف توجه شود ونقاط قوت افراد فراموش گردد; چرا که در آن صورت، نوعى نگرش منفىنسبتبه نظارت و ارزیابى در میان کارکنان به وجود خواهد آمد کهنتیجه آن مقاومت افراد در مقابل نظارت و ارزیابى خواهد بود.
نکته دیگرى که در نظارت بر اعمال افراد و ارزیابى عملکرد آنهاباید بدان توجه داشت، این است که براى نظارت بر اعمال کارکنانسازمان باید حتما از چند نفر ناظر و بازرس استفاده کرد و بهبازرسى و نظارت یک نفر اکتفا ننمود; زیرا اگر ناظر و بازرس یک نفرباشد، هم خطا و اشتباه او زیاد است و هم احتمال دخالت دادن مسائلشخصى و غرضورزى نسبتبه بعضى از افراد زیاد مىشود.
اما اگر ناظران و بازرسان چند نفر باشند، این احتمالات در موردآنها کاهش مىیابد و اعتماد نسبتبه گزارشهاى آنها بالا مىرود.
البته بازرسان نیز باید از میان افراد مورد اعتماد و وثوق انتخابشوند.
پىنوشتها
1- کونتز و همکاران، اصول مدیریت، ترجمه طوسى و همکاران، ج 2، ص388.
2- همان، ج 2، ص 388.
3-J. A . Stoner & R E Freeman Managment 600 P
4 -IbidP. 601
5- سید مهدى الوانى، مدیریت عمومى، ص97.
6-Historical Standards
7-External Standards
8 -Ibid 601 P
9-IbidP 601
10- اصول کافى، کلینى، جلد 1، صفحه 190.
11- سفینه البحار، جلد 2، ماده یوم.
12- تفسیر نورالثقلین، جلد 5، صفحه 660.
13- بحارالانوار، مجلسى، جلد7، صفحه 252.
14- بحارالانوار، مجلسى، جلد7، صفحه 251.
15- تفسیر نورالثقلین، جلد 2، صفحه 4.
16و17و18- نهج البلاغه، نامه53.
19- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، جلد 11، صفحه 44.
20- تاریخ یعقوبى، جلد 2، صفحه 205.
21- نهج البلاغه، نامه 45.
22- نهج البلاغه، نامه 40.
23- الجمل، شیخ مفید، صفحه 224.
24-25-26-27-28- نهج البلاغه، نامه53.
البته ضرورت وجود نظارت به معناى نداشتن اعتماد به کارکنان سازماننبوده و سفارش به داشتن یک نظام قوى نظارتى نیز به معناى توصیه بهنداشتن اعتماد به کارکنان نیست، بلکه باید در یک عبارت کوتاه گفت:
«اعتماد در سازمان خوب است، ولى نظارت لازم است.
» و این دو تصاد و منافاتى با هم ندارند; چرا که نظارت، تنها جستو جو براى دستیابى به نقاط ضعف و کاستىهاى کارکنان سازمان نیست،بلکه در نظارت، هم باید به دنبال نقاط قوت و توانایىهاى افراد بودو هم به دنبال نقاط ضعف و کاستىهاى آنان; زیرا شناخت نقاط مثبت واستعدادها و توانایىهاى افراد نقش به سزایى در بالا بردن کارایىسازمان دارد و مدیریتسازمان با توجه به توانایىهاى شناخته شدهافراد، مىتواند تصمیمات معقول و صحیحترى در مورد کارکنان سازمان ونقشهاى سازمانى آنها بگیرد.
و این، هم کارایى و موفقیتسازمان را به دنبال خواهد داشت و هم بهرشد و تکامل و پیشرفت کارکنان سازمان کمک خواهد کرد.
از آنجا که دین مبین اسلام دینى کامل و جامع و پاسخگوى تمامنیازهاى تکاملى انسان است.
و هر آنچه تکامل و سعادت انسان در گرو آن باشد در آموزههاى دینىیافت مىشود، در این زمینه نیز دستوراتى دارد و مدیران مسلمان رابه داشتن یک نظام دقیق، جدى و عادلانه نظارت و بازرسى سفارش مىکند;چراکه سلامت و موفقیت هر سازمانى وابسته به وجود نظام نظارتى دقیقدر آن سازمان است.
این نوشتار در سه فصل تهیه شده که فصل اول به بحث نظارت در مدیریتپرداخته، در فصل دوم به این مساله اشاره شده که نظارت بر عملکردانسانها یکى از سنتهاى ثابت الهى است و خداوند متعال همواره ناظراعمال انسانهاست و در فصل سوم نیز به برخى از دستورات پیامبرگرامى اسلام(ص) و ائمه هدى علیهم السلام اشاره شده است.
در ادامه نیز نیم نگاهى به سیره عملى پیامبر گرامى اسلام(ص) و حضرتامیر مومنان، على(ع) افکنده شده است.
نظارت در مدیریت
یکى از ضرورتها در موفقیتبرنامههاى سازمانها وجود یک نظام دقیقنظارتى است.
انجام فعالیتهاى سازمان همراه با موفقیت نخواهد بود، مگر آنکهنظارت و بازرسىهاى لازم نسبتبه آن صورت گیرد.
وجود یک نظم نظارتى در سازمان، مدیریت را نسبتبه نحوه تحقق هدفهاو انجام عملیات آگاه ساخته و او را قادر مىسازد که پیگرىهاى لازمرا انجام دهد.
سازمان بدون داشتن یک نظام دقیق نظارت، نمىتواند به تمام اهدافمورد نظر خود دستیابد و از امکانات و منابع موجود، به نحو مؤثر ودرست استفاده کند.
اطمینان از اینکه اجراى برنامه و هدایت آن درست انجام مىشود و درصورت مشاهده انحراف، براى تصحیح آن اقدام لازم به عمل مىآید،نیازمند یک نظام مؤثر و دقیق نظارتى است.
بنابراین، یکى از وظایف اساسى مدیر، نظارت و کنترل است که البتهاین وظیفه با سایر وظایف مدیر رابطه تنگاتنگ دارد.
در این میان، ارتباط نظارت و کنترل با برنامهریزى بیشتر و روشنتراست; زیرا در صورت وجود نظارت و کنترل است که برنامهریز به صحت ودرستى پیشبینىهاى خود پى مىبرد.
از سوى دیگر، نظارت نیز بدون وجود برنامه، مفهومى ندارد و کارىعبث و بیهوده خواهد بود.
به دلیل این ارتباط تنگاتنگ میان نظارت و برنامهریزى است که برخىاز نویسندگان علم مدیریت، نظارت و برنامهریزى را به دو تیغه یکقیچى تشبیه کردهاند که بدون هر یک از تیغهها، قیچى قادر بهکارکردن نیست و فایدهاى نخواهد داشت (1) .
تعریف «نظارت»
«نظارت» فعالیتى است که «بایدها» را با «هستها»،«مطلوبها» را با «موجودها» و «پیشبینىها» را با«عملکردها» مقایسه مىکند و نتیجه این مقایسه، تصویر روشنى ازتشابه یا تمایز بین این دو گروه از عوامل خواهد بود که در اختیارمدیران سازمانها قرار مىگیرد تعاریف گوناگونى از نظارت و کنترلارائه شده است که در همه آنها یک نقطه اشتراک وجود دارد و آناینکه نظارت عبارت است از مقایسه بین آنچه هست و آنچه باید باشد.
