مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مدرن
حوزه های تخصصی:
موانع فرهنگی تحزب در ایران ( دوره اول تحزب )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این پژوهش با رویکرد تاریخى به علل فرهنگى ناپایدارى احزاب سیاسى ایران پرداخته شده است.
با پیروزى انقلاب مشروطه مجلس شوراى ملى آغاز بکار کرد و از دوره دوم مجلس احزاب رسماً کار خود را آغاز کردند.
اما شکل گیرى احزاب در ایران شکل متفاوتى داشت. زیرا مناسبات جامعه از لحاظ ساختارى، براساس همان مناسبات قبل از مشروطه بود. و احزاب در زمین و زمانى متولد شدند که ابداً متعلق به ایشان نبود. در این شرایط احزاب به جاى بالا بردن میزان مشارکت مردمى در سیاست، (که یکى از کار ویژه هاى مهم احزاب است) مشغول زد و خورد با رقباى خود بودند و کارشان از زد و خورد به ترور و تکفیر منتهى شد و نه تنها فضاى منازعات سیاسى را آشتى پذیر جلوه ندادند، بلکه خود تبدیل به عاملى براى ستیز در جامعه شدند؛ زیرا واژه حزب، تقلیل معنایى داده بود و به همان انجمن هاى مخفى قبل از مشروطه اطلاق مى شد. احزاب به جاى جذب مردم، تنها به جذب قدرتمندان و متمولان مشغول بودند و هرجا هم که مى توانستند کارى انجام دهند، یا به دلیل درگیرى بین احزاب، موفق به کار نمى شدند یا با اعمال نفوذ حاکمیت مستبد و بیگانگان، از صحنه فعالیت خارج مى شدند.
روى هم رفته، احزاب از مجلس دوم که کار خود را شروع کردند تا مجلس پنجم، رشد نسبتاً ناچیزى داشتند و بیشتر وقت خود را صرف کوبیدن و از میدان به در کردن رقیب مى کردند و به جاى رقابت سیاسى، دست به ستیز سیاسى مى زدند. در این دوره، فرصت طلبان از احزاب به عنوان ابزار قانونى، بسیار سود برند. مثلاً رضاخان با استفاده از احزاب طرفدار خود در مجلس پنجم توانست قاجاریه را خلع کند و خود را شاه ایران بخواند. در نتیجه، احزاب ایران در اولین دوره فعالیت خود به صورت ابزار و آلت دست صاحبان قدرت جلوه کردند. این دوره، با عدم موفقیت احزاب و ظهور دیکتاتور از حکومت مشروطه، پایان یافت؛ زیرا با وجود احزاب سیاسى که از منادیان دوره مدرن بودند، بازهم مناسبات دوره قبل از مشروطه جارى بود. و قبل از این که ساختارهاى سیاسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى مورد نیاز احزاب ایجاد شده باشد، خود احزاب متولد شدند که چون با ساختارهاى موجود در تضاد بودند، نمى توانستند به طور جدى کار کنند. و تنها به صورت نمایشى ناقص از احزاب سایر ملل، به فعالیت خود ادامه مى دادند.
"
مرگ هنر و نسبت آن با مسیحیت در نگاه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۴۷
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر ابتدا از آرای اسلاف هگل در باب هنر و زیباشناسی و تاثیر آن در ایده آلیسم آلمانی و به ویژه هگل سخن رفته است. در ادامه گفتار، مساله مرگ هنر و تفسیر مفسران هگل و نسبت آن با مسیحیت با نظر به مبانی دوره مدرن و پیدایش تلقی تازه ای از هنر و استقلال(autonomous) آن از مسیحیت در دوره مذکور بررسی شده است.
ظرفیت سنجی مفاهیم سیاسی مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۶ شماره ۳۸
حوزه های تخصصی:
دین، بخشی از سنت تلقی می شود و در تقابل با تجدد، این مسئله، قابل فرض است که چه نسبتی میان دو دسته مفاهیم سنتی و مدرن وجود دارد. با فرض این مطلب که مفاهیم سیاسی مدرن، غیر از مفاهیم موجود در سنت هستند، این نوشتار در صدد نشان دادن این مطلب است که نسبت بین این دو دسته مفاهیم، تباین نیست و می توان شاخص های مفاهیم مدرن را به سنت عرضه نمود و میزان برتافتن ظرفیت سنت در برابر آن شاخص ها را بررسی نمود.
