مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
مجسمه سازی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا موضوع مجسمه سازی در آیات و روایات به طور مختصر بررسی شده و سپس به ذکر اقوال فقهاء در دو قسمت پرداخته شده است. در قسمت اول نظر فقهای شیعه که به پنج قول محدود می شود، ذکر شده است که عبارتند از: 1- حرمت مطلق تصویر (اعم از حیوان و غیر حیوان، مجسمه و نقاشی) 2- عدم حرمت مطلق تصویر (اعم از حیوان و غیر حیوان، مجسمه و نقاشی) 3- حرمت خصوص مجسمه اعم از حیوان و غیر حیوان 4- حرمت مجسمه و نقاشی خصوص حیوان 5- حرمت خصوص مجسمة حیوان فقط در قسمت دوم اقوال مذاهب اربعة اهل سنت ذکر شده است. سپس به ادّلة فقهای شیعه در مورد حرمت ساختن مجسمة حیوان پرداخته شده است. البته با توجه به عدم وجود دلیل قرآنی و عدم دلالت عقل بر حرمت «مجسمه سازی برای اغراض مفید»، قائلین بر حرمت فقط به اجماع و روایات تمسک نموده اند که هر دو دلیل مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. تمسک به اجماع با توجه به منتفی بودن اجماع محصّل و قائل شدن برخی از بزرگان به جواز و نیز مدرکی بودن اجماع مردود شناخته شده است. قسمت اعظم مقاله به نقد و بررسی دلالت و روایات مورد تمسک قائلین به حرمت، اختصاص یافته است. این روایات به پنج دسته تقسیم شده و به طور جداگانه از حیث سند و دلالت مورد رسیدگی قرار گرفته و با توجه به ضعف سندی برخی از آنها و ناتمام بودن دلالت بقیه، این طور نتیجه گیری شده است که این روایات تنها بر کراهت ساخت مجسمة جاندار (در آنجا که غرض عقلانی و مشروعی بر آن مترتب نبوده باشد) دلالت می کند
مقایسه تطبیقی دو اثر از آنتونی گورملی با پیشینه ی مجسمه سازی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه عرفان را میتوان اعتماد بر اشراق در کشف حقیقت دانست تا عقل و استدلال. عرفان در میان مسلمانان، مخصوص صوفیان است که در گذر زمان و مکان تغییر نام داده اند. یکی از راه های درک زبان عرفا، شناخت نمادهای ایشان در لباس و رنگ های آن است. عرفا معتقدند که علمای طریقت، باید به شکل و رنگ لباسی درآیند که مناسب حال و مقام ایشان باشد. در این مقاله سعی بر آن است تا علاوه بر معرفی ویژگی صوفیان و اهل زهد در اسلام، جام? ایشان، برخی از تاج های ایشان، رنگ تاج ها و معانی نمادین آن مورد بررسی قرار گیرد. همچنین علل استفاده از اینگونه پوشش و رنگ ها نیز بیان گردد. نگارنده در جهت درک و شناخت صحیح، از کتب، روایات و گفتار اهل حق سود جسته است. در انتها بنیادهای عرفانی رنگ را از منظر برخی عرفای مسلمان مانند نجم رازی، نجم الدین کبری، علاءالدوله سمنانی و ابن هیثم و جایگاه رنگ های مورد استفاده به عنوان سنجشی عقلانی و شرعی را بیان داشته است. در استفاده از کتب سعی بر آن بوده تا جای ممکن از برخی منابع نوشتاریِ اسلامی بهره گرفته شود و سپس با طبقه بندی محتوای مطالب، به بازشناخت البسه و رنگ های آن در میان اهل حق پرداخته شده است.
