مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تاریخمندی
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۸
حوزه های تخصصی:
علم کلام مانند دیگر علوم سیر تحول و تطور خاص خود را دارد. بر همین اساس علمی تاریخمند است که به ارائه تصویر صحیحی از سیر تطور، بررسی تاریخی مسائل و مباحث آن نزد متکلمان در دورهها و مراحل گوناگون تاریخ نیازمند است. متأسفانه این نکته مهم بهطور معمول مورد غفلت متکلمان بوده است. اما ضرورت جدی آن در دهههای اخیر سبب شده است برخی به این مسأله توجه بیشتر داشته، و حتی جزء مواد درسی برخی از مراکز تخصصی این رشته تحصیلی قرار گیرد.
به همین جهت متکلمان امامیه بهرغم برخورداری از وحدت هدف و امتیاز و ویژگی مشترک در عرضة مباحث کلام، رویکردهای متفاوتی داشتهاند. ازجمله عوامل گزینش آنها شرایط جغرافیایی و تاریخی است. گاهی در منطقهای جغرافیایی و مقطعی تاریخی رویکردی مطرح بوده که در برهه و شرایط دیگری چنین نبوده است. نوشتار حاضر درصدد ارائه تصویر کلی از دورههای تاریخی کلام شیعی و معرفی اجمالی رویکردهای کلی متکلمان آن است.
هرمنوتیک و مساله تاریخمندی فهم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"آیا اساساً دستیابی به عینیت در فهم تاریخ ممکن است؟ به عبارت دیگر، آیا می توانیم از یک رخداد تاریخی، گزارشی کاملاً عینی و بدون تاثیر از ارزش ها، نگرش ها و منافع خودمان ارائه دهیم؟ آیا رسیدن به یک «تاریخ کامل» و تفسیر کامل از یک جریان تاریخی ممکن است؟ و آیا اگر چنین چیزی ممکن نیست، می باید در نقطه مقابل، هر روایتی از تاریخ را بپذیریم و گریزی از نسبی گرایی نداریم؟ آیا می توانیم معیارهایی بیابیم که به کمک آن ها میزان حقیقت روایت های گوناگون تاریخی را نسبت به یکدیگر بسنجیم؟ این مقاله در پی کنکاش در پرسش های فوق از منظری هرمنوتیکی است، اما پاسخ های هرمنوتیکی این پرسش های در درون نحله های مختلف هرمنوتیک یکسان نیست. این مقاله ضمن پذیرش و تحلیل چگونگی تاریخمندی فهم و تاریخمندی مفسر، در عین حال می کوشد از نسبی گرایی اجتناب ورزد.
"
هرمنوتیک بازسازی یا گفتگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک که در آغاز برای کشف حقیقت متون مقدس به کار گرفته می شد ،در جریان تحول خود ،مبدل به روش عام کشف معنا شد . هرمنوتیک روشمند شلایر ماخر و دیلتای درصدد کشف معنایی بود که در ذهن آفریننده اثر وجود دارد .به همین سبب این نوع هرمنوتیک ،هرمنوتیک مبتنی بر بازسازی نام گرفت . شاخص ترین جامعه شناسی که از این روش سود جست ،ماکس وبر بود که در اثر کلاسیک خود اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری دست به بازسازی دنیای پروتستان ها زد. اما با چرخش زبانی که در علوم انسانی در آغاز قرن بیستم رخ داد ،توجه به ذهن ،جای خود را به توجه به زبان داد.
افق فهم در آینه فهم افق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گادامر فهم را واقعه ای می داند که در اثر امتزاج افق مفسر و افق متن پدید می آید. در نگاه گادامر، فهم پیوندی بنیادین با مفهوم افق دارد ودر واقع افق در فراشد فهم نقطه کانونی است. افق در نظر نیچه مفهومی محدودکننده است که فراروی از آن ممکن نیست. هوسرل اما توجه خود را بیشتر بر جنبه بسط دهی و گشودگی افق معطوف داشته است؛ افق همة داده های همراهی است که به طور بی واسطه در شهود داده نشده است ولی در ادراک شیء نقشی اساسی ایفا می کند. گادامر از یک سو همانند نیچه برای افق نقش تحدیدکنندگی قائل است و از سوی دیگر همانند هوسرل به امکان بسط و گشودگی افق باور دارد. در نظر او، پیش داوری ها به مثابه افق درونی و تاریخمندی انسان به مثابه افق بیرونی، در سامان یافتن فهم و در عین حال در تحدید آن نقش ایفا می کنند.گادامر، برخلاف روشنگری، نه تنها پیش داوری را مانع فهم نمی داند بلکه معتقد است پش داوری شرط امکان هرگونه فهم به شمار می آید. فهم همچنین به تاریخ گره خورده است و محصول تأثیر تاریخ بر آدمی است. در نگاه گادامر، سنت یا پیش داوری، تاریخ و زبان عمده عواملی هستند که در تقویم افق مفسر و تحدید منظر او نقش ایفا می کنند.
