فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳٬۶۷۶ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
121 - 148
حوزه های تخصصی:
در عرفان اسلامی- مکاشفه مسئله مهم و مورد توجه خاص و ویژه ای بوده و هست. زمانی که عارف بر اثر تهذیب نفس و ریاضتی که از سوی مرشد و پیر به او القامی شود و به حالات و مقاماتی دست یافت درواقع واجد مکاشفاتی شده است. روزبهان بقلی از عارفان بزرگ قرن6 هجری می باشد که از دو گرایش بارز در تصوف اسلامی که به سکر و صحو (یا به قول حافظ مستی و مستوری) شهرت دارد، روزبهان بی شک در خط گرایش اول است. نگاه جدید به دین و باورهای دینی و طرح عناوین و پرسش های نو در این ارتباط مدت زمانی است که اذهان متفکران دینی را به خود معطوف کرده است، از جمله این عناوین جدید بحث تجربه دینی است. ویلیام جیمز دین را تاثیرات، احساسات و رویدادهایی می داند که برای هر انسانی در عالم تنهایی رخ می دهد و احساسات را مفهوم ذاتی دین می داند. از دیدگاه او تجربه دینی گوهر دین است، به این معنا که حقیقت دین احساسات و عواطفی است که در انسان هنگام رویارویی با حقیقت غائی پدید می آید و امور دیگر مانند عقاید اعمال و مناسک مؤخر از این تجربه اند. این تحقیق پس از پرداختن به مکاشفات روزبهان این موضوع را مورد بررسی قرارخواهدداد که آیا مکاشفات روزبهان براساس الگوی ویلیام جیمز قابل تحلیل است یا خیر؟
روش تحقیق: روش این مطالعه توصیفی تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است و از کتاب، مقاله، نرم افزار استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات فیش برداری است.
کاربرد وکالت عرفانی در ماهیت وکالت دادگستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
291 - 308
حوزه های تخصصی:
تعریف و مبنای وکالت در دادگستری را بایستی در علوم پیشینی آن و در مباحث «فلسفه حقوق هنجاری»، جستجو نمود. در وکالت، نیابت و اجازه از دیگری اهمیت دارد که در تاریخ تمدن ملت ها بر اساس مبانی فکری و اخلاقی و اجتماعی آنها استوار است. در این مقاله تلاش می گردد تا یکی از این مبانی فلسفه حقوق هنجاری که به حوزه عرفان ارتباط می یابد و آن توکل و وکالت عرفانی است، ریشه یابی شود و جایگاه وکالت در مبانی فکری عرفانی و حقوقی مورد توجه قرار گیرد و در مقایسه با وکالت دادگستری، نقش زمینه های فکری و معنوی و اخلاقی در علوم قضایی کاوش گردد و با روش کتابخانه ای و با ارجاع به منابع اولیه این دو رشته، این نتیجه را روشن نماید که وکالت معنایی گسترده دارد که شاخه ای از آن در عرفان ریشه دارد و از توکل نیز مایه می گیرد. از نظر حقوقی نیز شرط اخلاقی، رعایت مصلحت موکل، امانتداری و حفظ اسرار در آن رعایت می شود.
بررسی و تحلیل عقاید حروفیه در «محرم نامه سیداسحاق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
103 - 120
حوزه های تخصصی:
حروفیه فرقه تأثیرگذار شیعی- عرفانی قرن هشتم و نهم هجری است که «فضل الله نعیمی» آن را پایه گذاری کرد. پیروان فضل الله نعیمی، پس از کشته شدن او، به تعلیم عقایدش پرداختند. «سیداسحاق» یکی از پیروان فضل الله و مروّج عقاید حروفی در خراسان است که در کتاب «محرم نامه» مهّم ترین عقاید حروفیان را تفسیرکرده است. در این تحقیق به روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی تحلیلی عقاید حروفیه در کتاب محرم نامه بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در این کتاب، اعتقادات حروفیه و برداشت های شخصی سیداسحاق، منعکس شده است. از اعتقادات حروفی، اعتقاد به امامت حضرت علی (ع) و فرزندان ایشان تا امام حسن عسگری (ع) بیان شده است. دور الوهیت با امامت حضرت مهدی (عج) آغازمی شود که همان «فضل الله» است و دخترش جانشین او است. جهان هرگز از وجود انسان کامل خالی نیست و متابعت از انسان کامل، واجب و عمل به خلاف رضای او معصیت است. اعتقادها و برداشت های شخصی سیداسحاق اغلب از طریق تأویل بیان شده است. مهم ترین تفسیرهای او در مورد حضرت علی (ع) و جنگ های آن حضرت ذکرشده است. رهایی انسان کامل از اغوای شیطان، کفر و شرک به دلیل تسلیم نبودن در برابر قائم مقام خدا، باقیه صالحه بودن دختر فضل الله و میزان بودن او برای سنجش اعمال بندگان خدا از دیگر تفسیرهای شخصی او در این کتاب است. به اعداد 28 و 32 نیز در این کتاب اشاره شده ولی چندان مورد تأکید نیست.