نیاز جامعه مدرن به دین؛ با تاکید بر حقوق و اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۷ شماره ۴۲
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر، تلاش شده تا نیاز جامعه مدرن به دین، اثبات و بطلان دیدگاه بی نیازی بشر از دین، روشن گردد. این بحث از ابعاد وسیع و عمق فراوان برخوردار است و پرداختن به تمام آن در یک مقاله امکان پذیر نیست. درنتیجه، تنها به بررسی نیاز جامعه مدرن در حوزه حقوق و اخلاق به دین پرداخته شده است. همان گونه که در جامعه سنتی، حقوق، مبتنی بر دین بوده، در جامعه مدرن نیز حقوق در وضع و حفاظت از خود، شدیداً نیازمند به دین است و علی رغم ادعا، عقلانیت، کافی نیست. اخلاق نیز به عنوان یکی از نیازهای اساسی جهان معاصر به دین نیازمند است. دین در عقلانیت و معنا بخشی به اصول اخلاقی، شناسایی برخی اصول اخلاقی و حمایت و پشتیبانی از آنها نقش مهمی را ایفا می نماید. تأثیرپذیری عقل عملی از امیال و خواست های انسان، روشن شدن پی آمدهای مخرب سلطه عقلانیت ابزاری، مجهول بودن انسان و حیات اجتماعی او، نادیده انگاشتن اثرات مستقیم و غیرمستقیم دین در شکل دادن به ابعاد مثبت تمدن مدرن و نادیده انگاشتن حیات واقعی انسان و تقلیل زندگی به حیات مادی، برخی از دلایل است که ضعف عقلانیت مدرن را در سامان دادن زندگی انسان در عرصه های مختلف از جمله حقوق و اخلاق، احراز می نماید.
بومی کردن نظریه کنش ارتباطی برای تحلیل فرآیند توسعه و مدرنیته در ایران
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۵ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
این مقاله یک کوشش نظری-پژوهشی است که در آن امکان ارزیابی وضعیت توسعه در ایران از طریق تعدیل مفروضات نظریه کنش ارتباطی هابرماس و انطباق آن با شرایط ایران فراهم می شود. از جمله یافته های این کوشش نظری یکی تغییر نسبت میان عقلانیت و فقدان آن در مفاهیم دوگانه سنت و مدرن است. دومین یافته این مقاله امکان تغییر زیست جهان سنتی حالتی است که در آن نهادهای سنتی مستقر می باشند. تجریه ایران نشان میدهد که نظام باورها به عنوان مبنایی بومی در گسترش کنش ارتباطی در ایران عمل کرده است. این یافته ها نشان می دهد که نظریه کنش ارتباطی می تواند به عنوان یک نظریه توسعه در ایران بومی شود و جریان توسعه در ایران را تبیین کند.
تأثیر فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی بر سبک زندگی
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۷ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به ارزیابی چگونگی ورود فرآیند مدرنیزاسیون بهویژه فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی به طایفهی دهدار پرداخته است. به این معنا که طایفهی دهدار تا چه اندازه در معرض اشاعهی فنآوریهای ارتباطی متعلق به دوران مدرن قرار گرفته است. سپس نحوهی تاثیر فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی بر سبک زندگی افراد طایفهی دهدار را ارزیابی میکند. طایفهی دهدار بهویژه از زمان اجرای اصلاحات ارضی با شدت بیشتری در معرض اشاعهی فنآوریهای ارتباطی قرار میگیرد. تعداد جمعیت مورد مطالعه 404 نفر بوده که تعدادی از آنها در روستای دهداری و تعدادی از آنها در شهر شیراز سکونت دارند. نتایج تحقیق نشان میدهد که افراد طایفه دهدار، حتی در معرض فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی مانند تلفن همراه، ماهواره و اینترنت نیز قرار گرفتهاند و همین امر بر تغییر سبک زندگی آنها از سنتی به مدرن تأثیر گذاشته است.
گفتگو و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط بین افراد و گروهها و ملل اساساً برای رفع نیازها، نارساییها و کمبودهایی است که آنها به طور طبیعی دارند و جهت نیل به این هدف توسعه های و تحقق و افزایش ظرفیتها، ثروت، رفاه، صلح و همزیستی ، انسانها و جوامع مدرن به کمک عقل و علم و با تقسیم کار تخصصی و مبادله آزادانه کلمه و کالا و رقابت سازنده و گفتگو و مذاکره و سازش در سطوح ملی و بینالمللی با یکدیگر همکاری می کنند. در واقع همانطور که این مقاله درصدد تبیین آن است، فضای صلح و تفاهم و گفتگو و آشتی، زمینهساز توسعه و ترقی و تمدن است ولی فضای جنگ و خشونت و تنش و درگیری ، زمینهساز عقب ماندگی و زوال می باشد.
