آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰۲

چکیده

متن

یکى از حیاتى‏ترین ارکان یک مدیریت‏سالم و کارامد وجود یک نظام‏کامل و دقیق نظارت و بازرسى است.
البته ضرورت وجود نظارت به معناى نداشتن اعتماد به کارکنان سازمان‏نبوده و سفارش به داشتن یک نظام قوى نظارتى نیز به معناى توصیه به‏نداشتن اعتماد به کارکنان نیست، بلکه باید در یک عبارت کوتاه گفت:
«اعتماد در سازمان خوب است، ولى نظارت لازم است.
» و این دو تصاد و منافاتى با هم ندارند; چرا که نظارت، تنها جست‏و جو براى دست‏یابى به نقاط ضعف و کاستى‏هاى کارکنان سازمان نیست،بلکه در نظارت، هم باید به دنبال نقاط قوت و توانایى‏هاى افراد بودو هم به دنبال نقاط ضعف و کاستى‏هاى آنان; زیرا شناخت نقاط مثبت واستعدادها و توانایى‏هاى افراد نقش به سزایى در بالا بردن کارایى‏سازمان دارد و مدیریت‏سازمان با توجه به توانایى‏هاى شناخته شده‏افراد، مى‏تواند تصمیمات معقول و صحیح‏ترى در مورد کارکنان سازمان ونقش‏هاى سازمانى آن‏ها بگیرد.
و این، هم کارایى و موفقیت‏سازمان را به دنبال خواهد داشت و هم به‏رشد و تکامل و پیشرفت کارکنان سازمان کمک خواهد کرد.
از آن‏جا که دین مبین اسلام دینى کامل و جامع و پاسخ‏گوى تمام‏نیازهاى تکاملى انسان است.
و هر آنچه تکامل و سعادت انسان در گرو آن باشد در آموزه‏هاى دینى‏یافت مى‏شود، در این زمینه نیز دستوراتى دارد و مدیران مسلمان رابه داشتن یک نظام دقیق، جدى و عادلانه نظارت و بازرسى سفارش مى‏کند;چراکه سلامت و موفقیت هر سازمانى وابسته به وجود نظام نظارتى دقیق‏در آن سازمان است.
این نوشتار در سه فصل تهیه شده که فصل اول به بحث نظارت در مدیریت‏پرداخته، در فصل دوم به این مساله اشاره شده که نظارت بر عملکردانسان‏ها یکى از سنت‏هاى ثابت الهى است و خداوند متعال همواره ناظراعمال انسان‏هاست و در فصل سوم نیز به برخى از دستورات پیامبرگرامى اسلام(ص) و ائمه هدى علیهم السلام اشاره شده است.
در ادامه نیز نیم نگاهى به سیره عملى پیامبر گرامى اسلام(ص) و حضرت‏امیر مومنان، على(ع) افکنده شده است.
نظارت در مدیریت
یکى از ضرورت‏ها در موفقیت‏برنامه‏هاى سازمان‏ها وجود یک نظام دقیق‏نظارتى است.
انجام فعالیت‏هاى سازمان همراه با موفقیت نخواهد بود، مگر آن‏که‏نظارت و بازرسى‏هاى لازم نسبت‏به آن صورت گیرد.
وجود یک نظم نظارتى در سازمان، مدیریت را نسبت‏به نحوه تحقق هدف‏هاو انجام عملیات آگاه ساخته و او را قادر مى‏سازد که پیگرى‏هاى لازم‏را انجام دهد.
سازمان بدون داشتن یک نظام دقیق نظارت، نمى‏تواند به تمام اهداف‏مورد نظر خود دست‏یابد و از امکانات و منابع موجود، به نحو مؤثر ودرست استفاده کند.
اطمینان از این‏که اجراى برنامه و هدایت آن درست انجام مى‏شود و درصورت مشاهده انحراف، براى تصحیح آن اقدام لازم به عمل مى‏آید،نیازمند یک نظام مؤثر و دقیق نظارتى است.
بنابراین، یکى از وظایف اساسى مدیر، نظارت و کنترل است که البته‏این وظیفه با سایر وظایف مدیر رابطه تنگاتنگ دارد.
در این میان، ارتباط نظارت و کنترل با برنامه‏ریزى بیش‏تر و روشن‏تراست; زیرا در صورت وجود نظارت و کنترل است که برنامه‏ریز به صحت ودرستى پیش‏بینى‏هاى خود پى مى‏برد.
از سوى دیگر، نظارت نیز بدون وجود برنامه، مفهومى ندارد و کارى‏عبث و بیهوده خواهد بود.
به دلیل این ارتباط تنگاتنگ میان نظارت و برنامه‏ریزى است که برخى‏از نویسندگان علم مدیریت، نظارت و برنامه‏ریزى را به دو تیغه یک‏قیچى تشبیه کرده‏اند که بدون هر یک از تیغه‏ها، قیچى قادر به‏کارکردن نیست و فایده‏اى نخواهد داشت (1) .
تعریف «نظارت‏»
«نظارت‏» فعالیتى است که «بایدها» را با «هست‏ها»،«مطلوب‏ها» را با «موجودها» و «پیش‏بینى‏ها» را با«عملکردها» مقایسه مى‏کند و نتیجه این مقایسه، تصویر روشنى ازتشابه یا تمایز بین این دو گروه از عوامل خواهد بود که در اختیارمدیران سازمان‏ها قرار مى‏گیرد تعاریف گوناگونى از نظارت و کنترل‏ارائه شده است که در همه آن‏ها یک نقطه اشتراک وجود دارد و آن‏این‏که نظارت عبارت است از مقایسه بین آنچه هست و آنچه باید باشد.
عده‏اى از نویسندگان مدیریت، «نظارت‏» را چنین تعریف مى‏کنند:
«نظارت عبارت است از سنجش و اصلاح عملکرد براى به دست آوردن این‏اطمینان که هدف‏هاى سازمان و طرح‏هاى اجرایى آن با کامیابى به انجام‏رسیده است‏» (2) .
فرایند نظارت
فرایند نظارت و کنترل داراى چهار مرحله اساسى است:
1- تعیین استانداردها و معیارهایى براى اندازه‏گیرى
2 -اندازه‏گیرى عملیات و عملکرد
3 -مقایسه عملکرد با استانداردها
4 -اقدامات اصلاحى
اقدامات چهارگانه مزبور در مورد نظارت، در نمودار ذیل نشان داده‏شده است: (3) .
1 تعیین استانداردها و معیارهایى براى اندازه‏گیرى (4) تعیین استاندارد که براى موفقیت و کارایى یک نظام نظارتى لازم است‏عبارت است از بیان هدف‏هاى سازمان در قالب نتایج قابل اندازه‏گیرى ودقیق.
در تعیین استاندارد و معیار، تاکید اصلى بر این است که اهداف‏سازمان به صورت کمى و قابل سنجش بیان شوند; چراکه اهدافى که به‏صورت کیفى بیان گردند، قابل اندازه‏گیرى و سنجش نخواهند بود و این،نظارت را با مشکل مواجه خواهد کرد.
لذا، اهداف کیفى و کلى را باید به صورت هدف‏هاى ریز و کوچک و به‏صورت اعداد و ارقام ذکر کرد تا هنگام نظارت بتوان آن‏ها را موردارزیابى و سنجش قرار داد.
در یک تقسیم‏بندى کلى، مى‏توان استانداردها را به دو نوع عمده تقسیم‏کرد:
1- استانداردهاى کمى:
استانداردهاى هزینه، درآمد سرمایه، و برنامه‏از این قبیل است.