تحلیل و بررسی نگرش ماکیاولی درباره انسان و مقایسه آن با انسان کامل در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
149 - 154
حوزه های تخصصی:
در این مقاله دیدگاه های نیکولو ماکیاولی درباره انسان مبنی بر اینکه که حقیقتی طبیعی است و باید او را از مشاهده رفتارهایش تعریف کرد با دیدگاه ابن عربی که انسان را جمیع اسماء الهی می داند که هدفش تحقق به اخلاق است، مقایسه می شود. ماکیاولی انسان را همچون یک زیست شناس تفسیرمی کند و همین نقطه عطف دیدگاه ماکیاولی است. او برخلاف پیشینیان خود و ابن عربی که انسان را در دستگاه فلسفی خود و عرفان اسلامی توصیف می کنند انسان را یک موجود مادی محض در کنش مستقیم با جامعه، دولت و سرنوشت خود می داند. برخلاف اخلاق مسیحی و انسان کامل ابن عربی، از نظر ماکیاولی، انسان مفهوم مافوق خود را ازدست داده است و همچون نیرویی در درون طبیعت و در کنش با جامعه شهر و دولت مشاهده می شود و اراده را معطوف به قدرت می داند و علاوه بر قبولی عدالت به کاربردن زور را برای اجرای عدالت در جامعه مفید می داند. درحالی که ابن عربی اراده را معطوف به علم دانسته و قوای جلالی و قهریه را در انسان مفید می داند. ازآنجاکه تحلیل و مقایسه نگرش ماکیاولی با انسان کامل ابن عربی کار جدیدی به نظرمی رسد به عنوان موضوع مورد نظر قرارگرفت و مقاله حاضر به شیوه کتابخانه ای و منتج از کتاب های اصلی و شرح ها و تفاسیر آن ها سامان یافت.
پیوستگی معنایی ابیات غزلی از حافظ بر بنیاد تحلیل روانکاوانه با رویکرد به عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
1 - 20
حوزه های تخصصی:
اگر به شخصیت های دیوان حافظ از حوزه روانشناسی نگریسته شود، حضور کهن الگوها به ویژه «آنیما» در آن ها دیده می شود. در ابتدای غزل هایی که آنیما نمود دارد معشوق معمولاً زمینی و غزل عاشقانه است و به ابیات پایانی که نزدیک می شویم، حس روحانی و معنوی بر ابیات غالب می شود و معشوق جلوه های آسمانی پیدامی کند. غزل شماره 26 با مطلع (زلف آشفته وخوی کرده و خندان لب و مست ....) نیز چنین خصوصیتی دارد. اختلافات و تناقضات در ابیات این غزل برای مفسران مسئله چالش برانگیزی است و باعث سردرگمی در تفسیر اشعار شده و در نهایت شعر را دوگانه و ابیات را مستقل فرض می کنند. درحالی که علت این نوسانات و تحولات در تبدیل کهن الگو آنیما به کهن الگوی پیر فرزانه و همچنین خودشناسی و تفرد شاعر است و کل غزل فرآیند این گذار را روایت می کند. استفاده از تفسیر روانشناسی تحلیلی در غزل مورد بحث دریچه ای به دیدگاه مفسر بازمی کند و او را مجهز می کند فراتر از تفاسیر سنتی با دیدی عمیق تر به اشعار شاعر بنگرد و ارتباط بنیادی و مستحکم در محور عمودی کلام که در زیر غباری از پیش داوری های خودآگاه ذهن پوشیده شده را دریابد، ضمن آنکه این نگرش درونی محمل مناسبی برای برداشت های عرفانی از غزل مورد بحث حافظ نیز هست.