عدهاى از نویسندگان مدیریت، «نظارت» را چنین تعریف مىکنند:
«نظارت عبارت است از سنجش و اصلاح عملکرد براى به دست آوردن ایناطمینان که هدفهاى سازمان و طرحهاى اجرایى آن با کامیابى به انجامرسیده است» (2) .
فرایند نظارت
فرایند نظارت و کنترل داراى چهار مرحله اساسى است:
1- تعیین استانداردها و معیارهایى براى اندازهگیرى
2 -اندازهگیرى عملیات و عملکرد
3 -مقایسه عملکرد با استانداردها
4 -اقدامات اصلاحى
اقدامات چهارگانه مزبور در مورد نظارت، در نمودار ذیل نشان دادهشده است: (3) .
1 تعیین استانداردها و معیارهایى براى اندازهگیرى (4) تعیین استاندارد که براى موفقیت و کارایى یک نظام نظارتى لازم استعبارت است از بیان هدفهاى سازمان در قالب نتایج قابل اندازهگیرى ودقیق.
در تعیین استاندارد و معیار، تاکید اصلى بر این است که اهدافسازمان به صورت کمى و قابل سنجش بیان شوند; چراکه اهدافى که بهصورت کیفى بیان گردند، قابل اندازهگیرى و سنجش نخواهند بود و این،نظارت را با مشکل مواجه خواهد کرد.
لذا، اهداف کیفى و کلى را باید به صورت هدفهاى ریز و کوچک و بهصورت اعداد و ارقام ذکر کرد تا هنگام نظارت بتوان آنها را موردارزیابى و سنجش قرار داد.
در یک تقسیمبندى کلى، مىتوان استانداردها را به دو نوع عمده تقسیمکرد:
1- استانداردهاى کمى:
استانداردهاى هزینه، درآمد سرمایه، و برنامهاز این قبیل است.
2- استانداردهاى کیفى: این نوع از استانداردها بر کیفیت تولیداتیا خدمات نظر دارند و مطلوبیت آنها را تعیین مىکنند.
در یک تقسیمبندى دیگر، استانداردها را بر اساس نحوه به دستآمدنشان، در چند گروه طبقهبندى مىکنند: (5) 1 -استانداردهاى تاریخى: (6) این نوع استانداردها براساس تجربیات و اطلاعات گذشته به دست آمده وبه همین دلیل، استانداردهاى تاریخى نام دارند.
2- استانداردهاى تطبیقى یا خارجى (7) این نوع استانداردها از سایرسازمانها و واحدهاى مشابه اقتباسمىشوند.
2- اندازهگیرى عملکرد و عملیات (8) یکى از مراحل مهم و اساسى در فرایند نظارت، تهیه و جمعآورى اطلاعاتلازم در مورد عملکرد و عملیات است.
یک نظام نظارتى بدون در اختیار داشتن اطلاعات کافى، صحیح و به موقعنمىتواند نقش مؤثرى ایفا کند.
بنابراین، طراحى یک شبکه اطلاعاتى که قادر باشد براى مسوولان اطلاعاتلازم را فراهم سازد و به موقع در اختیار آنان قرار دهد، در نظارتحیاتى و ضرورى است.
و از آنجا که نظارت دایمى و مستمر بر عملکرد افراد و یا فرایندکارها، به دلایلمتعدد از جمله هزینه و وقت زیاد، امکان ندارد، لازماست که در جمعآورى اطلاعات به نقاط مهم و حساس توجه بیشتر داشتهباشیم و اطلاعات مربوط به آنها را جمعآورى نماییم; چراکه این کارموجب به دست آوردن نتایجبیشتر با هزینه و وقت کمتر مىشود.
یکى از مسائل اساسى که در نظامهاى نظارتى نقش مهمى دارد و درنظامهاى اطلاعاتى مدیریت مورد بحث و توجه قرار مىگیرد، وجود اطلاعاتمناسب است; چراکه اطلاعات اضافى و زاید به همان اندازه مشکل آفریناست که اطلاعات ناقص مسالهساز مىباشند.
مدیران گاهى به دلیل اطلاعات بیش از حدى که به دست آنها مىرسد و یابه دلیل آنکه این اطلاعات بر حسب نیازها درجهبندى نشدهاند، اگر همهوقتخود را نیز صرف مطالعه آنها نمایند باز هم با کمبود وقت مواجهخواهند شد.
شبکه اطلاعاتى باید طورى طراحى و تنظیم شود که اطلاعات لازم را دراختیار مسوولان قرار دهد، اما از دادن اطلاعات اضافى و زاید بپرهیزدپس در این مرحله، دو نکته اساسى وجود دارد: یکى اینکه نظارت درکجا باشد و دوم اینکه این اطلاعات به دست آمده به چه اندازه باشدمقایسه اطلاعات با استانداردها (9) مرحله سوم در فرایند نظارت این است که اطلاعات مربوط به عملکردواقعى و عملیات انجام شده را با استانداردها و معیارها مقایسه وتطبیق کنیم.
مقایسه اطلاعات واقعى با شاخصها و استانداردها باید به گونهاى باشدکه هم قابل فهم باشد و هم امکان تصمیمگیرى و اقدامات اصلاحى راممکن سازد.
در ارائه اطلاعات و مقایسه آن با استانداردها، بهتر است ازجدولهایى استفاده شود که مقایسه آنها براى مسوولان و مدیران آسانباشد و گزارشها در این مورد به گونهاى تهیه شود که مطالعه آنها وتجزیه و تحلیلشان کار دشوارى نباشد.
در صورتى که ارقامى که باید مقایسه شوند، زیاد باشد و به شکل منظممیزان انحراف از معیارها را نشان دهند، بهتر است از رایانه نیزاستفاده شود.
اقدامات اصلاحى
پس از اینکه میان عملکرد یا عملیات واقعى و استانداردها مقایسه وتطبیق انجام شد، در صورتى که نتیجه حاصل از مقایسه حاکى از آنباشد که پیشبینىها به درستى عمل شده و عملکرد با استاندارد مطابقتدارد، در آن صورت، هیچ اقدامى لازم نیست.
اما اگر نتیجه مقایسه حاکى از وجود انحرافات و مغایرتهایى میانعملکرد واقعى و استاندارد باشد، باید علتیا علتهاى این مساله راجست وجو کرده و در جهت رفع آنها و انجام اقدامات اصلاحى اقدام کردالبته هدف اصلى یک نظام مؤثر نظارتى این است که با نظارت دقیق برکارها بتواند از هرگونه اشتباه و انحراف جلوگیرى کند و عملکرد وعملیات را با برنامههاى پیشبینى شده و اهداف مورد نظر تطبیق نمایدولى احتمال اینکه عملکرد واقعى یا عملیات انجام شده کاملا بااستانداردها و برنامهها منطبق باشد و داراى هیچگونه انحراف یاتغییرى نسبتبه پیشبینىهاى انجام شده نباشد بسیار کم است.
لذا، اگر اقدامات اصلاحى انجام نشود نظام نظارتى ناقص و بىنتیجهخواهد بود و هیچگونه آثار مثبتى در پى نخواهد داشت.