2- استانداردهاى کیفى: این نوع از استانداردها بر کیفیت تولیدات‏یا خدمات نظر دارند و مطلوبیت آن‏ها را تعیین مى‏کنند.
در یک تقسیم‏بندى دیگر، استانداردها را بر اساس نحوه به دست‏آمدنشان، در چند گروه طبقه‏بندى مى‏کنند: (5) 1 -استانداردهاى تاریخى: (6) این نوع استانداردها براساس تجربیات و اطلاعات گذشته به دست آمده وبه همین دلیل، استانداردهاى تاریخى نام دارند.
2- استانداردهاى تطبیقى یا خارجى (7) این نوع استانداردها از سایرسازمان‏ها و واحدهاى مشابه اقتباس‏مى‏شوند.
2- اندازه‏گیرى عملکرد و عملیات (8) یکى از مراحل مهم و اساسى در فرایند نظارت، تهیه و جمع‏آورى اطلاعات‏لازم در مورد عملکرد و عملیات است.
یک نظام نظارتى بدون در اختیار داشتن اطلاعات کافى، صحیح و به موقع‏نمى‏تواند نقش مؤثرى ایفا کند.
بنابراین، طراحى یک شبکه اطلاعاتى که قادر باشد براى مسوولان اطلاعات‏لازم را فراهم سازد و به موقع در اختیار آنان قرار دهد، در نظارت‏حیاتى و ضرورى است.
و از آن‏جا که نظارت دایمى و مستمر بر عملکرد افراد و یا فرایندکارها، به دلایل‏متعدد از جمله هزینه و وقت زیاد، امکان ندارد، لازم‏است که در جمع‏آورى اطلاعات به نقاط مهم و حساس توجه بیش‏تر داشته‏باشیم و اطلاعات مربوط به آن‏ها را جمع‏آورى نماییم; چراکه این کارموجب به دست آوردن نتایج‏بیش‏تر با هزینه و وقت کم‏تر مى‏شود.
یکى از مسائل اساسى که در نظام‏هاى نظارتى نقش مهمى دارد و درنظام‏هاى اطلاعاتى مدیریت مورد بحث و توجه قرار مى‏گیرد، وجود اطلاعات‏مناسب است; چراکه اطلاعات اضافى و زاید به همان اندازه مشکل آفرین‏است که اطلاعات ناقص مساله‏ساز مى‏باشند.
مدیران گاهى به دلیل اطلاعات بیش از حدى که به دست آن‏ها مى‏رسد و یابه دلیل آن‏که این اطلاعات بر حسب نیازها درجه‏بندى نشده‏اند، اگر همه‏وقت‏خود را نیز صرف مطالعه آن‏ها نمایند باز هم با کمبود وقت مواجه‏خواهند شد.
شبکه اطلاعاتى باید طورى طراحى و تنظیم شود که اطلاعات لازم را دراختیار مسوولان قرار دهد، اما از دادن اطلاعات اضافى و زاید بپرهیزدپس در این مرحله، دو نکته اساسى وجود دارد: یکى این‏که نظارت درکجا باشد و دوم این‏که این اطلاعات به دست آمده به چه اندازه باشدمقایسه اطلاعات با استانداردها (9) مرحله سوم در فرایند نظارت این است که اطلاعات مربوط به عملکردواقعى و عملیات انجام شده را با استانداردها و معیارها مقایسه وتطبیق کنیم.
مقایسه اطلاعات واقعى با شاخص‏ها و استانداردها باید به گونه‏اى باشدکه هم قابل فهم باشد و هم امکان تصمیم‏گیرى و اقدامات اصلاحى راممکن سازد.
در ارائه اطلاعات و مقایسه آن با استانداردها، بهتر است ازجدول‏هایى استفاده شود که مقایسه آن‏ها براى مسوولان و مدیران آسان‏باشد و گزارش‏ها در این مورد به گونه‏اى تهیه شود که مطالعه آن‏ها وتجزیه و تحلیلشان کار دشوارى نباشد.
در صورتى که ارقامى که باید مقایسه شوند، زیاد باشد و به شکل منظم‏میزان انحراف از معیارها را نشان دهند، بهتر است از رایانه نیزاستفاده شود.
اقدامات اصلاحى
پس از این‏که میان عملکرد یا عملیات واقعى و استانداردها مقایسه وتطبیق انجام شد، در صورتى که نتیجه حاصل از مقایسه حاکى از آن‏باشد که پیش‏بینى‏ها به درستى عمل شده و عملکرد با استاندارد مطابقت‏دارد، در آن صورت، هیچ اقدامى لازم نیست.
اما اگر نتیجه مقایسه حاکى از وجود انحرافات و مغایرت‏هایى میان‏عملکرد واقعى و استاندارد باشد، باید علت‏یا علت‏هاى این مساله راجست وجو کرده و در جهت رفع آن‏ها و انجام اقدامات اصلاحى اقدام کردالبته هدف اصلى یک نظام مؤثر نظارتى این است که با نظارت دقیق برکارها بتواند از هرگونه اشتباه و انحراف جلوگیرى کند و عملکرد وعملیات را با برنامه‏هاى پیش‏بینى شده و اهداف مورد نظر تطبیق نمایدولى احتمال این‏که عملکرد واقعى یا عملیات انجام شده کاملا بااستانداردها و برنامه‏ها منطبق باشد و داراى هیچ‏گونه انحراف یاتغییرى نسبت‏به پیش‏بینى‏هاى انجام شده نباشد بسیار کم است.
لذا، اگر اقدامات اصلاحى انجام نشود نظام نظارتى ناقص و بى‏نتیجه‏خواهد بود و هیچ‏گونه آثار مثبتى در پى نخواهد داشت.
ذکر این نکته نیز لازم است که اگر اختلاف بین نتایج‏به دست آمده وپیش‏بینى‏هاى برنامه زیاد باشد، بهتر است‏خود برنامه و هدف‏هاى آن‏نیز مورد تجدید نظر قرار گیرد; زیرا یا توجه لازم و مناسب به منابع‏و امکانات موجود نشده و یا این‏که پیش‏بینى‏ها و جهت‏گیرى برنامه‏ریزى‏اشتباه بوده است که در هر دو صورت، انجام اقدامات اصلاحى و تصحیح‏انحرافات، لازم و ضرورى است.
ویژگى‏هاى نظارت مؤثر
1- دقت:
یکى از ضرورت‏ها در مؤثر بودن نظام نظارتى، دقت آن است;یعنى: بایداطلاعات به دست آمده کاملا دقیق باشند.
2- به موقع بودن:
نظارت باید به موقع صورت گیرد و گزارش آن بایدهرچه سریع‏تر دراختیار مدیران قرار گیرد تا اقدامات اصلاحى را در صورت نیازانجام دهند.
3- مبتنى بر هدف و برنامه بودن:
نظارت مؤثر، نظارتى است که مبتنى‏بر هدف و برنامه مشخصى باشد.
4- تاکید بر نقاط راهبردى: از آن‏جا که نظارت بر تمام کارها وعملیات ممکن نیست و چنین کارى ضرورتى هم ندارد، نظارت باید توجه‏اصلى خود را بر نقاط حساس و راهبردى معطوف دارد.
منظور از نقاط حساس و راهبردى نقاطى است که انحراف و اشتباه درآن‏ها موجب صدماتى سنگین مى‏شود. بنابراین، نظارت بر آن‏ها موجب‏کارایى بیش‏تر مى‏شود.