نگاهی به نقاشی واقع گرا در آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نیمة دوم قرن بیستم، گرایش های مختلفی در هنر آمریکا پدید آمد که از مهم ترین آن ها می توان به فتورئالیسم (واقع گرایی عکس گونه/ فراواقع گرایی) اشاره کرد. توجه گروهی از هنرمندان به سنت های رئالیسم و مسائل روزمرة زندگی، موجب تشکیل جنبشی در عرصة هنر شد که خود، احیای دوبارة نقاشی بود. بازگشت به عرصة رنگ، بوم نقاشی، قلم مو و طراحی به شیوه ای بسیار دقیق تر، در فتورئالیسم ظهور کرد. پیدایش این گرایش هنری، تلنگری برای مخاطبانش بود تا به دنیای پیرامون خود بیشتر توجه کنند. در بررسی تحلیلی آثار هنرمندان فتورئالیست به این نتیجه میرسیم که فتورئالیسم به مقابله با نقاشی انتزاعی و سنت های هنر مدرن میپردازد
حجم های معکوس، معرفی آثار راشل وایت رید
حوزه های تخصصی:
بی تردید خلق و درک درست نسبت به هر یک از رشته های هنری مستلزم توجه و آشنایی دقیق از مواد کاربردی آن می باشد. یکی از هنرمندان مجسمه ساز که به این امر آثار خود را خلق کرده است راشل وایت رید می باشد. وایت رید به سال 1963 در لندن متولد شد. آثار وایت رید را می توان به دو دسته تقسیم کرد: یک دسته آثاری که همه چیز را در درون خود پنهان ساخته و مخاطب را به تماشای بیرون و فرم کلی آن دعوت می کند. دسته دوم شامل حجم هایی شفاف است که می توان نظاره گر درونیات هرحجم شد هم چون درهای رزینی (2010) شبح شبح (2008) و یادبود (2001) که اکثراً با رزین پلی اورتان ساخته شده اند که نشان از دنیایی شفاف، هم آمیزی فضا و تأثیر بی نظیر نور در اثرش اشاره کرد.
تجلی هایپررئالیسم در آثار جمعی (مجسمه های) مویک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر قرن بیستم، گرایشهای پستمدرنیستی در ادبیات، افکار، فلسفه، فنون و هنرها نمود یافت و مدرنیسم به بنبست رسید. تمایل و گرایشهای پستمدرنیستی موجب شد تا گروهی از هنرمندان به واقعگرایی و سنت رئالیسم نگاهی دوباره داشته باشند؛ مسئلهای که تاکنون در مدرنیسم بهدست فراموشی سپرده شده بود. توجه به موضوعات پیش پا افتاده زندگی روزمره با پاپ آرت در آثار هنری ظهور کرد. یک دهه بعد در تداوم فتورئالیسم، هایپررئالیسم با عملکردی مشابه فتورئالیسم، ولی با تفاوتهایی در محتوای آثار شکل گرفت و بهعنوان یک جنبش مفهومی، بیانگرا و در عین حال بسیار واقعگرا مطرح شد. به این ترتیب این جنبش با انگیزههایی متفاوت از فتورئالیستها، برای رسیدن به بهترین شیوه بیان، آثاری فراواقعگرا خلق کرد که در این جریان هنرمند برای رسیدن به بهترین نتیجه ممکن از ابزارها، مصالح و تکنیکهای مختلف استفاده کرد. این گرایش هنری بهشکل عمیقی در مجسمهسازی بارز است که انسان با دیدن این آثار، زنده بودن آنها را احساس میکند،گویی در آنها روح دمیده شده است
تحلیل زمینه های پیدایش مجسمه سازی پست مدرن از 1960 تا 1980(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دورة پست مدرنیسم، هنر دچار کارکردهای متغیری شده و مدام در حال تغییر ماهیت و هویت است. این مسایل در ارتباط مستقیم با مجسمه سازی امروز است زیرا این گوناگونی حیرت آور در هیچ زمینه ای به اندازة جهان مجسمه سازی آشکار نیست. حال این سؤال مطرح می شود که چه تحولاتی در دوره مدرن منجر به ظهور مجسمه سازی پست مدرن شد؟ چنین فرض می شود که توجه به محتواگرایی و مفهومی بودن مجسمه برخلاف فرم گرایی حاکم در دوره مدرن باعث شد که رویکردهای غالب در مجسمه سازی تغییر کرده و مجسمه سازی پست مدرن با صورت های بیانی جدیدش ظهور پیدا کند. این مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی به تحولات و دگرگونی های ایجاد شده در عرصه مجسمه سازی از 1960 تا 1980 پرداخته است. نظر به اینکه زمینه های تحول و پیدایش مجسمه سازی پست مدرن به لحاظ تأثیرگذاری بر مجسمه سازی از دهة 1980 به این سو هنوز ساماندهی آکادمیک نشده است، ضرورت این اقدام احساس می شود که در این پژوهش به آن پرداخته شود. در پایان این نتیجه حاصل شد که تحولاتی چون تغییر مفهوم گالری جهت نمایش مجسمه، تغییر شکل اشیاء بازتولید شدة صنعتی در شکل اثر هنری و نقش مؤثر زمان و مکان در ایجاد و نمایش آثار مجسمه سازی از جمله دگرگونی های بنیادینی بود که تعریف مجسمه سازی مدرن، به عنوان یک شیء فرمی تجرد گرا را زیر سؤال برد و هویت آن را تغییر داد. این دگرگونی ها موجب شد درک و دریافتی نو در قالبی جدید جهت بیان «محتوا و معنایی خاص» از طریق مجسمه ظهور پیدا کند.