ذکر این نکته نیز لازم است که اگر اختلاف بین نتایجبه دست آمده وپیشبینىهاى برنامه زیاد باشد، بهتر استخود برنامه و هدفهاى آننیز مورد تجدید نظر قرار گیرد; زیرا یا توجه لازم و مناسب به منابعو امکانات موجود نشده و یا اینکه پیشبینىها و جهتگیرى برنامهریزىاشتباه بوده است که در هر دو صورت، انجام اقدامات اصلاحى و تصحیحانحرافات، لازم و ضرورى است.
ویژگىهاى نظارت مؤثر
1- دقت:
یکى از ضرورتها در مؤثر بودن نظام نظارتى، دقت آن است;یعنى: بایداطلاعات به دست آمده کاملا دقیق باشند.
2- به موقع بودن:
نظارت باید به موقع صورت گیرد و گزارش آن بایدهرچه سریعتر دراختیار مدیران قرار گیرد تا اقدامات اصلاحى را در صورت نیازانجام دهند.
3- مبتنى بر هدف و برنامه بودن:
نظارت مؤثر، نظارتى است که مبتنىبر هدف و برنامه مشخصى باشد.
4- تاکید بر نقاط راهبردى: از آنجا که نظارت بر تمام کارها وعملیات ممکن نیست و چنین کارى ضرورتى هم ندارد، نظارت باید توجهاصلى خود را بر نقاط حساس و راهبردى معطوف دارد.
منظور از نقاط حساس و راهبردى نقاطى است که انحراف و اشتباه درآنها موجب صدماتى سنگین مىشود. بنابراین، نظارت بر آنها موجبکارایى بیشتر مىشود.
5- انعطافپذیرى:
از آنجایى که بیشتر سازمانها در محیطى پویا ومتحول کار مىکنند، یکنظام نظارتى خشک و غیر منعطف با آنها مناسبت ندارد و نظام نظارتىباید به گونهاى باشد که بتواند خود ار با تغییرات و تحولات محیطىمنطبق کند.
6- مقرون به صرفه بودن:
نظارت مستلزم صرف هزینه و زمان استبنابراین، هزینه اجراى نظارتباید کمتر از فواید حاصل از نظام نظارتى باشد.
7- تناسب با مقتضیات:
نظام نظارتى سازمان باید طورى طراحى و اجراشود که با کارها،عملیات و پستهاى گوناگون تناسب داشته باشد; چرا که هر کارى و هرپستى در سازمان نظارت خاصى را مىطلبد و نظام نظارت در صورتى مؤثرخواهد بود که به این اصل مهم توجه داشته باشد
8- مقبولیت داشتن:
نظارتهاى شدید و خشک موجب ایجاد روحیه مقاومت در کارکنان شده، بهتضعیف روحیه و کاهش بازدهى منجر مىشود بنابراین، براى ایجاد یکنظام نظارتى مؤثر و کارا، رعایت نکات ذیل ضرورى است:
الف- حمایت مدیران عالى سازمان
ب -اطلاع و اشتراک تمامى مدیران
ج- توجیه تمامى کارکنان
د- ایجاد ارتباطات مناسب
9- توجه به اهداف سازمان:
هدف نهایى از نظارت، رسیدن به هدفهاى سازمان است.
جمعآورى اطلاعات، تعیین استانداردها و...، همه ابزارى هستند براىدستیابى به هدفهاى اصلى سازمان.
نظارت;سنت ثابت الهى
یکى از سنتهاى ثابت الهى، نظارت کامل، دقیق و مداوم بر اعمال ونیات انسانها و بازرسى و ارزیابى آنهاستخداوند متعال در ایندنیا، دقیقا بر تمام اعمال، گفتار و نیات انسانها نظارت دارد و برمبناى همین نظارت دقیق و کامل است که در روز قیامت، همه کارهاىانسان را مورد ارزیابى و سنجش قرار مىدهد و پاداش یا کیفر مناسبرا براى هر یک از آنها تعیین مىکند. خداوند سبحان، در قرآن کریمبارها در آیات متعدد، مساله نظارت و بازرسى اعمال بندگانش رامطرح کرده و خود را شاهد و ناظر کارهاى بندگان خود معرفى مىنماید:
«و قل اعملوا فسیرى الله عملکم و رسوله والمومنون و ستردون الىعالم الغیب و الشهاده فینبئکم بما کنتم تعملون» (توبه:105); (اىپیامبر)، بگو عمل کنید، خداوند و رسول خدا و مومنان اعمال شما رامى بینند و به زودى به سوى کسى باز مىگردید که پنهان و آشکار رامىداند و شما را به آنچه عمل مىکردید خبر مىدهد همچنان که از اینآیه شریفه استفاده مىشود و در آیات دیگر قرآن و روایاتمعصومانعلیهم السلام بیان شده است، خداوند متعال علاوه بر اینکهتمام کارهاى انسانها را مىبیند و آنها را به دقت زیر نظر دارد،افکار و نیات انسانها نیز تحت نظارت کامل و دقیق الهى است. بااندک تاءملى در آیات قرآن کریم و روایاتى که از پیامبر(ص) و ائمههدى علیهم السلام رسیده، چنین برداشت مىشود که شش گروه، کار نظارتبر اعمال و افکار و نیات انسانها را بر عهده دارند:
1- خداوند سبحان:
پیش از همه و برتر و بالاتر از همه، ذات پاک خداوند بر اعمال ورفتار و نیات بندگانش نظارت مىنماید و در قرآن کریم در این بارهمىفرماید: «و ما تکون فى شان و ما تتلوا منه من قرآن و لا تعملونمن عمل الا کنا علیکم شهودا اذ تفیضون فیه.. .» (یونس: 61); در هرحال که باشى و هر آیهاى از قرآن که بخوانى و هر کارى را انجامدهید، ما شاهد و ناظر بر شما هستیم، هنگامى که در آن کار واردمىشوید. پس نخستین ناظر بر اعمال انسان، خود خداوند متعال استحضرت امام خمینى(ره) نیز فرمودند: «عالم محضر خداست در محضر خدامعصیت نکنید.»
واقعیت این است که اگر انسان این حقیقت را همیشه نصبالعین خودقرار دهد و خداوند متعال را همواره شاهد و ناظر بر کارهاى خودبداند و به عبارت دیگر، خود را همواره در محضر خدا ببیند، ازهرگونه لغزش و خطا و خیانت مصون خواهد ماند پر واضح است که نظارتو شهادت خداى متعال، براى همه چیز و همه کس کافى است و ضرورتى بهوجود ناظران دیگر احساس نمىشود، اما لطف خداوند و عدالت او ایجابمىکند که ناظران و شاهدان دیگرى نیز براى نظارت بر کارهاى انسانهامعین نماید
2- پیامبران و امامان علیهم السلام قرآن کریم در اینبارهمىفرماید:«فکیف اذا جئنا من کل امه بشهید و جئنا بک على هولاءشهیدا» (نساء: 41); چگونه خواهد بود آن روز که از هر امتى گواهىمىآوریم و تو (پیامبر خاتم) را گواه بر این امت (اسلام) قرارمىدهیم. خداوند متعال در این آیه مىفرماید که پیامبر گرامىاسلام(ص) در روز قیامت، بر امتخود گواهى خواهد داد و روشن است کهگواهى آن روز، بدون وجود نظارت در این دنیا، درست نخواهد بود.
