مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
شکل زندگی
حوزه های تخصصی:
نظریة بازی های زبانی (the theory of language games)، محوری ترین بحث فلسفة متأخر لودویگ ویتگنشتاین (1889 - 1951)، فیلسوف اتریشی تبار انگلیسی، است. این نظریه در تقابل با نظریة تصویری زبان، که هستة فلسفة متقدم ویتگنشتاین است، بسط یافته است.
براساس نظریة تصویری، زبان صرفاً یک کارکرد دارد: تصویرگری واقعیت. ما می توانیم با شناخت حقیقت زبان، حقیقت جهان را دریابیم. درواقع، نظریة اخیر اساساً نمایندة یک دیدگاه مدرن دربارة زبان است. درمقابل، طبق نظریة بازی های زبانی، زبان پدیده ای چندبعدی است، ازاین رو، نمی توان آن را از دیدگاهی ذات گرایانه دریافت. درواقع، زبان پیکره ای از بازی های زبانی ـ کارکردهای زبانی، متفاوت است. هریک از این بازی های زبانی با شکلی از زندگی منطبق است. بنابراین، فهم یک بازی زبانی مستلزم شرکت در آن شکلی از زندگی است که بازی زبانی مورد نظر در بستر آن واقع می شود. نظریة بازی های زبانی اساساً یک دیدگاه فلسفی پست مدرن دربارة زبان است. هدف ما در این مقاله تحلیل ابعاد گوناگون مدعای اخیر است.
ویتگنشتاین؛ انکار زبان خصوصی و مسئلة ایمان دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کسی که از لابه لای تفکّر او در «رساله»، پوزیتیویزم منطقی سر بر آورد، همو نیز ضربة نهایی را به پیکره پوزیتیویزم وارد ساخت. ویتگنشتاین، با نقد نظرگاه فلسفی خود در «رساله» دربارة زبان، راه را برای نجات باور دینی از چنبره خشک و تنگ اصل تحقیق پوزیتیویستی فراهم ساخت. گرچه در آثار متأخر ویتگنشتاین، دین چندان نقشی ندارد؛ اما اشارات و تلویحات گاه گاه او به دین، در لابه لای سخنرانی ها و گفتوگوها، چنان تصویر مؤثّری از دین ترسیم کرد که عده ای سخن از اصالت ایمان ویتگنشتاین به میان آورده اند. در این مقاله، نشان داده شده که انکار زبان خصوصی، به عنوان یک مبنای فلسفی، راهی در تفسیر و تبیین زبان فراروی ویتگنشتاین نهاده است که میتواند به جای بیان ناپذیری گزاره های دینی در «رساله»، تصوّر دیگری عرضه کند و از نقش «خدا»، «گناه» و ... سخن بگوید. بیان تأثیرگذار و نافذ ویتگنشتاین در انکار زبان خصوصی و تشبیه زبان به بازی، به عنوان فعالیّتی انسانی و قاعده مند، توانست انحصار زبان در صورت واقع نما و علمی را در هم شکند و برای صورت های دیگر زبانی نیز اهمیّت و معنا قائل شود.
گرچه بعضی محقّقان، نظرگاه ویتگنشتاین در باب باور دینی را «اصالت ایمان ویتگنشتاین» نامیدند؛ ولی این مقاله نشان میدهد که انتشار آثار بعدی ویتگنشتاین، نشان از آن دارد که دیدگاه وی به درستی تعبیر نشده است
فلسفه ویتگنشتاین و پیامدهای سیاسی آن: مبنایی برای نقد ایدئولوژی در سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان تحلیلی همواره در مظان اتهام بیرون راندن سیاست از فلسفه قرار دارند. در این میان، ویتگنشتاین از زمره فیلسوفان تحلیلی است که فلسفه ی او را هم به دلیل آنچه «فقدان سویه های تئوریک سیاسی» می نامند، مورد غفلت قرار داده اند. پژوهش حاضر به دنبال اثبات خلاف این گزاره است؛ و در همین راستا، درصدد شناسایی بن مایه ی سیاسی فلسفه ی ویتگنشتاین است. بدین ترتیب، سؤال اصلی این پژوهش این است که «آیا می توان از فلسفه ی متأخر ویتگنشتاین، سیاست و نتایج سیاسی استخراج کرد؟ آیا این فلسفه با سیاست نسبتی دارد؟» پاسخ ما در این نوشتار آن است که: «فلسفه ی متأخر ویتگنشتاین می تواند دارای نتایج سیاسی باشد و قابلیت استخراج گزاره ها و آموزه های سیاسی را دارد». برای اثبات این گفته، بعد از اشاره به مقدمات روشی، هستی شناسی و معرفت شناسی ویتگنشتاین، پیامدهای سیاسی فلسفه ی ویتگنشتاین شرح داده می شود. می توان از این پیامدها در دوسطح سخن گفت. سطح اول، سطحی است که با توجه به مباحث ویتگنشتاین در باب زندگی روزمره و فرم زندگی، به نوعی تحلیل از سیاست با توجه به قوام یافتن سوژه در زندگی اجتماعی و توجه به مسائل مربوط به قومیت ها و تنوعات فرهنگی دست می زند. سطح دومی که ما از آن سخن می گوئیم، مربوط می شود به نقد ایدئولوژی ها و آموزه های سیاسی با استفاده از ابزار تحلیلی ای که ویتگنشتاین در اختیار ما قرار می دهد. یعنی با تکیه بر جنبه های نقادانه ی فلسفه ی او می توان به سراغ مکاتب و ایدئولوژی های رایج سیاسی رفت و بنیان دعاوی آن ها را مورد نقد قرار داد. در این مقاله برای اثبات فرضیه و با توجه به محدوده ی بحث، صرفاً به سطح دوم پیامدهای سیاسی فلسفه ی ویتگنشتاین، یعنی نقد ایدئولوژی اشاره می شود.
