مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
مؤلف
حوزه های تخصصی:
در پاسخ به این پرسش که «متن، معناى خود را از کجا مىگیرد؟» سه نظر مطرح است: استقلال معنا از نیّت مؤلّف و تعلق آن به ساختار متن یا ذهن مخاطب؛ وابستگى تمامعیار معناى متن به نیّت مؤلّف و بالاخره، وابستگى معناى متن به نیت مؤلّف در عین استقلال آن. در این مقاله صحت دیدگاه سوم به اثبات رسیده است و معناى متن، متعیّن و همان نیت مؤلّف است که مفسّر باید براى رسیدن به آن، از طریق متن، با ضابطه مشخص تلاش کند. با عنایت به اینکه شواهد و دلایل متعدد بر الهى بودن ساختار و محتواى قرآن کریم دلالت دارند، معناى قرآن، متعیّن و همان مراد خداوند است که مفسّر باید در پى کشف آن باشد؛ بنابراین، فهم قرآن کریم باید با ضابطه و منطق صحیح و لحاظ اوصاف الهى و بر اساس واژگان و ساختار موجود قرآن انجام بگیرد.
علم هرمنوتیک
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار ، مؤلف ، پس از تعریف علم هرمنوتیک و تبیین پیوندهای ریشه شناختی آ ، مسائل سه گانه ی اصلی این علم را مطرح می سازد . سپس با نگاهی گذرا ، به تحولات علم هرمنوتیک نوین و منشاء آن ، یعنی جریان های فکری معاصر ( اعم از نظریه های جدید رفتار بشری در علوم روان شناسی و اجتماعی ، تحولات شناخت شناسی و فلسفی و بالاخره براهینی که توسط بعضی از فلاسفه همچون ویتگنشتاین ارائه شده ) می پردازد . پس از آن ، مؤلف با طرح سوالاتی اساسی ، شرح و تبیین چهار طریق متمایز تصویر و تعریف علم هرمنوتیک را در پی می گیرد ...
کپی رایت و مؤلفه های آن؛ جلوه ای از مالکیت فکری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«کپیرایت» زیرمجموعة مالکیت ادبی و هنری، و شاخه ای از مالکیت فکری است و به هر تلاش مبتکرانه ای اطلاق میشود که این حق را به دارندة خود میدهد تا بتواند ارادة خویش را در تکثیر و بهره مندی از آثار مادی آن اعمال کند. حق نسخه برداری و انتشار آن، از مقدمه و پیش شرط های برخورداری از منافع اثر به شمار میرود. نقض کپیرایت، علاوه بر محروم کردن صاحب آن از منافع مادی، سبب از بین رفتن روحیة خلاقیت و تزلزل فرهنگ جامعه میشود.
کپیرایت از مسائل نوپدید در فقه و حقوق است که همگام با تحولات اقتصادی، صنعتی و فرهنگی جوامع بشری، بسیار دگرگون شده است. این نوشتار، پس از شناساندن مفهوم آن و رابطة آن با مالکیت فکری و شناخت مؤلفه های آن، به بررسی جایگاه کپیرایت در آموزه های فقهی و مؤلفه های آن در قوانین موجود و در نهایت، به مبانی حمایت از کپیرایت میپردازد.
مؤلف به مثابه مهمان متن نه روح متن (بر اساس رویکرد رولان بارت به مفهوم مؤلف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رولان بارت در سال 1968 در مقاله ای که اکنون متن بسیار معروف و شناخته شده ای است مرگ مؤلف را اعلام کرد. صراحت بیان این نظریه جسورانه باعث شد که برخی مفسرین آن را مرگ بر مؤلف تفسیر کنند. مرگ مؤلف یا مرگ بر مؤلف؟! آیا مؤلف بعد از خلق متن خود برای همیشه می میرد یا در نقش های تازه و تناسخ گونه به متنش بازمی گردد؟ به نظر می رسد بارت میان مفهوم مؤلف و مخاطب مانند دو مفهوم خلق و خوانش، ارتباطی دو سویه برقرار کرده است. یعنی مؤلف می تواند بعد از خلق، در نقش مخاطبِ متنِ خود به آن بازگردد و مخاطب نیز با خوانش آن متن می تواند متن تازه ای را در نقش مؤلف خلق کند. از طرف دیگر نیز انگاره یا تصویر مؤلف به عنوان لایه ای دلالت زا در تأویل و خوانش یک متن همچنان حضور دارد. این حضور، حضوری متن گونه است و دیگر منشأ یا سرچشمه متن محسوب نمی شود. مقاله حاضر در نظر دارد با توصیف و تحلیل مباحث نظری بارت، بنیادهای مطالعاتی در حوزه گسترده هنر و ادبیات را روشن ساخته و در راستای پاسخ به سؤالات مطرح شده و یافتن جایگاه واقعی مؤلف در اندیشه او تلاش نماید.