بررسی تحول روایت: از روایت کلاسیک تا روایت پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این بررسی از دوران باستان آغاز شده است و تا دوران پست مدرن ادامه دارد. در یک تقسیم بندی کلی، به بررسی روایت های کلاسیک، مدرن و پست مدرن از عالم پرداخته شده است. این تقسیم بندی به این معنا نیست که با ظهور تفکر و هنر مدرن، تفکر و هنر کلاسیک و با ظهور تفکر پست مدرن، هنر و تفکر مدرن و کلاسیک به کلی به فراموشی سپرده شده است. این ایده امری نا معقول است و با دستاوردها و دیدگاه های پست مدرن در تضاد به نظر می رسد.
هدف اصلی در پژوهش حاضر روشن سازی تحول روایت و به ویژه جایگاه سوژه از آغاز دوران باستان تا دوره پست مدرن است. در این مقاله کوشیده ایم تحول های روایت را همراه با مصداق های زبانی و هنری آن بررسی کنیم و نشان دهیم که چگونه روایت های زبانی و هنری، از دیر باز تا کنون دستخوش تغییر شده اند
روشنفکری حوزه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با در نظر گرفتن معانی عرفی و اصطلاحی مختلفی که برای روشنفکری وجود دارد، به تبیین مفهوم روشنفکری حوزه ای پرداخته و فرایند تاریخی و اجتماعی روشنفکری حوزه ای را بر اساس معانی مختلفی که این ترکیب پیدا می کند، دنبال می کند.
مقاله براساس سه معنا از روشنفکری به سه مفهوم از روشنفکری حوزه ای می رسد، و در سه بخش به شناسایی موقعیت تاریخی این سه مفهوم می پردازد.
آیین کاتولیک و الهیات جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقدمه مقاله پس از بحث واژه شناسی به ظهورمدرنیته و عوامل دخیل در پیدایش تفکر مدرن مختصرا اشاره خواهد شد. در این باره به دیدگاه رایج درباره عامل اصلی پیدایش دوره مدرن یعنی اندیشه دکارت اشاره می شود. درادامه به چالش های مدرنیته با مسیحیت بویژه آیین کاتولیک اشاره خواهد شد. همچنین به سیر تاریخی واکنش های آیین کاتولیک به مدرنیته پرداخته می شود و گفته خواهد شد که چرا الهیات جدید نتوانست در بستر آیین کاتولیک رشد و نمو کند. در پایان به دیدگاه های یکی از الهی دانان کاتولیک(که می توان او را الهی دان جدید در الهیات کاتولیک دانست) یعنی هانس کونگ پرداخته می شود.
نظریة بازی های زبانی ویتگنشتاین: یک نظرگاه فلسفیِ پست مدرن دربارة زبان
حوزه های تخصصی:
نظریة بازی های زبانی (the theory of language games)، محوری ترین بحث فلسفة متأخر لودویگ ویتگنشتاین (1889 - 1951)، فیلسوف اتریشی تبار انگلیسی، است. این نظریه در تقابل با نظریة تصویری زبان، که هستة فلسفة متقدم ویتگنشتاین است، بسط یافته است.
براساس نظریة تصویری، زبان صرفاً یک کارکرد دارد: تصویرگری واقعیت. ما می توانیم با شناخت حقیقت زبان، حقیقت جهان را دریابیم. درواقع، نظریة اخیر اساساً نمایندة یک دیدگاه مدرن دربارة زبان است. درمقابل، طبق نظریة بازی های زبانی، زبان پدیده ای چندبعدی است، ازاین رو، نمی توان آن را از دیدگاهی ذات گرایانه دریافت. درواقع، زبان پیکره ای از بازی های زبانی ـ کارکردهای زبانی، متفاوت است. هریک از این بازی های زبانی با شکلی از زندگی منطبق است. بنابراین، فهم یک بازی زبانی مستلزم شرکت در آن شکلی از زندگی است که بازی زبانی مورد نظر در بستر آن واقع می شود. نظریة بازی های زبانی اساساً یک دیدگاه فلسفی پست مدرن دربارة زبان است. هدف ما در این مقاله تحلیل ابعاد گوناگون مدعای اخیر است.