5- انعطاف‏پذیرى:
از آن‏جایى که بیش‏تر سازمان‏ها در محیطى پویا ومتحول کار مى‏کنند، یک‏نظام نظارتى خشک و غیر منعطف با آن‏ها مناسبت ندارد و نظام نظارتى‏باید به گونه‏اى باشد که بتواند خود ار با تغییرات و تحولات محیطى‏منطبق کند.
6- مقرون به صرفه بودن:
نظارت مستلزم صرف هزینه و زمان است‏بنابراین، هزینه اجراى نظارت‏باید کم‏تر از فواید حاصل از نظام نظارتى باشد.
7- تناسب با مقتضیات:
نظام نظارتى سازمان باید طورى طراحى و اجراشود که با کارها،عملیات و پست‏هاى گوناگون تناسب داشته باشد; چرا که هر کارى و هرپستى در سازمان نظارت خاصى را مى‏طلبد و نظام نظارت در صورتى مؤثرخواهد بود که به این اصل مهم توجه داشته باشد
8- مقبولیت داشتن:
نظارت‏هاى شدید و خشک موجب ایجاد روحیه مقاومت در کارکنان شده، به‏تضعیف روحیه و کاهش بازدهى منجر مى‏شود بنابراین، براى ایجاد یک‏نظام نظارتى مؤثر و کارا، رعایت نکات ذیل ضرورى است:
الف- حمایت مدیران عالى سازمان
ب -اطلاع و اشتراک تمامى مدیران
ج- توجیه تمامى کارکنان
د- ایجاد ارتباطات مناسب
9- توجه به اهداف سازمان:
هدف نهایى از نظارت، رسیدن به هدف‏هاى سازمان است.
جمع‏آورى اطلاعات، تعیین استانداردها و...، همه ابزارى هستند براى‏دستیابى به هدف‏هاى اصلى سازمان.
نظارت;سنت ثابت الهى
یکى از سنت‏هاى ثابت الهى، نظارت کامل، دقیق و مداوم بر اعمال ونیات انسان‏ها و بازرسى و ارزیابى آن‏هاست‏خداوند متعال در این‏دنیا، دقیقا بر تمام اعمال، گفتار و نیات انسان‏ها نظارت دارد و برمبناى همین نظارت دقیق و کامل است که در روز قیامت، همه کارهاى‏انسان را مورد ارزیابى و سنجش قرار مى‏دهد و پاداش یا کیفر مناسب‏را براى هر یک از آن‏ها تعیین مى‏کند. خداوند سبحان، در قرآن کریم‏بارها در آیات متعدد، مساله نظارت و بازرسى اعمال بندگانش رامطرح کرده و خود را شاهد و ناظر کارهاى بندگان خود معرفى مى‏نماید:
«و قل اعملوا فسیرى الله عملکم و رسوله والمومنون و ستردون الى‏عالم الغیب و الشهاده فینبئکم بما کنتم تعملون‏» (توبه:105); (اى‏پیامبر)، بگو عمل کنید، خداوند و رسول خدا و مومنان اعمال شما رامى بینند و به زودى به سوى کسى باز مى‏گردید که پنهان و آشکار رامى‏داند و شما را به آنچه عمل مى‏کردید خبر مى‏دهد همچنان که از این‏آیه شریفه استفاده مى‏شود و در آیات دیگر قرآن و روایات‏معصومان‏علیهم السلام بیان شده است، خداوند متعال علاوه بر این‏که‏تمام کارهاى انسان‏ها را مى‏بیند و آن‏ها را به دقت زیر نظر دارد،افکار و نیات انسان‏ها نیز تحت نظارت کامل و دقیق الهى است. بااندک تاءملى در آیات قرآن کریم و روایاتى که از پیامبر(ص) و ائمه‏هدى علیهم السلام رسیده، چنین برداشت مى‏شود که شش گروه، کار نظارت‏بر اعمال و افکار و نیات انسان‏ها را بر عهده دارند:
1- خداوند سبحان:
پیش از همه و برتر و بالاتر از همه، ذات پاک خداوند بر اعمال ورفتار و نیات بندگانش نظارت مى‏نماید و در قرآن کریم در این باره‏مى‏فرماید: «و ما تکون فى شان و ما تتلوا منه من قرآن و لا تعملون‏من عمل الا کنا علیکم شهودا اذ تفیضون فیه.. .» (یونس: 61); در هرحال که باشى و هر آیه‏اى از قرآن که بخوانى و هر کارى را انجام‏دهید، ما شاهد و ناظر بر شما هستیم، هنگامى که در آن کار واردمى‏شوید. پس نخستین ناظر بر اعمال انسان، خود خداوند متعال است‏حضرت امام خمینى(ره) نیز فرمودند: «عالم محضر خداست در محضر خدامعصیت نکنید.»
واقعیت این است که اگر انسان این حقیقت را همیشه نصب‏العین خودقرار دهد و خداوند متعال را همواره شاهد و ناظر بر کارهاى خودبداند و به عبارت دیگر، خود را همواره در محضر خدا ببیند، ازهرگونه لغزش و خطا و خیانت مصون خواهد ماند پر واضح است که نظارت‏و شهادت خداى متعال، براى همه چیز و همه کس کافى است و ضرورتى به‏وجود ناظران دیگر احساس نمى‏شود، اما لطف خداوند و عدالت او ایجاب‏مى‏کند که ناظران و شاهدان دیگرى نیز براى نظارت بر کارهاى انسان‏هامعین نماید
2- پیامبران و امامان علیهم السلام قرآن کریم در این‏باره‏مى‏فرماید:«فکیف اذا جئنا من کل امه بشهید و جئنا بک على هولاءشهیدا» (نساء: 41); چگونه خواهد بود آن روز که از هر امتى گواهى‏مى‏آوریم و تو (پیامبر خاتم) را گواه بر این امت (اسلام) قرارمى‏دهیم. خداوند متعال در این آیه مى‏فرماید که پیامبر گرامى‏اسلام(ص) در روز قیامت، بر امت‏خود گواهى خواهد داد و روشن است که‏گواهى آن روز، بدون وجود نظارت در این دنیا، درست نخواهد بود.
لذا، پیامبرص در این دنیا ناظر بر اعمال امت‏خود مى‏باشددر ذیل این آیه شریفه، امام صادق(ع) مى‏فرماید: «این آیه درباره‏امت محمدص نازل شده که در هر قرنى براى آن‏ها، امامى از ما خواهدبود گواه بر آنان و محمدص گواه بر همه ماست‏» (10) .
3- فرشتگان:
علاوه بر نظارت خداوند متعال و پیامبران و امامان‏علیهم السلام‏عده‏اى از فرشتگان نیز مامور نظارت بر اعمال و رفتار و نیات‏انسان‏ها مى‏باشند.
قرآن کریم در این‏باره مى‏فرماید:«و جاءت کل نفس معها سائق وشهید» «ق: 21) ; در آن روز (قیامت)، هر انسانى وارد صحنه محشرمى‏شود، در حالى که فرشته‏اى با اوست که او را به سوى حساب سوق‏مى‏دهد و شاهدى از فرشتگان است که بر اعمال او شهادت مى‏دهد.
4- اعضاى بدن انسان:
همه اعضاى بدن انسان، شاهد و ناظر اعمال اومى‏باشند، اما در قرآن‏کریم به نظارت و گواهى چند تا از آن‏ها تصریح شده است.
از جمله آن‏ها مى‏توان به زبان، دست، پا، چشم و گوش اشاره کردآیه 24 سوره مبارکه نور مى‏فرماید:«یوم تشهد علیهم السنتهم وایدیهم و ارجلهم بما کانوا یعملون‏»; روزى که زبان و دست و پاى‏آنان، به آنچه انجام داده‏اند شهادت خواهد داد.