کپی رایت در مطبوعات
حوزه های تخصصی:
حقوق مؤلف مجموعه حقوق خصوصی و فردی است که به موجب قانون به دارنده و آفریننده یک اثر ادبی و هنری به پاس داشت تلاش فکری و خلاقانه او داده می شود تا بدین ترتیب هم بتواند از منافع و مزیت های ناشی از آن بهره ببرد و هم این که از اثر خود در مقابل دیگران حمایت نماید. این حقوق در مقررات حوزه مطبوعات، آن طور که شایسته است، مطرح نشده است. مطبوعات عهده دار اطلاع رسانی به جامعه بوده و رسالت روشن ساختن افکار عموم افراد جامعه را بر دوش می کشند و از این روی ممکن است در راستای انجام این رسالت، حقوق پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری را نقض نمایند. ایجاد تعادل بین حقوق مطبوعات و آزادی آنها از یک سوی و حقوق مؤلفین از سویی دیگر، امری ضروری است که باید مدنظر قانونگذاران ملی و بین المللی قرار گیرد. اصل بر آن است که حقوق مؤلف اعم از حقوق مادی و معنوی مورد حمایت قرار گیرد و نقضی نسبت به آن صورت نگیرد، اما در جایی که هدف، اطلاع رسانی به عموم افراد جامعه باشد، نقض کپی رایت مشمول استثنائاتی است که باید مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش حقوق مؤلف در مطبوعات بررسی شده، تأثیر متقابل آن دو با یکدیگر تبیین می شود.
دیزاین تألیفی و دیزاینر مؤلف
منبع:
پیکره دوره چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۷
7 - 24
حوزه های تخصصی:
در عرصه یِ ادب و هنر، «مؤل ف» و «تألی ف» از جمل ه واژه هایِ بحث برانگیز بوده و هستن د. جای گاهِ مح وریِ مؤلف در دورانِ مختلف از جنبه هایِ متفاوت، مورد توجه قرار گرفته است. در دوران معاصر نیز نظریه های نقد ادب ی درباره ی جایگاه مؤلف، سهم به سزایی در شکل گیریِ دی دگاه هایِ جدی د داشته اند. مای کل راک، ط راح و محقق، با انتشارِ مقاله یِ «طراح به مثابه ی مؤلف» بحثی را در دنیایِ طراح ی پی ش کشی د که تا پیش از آن با چنان صراحتی درباره یِ طراحی مطرح نشده بود. تا آن زمان، اکثر بحث های مؤلف م دار و انتق ادی نسبت به جایگاه مؤلف، مربوط به حوزه ی ادبیات می شدند. در پژوهشِ حاضر که به شیوه ی تحلیلی و با تکیه بر منابع مکتوب و مصاحبه ای تدوین شده، به این پرسش پرداخت ه شده است که «نظریه یِ ط راح به مثابه مؤل ف دارای چه ابعادی است؟» و «در فرایند طراحی چگونه به کار می آید؟». نتیجه یِ حاصل از بررسی و تحلیلِ نظریه های مؤلف مدار و رویکرد طراح به مثابه مؤلف نشان می دهد که تألیف در طراح ی از آن جا قابلِ ط رح است که برخی از طراحان در هدایتِ یک پروژه یِ گروهیِ طراحی، ردپای خاص خود را در آن پروژه به جای می گ ذارند؛ تشخص ی که مخاطب آن را تشخیص می دهد و عاملِ تمایز یک طراح از دیگری است.
روند افول نقد نو در فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۸ (پیاپی ۶۰)
167-186
نقد تاریخی حقیقت اثر را در برون متن یا همان انگارة مؤلف می جست . نگاه این رویکرد به مرحلة آفرینش اثر گرایش داشت و نیت مؤلف را تنها معنای قطعی و یگانه حقیقت اثر می انگاشت. ناکارآمدی آن در بررسی برخی از آثار، نبود توجه کافی به متن و بهره گیری از دستاوردهای رشته های گوناگون علوم انسانی در پژوهش های ادبی زمینه را برای پیدایش رویکردهای نو فراهم کردند که هر یک معنایی متفاوت از اثر، معنایی ناخودآگاه و پوشیده بر مؤلف، به دست می داد. نقد نو می بایست در برابر سرزنش ها و خرده گیری های نگرش سنتی و دانشگاهی پایداری می کرد و درستی اش را نشان می داد. بارت در گذار از فقه اللغه به هرمنوتیک و تأویل یا همان گذار از امر مطلق به امر نسبی نقش مهمی داشت. او پس از پیروزی نقد نو در برابر تاریخ ادبی، گام بلندی در راستای حذف کامل مؤلف از گسترة پژوهش های ادبی برداشت و گذار از ساختارگرایی به پساساختارگرایی را شدنی کرد. پیامد مرگ مؤلف نابودی نقد و چیرگی نظریة ادبیات بود و انگاره های نوینی چون متن، نوشتار، کثرت معنا، خواننده، خوانش، پذیرش در کانون توجه جای گرفتند. نوشتة پیش رو می کوشد تا افزون بر بررسی موارد یادشده، به موضوعاتی بپردازد که کمتر بررسی شده اند: تأثیر بَنونیست و فِور بر بارت، خرده گیری های پیکار به نقد نو، رویکرد روانکاوی وجودی دوبروسکی و خاستگاه تقابل میان معنا و دلالت.