«فقهِ هنر» در دو نگاه جامع و تعیّنات موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله هنر از پدیده های مهم در زندگی بشر است که احکام آن باید در دانش فقه به صورت منضبط استنباط شود. در فقه به دو صورت می توان موضوع هنر را به تصویر کشید: گاه با نگاهی جامع و فارغ از تعینات هنری و گاه با نگاه و تمرکز بر موارد خاص. در نگاه جامع، آنچه مهم است، استخراج اصل اولی این پدیده است. بر اساس اَسناد شرعی، حکم اولی آن استحباب است؛ پس از تحلیل و بررسی آن دسته از مصادیق هنر که در فقه مورد اشکال واقع شده، روشن می شود جهت اشکال، عناوینی غیر از عنوان هنر است و این عناوین گاه با هنر مقارن و گاه مفارق با آن است.
بررسی بازنمایی انسان در هنرهای حجمی ایران پس از انقلاب اسلامی تا پایان دوران دفاع مقدس در ارتباط با مدرنیسم هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۹
114 - 126
حوزه های تخصصی:
بدنه اصلی و پویای هنرهای تجسمی در ایران پس از انقلاب اسلامی تا پایان دوران دفاع مقدس دارای ماهیتی دینی و متعهد به ارزش های انقلاب اسلامی است. به رغم نادیده انگاری یا تقبیح پیشینه هنری بلافصل و دستاوردهای آن، نفی مدرنیسم غربی، برتری محتوا بر فرم هنری و تلاش جهت تکوین و تلفیق فرم به منظور انتقال و تعامل هرچه بهتر محتوا و معانی با مخاطب عام، رجوع به نظریات و آرای نویسندگان و هنرمندان دستاوردهای هنر متعهد را در این زمینه کاملاً موفق ندانسته و بعضاً آن را متناظر با ویژگی های هنر مدرنیسم عنوان می کنند. از این رو مقاله حاضر، ضمن تمرکز بر پیکرنگاری و بازنمایی انسان در آثار حجمی و هنر متعهد، به تبیین ویژگی های آن براساس شاخصه های هنر مدرنیسم می پردازد. این مقاله با هدف بررسی هنر پیکرنگاری ایران پس از انقلاب اسلامی تا پایان جنگ در پی پاسخ به پرسش های زیر بر می آید: - انواع پیکرنگاری در مجسمه سازی ایران پس از انقلاب اسلامی کدام است؟ - هنر انقلابی و متعهد در ارتباط با مدرنیسم هنری و دستاوردهای آن چگونه خوانش می شود؟ روش تحقیق مقاله توصیفی_تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای است. این پژوهش گویای آن است که غالب آثار پیکرنگاری که مانند سایر رسانه های هنری پس از انقلاب اسلامی درتلاش برای احراز عملکرد به عنوان رسانه ای جهت تعامل معانی و محتوای دینی، انقلابی و ارزشی همزمان درقالب آثار واقعگرایانه، انتزاعی و گسسته پدیدار می شود با ویژگی های بنیادی هنر مدرنیسم در تغایر و تضاد است.