زمانمندی آگاهی و تاریخمندی آگاهی گذر هوسرل از پروژه استعلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله از طریق شرح اجمالی نظر هوسرل درباره زمان-آگاهی و به خصوص تمرکز بر سطح سوم زمانمندی، استدلال شده است که در واپسین تأملات وی درباب زمان که در دست نوشته های C منتشر شده است، چرخشی در پدیدارشناسی هوسرل به نحو عام و پدیدارشناسی زمان به نحو خاص پدید آمده است. به این صورت که هوسرل از طریق قائل شدن به زمانمند بودن آگاهی مطلق و در نتیجه کنار گذاشتن تلقی پیشین خود از یک نقطه بی زمان آگاهی به عنوان سنگ بنای تأسیس فلسفه به مثابه علم متقن، از سه دهه کوشش خود در راستای تأسیس فلسفه استعلایی گذر کرده و در حقیقت رؤیای فلسفه به مثابه علم متقن را کنار گذاشته است. در نتیجه سنتی که از دکارت آغاز شده بود و هدفش مبتنی ساختن بنای معرفت بر پایه ای محکم و شک ناپذیر و تغییرناپذیر بود، به این صورت در پدیدارشناسی هوسرل که آخرین وارث آن است به پایان می رسد و راه برای ظهور روایتی جدید از پدیدارشناسی در آثار متفکران بعدی این جنبش هموار می شود.
بررسی و نقد هرمنوتیک فلسفی گادامر از دیدگاه هرمنوتیک انتقادی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله، نقد هرمنوتیک فلسفی گادامر توسط هرمنوتیک انتقادی هابرماس است. در این مقاله، ضمن مرور مختصر بر تاریخچه هرمنوتیک (پیشامدرن، مدرن و معاصر)، نظریه هرمنوتیک فلسفی گادامر و هرمنوتیک انتقادی هابرماس به طور اخص مورد توجه قرار گرفته است. سپس، از خلال روش شناسی هرمنوتیک انتقادی به کاستی ها و نارسایی های نظریه گادامر اشاره می شود. گادامر با طرح مفاهیم جدیدی چون پیش فهم ها، حلقه فهم، زبان و تاریخ مندی، ادغام افق ها و متمرکز ساختن هرمنوتیک بر آنها، فصلی نو در این علم گشود. به نظر می رسد که دیدگاه های گادامر درباره پیشداوری، حجیت و سنت، کانون انتقادات هابرماس است. از دید هابرماس هرمنوتیک گادامر جریانی محافظه کارانه است، زیرا این هرمنوتیک نمی تواند خود را از اقتدار موجود در سنت رها نماید. هابرماس در برابر تقلیل گرایی زبانی گادامر مقاومت می کند و نشان می دهد که زبان کلیت فرآیند اجتماعی را دربر نمی گیرد، زیرا خود زبان به نیروهای غیر زبانی و سیستم های سلطه ای وابسته است که می توانند سنت های زبانی را تغییر دهند. هابرماس استدلال می کند که دیدگاه گادامر در مورد پیش داوری و اقتدار سنت به انکار قدرت تفکر و بازاندیشی در انسان ها می انجامد.
