مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تفسیر
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، ابتدا متون دینى مرتبط با مسئله تفسیر به رأى و نکوهش آن از منابع شیعى و سنّى و آیات قرآنى جستوجو و سپس آراى علماى اسلامى در شرح این مفهوم، بررسى شده است و درنهایت، شناخت تفسیر به رأى با بهرهگیرى از مفاد روایات و قراین لغوى و تاریخى صورت گرفته و نتیجه آن شده است که مراد از «تفسیر به رأى» در فرهنگ روایى، شیوهاى نکوهیده در شرح و بیان آیات الهى است. درباره وجود تفسیر به رأى در روایات، از چهار منظر: تفسیر به رأى به لحاظ مصدر، غایت، موضوع و یا به لحاظ نحوه بیان، مورد ارزیابى قرار گرفت و دریافتیم که تفسیر به رأى را باید مفهومى عام شمرد که به روش نکوهیده فهم و تفسیر قرآن مربوط است؛ اعم از آنکه به لحاظ مصدر و تکیهگاه غیرمعتبر باشد، یا به لحاظ غایت و غرضِ ناروایى صورت گیرد، که این معنا در همه انواع آیات جارى است و بیانات ظنى و احتمالى را نیز مىتواند شامل شود.
مبانى عقلى فهم روایات تفسیرى در المیزان
حوزه های تخصصی:
فهم گزارهها و مسائل هر علمى بر مبانى و قواعد خاصى استوار است که در اصطلاح، «منطق فهم» نامیده مىشود. پژوهش حاضر که درصدد بررسى منطق فهم روایات تفسیرى در المیزان است، آن را از نظرگاه مفسّر بزرگ، علامه طباطبایى(ره)، در بعد مبانى عقلى به تحقیق کشیده و منطق مذکور را در حوزه عصمت اهلبیت علیهمالسلام در فهم و تفسیر قرآن، عدم تعارض آن با مسلمات عقلى، زبان عرفى داشتن روایات تفسیرى، وحدت منشأ در آیات و روایات و عدم تناقض درونى روایات تفسیرى بررسى نموده است.
روش تفسیر عقلی و نقد دیدگاههای ذهبی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
طلوع ۱۳۸۳ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، واژههای تفسیر و عقل از نظر لغت و اصطلاح بررسی میشوند، سپس معنای روش و نیز تاریخچه تفسیر عقلی بیان میگردد. جایگاه عقل و اهمیت تعقل، تفکر و تدبر از دیدگاه قرآن و روایات از مباحث دیگر در این عرصه است. همچنین مفهوم روش تفسیر عقلی و دیدگاههای متعدد مربوط به آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته و دلایل موافقان و مخالفان روش تفسیر عقلی، بررسی و تحلیل شده است. بیان تفاوت روش تفسیر عقلی با سایر روشها(اجتهادی، تفسیر به رأی، کلامی و...) از مباحث دیگر این مقاله است. همچنین معنای لغوی و اصطلاحی تأویل بیان شده و رابطه آن با روش تفسیر عقلی نیز مورد تأمل قرار گرفته است. بخش دیگر مقاله به دیدگاههای ذهبی در خصوص روش تفسیر عقلی و تأویل میپردازد و خلط میان روشها(روش تفسیر عقلی، روش تفسیر اجتهادی و روش تفسیر به رأی)بررسی و تبیین شده است.
هرمنوتیک حقوقی
منبع:
فقه و حقوق ۱۳۸۳ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک حقوقی رشتهای است که به مطالعه فرایند تفسیر متون حقوقی میپردازد. در این مقاله، سابقة هرمنوتیک حقوقی، به زمان تدوین کلاسیک حقوق یونان و روم باستان ارجاع داده شده و ظهور آن با رواج و پذیرش حقوق روم در قرون وسطی همزمان دانسته شده است. حفظ، تفسیر، و انتقال متون مهم حقوق روم منجر به ظهور رشته خاص هرمنوتیک گردید. در دوره¬های بعد و به ویژه در دوران بحران یا نوسازی سنت حقوقی، مشکلات متن، تفسیر و معنا در قوانین، منجر به احیای دغدغه¬ها و سنت¬های هرمنوتیک حقوقی -گردید. در بخش نخست این مقاله، ریشه لغوی واژه هرمنوتیک تشریح و پس از آن تاریخچه کوتاهی از هرمنوتیک حقوقی بیان میگردد. در بخش دوم، رابطه هرمنوتیک و حقوق مورد بررسی قرار میگیرد. فلسفه زبان، رویه قضایی و هرمنوتیک, بخش سوم مقاله را تشکیل میدهد؛ در همین بخش تعریف گادامر از هرمنوتیک حقوقی و مشکلات فرا روی هرمنوتیک مورد بررسی قرار میگیرد. در بخش پایانی مقاله مبحثی به نام هرمنوتیک حقوقی انتقادی عرضه میگردد که در آن، رویکردهای مختلف مکاتب نوین حقوقی نسبت به مشکل تفسیر متون حقوقی مورد بررسی قرار گرفته است.