دین و مدرنیته؛ بررسی رویکرد فروکاهشی به دین در نسبت با مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر مدرن اگر تعارضی میان دین و مدرنیته باشد، این تعارض چگونه قابل رفع و رجوع است؟ در این تعارض برخی تقدم دین، بعضی تقدم فرهنگ مدرن و برخی نیز راهی میانه را مطرح می سازند. در نگاه آقای ملکیان، دین هم به متون دینی و هم به برداشت های انسان ها از آن متون و نیز به اعمال انسان های متدین اطلاق می شود. فهم سنتی از دین، فهم بنیادگرایانه و مبتنی بر تاریخ است که با مدرنیته سازگار نیست. از این رو وی معنویت را به منزلة دین عقلانی شده، و تفسیر مدرن از دین را به جای فهم سنتی از دین ارائه می کند. فهم سنتی از دین با برخی از مؤلفه های مدرنیته سازگار نیست. پس از آنجا که این مؤلفه ها اجتناب ناپذیرند، باید از دین فهمی ارائه دهیم که ناسازگاری با مدرنیته در آن برطرف شود. در نقد این دیدگاه باید گفت اولاً برخی از مؤلفه هایی که در دین مورد ادعای او با مدرنیته درگیر می شوند، اصولاً در ادیان یا دست کم در دین اسلام وجود ندارند و برخی دیگر که از مؤلفه های دین به شمار می روند، از پشتوانة عقلی و معرفتی برخوردارند. روش این مقاله توصیفی، تحلیلی و انتقادی است.
تحلیل زمینه های پیدایش مجسمه سازی پست مدرن از 1960 تا 1980(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دورة پست مدرنیسم، هنر دچار کارکردهای متغیری شده و مدام در حال تغییر ماهیت و هویت است. این مسایل در ارتباط مستقیم با مجسمه سازی امروز است زیرا این گوناگونی حیرت آور در هیچ زمینه ای به اندازة جهان مجسمه سازی آشکار نیست. حال این سؤال مطرح می شود که چه تحولاتی در دوره مدرن منجر به ظهور مجسمه سازی پست مدرن شد؟ چنین فرض می شود که توجه به محتواگرایی و مفهومی بودن مجسمه برخلاف فرم گرایی حاکم در دوره مدرن باعث شد که رویکردهای غالب در مجسمه سازی تغییر کرده و مجسمه سازی پست مدرن با صورت های بیانی جدیدش ظهور پیدا کند. این مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی به تحولات و دگرگونی های ایجاد شده در عرصه مجسمه سازی از 1960 تا 1980 پرداخته است. نظر به اینکه زمینه های تحول و پیدایش مجسمه سازی پست مدرن به لحاظ تأثیرگذاری بر مجسمه سازی از دهة 1980 به این سو هنوز ساماندهی آکادمیک نشده است، ضرورت این اقدام احساس می شود که در این پژوهش به آن پرداخته شود. در پایان این نتیجه حاصل شد که تحولاتی چون تغییر مفهوم گالری جهت نمایش مجسمه، تغییر شکل اشیاء بازتولید شدة صنعتی در شکل اثر هنری و نقش مؤثر زمان و مکان در ایجاد و نمایش آثار مجسمه سازی از جمله دگرگونی های بنیادینی بود که تعریف مجسمه سازی مدرن، به عنوان یک شیء فرمی تجرد گرا را زیر سؤال برد و هویت آن را تغییر داد. این دگرگونی ها موجب شد درک و دریافتی نو در قالبی جدید جهت بیان «محتوا و معنایی خاص» از طریق مجسمه ظهور پیدا کند.
معانی القایی شعر «نشانی» بر پایه ی هم نشینی نشانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ش عر نش انی، یکی از اشعار سهراب سپهری است که منت قدان بی ش از هر شعر دیگر وی به آن توجه داشته اند؛ اما علیرغم تعدد نقدهای نوشته شده، خواننده به تفسیر قانع کننده ای از این شعر دست نمی یابد.
هدف از نوشتن این مقاله، نقد و بررسی شعر نشانی برای دست یافتن به تفسیری است که مبتنی بر کلیت اندام وار اثر باشد. نگارندگان با اتکا بر متن شعر سع ی دارند با استفاده از روش تحلیل گفتمان و بر اس اس رابطه ی هم نشینی نشانه-ها از این شعر خوانشی دیگر ارائه کنند. بدین منظور از میان نشانه های شعر، نشانه های کلیدی تر برگزیده شده و پیوند آنها با سایر نشانه های شعر در محور افقی بررسی گردیده است.
