روح الله مظفری پور

روح الله مظفری پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

روش شناسی پژوهش پساانسان گرایی در تعلیم وتربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پسا انسان گرایی پژوهش تعلیم وتربیت غیربازنمودگرایی مجموعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۲
مقدمه و اهدافاز منظر اومانیسم، عقلِ انسان، انسان را بالاتر از همه موجودات و در رأس سلسله مراتب قرار می دهد و به آنها حقوقی می بخشد. مهمترین تمرکز در پساانسان گرایی، تغییر تأکید از انسانها به عنوان مرکز جهان و کاهش عاملیت مطلق آنهاست. این دیدگاه، رویکرد سلسله مراتبی را به چالش می کشد و تاکید می کند که همه چیز در جهان به هم پیوسته است. با درک چگونگی ارتباط موجودات زنده و غیرزنده با یکدیگر، می توانیم جهان را بهتر درک کنیم. پساانسان گرایی از اندیشه دلوز و گاتاری و نیز نظریه عدم بازنمایی استفاده می کند. به طور کلی بر اساس دیدگاه دلوز و گاتاری باید گفت که انسان در یک سری روابط با موجودات زنده و غیر زنده قرار دارد. تئوری عدم بازنمایی به معنای عدم تمرکز بر تصویرسازی دقیق جهان است. در این رویکرد، مهم نیست که جهان چقدر دقیق نشان داده می شود، بلکه مهم است که تجربیات، احساسات و ارتباطات ما با محیط و سایر انسان ها و غیرانسان ها شکل می گیرد. بر اساس پساانسان گرایی، پارادایم جدیدی در پژوهش های علوم انسانی در حال شکل گرفتن است که در آن به نقش ماده و اشیا و عاملیت آنها در جریان پژوهش اهمیت خاصی قائل می شوند. به گفته براد در چنین پاردایمی انسانها نه علت محض هستند و نه معلول محض، بلکه بخشی از جهان در صیرورت بی پایان آن می باشند. هدف این پژوهش نخست تحلیل و تشریح پژوهش پساانسان گرایی و چیستی آن می باشد و دوم، تحلیل و تشریح نحوه انجام این نوع پژوهش در تعلیم و تربیت خواهد بود.   تاریخ دریافت: 21/01/1403تاریخ پذیرش: 03/04/1403  واژگان کلیدی:پساانسان گرایی،پژوهش،تعلیم وتربیت،غیربازنمودگرایی،مجموعه روش با توجه به ماهیت پژوهش، روش مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی و تحلیلی خواهد بود؛ بدین صورت که ابتدا به توصیف و تشریح و تحلیل پساانسان گرایی پرداخته خواهد شد. در این خصوص ریشه ها و مبانی این رویکرد و نحوه شکل گیری این اندیشه و بسترهای آن مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. این کار با گردآوری داده های مختلف از منابع مرتبط، و به ویژه منابع اولیه و صاحب نظران این حوزه و با توصیف دقیق پساانسان گرایی و روش پژوهش پساانسان گرا، انجام خواهد شد.  در ادامه، پژوهش پساانسان گرایی در تعلیم و تربیت، توصیف و تحلیل و ابهام زدایی و شفاف سازی خواهد شد که بدین ترتیب این بخش در قالب روش کاوشگری فلسفی انتقادی خواهد بود، که از مهمترین اهداف آن می ت واند اب هام زدایی، فهم و شفاف سازی، و بهبود عمل تربیتی باشد. به طور کلی هدف از این نوع پژوهش ها می تواند ابهام زدایی و قابل فهم ساختن مفاهیم و معانی برای مخاطبان و در نهایت کمک به اعتلا و بهبود عمل در عرصه تربیت باشد.  بعد از توصیف و تحلیل و شفاف سازی، جوانب مختلف این رویکرد و نحوه استفاده از این روش در تعلیم و تربیت مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت و جنبه های مثبت و منفی این روش مورد نظر خواهد بود. نتایجدر هسته آموزش پساانسان گرایانه چندین اصل کلیدی وجود دارد؛ در این نوشتار به دو ابزار مهم در مورد چگونگی انجام این پژوهش پرداخته می شود؛ مصاحبه با اشیا، مشاهده عمل اشیا و ثبت وقایع. مصاحبه با اشیا: از جمله مهم ترین ابزارها در پژوهش پساانسان گرا استفاده از روش مصاحبه با اشیا می باشد. بحث مصاحبه با اشیا دو معنا دراد؛ یکی مصاحبه با خودِ اشیا و دیگری، مصاحبه با انسانها و با همراهی و در نظر گرفتن اشیا در کنار انسان ها. معنای اول به ویژه در مورد اشیای دیجیتال و فناوری ها به کار می رود، البته این نوشتار بر این مدعاست که معنای اول بیشتر در مفهوم مشاهده جای می گیرد تا مصاحبه با اشیا. دوم؛ مشاهده عمل اشیا و ثبت وقایع:  نوع دیگری از پژوهش ها در حوزه پساانسان گرایی به ویژه در عرصه تعلیم و تربیت، مشاهده دقیق اشیا و نقش آنها در محیط های مختلف می باشد. از آنجا که در رویکرد انسان گرایی معمولا اشیا را به عنوان ابژه های منفعل و بدون عاملیت خاصی در نظر می گیریم، به طور طبیعی نقش چندانی را برای آنها در پژوهش و شکل گیری دانش در نظر نمی گیریم. اما در دیدگاه پساانسان گرا همه اشیا می توانند نوعی از عاملیت داشته باشند و بر نحوه عمل و اندیشه ما تاثیر بگذارند. مشاهده عمل اشیا و ارتباط انسانها با غیر انسان ها را، برخی از پژوهشگران پساانسان گرایی، در قالب پژوهش مردم نگاری مطرح می کنند و از اصطلاحاتی مانند مردم نگاری ماتریالیستی و مردم نگاری نهادی پساانسان گرا نام می برند. بحث و نتیجه گیریبه طور کلی به نظر می رسد تأکید پساانسان گرایی بر مرزهای مبهم بین انسان، حیوانات و اشیا و فناوری ها می تواند نگرانی هایی را در مورد فرسایش ظرفیت های متمایز انسانی مانند آگاهی، خلاقیت و استدلال اخلاقی ایجاد کند. نگرانی این است که در از بین بردن این مرزها، پساانسان گرایی ممکن است جایگاه منحصر به فرد و جایگاه اخلاقی انسان را تضعیف کند. هم سطح قرار گرفتن انسان با سایر موجودات پایین آوردن جایگاه انسان و خطر از بین رفتن منزلت خاصی انسان را در پی خواهد داشت. اگر انسان در شبکه پیچیده ای از نیروهای مادی، گفتمانی و تکنولوژیکی باشد، آنگاه ایده آموزش به عنوان ابزاری برای پرورش توانمندی فردی و خودمختاری مشکل می شود. تمرکز بر مادیات، فناوری و دنیای فراتر از انسان در پساانسان گرایی، ممکن است به قیمت عدم توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آموزش تمام شود. با توجه به تاکید پژوهش پساانسان گرایی در تولید دانش به صورت رابطه ای با اشیا مادی، تمرکز این نوع پژوهش صرفا بر رابطه انسان با غیر انسان است در نتیجه، به خاطر تمرکزدایی از انسان، روابط ویژه بین انسان ها و پژوهش در خصوص روابط دانش اموزان با همدیگر و با معلم، خیلی مورد توجه نیست، و مشخص است که غفلت از این نوع روابط، درک فرایند تعلیم و تربیت و ابعاد آن را دچار مشکل خواهد کرد. همچنین باید گفت بسیاری از پژوهش های مربوط به موضوعات پساانسان گرایی، مفاهیم انتزاعی و نظری دارند. این موضوع ممکن است کار کردن با این ایده ها در قالب های عملی برای مقابله با چالش های اخلاقی، سیاسی و اجتماعی واقعی جامعه را دشوار کند.
۲.