لذا، پیامبرص در این دنیا ناظر بر اعمال امتخود مىباشددر ذیل این آیه شریفه، امام صادق(ع) مىفرماید: «این آیه دربارهامت محمدص نازل شده که در هر قرنى براى آنها، امامى از ما خواهدبود گواه بر آنان و محمدص گواه بر همه ماست» (10) .
3- فرشتگان:
علاوه بر نظارت خداوند متعال و پیامبران و امامانعلیهم السلامعدهاى از فرشتگان نیز مامور نظارت بر اعمال و رفتار و نیاتانسانها مىباشند.
قرآن کریم در اینباره مىفرماید:«و جاءت کل نفس معها سائق وشهید» «ق: 21) ; در آن روز (قیامت)، هر انسانى وارد صحنه محشرمىشود، در حالى که فرشتهاى با اوست که او را به سوى حساب سوقمىدهد و شاهدى از فرشتگان است که بر اعمال او شهادت مىدهد.
4- اعضاى بدن انسان:
همه اعضاى بدن انسان، شاهد و ناظر اعمال اومىباشند، اما در قرآنکریم به نظارت و گواهى چند تا از آنها تصریح شده است.
از جمله آنها مىتوان به زبان، دست، پا، چشم و گوش اشاره کردآیه 24 سوره مبارکه نور مىفرماید:«یوم تشهد علیهم السنتهم وایدیهم و ارجلهم بما کانوا یعملون»; روزى که زبان و دست و پاىآنان، به آنچه انجام دادهاند شهادت خواهد داد.
5- زمان:
زمان نیز که یکى از مخلوقات الهى است که به اذن خداوندمتعال، دراین دنیا بر اعمال و رفتار انسانها نظارت داردو در قیامت گواهى وشهادت خواهد داد. حضرت امیرالمؤمنین، على(ع) مىفرماید: «هیچ روزىبر فرزند آدم نمىگذرد، مگر اینکه به او مىگوید: اى فرزند آدم، منروز تازهاى هستم و بر تو گواه هستم.
در من سخن نیکو و خوب بگو و کار نیک انجام بده تادر قیامتبه نفعتو گواهى دهم.» (11)
6- زمین:
زمینى که زیر پاى ما قرار دارد و ما همواره میهمان آن هستم و ازما با انواع نعمتها و برکاتش پذیرایى مىکند مراقب و ناظر اعمال ورفتار ماست و در روز قیامت آنها را بازگو خواهد کرد خداوند متعالدر این مورد مىفرماید:«اذا زلزلت الارض زلزالها و اخرجت الارضاثقالها و قال الانسان مالها یومئذ تحدث اخبارها» (زلزال: 1 5);هنگامى که زمین شدیدا به لرزه درآید و زمین بارهاى سنگینش را خارجسازد و انسان مىگوید زمین را چه مىشود (که اینگونه مىلرزد) در آنروز، زمین تمام خبرهاى خود را بازگو مىکند. از این آیات استفادهمىشود که زمین در قیامت اخبار خود را بازگو خواهد کرد و این یقینامسبوق به نظارتى است که دراین دنیا بر اعمال انسانها دارد.
اهدف از نظارت الهى
هدف از این نظارت دقیق، گسترده و کامل و وجود این همه ناظر و شاهدبر اعمال و رفتار و نیات انسانها، این است که انسان، خود راهمواره در محضر خدا و سایر ناظران احساس کند و آنها را شاهد وناظر اعمال خود ببیند تا کمتر به سوى نافرمانى خدا و زیر پاگذاشتن قوانین و مقررات الهى کشیده شود.
حال این سؤال مطرح مىشود که چرا علىرغم اینگونه اعتقادات،نافرمانى و سرپیچى از دستورات و قوانین الهى وجود دارد؟در جواب،باید گفت که این به دلیل عدم توجه کامل و غفلت انسانها از ایننکته مهم اعتقادى است، و گرنه انسانى که خود را همیشه در محضر خداو پیامبر و دیگر ناظران ببیند و آنها را شاهد و ناظر بر کارهاىخود بداند، به هیچ وجه، جرات معصیتبه خود نمىدهد و نافرمانى حقنمىکند.
ارزیابى و سنجش اعمال
خداوند متعال تنها به نظارت صرف بر اعمال بندگانش اکتفا نمىکند،بلکه پس از نظارت و بررسى دقیق بر کارهاى بندگان، اعمال و رفتارآنها را مورد ارزیابى و سنجش قرار مىدهد و بر اساس همین ارزیابى وسنجش نتایجبه دست آمده از آن، پاداشها یا مجازاتهایى به تناسب،در نظر مىگیرد.
در آیات و روایات بسیارى سخن از «وزن» و «موازین» آمده و گفتهشده است که روز قیامت، میزانهاى عدل برپا مىگردد و کارهاى خوب وبد مردم را مىسنجند.
آنگاه کسانى که کارهاى مثبت و خوبى داشته باشند به پاداش الهىنایل مىشوند و کسانى که کارهاى بد و ضعیفى داشته باشند، مجازاتکارهاى خود را مىچشند.
خداوند سبحان در آیه47 سوره مبارکه انبیاء چنین مىفرماید: «ونضع الموازین القسط لیوم القیامه فلا تظلم نفس شیئا و ان کان مثقالحبه من خردل اتینا بها و کفى بنا حاسبین»; ما تروازوهاى عدل رادر روز قیامت نصب مىکنیم.
به هیچکس کمترین سمتى نمىشود و اگر به مقدار سنگینى یک دانه خردل(کار نیک یا بدى باشد) ما آن را حاضر مىکنیم و کافى است که ماحساب کننده باشیم.
روز قیامت، که در قرآن از آن به عنوان روز جزا نیز تعبیر شده است،روز برقرارى میزان اعمال و بررسى و ارزیابى اعمال و رفتار و نیاتخوب و بد مردم مىباشد.
با توجه به بعضى از آیات، چنین استنباط مىشود که نخستین واساسىترین مساله در قیامت، همان سنجش و ارزیابى اعمال انسانهاست،چنان که خداوند متعال مىفرماید: «سنفرغ لکم ایها الثقلان»(الرحمن:); اى انس و جن، به زودى به حساب شما رسیدگى خواهیم کرد.
پس اولین مساله در قیامت، رسیدگى به اعمال نیک و بد انس و جن وبررسى و ارزیابى آنهاست و بدینوسیله است که مقدار تکامل و کرامت وشرافت انسانها معلوم خواهد شد.
در روایتى از امام جعفر صادقع چنین نقل شده است: بین سلمان فارسى;و مردى خصومت و دعوایى شد.
آن مرد (با تمسخر) به سلمان گفت: تو چه کسى و چه چیزى هستى؟
سلمان; گفت: آغاز وجود من وتو نطفهاى آلوده و آخر من و تو مردارىگندیده است پس وقتى روز قیامتبر پا شود و میزانهاى سنجش اعمالنصب گردند، هر کس که میزانهاى عملش سنگین باشد، کریم است و هر کسکه میزانهاى عملش سبک باشد، پست و لئیم (12)
مراحل نظارت و ارزیابى
در علم مدیریت، گفته مىشود که در یک نظام نظارت و ارزیابى درست وموفق، باید مراحل ذیل طى شود:
الف- تعیین نتایج مورد انتظار یا بایدها
ب -تعیین الگوهاى مطلوب
ج- تعیین نحوه جمعآورى اطلاعات (طراحى شبکه اطلاعاتى)
د- ارزیابى اطلاعات و نتیجهگیرى
این مراحل، در ارزیابى و نظارت الهى نیز مشهود است و نظارت دقیق وعادلانه خداوند متعال بر اعمال و نیات انسانها با پیمودن دقیق وجدى این مراحل، انجام مىشود:
مرحله اول
تعیین نتایج مورد انتظار (بایدها) خداوند متعال با فرستادن هزارانپیامبر: و چندین کتاب آسمانى، در هر عصر و زمانى و براى هر امتى،راه سعادت و تکامل را مشخص نموده است.