بررسی تجلی در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
41 - 60
حوزه های تخصصی:
تجلی حق در جهان هستی، یکی از مسائل مهم عرفان اسلامی محسوب می شود. بنا به اعتقاد عرفا، عالَم مظهر اسماء و صفات حق است و مهمترین این ظهورات، انسان کامل است که عالی ترین تجلی حق، در عالم است. مولوی از عرفای بزرگی محسوب می شود که از تجلی و ظهور حق سخن گفته اند. او بهترین ظهور حق را شمس تبریزی دانسته و از این رو در این اثر، از او بسیار سخن گفته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، در غزلیات شمس، به بررسی اندیشه های مولوی، درباره ماهیت تجلی و ظهور اسماء و صفات حق پرداخته است، تا نشان دهد که درواقع، او با نگرش عرفانی خود، درباره ظهور اسماء و صفات حق، با توجه به احادیث قرب نوافل و فرائض، در نهایتِ توحید، به ستایش عالی ترین تجلی حق، پرداخته است.
اعتبار سنجی روایات مشتمل بر دعا از دیدگاه علما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
315 - 328
حوزه های تخصصی:
رأی علما و محدثان در اعتباربخشی به روایات دعایی دوگونه است: عده ای روایات مشتمل بر دعا را همانند هر حدیث دیگر نیازمند بررسی سندی و متنی و به کارگیری قواعد فقه الحدیثی می دانند؛ از این رو ملاک هایی جهت ارزیابی صحت و سقم آن ارائه کرده و صراحتاً برخی ادعیه را جعلی و یا محرف خوانده اند. دسته ای دیگر با استناد به روایات من بلغ، ضعف راوی یا راویان را به دیده اغماض می نگرند و با تساهل از آن می گذرند؛ از این دسته گروهی نیز به تقیید قاعده تسامح پرداخته اند. بر اساس احادیث من بلغ، اگر طریق روایت و انشاء دعا ضعیف و اسناد آن غیرمعتبر باشد، کسی که بر ضعف و سستی سند وقوف داشته باشد، شایسته است به قصد قربت دعا را قرائت کند نه به قصد ورود و انتساب قطعی آن به ائمه معصومین (علیهم السلام). در این گفتار، اعتبارسنجی روایات مشتمل بر دعا از دیدگاه علما مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته و تبیین ایشان درخصوص دعای مأثور و غیرمأثور و نیز آراءشان را در رد یا قبول اصل تسامح در اسناد روایات مورد سنجش قرارمی دهد.
تجلی هنر و موسیقی در عرفان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
82 - 102
حوزه های تخصصی:
عرفان، پدیده یا شاخه ای از تفکر انسان است که در میان افکار ملل دنیا به گونه های مختلف وجوددارد. هرملتی بنا به مَشرب ها و آمال نهایی خود، لباسی بر عرفان پوشانده، آن را بهترین و زیباترین تجلیگاه اندیشه های هنری جامعه شناسی و فضیلت انگاری خود قرارداده است. هنرهای زیادی در پیدایش و تکوین عرفان، نقش دارند موسیقی یا هنرِ موسیقی، یکی از مهمترین آن هاست که در عرفان ایران و جهان دیده می شود. عرفا و متصوفه ایرانی از بدو پیدایش گرایش عرفانی، با موسیقی همراه بوده اند یا موسیقی را به خدمت گرفته اند تا بتوانند به زبان رمز و ایماء، سخن خود را در قالب عرفان و ارکان آن بزنند. عرفان ایرانی به عرفان مانوی، مسیحی، بودایی و نگرش اسلامی تکیه دارد، بر این اساس در هر تفکر عرفانی، موسیقی، ابزارها، آلات، لحن ها، موسیقی دانان، نوازندگان و هنرمندانی حضوردارند که در هزاره عرفان ایرانی زیسته اند. شیوه بررسی در این مقاله، تحلیل محتوایی است که با استفاده از آن و تجزیه و تحلیل داده های متن، به ابعاد گوناگون سؤال های طرح شده، پاسخ داده شده است.
