هدف اصلی این مقاله بررسی نظریه اخلاق اشیا و عاملیت فناوری بر اساس اندیشه های پاوول پیتر فربیک و بررسی پیامدها و دلالت های آن در تعلیم وتربیت است. برای این منظور از روش استنتاجی استفاده شده است. در ابتدا اندیشه های فِربیک بررسی شده و سپس درباره پیامدهای تربیتی آن بحث شده است. فربیک، بر پایه نظریه وساطت در پساپدیدارشناسی، اعتقاد دارد که دو مؤلفه قصدمندی و آزادی که برای عمل اخلاقی لازم است میان انسان و مصنوعات تقسیم شده است؛ یعنی، مصنوعات در قصدهای انسان و نیز در آزادی انسان شریک اند. ازنظرِ او انسان استقلال دارد، ولی استقلال او کامل نیست. او ازجمله به فناوری های ترغیب کننده و هوشِ محیطی اشاره می کند که چگونه انسان را به تصمیم گیری ها و اعمال خاصی ترغیب می کنند. عاملیت انسان با مصنوعات و فناوری ها ترکیب می شود. بنا بر نتایج این پژوهش، در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های تربیتی نیز به عاملیت ترکیبی و نقش تأثیرگذار و اخلاقی فناوری ها باید توجه کرد. توجه کردن به مبانی فناورانه تربیت ضروری به نظر می رسد. تربیت اخلاقی در جامعه فناورانه نیاز به بازنگری و بازاندیشی دارد. مسئولیت طراحی فناوری های آموزشی بسیار مهم تر خواهد بود. فناوری های آموزشی می توانند در جایگاه فناوری تربیتی عمل کنند. با توجه به نقش فناوری های ترغیب کننده در شکل دادن به رفتار انسان، می شود از این فناوری ها در شکل دادن به رفتار و عادات کودکان و نوجوانان استفاده کرد و بخشی از تربیت را به مصنوعات سپرد.