مبانی تاریخمندی قرآن و تحلیل و نقد مبنای وحی شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخمندی قرآن مبانی و ادله مختلفی دارد؛ در این مقاله ضمن برشمردن کل مبانی به یک مبنا به تفصیل پرداخته خواهد شد و آن مبنای وحی شناختی تاریخمندی قرآن است. رابطه وحی با واقعیت های عینی زمان نزول و تأثیرپذیری یا عدم تأثیر پذیری وحی از آنها، از جمله موضوعات مهمی است که در سده اخیر مجادلات و شبهات زیادی را سبب شده است. پذیرش تأثر قرآن از واقعیات زمانه بدون شک یکی از مبانی نظریه تاریخمندی قرآن است؛ نظریه ای که بشری شدن و قابل نقد و رد بودن قرآن یا برخی از آموزه های آن را به دنبال داشته و تنها منبع غیرمحرف آسمانی را از جهات دیگری زیر سؤال می برد. مطابق این مبنا وحی حیث دیالکتیک با واقعیت های زمان نزول دارد و به تبع آنها نازل شده است؛ به نحوی که اگر آن واقعیت ها دگرگون بود وحی هم متفاوت می شد؛ محور نقدها در این مقاله بر نفی حیثیت دیالکتیکی وحی است و در ادامه نحوه تعامل وحی با واقعیت های زمان نزول تبیین شده است.
تاریخمندی انقلاب اسلامی؛ بررسی تاثیر اندیشه های کانونی انقلاب اسلامی بر حیات اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با طرح دو مفهوم تاریخمندی و حیات اجتماعیِ برآمده از انقلاب اسلامی درصدد فهم نسبت دو مفهوم مزبور با تحولات اجتماعی ایران پس از انقلاب است. ادعای مقاله این است که انقلاب اسلامی از طریق خلق تاریخمندی و سپس ایجاد حیات اجتماعی نوین بر تحولات اجتماعیِ ایران تأثیر بنیادین گذاشته است. رهیافت مقاله برگرفته از نظام روابط اجتماعی (نظام کنش) و روش آن مبتنی بر جامعه شناسی تاریخی (فردیت تاریخی وبر) است. براساس تحلیل و تبیین ارائه شده در مقاله، انقلاب اسلامی حیات اجتماعی ایرانیان را در سه بُعد ذهنی، عینی و کنشی تغییر داد. در بُعد ذهنی، حق حاکمیت ملی به مثابه حق تعیین سرنوشت به مردم واگذار شد. در بُعد عینی (ساختاری)، بافت های نهادی جدید ایجاد شد. و در بُعد کنشی، زمینه ها و شرایط کنش گری در عرصه عمومی فراهم شد. به طور کلی، با وقوع انقلاب اسلامی، امکان تحقق امر سیاسی، امر اجتماعی، امر دینی و زندگی روزمره، با تفسیری ویژه، بازتولید شد
بررسی معنای هستی- خداشناسی در اندیشه هایدگر متاخر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مارتین هایدگر در آثار متأخر خود تشریح می کند که متافیزیک به مثابه هستی خداشناسی چگونه با توجه صرف به هستندگان آنها را از یک سو به جهت چیستی یا ذات مورد بررسی قرار می دهد و از سوی دیگر به جهت بودگی و قرار گرفتن در زنجیره علّی ذیل برترین هستنده یا همان خداوند. وی با نگاه نقادانه به ساختار هستی خداشناسی متافیزیک، بر آن است تا تبیین کند که رویکرد هستی خداشناسانه هم سبب از دست رفتن فهم هستی شده و هم در نتیجه آن الوهیت را از جایگاه اصلی خود خارج کرده است. در این مقاله بر آنیم تا معنای هستی خداشناسی را در تفکر هایدگر متأخر بررسی کنیم و بدین منظور در پی آن هستیم که چگونه متافیزیک نزد هایدگر از نگاه همدلانه هستی شناسی بنیادین به رویکرد انتقادی هستی خداشناسی تغییر جایگاه پیدا کرد و آثار دوره گذار و دوره متأخر وی را بدین منظور مورد تأمل قرار می دهیم. در این مقاله با تبیین ساختار هستی خداشناسانه متافیزیک از منظر هایدگر نشان خواهیم داد که چگونه هستی مغفول واقع شده سبب تولد الهیات متافیزیکی شده است.