بررسی فقهی ساخت مجسمه و ربات با رویکردی به نظر امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۵
1 - 13
حوزه های تخصصی:
در مراکز علمی ساخت مجسمه انسان و ربات بنابر مبنا مشهور حرام است و این نظر بر اساس استناد به اطلاق روایات وارده در این باب است. ولی به نظر میرسد در اینجا به جهت عدم قابلیت تقیید عرفی شبهه انصراف وجود دارد، یعنی انصراف این روایات به مجسمههای پیشین بوده، چون در آن زمان اغراض علمی بر آن مترتب نبوده است؛ بنابراین روایات از این مجسمهها انصراف دارد. چون در آن زمان مجسمه را برای اغراض علمی نمیساختند و توانایی ساخت ربات را نداشتند. ممکن است که بگوییم اسباببازی اغراض سرگرمی دارد، اما مجسمههایی که برای اغراض علمی ساخته میشود روایات از اینها انصراف دارد و یا شبهه انصراف؛ لذا بعید نیست که بگوییم حرام نباشد. دراینمیان، فقیهانی چون موسوی بجنوردی و منتظری، صاحب دراسات فی المکاسب المحرمه، معتقدند که نهی در روایات ناظر به زمانی بوده که هنوز رسوم بتپرستی در افکار مردم بوده و مجسمهها برایشان قداست داشتند، اما درحالحاضر، مردم برای مجسمهها قداستی قائل نیستند و امروزه خداشناسی و پرستش خالق از ضروریات و بدیهیات محسوب میشود، قهراً مجسمهسازی با این طرز تفکر جامعه حرمتی ندارد؛ بنابراین امروزه ملاکی بر حرمت مجسمهسازی وجود ندارد.
چگونگی شکل گیر ی یادمان نادرشاه و نسبت آن با ایدئولوژی حکومت پهلوی
یادمان سازی برای شخصیت های سیاسی و فرهنگی، به عنوان یک سنت، سابقه دیرینه ای در معماری ما داشته است. در ساخت این یادمان ها معمولاً به تناسب شخصیت افراد از انواع نمادها و نشان ها استفاده شده است. در تاریخ معاصر انجمن آثار ملی با ساخت ده ها آرامگاه و مجسمه برای رجال سیاسی و فرهنگی، یکی از نهادهای پیشرو در این زمینه بوده است. در این راستا انجمن آثار ملی، در سال 1334، ساخت آرامگاه و مجسمه نادرشاه را به دو تن از هنرمندان نام آشنای حوزه معماری و مجسمه سازی، هوشنگ سیحون و ابوالحسن صدیقی، سفارش داد؛ افتتاح و بهره برداری از این مجموعه تا سال 1342 به طول انجامید. باتوجه به جایگاه ویژه نادر در تاریخ ایران و مقبولیت وی در بین توده مردم، این اقدام انجمن در بین فعالیت های دوره دوم آن از اهمیت خاصی برخوردار است. در این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و بهره گیری از اسناد و تحقیقات جدید سعی شده در کنار واکاوی جنبه های هنری این یادمان، به این سوال پاسخ داده شود که انجمن و حاکمیت چه اهداف سیاسی و ایدئولوژیکی را در انجام این اقدام دنبال می کرده اند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که پرداختن انجمن به این اقدام در برهه ای خاص از تاریخ ایران و حمایت و نظارت مستقیم و مستدام شاه برای انجام آن، دلایلی فراتر از ساخت یک یادمان صرف برای شخصیتی تاریخی همچون نادر داشته است.
بررسی مؤلفه های هنر مکان ویژه در سمپوزیوم مجسمه سازی خشت خام یزد
منبع:
فرهنگ یزد سال اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
96 - 110
حوزه های تخصصی:
در برخی از هنرهای جدید محل عرضه ی اثر هنری منجر به ایجاد فضایی پویا می شود که نتیجه ی آن تعاملِ بیشتر مخاطبان با اثر هنری است. هنر مکان ویژه گونه ای از هنر است که ماهیت آن در فرم و معنا با مکانی که در آن قرار گرفته است گره خورده است. در سمپوزیوم مجسمه سازی خشت خام یزد، شهر به عنوان مکان اجرای اثر با هنر پیوند خورده است. بررسی سمپوزیوم مجسمه سازی خشت خام نشان می دهد که علاوه بر نمایش ویژگی های فرهنگی و اقلیمی شهر یزد، مخاطبِ اثر خود را به چالشی فکری برای ادراک جدیدی از آثار تاریخی شهر یزد دعوت می کند. این آثار می توانند در دسته ی هنر مکان ویژه قرار گیرند، چرا که آثار و محل ارائه شان به کمک یکدیگر معنای اثر را منتقل می کنند. این مقاله به دنبال بررسی این مسأله است که که چگونه مکان اجرای سمپوزیوم مجسمه سازی یزد می تواند ویژگی های این آثار را به عنوان آثار مکان ویژه تحت تاثیر قرار دهد. نتیجه ی بررسی مولفه های هنر مکان ویژه نشان می دهد که بسیاری از ویژگی های سمپوزیوم خشت خام با هنر مکان ویژه مطابقت دارد. بنابراین، با ترکیبی از گونه های هنری جدید در فضاهای شهری و شکل-گیری کنش و واکنش میان مخاطب و مکان ، می توان فضاهای ساکنِ شهرهای تاریخی را به بسترهای تعاملی تبدیل کرد.
