هدف: هدف پژوهش تعیین تاثیر رفتاردرمانگری شناختی بر بهبود کیفیت زندگی بیماران دچار سرطان بود.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، گروه گواه و پیگیری بود. آزمودنی ها 30 بیمار دچار سرطان بودند که از میان بیماران مراجعه کننده به مراکز شیمی درمانی و درمانگاه های منتخب آنکولوژی زاهدان اتنخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش 9 جلسه 60 دقیقه ای 1 جلسه در هفته متغیر مستقل، رفتاردرمانگری شناختی را دریافت کرد. در گروه گواه مداخلات روان شناختی صورت نگرفت. ابزار پژوهش ویراست سوم پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان پژوهش های اروپایی (آرونسون، 1987) بود که سه مقیاس حیطه کلی علائم/کیفیت زندگی، مقیاس عملکردی و مقیاس علائم را می سنجد و هر یک از این مقیاس ها نیز چندین ابعاد را ارزیابی می کند. برای تحلیل داده ها از کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاکی از بهبودی و تفاوت معنی دار گروه آزمایش در تمامی ابعاد مقیاس های کیفیت زندگی در مقایسه با گروه گواه بود. همچنین وضعیت بهتر آن ها را در ابعاد ایفای نقش، عملکرد هیجانی، شناختی و اجتماعی مقیاس عملکردی نسبت به گروه گواه نشان داد. پیگیری بعد از 2 ماه، نتایج به دست آمده در دو گروه را تایید کرد.
نتیجه گیری: رفتاردرمانگری شناختی باعث بهبود کیفیت زندگی و عملکرد بیماران دچار سرطان می شود. بنابراین از این روش می توان در مراکز آنکولوژی به عنوان یک درمان تکمیلی در کنار درمان های پزشکی سود جست و از طرفی از نقش اساسی آن در بهبود ارتباط پزشک و بیمار بهره مند شد.