رویکرد فلسفی ملا صدرا به تفسیر قرآن (بحث علم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۲۸
حوزه های تخصصی:
اثر تفسیری ملّاصدرا در میان دیگر آثارش مزیّت ویژهای در رهیافت قرآنی او داشته و چگونگی راهیابی حکمت صدرایی به پیشگاه تفسیر قرآن را بهتر نشان میدهد. دقت در مواضع تلاقی تفسیر و فلسفه، تأثیر فلسفه در تفسیر را پیش چشم ما قرار میدهد.
این نوشتار، گوشههایی از فهم و تفسیر ملّاصدرا از آیات الهی را، که مبتنی بر بحث علم در فلسفه و حکمت متعالیه بوده است، ارائه میکند. مسائلی نظیر عدم اکراه در دین، عدم امکان تسمیه ذات احدی، لهو و لعب بودن دنیا، راز سهگانه بودن اصناف مردم (اصحاب مشئمت، میمنت و سابقون)، چگونگی فریب خویشتن، مراد از نور مؤمن، فرق قرآن و فرقان و تمایز امت خاتم از سایر امتها، همگی بر پایه بحث علم در حکمت متعالیه، پاسخی خاص دارد. در این بحث، «وما رمیت اذ رمیت» معنا میشود و وجوب رزق مقدر برای مخلوقات اثبات میگردد.
هرمنوتیک فلسفی گادامر در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۲۸
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک ابتدا به مجموعه قواعد تفسیر متن مقدّس میپرداخت، ولی طولی نکشید که قدم به حوزه فلسفی نهاد، تا آنجا که در اواخر قرن بیستم، بحث غالب فلسفه غرب گردید. شناخت دورههای هرمنوتیکی و تفاوت نحلههای متعدد هرمنوتیکی کمک زیادی به فهم مقصود طرّاحان آن میکند.
هرمنوتیک فلسفی در این میان، در پی چارهجویی برای تأسیس فلسفهای ناظر به ساختار هستیشناختی فهم، ابتدا توسط هایدگر و سپس توسط گادامر، طرّاحی گردید.
این مقاله با بررسی نحلههای هرمنوتیکی، به معرفی تفصیلی هرمنوتیک فلسفی و در انتها، به نقد آن پرداخته است.
علم و عمل:خاستگاه فهم بالنده قرآن1(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۴۳
حوزه های تخصصی:
در باب وظایف قرآنپژوهان، توجه به دو محور مهم الزامى است: محور نخست عبارت است از لزوم شناخت و بهرهگیرى از آثار قرآنپژوهان پیشین که در حد تلاش خود گوهرهایى از دریاى معارف قرآن را به بشر عرضه کردهاند. محور دوم، تلاش براى استخراج گوهرهاى ناشناخته و مستور قرآن است که تاکنون در دسترس قرار نگرفته است. این استخراج نیاز به زمینهها و شرایطى دارد که افزون بر توانایىهاى علمى و نظرداشت حاصل عمر گذشتگان، عمل کردن و کاربست آموزههاى قرآن از مهمترین آنها به شمار مىآید. برخى آیات و احادیث، بیانگر ارتباط علم و عمل مىباشند. در این نوشتار، نمونهاى عینى از تأثیر عمل به آموزههاى قرآن در درک عمیق آن بیان شده است.
استاد مطهری؛کلام جدید و مسأله «خاتمیت»
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۳ شماره ۳۱
حوزه های تخصصی:
مباحث جدید کلامی که امروزه با عنوان «کلام جدید» از آنها بحث میشود، از دغدغههای مهم انسان معاصر است که پرسشهای نوپیدایی را فرا روی اندیشمندان دینی قرار داده است. استاد مطهری بهعنوان متکلم و متفکری اسلامی، آثار ارزشمندی از خود بهجای گذاشته است که منابع غنیای در این عرصه به شمار میرود؛ زیرا ایشان با آگاهی به اندیشهها و پرسشهای برآمده از دوره جدید (مدرنیته) به تأسیس نظام جدید کلامیای دست زدند که راهگشای مناسبی در حل معضلات و مشکلات معرفتی انسان معاصر است؛ به همینسبب است که میتوان استاد مطهری را بنیانگذار «کلامجدید اسلامی» نامید.