قرائتی عرفی از دین؛ تحلیل و نقد رهیافت دین شناختیِ العشماوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه جریانی نواندیش در جهان عرب، در پی فروکاهیِ دین به معنویت است. این جریان به صورت نرم از سنّت و شریعت دینی گذر کرده و دینِ منهای احکام اجتماعی سیاسی را بر دینِ برخوردار از این احکام ترجیح داده است. محمد سعید العشماوی (1932 2013م) از جمله نمایندگان این رهیافت است. او با اتخاذ رهیافت تاریخمندانه به قرآن، بشری دانستن الفاظ قرآن، و محدود کردنِ اعتبار سنّت نبوی و قوانین فقهی به زمان حضور پیامبر(ص)، تقریری دنیوی از دین در جهان اسلام ارائه داده است. این مقاله با روشی تحلیلی و استنادی، در پی سنجش و نقد مداخل ورود وی به این رهیافت عرفی است. یافته های تحقیق نشان می دهد ناسازواری هایی درونی در اندیشه های وی وجود دارد که نقض غرض از سوی خدای حکیم، نفی جاودانگی دین، بی نیازیِ کامل انسان از دین، نفی نزول دفعی قرآن، و انکار عصمت پیامبر در دریافت و ابلاغ وحی، از جمله آن هاست. این موارد، رهیافت العشماوی در حوزه دین شناسی را با چالش مواجه ساخته است.
رویکرد محمد شحرور به سنّت و گستره حجیت روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد شحرور همچون غالب قرآنیون و نواندیشان معاصر عرب، به تحدید حجیت سنّت پرداخته است و سنّت را به عنوان منبع تشریع(پس از قرآن) نمی داند. وی با نفی عصمت تکوینی، علم به غیب و معجزات نبوی و نیز با بیان اجتهادی بودن کلام پیامبر 2 و عدم اتصال سنّت به وحی، به انکار مبانی اصلی حجیت سنّت اقدام کرده است؛ همچنین با تکیه بر نقد مصداقی و مجموعی موضوعات روایی به بررسی محتوایی روایات در این زمینه پرداخته است، اما در بررسی سندی روایات، فقط به نقد عدالت صحابه به عنوان یکی از مبانی مهم(نزد عامه) توجه کرده است. شحرور با تقسیمی که از روایات با تکیه بر مقام های پیامبر 2 ارائه می دهد، حجم گسترده ای از روایات را شخصی و غیرقابل تبعیت و تبعیت بخشی دیگر را تاریخمند دانسته است و تنها بخش اندکی از روایات که با تواتر عملی و نیز از طریق آیات قرآن به دست ما رسیده اند، قابل تبعیت می داند. در این جستار با توجه به اهمیت موضوع و نیز تفاوت فاحش دیدگاه شحرور با رأی مشهور در این زمینه، دیدگاه وی بررسی شده است.
زمان انفسی به عنوان افق فراتاریخی تاریخمندی دازاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاه و سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
201 - 223
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا می توان برای انگاره «زمان انفسی» یا «زمان لطیف» تفسیری فلسفی و خردپسند به دست داد؟ البته این پرسش سرآغاز طرحی بود که هانری کربن شیعه شناس و پدیدارشناس معاصر دیرزمانی آن را دنبال می کرد و سخت در پی پیدا کردن رهیافتی در فلسفه مارتین هایدگر بود که از رهگذر آن، از افق تاریخمندی دازاین که حاصل واشکافیهای پدیدارشناسانه هایدگر از هستی دازاین بود، نقبی به افقهای فراتاریخی این «بود و باش» بزند. حکیمانی چون شهاب الدین سهرودی، شیخ جعفر کشفی، سید احمد علوی و قاضی سعید قمی خیلی پیشتر از این بزرگواران به افقهایی از این دست پی برده بودند و کوششهای فلسفی خود را برای بازنمود و بازگو کردن آنها به خرج داده بودند. به منظور پیکربندی کردن چنین مبحثی، مقاله پس از صورتبندی مسئله، به سراغ انگاره زمان انفسی در آثار حکیمان مسلمان رفته ودر پی آیند آن، پدیده تاریخمندی را در کتاب هستی و زمان هایدگر دنبال می کند، آنگاه نوشته های هانری کربن را می کاود تا نشان دهد که او چگونه از فلسفه هایدگر کلیدی برای فهم و تفسیر ایده زمان لطیف بهره برده است. این موارد از بروندادهای این مقاله است:گفت و گوی فلسفی حکیمان خاور و باختر زمین چیزی که برخی آن را فلسفه تطبیقی می خوانند؛ پیگیری کوششهای پدیدارشناسانه مارتین هایدگر و دست پیدا کردن به افقهایی ورای تاریخمندی دازاین؛ به دست دادن رهیافتی معقول و فلسفی برای فهمیدن برخی داده های دشوار فهم و پیچیده متنهای مقدس خاصه قرآن کریم.
