مقالات
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است که تفکر حوزوی به عنوان یک رویکرد معرفتی با اصول و مبانی و مؤلفه های خاص خود واجد ظرفیت روشنفکری است به شرط آنکه روشنفکری را در قالب خاستگاه تاریخی و حصار هویتی عصر روشنگری خلاصه و محصور نکنیم. در مقاله ضمن بر شمردن مؤلفه های پنج گانه تفکر حوزوی از یک سو و ارائه تحلیلی از مقوله روشنفکری به سه مؤلفه عصری بودن، تفکر انتقادی داشتن و تلاش برای ارائه راه حل نسبت به مسائل مهم عصری به عنوان مؤلفه های اساسی روشنفکری تاکید می شود و آنگاه نشان داده می شود که مؤلفه های پنج گانه تفکر حوزوی با روشنفکر بودن در چارچوب مؤلفه های سه گانه مزبور ناسازگاری ندارند. تاکید مقاله بر آن است که گرچه توجه دین و تلاش برای فائق آمدن تفکر دینی بر چالش های دنیای معاصر وجه همت تمامی پروژه های گوناگون روشنفکری دینی بوده است آنچه مایز اصلی روشنفکری حوزوی از دیگر پروژه های روشنفکری دینی است چارچوب معرفتی خاص حاکم بر روشنفکری حوزوی و راهبرد مواجه آن با چالش های معرفتی دنیای معاصر است.
روشنفکری حوزه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با در نظر گرفتن معانی عرفی و اصطلاحی مختلفی که برای روشنفکری وجود دارد، به تبیین مفهوم روشنفکری حوزه ای پرداخته و فرایند تاریخی و اجتماعی روشنفکری حوزه ای را بر اساس معانی مختلفی که این ترکیب پیدا می کند، دنبال می کند.
مقاله براساس سه معنا از روشنفکری به سه مفهوم از روشنفکری حوزه ای می رسد، و در سه بخش به شناسایی موقعیت تاریخی این سه مفهوم می پردازد.
نواندیشی اجتهاد محور و روشنفکری معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی جریان نواندیشی در تاریخ معاصر در حوزه های اجتهاد و فقاهت می پردازد و تلاش می کند تا با بیان مختصری از تاریخ روشنفکری، ویژگی های نواندیشی حوزوی را برشمارد. نگارنده بیان می دارد که نواندیشی مبتنی بر اجتهاد و فقاهت تشیع، نه تنها در مهمترین عرصه های فعالیت روشنفکری، یعنی عرصه نقد و اصلاح فکری و اجتماعی حضور داشته، بلکه همواره جریان اساسی و مرجع بوده است.
در بخش دیگر، مقاله به بیان سیر حرکت های نو اندیشی شریعت محور از وحید بهبهانی تا امام خمینی می پردازد و در ادامه، نویسنده ده خصوصیت ویژه نواندیشی حوزوی را عنوان شاخص ترین ویژگی های دارندگان این تفکر بر می شمرد. این ویژگی ها عبارتند از: ارائه اندیشه درون معرفتی؛ محوریت فقه، خردگرایی، اتصال تاریخی، سیاست ورزی، مجاهدت و انقلابی گری، اتکا به معنویت، مردمی بودن و پذیرش عامه، اهتمام به گفت وگو و تبیین گری و محوریت اصلاح سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، به جای اصلاح دینی. و در نهایت، به لزوم تقویت هر یک از این شاخص ها و به پاره ای از چالش های نواندیشی حوزوی اشاره می شود.
رویکرد روشنفکری دینی و حوزوی؛ انگیزه ها و چشم اندازها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جریان روشنفکری دینی ایران که اشخاص و خطوط فکری متنوع و متکثری، آن را راهبری می کنند، نیاز به واکاوی، تحلیل و بررسی این اهداف و مقایسه آنها با اهداف و رویکردهای روشنفکری حوزوی اهمیت بالایی دارد. در این مقاله تلاش می شود ضمن ارائه گزارشی اجمالی از رویکردهای اندیشه ای مهم ترین جریانات روشنفکری دینی در دهه های پس از انقلاب اسلامی به بررسی انگیزه ها و چشم اندازهای فکری آنها پرداخته شود تا با تحلیل و بررسی دغدغه های این جریانات تا حدودی، مسئله بندی روشنفکری دینی در کشور، مورد بازخوانی مجدد قرار گیرد.