بررسی عشق و حب الهی در خلقت هستی، براساس آیات قرآنی از منظر امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
229 - 250
حوزه های تخصصی:
بحث حب و عشق الهی، از مباحث جالب توجه مخصوصاً در عرفان اسلامی است که بسیاری از عرفا و اندیشمندان را واداشته تا با توجه به آیات قرآنی مربوطه، به شرح و بسط آن ها بپردازند. امام خمینی نیز با راهگشایی آیات و روایات از طرفی و نیز با تأثر از بزرگان و اکابر وادی عرفان و معرفت، در آثار خویش به این موضوع پرداختند که در پژوهش حاضر سعی بر آن است تا با روش کتابخانه ای و جمع آوری مطالب و تحلیل محتوا به بحث و شرح آن پرداخته شود. آنچه از آثار ایشان مطرح می شود اشاره به این دارد که جهان هستی و خلقت انسان، زاییده عشق و حب الهی است. حب و عشقی که اگر در وجود سالک راه حق سریان و جریان یابد، قادر است تا دوباره او را از این جهان خاکی به عالم باقی رهنمون سازد که البته آن هم در سایه عمل به احکام و شریعتی که الله از بنده خواسته، امکان پذیرست و مفهوم انا لله و انا الیه راجعون در باب آن تحقق می یابد. در نگاه امام، حبّ الهی به منزله آتشی است که از همان ابتدای آفرینش در قلب عاشق برافروخته می شود و در راه رسیدن به آن باید از تصفیه و تزکیه نفس یاری خواست، صفتی که به دنبال تهذیب نفس از آلودگی ها و موانع و حجاب های دنیوی و مادی در باطن سالک پدیدمی آید، سالک را قادرمی سازد که به استناد آیات قرآن، ملکوت را دریابد و به لقاء الله برسد.
بررسی انسان گونه انگاری خدا در آثار سنایی و عطار از دیدگاه استعاره شناختی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
21 - 40
حوزه های تخصصی:
امور معنوی، مقدس و دینی از اموری هستند، که همواره بشر برای فهم آن ها ناچار از به کارگیری استعاره است. این خاصیت ذهن بشر است که نمی تواند امور مفهومی و انتزاعی را بدون کمک گرفتن از امور مصداقی و فیزیکی بشناسد. امروزه علوم شناختی از جمله زبان شناختی شناختی، بسیاری از استعاره های به کاررفته زبان انسان را تحلیل کرده و نشان داده است که انسان چگونه پاره از امور هستی را درک می کند. هدف این پژوهش بررسی استعاره انسان مدارانه در مورد خداوند است، تا با رویکرد شناختی نشان دهد چگونه خدا در ذهن دو تن از شاعران زبان فارسی، یعنی سنایی و عطار، مفهوم سازی شده است. برای این منظور از دیوان این دو شاعر، تمام ابیاتی که در آن ها اعمال و صفات انسانی برای خدا قیدشده، استخراج گردیده و با نگاشت هرکدام در مقاله ذکرشده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد، در ذهن این دو شاعر به طور مشترک خدا: پادشاه، معشوق، صنعتگر، میزبان، ساقی و جنگجو است و علاوه بر این در ذهن سنایی خدا: آرایشگر، بنّا، نانوا، نویسنده، راهنما؛ و در ذهن عطار هم خدا: صیاد، شعبده باز، آئینه بند، فرمانده، بافنده و نقاش است. در این پژوهش چهره، میان/ کمر، زلف، لب، مردمک چشم، دهان و ... از اعضایی هستند که همراه با شواهدی برای اثبات استعاره بدن مندی از آن ها استفاده شده است.