تأثیر دیلتای بر فهم هایدگر متقدم از حیات و تاریخمندی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
137 - 163
حوزه های تخصصی:
هایدگر به مناسبت های مختلف به تأثیر گسترده و عمیق دیلتای بر اندیشه ی خود اذعان کرده است به طوری که برخی از شارحان هایدگر نقش دیلتای را در شکل گیری اندیشه ی او حتی بیش از هوسرل دانسته اند. برای مثال، او در هستی و زمان بارها به این نکته اشاره می کند که نظراتش در باب حیات و تاریخ بسیار متأثر از آرای دیلتای در این زمینه اند. همچنین، انتشار درسگفتارهای 1919 تا 1923 هایدگر، عمق این تأثیر و پیوندهای موضوعی میان اندیشه ی دیلتای و هایدگر متقدم را بیش از پیش آشکار کرده است. هدف ما در این مقاله فهم بهتر نسبت میان اندیشه ی این دو فیلسوف، به خصوص در رابطه با موضوع تحلیل حیات و تاریخمندی و لوازم و پیامدهای این تأثیرگذاری بر اندیشه ی هایدگر متقدم است.
مبانی نظریه تاریخمندی آموزه های دین از نگاه نومعتزلی و نقد آن
منبع:
کلام حکمت سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
65 - 74
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی شده است مبانی نظریه تاریخمندی آموزههای دین از نگاه نومعتزلی، بررسی شود، پس ابتدا دیدگاه نومعتزلی و سپس نقد این دیدگاهها بیان میشود. نتیجه این پژوهش نشان میدهد که قرآن، امری مافوق زمان و مکان، و عربی بودن زبان قرآن، با تاریخمندی و تأثر قرآن از فرهنگ زمانه ملازمهای ندارد؛ زیرا قرآن امری موجود در لوح محفوظ و در کتاب مکنون الهی است که پس از طی مراحلی از حقیقت محمدیه بر وجود پیامبر (ص) نازل شد، همچنین مخاطب قرآن، فقط اعراب آن زمان نبوده و این کتاب برای همه جهانیان است. برهمین اساس، رسالتش نیز جهانی و محدود به مکان نزول نمیشود.
بررسی و نقد مسئله زن از دیدگاه دکتر نصر حامد ابوزید
حوزه های تخصصی:
این مقاله در تلاش است تا با بررسی و تببین مبانی اندیشههای ابوزید، به واکاوی دیدگاههای وی در خصوص مسئله زن در عصر حاضر بپردازد. مهمترین مبانی فکری ابوزید در مسئله زنان، تفکر سکولاریستی وی در خصوص مرجعیت عقل انسانی، تاریخمندی متون دینی، هرمنوتیک فلسفی گادامر، زبانشناسی خاص وی و تفاوت معنا و فحوا است که به او این اجازه را میدهد تا مدعی شود، یک محصول فرهنگی است که در زمینه فرهنگی-اجتماعی خاصی شکل گرفته که جدای از فرهنگ آن روزگار نیست. بنابراین، بسیاری از احکام مختص زنان مانند ارث، پوشش و ازدواج و طلاق را اموری تاریخمند و تأویل پذیر میداند که مربوط به عصر نزول است و در عصر حاضر کارایی ندارد. در عصر حاضر، ضروری است تا متفکران اسلامی، احکام و قوانینی متناسب با این عصر برای زنان وضع کنند.
نقد دیدگاه ابوزید درباره نسخ و ارتباط آن با تاریخمندی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نصرحامد ابوزید از نظریه پردازان قرآنی با اندیشه های نو و انتقادی است. او همچون برخی از هم اندیشانش قرآن را متنی تاریخمند می داند و در راستای اثبات دیدگاه خود به پژوهش در حوزه های مختلف از جمله نسخ اقدام نموده است. بررسی سیر مطالعاتی ابوزید حاکی از تحولّی جدّی از متن انگاری قرآن (دوره اعتقاد به وقوع نسخ در قرآن) به گفتار انگاری (دوره عدم اعتقاد به وقوع نسخ در قرآن) می باشد. او در مرحله متن انگاری قرآن، وقوع نسخ را به جهت تسهیل و مراعات حال مخاطبان پذیرفته و بر این اساس، نسخ را به عنوان شاهدی بر تعامل قرآن با فرهنگ زمانه اقامه نموده است، و در مرحله گفتارانگاری قرآن، با عدول از فرض پیشین و با انتقاد از نگاه متنی به قرآن، گفتارانگاری را امکانی برای گزینش آیات متناقض براساس شرایط عصری دانسته است. بدین ترتیب در هر دو مرحله، از پدیده نسخ تاریخمندی قرآن را استنباط کرده است. در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی نگاشته شده، ضمن طرح دیدگاه ابوزید، ادّله او مورد نقد و بررسی قرار گرفته است علی رغم تغییر رویکرد، در هر دو مرحله می توان بین نگرش او به نسخ و تاریخمندی قرآن ارتباط برقرار نمود و در عین حال به نقد دیدگاه او مبادرت ورزید.
