آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰۲

چکیده

به نظر می رسد از مهم ترین ارکان جهان بینی عرفانی توجه به دو ساحت «ظاهر» و «باطن» واقع است. بر این اساس، هر امر واقعی، اعم از عالم و آدم و حتی حضرت باری تعالی، دارای این دو شأن هستند. علوم ظاهری در پی شناخت ظاهر عالم هستند، اما عرفان کوشش انسان برای راه یافتن به باطن هستی است. این آموزه از ارکان اندیشه عرفانی مولانا جلال الدین بلخی و کلید فهم اندیشه ها و آثارش به ویژه شاهکار او «مثنوی معنوی» است. هدف این نوشتار، بیان دیدگاه مولوی در این زمینه است و روش آن، استخراج ابیات مربوطه از مثنوی معنوی و شرح و تفسیر آنهاست. دستاورد این تحقیق این است که از نگاه مولوی، عالم، آدم، معرفت، دین، قرآن، عمل انسان و هر حقیقت دیگری دارای ظاهر و باطن یا بطونی است و معرفت اصیل، رسیدن به آن بطون است. دین داری و دین ورزی عارفانه کشف جغرافیای باطن و زیستن در آن است.

تبلیغات