مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تفسیر
حوزه های تخصصی:
در بحث از نقش خبر واحد در تفسیر، ابتدا باید الفاظ مختلفی که در تحریر مسئله و تعیینمحل نزاع مهم اند، شفاف سازی شوند. وقتی گفته میشود: «آیا خبر واحد در تفسیر حجتاست یا اینکه خبر واحد در جایی حجت است که اثر عملی بر آن بار شود، وگرنه حجیتندارد و چون در غیر احکام، اثر عملی ندارد، پس در تفسیر، خبر واحد حجت نیست»، بایدپیش از هر چیز معنای حجیت و اثر عملی را روشن کنیم. یا وقتی گفته میشود: «در غیراحکام، ظن معتبر نیست، یقین لازم است و خبر واحد حداکثر ظن آور است، پس در غیر فقهظن حجت نیست. برای لغو نبودن حجیت خبر واحد در غیر احکام، ترتب استناد به خدا وایمان به مفاد آن، به عنوان اثر عملی کافی است و ما متعبد به عمل به مفاد خبر واحدهستیم»، باید واژه های «یقین»، «تعبد» و «ایمان» را شفاف سازی کرد. پس ما در این گفتار،واژه های حجیت، اثر عملی، یقین، ایمان، استناد و تعبد را روشن میکنیم. با مشخص شدنمعنی و کاربرد این الفاظ، بسیاری از اختلاف نظرها که در واقع نزاع لفظی است، برطرفخواهد شد.
نقش علم لغت در دست یابی به قرائت واقعی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکرد تحلیلی و با هدف بررسی نقش علم لغت در دستیابی به قرائتصحیح، به بررسی لغوی برخی از قرائت های اختلافی پرداخته و نقش آفرینی علم لغت رادر قرائت قرآن به صورت جزئی اثبات و سه گونه نقش برای آن بیان کرده است: نخست،نقش علم لغت در تعیین قرائت که به عنوان نمونه قرائت «وَدَعَکَ» به تخفیف را بررسیده وبه دلیل ندرت یا عدم وضع ماضی، مصدر و وصف از این ماده نتیجه گرفته است که اینقرائت واقعی نیست و قرائت به تشدید متعین است. دوم، نقش علم لغت در رد قرائت که بهعنوان نمونه به بررسی لغوی واژه «ثَنْی» نتیجه گرفته است که قرائت «یُثْنُون» از باب افعالمردود است. سوم، نقش علم لغت در ترجیح قرائت. با استناد به معنای لغوی «تلقی»،قرائت رفعِ «آدم» بر قرائت نصب ترجیح دارد. در پایان با بررسی لغوی «ضَنِینٍ» این نتیجه به دست آمده است که علم لغت در برخی از موارد، در تعیین یا ترجیح قرائت ناتوان است.
عرش از دیدگاه حکیم سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علاوه بر دیدگاههای عارفانه سنایی، که در حدیقه و آثار دیگر وی مشهود است، دیدگاه کلامی او نیز حائز اهمیت است. یکی از این موضوعات مهم، موضوع عرش و لامکان بودن خداوند است. متکلمان دیدگاههای مختلفی را در این باره مطرح کرده اند و عرفای اسلامی نیز در بحث و تفسیر آیه «الرحمن علی العرش استوی» به تاویل روی آورده اند و عرش را قلب و دل دانسته اند، اما سنایی، عارف بزرگ قرن ششم دیدگاهی متفاوت با عارفان دارد. وی استوای بر عرش را به معنای استیلا می داند، نه جای نشستن خدا، و معتقد است که خداوند چون خود آفریننده مکان است، در مکان نمی گنجد و تجسم و تشبیه در او راه ندارد.
