آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۱۴

چکیده

پژوهش حاضر با هدف تبیین سیر تاریخی صورت بندی اهداف در نظام آموزشی ایران انجام شده است. این پژوهش از نوع تحقیقات تاریخی-تحلیلی است و در پی پاسخگویی به این پرسش است که صورت بندی اهداف در گذشته از منظر رویکرد، الگو، کارکرد و توجه به تفاوتهای فردی چگونه تدوین شده است؟ یافته های حاصل از تحلیل تاریخی اسناد، گزارشها و منابع کتابخانه ای نشان می دهند که اهداف در سیر تطور خود، چهار دوره زمانی را پشت سر گذاشته اند. اولین دوره: تحصیلات رسمی و اجباری (1288 تا 1331)؛ دومین دوره: تحصیلات رایگان و اجباری (1332 تا 1343)؛ سومین دوره: اصلاح جامعه از طریق اصلاح آموزش و پرورش (1344 تا 1366)؛ و 4) چهارمین دوره: حاکمیت ارزشهای اسلامی (1367 تا 1397) است. نتایج بررسی نشان داده که غیر از دوره چهارم (در مرحله دوم) که اهداف با رویکرد شایستگی (صفات و توانمندیها) تدوین شده است، در اغلب دوره ها اهداف تابع رویکرد تصریح شده بوده و الگوی اهداف نیز تک جهتی و پلکانی بوده است. به تبع این امر کارکرد اهداف در عمل بیشتر به سمت اهداف پیشینی و کاهش گرایانه میل کرده و صرفاً محدود به تعیین تکلیف برای موضوعات درسی شده است. با وجود آنکه رشد تواناییهای فردی در تمام دوره ها با شدت و ضعفهای متفاوت مد نظر برنامه ریزان بوده، اما حاکمیت الگوی تک جهتی و پلکانی مانع پرداختن به آن در صورت بندی اهداف شده است. دلیل این امر فاصله میان تصمیم گیریهای کلان در نظام آموزشی و واقعیتهای عرصه عمل، تجربه محدود کارشناسی، درک پیچیدگیهای اجرا و بی توجهی به نقش مجریان به عنوان بازیگران اصلی بوده است.

تبلیغات