5- زمان:
زمان نیز که یکى از مخلوقات الهى است که به اذن خداوندمتعال، دراین دنیا بر اعمال و رفتار انسان‏ها نظارت داردو در قیامت گواهى وشهادت خواهد داد. حضرت امیرالمؤمنین، على(ع) مى‏فرماید: «هیچ روزى‏بر فرزند آدم نمى‏گذرد، مگر این‏که به او مى‏گوید: اى فرزند آدم، من‏روز تازه‏اى هستم و بر تو گواه هستم.
در من سخن نیکو و خوب بگو و کار نیک انجام بده تادر قیامت‏به نفع‏تو گواهى دهم.» (11)
6- زمین:
زمینى که زیر پاى ما قرار دارد و ما همواره میهمان آن هستم و ازما با انواع نعمت‏ها و برکاتش پذیرایى مى‏کند مراقب و ناظر اعمال ورفتار ماست و در روز قیامت آن‏ها را بازگو خواهد کرد خداوند متعال‏در این مورد مى‏فرماید:«اذا زلزلت الارض زلزالها و اخرجت الارض‏اثقالها و قال الانسان مالها یومئذ تحدث اخبارها» (زلزال: 1 5);هنگامى که زمین شدیدا به لرزه درآید و زمین بارهاى سنگینش را خارج‏سازد و انسان مى‏گوید زمین را چه مى‏شود (که این‏گونه مى‏لرزد) در آن‏روز، زمین تمام خبرهاى خود را بازگو مى‏کند. از این آیات استفاده‏مى‏شود که زمین در قیامت اخبار خود را بازگو خواهد کرد و این یقینامسبوق به نظارتى است که دراین دنیا بر اعمال انسان‏ها دارد.
اهدف از نظارت الهى
هدف از این نظارت دقیق، گسترده و کامل و وجود این همه ناظر و شاهدبر اعمال و رفتار و نیات انسان‏ها، این است که انسان، خود راهمواره در محضر خدا و سایر ناظران احساس کند و آن‏ها را شاهد وناظر اعمال خود ببیند تا کم‏تر به سوى نافرمانى خدا و زیر پاگذاشتن قوانین و مقررات الهى کشیده شود.
حال این سؤال مطرح مى‏شود که چرا على‏رغم این‏گونه اعتقادات،نافرمانى و سرپیچى از دستورات و قوانین الهى وجود دارد؟در جواب،باید گفت که این به دلیل عدم توجه کامل و غفلت انسان‏ها از این‏نکته مهم اعتقادى است، و گرنه انسانى که خود را همیشه در محضر خداو پیامبر و دیگر ناظران ببیند و آن‏ها را شاهد و ناظر بر کارهاى‏خود بداند، به هیچ وجه، جرات معصیت‏به خود نمى‏دهد و نافرمانى حق‏نمى‏کند.
ارزیابى و سنجش اعمال
خداوند متعال تنها به نظارت صرف بر اعمال بندگانش اکتفا نمى‏کند،بلکه پس از نظارت و بررسى دقیق بر کارهاى بندگان، اعمال و رفتارآن‏ها را مورد ارزیابى و سنجش قرار مى‏دهد و بر اساس همین ارزیابى وسنجش نتایج‏به دست آمده از آن، پاداش‏ها یا مجازات‏هایى به تناسب،در نظر مى‏گیرد.
در آیات و روایات بسیارى سخن از «وزن‏» و «موازین‏» آمده و گفته‏شده است که روز قیامت، میزان‏هاى عدل برپا مى‏گردد و کارهاى خوب وبد مردم را مى‏سنجند.
آن‏گاه کسانى که کارهاى مثبت و خوبى داشته باشند به پاداش الهى‏نایل مى‏شوند و کسانى که کارهاى بد و ضعیفى داشته باشند، مجازات‏کارهاى خود را مى‏چشند.
خداوند سبحان در آیه‏47 سوره مبارکه انبیاء چنین مى‏فرماید: «ونضع الموازین القسط لیوم القیامه فلا تظلم نفس شیئا و ان کان مثقال‏حبه من خردل اتینا بها و کفى بنا حاسبین‏»; ما تروازوهاى عدل رادر روز قیامت نصب مى‏کنیم.
به هیچ‏کس کم‏ترین سمتى نمى‏شود و اگر به مقدار سنگینى یک دانه خردل(کار نیک یا بدى باشد) ما آن را حاضر مى‏کنیم و کافى است که ماحساب کننده باشیم.
روز قیامت، که در قرآن از آن به عنوان روز جزا نیز تعبیر شده است،روز برقرارى میزان اعمال و بررسى و ارزیابى اعمال و رفتار و نیات‏خوب و بد مردم مى‏باشد.
با توجه به بعضى از آیات، چنین استنباط مى‏شود که نخستین واساسى‏ترین مساله در قیامت، همان سنجش و ارزیابى اعمال انسان‏هاست،چنان که خداوند متعال مى‏فرماید: «سنفرغ لکم ایها الثقلان‏»(الرحمن:); اى انس و جن، به زودى به حساب شما رسیدگى خواهیم کرد.
پس اولین مساله در قیامت، رسیدگى به اعمال نیک و بد انس و جن وبررسى و ارزیابى آن‏هاست و بدین‏وسیله است که مقدار تکامل و کرامت وشرافت انسان‏ها معلوم خواهد شد.
در روایتى از امام جعفر صادق‏ع چنین نقل شده است: بین سلمان فارسى;و مردى خصومت و دعوایى شد.
آن مرد (با تمسخر) به سلمان گفت: تو چه کسى و چه چیزى هستى؟
سلمان; گفت: آغاز وجود من وتو نطفه‏اى آلوده و آخر من و تو مردارى‏گندیده است پس وقتى روز قیامت‏بر پا شود و میزان‏هاى سنجش اعمال‏نصب گردند، هر کس که میزان‏هاى عملش سنگین باشد، کریم است و هر کس‏که میزان‏هاى عملش سبک باشد، پست و لئیم (12)
مراحل نظارت و ارزیابى
در علم مدیریت، گفته مى‏شود که در یک نظام نظارت و ارزیابى درست وموفق، باید مراحل ذیل طى شود:
الف- تعیین نتایج مورد انتظار یا بایدها
ب -تعیین الگوهاى مطلوب
ج- تعیین نحوه جمع‏آورى اطلاعات (طراحى شبکه اطلاعاتى)
د- ارزیابى اطلاعات و نتیجه‏گیرى
این مراحل، در ارزیابى و نظارت الهى نیز مشهود است و نظارت دقیق وعادلانه خداوند متعال بر اعمال و نیات انسان‏ها با پیمودن دقیق وجدى این مراحل، انجام مى‏شود:
مرحله اول
تعیین نتایج مورد انتظار (بایدها) خداوند متعال با فرستادن هزاران‏پیامبر: و چندین کتاب آسمانى، در هر عصر و زمانى و براى هر امتى،راه سعادت و تکامل را مشخص نموده است.
با فرستادن خاتم پیامبران‏ص و قرآن کریم نیز نعمت‏خود را بر بندگان‏تکمیل کرده، بایدها را تعیین نموده و راه صلاح و رستگارى رانمایانده است.
خداوند متعال در قرآن مى‏فرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا واما کفورا»(انسان: ); ما راه را به او نشان دادیم; خواه شاکرباشد و بپذیرد یا کفران کننده باشد و نپذیرد.
مرحله دوم
تعیین الگوهاى مطلوب‏خداوند علاوه بر این‏که انسان را هدایت نموده و راه تکامل و سعادت ورستگارى را به او نمایانده، الگوها و میزان‏هایى نیز براى او مشخص‏کرده است.