تحلیل فقهی و حقوقی موانع امکان نقل و انتقال حق معنوی مؤلف(مقاله علمی وزارت علوم)
در این پژوهش نقل و انتقال حقوق معنوی مؤلف در فقه و حقوق مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. با وجود بداهت امکان نقل و انتقال «حقوق مادی» مؤلف، امکان نقل و انتقال «حقوق معنوی» او با تردیدهایی روبرو است. برای رسیدن به پاسخ صحیح، ابتدا به شناسایی و تحلیل مفهوم حق، مؤلف و همچنین انواع انتقال خواهیم پرداخت و سپس از منظر فقه و حقوق، موانع انتقال این دسته از حقوق را مورد مطالعه قرار می دهیم. حقوق دانان اصولاً نظر به وابستگی حق معنوی مؤلف با شخصیت او، با انتقال اختیاری آن مخالفند. فقها نیز اگرچه با انتقال اختیاری حق معنوی مؤلف مخالف هستند ولی علت مخالفت را وقوع دروغ و یا تقلّب دانسته اند و از این جهت بر حرمت انتساب اثر غیر به خود، فتوا می دهند. نگارندگان بر این باورند که توجه به فقه مقصدگرا و نیز شناخت دقیق ماهیّت موضوعات نوظهور، در تحلیل درست موضوع ضروری و راهگشاست در این پژوهش با بهره گیری از استفتائات انجام شده، موانع انتقال این دسته از حقوق در آئینه ی فقه و فقاهت مورد نقد و بررسی قرار گرفته است به اعتقاد نگارندگان برای ورود به بحث انتقال حقوق معنوی مؤلف در فقه (صرفنظر از امکان یا عدم امکان آن) توجه به موارد پیشنهادی ضروری است
درآمدی بر هرمنوتیک و جایگاه آن در نقد هنر
حوزه های تخصصی:
نظریه و نقد هرمنوتیک یکی از نظریه ها و نقدهای مهم هنر و ادبیات است. چندمعنا بودن این واژه بیانگر انواع کاربردهایی است که از این واژه صورت گرفته و می گیرد. از هرمنوتیک به عنوان نگرش، دانش، روش و هنر نام برده شده است که به درک و فهم جهان، انسان و متن می پردازد. متن ها و آثار هنری در تفاسیر مفتوح می شوند و هدف تفسیر و فهم آثار، وصول به معنای حقیقی آن ها است. هدف از این پژوهش، تأملی انتقادی و تحلیلی به آراء متفکران در مورد هرمنوتیک، نقش و جایگاه آن در تفسیر پدیده ها، بالأخص آثار هنری و دستیابی به مبنایی جهت رسیدن به معنای حقیقی اثر است. لذا سوال اصلی پژوهش بر محوریت هرمنوتیک و جایگاه آن در نقد هنر قرار می گیرد و باید به این مسأله پرداخته شود که کدام یک از رویکردهای هرمنوتیک فهم نزدیک تری به حقیقت اثر هنری می گشاید. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و تاریخی است و اطلاعات اولیه با مراجعه به منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است. جهت بررسی آثار و اندیشه های متفکران هرمنوتیک تاریخچه مختصری از هرمنوتیک و انواع آن آورده شده است. سپس با ذکر دوره های مهم تاریخ هرمنوتیک به دسته بندی نظریه پردازان آن پرداخته شده است. هرمنوتیک ازنظر موضوع و گونه های آن بررسی گردیده و با جمع بندی آراء نظریه پردازان سعی در رسیدن به مبنای مشخصی در نقد هرمنوتیک شده است. پژوهش ها نشان می دهند، هرمنوتیک به عنوان دانشی در دست یابی به معنی همواره نقشی مهم در تعیین معنای آثار هنری داشته و دارد. اما پرداخت صرف به هر یک از وجوه محوری آن چون مؤلف، مخاطب و متن، تنها بخشی از معنای اثر را آشکار می سازد؛ لذا علی رغم ادعای هرمنوتیک مدرن مفسر محور و هرمنوتیک سنتی، متن محور و مؤلف محور، مجموعه ای از شناخت و آگاهی کامل از مؤلف، متن و مفسر است که نقشی محوری در تعیین معنای اثر دارند.