تبیین و نقد تعلیم و تربیت پساانسان گرایانه؛ جهان درهم تنیده و عاملیت چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پساانسان گرایی عاملیت چندگانه تعلیم و تربیت جهان درهم تنیده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۵۹
هدف این مقاله بررسی و نقد تعلیم و تربیت پساانسان گرایانه است. پساانسان گرایی، رویکردی در نقد و ارزیابی انسان گرایی یا اومانیسم می باشد. در این دیدگاه بر نقش عاملی اشیا و فناوری ها و حیوانات تأکید زیادی شده است. پساانساگرایان بر این باورندکه انسان، لزوماً اشرف مخلوقات نیست و مرکززدایی از انسان در جهان، منتج به ایجاد جهانی بهتر خواهد شد. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از روش تحلیلی و تبیینی، دیدگاه پساانسان گرایی تحلیل و تبیین شده، سپس تعلیم و تربیت به روش پساانسان گرایانه مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت به نقد دیدگاه های پساانسان گرایی به ویژه در تعلیم و تربیت پرداحته شده است. این پژوهش پیشنهاد می کند که بهتر است نقش ناخودآگاه انسان نیز به عنوان یک عامل در پساانسان گرایی مورد توجه باشد. پساانسان گرایی نگاه غیر ابزاری به طبیعت دارد و انسان و طبیعت را با هم می نگرد، ولی این دیدگاه، انسان را مانند و هم سطح دیگر حیوانات تلقی می کند و در تعلیم و تربیت نیز نقش معلم را هم سطح عوامل دیگر در یادگیری لحاظ می کند و متفکران این رویکرد بر این باورند که می توان از حیوانات هم چیزهای زیادی آموخت.
۳.