در نقد حاضر تفسیری روشن از شعر نشانی ارائه گردیده است؛ بررس ی شعر نشان می دهد این اثر دارای بن مایه ای فلسفی و روان کاوی است. حرکت سوار به روزگار پیشابلوغی(بلوغ) و پیشازبانی(خش خش) نشان می دهد شناخت سپهری از انسان و جهان با نگاه فلسفی و روان کاوی فروید و لکان شباهت دارد. تعبیر «شاخه ی نوری که به لب داشت»، القاکننده-ی زبان است که در تعبیرات لکان در رشد روانی سوژه، مبین «امر نمادین» در رشد کودک است. «بل وغ»، که با «نام پدر» در تعبی رات لکان منطبق است، در کنار «کودک» نظریه ی فاز آینه ی لکان را تداعی می کند. همچنین، همین موارد و واژه ی «اساطیر» که به نوعی به انسان تاریخی و یا ناخودآگاه جمعی انسان ارتباط دارد، راه را بر نقد این شعر از منظر روان کاوی فروید و یونگ نیز باز می کند.
نقدی بر کتاب «ماکس وبر ونظریه سیاست مدرن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هفدهم بهمن ۱۳۹۶ شماره ۸ (پیاپی ۵۱)
115-134
کتاب ماکس وبر ونظریه سیاست مدرن نگارش دیوید بیتهام به عنوان مهم ترین متن در باب اندیشه سیاسی ماکس وبر با توجه به لزوم نقد بویژه در گستره معارف سیاسی در این نوشتار به اختصار مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. این کتاب که با شیوه ای تحلیلی وبا نگاه تاریخی جامع ترین گزارش را از نظریه سیاسی وبر به دست می دهد، به اختصار به بررسی دغدغه محوری وبر نسبت به دورنمای پارلمان خواهی لیبرال در جوامع اقتدار طلب در عصر سیاست توده ای و سازمانهای دیوان سالارانه می پردازد و نشان می دهد که چگونه این دغدغه او را به جانب بازنگری در نظریه دموکراسی کشانده است. این اثر راهنمایی بسیار معتبر درباره فلسفه سیاسی ماکس وبر است و با آنکه نسبتاً دارای ساختار منطقی بوده، ازمتنی نسبتا قابل فهم برخوردار است و از پیچیدگی، طمطراق وثقل ادبی به دور بوده و رویکردی بیطرفانه بر آن حاکم است. اما همچون هر اثر علمی دیگر بی نیاز از نقد نمی باشد. از این رو در این نوشتار بر اساس معیارهای منطقی و نگارشی مورد بررسی قرار گرفته و حتی الامکان سعی شده است محاسن و کاستی های آن به دور از پیش داوری و بافتن در تاریکی بیان شود.
تجلی مفاهیم سنتی در معماری معاصر (بررسی مبانی نظری و آثار معمار ژاپنی کنگو کوما)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل معماری معاصر نحوه ارتباط با معماری سنتی می باشد. این موضوع از آن جهت که به متغیر های بیشماری مرتبط است بسیار غامض و کلی می نماید و از آنجا که سال هاست دغدغه معماران بوده است به نظر نمی رسد راه حل قابل اجماعی را در بین خبرگان معماری ایجاد ننموده باشد. در تحقیق حاضر برای روشن نمودن ظهور مبانی سنتی در معماری معاصر به آثار یک معمار و گفته های وی اشاره و سعی شده است در عمل به انعکاس مبانی در آثار توجه گردد. نمونه منتخب یک معمار ژاپنی به نام کنگو کوما است. هر چند نمی توان اشتراک چندانی بین مبانی و آثار معماری ژاپنی و ایرانی در نظر گرفت اما از آنجا که کشورهایی همچون ژاپن، چین، هند، پاکستان، مصر و ترکیه همچون ایران سابقه انقطاع از سنت و ورود به مدرنیزم را دارند و برخی ه مچون ژاپن تا ح دی توانسته اند توازن و انطباق مناسبی در ظهور سنت در آثار معاصر ایجاد نمایند می تواند مورد توجه قرار گیرد. دیدگاه کلی حاکم بر پژوهش بر ساختی- تفسیری است، متودولوژی پژوهش کیفی و راهبرد پژوهش توصیفی-تطبیقی می باشد. روش تحلیل داده ها ن یز استقراء است. داده های کیفی از سویی شامل گزاره ها و مصاحبه های معمار و نظرات کارشناسان در ارتباط با آثار معمار و از سوی دیگر تصاویر آثار معمار می باشد. روایی و پایایی این پژوهش نیز از طریق توصیف ضخیم و آوردن تصاویر موید متعدد حاصل شده است. در این پژوهش مشاهده شد طراح نه بصورت تبعیت صوری بلکه با دریافت محتوای سنت ژاپنی و انعکاس آن در معماری امروز به مسأله طراحی پاسخ گفته و از آنجا که کمال در سنت ژاپنی پرهیز از دخالت در طبیعت به هر نحوی است در معماری نیز تقوا در بکارگیری مواد جسیم ارزش محسوب می گردد.