در بین مسائل کلامی، مسأله «خاتمیت» (که از ضروریات اعتقادات اسلامی است)، در کلام جدید شکل تازهای به خود گرفته و توجه دینپژوهان و اندیشمندان دینی را به خود جلب کرده است. در دوره معاصر، دو رویکرد عمده درباره تبیین و تفسیر «خاتمیت» ارائه شده که هرکدام بعدها منشأ پیدایش نظریات مشابهی شده است. این دو نظریه یکی متعلق به متفکر نواندیش اهل سنت «محمد اقبال لاهوری» و دیگری مربوط به اندیشمند برجسته معاصر شیعی، شهید «مرتضی مطهری» است.
این دو اندیشمند با نگاهی متمایز از نگاه سنتی و با پرسشهایی برآمده از تفکر مدرنیستی، تحت تأثیر نظریات پوزیتیویستی به تحلیل خاصی از نبوت و خاتمیت پرداختند. این نوع نگرش با سخنان اقبال آغاز شد و با نقدهای استادمطهری بر سخنان وی، گسترش و تکامل یافت.
درباره مسأله خاتمیت میتوان سه نوع فعالیت عقلی و معرفتی که شامل «توجیه»، «تبیین» و «تفسیر» است، انجام داد؛ البته هریک تفاوتهای عمدهای با دیگری دارد و سخن از تمایز آنها، مسیر اصلی بحث را هموار خواهد کرد. براین اساس، نوشتار حاضر پس از طرح برخی مباحث مقدماتی درباره کلام جدید و نقش استاد مطهری در شکوفایی و رشد آن، به بحث از بعد توجیهی، تبیینی و تفسیری کلام جدید و ارتباط آنها با مسأله خاتمیت پرداخته است. در ادامه، دیدگاه اقبال درباره خاتمیت را تحت عناوینی مانند: سرشت وحی، تبیین خاتمیت و تفسیر خاتمیت به بحث و بررسی گذاشته و پس از ذکر نقد استاد مطهری بر نظریه اقبال، تبیین و تفسیر ختم نبوت از دیدگاه استاد مطهری بهطور مستقل مورد بررسی قرار گرفته و در پایان نیز نقد «دکتر سروش» بر دیدگاه استاد مطهری و جواب نقد وی بیان شدهاست.
قرآن مجید: ترجمه و پیش فرضهای عقیدتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"ترجمه عملی است که بر کاربرد زبان (language use) اعمال می شود. این امر مسلما به این مفهوم است که ترجمه خود همواره محل تلاقی ایدئولوژیهاست. در طول قرنها، اشخاص و نهادها عقاید خاص خود را به منظور ایجاد تاثیرات مشخص و مورد نظر در ترجمه اعمال کرده اند.
این مقاله قصد دارد نقش پیش فرضهای عقیدتی مترجم را در ترجمه های قرآن مجید بررسی کند. که شیوه تحقیق توصیفی است و محققان قصد ندارند در مورد درستی یا نادرستی ترجمه ها یا پیش فرضهای عقیدتی در ترجمه قضاوت کنند."
مؤلفههاى تفسیر عقلى اجتهادى قرآن
حوزه های تخصصی:
چکیده
در این نوشتار، پس از اشاراتى کوتاه و گذرا به تعریف و مبانى تفسیر اجتهادى قرآن و بیان تفاوتهاى آن با سایر شیوههاى تفسیرى، سه مؤلفه مهم در تفسیر عقلى - اجتهادى، بیان، شرح و نمونهیابى شده است، که عبارتند از:
1 . توسعه مفهومى و الغاى خصوصیت;
2 . تطبیق مصداقى ;
3 . تحلیل گرى و مفهوم شکافى .
مراد از توسعه مفهومى، گسترش مفهوم آیه و سرایت آن از «مورد» به غیر آن است . مفهوم شکافى نیز به معناى شکافتن مفهوم آیه به سمت عمق است، بر خلاف توسعه مفهومى که حرکت در سطح آیه و پیشروى عرضى است .
براى هر یک از این مؤلفهها، نمونههایى از روایات تفسیرى و متون تفسیرى ارائه شده است و به دلیل وضعیتبهتر تفسیر اجتهادى در تفاسیر جدید، نمونهها بیشتر از تفاسیر قرن حاضر، انتخاب شدهاند .