نگاهی به رویکردهای پژوهشی پساانسان گرایی در علوم انسانی

تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۶۳
هدف این مقاله بررسی مفهوم و چگونگی رویکردهای پژوهش پساانسان گرایی می باشد. سوالی که این پژوهش به دنبال پاسخ به آن است این است پساانسان گرایی چه تحولیمی تواند در پژوهش های علوم انسانی پدیدآورد؟ و این تحولات چه پیامدهایی خواهند داشت؟ از این رو در ابتدا خاستگاه و مفهوم پساانسان گرایی شرح و بسط داده شده و در ادامه بررسی و نقد رویکردهای پژوهشی پساانسان گرایانه مورد نظر خواهد بود. پساانسان گرایی، رویکردی در نقد و ارزیابی انسان گرایییا اومانیسم می باشد. در این دیدگاه بر نقش عاملی اشیا و فناوری ها و حیوانات تاکید می شود؛ نه فقط انسان، بلکه ماده و اشیا هم می تواند عاملیت داشته باشد و اشیا منفعل نیستند. در این نوع پژوهش ها علاوه بر تمرکز بر انسان، تمرکز بر دیگران؛یعنی غیر انسان و عاملیت آنهاست. انسان ها بدون این «دیگران» موجودیتی ندارند؛ این «دیگران» غیرانسانی برای استفاده ما اینجا نیستند، آنها شرط امکان وجود ما هستند. از نظر پساانسان گرایی انسان ها تنها گونه ای نیستند که قادر به تولید دانش هستند. در پژوهش کیفی اومانیستی، فرض بر این است که صدا توسط یک سوژه منحصر به فرد و ذاتگرا تولید می شود، در تغییر به سمت عاملیت پساانسان گرایانه، قصدمندی فقط قابل انتساب به انسان نیست، بلکه، برای مثال، به عنوان یک شبکه پیچیده از عوامل انسانی و غیرانسانی، از جمله مجموعه های تاریخی خاص از شرایط مادی که فراتر از تصور سنتی فرد است، قابل انتساب است. اعتبار یک پژوهش پساانسانی ریشه در توانایی آن برای جمع آوری کنش های درونی روزمره بین انسان ها و غیرانسان ها دارد، که بیشتر آن در سکوت و اغلب در پس زمینه توجه انسان رخ می دهد. از این رو پژوهش های پساانسان گرا به دنبال درک عوامل غیر انسانی و عاملیت آنها در امور مربوط به انسانها هستند و اعتقاد دارند که برای رسیدن به پاسخ پرسش های پژوهشی مربوط به انسان، باید عوامل مادی، محیطی و فناوری و... را در به وجود آوردن و یافتن پاسخ ها دخیل دانست.
۴.