سیمای نوع دوستانه امام علی(ع) در اندیشه عطار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
41 - 60
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی سیمای نوع دوستانه و ایثارگرانه امام علی(ع) در اندیشه عطار و مولوی پرداخته است. مطالعه آثار آن ها نشان می دهد که علت اقبال انسان امروزی به اندیشه های آن دو، به تأکید آن ها بر ارزش، حرمت و کرامت انسان برمی گردد و مهمترین جلوه آن، دوست داشتن آن ها و خدمت نمودن به آن ها، یعنی نوع دوستی است. آن دو در آثار خود، علاوه بر مدح صادقانه و پاک امام علی(ع) و بیان ویژگی های وی، اشاراتی به حوادث مهم زندگی او دارند، که بیانگر شخصیت نوع دوستانه و ایثارگرانه اوست که خدا درباره اش می فرماید: «و برخی از مردم براى به دست آوردن خشنودى خدا جان خویش را فدامی کنند». آن ها امام علی(ع) را الگوی بزرگ فضایل اخلاقی، به ویژه محبت، اخلاص، نوع دوستی و ایثار ستوده و مردم را به پیروی از او ترغیب نموده اند. زیرا او، که به گفته عطار «کوه حلم و باب علم و قطب دین» است، اصل نخست در معاشرت با مردم را محبت، احترام و دوستی دیگران دانسته و خطاب به مالک می فرماید: «قلب خویش را از مِهر مردم و دوستی و لطف آنان سرشار کن». درواقع سیره عملی زندگی ایشان احترام کامل و اعتماد به دیگران بوده است». مولوی نیز او را "افتخار هر نبی و هر ولی" دانسته و او را مولای همه زنان و مردان مؤمن می خواند که همواره نوع دوستی را یکی از اصول مهم تعالیم خود شمرده و قلبش مملو از دوست داشتن مردم و هدایت آن ها بوده است.
جایگاه امید در عرفان یحیی بن معاذ رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
387 - 401
حوزه های تخصصی:
یحی بن معاذ رازی (متوفی 258 ق.) از نخستین عارفان ایرانی و نظریه پردازان حوزه عرفان اسلامی و ایرانی است که او را «یگانه روزگار» خوانده اند. در عرفان ایرانی که اصالت به شادی شادمانی داده می شود و ابوسعید ابوالخیر از پیشتازان آن به شمار می آید مبنای فکری خود را از بزرگانی چون یحیی بن معاذ رازی اخذ کرده اند که نظریه عرفانی خود را بر پایه «امید» استوار ساخته بود و با اصالت نور و روشنایی ایران باستان هماهنگی بیشتری داشت. این عارف با تکیه بر بخشایش خداوند که بر غضب او پیشی دارد و بر اساس این که عبادات انسان در برابر رحمت های الهی بسیار ناچیز است و بر پایه اینکه وعده های الهی بر عهده اوست و وعیدهای خدا بستگی به عمل بندگان دارد نتیجه می گیرد که باید به رحمت خدا امیدوار بود و همین امید به دنبال خود شادمانی را در پی دارد و بر همین پایه غنا را بر فقر ترجیح می کند و خداوند را امید اصلی خود و عارفان به شمار می آورد و بخشایش او را در دنیا با چنین وسعتی منجر به بخشایش آخرت ارزیابی می کند.
آسیب شناسی مبنایی، روش شناختی و غایی تفسیر عرفانی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
177 - 194
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ جریان تفسیری صوفیانه و عرفانی از یک سو به منظور پاسخ به نیازهای شناختی و معرفتی مخاطبان و اهتمام نسبت به جنبه های تربیتی، اخلاقی و معنوی آن مورد توجه و اهتمام مفسران قرآن کریم قرارگرفته، و از سوی دیگر به جهت وجود انحرافاتی در تأویلات عرفانی، مخالفانی هم داشته و در حوزه های مبنایی، روش شناختی و غایی دارای آسیب هایی است. هدف از این پژوهش شناسایی، تحلیل و بررسی آسیب های حوزه مبنایی، روش شناختی و غایی تفسیر عرفانی قرآن کریم می باشد. این پژوهش از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، یک پژوهش کیفی است. از نظر روش پژوهش نیز توصیفی - تحلیلی می باشد.
از یافته های این پژوهش می توان به منظور کاربست در نگارش تفاسیر عرفانی و بیان منظور و مقصود خداوند متعال از آیات با رویکرد تربیتی و شناختی در جهت اعتلای اخلاق و تربیت مخاطبان قرآن کریم بهره جست.