این الگوها و اسوه‏ها، پیامبران و امامان: و افراد صالح مى‏باشنداز حضرت امام صادق‏ع در تفسیر آیه شریفه «و نضع الموازین القسط..
» سؤال شد، فرمودند: «میزان‏ها و معیارها، پیامبران و جانشینان‏آان هستند» (13) .
در روایت دیگرى، نقل شده است که: «میزان‏ها و معیارها، امیرمومنان، على‏ع، و امامان که فرزندان اویند مى‏باشند» (14) به همین دلیل، در زیارت مطلقه امیر مومنان، على‏ع مى‏خوانیم:
«السلام على میزان الاعمال‏»; درود بر میزان سنجش اعمال.
این به این معناست که هر مسلمانى را از نظر ایمان و اخلاق و اعمال،با آن حضرت مقایسه مى‏نمایند; هر کس که باهت‏بیش‏ترى به آن حضرت‏داشته باشد به مقامات عالى تکامل انسانى نزدیک‏تر بوده و هر چه‏شباهت کم‏تر باشد، از تکامل و سعادت دورتر است.
مرحله سوم
جمع آورى اطلاعات (طراحى شبکه اطلاعاتى)اطلاعات مورد نیاز براى ارزیابى و سنجش اعمال و رفتار انسان‏ها به‏صورت دقیق و کامل جمع آورى مى‏شود و هیچ چیزى از قلم نمى‏افتد،چنانکه خداوند متعال مى‏فرماید: «فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره ومن یعمل مثقال ذره شرا یره‏» (زلزال: 98)، هر کس به اندازه‏مثقالى، کار خیر یا شر انجام داده باشد در روز قیامت‏به آن رسیدگى‏خواهد شد همان‏گونه که گفته شد، به منظور نظارت بر اعمال و رفتارانسان‏ها و جمع‏آورى اطلاعات لازم براى ارزیابى و سنجش کارهایشان،ناظران متعددى، کار نظارت بر کارهاى انسان را بر عهده دارند و برتمام کارها و رفتار و افکار و نیات انسان دقیقا نظارت مى‏کنند و به‏صورت کامل و جامع، ثبت و ضبط مى‏نمایند.
البته بى‏شک، نظارت خداوند متعال به تنهایى کافى است، اما تعددناظران و شاهدان اعمال و رفتار انسان، هم اتمام حجت‏براى انسان‏است و هم اثرات تربیتى قوى‏ترى دارد.
مرحله چهارم: ارزیابى اطلاعات و نتیجه‏گیرى‏مرحله نهایى در نظارت وارزیابى این است که با توجه به اطلاعات به‏دست آمده، عملکرد شخص را با معیارها و بایدها مقایسه و اعمال اورا ارزیابى نمایند این کار نیز در قیامت‏با دقت انجام مى‏شود و پس‏از بررسى کامل اعمال انسان‏ها و ارزیابى دقیق کارکرد آن‏ها، انسان‏هابه دو گروه عمده تقسیم مى‏شوند:
1- گروه اول کسانى هستند که نتیجه ارزیابى آن‏ها مثبت است‏اینان رستگار هستند و به سعادت واقعى و ابدى ست‏یافته‏اندقرآن مى‏فرماید: «فمن ثقلت موازینه فاولئک هم المفلحون‏»(مومنون:102);آنان که میزان‏هاى عملکردشان سنگین است رستگاراننددر جاى دیگرى نیز مى‏فرماید: «فهو فى عیشه راضیه‏» (قارعه:7); پس‏او در یک زندگى خشنودى خواهد بود.
2- گروه دوم کسانى هستند که نتیجه ارزیابى آن‏ها منفى است‏اینان زیانکار هستند و پناهگاهشان جهنم است و جزاى اعمال زشت‏خودرا در آن‏جا خواهند دید.
قرآن کریم مى‏فرماید:«و من خفت موازینه فاولئک الذین خسرواانفسهم‏» (مومنون:103);کسانى که میزان‏هاى عملشان سبک است، آن‏ها به خود ستم کرده‏اندو در جاى دیگرى مى‏فرماید: «فامه هاویه‏» (قارعه:.9); پناهگاه‏آن‏ها جهنم است.
نکاتى درباره نظارت و ارزیابى الهى
در نظارت خداوند متعال براعمال و رفتار انسان‏ها و ارزیابى و سنجش اعمال آن توسط خدا وفرشتگان، چندنکته مهم وجود دارد که به اختصار ذکر مى‏شوند
1- دقت در نظارت
از آیات قرآن کریم و روایات ائمه هدى:: به خوبى استفاده مى‏شود که‏در نظارت بر اعمال انسان‏ها و بررسى و ارزیابى کارهاى آن‏ها درقیامت، دقت و موشکافى کامل خواهد شد.
خداوند متعال در قرآن کریم، یکى از سفارشات لقمان به فرزندش راچنین نقل مى‏کند که لقمان به فرزندش گفت: «یا بنى، انها ان تک‏مثقال حبه من خردل فتکن فى صخره او فى السماوات او فى الارض یاءت‏بها الله‏»(لقمان:16)پسرم، اگر به اندازه سنگینى دانه خردلى (عمل خوب یا بد)باشد و در دل سنگى یا در گوشه‏اى از آسمان‏ها یا زمین پنهان گرددخداوند آن را (در روز قیامت‏براى حسابرسى) خواهد آورد.
این به معناى این است که در نظارت خداوند متعال بر اعمال و رفتارو نیات انسان‏ها و ارزیابى خدا از اعمال، حتى کوچک‏ترین و کم‏اهمیت‏ترین کارها و رفتارها از نظر دور نمى‏ماند و محاسبه خواهد شد.
2- عمومیت نظارت و ارزیابى
نظارت خداوند متعال بر اعمال بندگان و ارزیابى حضرت حق از عملکردآنان، عمومیت دارد و منحصر به انسان‏هاى معمولى نیست، بلکه‏انسان‏هایى والا نیز که نزد خدا ارج و منزلتى دارند، مثل فرستادگان‏خدا و امامان: و رهبران امت‏ها نیز مورد نظارت دقیق و ارزیابى قرارخواهند گرفت‏خداوند متعال در آیه‏6 سوره اعراف مى‏فرماید:
«ولنسئلن المرسلین‏» (اعراف:6); همانا از پیامبران سؤال خواهیم‏کرد (که آیا رسالت‏خویش را به نحو احسن انجام داده‏اند؟) حضرت امیرالمؤمنین‏ع نیز در بیان همین مطلب مى‏فرماید: پیامبران: نگه داشته‏مى‏شوند و از آنان سؤال مى‏شود که آیا رسالت‏خویش را به امت‏هاى خودرسانده‏اند یا نه؟ و آن‏ها خبر مى‏دهند که این وظیفه را انجام‏داده‏اند» (15) .
3- ارزیابى خدا از سر اطلاع
خداوند متعال، عالم به غیب و شهود است و همه چیز را، اعم از پنهان‏یا آشکار مى‏داند.
نظارت و سؤال و سنجش از جانب او و گماشتن چندین شاهد و ناظر براى‏نظارت و گواهى بر اعمال بندگان، به منظور کسب اطلاع خودش نیست،بلکه براى اتمام حجت‏بر انسان‏ها و آگاهى آن‏ها از نتایج اعمال‏خودشان مى‏باشد قرآن کریم مى‏فرماید: «فلنقصن علیهم بعلم و ما کناغائبین‏» (اعراف:7); ما با علم و آگاهى خویش، تمام اعمال آن‏ها رابرایشان شرح مى‏دهیم; زیرا هرگز از آن‏ها غافل نبودیم.
