یکی از مسائل برجسته در عرفان اسلامی، نیاز سالک به مرشد به منظور راهنمایی و دستگیری در سیر و سلوک است. سنّت اهل تصوف این گونه است که سالک، آداب سیر و سلوک خود را نزد استادی فرا گرفته و تحت توجه او سلوک می نماید. این موضوع، موجب طرح رابطه مرشد و سالک، آداب مرید و مراد شده است. این موضوع بستر مناسب پیدایش آسیب هایی در مسیر عرفان و تصوف گردید و تا افراد شیاد در خانقاه ها با فریب دادن انسان های ساده دل، که قصد تهذیب نفس دارند را فریب دهند.
هدف این مقاله ضمن بررسی آیات و روایات، متون عرفانی و کلمات متصوفه، بیان ضرورت وجود استاد شایسته در مسائل معنوی است که وظیفه دارد سالک را در راه رسیدن به معرفت حق راهنمایی و دستگیری کند. در این زمینه آسیب هایی وجود دارد که مهم ترین آن، سرسپردگی به نااهل است که موجب گمراهی از مسیر کمال می شود. برای پیش گیری از این آسیب، شناخت کامل استاد در انتخاب و تبعیت کردن از او لازم است. روش تحقیق تحلیلی توصیفی است.