هدف این تحقیق بررسی ارتباط مدیریت مشارکتی با اثربخشی دبیران تربیت بدنی زن تعدادی از مناطق تهران میباشد. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعة آماری پژوهش، دبیران تربیت بدنی زن مناطق غرب تهران در مقاطع راهنمایی و دبیرستان است که تعداد آنها، در زمان تحقیق، 314 نفر بوده است. از این تعداد، 100 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و مطالعة میدانی روی آنها انجام شد. ابزار تحقیق، دو پرسشنامة 30 سؤالی محقق ساخته شامل: پرسشنامة مدیریت مشارکتی پرسشنامة اثربخشی با چهار جزء تعهد سازمانی، رضایت شغلی، مقاومت منفی و انگیزش کاری بود. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که برای پرسشنامة مدیریت مشارکتی این مقدار91/. و برای پرسشنامة اثربخشی، 85/. بود. برای تعیین روایی صوری پرسشنامه ها نیز از نظر متخصصان استفاده شده است. به منظور سازمان دادن، خلاصه کردن و طبقه بندی نمرات خام و توصیف داده ها از آمار توصیفی استفاده شد. همبستگی بین متغیرها با توجه به نرمال بودن توزیع داده ها، از طریق آزمون پیرسون و با سطح خطای 05/0 محاسبه شد. نتایج نشان میدهد بین مدیریت مشارکتی و تعهد سازمانی دبیران تربیت بدنی همبستگی مثبت (001/0, p<462/0= r) وجود دارد، بین مدیریت مشارکتی و مقاومت منفی دبیران تربیت بدنی همبستگی منفی و معکوس (001/0, p<473/0=r) وجود دارد، بین مدیریت مشارکتی و انگیزش کاری دبیران تربیت بدنی همبستگی مثبت (583/0r = ,001/0p<) وجود دارد، بین مدیریت مشارکتی و رضایت شغلی دبیران تربیت همبستگی مثبت بدنی (001/0p< ,562/0r=) وجود دارد و در نهایت، بین مدیریت مشارکتی و اثربخشی دبیران تربیت بدنی همبستگی مثبت (001/0, p<566/0 =r) وجود دارد. با استفاده از آزمون رتبه بندی فریدمن مشخص شد از نظر آزمودنیها، مقاومت منفی کارکنان در مقابل تغییرات، مهم ترین خرده مقیاس اثربخشی دبیران است. مدیران با بهکارگیری مدیریت مشارکتی میتوانند تعهد سازمانی، انگیزش کاری و رضایت شغلی دبیران را بالا برده، مقاومت منفی آنها را نسبت به تغییرات کاهش دهند و به اثربخشی بیشتر آنها کمک کنند.