نتیجه
از آن‏جا که خداوند متعال بهتر از هر کس دیگر، با ویژگى‏ها و روحیات‏انسان آشناست و انسان را کاملا مى‏شناسد چرا که خالق اوست و باتوجه به این‏که خداوند متعال خودش بر اعمال انسان نظارت مى‏کند وحتى علاوه بر خودش، ناظران دیگرى نیز معین نموده و این همه تاکیدبر روى نظارت و بررسى اعمال انسان مى‏کند، مى‏توان استدلال کرد که‏نظارت بر انسان، یک کار ضرورى و لازم است و مدیران مسلمان مجموعه‏هاو سازمان‏هاى اسلامى نیز باید خود را موظف به نظارت بر عملکرد افرادسازمان خود نمایند و عملکرد آن‏ها را دقیقا ارزیابى کنند.
نظارت در مدیریت اسلامى
یکى از ضرورت‏ها در یک مدیریت‏سالم و موفق، وجود یک نظام کامل‏نظارت و بازرسى است و از آنجا که دین مبین اسلام، دینى کامل و جامع‏است و پاسخگوى تمام نیازهاى تکاملى انسان مى‏باشد و هر آنچه که‏تکامل و سعادت انسان در گرو آن باشد در آموزه‏هاى دینى یافت مى‏شود،در این زمینه نیز دستوراتى دارد و مدیران مجموعه‏ها و سازمان‏هاى‏اسلامى را به داشتن یک نظام دقیق، جدى، و عادلانه نظارت و بازرسى‏سفارش مى‏نماید، چرا که سلامت و موفقیت هر مجموعه و سازمانى وابسته‏به وجود نظارت و بازرسى دقیق در آن سازمان است.
حضرت امیر مومنان، على‏ع، در عهدنامه معروف مالک اشتر، درباره‏نظارت چنین دستور مى‏دهند: «با فرستادن ماموران مخفى و راستگو وباوفا، کارهاى آنان را زیر نظر بگیر; زیرا بازرسى مداوم و پنهانى،سبب مى‏شود که آن‏ها به امانت دارى و مدارا با زیر دستان ترغیب شوند (16) در این قسمت از نامه، حضرت على(ع) علاوه بر دستور به داشتن نظارت‏و بازرسى و توصیه به مداومت در انجام آن، به خصوص به صورت پنهانى،به چند مورد از مزایا و فواید وجود نظارت نیز اشاره فرموده است;از جمله; امانت دارى کارکنان و مدارا کردن با زیر دستان و مراجعان‏در قمست دیگرى از این نامه، حضرت على‏ع مى‏فرماید:اى مالک، باید وضع‏آنان را، چه آن‏ها که در مرکز فرماندارى تو هستند و چه آن‏ها که درگوشه و کنارند بازرسى و بررسى کنى. (17) آن حضرت در این بخش از نامه، علاوه بر این‏که مالک اشتر را موظف‏مى‏کنند که بر اعمال کارکنان خود نظارت داشته باشد و اعمال و رفتارآنان را بررسى و بازرسى نماید، به مساله دیگرى نیز اشاره‏فرموده‏اند و آن این که نظارت و بازرسى باید به صورت جامع و کامل‏انجام شود و همه افراد سازمان و مجموعه مورد نظر را در برگیرد.
نظارت بر اطرافیان
حضرت على‏ع با این‏که به مالک اشتر دستور داده‏اند که بر تمام‏کارکنان و زیردستان خود نظارت داشته باشد و اعمال و رفتار آن‏ها رابازرسى و بررسى نماید و این دستور شامل اطرافیان نیز مى‏شود، امابه دلیل این‏که نظارت بر اطرافیان اهمیت‏بیش‏ترى دارد، مساله نظارت‏بر کار آن‏ها را جداگانه مطرح نموده و بر آن تاکید نموده‏اند:
«اعوان و انصار (اطرافیان) خویش را سخت زیر نظر بگیر; اگر یکى ازآنان دست‏به خیانت زد و بازرسان سرى تو متفقا چنین گزارشى دادند،به همین مقدار شهادت، قناعت کن و او را زیر تازیانه کیفر بگیر وبه مقدار خیانتى که انجام داده او را کیفر نما، سپس او را در مقام‏خوارى و ذلت‏بنشان و نشانه خیانت‏بر او بنه و قلا ده ننگ و تهمت‏به‏گردنش بیفکن‏» (18) این همه تاکید و تعیین این مجازات‏هاى سنگین،همه به دلیل اهمیتى است که نظارت و بازرسى، به ویژه نظارت وبازرسى اطرافیان، داراست
سیره پیامبر گرامى(ص)
وجود نظام نظارت و بازرسى لازمه حفظ سلامت و رشد و توسعه هر مجموعه‏و سازمان و موجب پیشرفت و تعالى کارکنان آن است.
با توجه به این اصل بود که پیامبر گرامى‏ص هیچ‏گاه از نظارت ومراقبت‏بر عملکرد کارکنان خود غافل نبودند و اغلب براى نظارت وبازرسى عملکرد کسانى که از سوى آن حضرت به کار گماشته مى‏شدند،بازرسان و ناظرانى مشخص مى‏نمودند تا اعمال و رفتار آن‏ها را به طورمرتب، به آن حضرت گزارش کنند تا بر اساس این گزارشات، عملکرد ورفتار کارکنان خود را بسنجد و بر اساس این سنجش و ارزیابى،تصمیمات بعدى را اتخاذ نمایند حضرت امام رضاع در مورد سیره نظارتى‏و بازرسى پیامبر گرامى‏ص مى‏فرماید: «سیره و روش پیامبرص این بودکه هر گاه سپاهى را به ماموریت مى‏فرستادند و فرماندهى براى آن‏تعیین مى‏کردند، برخى از افراد موثق و مورد اعتماد خود را بر اومى‏گماشتند تا رفتار و عملکرد او را زیر نظر بگیرد، براى رسول خداص‏گزارش کند» (19) .
سیره حضرت امیر مومنان على(ع)
حضرت على‏ع در دوران حکومت و مدیریت‏خود، در زمینه نظارت و مراقبت‏بر کارگزاران خود بسیار دقیق و هشیارانه عمل مى‏کردند پرداختن به‏تمام سیره آن حضرت در حوصله این مختصر نیست.
به ناچار، تنها به ذکر مواردى از سیره آن بزرگوار اکتفا مى‏شودمالک بن کعب ارحبى، فرماندار عین التمر، از جانب حضرت بودحضرت در نامه‏اى خطاب به او نوشتند: «در حوزه خدمتت، کسى راجانشین بگذار و با گروهى از یارانت‏بیرون برو تا به سرزمین سوادعراق بگذرى و در میان دجله و عذیب درباره کارگزاران و کارکنان من‏پرسش و تحقیق کن و روش عملکرد آنان را نظارت و بازرسى نما. » (20) امیر مومنان‏ع در این نامه، به مالک بن کعب ارحبى ماموریت‏مى‏دهد که بر عملکرد کارگزارانش در محدوده دجله و عذیب، نظارت‏کرده، کار آن‏ها را بررسى نماید و به آن حضرت گزارش دهد.
در این نامه، همچنین، حضرت به او سفارش مى‏کنند که باید در نظارت وبررسى و گزارش خود، راستى را از یاد نبرد و بداند که کار بنى‏آدم،نزد خدا محفوظ است و او به همه چیز آگاهى دارد.