رهیافت جامعه شناختی نصر حامد ابوزید به مسئله زن در جهان معاصر عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تغییر موقعیت و بهبود منزلت اجتماعی و حقوق انسانی زنان در بستر تحول پاردایمیک و گفتمانی فرهنگ اروپا در قرون اخیر و انتقال دستاوردهای فکری آن به جهان اسلام، مسئله زنان از موضوعات مهم جامعه شناختی جهان اسلام شد. درهم تنیدگی مسائل و تسلط گفتمان دینی در جهان اسلام نیز بخش مهمی از بحث و گفت وگو درباره زنان را در حوزه دین و حیطه شریعت قرار می دهد، به این ترتیب زن از مسائل متفکران مسلمان می شود و همچنین چالش های بومی زن معاصر موجب شد پژوهش های میان رشته ای و تخصصی در امور زنان شکل گیرد. نصر حامد ابوزید نومعتزلی، اندیشمند مسلمان با بهره گیری از آموزه های اسلامی و علومی چون جامعه شناسی، زبان شناسی و رویکردی انسان گرایی و روش هایی همچون هرمنوتیک با نگاهی نو و مفسرانه که برگرفته از رویکرد قرآنی است، به مسئله زن توجه ویژه ای دارد. تلاش های وی متمرکز بر بازنمایی چهره زن مسلمان با رویکرد جامعه شناختی، متناسب با تحولات عصری درباره حقوق و بحران های اجتماعی زنان است. پژوهش پیش رو در پی دست یابی بر مؤلفه های مفسرانه حامد ابوزید و راه حل او برای مسئله زنان است. وی معتقد است چالش های معاصر زن مسلمان نه برآمده از قرآن، بلکه در سنت های مردانه، تسلط فضای پدرسالارانه و تصلب گرای عرب ریشه دارد. وی با بیان اینکه «مسئله زن اساساً امری اجتماعی است» آن را از امور دینی جدا می کند و برآن است تا با الگو گرفتن از نگاه قرآن به زنان، توجه به تاریخ مندی متن مقدس و درنهایت توسل به سکولاریسم در قانون گذاری، به حل آن بپردازد. این پژوهش برای پرداختن به آرای حامد ابوزید از روش توصیفی تحلیلی متکی بر تحلیل محتوا بهره گرفته است.
زبان دین و قرآن از نگاه امام خمینی و فیلسوفان غرب(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
زبان دین امروزه یکی از مسائل مطرح در مباحث فلسفه دین در غرب است که بیشتر متأثر از کاربردهای آن است: مثلاً وقتی گفته می شود خداوند با موسی تکلم کردند، آیا منظور این است که خداوند دارای جسم مادی است که با اندام های نطق با موسی سخن گفت یا معنای دیگری مراد است؟ یعنی آیا زبان دین واقع نماست یا رازآلود ویا نمادین و... است؟ و به تدریج وارد جهان اسلام نیز گردیده است؛ وزمزمه آن هر از گاهی از زبان برخی نویسندگان و روشنفکران شنیده می شود؛ و ما چون مسلمانیم و کتاب آسمانی ما قرآن کریم است، بر آن شدیم تا ببینیم زبان دین ما که زبان قرآن کریم است در آثار، گفتار و نوشتجات امام خمینی(ره) چگونه بازتاب یافته است. ازاین رو مقاله حاضر را به شکل تطبیقی بین نظریات فلیسوفان غرب در زمینه زبان دین و معتقدات حضرت امام خمینی(ره) در مورد زبان قرآن در زمینه های مورد بحث هماهنگ با فیلسوفان غرب است یا با آن ها تفاوت دارد؛ بنابراین دیدگاه های حضرت امام خمینی(ره) را از آثار پراکنده و مختلفشان جمع آوری کردیم و این بحث را سامان دادیم و با قبول کاستی های کار خود به این نتیجه رسیدیم که امام خمینی(ره) چنان که سادگی بیانش حاکی از ذوب در اسلام و معارف قرآن بود، به صورت خیلی روشن و چشمگیر در وادی فلسفه دین نیز ورود همه جانبه داشته و زبان دین ما یعنی قرآن را کاملاً واقع نما دانسته، برداشت های همه را از قرآن معتبر و غیرحجت دانسته اند و الفاظ را موضوع برای روح معانی در نظر گرفته اند؛ ازاین رو مفهوم حقیقی متن و الفاظ آن را ثابت و فراتاریخی دانسته و مصادیق آن را در چرخه تاریخ متحول می دانند.