بررسی نمودها و کارکردهای موسیقی آفرینش در اندیشه عارفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
369 - 391
حوزه های تخصصی:
تمامی افسانه های موجود در باب موسیقی نظیر هرمس، فیثاغورث، آپولون و ... بر پیدایش اسطوره ای موسیقی حکایت دارند. بر پایه این افسانه ها، گونه ای موسیقی کیهانی، با بُعدی متافیزیکی، وجوددارد که از دیدگاه متفکران هندی ، هیچ گونه بدعتی را در آن راه نیست و یا با بسطی مفهومی بوسیله نوافلاطونیانی چون بوئیثوس، همه موسیقی های عالم، بازتاب یک موسیقی کیهانی همتراز هستند. از این دیدگاه با رهایی موسیقی از فضایی یک سویه و مونولوگ، تمامی موجودات از روح بشریِ همپایه ای برخوردارند که درنتیجه آن، نغمه های ملکوتی و آسمانی در آن ها جاری و ساری است. با توجه به پیوستگی هایی که بین گستره عرفان اسلامی و علم موسیقی وجوددارد، در بررسی صورت گرفته در باب کارکردهای موسیقی کیهانی در متون مختلف عرفانی، مشاهده شد که موسیقی کیهانی در مباحثی چون عهد الست (تداعی کلام حق با شنیدن هر نغمه و سازی)، آسمانی و فرعی بودن سماع به دلیل کشش های ربانی، جاری بودن موسیقی کیهانی در همه موجودات و برخورداری از آن به تناسب ظرفیت و حالات درونی، زمینه سازی شهود حقایق ملکوتی به وسیله موسیقی این جهانی و... نمود برجسته ای داشته است. بررسی پیش رو، به شیوه توصیفی- تحلیلی است.
نگاهی به ابعاد گوناگون اختلاف جنید و حلاج در آیینه تقابلِ تصوف مکتب خراسان و بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
1 - 20
حوزه های تخصصی:
تأثیر محیط جغرافیایی بر نحوه تفکر و اندیشه انسانی امری قابل توجه است. تصوف اسلامی با ورود به حوزه جغرافیایی ایران با چالش های جدیدی مواجه شد. عارفان و اندیشمندان ایرانی با خوانش جدیدی از دین و قرآن به تدریج جهان اسلام را به سوی دوقطبی شدن سوق دادند. به دنبال آن تصوف عاشقانه مکتب خراسان در مقابلِ تصوف پای بند به سنتِ مکتب بغداد قرارگرفت. کرانه های این تقابل حوزه های اندیشه، سیاست و اجتماع را نیز فراگرفت. اوج این تقابل در مرگ حلاج و نوع برخورد طرف داران دو مکتب با او است. در پژوهش حاضر به بیان علت ها و ماهیت تقابل این دو مکتب پرداخته شده است. سپس بنا به اهمیت مسئله حلاج، با بررسی ابعاد اختلاف او با جنید بغدادی، روشن شد که موارد اختلاف این دو عارف بزرگ، ریشه در تقابل تصوف مکتب خراسان با بغداد داشته است. آنان در مسائل مهمی مانند: 1. اندیشه سیاسی، 2. مرز تأویل و تفسیر قرآن، 3. معنای توحید، 4. عقلانیت صحوی و اندیشه سکری و 5. بندگی عربی و عدالت جویی ایرانی، با هم اختلاف داشته اند.