مفهوم واقعیت در نگرش ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۹
89 - 106
حوزه های تخصصی:
بررسی هر مفهومی در اندیشه ویتگنشتاین، ربط وثیقی به تاملات او درباره «زبان» دارد. بررسی مفهوم واقعیت نیز از این قاعده مستثنا نیست. به خصوص که واقعیت نزدیکترین مفهوم به زبان، به عنوان عنصر کلیدی در اندیشه ویتگنشتاین است و شاید بتوان سوال اصلی او را در هر دو دوره تاملاتش اینگونه صورت بندی نمود که «زبان چگونه واقعیت را برای ما بازمی نمایاند؟».<br /> در این مقاله تلاش کرده ام با اشاره ای مختصر به چارچوب فکری ویتگنشتاین، به نسبت زبان، ذهنیت(تفکر) و واقعیت بپردازم و با مقایسه ویتگنشتاینی که در رساله منطقی-فلسفی دیده می شود با ویتگنشتاین دوم که در پژوهشهای فلسفی بروز یافته است، به بازسازی مسیر رفته شده در رساله از واقعیت به نظریه ای در باب زبان پرداخته و در نهایت به این سوال بپردازم که آیا می توان از نظریه کاربردی معنا یا زبان به مثابه کاربرد به تصویری از واقعیت در اندیشه ویتگنشتاین متاخر رسید؟<br /> این مسیر به دو راهی واقع گرایی و ضدواقع گرایی ویتگنشتاین ختم می شود که به نظر می رسد هر دو تلقی در مورد ویتگنشتاین قابل تطبیق نیست و نوعی نسبی گرایی در مواجهه با مفهوم واقعیت را می توان در اندیشه ویتگنشتاین دید که تا حد زیادی معناشناختی و در لایه هایی نیز وجودشناختی است، اما هیچگاه به واقع گرایی حداکثری ختم نمی شود.