ادراک تاریخ مند از نظام کیفری شریعت اسلام در باب حدود و قصاص در پرتو نظریة برساخت گرایی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد «مجازات» به سان عمده نهادهای اجتماعی ریشه در اعماق تاریخ داشته و قدمتی به موازات زندگی بشری دارد، لذا باید آن را «برساختی اجتماعی- تاریخی» دانست. بنابراین نباید هیچ کدام از ادیان الهی را خالقِ گونة خاصی از کیفر پنداشت، بلکه مجازات و اقسام آن از ابتدای زندگی بشر در کرة خاکی، توسط وی، برای صیانت از ارزش ها و هنجارهای موردنظر ایجاد شده و متعاقباً شریعت های الهی مانند اسلام آن را بنا بر اقتضائات جامعه شناختی تأیید کرده اند. از این منظر، پژوهش حاضر بدون ادعای جامعیت، تولد نظام کیفری شریعت اسلام را عمدتاً متأثر از دو مولفة «ایفای نقش وجدان جمعی در واکنش کیفری» و «نمایش قدرت در تماشاخانة کیفری» در عصر وحی می داند. ازاین رو برخلاف انگاره های ذهنی و با قدسیت زدایی از این موضوع باید گفت که نظام کیفری شریعت اسلام به مثابة پدیداری اجتماعی بر اساس «هست»های عصر نزول و برای پاسخ گویی به نیازهای مردمان آن عصر و در راستای امتدادِ قدرت حاکمان شکل گرفته است. به این صورت که کیفرهای گوناگون در سامانة درهم بافته شدة مناسبات اجتماعی عصر جاهلیت به سبب کارکرد مناسبشان از دو منظر وجدان جمعی و قدرت دارای حیات بوده اند. حال با توجه به واقعیت پیشین می توان مدعی شد که لازم است تا سامانة پُرمشکلِ کیفررسانیِ حاکم بر برخی از کشورهای اسلامی همچون ایران هم سو با یافته های حقوق بشری روزآمد گردد. به دیگر سخن، با ادراکی تاریخی و به دور از موضوعیت گرایی در این زمینه، بایستی نظام کیفری دهی ای مبتنی بر مقومات جهان معاصر به اجرا درآورد
محدودیّت تاریخی افعال پیامبر(ص) و راهکار برون رفت از آن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
229 - 250
حوزه های تخصصی:
الگوگیری از رفتار پیامبر(ص) همیشه هموار نیست و گاه بهره گیری از افعال ایشان به دلیل محدودیت های تاریخی با دشواری همراه است. در این حال، ضرورت تأسّی به رفتار پیامبر(ص) اقتضا می کند تا راهکاری برای الگوگیری از این دست از افعال پیامبر(ص) اندیشیده شود و شیوه ای برای برون رفت از محدودیّت موجود در پیش گرفته شود. موضوعی که با توصیف افعال آن حضرت پدید نمی آید و نیازمند تحلیل و پردازش متون رفتاری ایشان است. مقاله حاضر تلاش دارد تا با تحلیل و تنقیح محدودیّت تاریخی به عنوان یکی از موانع تأسّی به رفتار پیامبر(ص)، مسیر عبور از این تنگنای زمانی را بگشاید و امکان الگوگیری از افعال تاریخی پیامبر اکرم(ص) را فراهم آورد. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد که با گونه شناسی روش های تأسّی به رفتار پیامبر(ص) و کشف پیام اصلی افعال ایشان، می توان از حصار زمانِ فعل خارج گردید و به افعال پیامبر(ص) قابلیت فرا تاریخی بخشید.