سازه انکاری به عنوان فرانظریه روابط بین الملل
حوزه های تخصصی:
تأثیر گذاری پیش فرض¬های کلامی در تفسیر (با تأکید بر تفسیر الجامع لاحکام القرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش تفسیر قرآن به قرآن، یکی از روش¬های معتبر و کارآمد در تفسیر قرآن است؛ با این حال، از آسیب¬هایی که پیوسته آن را تهدید می¬کند، گرفتار شدن در دام تفسیر به رأی است؛ چنانکه برخی از مفسران بزرگ و نامدار نتوانسته¬اند از آن رهایی یابند. این پژوهش، کوشیده است با بررسی نمونه¬هایی از تفسیر الجامع لاحکام القرآن، اثر مفسر مشهور اهل سنت، قرطبی، نشان دهد که پیش فرض¬های کلامی مفسر، تا چه اندازه در روش تفسیری قرآن به قرآن وی موثر بوده است. با بررسی¬های به عمل آمده، آشکار می¬شود که قرطبی برای اثبات دیدگاه¬های کلامی خود، برخی از ضوابط مهم تفسیری را نادیده گرفته است و یا از روش تفسیری قرآن به قرآن به شکل نامطلوبی استفاده کرده است.
نظریه فرمال، اساس نقد، تفسیر و فهم آثار هنری
حوزه های تخصصی:
اساس نقد در هنرها (The Basis of Criticism in the Arts) با هر رویکردی، معطوف به شکل (فرم) اثر هنری است. شکل، اساس و اصلی است که اثر هنری را هستی می بخشد و آن را متعین می کند. هر اثر هنری شکل و فرم و ساختمانی است که هنرمند با شگردها و تمهیدات خلاقانه و با تخیل ابداعی اش آن را می آفریند. آفرینش اثر هنری در صورت یا فرم (شکل) تحقق پیدا می کند و زیبایی، صورت تحقق یافته ای است که در اثر هنری عیان می شود.هر گونه نقد و تفسیر اثر هنری از طریق ابژه ای که صورت بندی و ساختمان اثر هنری نامیده می شود، امکان پذیر خواهد شد. دریافت معنا یا محتوای اثر هنری، فهم و بازخوانی نیت مولف، ارجاع متن (بافتی از کلمات، اشکال و رنگ ها، حرکات و اصوات) به حوزه های روانشناختی، جامعه شناختی، تاریخی و اساطیری، از طریق فرم (شکل) و صورت مندی (formality) اثر هنری است. فرم، محل یا مکان تلاقی هنرمند با مخاطب و مخاطب با هنرمند است. اگر اثر هنری ابژه ای مستقل پنداشته شود و آزادانه در افق های تاریخی متفاوت مورد تفسیرهای متعدد قرار گیرد، آنچه که هر تفسیری را امکان پذیر می کند، نهایتا فرم هنری است که ذات آن، زیبایی بیان (expression) است. پرسش از اثر هنری می تواند جنبه های گوناگونی داشته باشد. همچون: اثر هنری چه می گوید؟ مقصود هنرمند از آفرینش اثر هنری چه بوده است؟ اثر هنری در زمان حال بیانگر چه معنایی است؟ اثر هنری چگونه قادر به انتقال افق تاریخی گذشته به دوران جدید است؟ هرگونه پاسخ به این قبیل پرسش ها منوط به شناخت دقیق و اصیل حوزه نقد و تحلیل صورت و ساخت اثر هنری است.
مترجم خوب کیست؟(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقاله ای که در پیش روست مطالب ذیل را مورد بحث و تحلیل قرار می دهد:1- معنی «ترجمه» و فرق آن با «تفسیر»2- شروط مترجم خوب، از جمله:الف- آگاهی و تسلط وی به هر دو زبان و ریزه کاری های آنها.ب- آگاهی و تسلط وی به قواعد دستوری و اصطلاحات ادبی هر دو زبان.ج- آگاهی و تسلط وی به تطور لغوی و معنایی هر دو زبان.د- داشتن ذوق و سلیقه برای گزینش کلمات و عبارات مطلوب و دلنشین.