مفهوم قاعده در فلسفه علوم اجتماعی پیتر وینچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۹۳
33 - 56
از ابتدای شکل گیری جامعه شناسی، اغلب تصور می شد چنانچه از روش علوم طبیعی در مطالعات اجتماعی استفاده شود، این حوزه نیز همچون علوم طبیعی پیشرفت های خیره کننده ای خواهد داشت؛ اما پیتر وینچ با نشان دادن تمایز علوم اجتماعی با علوم طبیعی، امکان علم اجتماعی را به چالش می کشد و از طرف دیگر با نشان دادن پیوندی که میان علوم اجتماعی و فلسفه وجود دارد، مطالعات اجتماعی را به عنوان مطالعاتی پیشنهاد می کند که به دنبال تبیین پدیده های اجتماعی نیست؛ بلکه ماهیتی توصیفی دارد. وینچ به عنوان فیلسوفی که برای اولین بار ایده های ویتگنشتاین را در فلسفه علوم اجتماعی به کار می گیرد، معتقد است از طرفی تمامی رفتارهای معنادار آدمی، قاعده مند می باشند و از طرف دیگر فهم رفتارهای معنادار در گرو مهارت یافتن در پیروی از قاعده است که همه اینها تنها درون جامعه –با نهادهای تثبیت شده- رخ می دهد. در این مقاله سعی می شود با روشن کردن مفهوم قاعده و پیروی از آن، جایگاه کلیدی و بنیادین آن در فلسفه وینچ نشان داده شود
یک گزارش از دست فروشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
339 - 360
حوزه های تخصصی:
در این جا، به «دست فروشی» به عنوان یک شکل معیشت و زندگی نزد گروه های اجتماعی ناهمگون حتی فرودست تر از پرولتاریای صنعتی معاصر و شهری پرداخته شده است: 1. ساکنان فرودست نواحی پیرامونی که زندگی و معیشت کشاورزی، دام پروری سنتی، و کارگاه های کوچک خانگی یا روستایی یا غیرصنعتی دارند؛ 2. ساکنان فرودست تهران یا مراکز شهری، که بهره ی معیشتی از زندگی در این نواحی نبرده اند؛ 3. نیروی کار پیرامونی، که از بابت جوانی یا قرار گرفتن در موقعیت پذیرش کارهای سخت، با منزلت کم، یا کثیف، به نیروی مهاجر دارای کار و درآمد حاشیه نشین تبدیل می شوند؛ 4. افرادی که شغلی ندارند ولی با بهره مندی از پیشینه ی طبقاتی و داشتن شکل معیشت دست فروشی در تاریخ خانواده ی خود، چاره ای جز بساط کردن پیدا نمی کنند؛ 5. کسانی که به شغل دوم روی می آورند و از مزایای اقتصادی شکل دست فروشی بهره می گیرند. تلاش شده با روی کرد اتنوگرافی انتقادی، بر اساس تجربه ی زیسته و میدانی دربردارنده ی مفاهیم حساس، و از راه مجموعه مصاحبه های عمیق و ساخت نیافته با یک دست فروش، مشاهده، مشارکت و حضور در میدان او، دست فروشی از چشم یک دست فروش، یک فرودست مطرح شود. با مرور تاریخ زندگی «علی»، درمی یابیم که دست فروشی، نه شکل غیرطبیعی یا بدنام زائد بر زندگی جمعی یا شهری، که شکلی طبیعی و راهی برای تامین معیشت است. هنگامی که این شکل از زندگی با حق حاکمیتی دولت، سیاست شهری، نظم فضای مصنوع، ساخت ویژه ی سامان اجتماعی، و مالکیت فضای شهری برخورد پیدا می کند، در سخن مدیران شهری و طبقه ی متخصصان حرفه ای، تبدیل به معضل شهری و آسیب اجتماعی می شود.
درآمدی نظری بر سرمایه داری جهانی به مثابه شکل زندگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شکل زندگی انسان ها حاصل فرم ها، الگوها، قاعده ها و...می باشد. انسان در هسته ایده شکل زندگی است. حوزه پژوهشی این مقاله پیرامون این مساله است که چرا سرمایه داری جهانی شکل زندگی است؟ و چگونه سرمایه داری جهانی شکل زندگی خود را برافرادو جوامع مسلط می نماید؟.برای نیل به هدف تبین این دو پرسش، از روش مروری تئوریک استفاده شده است. برای گردآوری داده ها به پایگاه های داده های گوگل یاهو و همچنین پایگاه داده های علمی( نورمگزین، پرتابل های جامع علوم انسانی، Academia، Britannica، paperhub و.. ) مراجعه و با بکارگیری کلید واژه گان مرتبط به جستجوی منابع پرداخته و منابع یافت شده در سه گروه کتاب، مقاله و پایان نامه تقسیم گردیدند. از بین 109 منبع اولیه یافت شده بر اساس معیارهایی 45 منبع انتخاب شدند با مطالعه منابع گزینش شده داده ها استخراج ، تقلیل، خلاصه سازی، مفهوم سازی، دسته بندی و تحلیل گردیدند. یافته ها بیان می دارند که: سرمایه داری جهانی در سطح کلان خود به عنوان شکل زندگی دارای فرم ها و الگوهایی تقلیل ناپذیر است.اعمال و عملکردهای غیر سرمایه داری توسط اعمال سرمایه داری بازنویسی و در فرم ها و الگوی عمل سرمایه داری جاسازی می شوند. سرمایه داری جهانی درقالب ساحت های ساختارمند اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی -ایدئولوژیکی،سیاسی و حقوقی توانسته بر همه امور ذهنی و عینی افرادو جوامع تاثیر بگذارد و شکل معینی از زندگی را بر افراد و جوامع مسلط نماید. این شکل زندگی سبب تداوم تولید، توزیع، مصرف جهانی و کسب سود و سود دوباره است.