نقش انجمن آثار ملّی و ابوالحسن صدیقی در اشاعه مجسمه سازی
حوزه های تخصصی:
هنر مجسمه سازی نوین در ایران، ارتباطی تنگاتنگ و ناگسستنی با فعالیت های انجمن آثار ملی دارد. این انجمن که در سال 1304 تأسیس شد، برای طراحی و ساخت مجسمه مفاخر فرهنگی و شخصیت های سیاسی و تاریخی، بومی سازی این هنر در ایران، و نیز مستندسازی چهره مجسمه ها ، تلاش های درخورتوجهی داشت. از اقدامات مهم انجمن آثار ملی، سفارش طراحی و ساخت مجسمه هایی است که مفاخر فرهنگی را در معرض نگاه مردمان قرار می داد. مجسمه های ساخته شده به سفارش انجمن، نمادی از ملی گرایی نهفته در تفکر مدرن بود. قراردادن این مجسمه ها در اماکن عمومی موجب شد تا از کراهت و قبح مجسمه سازی در فرهنگ عمومی، متأثر از پاره ای حساسیت های مذهبی، به مرورکاسته شود. این بخش ازکارنامه انجمن هم جامعه نخبگی و هم توده های مردم را هدف قرار داده بود. در این مقاله سعی شده به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که انجمن آثار ملی چه نقشی در عمومی و فراگیرکردن هنر مجسمه سازی داشته است. این موضوع با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و بهره گیری عمده از اسناد، بررسی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که انجمن آثار ملی با برنامه ریزی هدفمند و بهره مندی از هنرمندان مجسمه ساز توانا، با محوریت ابوالحسن صدیقی، تا حدود زیادی در انجام این مهم موفق بوده است.
قالب های هنری دین در زیبایی شناسی هگل و دلالت های تربیتی آن؛ انعکاس در هنر مجسمه سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
131 - 149
حوزه های تخصصی:
هنر، دین و فلسفه با یکدیگر دارای روابط عمیقی هستند. فلسفه هگل یکی از مظاهر آمیختگی این سه مقوله است. هنر مجسمه سازی را می توان یکی از جلوه گاه های این نوع هنر دانست. در این پژوهش از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. روش پژوهش مورد استفاده روش استنتاجی فرانکناست. در این روش در ابتدا محقق به استنتاج اصل تربیتی از هدف غائی و گزاره واقع نگر مبنایی پرداخته و سپس به استنتاج روش تربیتی از اصلی که در استنتاج پیشین به دست آمده و گزاره واقع نگر مصداقی پرداخته است. حوزه پژوهش شامل کتاب های هگل، سایر منابع و پژوهش ها حول محور مفاهیم زیباشناسی هگل، مبانی نظری زیباشناسی وی و زمینه های تربیتی آن است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که بیان ژرف ترین ارزش های ذاتی هر تمدن و آشکارسازی ایده مطلق ازجمله اهداف اساسی تربیت زیباشناسی استنتاج شده از نظرات هگل است که نیل به آن در گرو استفاده از اصولی چون شیوه بیان ارزش های ذاتی هر تمدن متناسب با دوره تاریخی خود است که شیوه بیان هنری، دینی و فلسفی و ارتباط آنها با یکدیگر از روش های رسیدن به این اهداف و اصول است. همچنین رساندن انسان به حد کمال و حقیقت غایی از دیگر اهداف اساسی تربیت زیباشناسی هگل است که انتقال و اشاعه باورهای دینی از اصول آن و استفاده از قالب های هنری سمبولیک، کلاسیک و نمادین به منظور بیان اعتقادات دینی ازجمله روش های آن است. اهداف پژوهش استنتاج اهداف تربیت زیباشناختی هگل با بررسی قالب های هنری دین در زیباشناسی وی. استنتاج اصول تربیت زیباشناختی هگل با بررسی قالب های هنری دین در زیباشناسی وی سؤالات پژوهش کدام اهداف تربیت زیباشناختی را می توان از اندیشه های هگل استنتاج کرد؟ کدام روش های تربیت زیباشناختی را می توان از اندیشه های هگل استنتاج کرد؟