با فرستادن خاتم پیامبرانص و قرآن کریم نیز نعمتخود را بر بندگانتکمیل کرده، بایدها را تعیین نموده و راه صلاح و رستگارى رانمایانده است.
خداوند متعال در قرآن مىفرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا واما کفورا»(انسان: ); ما راه را به او نشان دادیم; خواه شاکرباشد و بپذیرد یا کفران کننده باشد و نپذیرد.
مرحله دوم
تعیین الگوهاى مطلوبخداوند علاوه بر اینکه انسان را هدایت نموده و راه تکامل و سعادت ورستگارى را به او نمایانده، الگوها و میزانهایى نیز براى او مشخصکرده است.
این الگوها و اسوهها، پیامبران و امامان: و افراد صالح مىباشنداز حضرت امام صادقع در تفسیر آیه شریفه «و نضع الموازین القسط..
» سؤال شد، فرمودند: «میزانها و معیارها، پیامبران و جانشینانآان هستند» (13) .
در روایت دیگرى، نقل شده است که: «میزانها و معیارها، امیرمومنان، علىع، و امامان که فرزندان اویند مىباشند» (14) به همین دلیل، در زیارت مطلقه امیر مومنان، علىع مىخوانیم:
«السلام على میزان الاعمال»; درود بر میزان سنجش اعمال.
این به این معناست که هر مسلمانى را از نظر ایمان و اخلاق و اعمال،با آن حضرت مقایسه مىنمایند; هر کس که باهتبیشترى به آن حضرتداشته باشد به مقامات عالى تکامل انسانى نزدیکتر بوده و هر چهشباهت کمتر باشد، از تکامل و سعادت دورتر است.
مرحله سوم
جمع آورى اطلاعات (طراحى شبکه اطلاعاتى)اطلاعات مورد نیاز براى ارزیابى و سنجش اعمال و رفتار انسانها بهصورت دقیق و کامل جمع آورى مىشود و هیچ چیزى از قلم نمىافتد،چنانکه خداوند متعال مىفرماید: «فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره ومن یعمل مثقال ذره شرا یره» (زلزال: 98)، هر کس به اندازهمثقالى، کار خیر یا شر انجام داده باشد در روز قیامتبه آن رسیدگىخواهد شد همانگونه که گفته شد، به منظور نظارت بر اعمال و رفتارانسانها و جمعآورى اطلاعات لازم براى ارزیابى و سنجش کارهایشان،ناظران متعددى، کار نظارت بر کارهاى انسان را بر عهده دارند و برتمام کارها و رفتار و افکار و نیات انسان دقیقا نظارت مىکنند و بهصورت کامل و جامع، ثبت و ضبط مىنمایند.
البته بىشک، نظارت خداوند متعال به تنهایى کافى است، اما تعددناظران و شاهدان اعمال و رفتار انسان، هم اتمام حجتبراى انساناست و هم اثرات تربیتى قوىترى دارد.
مرحله چهارم: ارزیابى اطلاعات و نتیجهگیرىمرحله نهایى در نظارت وارزیابى این است که با توجه به اطلاعات بهدست آمده، عملکرد شخص را با معیارها و بایدها مقایسه و اعمال اورا ارزیابى نمایند این کار نیز در قیامتبا دقت انجام مىشود و پساز بررسى کامل اعمال انسانها و ارزیابى دقیق کارکرد آنها، انسانهابه دو گروه عمده تقسیم مىشوند:
1- گروه اول کسانى هستند که نتیجه ارزیابى آنها مثبت استاینان رستگار هستند و به سعادت واقعى و ابدى ستیافتهاندقرآن مىفرماید: «فمن ثقلت موازینه فاولئک هم المفلحون»(مومنون:102);آنان که میزانهاى عملکردشان سنگین است رستگاراننددر جاى دیگرى نیز مىفرماید: «فهو فى عیشه راضیه» (قارعه:7); پساو در یک زندگى خشنودى خواهد بود.
2- گروه دوم کسانى هستند که نتیجه ارزیابى آنها منفى استاینان زیانکار هستند و پناهگاهشان جهنم است و جزاى اعمال زشتخودرا در آنجا خواهند دید.
قرآن کریم مىفرماید:«و من خفت موازینه فاولئک الذین خسرواانفسهم» (مومنون:103);کسانى که میزانهاى عملشان سبک است، آنها به خود ستم کردهاندو در جاى دیگرى مىفرماید: «فامه هاویه» (قارعه:.9); پناهگاهآنها جهنم است.
نکاتى درباره نظارت و ارزیابى الهى
در نظارت خداوند متعال براعمال و رفتار انسانها و ارزیابى و سنجش اعمال آن توسط خدا وفرشتگان، چندنکته مهم وجود دارد که به اختصار ذکر مىشوند
1- دقت در نظارت
از آیات قرآن کریم و روایات ائمه هدى:: به خوبى استفاده مىشود کهدر نظارت بر اعمال انسانها و بررسى و ارزیابى کارهاى آنها درقیامت، دقت و موشکافى کامل خواهد شد.
خداوند متعال در قرآن کریم، یکى از سفارشات لقمان به فرزندش راچنین نقل مىکند که لقمان به فرزندش گفت: «یا بنى، انها ان تکمثقال حبه من خردل فتکن فى صخره او فى السماوات او فى الارض یاءتبها الله»(لقمان:16)پسرم، اگر به اندازه سنگینى دانه خردلى (عمل خوب یا بد)باشد و در دل سنگى یا در گوشهاى از آسمانها یا زمین پنهان گرددخداوند آن را (در روز قیامتبراى حسابرسى) خواهد آورد.
این به معناى این است که در نظارت خداوند متعال بر اعمال و رفتارو نیات انسانها و ارزیابى خدا از اعمال، حتى کوچکترین و کماهمیتترین کارها و رفتارها از نظر دور نمىماند و محاسبه خواهد شد.
2- عمومیت نظارت و ارزیابى
نظارت خداوند متعال بر اعمال بندگان و ارزیابى حضرت حق از عملکردآنان، عمومیت دارد و منحصر به انسانهاى معمولى نیست، بلکهانسانهایى والا نیز که نزد خدا ارج و منزلتى دارند، مثل فرستادگانخدا و امامان: و رهبران امتها نیز مورد نظارت دقیق و ارزیابى قرارخواهند گرفتخداوند متعال در آیه6 سوره اعراف مىفرماید:
«ولنسئلن المرسلین» (اعراف:6); همانا از پیامبران سؤال خواهیمکرد (که آیا رسالتخویش را به نحو احسن انجام دادهاند؟) حضرت امیرالمؤمنینع نیز در بیان همین مطلب مىفرماید: پیامبران: نگه داشتهمىشوند و از آنان سؤال مىشود که آیا رسالتخویش را به امتهاى خودرساندهاند یا نه؟ و آنها خبر مىدهند که این وظیفه را انجامدادهاند» (15) .
