مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
زبان عرفی
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
فهم احکام الاهی از قرآن و سنت بهصورت شریعت اسلامی، یکی از حساسترین موضوعات تاریخ اسلام از آغاز تاکنون بوده، و هیچ امری نتوانسته است از اهمیت آن بکاهد. با فاصله افتادن بین زمان شارع و زمان مخاطبان، حجیت ظواهر یا اعتبار فهم فقهی کتاب و احادیث نیز به موضوع مهم و اساسی دیگری تبدیل شد. شناخت ظواهر و حجیت ظهور، بر پیشفرضهایی مبتنی است که اگر در هر یک از آنها خدشه وارد شود، حجیت ظهور تزلزل مییابد و بهدنبال آن، مقبولیت فهم فقهی و روش استنباط فقیهان و اصولیان از کتاب و سنت نیز دستخوش تردید خواهد شد. هرمنوتیک مدرن، در برخی از این پیشفرضهای مسلم دانشمندان فقه، اصول و کلام خدشه کرده است.
یکی از این پیشفرضهای اساسی، به کیفیت زبان دین در حوزة تشریع و تقنین مربوط است. اگر فقیهان پس از قبول حجیت ظواهر، بهدنبال کشف ظهورات کلمات شارع برآمده و مباحث بسیار گسترده و دقیق معناشناسی و گاهی هرمنوتیک را در دانش اصول فقه برای روشمند کردن فهم ظواهر، مطرح، و تاکنون مورد اجتهاد و نظریهپردازی قرار دادهاند، بر این مبتنی بوده که زبان دین برای بیان احکام شرعی و قوانین مورد نیاز زندگی بشر همان زبان عرفی و عقلایی عموم مردم است که از یک سلسله قواعد و قوانین مشترک بین تمام زبانها پیروی میکند. در این مقاله، به تبیین و اثبات این پیشفرض پرداخته شده است.
نقد و بررسی نظریة «بازی های زبانی» لودویگ ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا زبان دین همان زبان عرفی است؟ نظریه های مختلفی مطرح شده است. در این میان ویتگنشتاین در دو بازه زمانی دو نظریة متفاوت را مطرح می کند. در دورة متقدم نظریة تصویری وعرفی زبان را می پذیرد. اما در دورة متأخر آن را نقد و نظریة «بازی های زبانی» را مطرح می کند؛ بدین معنا که زبان دارای کارکردها و نقش های متنوع است. نگارنده در این مقاله ضمن تبیین این نظریه و جایگاه آن در مباحث زبان دین، آن را نقد می کند و نتیجه می گیرد که هرچند کارکردهای زبان در حوزه های مختلف، متنوع است، متباین نیست، بلکه کارکرد واقع نمایی زبان کارکرد مشترک زبان در همة موارد است. وجود همین کارکرد مشترک موجب می شود فیلسوف، شاعر، هنرمند، عالم تجربی و جزآن بتوانند به نحو معناداری با یکدیگر سخن بگویند.
زبان دین از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان دین از جمله مسائل مهم در حوزه دین پژوهی است. در این مقاله موضع علامه را در خصوص زبان دین بررسی می کنم. تفحص در مباحث معرفت شناسانه و هستی شناسانه و رویکردهای علامه در تفسیر قرآن از جمله مباحث محکمات، متشابهات و تأویل از جمله منابع ما در این تحقیق است. برخی نویسندگان معتقدند که قرآن گرچه از زبان عرفی بهره می گیرد، اما این زبان برای فهم قرآن کافی نیست و از این رو بعضی زبان قرآن را زبان ترکیبی و بعضی دیگر نیز زبان عرفی خاص می نامند. به نظر می رسد اگر زبان عرفی به خوبی تفسیر و تعریف شود، نیاز به نظریات «زبان ترکیبی» و «زبان عرفی خاص» نیست. می توان گفت که زبان قرآن، «زبان عرفی» است و راه دستیابی به لایه های عمیق تر قرآن، تزکیه و تطهیر نفس است نه کاوش در کلمات و عبارات قرآن. در این مقاله ما با کاوش در آثار علامه، موضع ایشان را درباره واقعنمایی گزارههای دینی آشکار می کنیم
انگاره شناسی قرآن و نقش آن در تبیین جامعیت قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال هشتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۸
65 - 84
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به نقش انگاره های زبان شناختی قرآن در تکوین رهیافت های سه گانه فراحداکثری، حداقلی و حداکثری جامعیت قرآن پرداخته است. در این پژوهش، روشن می شود که چگونه انتخاب هر یک از آرائی که در این عرصه است، ساختاری متفاوت از موضوع جامعیت قرآن می آفریند. در ارزیابی هایی که میان انگاره های مختلف زبان شناختی همچون زبان رمزی، عرفی، ترکیبی و فطری انجام پذیرفت، سرانجام این نتیجه به دست آمد که رهیافت حداکثری با وجود اختلاف نظر در ارائه انگاره ای واحد از زبان قرآن ، نگرشی واقع بینانه و پذیرفتنی از زبان قرآن به دست داده است. اما آنچه می تواند شکل کامل تری از این انگاره بیافریند، آن است که بنای جامعیت قرآن جز بر پایه نظریه ای که تلفیقی از زبان فطری و زبان ترکیبی باشد، استوار نخواهد آمد. زبان فطری فرازمانی بودن جامعیت قرآن را تأمین می نماید و زبان ترکیبی، همگانی بودن آن را محقق می سازد.