اندرو موشن شهریار شاعران معاصر انگلستان: بررسی شعر "نامه "
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به تجزیه و تحلیل شعر "نامه " اثر اندرو موشن ملکالشعراى معاصر انگلیسى، پرداخته شده و افزون بر آن تفسیرى تفضیلى نیز بر آن آمده است. در سرآغاز، براى ورود به بحث، سیر تاریخى این لقب و عنوان ملک الشعرایى در انگلستان شرح داده شده است، تا رسیدن به زمانى که اندرو موشن با قدرت کلام و زیبایى بیان توانست این عنوان را از میان تمامى بزرگ شاعران انگلیسى نصیب خود سازد. در این مقاله ترجمه شعر "نامه! نیز آمده، شعرى که از میان 35000 شعر ارسالى ممتاز تشخیص داده شد و ره آورد آن براى سرایندهء شعر همانا دست یافتن به عنوان ملک الشعرایى بوده، لقبى که هنوز در بسیارى از جوامع از شان و منزلت خاصى برخوردار است.
شیوه لغوی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ویژگی زبان قرآن که زبان عربی است (بلسان عربی مبین) در تفسیر آیات قرآن به معنی و مفهوم الفاظ و مفردات آیات توجه می شود . در این جهت ، هر یک از مفسران روش خاصی دارند و علامه طباطبایی نیز در کتاب المیزان فی تفسیر القرآن برای تفسیر آیات قرآن ، در اکثر موارد ، به تشریح معنای الفاظ و مفردات آیات پرداخته است ، ولی متفاوت با شیوه تفسیر لغوی برخی از مفسران ، با رد «استشهاد به شعر عرب» ، و با تکیه بر «قرنیه های مقام ، تقابل ، سیاق» و «استمداد از آیات قرآن و استشهاد به آنها برای تعیین معانی الفاظ» ، معانی واژه ها را توضیح می دهد .
راه های حصول معرفت دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار به راههای کشف مقاصد دین و مفاهیم و گزارههای آن پرداخته شده است. در آغاز نوشتار مفهومی از معرفت دین و معرفت دینی ارائه شده، سپس به روشمندی درک مفاهیم در سه شاخهی کلی معناشناسی گزارههای دینی، وجود شناسی و زبانشناسی دین اشاره شده است؛ به این مفهوم که باید گزارههای دینی، ماهیت کلی دین، و زبان آن، متعلق معرفت قرار گیرند و فرد، به معرفتی جامع از این سه شاخهی کلی دست یابد.
در بخش اصلی و بعدی نوشتار، راههای دریافت معرفت دینی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و به دو راه کلی پرداخته شده است. یکی از این راهها طریق دادههای متن وحیانی، یعنی فهم کلام تبیین کنندهی دین است. در همین خصوص، نیز گونههای دستیابی به معرفت دینی از طریق متن مورد توجه قرار گرفته که به چهار وجه باید توجه داشته باشد؛ یعنی متن، کلیدهای درک رموز، واسطهی تفسیر، ابلاغ به مخاطب، این چهار وجه به گونههایی قابل دریافت است.
گونهی اول: از طریق عقل است.
در این بخش، استدلال گردیده که امر قدسی وحی و گزارهها و مفاهیم آن به وسیله عقل قابل دریافت است.
گونهی دوم: از طریق نقل است.
که در این بخش، مفاهیم تبیین شده در متون دینی، وسیلهی معرفت دین قرار میگیرند، از قبیل کتاب و سنت.
گونهی سوم: از طریق مکاشفات درونی و باطنی است که به معنای معرفتهای شهودی و دریافتهای باطنی است که بر اثر ارتباط با مفاهیم دینی و حقایق نهفته در آن حاصل میشود.
طرق دیگری همچون پیشفهمها، بهرهوری از علوم دیگر، و... طرقی هستند که در حصول معرفت دینی نقش آفرینند. در پایان این مقاله، به اعتبار معرفت دینی پرداخته شده، و معرفت دینی را تصدیقی تام و جازم دانسته که دارای اعتباری مطلق و شکوهمند است.