این نوشتار پس از بیان و تعریف مفهوم روشنفکری، به بررسی مهم ترین دیدگاه های روشنفکری دینی در کشور با توجه به زمینه های پیش گفته خواهد پرداخت تا ضمن بیان دیدگاه ها به مشکلات آنها در کامیابی به اهداف مورد نظر اشاره شود. محور مباحث در جریانات روشنفکری دینی در سمت و سوی روشنفکران دینی غیر حوزوی، متمرکز بر اندیشه های آقایان سروش و ملکیان و نگاه کلی بحث در بخش روشنفکری حوزوی، ناظر به جریان کلی نواندیشی و تحول خواهی در حوزه های علمیه است
ایده روشنفکری و موضع حوزه نجف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله ایده هایی که در صد سال اخیر در دنیای اسلام رخنه کرده، تفکر و یا ایده روشنفکری است که ادعا دارد عقل خودبنیاد بشر، می تواند مشکلات را در عرصه نظر و عمل حل نموده و انسان را از آموزه های ماورایی و وحیانی مستغنی کند، این ایده در میان برخی از دانش آموختگان مسلمان و بعضاً حوزوی، نفوذ کرده و آنان نیز با تکیه بر عقل تجربی و مشاهدات علمی تلاش کردند تا آموزه های دینی و حتی آیات و روایات را تفسیر و تبیین نمایند و به زعم خویش عقل و نقل را آشتی دهند. نوشتار پیش رو، تلاش می کند تا موضع نجف را در مقابل این رویکرد بررسی نماید و در این راستا، ابتدا نمونه ای از فعالیت های سلبی حوزه نجف در مقابل زایده عصر روشنگری و سپس فعالیت شهید صدر را به عنوان مصداقی از علمای حوزه، به عنوان نمونه ای از فعالیت های ایجابی که با بهره گیری میراث علوی به ساماندهی حوزه پرداخته و نوآوری هایی را برای جهان اسلام به ارمغان آورده است، اشاره خواهیم نمود تا روشن شود که حاصل روشنفکری حوزوی چگونه خود را از پیامد روشنفکری غربی متمایز می نماید.
بازاندیشی جریان اصلاحی و نواندیشی حوزوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حوزه کهن علوم اسلامی شیعه، علی رغم تنگناها و فشارهای حاکمان جائر، انحطاط شرایط اجتماعی و تحجر جاهلان، شاهد جریانی خلاق، نواندیش و انتقادی در درون خود بود؛ جریانی که از بستر فرهنگ و اندیشه خودی سر برآورد و در برابر استبداد و خودکامگی ایستاد. این جریان، ریشه های خود را از روح تعالیم دینی و مکتب اهل بیت: اخذ کرد و با نگاه به شرایط اجتماعی و اقتضائات آن، حرکتی اصلاحی و نواندیشانه را شروع نمود که هنوز به حرکت بالنده خود ادامه می دهد. این نهضت علمی و اجتماعی، شباهتی به جریان های روشنفکرانه ندارد. روشنفکری، واژه ای غیر بومی است، که بیانگر مدل یا مدل هایی است که تجربه تاریخی آن، مملو از خطرها و آفات است؛ از این رو اطلاق آن بر جریان اصلاحی و نواندیشی حوزوی، بسیار تامل برانگیز است.
نوشتار حاضر در صدد است با نگاهی جامعه شناختی، به بازشناسی ویژگی ها و شاخص های جریان اصلاحی و نواندیشی حوزوی بپردازد. تقلیدگریزی، حقیقت طلبی و واقع گرایی، توجه به مقتضیات زمان و مکان و بهره گیری از روش های مختلف معرفتی، بخشی از اصول روشی آن است
پیشگامان حوزه علمیه شیعه در مواجهه با فلسفه غرب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در پی نشان دادن نحوه مواجهه عالمان شیعی معاصر با فلسفه غرب است. منظور از عالمان شیعی، عالمانی هستند که از حوزه های علمیه شیعه برخاسته اند. غرض، نشان دادن نقش حوزه های علمیه در برخورد با فلسفه غرب است. بنابراین از دانشمندان و نویسندگان دانشگاهی و به طور کلی غیر حوزوی در این مقاله جز به طور گذرا بحثی نخواهد شد. عالمان دینی مورد بحث در این مقاله نیز عالمانی هستند که پیش از انقلاب اسلامی نشو و نما کردند و در این بحث، پیشگام شمرده می شوند. بنابراین، درباره نسل پس از انقلاب اسلامی حوزه علمیه فقط به اشاراتی بسنده خواهد شد.
بنابراین غرض از این نوشتار، طرح کلی بحث، نشان دادن توجه عالمانی دینی به فلسفه غرب، ترسیم جغرافیای مسئله و ذکر برخی از نمونه مباحثی است که آنان طرح کرده اند تا از این طریق بتوان به نوع مباحث طرح شده، ادبیات مورد استفاده، و نحوه مواجهه و موضع گیری آنان در قبال فلسفه غرب راه یافت.
سلسه صلح های تحمیلی برای حذف تدریجی هویت فلسطینی 2007-1978(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تلاش فراوان سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی در طول بیش از یک قرن برای محو یک هویت مسلم و قطعی تاریخی به نام هویت مردم مسلمان فلسطین و قدس به عنوان قبله اول مسلمین صورت گرفت. و در کنار سه فعالیت اول، تلاش های خستگیناپذیر دیپلماسی نیز برای مشروعیت بخشی حکومت جعلی اسرائیل انجام گرفت. از جمله این تلاش ها، در قالب قراردادها و صلح های تحمیلی بین این دولت جَعلی و کشورهای اطراف و مردمان اصلی سرزمین فلسطین، خود را نمایان کرد که نتیجه تدریجی آن، قبول محو هویت فلسطین و اکتفا به دولت خودگردان به عنوان دولت غزه و کرانه باختری در تحت حکومت اسرائیل، توسط اندک رهبران سازشکار منطقه بود. البته در جنگ بیست و دو روزه اسرائیل با کمترین تعداد از فلسطینیان در غزه مشخص شد همه تلاش ها بیحاصل بود.