آن حضرت علاوه بر دستورهایى که براى نظارت و بازرسى به کارگزاران‏خود مى‏دادند، خود نیز در دوران حکومت و مدیریت، همواره بر عملکردو فعالیت‏هاى همه کارگزاران و زیردستان خویش نظارت کامل داشتند وبه طور مستمر، عملکرد آنان را بررسى مى‏کردند.
نامه‏هایى که آن حضرت براى کارگزاران و عمال خود در شهرها واستان‏هاى گوناگون نوشته و در آن‏ها، نقاط قوت و ضعف آنان را متذکرشده‏اند گویاى این مطلب است که آن حضرت همواره بازرسان و ناظران‏مخفى بر کارگزاران خود مى‏گماشت تا کلیه رفتار و عملکرد آنان را به‏طور دقیق زیر نظر گرفته، بررسى نمایند و نتیجه این نظارت و بررسى‏را براى آن حضرت گزارش کنند.
نظارت و مراقبتى که از جانب آن حضرت صورت مى‏گرفت، کاملا جدى، عمیق‏و دقیق بود، به گونه‏اى که حتى رکت‏یکى از کارگزاران آن حضرت دریک جشن و میهمانى، از نظر آن حضرت مخفى نمى‏ماند، چنان‏که وقتى‏عثمان بن حنیف، فرماندار بصره، در مجلس میهمانى (جشن عروسى) یکى‏از ثروتمندان و اشراف بصره شرکت کرده بود، گزارش آن به زودى به‏حضرت على‏ع رسید و آن حضرت بلافاصله در نامه‏اى خطاب به او چنین‏نوشتند: «اى پسر حنیف، به من گزارش رسیده که یکى از جوانان اشراف‏بصره تو را به خوان میهمانى‏اش دعوت کرده و تو به سرعت‏به سوى آن‏شتافته‏اى و در آن‏جا برایت غذاهاى رنگارنگ و ظرف‏هاى بزرگ غذا، یکى‏پس از دیگرى آورده مى‏شده است من گمان نمى‏کردم که تو میهمانى مردمى‏را بپذیرى که نیازمندانشان از آن مهمانى محروم و ممنوع بوده، وثروتمندانشان دعوت شده‏اند» (21) با دقت و تامل در بعضى از نامه‏هاى حضرت على(ع) به کارگزاران‏خود، روشن مى‏شود که آن حضرت تنها به نظارت، بررسى‏ها و گزارش‏هاى‏بازرسان و ناظران خود، اکتفا نمى‏کردند و فقط با تکیه بر آن‏ها،عملکرد کارکنان خود را ارزیابى نمى‏نمودند، بلکه علاوه بر آن‏گزارشات، کارکنان خود را به حضور مى‏طلبیدند و از آنان در موردعملکرد و رفتار خودشان سؤال مى‏کردند و یا این که از آنان گزارش‏کتبى مى‏خواستند و بدین وسیله، عملکرد آن‏ها را از خودشان نیز تحقیق‏مى‏کردند. این نشانگر نهایت دقت و احتیاط و کمال عدالت و انصاف است‏که آن حضرت هنگام نظارت و بازرسى بر عملکرد کارگزارانش رعایت‏مى‏کرد; مثلا، در نامه‏اى به یکى از کارگزاران و فرمانداران خود چنین‏مى‏فرمایند: «به من خبر رسیده که تو زمین‏هاى آباد را ویران‏کرده‏اى، آنچه توانسته‏اى تصاحب نموده‏اى و از بیت المال که زیر دست‏تو بوده است‏به خیانت‏خورده‏اى فورا حساب خویش را برایم بفرست وبدان که حسابرسى خدا از حسابرسى مردم سخت‏تر است‏» (22) .
یکى دیگر از نشانه‏هاى وجود یک نظام دقیق نظارت و بازرسى در حکومت‏و مدیریت‏حضرت على‏ع و توجه خاص آن حضرت به مساله نظارت و ارزیابى‏عملکرد کارکنان و زیر دستان خود، نامه‏اى است که آن حضرت هنگام‏معرفى عبدالله بن عباس به مردم بصره به عنوان استاندار جدید، خطاب‏به مردم آن شهر نوشته‏اند.
قسمتى از آن نامه چنین است: «سخن او (عبدالله بن عباس) را بشنویدو مادامى که او از خدا و رسولش اطاعت کند، فرمانش برید.
پس اگر در میان شما بدعتى نهاد یا از مسیر حق منحرف شد، مطمئن‏باشید که او را از حکومت‏بر شما برکنار خواهم کرد» (23) در این نامه، حضرت على(ع) به مردم بصره قول حتمى مى‏دهند که اگراستاندارى که او معرفى مى‏کنند، بدعتى بگذارد یا منحرف شود، او رابرکنار خواهند کرد و این نشان مى‏دهد که حضرت، نظام نظارت وارزیابى دقیق و مطمئنى داشته‏اند که بر مبناى آن، همواره کارگزاران‏خود را زیر نظر داشته و مراقب اعمال و رفتار آنها بوده‏اند در صورت‏مشاهده هر گونه تخلف یا انحراف، آن‏ها را از کار برکنار مى‏کرده‏اند.
توجه حضرت على‏ع به نقاط قوت و ضعف: روشن است که ناظر نباید فقط برنقاط ضعف افراد تاکید ورزد، اما برخى چنین مى‏پندارند که در نظارت‏و بازرسى، باید صرفا به دنبال یافتن نقاط ضعف عملکرد افراد بوده،در حالى‏که در یک نظام موفق و سالم نظارت و بازرسى، باید نقاط قوت‏و نقاط ضعف افراد، در کنار یکدیگر، مورد توجه و دقت قرار گیرد واز توجه صرف به نقاط ضعف افراد پرهیز شود; چرا که توجه صرف به‏نقاط ضعف کارکنان سازمان، آن‏ها را نسبت‏به نظارت بدبین مى‏کند وموجب ایجاد روحیه مقاومت در برابر نظارت و بازرسى خواهد شد،همچنان که در بیش‏تر سازمان‏ها چنین حالتى وجود دارد و افراد سازمان‏گمان مى‏کنند در نظارت و بازرسى، تنها به نقاط ضعف آن‏ها توجه مى‏شودو ناظران و بازرسان فقط کاستى‏ها و نقاط ضعف آن‏ها را ثبت مى‏کنند وبه دلیل چنین نگرشى به نظارت، معمولا افراد سازمان در مقابل نظارت‏و بازرسى مقاومت مى‏کنند و از آن دل خوشى ندارند حضرت امیرالمؤمنین‏على‏ع به این مساله نیز توجه داشته‏اند و در عهدنامه مالک اشتر،این مساله را به او گوشزد کرده و به مالک اشتر دستور داده‏اند که‏عملکرد زیردستان خود را زیر نظر داشته و ناظرانى براى بررسى اعمال‏و رفتار آنان داشته باشى و در این نظارت و بازرسى، هم نقاط قوت‏عملکرد آن‏ها را مورد توجه قرار ده و هم نقاط ضعف و منفى را.
آن حضرت در بخشى از نامه خود به مالک اشتر، چنین مى‏فرماید:
«فراموش مکن که باید بر آنان، بازرسان مخفى از مردمان امین وحقگوى که در میان مردم به این صفت‏شناخته شده‏اند بگمارى تا زحمات‏و تلاش آنان را براى تو ثبت کنند و آنان مطمئن باشند که زحمات وتلاش‏هاى آنان را مى‏دانى‏» (24) .