قلمرو فقه در حقوق موضوعه ایران
حوزه های تخصصی:
از زمان پیدایش حقوق، دین و مذهب و اعتقادات قلبی منبع عظیمی برای حقوق به شمار می رفته است. قرن های متمادی، مقررات کلیسا هم دین و شریعت بوده است هم حقوق؛ همان وضعیتی که قبل از مشروطه در ایران می توان شاهد آن بود. سعی قانونگذاران نیز این بوده است که تاحد ممکن راه حل معضلات اجتماعی را از درون نظام شرعی پیدا کنند و به صورت قانون جلوه دهند، همچنان که قضات و حقوقدانان نیز در عمل به فقه وفادار مانده اند و مواردی که احکام فقهی در آرا انعکاس یافته است، کم نیست. حتی دکترین حقوقی نیز درمواردی برای تفسیر و شرح مواد قانونی به دامان فقه پناه آورده است.
با وجود این، بخشی از قواعد حقوقی ما از فقه فاصله گرفته و رنگ و بوی اروپایی به خود گرفته است. از سویی، اصولی در قانون اساسی وجود دارد که دامنه کاربرد فقه را در حقوق موضوعه تیره و تار کرده است. در قانون اساسی، تفسیر و شرح مواد ناقص یا مبهم به منابع معتبر اسلامی و فتاوی معتبر واگذار شده درحالی که دامنه کاربرد فقه درمورد قوانین مقتبس از رژیم های حقوقی دیگر محلّ تردید است. همین امر، تدوین قلمرو فقه در حقوق موضوعه را ضروری ساخته است؛ که در این مقاله بررسی می شود.
تأثیر اندیشه های غالیان بر برخی از مفسران اثرگرای شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بزرگ ترین آفاتی که در تاریخ اسلام پدیدار گردیده و عقلانیت اسلامی را مورد تهدید جدی قرار داده و آثار زیانباری را بر متون تفسیری شیعه بر جای نهاده است، پدیده غلو و گزافه گویی است. در این میان بعضی از مفسران سده های دوم و سوم هجری نظیر محمد بن مسعود عیاشی (320ق)، علی بن ابراهیم قمی (زنده قبل از 329ق) بیش ترین تأثیرپذیری را از غالیان داشته اند. لکن مفسرانی نظیر شیخ طوسی (385-460ق) و امین الاسلام ابوعلی فضل بن حسن طبرسی (548ق) که در سده های پنجم و ششم می زیسته اند با شناخت صحیحی که از احادیث موضوعه غالیان داشته اند، از ذکر این روایات در تفاسیر خود امتناع ورزیده اند و به همین دلیل تفاسیر آنان از مقبولیت بیشتری در جهان اسلام برخوردار می-باشد. در عین حال پس از آنان مفسران دیگری چون حویزی (زنده در 1065ق) و فیض کاشانی (1091ق) به طور قابل توجهی تحت تأثیر عیاشی (320ق) و قمی (زنده قبل از 329ق)، روایاتی را در تفاسیر خود آورده اند که حکایت از غلو درباره «أهل بیت» (ع) دارد. در این مقاله ضمن اشاره به چگونگی تأثیرپذیری برخی از مفسران اثرگرای شیعی از اندیشه های غالیان، به بررسی و مقایسه آراء آنان با دیدگاه های مفسران اعتدال گرا پرداخته می شود.
دو نقطه عطف در تحولات روش های تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرآن کریم در دو دوره بر اثر ورود علوم بشری به دنیای اسلام برجستگی خاصی پیدا کرد که در این مقاله به بررسی ویژگی های تفسیری و مقایسه آنها پرداخته می شد: یکی قرن چهارم و پنجم با ترجمه کتب یونانی و ایرانی به زبان عربی در دوره خلافت عباسی و دیگر قرن چهاردهم و پانزدهم بر اثر رنسانس و نوزایی علمی و ورود علوم غربی به دنیای اسلام. سعی بر این است، موضوعاتی چون گرایش های تفسیری، روش های تفسیری، ابزار مورد استفاده مفسران و نیز نیازها و عوامل روی آوری آنان به این روش ها و گرایش ها در هر دوره تبیین شود و تفاوت های بررسی و تحلیل گردد.