واکاوی تجارب دانشجویان دانشگاه فرهنگیان درباره جنبه های کاهشی و افزایشی فناوری در آموزش الکترونیکی(مجازی) با رویکرد پساپدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش الکترونیک دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پساپدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۲۰۶
هدف این پژوهش بررسی ضعف ها و قوتهای آموزش الکترونیک در دانشگاه فرهنگیان و همچنین بررسی نحوه برداشت دانشجومعلمان از آموزش الکترونیک تحت تاثیر فناوری و تجربه آنها از استاد و تدریس می باشد. برای این منظور از روش پساپدیدارشناسی استفاده شده است؛ پساپدیدارشناسی به عنوان رویکردی است که به مطالعه روابط انسان و فناوری و تاثیرات فناوری بر انسان می پردازد. برای رسیدن به یافته ها از ابزار مصاحبه استفاده شده است؛ به این صورت که با تعداد 25 نفر از دانشجومعلمان در پردیس های 12 استان مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شده است و یافته ها بر اساس دیدگاه پساپدیدارشناسی مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان داد دانشجومعلمان آموزش مجازی را در برخی موارد مثبت تلقی می کنند از جمله به لحاظ انعطاف پذیری در زمان و مکان، صرفه جویی در وقت و هزینه، آشنایی بیشتر با فناوری و راحتی و آزادی بیشتر در کلاسهای مجازی. همچنین این نوع آموزش زمینه برخی رفتارهای نامطلوب را در دانشجویان فراهم کرده است. آنها همچنین به عواملی مانند ضعف زیرساختها از جمله سرعت اینترنت و مشکلات سامانه اشاره داشتند. آنها اعتقاد داشتند کلاسها خسته کننده بوده و امکان تمرکز و یادگیری مشکل بوده است و ارزشیابی معنای خود را از دست داده بود.
۵.

بررسی آموزش مجازی در شبکه شاد از دیدگاه پساپدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مجازی شبکه شاد پساپدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۵۹
در این پژوهش جنبه های مختلف آموزش و یادگیری مجازی در شبکه شاد، از دیدگاه پساپدیدارشناسی مورد بررسی قرار گرفته است. به همین منظور از روش پساپدیدارشناسی استفاده شده است تا جنبه های کاهشی و افزایشی آموزش در شبکه شاد مشخص شود. نتایج نشان می دهد آموزش در بستر شبکه شاد علی رغم برخی مزایا، مثل آزادی بیشتر و دسترسی در زمان ها و مکان های مختلف می تواند منجر به ایجاد تجربیات و رفتارهای خاصی، متفاوت با آموزش حضوری می شود. آموزش مجازی می تواند به فروکاهش ادراک کامل و آنچه به عنوان درک بهینه در این پژوهش مطرح شده است، بینجامد. نوع ارتباط بین معلم و دانش آموزان با هم، به کلی دگرگون و فروکاهیده می شود. برخی رفتارهای نامطلوب مثل پنهان کاری و عدم مسولیت پذیری و تضعیف تربیت اجتماعی از دیگر مواردی است که می توان به آنها اشاره کرد. همچنین به خاطر چندمنظوره بودن تلفن همراه، امکان تقسیم توجه و حواس پرتی، بالا می رود و تلفن همراه به خاطر ساختار غیر آموزشی که دارد رفتارهای غیرمرتبط با آموزش را در دانش اموزان برمی انگیزد.
۶.