واکاوی عرفانی معرفت نفس در منطق الطیر عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
61 - 81
حوزه های تخصصی:
معرفت نفس، یکی از نیازهای مهم بشر است؛ مکاتب مختلف به نوعی، به آن پرداخته اند. در عرفان اسلامی، توجه ویژه ای به این مسئله شده است؛ به نظر عرفا، انسان در پرتو معرفت نفس، به رشد و کمال می رسد و نیل به معرفت خداوند، تنها از طریق معرفت نفس امکان پذیر می شود. عطار نیشابوری از جمله اندیشمندانی است که تلاش کرده معرفت نفس را درونمایه آثار ادبی- عرفانی خود قراردهد. فهم نوع نگاه این عارف مسلمان به مقوله معرفت نفس می تواند از یک سو، راهگشای پژوهش های بعدی در این زمینه باشد، از سوی دیگر، به پرسش های مطرح در این زمینه پاسخ مناسب ارائه دهد. این پژوهش، مقوله «معرفت نفس» را از دیدگاه عارف بزرگ مسلمان، عطار نیشابوری، در منطق الطیر بررسی کرده است؛ برای این بررسی، روش توصیفی با تحلیل محتوا اختیارشده است. برای گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای استفاده شده است. از روش های توصیفی و استدلال عقلی، برای تحلیل یافته ها، بهره گرفته شده است. ابتدا، مروری کوتاه بر کتاب منطق الطیر و اهمیت و جایگاه معرفت نفس در این اثر انجام شده است، انواع «خود» از دیدگاه عطار، رابطه معرفت نفس و معرفت الله، شیوه سلوک، کسب معرفت و وادی های هفتگانه، خاصیت آینگی متقابل انسان و خدا، نفس امّاره و شیوه مقابله با آن در منطق الطیرمورد بحث قرارگرفته است.
تحلیل و تطبیق عشق از منظر شیخ علاءالدوله بیابانکی و حضرت امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
329 - 348
حوزه های تخصصی:
عشق از مسائل بنیادین عرفان است، چنان که بدون در نظرگرفتن آن عرفان و حکمت متعالیه قابل فهم نیست. در ادبیات عرفانی نیز عشق از جایگاه بالایی برخورداربوده و هست؛ ازاین رو بخش زیادی از ادبیات عرفانی به این موضوع اختصاص دارد. در ادبیات عرفانی به خصوص در کلام شیخ علاءالدوله و امام خمینی (ره) که موردبحث این تحقیق است، عشق را می توان از جنبه حقیقی موردبررسی قرارداد. جریان عرفان عاشقانه در بعد نظری و عملی دارای ویژگی هایی است که در اشعار علاءالدوله می توان دریافت که چگونه توانسته است جریان عرفان عاشقانه را در اشعار خود به کاربرد و در مقایسه با اندیشه های حضرت امام (ره) در این موضوع، می توان دریافت که عرفان عاشقانه شاعران خراسان تا چه حدّ توانسته است در آرای عرفانی یک عارف معاصر هرچند با مشربی متفاوت، تأثیرگذار باشد. دست آورد پژوهش به طور مشخص این است که امام خمینی(ره) به عنوان عارفی برخاسته از مکتب ابن عربی و با مشرب صدرایی، مبانی عرفان عاشقانه خراسان را می پذیرد و در دیوان اشعار خود به گونه ای دیگر بیان می دارد؛ اما گاه به خصوص در اشعار خود، همان اصول را به گونه ای دیگر و به بیانی رایج در مکتب ابن عربی، مطرح ساخته است و تحت تأثیر رویکرد رایج در فقه شیعی، به اصول ناظر به برخی از سنن عرفان عاشقانه، همچون عشق مجازی، توجهی نداشته است.
تبیین و مقایسه سیمای پیامبر اکرم (ص) در دو متن عرفانی کشف المحجوب و مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
101 - 122
حوزه های تخصصی:
شخصیت والا و سیره انسانی و نبوی پیامبر اکرم)ص( همواره از کانون های مضمون آفرینی و تصویرسازی شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است. عرفای فارسی گوی پس از اسلام تاکنون به مناسبت های گوناگون به تکریم آن حضرت پرداخته اند؛ به ویژه در ابتدای سخن خود پس از حمد و ستایش خالق هستی بخش، به بزرگداشت و مدح پیامبر، مقام نبوت و مخصوصاً خاتمیت و سرآمدی و محوریت وجود آن حضرت در کل کائنات توجه داشته اند. در این مقاله تلاش شده تا به شیوه توصیفی-تحلیلی سیمای حضرت رسول (ص) در دو کتاب مرصادالعباد و کشف المحجوب که خود از امهات متون گران سنگ ادبیات فارسی می باشند مورد بررسی و مقایسه قرارگیرد. هدف این جستار مقایسه کیفیت تبیین سیمای پیامبر(ص) در دو اثر مذکور است. در این راستا نشان دادن برتری های پیامبر اکرم ، ضرورت معرفت بیشتر آن حضرت و بیان خاتم بودن و منسوخ کردن ادیان دیگر توسط پیامبر(ص) قابل بیان می باشد. بدین منظور مباحثی چون مقایسه پیامبر اکرم با پیامبران دیگر مانند حضرت موسی، ابراهیم و ...، شریعت پیامبر به ویژه مقیّد بودن مؤلّف هر دو کتاب به آن و علل فرستادن شریعت پیامبر و جنبه های دیگری از ابعاد شخصیتی و تاریخی آن حضرت همچون واسطه آفرینش بودن، معراج، سایه نداشتن پیامبر و ... از منظر نجم دایه و هجویری مطمح نظر بوده است. نتایج پژوهش نشان از جایگاه خاص پیامبر و شریعت وی در سلوک عرفانی هر دو عارف دارد.
