مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
مفسر
حوزه های تخصصی:
در پاسخ به این پرسش که «متن، معناى خود را از کجا مىگیرد؟» سه نظر مطرح است: استقلال معنا از نیّت مؤلّف و تعلق آن به ساختار متن یا ذهن مخاطب؛ وابستگى تمامعیار معناى متن به نیّت مؤلّف و بالاخره، وابستگى معناى متن به نیت مؤلّف در عین استقلال آن. در این مقاله صحت دیدگاه سوم به اثبات رسیده است و معناى متن، متعیّن و همان نیت مؤلّف است که مفسّر باید براى رسیدن به آن، از طریق متن، با ضابطه مشخص تلاش کند. با عنایت به اینکه شواهد و دلایل متعدد بر الهى بودن ساختار و محتواى قرآن کریم دلالت دارند، معناى قرآن، متعیّن و همان مراد خداوند است که مفسّر باید در پى کشف آن باشد؛ بنابراین، فهم قرآن کریم باید با ضابطه و منطق صحیح و لحاظ اوصاف الهى و بر اساس واژگان و ساختار موجود قرآن انجام بگیرد.
هرمنوتیک و تأثیر آن بر فهم متون دینى
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک را مىتوان با عنوان فشرده «دانش تفسیر متون» معرفى نمود. علم هرمنوتیک براى رشتههایى که با متون دینى سروکار دارند، اهمیت بسزایى دارد.در این مقاله ابتدا با تعریفى اجمالى از هرمنوتیک، به تأثیر آن بر فهم متون دینى اشاره شده، با تبیین نظریه مؤلّفمدارى، مفسّرمدارى و متنمدارى، هدف از تفسیر متون دینى، درک قصد و مراد جدى صاحب سخن دانسته شد؛ یعنى تفسیر متن دینى، مؤلّفمدار است. از طرفى، تفسیر متن دینى، متنمحور نیز هست؛ یعنى از مجراى متن به دنبال درک مراد مؤلّف مىگردد؛ بدین معنا که مراجعه به متن و ساختار زبانى، پلى است براى رسیدن به قصد و نیت مؤلّف. تفسیر متن دینى نه آن چنان «متن محور» است که مؤلّف را نادیده بگیرد و نه آن چنان مؤلّف محور است که به جاى آغاز از متن، با روانشناسىگروى، مستقیما به دنبال جغرافیاى فکرى و فرهنگى و اجتماعى مؤلّف باشد. این مقاله نظریه مفسّرمدارى که ذهنیت و پیشداورىهاى مفسّر (تفسیر به رأى) را در فهم متون دخالت مىدهد، صحیح ندانسته و براى متن، معنایى نهایى قایل است و اختلافات علما در دین به نحو موجبه جزئیه را مىپذیرد، نه به نحو موجبه کلیه.
هرمنوتیک رویکردی برای شفافیت سازی مفاهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان رویکردهای متفاوتی را برای مفاهیم و تحول آن مورد توجه قرار می nهند. یکی از این رویکردها "شالوده شکنی" است، دیگری "نشانه شناسی" و دیگری "تبار و دیرینه شناسی". می توان به این لیست پدیدارشناسی و زبان شناسی را هم اضافه نمود. لیکن از مهمترین این رویکردها هرمنوتیک یا رویکرد علوم تفسیری است که افق های تازهای را پیش روی اندیشمندان می گشاید. مفاهیم همواره در حال تغییر و تغّیرند و نیاز به تفسیر و تبیین دارند. نقد این مفاهیم متوقف بر فهم آنها است. هرمنوتیک رویکردی برای تبیین و توضیح مفاهیمی است که دائماً در حال تحول اند. این واژه سه ساختار را نشانه می رود، آنها عبارتند از پیام (متن)، تفسیر مفسر (هرمس) و بالاخره مخاطبان. هدف هرمنوتیک هم به منظور تغییر ساختار شناخت و کشف زوایای پنهان حاکم بر جهان و طبیعت انسانی است. مقاله حاضر تلاشی برای شفافسازی مفهوم هرمنوتیک و استفاده بهینه از آن است. انواع هرمنوتیک و نحوه استخدام آن، شاکله مقاله را شکل میبخشد.