قورخانه: کارخانه صنعت و هنر (نگاهی به کارکردهای هنری قورخانه در عصر قاجار)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
95 - 109
حوزه های تخصصی:
قورخانه از دوره صفوی، بخش مهمی از تشکیلات و بیوتات حکومتی بوده و در دوره قاجار نیز ادامه داشته است. در این تشکیلات حکومتی، امور مربوط به ساخت وساز ابزارآلات و ادوات جنگی انجام می گرفته است اما از دوره قاجار و به دستور ناصرالدین شاه، عملکرد قورخانه متفاو ت تر از قبل می شود. به امر وی ساختمان قورخانه در ضلع شمالی ارگ سلطنتی، حد فاصل میدان توپخانه، خیابان مریضخانه(سپه) و جلیل آباد(خیام) بنا می شود. این ساختمان شامل کارگاه ها و کارخانه های متعددی بوده که با عنوان "قورخانه مبارکه" و ذیل یک "وزارتخانه" اداره شده و مورد توجه و حمایت مستقیم پادشاه بوده است. امروزه از ساختمان قدیم، فقط سردر آجری و بخشی از دیوار باقی مانده و بقیه به ایستگاه مترو تبدیل شده است. در اهمیت قورخانه باید خاطرنشان کرد که این تشکیلات منحصر به وجه نظامی اش نبوده بلکه تأثیرش در عرصه هنر نیز مشهود است. این پژوهش، عملکرد قورخانه را بررسی کرده و پاسخگوی این سؤال است که آیا قورخانه منحصراً کارخانه تولید جنگ افزار بوده یا محصولات دیگری نیز داشته که بتوانند در زمره آثار هنری قرار گیرند؟ این مقاله برای اولین بار با روش تحلیلی تاریخی، به موضوع تولیدات آثار هنری در قورخانه می پردازد. بررسی مدارک و اسناد تاریخی، و نمونه های موجود، این یافته را تأیید می کند که متأثر از جریان های اثرگذار صنعت غرب، قورخانه مهم ترین کارگاه بزرگ و مجهز صنعت و هنر در آن دوران بوده که علاوه بر ساخت تجهیزات جنگی مانند توپ، تفنگ و...، تولیدات با ارزش زیبایی شناسانه و هنری از جمله انواع مجسمه ها، درهای بزرگ ریخته گری شده فلزی و آثار چوبی و بلورجات و موارد متنوع دیگر نیز داشته است.
شناخت مولفه های پست مدرنیستی در مجسمه های جُرج سگال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۱ شماره ۴۹
65 - 70
حوزه های تخصصی:
در آثار بعضی از مجسمه سازان معاصر، به مولفه هایی بر می خوریم که بسیاری از منتقدان و صاحب نظران دنیای هنر آنها را به عنوان مشخصه های جنبش پست مدرنیسم می شناسند. مولفه هایی همچون تکثرگرایی برای نمایش بی حد و مرز قومیت ها و ملیت ها، گرایش به واقعیت و به ویژه واقعیت های اجتماعی، قالب گیری از پیکره ی انسان برای نزدیکی هرچه بیشتر به واقعیت، نمایش آثار در محیط و مکان های عمومی به دور از موزه ها و گالری های هنری برای ارتباط بیشتر و بهتر با مخاطب و درک بهتر مفهوم و ایده ی اثر و... . یکی از این مجسمه سازان جرج سگال است. ظهور این مولفه ها در آثار سگال نه تنها جایگاه وی را به عنوان یکی از آغازگران جریان پست مدرنیسم در مجسمه سازی تثبیت کردند، بلکه به گونه ای او را در خلق آثاری شاخص برای بیان ایده ها و مفاهیم اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... مد نظرش یاری رساندند. این مقاله سعی دارد، با شناخت این مولفه ها در شیوه ها، ایده ها و زمینه های نمایش آثار وی به معرفی سهم و جایگاه این هنرمند به عنوان یکی از هنرمندان آغازگر جریان پست مدرنیسم در مجسمه سازی معاصر بپردازد.