3- ارزیابى خدا از سر اطلاع
خداوند متعال، عالم به غیب و شهود است و همه چیز را، اعم از پنهانیا آشکار مىداند.
نظارت و سؤال و سنجش از جانب او و گماشتن چندین شاهد و ناظر براىنظارت و گواهى بر اعمال بندگان، به منظور کسب اطلاع خودش نیست،بلکه براى اتمام حجتبر انسانها و آگاهى آنها از نتایج اعمالخودشان مىباشد قرآن کریم مىفرماید: «فلنقصن علیهم بعلم و ما کناغائبین» (اعراف:7); ما با علم و آگاهى خویش، تمام اعمال آنها رابرایشان شرح مىدهیم; زیرا هرگز از آنها غافل نبودیم.
نتیجه
از آنجا که خداوند متعال بهتر از هر کس دیگر، با ویژگىها و روحیاتانسان آشناست و انسان را کاملا مىشناسد چرا که خالق اوست و باتوجه به اینکه خداوند متعال خودش بر اعمال انسان نظارت مىکند وحتى علاوه بر خودش، ناظران دیگرى نیز معین نموده و این همه تاکیدبر روى نظارت و بررسى اعمال انسان مىکند، مىتوان استدلال کرد کهنظارت بر انسان، یک کار ضرورى و لازم است و مدیران مسلمان مجموعههاو سازمانهاى اسلامى نیز باید خود را موظف به نظارت بر عملکرد افرادسازمان خود نمایند و عملکرد آنها را دقیقا ارزیابى کنند.
نظارت در مدیریت اسلامى
یکى از ضرورتها در یک مدیریتسالم و موفق، وجود یک نظام کاملنظارت و بازرسى است و از آنجا که دین مبین اسلام، دینى کامل و جامعاست و پاسخگوى تمام نیازهاى تکاملى انسان مىباشد و هر آنچه کهتکامل و سعادت انسان در گرو آن باشد در آموزههاى دینى یافت مىشود،در این زمینه نیز دستوراتى دارد و مدیران مجموعهها و سازمانهاىاسلامى را به داشتن یک نظام دقیق، جدى، و عادلانه نظارت و بازرسىسفارش مىنماید، چرا که سلامت و موفقیت هر مجموعه و سازمانى وابستهبه وجود نظارت و بازرسى دقیق در آن سازمان است.
حضرت امیر مومنان، علىع، در عهدنامه معروف مالک اشتر، دربارهنظارت چنین دستور مىدهند: «با فرستادن ماموران مخفى و راستگو وباوفا، کارهاى آنان را زیر نظر بگیر; زیرا بازرسى مداوم و پنهانى،سبب مىشود که آنها به امانت دارى و مدارا با زیر دستان ترغیب شوند (16) در این قسمت از نامه، حضرت على(ع) علاوه بر دستور به داشتن نظارتو بازرسى و توصیه به مداومت در انجام آن، به خصوص به صورت پنهانى،به چند مورد از مزایا و فواید وجود نظارت نیز اشاره فرموده است;از جمله; امانت دارى کارکنان و مدارا کردن با زیر دستان و مراجعاندر قمست دیگرى از این نامه، حضرت علىع مىفرماید:اى مالک، باید وضعآنان را، چه آنها که در مرکز فرماندارى تو هستند و چه آنها که درگوشه و کنارند بازرسى و بررسى کنى. (17) آن حضرت در این بخش از نامه، علاوه بر اینکه مالک اشتر را موظفمىکنند که بر اعمال کارکنان خود نظارت داشته باشد و اعمال و رفتارآنان را بررسى و بازرسى نماید، به مساله دیگرى نیز اشارهفرمودهاند و آن این که نظارت و بازرسى باید به صورت جامع و کاملانجام شود و همه افراد سازمان و مجموعه مورد نظر را در برگیرد.
نظارت بر اطرافیان
حضرت علىع با اینکه به مالک اشتر دستور دادهاند که بر تمامکارکنان و زیردستان خود نظارت داشته باشد و اعمال و رفتار آنها رابازرسى و بررسى نماید و این دستور شامل اطرافیان نیز مىشود، امابه دلیل اینکه نظارت بر اطرافیان اهمیتبیشترى دارد، مساله نظارتبر کار آنها را جداگانه مطرح نموده و بر آن تاکید نمودهاند:
«اعوان و انصار (اطرافیان) خویش را سخت زیر نظر بگیر; اگر یکى ازآنان دستبه خیانت زد و بازرسان سرى تو متفقا چنین گزارشى دادند،به همین مقدار شهادت، قناعت کن و او را زیر تازیانه کیفر بگیر وبه مقدار خیانتى که انجام داده او را کیفر نما، سپس او را در مقامخوارى و ذلتبنشان و نشانه خیانتبر او بنه و قلا ده ننگ و تهمتبهگردنش بیفکن» (18) این همه تاکید و تعیین این مجازاتهاى سنگین،همه به دلیل اهمیتى است که نظارت و بازرسى، به ویژه نظارت وبازرسى اطرافیان، داراست
سیره پیامبر گرامى(ص)
وجود نظام نظارت و بازرسى لازمه حفظ سلامت و رشد و توسعه هر مجموعهو سازمان و موجب پیشرفت و تعالى کارکنان آن است.
با توجه به این اصل بود که پیامبر گرامىص هیچگاه از نظارت ومراقبتبر عملکرد کارکنان خود غافل نبودند و اغلب براى نظارت وبازرسى عملکرد کسانى که از سوى آن حضرت به کار گماشته مىشدند،بازرسان و ناظرانى مشخص مىنمودند تا اعمال و رفتار آنها را به طورمرتب، به آن حضرت گزارش کنند تا بر اساس این گزارشات، عملکرد ورفتار کارکنان خود را بسنجد و بر اساس این سنجش و ارزیابى،تصمیمات بعدى را اتخاذ نمایند حضرت امام رضاع در مورد سیره نظارتىو بازرسى پیامبر گرامىص مىفرماید: «سیره و روش پیامبرص این بودکه هر گاه سپاهى را به ماموریت مىفرستادند و فرماندهى براى آنتعیین مىکردند، برخى از افراد موثق و مورد اعتماد خود را بر اومىگماشتند تا رفتار و عملکرد او را زیر نظر بگیرد، براى رسول خداصگزارش کند» (19) .
سیره حضرت امیر مومنان على(ع)
حضرت علىع در دوران حکومت و مدیریتخود، در زمینه نظارت و مراقبتبر کارگزاران خود بسیار دقیق و هشیارانه عمل مىکردند پرداختن بهتمام سیره آن حضرت در حوصله این مختصر نیست.
به ناچار، تنها به ذکر مواردى از سیره آن بزرگوار اکتفا مىشودمالک بن کعب ارحبى، فرماندار عین التمر، از جانب حضرت بودحضرت در نامهاى خطاب به او نوشتند: «در حوزه خدمتت، کسى راجانشین بگذار و با گروهى از یارانتبیرون برو تا به سرزمین سوادعراق بگذرى و در میان دجله و عذیب درباره کارگزاران و کارکنان منپرسش و تحقیق کن و روش عملکرد آنان را نظارت و بازرسى نما. » (20) امیر مومنانع در این نامه، به مالک بن کعب ارحبى ماموریتمىدهد که بر عملکرد کارگزارانش در محدوده دجله و عذیب، نظارتکرده، کار آنها را بررسى نماید و به آن حضرت گزارش دهد.
