در چند دهه گذشته، همگام با افزایش روزافزون جمعیت، افزایش مهاجرت به شهرها،شدت تمرکز مراکز تجاری و صنعتی در شهرها و عوامل دیگر، تقاضا برای آب آشامیدنیافزایش یافته است، در حالی که عرضه آب، به دلایل متعدد، پاسخگوی این نیاز نبوده است. قطعمکرر آب و بیآبیهای طولانی در فصل تابستان، نشانهای از وضعیت نابسامان تأمین آبآشامیدنی در شهرها، به ویژه شهر تهران، میباشد. بر این اساس، نهادهای مسئول تأمین آبآشامیدنی، برای حل مسئله کمبود آب از سیاست قیمتگذاری تصاعدی استفاده نمودهاند تابدین وسیله، از تقاضای آب بکاهند. در این مقاله، ضمن تعیین عوامل مؤثر بر تقاضای آب آشامیدنی و تدوین الگویی مناسببرای برآورد آن، به محاسبه کشش قیمتی و درآمدی تقاضا و مقایسه توابع تقاضا در دو فصلتابستان و زمستان در شهر تهران میپردازیم. برای انجام این امر، از روش حداقل مربعاتمعمولی و دادههای سری زمانی ماهانه متغیرهای قیمت متوسط آب، درآمد خانوار، تعدادمشترکین و متغیرهای جوی طی سالهای 1359 تا 1374 استفاده کردهایم. به منظور مقایسه توابع تقاضای آب آشامیدنی در شهر تهران در دو فصل تابستان و زمستان،از آزمون چو و آزمون tبهره گرفتهایم. نتایج برآورد نشان میدهد که تقاضای آب نسبت بهتغییرات قیمت آب و درآمد خانوار در دو فصل تابستان و زمستان بیکشش است. بنابراین،قیمت آب، ابزار مؤثری برای کاهش مصرف آب نبوده و اعمال سیاستهای صرفهجویی وجلوگیری از اتلاف در مصرف آب این شهر، ضروری است.