بررسی نظریه اخلاق اشیا و عاملیت فناوری و پیامدهای آن در تعلیم وتربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق اشیا عاملیت فناوری فربیک تعلیم وتربیت فناوری های ترغیب کننده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۲۳۰
هدف اصلی این مقاله بررسی نظریه اخلاق اشیا و عاملیت فناوری بر اساس اندیشه های پاوول پیتر فربیک و بررسی پیامدها و دلالت های آن در تعلیم وتربیت است. برای این منظور از روش استنتاجی استفاده شده است. در ابتدا اندیشه های فِربیک بررسی شده و سپس درباره پیامدهای تربیتی آن بحث شده است. فربیک، بر پایه نظریه وساطت در پساپدیدارشناسی، اعتقاد دارد که دو مؤلفه قصدمندی و آزادی که برای عمل اخلاقی لازم است میان انسان و مصنوعات تقسیم شده است؛ یعنی، مصنوعات در قصدهای انسان و نیز در آزادی انسان شریک اند. ازنظرِ او انسان استقلال دارد، ولی استقلال او کامل نیست. او ازجمله به فناوری های ترغیب کننده و هوشِ محیطی اشاره می کند که چگونه انسان را به تصمیم گیری ها و اعمال خاصی ترغیب می کنند. عاملیت انسان با مصنوعات و فناوری ها ترکیب می شود. بنا بر نتایج این پژوهش، در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های تربیتی نیز به عاملیت ترکیبی و نقش تأثیرگذار و اخلاقی فناوری ها باید توجه کرد. توجه کردن به مبانی فناورانه تربیت ضروری به نظر می رسد. تربیت اخلاقی در جامعه فناورانه نیاز به بازنگری و بازاندیشی دارد. مسئولیت طراحی فناوری های آموزشی بسیار مهم تر خواهد بود. فناوری های آموزشی می توانند در جایگاه فناوری تربیتی عمل کنند. با توجه به نقش فناوری های ترغیب کننده در شکل دادن به رفتار انسان، می شود از این فناوری ها در شکل دادن به رفتار و عادات کودکان و نوجوانان استفاده کرد و بخشی از تربیت را به مصنوعات سپرد.
۷.

روش پژوهش پساپدیدارشناسانه؛ پدیدارشناسی عملگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۲۵۴
در این پژوهش، فلسفه پساپدیدارشناسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. پساپدیدارشناسی به عنوان یک رویکرد جدید در فلسفه فناوری می باشد که به ویژه بر نقش فناوری در تغییر دادن تجربیات و ادراک انسان ها تأکید دارد. نخست به ارتباط پساپدیدارشناسی با پدیدارشناسی و سپس به رابطه پساپدیدارشناسی و عملگرایی اشاره شده است. پساپدیدارشناسی فلسفه ای ترکیب شده از عملگرایی و پدیدارشناسی کلاسیک است. پساپدیدارشناسی با حفظ برخی ویژگی های پدیدارشناسی کلاسیک و کنار گذاشتن برخی ویژگی های دیگر از جمله تأکید بر ضدیت با ذات گرایی، باعث شده است این فلسفه را نوعی پدیدارشناسی عملگرا بنامند. در ادامه به روش های انجام پژوهش پساپدیدارشناسی پرداخته شده است. در این باره روش هایی معرفی و بحث شده اند که شامل روش هایی از جمله روش مصاحبه با شرکت کنندگان، مشاهده شرکت کنندگان، گزارش تجربیات اول شخص، مصاحبه با اشیا و روش پیشنهادی رابرت روزنبرگر هستند که همه این روش ها در نهایت به طرق مختلف به بررسی رابطه انسان و فناوری ها و تغییرات حاصل از این روابط می پردازند.
۸.

بررسی فلسفه و اندیشه های تربیتی برنارد استیگلر؛ از ذاتِ فناورانه انسان تا پرولتاریای نوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استیگلر فناوری پرولتاریا توجه تربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف اصلی این پژوهش، معرفی، بررسی و تحلیل اندیشه های فلسفی و تربیتی برنارد استیگلر، فیلسوف معاصر فناوری است. استیگلر با استناد به یافته های لری گوران، انسان شناس فرانسوی، مدعی است که تکامل انسان از طریق ابزار و فناوری صورت گرفته است. او معتقد است مغز انسان به واسطه استفاده از ابزار تکامل یافته و به شکل امروزی درآمده است. ازنظر استیگلر، فناوری ها به صورت یادسپاری «اپی فیلوژنتیک» به نسل های بعدی منتقل شده و زمینه تکامل و پیشرفت انسان را فراهم می کنند. از نظر استیگلر، فناوری های دیجیتال به خاطر تضعیف مهارت های زندگی، نوعی «پرولتاریا» ایجاد می کنند. استیگلر معتقد است فناوری های دیجیتال، «توجه» جوانان و نوجوانان را دچار تخریب می کنند و در مغز آنان و نوع تفکر آن ها نیز تغییراتی ایجاد می کنند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از این است که توجه به فناوری در مورد مبانی انسان شناختی تربیت می تواند حائز اهمیت باشد. بیش توجهی می تواند در آموزش مجازی که امروزه با آن سروکار داریم اتفاق بیفتد. با توجه به اندیشه های استیگلر می توان پرولتاریاسازی در تعلیم و تربیت امروزی به ویژه درآموزش تجاری را مشاهده کرد. با نظر به تخریب توجه در دنیای امروز، لازم است مهارت های لازم در مورد چگونگی مدیریت و کنترل «توجه» در تعلیم و تربیت مورد تأمل قرار گیرد.
۱۰.