بررسی نمادهای ترادف و تحلیل آن ها در تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در انواع روابط معنایی بین الفاظ، ترادف یکی از مباحث لغوی و به مثابة پدیده ای تلقی می شود که همواره محل مناقشه بوده است. موافقان و مخالفان با استناد به مصادیق آن به اثبات یا رد واژگان مترادف پرداخته اند و به لحاظ نقشی که در ترجمه و تفسیر کلمات قرآنی دارد، در متون تفسیری و در ذیل مباحث ادبی مورد توجه مفسران قرارگرفته است. در این مقاله پدیدة ترادف در تفسیر مجمع البیان، بنا به جایگاه برجستة ادبی آن، مورد کندوکاو قرار گرفته است. از این رو با نگاهی به پیشینة ترادف در زبان ادبی و اشاره به دیدگاه های موافقان و مخالفان و تحلیل آن، ترادف در علوم قرآن و جایگاهش در مجمع البیان را مورد ارزیابی قرار داده است. رهاورد این پژوهش، معطوف به این حقیقت است که طبرسی به ترادف تام قائل نبوده است و اگر در تفسیر مجمع البیان از کلمات متقارب المعنی سخن گفته، صرفاً برای تفهیم و تقریب به ذهن مخاطبان بوده و حداکثر اعتقاد به نوعی ترادف جزئی داشته است.
ارتباط عوامل شناختی فردی و خانوادگی با ابعاد درک مطلب خواندن دانش آموزان چهارم ابتدایی شرکت کننده در مطالعه پرلز 2006(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ارتباط عوامل شناختی فردی (خودپنداره خواندن و نگرش به خواندن) و عوامل شناختی خانوادگی (فعالیت-های خواندن خارج از مدرسه و سواد والدین) با ابعاد تفسیر و استنباط مستقیم درک مطلب دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی براساس مطالعه پرلز 2006 بررسی شده است. نمونه آماری شامل 5411 دانش آموز (2500 دختر و 2911 پسر) پایه چهارم ابتدایی با میانگین سنی 2/10 بوده که در آزمون پرلز 2006 شرکت کرده بودند. مقیاس های مورد مطالعه شامل خودپنداره خواندن و نگرش به خواندن با استفاده از پرسشنامه دانش آموز و فعالیت های خواندن خارج از مدرسه و سواد والدین با استفاده از پرسش نامه زمینه یابی یادگیری و نیز نمره درک مطلب خواندن در دو بعد تفسیر و استنباط مستقیم بود. به روش تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی و با استفاده از رویه پیشرونده داده ها تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که تمام متغیرهای شناختی با ابعاد درک مطلب دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری دارند (01/0>P). در بین متغیرها، سواد والدین بیشترین واریانس درک مطلب دانش آموزان را تبیین می کرد و پس از آن متغیرهای خودپنداره خواندن، نگرش به خواندن و فعالیت های خواندن خارج از مدرسه قرار داشتند.
تفسیر روان شناختی «بوف کور» بر مبنای سبک شناسی تگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی تگا رویکردی در سبک شناسی است که از مرز توصیف زبان شناختی و تعبیر معنی شناختی یک اثر می گذرد و به تفسیر روان شناختی و تبیین جامعه شناختی آن می پردازد. این مقاله در صدد است با رویکرد فوق و با استفاده از متغیّرهای نقشی اندیشگانی، بینافردی(زمان و وجه)و متنی(تمهیدات پیوندی) تفسیری روان شناختی از بوف کور ارائه و به این سوال پاسخ دهد که از طریق این متغیّرهای نقشی به چه مشخّصههای سوررئالیستی می توان دست یافت. فرضیّه آن این است که با استفاده از متغیّرهای نقشی فوق می توان برخی مشخّصه های سوررئالیستی مانند ذهنیّت گرایی، درون گرایی، واقعیّت گریزی، سولی لوکی، نگارش خودکار و سیّالیّت ذهن را در این رمان نشان داد. مبنای نظری آن سبک شناسی تگا است که تلفیقی از روش سبک شناسی و دیدگاه تحلیل انتقادی گفتمان است. روش تحقیق، آماری - تحلیلی بوده و تحلیل داده های آن نیز با روش نمونه گیری خوشهای یک مرحله ای متناسب با حجم نمونه انجام شده است. نتیجه این که بوف کور با توجّه به شواهد زبانی، اثری انتزاعی، ذهنی، واقعیّتگریز و سوررئال است.