تحلیل سیر تحول و تطور فلسفه سیاسی در چشم انداز پارادایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر کوشیده است تا به این پرسش پاسخ دهد که فلسفه سیاسی از ابتدای شکل گیری تا کنون، چگونه ازحیث مضامین دستخوش تحول و تطور شده است؟ فرضیه این مقاله آن است که تحول در بینش موردپذیرش درباب هستی، معرفت و انسان، سبب تحول و تطور مضمونی فلسفه سیاسی و سرانجام انحلال آن گردیده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که فلسفه سیاسی با گذر از حقیقت مداری، فضیلت گرایی و سعادت گرایی شکل گرفته درچارچوب بینش سلسله مراتبی کیهان /خدامحور و مبانی معرفت شناسی قیاسی و انسان شناسی نخبه گرای متناظر با آن در پارادایم پیشامدرن، از یک سو به نوعی تلقی درزمانی و افقی برپایه مفاهیم حق، تاریخ و آزادی در پارادایم مدرن انسان محور و ازسوی دیگر، بنابر عنصرشکاکیت نهفته در عقل مدرن به طیفی از جریان های انتقادی و یا خواهان احیای فلسفه سیاسی کلاسیک می انجامد و سرانجام فلسفه سیاسی در پارادایم جوهرستیز، خردگریز و انسان ستیز پسامدرن به روایت تبدیل می شود. این نوشتار از رویکرد پارادایمی سود جسته و گونه شناسی از فلسفه سیاسی در سه پارادایم پیشامدرن، مدرن و پسامدرن ارائه کرده و درخلال آن، سیر تحول مضامین فلسفه سیاسی را نشان داده است.
بررسی گونه شناسی خانوادگی در " تبیین علی و مقایسهای تجددگرایی و رابطه آن با سرمایه اجتماعی خانواده ایرانی" (مطالعه موردی شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خانواده به عنوان مهم ترین و اساسیترین جایگاه امن انسانی به دلیل تحولات ناشی از پیامدهای مدرنیته و نوشدن جوامع بشری دچار تغییر و تحولاتی گشته است که در این میان جامعه ایران هم خالی از این دگرگونی نیست و به واسطه این تحولات، خانواده در دوره جدید، گونه هایی مختلف را درخود پذیرفته است و همچنین سرمایه اجتماعی این گونه های مختلف خانوادگی را متحول گردانیده است، در این مقاله، هدف اصلی تحقیق، شناسایی این گونه ها و مقایسه سرمایه اجتماعی خانواده ها درمیدان تحقیق می باشد. روش تحقیق پیمایشی و اسنادی بوده استفرضیات طراحی شده برای پژوهش فوق عبارت است از :1 تجددگرایی سنت مآبانه با حراست از سرمایه ی اجتماعی خانواده قرین است. 2 تجددگرایی جدید و درحال گذار بزرگ ترین تأثیر را بر کاهش سرمایه ی اجتماعی خانواده ی ایرانی به جای گذاشته است. 3 تجددگرایی پسامدرن موجب افزایش سرمایه ی اجتماعی خانواده ی ایرانی می شود. بررسی نتایج به دست آمده گویای به وجودآمدن گونه های مختلف خانواده درجامعه ایران بوده است، هم چنین نتایج به دست آمده نشان داد، بین میزان تجددگرایی و سرمایه ی اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.لازم به یادآوری است که برای ساختن مقیاس ها از آرای نظری صاحب نظران رویکرد دیالکتیکی بودن پدیده های اجتماعی و همچنین آرای صاحب نظران حوزه سرمایه اجتماعی(پاتنام، کلمن، پورتس، بوردیو، گوشال،پتری راسکانن) استفاده گردیده است. قابل ذکراست که چارچوب نظری پژوهش، رویکردی تلفیقی می باشد