بازخوانی مفهوم اصالت در فلسفة هستی (اگزیستانس) با نگاهی بر اندیشه های کرکگور و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایدگر اصالت کرکگور فلسفه هستی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۹۴۱ تعداد دانلود : ۱۷۲۹
هدف از پژوهش حاضر بررسی اصالت در فلسفه اگزیستانس و ارائه مفهومی جدید از آن با استفاده از روش تحلیل تطبیقی می باشد. اندیشة کرکگور و هایدگر به عنوان دو نمایندة مطرح فلسفة اگزیستانس مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که اصالت اگزیستانسی تنها مربوط به فردیت نبوده و دقیقا معادل آن نیست بلکه اصالت اگزیستانسی مفهومی چند بعدی است که نحوة زندگی انسان را نشان می دهد. کرکگور و هایدگر ضمن تأکید بر «فرد» و اهمیت آن در جامعه توده ای بر مؤلفه-های دیگری نیز در رابطه با اصالت اشاره می کنند که از جمله آنها ارتباط اصیل، دوری از سطحی نگری و میانمایگی، مسئولیت پذیری و توجه به اضطراب اگزیستانسی است. در واقع این مفاهیم و ویژگی ها در توصیف زندگی روزمره انسان و خصوصیات انسان نااصیل بیان شده است. اگر چه تفاوت هایی در اندیشه های دو فیلسوف به طور کلی وجود دارد می توان گفت در مورد مفهوم اصالت و مؤلفههای آن بیشتر اصطلاحات و نوشته های آن قابل تطبیق و یکسان است. در نهایت با توجه به مؤلفههای مورد بررسی مفهومی از اصالت اگزیستانسی ارائه شده است.
۱۱.

نقدی بر اینترنت به عنوان فناوری آموزشی با ابتناء برمفهوم اصالت از دیدگاه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایدگر اینترنت دانشجویان اصالت فناوری آموزشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات آموزش و ارتباطات اقناعی آموزش
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی مطالعات فضای مجازی
تعداد بازدید : ۹۷۴ تعداد دانلود : ۶۹۱
هدف این مقاله بررسی مفهوم اصالت اگزیستانسی از دیدگاه هایدگر و نقش اینترنت در اصالت دانشجویان می باشد. به عبارتی هدف این پژوهش پاسخ به این سوالات است که اولا مفهوم اصالت و انسان اصیل از دیدگاه هایدگر به چه معناست؟ و اینکه نقش اینترنت به عنوان یک فناوری آموزشی در نسبت با اصالت دانشجویان چیست؟ از نظر هایدگر،کنجکاوی، حرفهای بی اساس، وجذب شدن در دیگران که او «خودِآنها» یا «خودکسان» می خواند از جمله مواردی است که باعث سقوط آدمی و نااصیل شدن انسان می شود. او همچنین اشاره دارد که با مراجعه به وجدان و سکوت، دازین این توانایی را دارد که خود را از سقوط بازدارد. اینترنت با ذخیره و توزیع اطلاعات در سطح وسیع و بازنمایی آنها می تواند در شکل دادن و قالب بندی افکار و بینش ها موثر باشد. اینترنت می تواند حس کنجکاوی را تحریک نموده و امکان تامل و توجه به «خود» را کاهش دهدو فردیت را کاهش داده و سطحی نگری را موجب شود. هر چند از برخی حنبه ها هم به خاطر آزادیهایی که در اینترنت هست افقهایی می تواند برای فردیت فراهم کند. اضطراب اگزیستانسی نیز که از جمله موارد مورد توجه در اصالت اگزیستانسی است در فضای مجازی کمتر نمایان می شود.
۱۲.