راز اختلاف در تفسیر رخدادهای دینی ـ تاریخی
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا علیت ضروری را با برهان صدیقین بوعلی با استفاده از امکان ماهوی و استحاله تسلسل شکل گرفته است، پس از صدرالمتالهین در آثار مسلمانان همواره سعی کرده اند پدیده عاشورا را همچون حوادث بزرگ دیگری که در تاریخ اسلام رخ داده است، آنچنانکه هست، درک و معنا کنند و به حاق واقعیت آن واقعه دست یابند. این تلاش ها، در مقام تحقق، آنچنان که تاریخ گواه است، به کثرت درک ها و قرائت ها (و نه وحدت قرائت ها) انجامیده است.
آنچه مسلم است یک دسته علل و دلایل در پدید آیی چنین برآیندی مؤثر افتاده است. تفسیر حادثه عاشورا ـ همچون هر حادثه دیگر ـ تابع علل و دلایل است. یعنی هم عواملی از جنس معرفت و هم عناصری از جنس واقعیت های خارجی در فهم این رخداد بزرگ تأثیرگذار بوده است.
همچنین از منظری دیگر، بنابر مطالعات جدید معرفت شناختی، قرائت ها حاصل تعامل میان متن و مفسر است. یعنی در فرآیند فهم حرکت و قیام امام حسین(ع) آنچه که نتیجه و برآیند را شکل می دهد، واقعیت تاریخی پدیده از یک سو، و شرایط معرفتی و تاریخی مفسر، از دیگر سو می باشد.
با این بیان، موجبات قرائت های متعدد از حادثه عاشورا را نمی توان به یک طرف (متن یا مفسر) نسبت داد، بلکه باید این موجبات را در هر دو سو جست وجو کرد. یعنی اگر قرائتی غیرسیاسی (و یا سیاسی) از حادثه عاشورا صورت می گیرد، بخاطر حضور عناصری است که در متن حادثه عاشورا قرار دارد و نیز به خاطر شرایط آفاقی و انفسی است که مفسر حادثه عاشورا در آن بسر می برد.
در مقام داوری در باب قرائت های مختلف از عاشورا، نویسنده معتقد است حادثه عاشورا رخدادی متضلع است و سیاست، تنها یکی از اضلاع آن است. از این رو، نه می توان ابعاد غیرسیاسی آن را نادیده گرفت و نه می توان آن حادثه را در یک بعد آن، تحویل و فروکاست (Reduction ). و اگر تفسیری غیرسیاسی (و یا سیاسی) از پدیده عاشورا صورت می گیرد، یکسره ناشی از بیرون واقعه نیست و هر کدام بر عناصر درونی حادثه و ضلعی از اضلاع آن تکیه دارد.
تفسیر علمی قرآن از دیدگاه مفسران شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر علمی قرآن، به معنای استفاده از یافته های اطمینان آور علوم تجربی در فهم قرآن است که به عنوان قرائنی برای تفسیر قرآن به کار می رود؛ البته تفسیر علمی در طول تاریخ، فراز و نشیب هایی داشته است و گاهی به صورت افراطی مطرح شده؛ یعنی تلاش شده است همه جزئیات علوم بشری، از قرآن استخراج شود، یا نظریه های علمی اثبات نشده و غیر اطمینان آور بر قرآن تحمیل گردد، که منتهی به تفسیر به رای شده است. گاهی نیز راه اعتدال پیموده، به صورت استخدام علوم در فهم و تفسیر قرآن مطرح شده است.