حضرت در این بخش از نامه اولا، تاکید دوباره مى‏کنند که بایدبازرسان و ناظران مخفى براى مراقبت و بررسى عملکرد کارکنان داشته‏باشى ثانیا، دستور مى‏دهند که به نقاط قوت و مثبت کارکنان و تلاش‏هاو فداکارى‏هاى آنان توجه داشته باشد تا آنان بدانند که تلاش آنان‏دور از چشم مافوق خود نیست و لذا، به این تلاش‏ها ادامه دهند ودلگرم‏تر شوند در بخش دیگرى از این نامه، توجه مالک اشتر را به‏نقاط ضعف و خیانت‏ها و انحراف‏هاى احتمالى کارکنان معطوف داشته وچنین فرموده‏اند: «اطرافیان خود را تحت نظر بگیر; اگر یکى از آن‏هادست‏به خیانت زد و بازرسان تو همگى چنین گزارش دادند، به همین‏مقدار از شهادت و گواهى قناعت کن و او را زیر تازیانه کیفربگیر...» (25) وجود بازرسان متعدد: از این قسمت از نامه مالک اشترکه ذکر شد نکته دیگرى را نیز مى‏توان استنباط کرد و آن این که درنظارت و بازرسى، نباید به وجود یک بازرس و ناظر اکتفا شود، بلکه‏باید بازرسان و ناظران متعددى وجود داشته باشد; زیرا حضرت فرمود:
«اگر یکى از آنان دست‏به خیانت زد و بازرسان تو همگى چنین گزارش‏دادند...» پس معلوم مى‏شود که باید بازرسان متعددى وجود داشته‏باشد و این به آن دلیل است که اعتماد به گزارش یک بازرس صحیح‏نیست; زیرا احتمال خطا و اشتباه و غرض‏ورزى شخصى وجود دارد.
ویژگى‏ها و صفات بازرسان: با توجه به اهمیت و حساسیت‏بالاى نظارت،بازرسان و ناظران باید داراى ویژگى‏هاى الهى و انسانى باشندبه چندمورد از این ویژگى‏ها اشاره مى‏شود:
1 و 2- خداترسى و تواضع:
در عهدنامه مالک اشتر آمده است: «براى رسیدگى و بررسى کارهاى‏مردم، افراد مطمئن را که خداترس و متواضع هستند به کاربگمار» (26)
3 و4- صداقت و وفادارى:
بگمار که صادق و وفادارند.حضرت على(ع) فرمود:«ناظرانى انتخاب کن‏و به کار » (27)
5 و6- امانت و حقگویى:
در جاى دیگرى، حضرت على(ع) مى‏فرماید:
«فراموش مکن که باید بر آنان، بازرسان مخفى از کسانى که در میان‏مردم به امانت و حقگویى شناخته شده‏اند بگمارى‏» (28)
نتیجه
نظارت و کنترل یکى از وظایف اصلى مدیران در سازمان‏هاست و موفقیت‏برنامه‏هاى سازمان در گرو داشتن نظام دقیق نظارتى است.
بدون وجود نظارت صحیح و بازرسى‏هاى لازم، فعالیت‏هاى سازمان موفق‏نبوده و به نتیجه نخواهد رسید.
مدیران بدون داشتن نظارت کافى بر عملکرد کارکنان و اجراى‏برنامه‏ها، به اهداف و برنامه‏هاى از پیش تعیین شده خود دست نخواهندیافت علاوه بر این‏که نظارت در مدیریت امروز یکى از ضرورت‏هاى اساسى‏است، خداوند متعال نیز همواره بر اعمال و رفتار انسان‏ها دقیقانظارت دارد و عملکرد انسان را در مورد ارزیابى و سنجش عادلانه قرارمى‏دهد اساسا نظارت و بازرسى یکى از سنت‏هاى ثابت الهى است.
پیامبر گرامى‏ص و حضرت على‏ع در زمانى که حکومت و مدیریت جامعه رابرعهده داشتند، همواره بر اعمال و رفتار کارکنان و کارگزاران خودنظارت داشتند و با توجه به نتایج این نظارت و بازرسى‏ها، کارگزاران‏خود را مورد ارزیابى و سنجش قرار مى‏دادند.
بر این اساس، در نظام مقدس جمهورى اسلامى، که افتخارش این است که‏نظامى دینى و اسلامى و پیرو دستورات الهى و پیامبر اکرم‏ص و امامان‏معصوم: است، باید بر عملکرد مدیران و کارکنان سازمان‏ها دقیقانظارت وجود داشته باشد.
بر اساس این نظارت دایمى و دقیق، عملکرد افراد مورد ارزیابى وسنجش قرار گیرد و تمامى تصمیمات مربوط به کارکنان، اعم از پاداش،ترفیع و مانند آن، بر اساس نتایج‏به دست آمده از این ارزیابى‏هاانجام شود البته در نظارت بر اعمال کارکنان و کارگزاران نظام بایدیک نکته همواره مدنظر باشد و آن این‏که هم بر نقاط قوت نظارت شود وهم بر نقاط ضعف افراد و در ارزیابى عملکرد افراد این دو عمل،همراه یکدیگر، مدنظر باشد، نه این‏که فقط به نقاط ضعف توجه شود ونقاط قوت افراد فراموش گردد; چرا که در آن صورت، نوعى نگرش منفى‏نسبت‏به نظارت و ارزیابى در میان کارکنان به وجود خواهد آمد که‏نتیجه آن مقاومت افراد در مقابل نظارت و ارزیابى خواهد بود.
نکته دیگرى که در نظارت بر اعمال افراد و ارزیابى عملکرد آن‏هاباید بدان توجه داشت، این است که براى نظارت بر اعمال کارکنان‏سازمان باید حتما از چند نفر ناظر و بازرس استفاده کرد و به‏بازرسى و نظارت یک نفر اکتفا ننمود; زیرا اگر ناظر و بازرس یک نفرباشد، هم خطا و اشتباه او زیاد است و هم احتمال دخالت دادن مسائل‏شخصى و غرض‏ورزى نسبت‏به بعضى از افراد زیاد مى‏شود.
اما اگر ناظران و بازرسان چند نفر باشند، این احتمالات در موردآن‏ها کاهش مى‏یابد و اعتماد نسبت‏به گزارش‏هاى آن‏ها بالا مى‏رود.
البته بازرسان نیز باید از میان افراد مورد اعتماد و وثوق انتخاب‏شوند.
پى‏نوشت‏ها
1- کونتز و همکاران، اصول مدیریت، ترجمه طوسى و همکاران، ج 2، ص‏388.
2- همان، ج 2، ص 388.
3-J. A . Stoner & R E Freeman Managment 600 P
4 -IbidP. 601
5- سید مهدى الوانى، مدیریت عمومى، ص‏97.
6-Historical Standards
7-External Standards
8 -Ibid 601 P
9-IbidP 601
10- اصول کافى، کلینى، جلد 1، صفحه 190.
11- سفینه البحار، جلد 2، ماده یوم.
12- تفسیر نورالثقلین، جلد 5، صفحه 660.
13- بحارالانوار، مجلسى، جلد7، صفحه 252.
14- بحارالانوار، مجلسى، جلد7، صفحه 251.
15- تفسیر نورالثقلین، جلد 2، صفحه 4.
16و17و18- نهج البلاغه، نامه‏53.
19- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، جلد 11، صفحه 44.
20- تاریخ یعقوبى، جلد 2، صفحه 205.
21- نهج البلاغه، نامه 45.
22- نهج البلاغه، نامه 40.
23- الجمل، شیخ مفید، صفحه 224.
24-25-26-27-28- نهج البلاغه، نامه‏53.

تبلیغات