تجربه ی دینی، اهمیت و جایگاه آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تجربهی دینی مواجههی حضوری متدینان با بخشی از واقعیات هستی است، که محصول اعتقاد آنان به باورهای دینی و عمل به مقتضای آنهاست. در این مقاله پس از بررسی معانی مختلف تجربه، هویت تجربهی دینی از منظر ذات گرایان و ساختار گرایان مورد بحث قرار گرفته است. اقسام تجارب دینی، همچون تجارب متدینان عادی، تجاربی که متوقف بر تطور وجودی در آنان است، تجارب عرفانی و تجارب وحیانی، تفاوت تجربه و تعبیر و تفاوت آن دو با تفسیر تجربه،
تأثیر پذیری تجربه از چارچوب مفهومی صاحب تجربه، و به طور کلی شاکلهی معرفتی و وجودی او در مرحلهی تبلور ذهنی و زبانی تجربه، به منظور ارائهی تصویری شفاف از سرشت تجربهی دینی، از مباحث دیگر مقاله است. آخرین بحث این مقاله، که هم اهمیت تجارب دینی را نشان میدهد و هم جایگاه آن را مینمایاند، بررسی ویژگیهای تجربهی دینی است. اموری همچون معرفت بخشی و نقش توجیهی تجارب دینی و توجیه پذیری آنها، هدایتگری، معنادادن به زندگی و تأثیرات مثبت تربیتی در این بخش مورد بررسی قرار گرفته است.
نقدی برقرائتپذیری دین
حوزه های تخصصی:
«قرائتپذیری دین» از مباحث مهم دینشناسی معاصر است که امروزه در ادبیات روشنفکری از جایگاه ویژهای برخوردار میباشد. گونهی افراطی نظریه مذکور که امروزه برخی نواندیشان مسلمان قایل به آن هستند، برگرفته از هرمنوتیک فلسفی با رویکردی گادامری است. طبق این آموزه، با تأکید افراطی بر نقش پیشفرضها در تفسیر، متون دینی را به گونههای متفاوت میتوان فهم و تفسیر کرد؛ چنانکه هر فهم و تفسیری نسبت به فهم و تفسیر دیگر قابلیت ترجیح و صدق مطلق ندارد. از دیگر لوازم و پیامدهای قابل توجه نظریهی فوق، عدم دستیابی به نیت مؤلف و درپی آن عدم تعیّن معنا و نسبیگرایی میباشد. نوشتار حاضر در راستای نقد و بررسی نظریهی قرائتها، به مواردی از قبیل، پارادوکسیکال بودن و تغایر با ایمان و ضرورتهای دین اشاره کرده و سرانجام نقد هرش، آپل و هابرماس را بر تئوری گادامر مطرح میکند
بررسی تطبیقی و تحلیل ساختاری روایت یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت و روایت شناسی، که در روزگار ما توجه پژوهشگران و منتقدین بسیاری را در حوزه های مختلف به خود جلب کرده، در عرصه ادبیات نیز بخش وسیعی را به خود اختصاص داده است. بررسی متون ادبی از دیدگاه روایت شناسی، پژوهشگر را متوجه نکات ظریف و ارزنده ای می کند که جز از این راه، دستیابی به آنها میسر نیست. حال اگر یافته های روایت شناسان و ساختار گرایان را با نظر به این که از دل مکتب ساختارگرا نوعی دانش روایت شناسی ظهور کرده است، با هم در این بررسی به کار بریم، تجزیه و تحلیلی راهگشا و دقیق حاصل خواهد شد...
نگاهی بر موضوع تفسیر معاهدات در رویه دیوان داوری دعاوی ایران ـ ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر معاهدات از موضوعات مهم، گسترده و در عین حال کاربردی در حقوق بین الملل می باشد. آراء دیوان داوری دعاوی ایران ـ ایالات متحده که بیش از ربع قرن از تاسیس آن می گذرد، بر زمینه های مختلف حقوق بین الملل از جمله تفسیر معاهدات تاثیر به سزایی گذاشته است. در نوشتار پیش رو، رویه دیوان در موضوع تفسیر معاهدات بحث شده است. تفاسیر دیوان از بیانیه های الجزایر و سایر موافقتنامه های بین المللی حین رسیدگی به دعاوی مختلف، علاوه بر ایجاد سابقه، زمینه ساز رویه برای دعاوی بین المللی در موارد مشابه بوده که در تحول حقوق بین الملل در موضوع تفسیر معاهدات مؤثر می باشد. دیوان همواره مفاد کنوانسیون 1969 وین راجع به حقوق معاهدات به ویژه مواد 31 و 32 را ناظر بر موضوع دانسته و بیانیه های الجزایر را وفق آن مقررات تفسیر نموده است. از جمله اصول و قواعد استنادی دیوان، اصل«مفهوم متداول» است که براساس آن هر اصطلاح باید در سیاق خود و با توجه به هدف و موضوع معاهده تفسیر شود.