مفسران شیعه از هزار سال قبل، به این شیوه تفسیری توجه کرده اند، ولی راه اعتدال را پیموده اند. سرنخ های تفسیر علمی را در مجمع البیان می یابیم؛ سپس مفسران دیگر شیعه به ویژه در قرن اخیر، به این مباحث توجه کرده اند و حتی دیدگاه های خاصی ارائه کرده اند؛ از جمله: آیت الله مکارم شیرازی که بین تفسیر علمی به وسیله علوم تجربی قطعی و غیر قطعی تفاوت می گذارد و قسم اول را می پذیرد و علامه معرفت که بین نسبت دادن قطعی علوم به قرآن و نسبت دادن احتمالی آنها تفاوت می گذارد و قسم دوم را می پذیرد و در موارد متعددی، ادعای اعجاز علمی قرآن را نیز مطرح کرده، پذیرفته اند
بازشناسی گزاره های هرمنوتیک فلسفی و بررسی و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابتناء مطالعات و پژوهش های انسانی و اجتماعی بر الگوهای روش شناختی یکی از ضرورت های حوزة علوم انسانی در حال حاضر شده است. مکاتب، نحله ها و متفکران مختلف و تأثیرگذاری در این حوزه با دغدغة یادشده به مطالعه و تحقیق اشتغال دارند. یکی از این الگوهای روشی، روش های کیفی، تفهمی و به طور خاص روش هرمنوتیک است. این روش که به انواع و اقسام مختلفی تقسیم می شود، طرفداران و قائلین زیادی در مطالعات اجتماعی و انسانی و حتی اعتقادی و دینی پیدا کرده است. در فضای فکری معرفتی ایران نیز برخی از نویسندگان کاربست این روش را در مطالعات دینی و کلامی مطرح نموده اند که البته با مناقشات و چالش های علمی معرفتی فراوان مواجه شده اند. در مقالة حاضر ضمن تبیین ادلة هرمنوتیک فلسفی، با نگاهی انتقادی به این روش امعان نظر خواهد شد. هرمنوتیک فلسفی از دو زاویه نقد شده است که عبارت اند از: نقدهای درون هرمنوتیکی و برون هرمنوتیکی. مقصود از نقد درون هرمنوتیکی، مجادلاتی است که برخی از نحله ها و اشخاص قائل به هرمنوتیک طرح نموده اند. نقدهای برون هرمنوتیکی، بیان ایرادات هرمنوتیک فلسفی از دیدگاه جریان ها و اشخاصی است که خارج از چهارچوب هرمنوتیک به ارزیابی این روش پرداخته اند.
افق فهم در آینه فهم افق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گادامر فهم را واقعه ای می داند که در اثر امتزاج افق مفسر و افق متن پدید می آید. در نگاه گادامر، فهم پیوندی بنیادین با مفهوم افق دارد ودر واقع افق در فراشد فهم نقطه کانونی است. افق در نظر نیچه مفهومی محدودکننده است که فراروی از آن ممکن نیست. هوسرل اما توجه خود را بیشتر بر جنبه بسط دهی و گشودگی افق معطوف داشته است؛ افق همة داده های همراهی است که به طور بی واسطه در شهود داده نشده است ولی در ادراک شیء نقشی اساسی ایفا می کند. گادامر از یک سو همانند نیچه برای افق نقش تحدیدکنندگی قائل است و از سوی دیگر همانند هوسرل به امکان بسط و گشودگی افق باور دارد. در نظر او، پیش داوری ها به مثابه افق درونی و تاریخمندی انسان به مثابه افق بیرونی، در سامان یافتن فهم و در عین حال در تحدید آن نقش ایفا می کنند.گادامر، برخلاف روشنگری، نه تنها پیش داوری را مانع فهم نمی داند بلکه معتقد است پش داوری شرط امکان هرگونه فهم به شمار می آید. فهم همچنین به تاریخ گره خورده است و محصول تأثیر تاریخ بر آدمی است. در نگاه گادامر، سنت یا پیش داوری، تاریخ و زبان عمده عواملی هستند که در تقویم افق مفسر و تحدید منظر او نقش ایفا می کنند.
قواعد تفسیر در سخنان معصومین
حوزه های تخصصی:
هر علمی، قواعد واصولی دارد. رعایت آن قوانین واصول، ازمهمترین امور به شمار می رود. در علم تفسیر قرآن برای درک صحیح و نزدیک به واقع از کلام الهی، اصول و قواعدی لازم است.