نظریه تجربه دینی و تفسیر تجربه گرایی وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه تجربه دینی رهیافتی است که پیش آهنگان طرح آن، متفکران غربی هستند و برجسته ترین آنان شلایرماخر است. تعریف دقیق تجربه دینی به دلیل ابهام در معنای تجربه و دین مشکل است؛ ولی این مطلب مورد اتفاق است که هر چیزی که تجربه خوانده شود، باید به وصفی از دیدگاه فاعل آن توصیف شود. با فرارسیدن عصر جدید و ظهور تجربه گرایانی چون هیوم، الاهیات طبیعی به این نسبت رسید و اعتبار کتاب مقدس محل تردید قرار گرفت؛ ولی پیشگامان این مکتب، سرآغاز دین و دیانت را احساسات، عواطف و نوعی تجربه درونی معرفی کردند. بی شک چنین تفسیری از دین و وحی نمی تواند بیان گر حقیقت دین الاهی باشد. از این رو اشکالات فراوانی به این نظریه وارد است که در این مقاله به آنها اشاره می شود
متن: نقطه تلاقی هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی (هرمنوتیک پدیدارشناسانه هانس – گئورک گادامر، پل ریکور و نظریه ادبی جدید)
حوزه های تخصصی:
میان هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی، به ویژه نظریه های معطوف به خواننده پیوندی ضروری وجود دارد. این پیوند در رویکرد پدیدارشناسانه هرمنوتیک فلسفی و تبار پدیدارشناسانه این نظریه ها ریشه دارد. از این منظر، هرمنوتیک فلسفی، درواقع فلسفه ای هستی شناسانه در باب تفسیر متن است. وجه فلسفی هرمنوتیک فلسفی در «وجودی بودن» آن است و وجودی که گادامر و ریکور از آن می گویند، وجودی تفسیرشده است؛ به این اعتبار، تفسیر متن (حلقه رابط میان هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی) در محور اندیشه هرمنوتیکی گادامر و ریکور قرار دارد.
تفاوت در رویکردهای دو نمایند ه هرمنوتیک فلسفی به متن و تفسیر، تابعی است از تفاوت در دو راهی که هر یک از آن ها برای رسیدن به وجود در پیش گرفته اند. مهم ترین وجه تمایز، توجه ریکور به جنبه معرفت شناسانه و تأکید گادامر بر هستی شناسی ای مستقیم در روند تفسیر است. این تفاوت اصلی منشأ چهار تفاوت جزئی تر است: «زمانمندی»، «زبانمندی»، «ویژگی دیالکتیکی» و «عینیت گرایی».
در این مقاله، پس از بحث در نحوه رابطه هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی، آرای گادامر و ریکور در باب متن بررسی می شود. ابتدا مفهوم متن در نظر هر یک جست وجو می شود، سپس با تمرکز بر چهار محور تفاوت ذکرشده، رویکرد تفسیری آن ها به متن با یکدیگر مقایسه، و در پایان، مباحث جمع بندی می شود.
شیوه های تفسیر و تاویل آیات قرآن کریم در معارف بهاء ولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب معارف بهاء ولد دربرگیرنده آیات فراوانی است که وی در فصول گوناگون کتاب به تفسیر و تاویل آن ها پرداخته است. در این مقاله، پس از مقدمه ای درباره تفسیر و تاویل، به رویکرد های تفسیری و تاویلی معارف به قرآن کریم می پردازیم. به این منظور، خاستگاه کلامی این رویکردها و شیوه های تفسیر و تاویل نزد بهاء ولد، همچنین شرایط آن از نگاه وی، به همراه بعضی از نکته های انتقادی مطرح شده است.