در این نامه، همچنین، حضرت به او سفارش مىکنند که باید در نظارت وبررسى و گزارش خود، راستى را از یاد نبرد و بداند که کار بنىآدم،نزد خدا محفوظ است و او به همه چیز آگاهى دارد.
آن حضرت علاوه بر دستورهایى که براى نظارت و بازرسى به کارگزارانخود مىدادند، خود نیز در دوران حکومت و مدیریت، همواره بر عملکردو فعالیتهاى همه کارگزاران و زیردستان خویش نظارت کامل داشتند وبه طور مستمر، عملکرد آنان را بررسى مىکردند.
نامههایى که آن حضرت براى کارگزاران و عمال خود در شهرها واستانهاى گوناگون نوشته و در آنها، نقاط قوت و ضعف آنان را متذکرشدهاند گویاى این مطلب است که آن حضرت همواره بازرسان و ناظرانمخفى بر کارگزاران خود مىگماشت تا کلیه رفتار و عملکرد آنان را بهطور دقیق زیر نظر گرفته، بررسى نمایند و نتیجه این نظارت و بررسىرا براى آن حضرت گزارش کنند.
نظارت و مراقبتى که از جانب آن حضرت صورت مىگرفت، کاملا جدى، عمیقو دقیق بود، به گونهاى که حتى رکتیکى از کارگزاران آن حضرت دریک جشن و میهمانى، از نظر آن حضرت مخفى نمىماند، چنانکه وقتىعثمان بن حنیف، فرماندار بصره، در مجلس میهمانى (جشن عروسى) یکىاز ثروتمندان و اشراف بصره شرکت کرده بود، گزارش آن به زودى بهحضرت علىع رسید و آن حضرت بلافاصله در نامهاى خطاب به او چنیننوشتند: «اى پسر حنیف، به من گزارش رسیده که یکى از جوانان اشرافبصره تو را به خوان میهمانىاش دعوت کرده و تو به سرعتبه سوى آنشتافتهاى و در آنجا برایت غذاهاى رنگارنگ و ظرفهاى بزرگ غذا، یکىپس از دیگرى آورده مىشده است من گمان نمىکردم که تو میهمانى مردمىرا بپذیرى که نیازمندانشان از آن مهمانى محروم و ممنوع بوده، وثروتمندانشان دعوت شدهاند» (21) با دقت و تامل در بعضى از نامههاى حضرت على(ع) به کارگزارانخود، روشن مىشود که آن حضرت تنها به نظارت، بررسىها و گزارشهاىبازرسان و ناظران خود، اکتفا نمىکردند و فقط با تکیه بر آنها،عملکرد کارکنان خود را ارزیابى نمىنمودند، بلکه علاوه بر آنگزارشات، کارکنان خود را به حضور مىطلبیدند و از آنان در موردعملکرد و رفتار خودشان سؤال مىکردند و یا این که از آنان گزارشکتبى مىخواستند و بدین وسیله، عملکرد آنها را از خودشان نیز تحقیقمىکردند. این نشانگر نهایت دقت و احتیاط و کمال عدالت و انصاف استکه آن حضرت هنگام نظارت و بازرسى بر عملکرد کارگزارانش رعایتمىکرد; مثلا، در نامهاى به یکى از کارگزاران و فرمانداران خود چنینمىفرمایند: «به من خبر رسیده که تو زمینهاى آباد را ویرانکردهاى، آنچه توانستهاى تصاحب نمودهاى و از بیت المال که زیر دستتو بوده استبه خیانتخوردهاى فورا حساب خویش را برایم بفرست وبدان که حسابرسى خدا از حسابرسى مردم سختتر است» (22) .
یکى دیگر از نشانههاى وجود یک نظام دقیق نظارت و بازرسى در حکومتو مدیریتحضرت علىع و توجه خاص آن حضرت به مساله نظارت و ارزیابىعملکرد کارکنان و زیر دستان خود، نامهاى است که آن حضرت هنگاممعرفى عبدالله بن عباس به مردم بصره به عنوان استاندار جدید، خطاببه مردم آن شهر نوشتهاند.
قسمتى از آن نامه چنین است: «سخن او (عبدالله بن عباس) را بشنویدو مادامى که او از خدا و رسولش اطاعت کند، فرمانش برید.
پس اگر در میان شما بدعتى نهاد یا از مسیر حق منحرف شد، مطمئنباشید که او را از حکومتبر شما برکنار خواهم کرد» (23) در این نامه، حضرت على(ع) به مردم بصره قول حتمى مىدهند که اگراستاندارى که او معرفى مىکنند، بدعتى بگذارد یا منحرف شود، او رابرکنار خواهند کرد و این نشان مىدهد که حضرت، نظام نظارت وارزیابى دقیق و مطمئنى داشتهاند که بر مبناى آن، همواره کارگزارانخود را زیر نظر داشته و مراقب اعمال و رفتار آنها بودهاند در صورتمشاهده هر گونه تخلف یا انحراف، آنها را از کار برکنار مىکردهاند.
توجه حضرت علىع به نقاط قوت و ضعف: روشن است که ناظر نباید فقط برنقاط ضعف افراد تاکید ورزد، اما برخى چنین مىپندارند که در نظارتو بازرسى، باید صرفا به دنبال یافتن نقاط ضعف عملکرد افراد بوده،در حالىکه در یک نظام موفق و سالم نظارت و بازرسى، باید نقاط قوتو نقاط ضعف افراد، در کنار یکدیگر، مورد توجه و دقت قرار گیرد واز توجه صرف به نقاط ضعف افراد پرهیز شود; چرا که توجه صرف بهنقاط ضعف کارکنان سازمان، آنها را نسبتبه نظارت بدبین مىکند وموجب ایجاد روحیه مقاومت در برابر نظارت و بازرسى خواهد شد،همچنان که در بیشتر سازمانها چنین حالتى وجود دارد و افراد سازمانگمان مىکنند در نظارت و بازرسى، تنها به نقاط ضعف آنها توجه مىشودو ناظران و بازرسان فقط کاستىها و نقاط ضعف آنها را ثبت مىکنند وبه دلیل چنین نگرشى به نظارت، معمولا افراد سازمان در مقابل نظارتو بازرسى مقاومت مىکنند و از آن دل خوشى ندارند حضرت امیرالمؤمنینعلىع به این مساله نیز توجه داشتهاند و در عهدنامه مالک اشتر،این مساله را به او گوشزد کرده و به مالک اشتر دستور دادهاند کهعملکرد زیردستان خود را زیر نظر داشته و ناظرانى براى بررسى اعمالو رفتار آنان داشته باشى و در این نظارت و بازرسى، هم نقاط قوتعملکرد آنها را مورد توجه قرار ده و هم نقاط ضعف و منفى را.
آن حضرت در بخشى از نامه خود به مالک اشتر، چنین مىفرماید:
«فراموش مکن که باید بر آنان، بازرسان مخفى از مردمان امین وحقگوى که در میان مردم به این صفتشناخته شدهاند بگمارى تا زحماتو تلاش آنان را براى تو ثبت کنند و آنان مطمئن باشند که زحمات وتلاشهاى آنان را مىدانى» (24) .