نسبت زبان و منطق در فلسفه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
1 - 22
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار به نسبت بین زبان و منطق در فلسفه هگل خواهیم پرداخت. در ابتدا بین دو وجه مهم زبان، یعنی وجه نشانه شناسانه و وجه معناشناسانه، تمایز خواهیم نهاد. خواهیم دید زبان از وجه نخست صرفا بر مبنای قواعد دستوری یا به منزله ساختاری از نشانه ها لحاظ می شود. اما هنگامی که، به شکل انضمامی، وجه معنایی زبان نیز در تحلیل وارد گردد، با زبان همچون قلمرو عام بازنمایی ها روبه رو خواهیم شد. از همین لحاظ است که هگل زبان را، به منزله عرصه بازنمایی ها، مبنای نحوه ای از شناخت به معنای آشنایی می داند که شرط و پیش فرض شناخت فلسفی ست. در وهله سوم نشان خواهیم داد که زبان به منزله مبنای نحوه شناختِ مبتنی بر آشنایی، همان نقطه آغاز سیر پدیدارشناسی روح است. به همین معنا ست که هگل پدیدارشناسی را نردبان صعود آگاهی عرفی تا سطح آگاهی فلسفی می داند. به تعبیر دیگر، پیشرویِ دیالکتیکیِ قالب های آگاهی از سطح آگاهی و زبان عرفی آغاز می شود و به سطح منطق همچون حقیقت زبان می رسد. در این وهله چهارم روشن می شود که مقام منطق دقیقا وارونه مقام آگاهی عرفی ست و از این لحاظ می توان گفت زبان یعنی منطق بالقوه و منطق یعنی زبانِ بالفعل.
شناسایی و تحلیل هویت زبان دین از منظرعلامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی دین و بررسی ساختار آن یکی از مهم ترین موضوعاتی است که از دیرباز در عرصه دین پژوهی درخور توجه بوده و سابقه ای دیرینه دارد. این مبحث در فلسفه دین آمیخته با موضوع تمثیل همواره به تحلیل و بررسی معانی اوصاف الهی و تبیین گزاره های دینی در تمامی ادیان آسمانی اختصاص داشته و امروزه با مطرح شدن شبهاتی درخصوص تعارض علم و دین، زبان دینی به عنوان موضوعی مستقل اهمیت به سزایی یافته است. در دهه های اخیر از میان رهیافت ها و رویکردهای فراوانی که در موضوع زبان دین مطرح شده، علامه محمد حسین طباطبایی با تأکید بر معرفت بخش بودن و قابل فهم بودن انواع گزاره های دینی صاحب دیدگاهی شاخص است. این جستار با رویکرد توصیفی، تحلیلی بررسی آرای این اندیشمند اسلامی معاصر را در مورد ساختار زبان دین و تمثیلی بودن این زبان به دلیل وجود بطون و لایه های درونی آن مدنظر قرار داده است.
راهکارهای حلّ تعارض ظاهری عرفی بودن و ذوبطون بودن زبان قرآن؛با تأکید بر تفسیرآیه 103 نحل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
۴۵-۶۴
حوزه های تخصصی:
بسیاری از قرآن پژوهان با تکیه بر تفسیر آیات متعددی که زبان قرآن را «عربی مبین» و قرآن را «بیانٌ لِلناس» اعلام کرده اند، به «عرفی بودن زبان قرآن» نظر داده اند. از سوی دیگر همین اندیشمندان با تکیه بر روایات تفسیری و ظهور برخی از آیات دیگر به «ذوبطون بودن قرآن» معتقد شده اند. پذیرش توأمان این دو، به نوعی تعارض ظاهری می انجامد. این پژوهش که از نوع کتابخانه ای است و به روش توصیفی، تحلیلی به انجام می رسد ابتدا به تبیین تفسیر آیات مرتبط می پردازد و سپس راهکارهای پنجگانه ای را برای حل آن پیشنهاد می کند. نتیجه به دست آمده از این راهکارها آن است که بطون قرآن نیز بخشی از همان معارف و مقاصد نهفته در درون آیات نازل شده به زبان عرفی است، که طی فرایند مشخصی بر مخاطبان وحی مکشوف می شوند.