تحلیل صوفیان ریایی درهفت اورنگ جامی براساس نظریه کارکردهای نگرش درروانشناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
61 - 84
حوزه های تخصصی:
نگرش ها، ارزیابی های نسبتاً پایداری از پدیده های مختلف جهان اجتماعی در ذهن افراد هستند. نظریه کارکردی نگ رش، به واکاوی انگیزه های درونی انسان، علت ایجاد نگرش ها و نقش و کارکرد آن ها در ایجاد رفتارهای اجتماعی می پردازد. در مثنوی هفت اورنگ، بهره گیری شاعر از شیوه تمثیل پردازی و استفاده از قالب حکایت، در غالب موارد به ظهور و بروز نگرش های جامی درباره مسائل فردی، بینافردی و اجتماعی کمک فراوانی کرده است. جستار حاضر با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی موضوع «صوفیان ریایی» را از منظر تحلیل شخصیّت و رفتار آن ها، بر اساس نظریه کارکرده ای نگرش مطالعه کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که نگرش طبقات مختلف اجتماعی در برابر پدیده ریاکاری و نمود آن در دوران جامی با عنوان «صوفیان ریاکار» را می توان در قالب دو «کارکرد سودجویانه» و «کارکرد ازرش خواهانه» طبقه بندی کرد. همچنین نقش اوضاع و احوال سیاسی، فرهنگی، سنن و آداب و رسوم جامعه و نیز کارکرد عرفان در این زمینه قابل تأمل و بررسی است. با وجود ثبات نسبی در دیدگاه جامی، بررسی تناقض در نگرش با عنوان «ناهماهنگی شناختی» نیز، در هفت اورنگ جامی حائز اهمیت است که شاعر از دو رویکرد «توجیه نگرش» و «اقتدا به تقدیرگرایی» در این مؤلفه، بهره گرفته است.
تطبیق و مقایسه مقام فقر از دیدگاه خواجوی کرمانی و شاه نعمت الله ولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
234 - 253
حوزه های تخصصی:
فقر به عنوان یکی از مراحل سیر و سلوک نه تنها در ادبیات، بلکه در حوزه عرفانی دارای اهمیت فراوانی است. سالک در این مقام با نفی ماسوی الله به فنای فی الله دست می یابد که نهایت عرفان است. این جستار با روش تحلیلی- تطبیقی دیدگاه دو عارف و شاعر برجسته قرن هشتم، خواجوی کرمانی و شاه نعمت الله ولی، را در رابطه با مفهوم فقر بررسی و مقایسه کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که دیدگاه هر دو شاعر به فقر دربردارنده فقر معنوی است که تعالی دهنده روح انسانی به سوی کمال و جایگاه بالایی نسبت به غنا دارد. با این تفاوت که خواجو در برخی ابیات که بسامد کمی دارد، فقر مادی را در نظر داشته است. هم چنین وی در کاربرد معنای فقر از اصطلاحات دیگری همچون: گدایی، بینوایی استفاده نموده، در حالی که شاه نعمت الله علاوه بر این واژگان، از واژه «درویشی» نیز بسیار استفاده کرده است. این نوع کاربرد فقر گویای تنوع زبان تصوف دو شاعر در بیان مقصود عرفانی خویش و دوگانگی مفهوم فقر است.