قواعد تفسیر، مجموعه ضوابط کلی ای را در بر می گیرد که مفسر با رعایت آنها، به تفسیر قرآن می-پردازد. توجه به انواع قرائن کلام، درنظر گرفتن قواعد ادبی، مبنی بودن علم وعلمی و ... از جمله قواعد تفسیر است.
در این مقاله، اصول و قوانین تفسیر، از دیدگاه روایات منسوب به معصومین ارائه می شود. از این رو ابتدا به ذکر هر قاعده، مبادرت شده و در پایان، روایات و احادیثی، مرتبط به آن قاعده یا به صراحت و یا به نحو تلویحی عرضه خواهد شد.
حیات، اثر، منهج و ویژگى هاى تفسیرى سه مفسر معاصر کُرد از اهل سنت
حوزه های تخصصی:
قوم کُرد در طول تاریخ اسلامى خود از ابتدا تا به امروز در زمینه هاى مختلف ازجمله تفسیر قرآن تلاش هاى چشم گیرى داشته است و تفاسیر متعددى را با زبان هاى مختلف ازجمله عربى، کُردى، فارسى به جامعه اسلامى تقدیم کرده است. روند چنین امرى در عصر حاضر بیش از گذشته بوده است به طوری که مى توان در صدسال اخیر به بیش از 60 تفسیر کامل و ناقص که برخى به چاپ رسیده و برخى همچنان مخطوط هستند اشاره کرد. در این میان تفسیر سعید نورسى (ساکن کردستان ترکیه)، ملامحمد جلى زاده (از کردستان عراق) و استاد ناصر سبحانى (از کردستان ایران) هم از جهت منهج و هم بیان مطالب، بیش از همه جلب توجه می کنند.
نقش قواعد تفسیری در ترجمه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
281 - 303
حوزه های تخصصی:
ارائه معارف قرآن به زبان های دیگر از شاخصه های اصلی تبلیغ این کتاب الهی است. از سوی دیگر ترجمه قرآن کریم متأثر از تفسیر آن؛ و تفسیر قرآن نیز متأثر از قواعدی است که مفسر در تفسیر به کار می برد، لذا برخی از قواعد تفسیری(نه لزوماً همه آن ها) به طور غیر مستقیم در ترجمه قرآن مؤثر خواهد بود. هدف پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده، شناسایی، بررسی و تبیین نقش اینگونه قواعد تفسیری در فهم و ترجمه های ارائه شده از قرآن کریم است. بر اساس نتایج حاصله از این تحقیق، قواعد تفسیری مؤثر در ترجمه قرآن عبارت اند از قاعده استفاده از تأویل، قاعده اعتبار سیاق، قاعده جری و تطبیق، قاعده مناسبت، قاعده اعتبار مجاز، قاعده خاص و عام، قاعده تبیین مجمل به مبین و قاعده توجه به مفهوم و منطوق که نقش هر یک از آن ها در ترجمه قرآن کریم نیز در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.
تأثیرگذاری پیش دانسته های موجه مفسر در تفسیر قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
83 - 104
حوزه های تخصصی:
هنگام تفسیر قرآن برخی اطلاعات در ذهن مفسر وجود دارد که نمی توان منکر این اطلاعات و محفوظات شد. این اطلاعات دارای تأثیراتی در هنگام تفسیر بر روی مفسر هستند. این نوشتار به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی مجاری تأثیر پیش دانسته های مفسر در تفسیر قرآن پرداخته و دستاوردهایی را به دنبال داشته است؛ به این صورت که بعد از بررسی های صورت گرفته، دانسته شد که پیش دانسته های مفسر به چند دسته تقسیم می شوند: برخی از آن ها بدیهی اند، برخی دیگر غیربدیهی. برخی دیگر هماهنگ با ظواهر قرآن هستند یا ناهماهنگ اند. اما دراین بین برخی از پیش دانسته های موجهی هست که تأثیراتی بر مفسر دارند؛ از قبیل اینکه ابزار و لوازم تفسیر آیات اند یا اینکه مبانی تفسیر و اصول و قواعد را در اختیار مفسر قرار می دهند و دیگر اینکه باعث مسئله سازی و باز نمودن دید مفسر شده و محتوای آیات را تأیید و تبیین می کنند.