پساپدیدارشناسی به مثابه رویکردی در مطالعات فناوری آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فناوری پساپدیدارشناسی دون آیدی فناوری های آموزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۹ تعداد دانلود : ۶۶۴
هدف اصلی این پژوهش، بررسی پساپدیدارشناسی به عنوان رویکردی در مطالعات فناوری های آموزشی می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل تطبیقی و روش تحلیلی توصیفی استفاده بهره گرفته شد. نخست، پساپدیدارشناسی و تفاوت و شباهت آن با پدیدارشناسی مطرح شد و سپس کاربردهای این رویکرد در پژوهش های مربوط به فناوری های آموزشی بحث شد. نتایج حاکی از آن است که پساپدیدارشناسی مانند پدیدارشناسی رابطه انسان با جهان را بررسی می کند، اما نقش ابزار و فناوری را در این رابطه اساسی می داند. از دیدگاه پساپدیدارشناسی ارتباط انسان با جهان به واسطه فناوری صورت می گیرد و پساپدیدارشناسی به بررسی نسبت انسان و فناوری می پردازد. در این رویکرد، فناوری ذات ندارد بلکه باید فناوری های مختلف را در بسترهای متفاوت بررسی کرد و نظریه «تغییر» در اندیشه هوسرل به گونه ای دیگر موردتوجه است. فناوری، مانند آگاهی در اندیشه هوسرل از ویژگی حیث التفاتی برخوردار است یعنی هر فناوری برای کاری است و به خودی خود معنا ندارد. در تعلیم و تربیت و در رویکرد پساپدیدارشناسی می توان جنبه های مختلف فناوری های آموزشی را مورد بررسی قرار داد. ازاین رویکرد می توان برای بررسی میزان تغییر تجارب دانش آموزان در استفاده از فناوری ها، بررسی تحقق چندگانه فناوری های آموزشی و بررسی نقش فناوری ها در شکل گیری رفتارهای فناورانه استفاده نمود.
۱۳.

تبیین ویژگی های معلم کاریزماتیک به عنوان الگویی از معلم اثربخش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاریزما معلم اثربخش معلم کاریزماتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۵ تعداد دانلود : ۵۶۶
این پژوهش با هدف تشریح و تبیین ویژگی های کاریزمایی و معلم کاریزماتیک انجام شده است. برخلاف تصور رایج که کاریزما را معمولاً موضوعی خارق العاده و مادرزادی می داند در این پژوهش تبیین می شود که کاریزما ویژگی منحصر به افراد خاصی نیست، بلکه مربوط به رفتار و گفتار خاصی است که قابل آموزش و یادگیری است. در بینش امروزی، کاریزما بیشتر با مؤلفه هایی مانند داشتن اعتمادبه نفس، توانایی درک دیگران و ارتباط با آن ها، نوع دوستی، برخورداری از توانایی بلاغت و فصاحت و به طورکلی توانایی تأثیرگذاری بر دیگران مشخص می شود. برای تحلیل مفهوم کاریزما از روش تحلیل مفهومی و برای ارائه مفهومی از معلم کاریزماتیک از روش مفهوم پردازی استفاده شده است. به همین منظور بعد از تبیین کاریزما و مؤلفه های آن، ویژگی های معلمان اثربخش و کاریزماتیک تبیین شده است. این ویژگی ها در بخش رفتاری شامل مواردی مانند داشتن شور و اشتیاق برای تدریس، توانایی خوب گوش دادن، داشتن روحیه شوخ طبعی و ارتباط مؤثر با دانش آموزان می باشد. در بخش گفتاری، فنون بلاغت و فن بیان، مانند استفاده مناسب از استعاره و تشبیه، استفاده از داستان برای تفهیم بهتر مطالب و ایجاد تصویر و بینش از طریق سخن و تصویرسازی ذهنی اشاره شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان