مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فهم قرآن
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۹
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است تا نهادهای راهنمای فهم قرآن را مورد بررسی و مداقه قرار دهد. مؤلف معتقد است که این مسأله از مهمترین مسائل فلسفه تفسیر میباشد.
مراد از نهادهای فهم قرآن، اصول پیش انگاشتهای است که مؤلفههای هویت قرآن را میسازد و بدون درک آنها و عدم لحاظ لوازم مترتب بر هر فهم صائب، جامع و کامل وحینامة الاهی میسر نمیگردد. میتوان از نهادهای فهم قرآن به مبانی تفسیر نیز تعبیر کرد. مؤلف نهادهای فهم قرآن را در ده عنوان بر میشمارد.
مبانی قرائت های گوناگون از قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۹
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است که مبانی قرائتپذیرانگاری دین، از جمله قرآن را که یکی از مسائل مهم در حوزه دینپژوهی است، بحث و بررسی کند. ابتدا پرسشهایی از جمله «آیا میتوانیم قرائتها و تفسیرهای گوناگون از قرآن داشته باشیم»، و «مبانی این قرائتهای مختلف کدام است»، مطرح، سپس کوشیده شده است که به این پرسشها پاسخ داده شود. در این مقال، مؤلف به پنج مبنای قرائتهای گوناگون از قرآن اشاره میکند که عبارتند از:
1. مراتب طولی و عرضی فهم قرآن؛
2. مبنای هرمنوتیکی فهم قرآن؛
3. مبنای زبانی قرائتهای گوناگون از قرآن؛
4. مبنای تجربی قرائتهای گوناگون از قرآن؛
5. مبنای تکامل معرفت دینی قرائتهای گوناگون از قرآن.
هر کدام از این مبانی تجزیه و تحلیل شده؛ سپس نتیجهگیری لازم به عمل آمده است.
در پایان، مؤلف به روش صحیح تفسیر و فهم قرآن اشاره میکند.
نهادهای راهنمای فهم قرآن 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
«نهادهای راهنمای فهم قرآن» به اصول پیشانگاشتهای اطلاق میشود که بدون درک و لحاظ لوازم مترتب بر آنها، فهم صائب و جامع وحی نامة الاهی میسر نمیگردد. مؤلف معتقد است نهادهای فهم قرآن، از مهمترین فصول فلسفة معرفت تفسیری و مبانی کلامی تفسیر است.
وحیانیت، هدایت مالی، حکیمانگی، فطرت نمونی آموزهها و عقلایی بودن زبان قرآن، امهات نهادهای فهم کتاب الهی است و اصولی چون جامعیت و شمول، انسجام درونی، سامانمندی برونی، ترابط و تعامل روشمند کلام الهی با سنت قولی و فعلی معصومان، حتی زبان قرآن، از نهادهای پنجگانة بالا قابل اصطیاد است.
در شمارة پیشین مجله، سه نهادِ وحیانیت متن و محتوی، هدایت مآلی آموزهها و عقلایی بودن ساخت عمومی زبان قرآن، مورد بررسی قرار گرفت، اکنون دو نهاد حکیمانگی و فطرت نمونی تقدیم خوانندگان فرهیخته میشود.
امکان و جواز فهم قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۲
حوزه های تخصصی:
از مباحث مهم و کلیدی در باب شناخت قرآن کریم، بحث از امکان فهم و تفسیر غیر معصومان از این کتاب الهی است. دو دیدگاه در اینباره مطرح شده است: یکی دیدگاه اخباریان در امتناع فهم غیر معصومان ـ که دیر زمانی است منسوخ شده ـ و دیگری دیدگاه عموم عالمان که باور به امکان فهم قرآن دارند. اخباریان به دلایلی استناد کردهاند؛ از جمله: عدم سنخیت کلام خدا با فهم انسان غیرمعصوم، آیات بیانگر معلم قرآن بودن پیامبر صلیاللهعلیهوآله و اختصاص فهم قرآن به پاکشدگان، روایات بیانگر اختصاص فهم قرآن به معصومان، و روایات بیانگر اراده خلاف ظاهر از آیات و روایات دال بر صامت بودن قرآن. در این مقال، با رد مدعای اخباریان، به این ادلّه پاسخ داده شده و به دلایل زیر بر امکان فهم قرآن، استدلال شده است: عقلایی و به لسان عرف بودن محاورات قرآن، تلازم هماوردخواهی قرآن با امکان فهم، تلازم فراخوان تدبّر در قرآن با امکان فهم، دلالت برخی از اوصاف قرآن (مانند نور، بیان، تبیان، بصائر، برهان و بیّنه) بر امکان فهم، دلایل روایی مانند روایات بیانگر ضرورت تدبّر در قرآن، چگونگی فهم قرآن، لزوم تمسّک به قرآن و معیار بودن قرآن در ارزیابی اخبار و احادیث. در بحث از جواز فهم نیز نخست به تقسیم جواز به جواز تکلیفی و وضعی اشاره شده و سپس برخی ادلّه اخباریان مانند ممنوعیت پیروی از گمان، روایات نکوهشگر تفسیر به رأی و روایات بیانگر تحریف، بیان و نقد شده است. در پایان نیز به دلایل زیر بر جواز فهم استدلال شده است: مدار و معیار بودن محاورات عقلایی در فهم قرآن و عدم نارضایتی شارع از آن، آیات بیانگر فراخوان تدبّر در قرآن، آیات تحدی و روایات بیانگر جواز فهم.
پیوستگی آیات قرآن و نقش آن در تفسیر از منظر علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقالة پیش رو به تبیین برخی پیوندهای معنایی آیات قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) میپردازد. از دیدگاه علامه، قرآن آینه وار حقایق پیوستة جهان هستی را بازمیتاباند؛ از این رو، معارف آن، همچون حقایق هستی، پیوسته، مصدق و مفسر یکدیگرند. تمام آیات قرآن در پرتو هدفِ واحدِ هدایت انسان ها با هم پیوند دارند؛ آیات هر سوره را نیز غرض واحدی به هم متصل میسازد؛ به علاوه، میان آیات یک سوره که با هم نازل شده اند، پیوندی وثیق وجود دارد. آیات محکم قرآن، که از دلالتی صریح برخوردارند، مرجع فهمِ کتاب و رفع تشابه از آیات متشابه اند. به باور علامه، معارف قرآن چون شبکه ای به هم پیوسته اند که آیات توحیدی در مرکز آن قرار دارد و در پرتو آنها آیات دیگر فهمیده میشود. پیوندهای معنایی آیات، تک وجهی نیست؛ دستکم میان برخی آیات پیوندهای چندگانه برقرار است. حاصل هر پیوند، آفرینش معنایی نو و رویش معرفتی تازه است. حتی میان واژگان قرآن نیز پیوندهای ویژه ای برقرار است و هر واژه معنای دقیق خود را در ارتباط با واژگان دیگر بازمییابد. بدون توجه به این پیوندها نمیتوان به فهم صحیح و دقیقی از قرآن دست یافت.
حجیت فهم و تفسیر غیرمعصومین از قرآن کریم در روایات شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حجیت فهم و تفسیر قرآن برای غیرمعصومین یا اختصاص آن به معصومین از موضوعات مورد اختلاف در میان فقها و محدثین شیعه بوده است. قائلین به حجیت فهم و تفسیر غیرمعصومین در مقابل مخالفان خود به روایاتی استناد کرده اند. در این مقاله، به بررسی دلالت برخی از این روایات می پردازیم که عبارت اند از روایاتی که امر به تمسّک به قرآن کریم می کنند، روایاتی که جایگاه قرآن را در حاکمیت بیان می کنند، روایاتی که شرط نافذ بودن شروط را عدم مخالفت آن ها با قرآن کریم می دانند، روایاتی در مورد استناد معصومین به قرآن برای سرزنش افراد، روایات دال بر لزوم عرضه روایات به قرآن کریم، روایات دال بر آموزش چگونگی فهم قرآن و آموزش تفریع و استنباط احکام از آیات به اصحاب، روایتی دال بر امکان تشخیص بهترین وجه معانی قرآن برای غیرمعصومین و روایاتی دال بر حجّت دانستن تفسیر قرآن به قرآن در زبان معصوم.
اسباب نزول در نظریه تفسیری طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسباب نزول در «نظریه تفسیری» طباطبایی موقعیت خاص و متفاوتی دارد به گونه ای که این نظریه را هم از تلقیِ پیشینیان و معاصران متمایز می دارد. ازاین رو، دیدگاه وی در بابِ چیستیِ سبب نزول، معنای سببیت، نسبت اسباب نزول با متن قرآنی و نقش اسباب نزول ـ ثبوتی و اثباتی ـ در مقام «تکون» و «تفسیر» متن قرآنی درخور تحلیل و نقد است و سر این دیدگاه در انگاره های وی از متن قرآنی نهفته است. دغدغه وافر طباطبایی آن است که متن قرآنی را از بستگی به عناصر و مولفه های بیرونی برهاند.
نقد رویکردهای معنا شناسی واژه «مس» در آیه «لایَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در معنا شناسی ""مس"" در آیه ""لایَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ"" سه رویکرد میان عالمان امامیه از آغاز تا کنون رایج است؛ مس ظاهری، مس باطنی، مس فراگیر. در رویکرد نخست واژه ""مس"" به تماس ظاهری معنا شده و حکم فقهی حرمت تماس بدن بدون طهارت با الفاظ قرآن از آیه استنباط شده است؛ ادله پنجگانه این رویکرد عبارت اند از: استعمال واژه ""مس""در برخورد جسمی دو چیز با یکدیگر، رجوع ضمیر در"" لا یمسه"" به قرآن، استشهاد معصوم (ع)، روایت نبوی و مخالفت با وجدان. رویکرد دوم ""مس"" را به درک حقائق قرآنی تبیین کرده و به ادله ای همچون سیاق آیه، فضای نزول آیه، روایات تفسیری، دلالت معنایی مطهرون بر طهارت معنوی و رجوع ضمیر در"" لا یمسه"" به""کتاب مکنون"" استدلال شده است. مطابق رویکرد سوم مس به معنای مطلق تماس است، اعم از تماس ظاهری و معنوی، این رویکرد به اطلاق واژه ""مس"" و ""المطهرون"" تمسک جسته است. رویکرد های سه گانه, نگاه انتقادی به همدیگر داشته و ضمن اقامه دلیل به نقد و رد ادله رویکرد رقیب نیز پرداخته اند. در این مقاله رویکرد های سه گانه بازشناسی، ارزیابی و ضمن نقد ادله، رویکرد منتخب ارائه شده است.
بازکاوی اعتبار و کاربرد عقل در فهم قرآن از دیدگاه معصومان علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر با هدف بازکاویِ اعتبار و کاربرد عقل در حوزة فهم قرآن، از روایات معصومان علیهم السلام که وارثان و عالمان قرآن هستند، مدد می گیرد. این پژوهش، ابتدا گامی به سوی شناخت عقل برداشته، و از ماهیت عقل، و نیز ارزش آن در کلام اهل بیتعلیهم السلام سخن گفته است. آن هنگام، روایات معصومانعلیهم السلام را در حیطة ارتباط عقل و فهم قرآن مطرح نموده، و ثابت می کند که ایشان نه تنها مخالف ورود عقل به حوزة قرآن نبوده اند، بلکه به انحاء گوناگون بر این عمل صحّه گذاشته اند. پس از آن روایاتی که به نظر می رسد موهم عدم اعتبار عقل در زمینة فهم قرآن باشد، مورد بررسی قرار گرفته و از آنها رفع تعارض و ابهام می شود، بدین صورت که یا جهت صدور این گونه روایات، خاص است؛ و یا مخاطب آنها. در نهایت، اهمیت توجه به محدودة کار آیی عقل مورد تأکید قرار گرفته، و آفت های عقل گرایی افراطی، گزارش شده است. این پژوهش با دو حیثیت، می تواند از نوع «کاربردی» و یا «بنیادی» باشد.
تلقی وحی و تفسیر آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آنچه درپی می آید، پیام حضرت آیة الله جوادی آملی مدظلّه العالی به کنگرهٴ بزرگداشت آیت الله آقامیرزا جواد تهرانی/ است.[1] در این پیام ضمن تکریم آن فقیه و مفسر وارسته و تقدیر از برگزارکنندگان و حاضران در همایش[2] برخی مبادی و نکات اساسی در باره قرآن کریم و فهم آن مورد بررسی قرار گرفته است.
فهم قرآن در پرتو نظم شبکه ای یا فراخطی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
حوزه های تخصصی:
بر اساس شواهد موجود، اطلاعاتی که ما از جریان تاریخی فهم قرآن داریم چیزی جز تفسیرهای متعدد و مختلف از کلام الهی نیست که در واقع بر مبنای قواعد رایج در عرف و نظم خطی و طولی حاکم بر متون بشری بروز یافته اند. تمرکز صرف بر این امر از یک سو، مخاطب قرآن را از واقعیت متن و نظم فراخطی و حلقوی آن دور ساخته؛ از سوی دیگر، سبب پیدایش توجیهات نامناسب و وجوه بعیده را در ربط دهی و پیوند آیات و سوره ها با یکدیگر شده است. بی شک مقصود نفی مطلق، نظم خطی قرآن نیست، بلکه توجه به ساختار متن و نظم قرآنی است که به جهت شبکه ای و فراخطی بودن هم مبانی تفسیر موضوعی، وحدت موضوعی و بنائی قرآن را تحکیم می بخشد و هم نگرش نوینی در فهم و تفسیر قرآن القا می کند که رهیافت حاصل از آن اثبات توقیفی بودن ترتیب موجود، انسجام درونی متن به مثابه وجه معقول و جامع اعجاز قرآن، هم پوشانی نشانه ها و دلالت های آیات با یکدیگر، کشف نظریه قرآنی در موضوعی خاص، عینیت بخشی به منطق شهادت و تنطیق آیات و کاربرد مطالعات معناشناختی و زبان شناختی متن در شناسایی ظرفیت های متن قرآنی و از همه مهم تر زمینه ظهور تفاسیری جدید از قرآن با توجه به موقعیت و شرایط جهان معاصر خواهد بود.
نقد قرینه بودن سنت برای فهم قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رابطه قرآن و سنت از مباحث مهم علوم قرآن است. بعضی در عین باطل دانستن نظریه قرآن بسندگی، معتقدند قرآن در بیان مراد خود کاستی ندارد و نیازمند غیر، ازجمله سنت نیست. در مقابل، گروهی سنت را قرینه ای برای فهم قرآن و درک مراد آن دانسته اند. اینان راه نشان دادن، بیان جزئیات و مصادیق، جری و تطبیق و تأویلات معصومان را که شأن تعیین شده برای آنان از سوی خداوند است، تفسیر خوانده اند. ناقدان این نظر پرسیده اند که اگر بنا بود قرآن نیازمند غیر برای ارائه مراد خود باشد، متشابهات قرآن اولویت داشتند، ولی خدای متعال راه فهم متشابهات را رجوع به محکمات خود قرآن قرار داده، نه سنت. همچنین براساس سنت قطعی، قرآن حاکم بر سنت است و میزان و معیار در صحت انتساب آن، پس چگونه نیازمند به سنت که محکوم آن است، باشد؟ صاحب این نظر به قرآن بسنده نمی کند و از جایگاه سنت در منظومه تعالیم اسلامی غافل نیست؛ زیرا قرآن به صراحت سخن پیامبر را وحی، یعنی حجت خوانده است، ولی این اعتقاد نه تنها دلیل نیازمندی قرآن به سنت نیست، که اثر عکس دارد. این پژوهشِ تحلیلی توصیفی با هدف نشان دادن قابل خدشه بودن نظریات ارائه شده در متون آموزشی در مورد تفسیر قرآن انجام شده و تلاشش براین است که اثبات کند آنچه در قرآن بیان نشده، طبق برنامه بوده و سنت در طول قرآن، ارائه کننده آن چیزی است که قرآن بر عهده اش گذاشته است و تنها در صورت روشن بودن مرادات قرآن، سنت پشتوانه مشروعیت خواهد داشت.
بی نیازی فهم ظواهر قرآن از علوم عقلی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
119 - 143
حوزه های تخصصی:
برخی محققان فهم آیاتی از قرآن را نیازمند تولیدات عقل نظری دانسته اند، ولی ویژگی های این کتاب آسمانی نشان می دهد که گرچه مخاطب قرآن انسان عاقل است، برای أفاده مراد هرگز نیازمند برهان های عقل بشری نیست و ادعای نیاز خلاف مبانی است. مخاطب قرآن «الناس» است که شامل آشنایان با برهان های عقل نظری و غیر آن می شود؛ قرآنی که خود را «نور مبین»، «تبیان»، «هدایت» و حجت برای عقیده و عمل توصیف کرده است. همچنین ادعای نیاز قرآن با تحدّی عمومی و اعجاز قرآن، حجت بودن آن به عنوان سند حقانیت رسالت و نیز اصل لزوم عرضه هر اندیشه ای بر قرآن برای سنجش راستی و کژی آن در تعارض است و پیامد آن ادعای نقص کتاب خدا در افاده مراد است. این پژوهش که به شیوه تحلیلی انتقادی و اسنادی انجام شده است، با ظاهری گری به کلی متفاوت است و به منظور دفاع از کامل بودن قرآن کریم و با هدف بستن راه تفسیر به رأی نگاشته شده است. مطابق این نظریه، عقل باید برای تعالی فهم خود تلاش کند و منعی در استفادات و انتزاع های عقلی مفسر نیست، ولی نقشی در تکمیل دلالت آیات ندارد.
مقایسه دو رویکرد قرآنی و حدیثی در تفسیر «ظلم» به «شرک» در آیه 82 سوره انعام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۹۲)
127 - 150
حوزه های تخصصی:
حدیث سالاری یا ترجیح مقتضای احادیث بر مقتضای ظاهر آیات قرآن کریم، در برخی از تعابیر محدثان دیده می شود که در مفهوم نظری و از حیث مصداق و نمونه نیازمند بررسی است. در زمینه مصداق یابی، شاید بتوان تفسیر «ظلم» به «شرک» در سوره انعام را یکی از بارزترین مصادیقی برشمرد که ریشه در حدیث سالاری دارد. «ظلم» در آیه 82 سوره انعام به صورت نکره در سیاق نفی استعمال شده و تعمیم معنا را افاده می کند، ولی با تکیه بر روایات، بر مصداق «شرک» حمل شده است. در این مقاله دلایل هر دو دیدگاه، یعنی «تعمیم» و «تخصیص» معنای کلمه «ظلم» معرفی و ارزیابی شده و در اثنای مباحث، اثرپذیری دیدگاه تخصیص از «حدیث سالاری» مطرح و مورد نقد قرار گرفته است. روش پژوهشی در این تحقیق، کیفی از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و با هدف بررسی و اثبات تعمیم معنا برای کلمه «ظلم» در سوره انعام و نقض تخصیص آن بر یک مصداق صورت گرفته است.
امکان تدبر موضوعی در قرآن کریم برای عموم مردم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
117 - 136
حوزه های تخصصی:
خداوند برای هدایت همه اقشار مردم تنها یک قرآن نازل کرده و همگان را مکلف به تدبر در آیات آن اعم از ترتیبی یا موضوعی نموده است. برخی محققان تحقیق و تدبر موضوعی در قرآن را مختص عالمان و مفسران ذکر کرده اند. این پژوهش با جست وجو در روایات معصومان (ع) به ذومراتب بودن معارف قرآن اشاره کرده است؛ سپس دلایل قابل فهم بودن ظاهر قرآن کریم برای همگان را برشمرده و با درنظر داشتن هدف از نزول قرآن هدایت عموم مردم و عام بودن وظیفه تدبر در قرآن، انجام تدبر موضوعی توسط افراد غیرمتخصص را با کسب مقدمات لازم امکان پذیر می داند. ارتباط مستمر و انس با آیات قرآن موجب افزایش اطلاعات دایره المعارفیِ قرآنیِ قاری می گردد و وی را قادر می سازد با مدد گرفتن از نرم افزارهای قرآنی و جست وجوی کلیدواژه و جست وجوی موضوعی در معاجم الفاظ و اَعلام، در ظاهر قرآن کریم تدبر موضوعی داشته باشد. آموزش و ترویج روش صحیح تدبر موضوعی به عموم، انجام این فریضه همگانی را تسهیل می نماید.
رویکرد تاریخی نگری محمد عابد جابری در فهم قرآن؛ لوازم و دلالت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد عابد جابری شخصیت نومعتزلی معاصر است که تأکید بر فهم قرآن با ارائه تفسیری نو و مناسب حال زمانه از قرآن در عین استفاده از روش های درون سنتی دارد. وی با استفاده از دستاوردهای جدید و توجه به زمینه های اجتماعی به متن قرآن پرداخته و و می کوشد تا فهم معاصر از قرآن را با نگرشی تاریخی به فهم زمان نزول قرآن پیوند دهد. در این پژوهش، دیدگاه جابری از منظر تاریخی نگری به قرآن مورد بررسی قرار گرفته و به تناسب از بافت عصر نزول و ترتیب نزول قرآن سخن به میان رفته است. جابری با تمایز مسئله تاریخی نگری خود قرآن و نقش تاریخی نگری در فهم آیات، از طریق اعتماد به بررسی فضا و ترتیب نزول به دنبال شناخت مخاطب آیات و درک اهداف بیان قرآن است تا نوعی روش شناسی را برای عصری کردن تفسیر، به معنای فهم همزمان قرآن معاصر با خود، و قرآن معاصر با ما فراهم سازد.
ارزیابی دیدگاه محمد شحرور در مبانی فهم و تفسیر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی آراء نواندیشان معاصر در حوزه مسائل قرآنی، موضوعی درخور اهتمام است. محمد شحرور از نواندیشانی است که با قرائت ایدئولوژیک از نص، نگاهی نو به موضوعات قرآنی دارد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، بر آن است که مبانی فکری محمد شحرور را در نگرش وی به فهم آیات قرآن، با استناد به آثار او مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که شحرور با تقسیم بندی قرآن به آیات رسالت و نبوّت، نسبی بودن فهم قرآن، شواهد تاریخی دانستن برخی از آیات و تأویل گرایی، به دنبال قرائت نو از نصوص قرآنی بوده است. شحرور با تکیه بر تاریخی نگری، حکم حجاب و احکام کنیزان را برای این دوره ندانسته و در این زمینه به مصادیق جدید همچون حدّ ادنی و اعلی برای پوشش و ازدواج مِسیار تصریح می نماید. دیدگاه های شحرور درباره قرآن، به دلیل استفاده از مبانی ناکارآمد، کاربست فهم تجربی دین و استفاده سلیقه ای و غیرعلمی از آیات، با چالش های جدی مواجه است، ازاین رو نمی توان دیدگاه او را در فهم و تفسیر قرآن حجّت دانست.
حدیث ثقلین و کاربرد آن در فهم قرآن؛ تحلیل دیدگاه چهار شخصیت قرآن پژوه حوزه نجف در قرن چهاردهم و پانزدهم هجری؛ اردوبادی، بلاغی، خویی و معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۸ «ویژه قرآن و حدیث»
124-142
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، دیدگاه های چهار شخصیت قرآن پژوه حوزه نجف در قرن چهاردهم و پانزدهم هجری؛ ابوالقاسم اردوبادی، محمدجواد بلاغی، سید ابوالقاسم خویی و محمد هادی معرفت در زمینه حدیث ثقلین و کاربرد آن در فهم قرآن، نقل، نقد، بررسی و مقایسه شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، هر چهار شخصیت یادشده نقش حدیث ثقلین در فهم قرآن را کلیدی و اساسی می دانند و در این نکته اشتراک دارند، گرچه هر یک از آنها برخی از جوانب مطلب را باز می گویند.
بررسی و نقد شیوه تدبّر «سوره - واژه محور» قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
173 - 203
حوزه های تخصصی:
تدبر دستوری همگانی است که انجام آن در قرآن برای عموم میسّر دانسته شده است؛ صاحب نظران علوم قرآنی در پی ساده ترین راه برای آموزش تدبر در قرآن به عموم مردم روش هائی را به دست داده اند. ازجمله روش های ارائه شده، شیوه سوره-واژه محور است. شیوه ای که برای تدبر در قرآن، تکیه محض بر واژه و یا بر یک سوره خاص نداشته؛ بلکه به صورت تلفیقی به کلمات و سوره ها می پردازد. این مقاله به شیوه کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی به نقد شیوه تدبر سوره - واژه محور قرآن کریم و کارکردهای پرداخته است. در شیوه سوره – واژه محور، تدبر احاطه بر غرض نزول کلمات، آیات و سوَر معنا شده که شرط تحقق آن طهارت بوده و نخستین گام در آن، تفکر است. تدبر در این شیوه، از سطوح مختلفی برخوردار می باشد که با رسم نمودارهایی همراه است. این شیوه ضمن بهره مندی از امتیازات، مورد نقد مبنائی و روشی است؛ تدبر، احاطه و دستیابی به کنه مطلب نیست بلکه دقت و تأملی عمیق است که همراه با توجه قلبی باشد. ثانیاً تفکر، سطحی متفاوت از تدبر بوده و نباید مرحله ای از آن دانست. ثالثاً هدف تدبر، عمومی کردن فهم قرآن است لذا تعیین سطوح مختلف در استفاده از این شیوه و رسم نمودارهای پیچیده که نیازمند کسب مهارت های فراوانی است برای عموم میسّر نبوده و به تفسیر نزدیک تر است. رابعاً آنچه در شیوه مورد بحث به تدبر کلمه ای یاد می شود، نوآوری خاصی نشده است جز اینکه نمودارهای پیچیده به آن اضافه شده که فرد را دچار سرگردانی می کند.
مدل فهم هرمنوتیکی قرآن، در اندیشه گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
5 - 36
حوزه های تخصصی:
گادامر در کتاب حقیقت و روش به مقوله فهم و چگونگی شکل گیری آن پرداخته است. اندیشه های او، بیشترین تأثیر را بر مطالعات قرآنیِ روشنفکران دینیِ مسلمان داشته است. وی ضمن به تصویر کشیدن گونه-های مختلفی از فهم، از نقاط ضعف آنها لایه برداری می کند، تا بدین وسیله صورتِ حقیقیِ "فهمیدن" را نشان دهد. در این پژوهش، سعی شده است با انطباقِ این مدل های فهم بر حوزه فهم قرآن و ارزیابیِ آنها از منظر گادامر، صورت مقبول فهمِ قرآن بر اساس منظومه فکریِ او آشکار شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی _تحلیلی نشان می دهد که گونه های فهم، اعم از "عینیِ محض یا تاریخی"، "ذهنیِ محض یا مدرن" و "دیالوگی" اساساً کاشف از حقیقت قرآن نیستند. نقص آنها، به دلیل نفی یا کم رنگ-کردنِ نقش برخی عناصر سازنده فهم است. بر اساس اندیشه گادامر، فهمِ حقیقی قرآن، فهمِ "دیالوگی-الهیاتی" است؛ یعنی ما با یک فزونی مهم با عنوان "باور توحیدیِ فهمنده" در "الگوی دیالوگی عامِ" گادامر مواجه ایم.