حضرت در این بخش از نامه اولا، تاکید دوباره مىکنند که بایدبازرسان و ناظران مخفى براى مراقبت و بررسى عملکرد کارکنان داشتهباشى ثانیا، دستور مىدهند که به نقاط قوت و مثبت کارکنان و تلاشهاو فداکارىهاى آنان توجه داشته باشد تا آنان بدانند که تلاش آناندور از چشم مافوق خود نیست و لذا، به این تلاشها ادامه دهند ودلگرمتر شوند در بخش دیگرى از این نامه، توجه مالک اشتر را بهنقاط ضعف و خیانتها و انحرافهاى احتمالى کارکنان معطوف داشته وچنین فرمودهاند: «اطرافیان خود را تحت نظر بگیر; اگر یکى از آنهادستبه خیانت زد و بازرسان تو همگى چنین گزارش دادند، به همینمقدار از شهادت و گواهى قناعت کن و او را زیر تازیانه کیفربگیر...» (25) وجود بازرسان متعدد: از این قسمت از نامه مالک اشترکه ذکر شد نکته دیگرى را نیز مىتوان استنباط کرد و آن این که درنظارت و بازرسى، نباید به وجود یک بازرس و ناظر اکتفا شود، بلکهباید بازرسان و ناظران متعددى وجود داشته باشد; زیرا حضرت فرمود:
«اگر یکى از آنان دستبه خیانت زد و بازرسان تو همگى چنین گزارشدادند...» پس معلوم مىشود که باید بازرسان متعددى وجود داشتهباشد و این به آن دلیل است که اعتماد به گزارش یک بازرس صحیحنیست; زیرا احتمال خطا و اشتباه و غرضورزى شخصى وجود دارد.
ویژگىها و صفات بازرسان: با توجه به اهمیت و حساسیتبالاى نظارت،بازرسان و ناظران باید داراى ویژگىهاى الهى و انسانى باشندبه چندمورد از این ویژگىها اشاره مىشود:
1 و 2- خداترسى و تواضع:
در عهدنامه مالک اشتر آمده است: «براى رسیدگى و بررسى کارهاىمردم، افراد مطمئن را که خداترس و متواضع هستند به کاربگمار» (26)
3 و4- صداقت و وفادارى:
بگمار که صادق و وفادارند.حضرت على(ع) فرمود:«ناظرانى انتخاب کنو به کار » (27)
5 و6- امانت و حقگویى:
در جاى دیگرى، حضرت على(ع) مىفرماید:
«فراموش مکن که باید بر آنان، بازرسان مخفى از کسانى که در میانمردم به امانت و حقگویى شناخته شدهاند بگمارى» (28)
نتیجه
نظارت و کنترل یکى از وظایف اصلى مدیران در سازمانهاست و موفقیتبرنامههاى سازمان در گرو داشتن نظام دقیق نظارتى است.
بدون وجود نظارت صحیح و بازرسىهاى لازم، فعالیتهاى سازمان موفقنبوده و به نتیجه نخواهد رسید.
مدیران بدون داشتن نظارت کافى بر عملکرد کارکنان و اجراىبرنامهها، به اهداف و برنامههاى از پیش تعیین شده خود دست نخواهندیافت علاوه بر اینکه نظارت در مدیریت امروز یکى از ضرورتهاى اساسىاست، خداوند متعال نیز همواره بر اعمال و رفتار انسانها دقیقانظارت دارد و عملکرد انسان را در مورد ارزیابى و سنجش عادلانه قرارمىدهد اساسا نظارت و بازرسى یکى از سنتهاى ثابت الهى است.
پیامبر گرامىص و حضرت علىع در زمانى که حکومت و مدیریت جامعه رابرعهده داشتند، همواره بر اعمال و رفتار کارکنان و کارگزاران خودنظارت داشتند و با توجه به نتایج این نظارت و بازرسىها، کارگزارانخود را مورد ارزیابى و سنجش قرار مىدادند.
بر این اساس، در نظام مقدس جمهورى اسلامى، که افتخارش این است کهنظامى دینى و اسلامى و پیرو دستورات الهى و پیامبر اکرمص و امامانمعصوم: است، باید بر عملکرد مدیران و کارکنان سازمانها دقیقانظارت وجود داشته باشد.
بر اساس این نظارت دایمى و دقیق، عملکرد افراد مورد ارزیابى وسنجش قرار گیرد و تمامى تصمیمات مربوط به کارکنان، اعم از پاداش،ترفیع و مانند آن، بر اساس نتایجبه دست آمده از این ارزیابىهاانجام شود البته در نظارت بر اعمال کارکنان و کارگزاران نظام بایدیک نکته همواره مدنظر باشد و آن اینکه هم بر نقاط قوت نظارت شود وهم بر نقاط ضعف افراد و در ارزیابى عملکرد افراد این دو عمل،همراه یکدیگر، مدنظر باشد، نه اینکه فقط به نقاط ضعف توجه شود ونقاط قوت افراد فراموش گردد; چرا که در آن صورت، نوعى نگرش منفىنسبتبه نظارت و ارزیابى در میان کارکنان به وجود خواهد آمد کهنتیجه آن مقاومت افراد در مقابل نظارت و ارزیابى خواهد بود.
نکته دیگرى که در نظارت بر اعمال افراد و ارزیابى عملکرد آنهاباید بدان توجه داشت، این است که براى نظارت بر اعمال کارکنانسازمان باید حتما از چند نفر ناظر و بازرس استفاده کرد و بهبازرسى و نظارت یک نفر اکتفا ننمود; زیرا اگر ناظر و بازرس یک نفرباشد، هم خطا و اشتباه او زیاد است و هم احتمال دخالت دادن مسائلشخصى و غرضورزى نسبتبه بعضى از افراد زیاد مىشود.
اما اگر ناظران و بازرسان چند نفر باشند، این احتمالات در موردآنها کاهش مىیابد و اعتماد نسبتبه گزارشهاى آنها بالا مىرود.
البته بازرسان نیز باید از میان افراد مورد اعتماد و وثوق انتخابشوند.
پىنوشتها
1- کونتز و همکاران، اصول مدیریت، ترجمه طوسى و همکاران، ج 2، ص388.
2- همان، ج 2، ص 388.
3-J. A . Stoner & R E Freeman Managment 600 P
4 -IbidP. 601
5- سید مهدى الوانى، مدیریت عمومى، ص97.
6-Historical Standards
7-External Standards
8 -Ibid 601 P
9-IbidP 601
10- اصول کافى، کلینى، جلد 1، صفحه 190.
11- سفینه البحار، جلد 2، ماده یوم.
12- تفسیر نورالثقلین، جلد 5، صفحه 660.
13- بحارالانوار، مجلسى، جلد7، صفحه 252.
14- بحارالانوار، مجلسى، جلد7، صفحه 251.
15- تفسیر نورالثقلین، جلد 2، صفحه 4.
16و17و18- نهج البلاغه، نامه53.
19- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، جلد 11، صفحه 44.
20- تاریخ یعقوبى، جلد 2، صفحه 205.
21- نهج البلاغه، نامه 45.
22- نهج البلاغه، نامه 40.
23- الجمل، شیخ مفید، صفحه 224.
24-25-26-27-28- نهج البلاغه، نامه53.