بررسی ویژگی های فرمی مجسمه سازی در دوران مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۱ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
75 - 86
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین ویژگی های فرمی مجسمه سازی مدرن است. دوران مدرن، دوران پرتلاطمی برای دنیای هنر بوده است. این مقاله، مدرنیسم را در محدوده جنبش های هنرهای تجسمی، طی سال های1890 تا1950بررسی می کند. برای شناخت هر چه بیشتر ویژگی های مجسمه سازی مدرن، آثار هنرمندان برجسته این دوران بررسی شده و ویژگی های زیباشناختی آنها، شناسایی شده است. براساس این ویژگی ها، معیارهای تجزیه وتحلیل فرمی تعریف شده اند که به روش افتراق معنایی در سه گروه دوقطبی (انتزاعی-بازنمایانه؛ هندسی-ارگانیک؛ و انسانی- غیرانسانی) قرار گرفته اند. بررسی مجسمه های دوران مدرن نشان می دهد که مجسمه سازی از اواخر قرن نوزدهم از فرم بازنمایانه- ارگانیک فاصله گرفت و در دهه سی قرن بیستم این فاصله به اوج رسید و بار دیگر در دهه های چهل و پنجاه، دوباره به فرم بازنمایانه-ارگانیک، روی آورد. فرم های هندسی- انتزاعی در دهه های سی و چهل به اوج رسید و در دهه های بعد نیز تعداد کمی از آثار را به خود اختصاص داد. به طورکلی در این دوران بیشترین سهم متعلق به آثاری است که از فرم های بازنمایانه، ارگانیک و انسانی تشکیل شده اند و کمترین تعداد متعلق به آثاری است که از فرم های ارگانیک، انتزاعی و غیرانسانی شکل گرفته اند. بیشتر مجسمه های این دوران، پیکر انسان را با فرم های ارگانیک و بازنمایانه تصویر کرده اند.
مطالعه ی موضوعی و محتوایی مجسمه های زنانه در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
109 - 124
حوزه های تخصصی:
نصب مجسمه در شهر تهران از زمان حکومت قاجار متداول شد و پس از انقلاب اسلامی با سرعتی رو به رشد ادامه یافت. در این میان، موضوع زن در مجسمه سازی از لحاظ محتوایی و ساختاری از اهمیت خاصی برخوردار است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای و میدانی، به دنبال مطالعه و دسته بندی موضوعی و محتوایی مجسمه های شهری زنانه ی تهران و پاسخگویی به این سؤال است که موضوع زن از نظر کیفی چگونه مورد توجه هنرمندان و سفارش دهندگان بوده است و کدام ابعاد وجودی و هویتی زن مورد توجه و تأکید بیشتری قرار گرفته است. نتایج تحقیق مبین آن است که در مجسمه های زنانه شهر تهران، علاوه بر الزامات شرعی، فرهنگی و دوری از برهنگی، از لحاظ موضوعی مضمون مادر بیشترین وجه هویتی را به خود اختصاص داده است که از منظر اجتماعی، نموداری از پذیرش عام این تصویر از زن در جامعه و از سوی دیگر جنبه تبلیغاتی آن توسط سفارش دهندگان آثار است و سایر هویت ها و جنبه های مرتبط با زنان نظیر جنبه های اجتماعی، همچون تصویر مفاخر و مشاهیر زن ایرانی کمتر مورد توجه هنرمندان و سفارش دهندگان قرار دارد. از لحاظ فرمی نیز، اکثر این آثار سبک واقع گرایانه را به خود اختصاص داده اند.
صورت پردازی؛ ادله ی تحریم و نقد آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
با نگاهی به سیر تاریخی حکم صورتگری به این نتیجه می رسیم که این حرفه بیش ازآنکه در فقه اسلامی به آن توجه شود، در امور آیینی مانند بت پرستی به آن توجه شده است. بر این اساس، با فرض انتفای موضوع، ادلّه فقهی صورتگری اعم از نقاشی و مجسمه سازی در عصر حاضر به خوانشی دوباره نیاز دارد. در خصوص مجسمه و نقاشی صور بدون روح، در جواز ایجاد و نگهداری آن ها، بین فقها اختلافی نیست؛ اما شماری از فقیهان، کشیدن عکس و شکل جان داران را همانند پیکرتراشی و تندیس موجود جان دار حرام می دانند. آنچه مهم است بحث و بررسی دلیل های این دیدگاه است. بعد از بحث و تحقیق درباره ادله قائلان به حرمت، معلوم شد که در قرآن کریم آیه صریحی مبنی بر حرمت وجود ندارد و هر دو دلیل اجماع و اخبار نیز ناتمام است؛ زیرا اجمالاً اجماع یادشده، اجماع مدرکی و غیرقابل استناد است. همچنین بیشتر روایات مورد استناد یا ازنظر سند و یا ازنظر دلالت، خدشه و نقدپذیر هستند.