بررسی مفهوم تاویلگرایی در تفاسیر عرفانی میبدی و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران مسلمان بر اساس میزان پایبندی به ظواهر آیات و روایات گوناگون و یا رهیافت اصول گرایان در تفسیر کلام خداوند، در تفسیر عرفانی و تاویل آیات، مواضع مختلفی را برگزیده اند. وجود نسخ، تشابه و صعوبت، در برخی از آیات قرآن، نمایانگر نقش بسزای تاویل در فهم باطن آیات است. در میان تفاسیر قرآنی، محور تفاسیر عرفانی بر تاویل استوار است.
این نوشتار ضمن اشاره به تاریخ تطور معنای لغوی تاویل، به بررسی مفهوم تاویل در کشف الاسرار میبدی و تفسیر القرآن الکریم منسوب به ابن عربی می پردازد و به دلیل مخالفت آنان با تاویل گرایی و در عین حال، خلق تفسیر قرآنی سرشار از تاویل پی می برد. نوع تاویلاتی که این دو مفسر در تفاسیر خود ارائه داده اند، گاهی مشابه هم است؛ هر چند بی پروایی هایی که در تاویلات ابن عربی دیده می شود، در تفسیر میبدی اشعری مذهب به دلیل نوع عقیده اش (اهل حدیث)، وجود ندارد. شایان ذکر است که بی پروایی ابن عربی در این اثر بسیار کمتر از آثار دیگر وی، به ویژه فصوص الحکم است. مخالفت هر دو مفسر نسبت به تاویل آیات، مربوط به تشبیه و تاویلاتی است که منشا آن عقل بشری است. از این رو، هر دو با تاویلات فلاسفه و متکلمان مخالفت ورزیده و آن را مصداق تاویل دانسته و تاویلات خود و دیگر عرفا را تفسیر باطنی تلقی کرده اند. چنین می نماید که تعریف این دو مفسر از تاویل با تعریف امروزین از آن متفاوت است؛ چرا که با تعریف امروزین از تاویل، اثر هر دو مفسر سرشار از تاویل است.
بررسی دیدگاه آلوسی در آیه مباهله از منظر مفسران شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه مباهله از برجسته ترین آیات قرآن کریم است که منزلت و فضیلت اهل بیت رسول خدا(ص) را آشکار می سازد. حضرت رسول به استناد وحی الهی، علی(ع) را نفس خود دانسته است که به روشنی گویای حقانیت ولایت و امامت خاندان رسالت و به ویژه امام علی(ع) است. علی رغم این نکته روشن، آلوسی از مفسران اهل سنت در تطبیق انفسنا به علی(ع) مناقشه کرده است. رویکرد این مفسر به این آیه به اندیشه های نظری وی معطوف است. از سوی دیگر، ریشه باور این مفسر به دیدگاه کسانی مانند ابن تیمیه و امام فخر رازی برمی گردد و مواجهه او با این آیه تقریر دیگری از دیدگاه مفسران سلفی است.
مفسران شیعی، با استناد به مبانی کلامی، استدلالهای عقلی و نیز با تکیه بر روایات و سبب نزول آیه بر این باورند که کوچک ترین تردیدی در تطبیق انفسنا بر امام علی (ع) وجود ندارد. این مقاله با دسته بندی مواجهه آلوسی در برابر روایات اهل بیت، موضع این مفسر را در آیه مباهله بررسی کرده است.
واکنش اهل باطل در مواجهه با ظهور حقیقت در عرصه قیامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که هدف اصلی نزول آیات قرآن هدایت آدمیان و تامین سعادت ابدی آنان است، قرآن کریم به بیان سرنوشت انسانها در قیامت، اهتمام جدی دارد. بازتاب رفتاری مکذبان و باطل گرایان در برابر مشاهده صحنه های قیامت پس از ظهور حقایق، یکی از مسائلی است که در عرصه قرآن پژوهی تامل برانگیز است. این مقاله ضمن واکاوی دو نظریه متقابل، کوشیده است دیدگاه سومی را ارائه نماید و از این رهگذر، تفسیری را که با دو رویکرد متفاوت از آیات نخستین سوره واقعه ارائه شده است، نقد و بررسی کند.